فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۲۰۱ تا ۵٬۲۲۰ مورد از کل ۵۵٬۵۸۴ مورد.
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۳
41 - 55
حوزههای تخصصی:
پیاده سازی شهر هوشمند نیازمند تبعیت از الگو و رویکردی مشخص بوده و غلبه نیافتن رویکرد مناسب در برخی کشورهای درحال توسعه، منجر به سردرگمی آنها در ایجاد شهرهای هوشمند شده است. شهر هوشمند به دنبال آن است که با بهره از فناوری، فرآیندهای فوق را تسریع و تسهیل نموده و پاسخ های بهتری به چالش های شهری مانند توازن جمعیت و تغییرات آب و هوایی بدهد. تحقق شهر هوشمند در هر کشور نیازمند چارچوب و رویکردی متناسب با شرایط آن است. کشورهای درحال توسعه تلاش دارند به الگوی مورد نظر خود در حصول شهر هوشمند برسند، در این راستا نیاز است تا ایران نیز الگوی متناسب با خود را طراحی نماید. یکی از مولفه های حیاتی برای شناخت الگو، شناسایی عوامل تشکیل دهنده آن است. تحقیق حاضر به دنبال آن است تا عوامل تشکیل دهنده زیست بوم شهر هوشمند در ایران را با روش تحقیق آمیخته اکتشافی بررسی نماید. در این راستا ابتدا با 13 نفر از خبرگان دانشگاهی و مدیریت شهری مصاحبه و با بهره از روش تحلیل مضمون (تم)، 65 مضمون پایه شناسایی شد. از این میان، با روش دلفی فازی مشخص شد که 49 مضمون به اتفاق نظر متخصصین، در ایران قابل استفاده هستند، سپس برای رتبه بندی عوامل از آزمون فریدمن بهره برده شد و عوامل مهم معرفی گشتند. در این راستا 5 عامل مهم برای ایجاد شهر هوشمند که باید مورد توجه سیاست گذاران قرار گیرد عبارتند از: حکمرانی هوشمند، مدیریت هوشمند جمعیت، فناوری های هوشمند، محیط زیست هوشمند و حمل و نقل هوشمند.
ارزیابی تاثیر مدل سازی اطلاعات شهر (CIM) و کاربرد آن در بهبود عملکرد و مدیریت پروژه های هوشمندسازی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۳
73-87
حوزههای تخصصی:
پروژه های هوشمندسازی به مجموعه ای از فعالیت ها اطلاق می شود که با هدف افزایش سطح کیفیت، بهبود کارایی و کاهش تاثیرات منفی در زمینه های مختلف، از فناوری های ارتباطی و اطلاعاتی در شهر ها استفاده می کند. مدیریت پروژه های هوشمندسازی، به دلیل پیچیدگی و تعداد زیاد پارامترهای مورد نیاز، به یکی از مهمترین دغدغه ها در این زمینه، تبدیل شده است. در همین راستا، مدلسازی اطلاعات شهر می تواند بهبود عملکرد پروژه های هوشمندسازی شهری و نحوه مدیریت آن ها را تبیین کند. با استفاده از این مدل، می توان اطلاعات مربوط به مکان، زمان و منابع را جمع آوری کرده و با استفاده از روش های تحلیل داده، الگوریتم های هوشمند و سامانه های خودکار، بهبود عملکرد پروژه های هوشمندسازی شهری را تضمین کرد. این روش، علاوه بر بهبود عملکرد پروژه ها، می تواند بهبود کیفیت زندگی شهروندان را نیز به دنبال داشته باشد. هدف از این پژوهش بررسی تاثیر استفاده از مدلسازی اطلاعات شهر در بهبود عملکرد و مدیریت پروژه های هوشمندسازی شهری بوده که برای انجام آن از روش های تحقیق کمی و کیفی استفاده شده است. در این بررسی، ابتدا نیازهای شهری و مسائل موجود در آن شناسایی می شود. سپس، راهکارهای مدلسازی اطلاعات شهری برای بهبود مدیریت پروژه های هوشمند سازی ارائه می گردد. در نهایت، اثربخشی این راهکارها در بهبود مدیریت پروژه های هوشمند سازی شهر ها مورد ارزیابی قرار می گیرد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که مدلسازی اطلاعات شهری می تواند نقش مهمی در بهبود عملکرد و مدیریت پروژه های هوشمند سازی شهری داشته باشد.
روند ساختار منابع مالی بیمارستان های منتخب دانشگاه علوم پزشکی اصفهان: 1400-1390(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۹۳)
۱۷۹-۱۶۴
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تجزیه وتحلیل مالی اطلاعات مهمی را در اختیار مدیران بیمارستان ها قرار می دهد و سبب می شود تا منابع با دقت بیشتری تخصیص یابند. هدف مطالعه حاضر، شناسایی ساختار منابع مالی (عمومی و اختصاصی) بیمارستان های منتخب دانشگاه علوم پزشکی اصفهان طی سال های 1400-1390 بود. روش ها: پژوهش کاربردی حاضر، از نوع توصیفی بود. داده های نه بیمارستان از واحد بودجه دانشگاه علوم پزشکی اصفهان و نیز امور مالی و سیستم اطلاعات بیمارستان (HIS) در بیمارستان های مورد بررسی اخذ گردید. تحلیل داده ها با روش آمار توصیفی در نرم افزار اکسل نسخه 2016 انجام شد. یافته ها: درآمد کل، اعتبارات بودجه جاری و منابع اختصاصی بیمارستان های منتخب به قیمت جاری طی بازه یازده ساله همواره روند صعودی داشته اند. درآمد کل بیمارستان ها به قیمت ثابت در سال 1400 نسبت به سال 1390 افزایش 20 درصدی داشته و روند منابع اختصاصی بیمارستان ها به قیمت ثابت نیز در اکثر این سال ها نزولی بوده است. نتایج میانگین سهم منابع مالی نشان داد که درآمدهای عملیاتی، بیشترین سهم و درآمدهای غیرعملیاتی و هدایا و کمک های مالی دریافتی نیز کمترین سهم را از منابع مالی داشته اند. میانگین سهم منابع اختصاصی (56/41درصد) در سال های مورد بررسی بیشتر از میانگین سهم منابع عمومی (43/59درصد) بوده است. نتیجه گیری: روشن شدن ساختار درآمد بیمارستان می تواند تحلیل جامعی از وضعیت موجود ارائه دهد که مبنای تصمیم گیری و سیاست گذاری مدیران قرار گیرد. نتایج این مطالعه حاکی از روند نزولی درآمدهای اختصاصی واقعی بیمارستان ها در سال های مورد بررسی است که نشان می دهد ظرفیت درآمدزایی بیمارستان های دولتی در حال کاهش است. کاهش قابل توجه درآمدهای عملیاتی بیمارستان ها و عدم جبران آن توسط دولت در قالب اعتبارات ردیف های ابلاغی، خودگردان بودن این بیمارستان ها را با چالش جدی مواجه کرده است. بنابراین، سیاست گذاران نظام سلامت بایستی به بازنگری یا اصلاح طرح خودگردانی در بیمارستان های دولتی توجه جدی و فوری داشته باشند.
تدوین الگوی استراتژی های ارزش افزوده قیمت گذاری با چارچوبی هوشمند برای بهبود عملکرد اقتصادی شرکت ها
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال دوم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
93 - 122
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، تدوین الگوی استراتژی های ارزش افزوده قیمت گذاری در شرکت ها با اتکا بر یک چارچوب هوشمند است تا بتوان عملکرد اقتصادی آن ها را به شکل پایدار بهبود بخشید. شرکت ها در فضای رقابتی امروز، ناگزیر از بازنگری در رویکردهای سنتی قیمت گذاری هستند و نیاز دارند با درک عمیق از ارزش ادراک شده توسط مشتریان، روش های هوشمند و داده محور را به کار گیرند. در این راستا، پژوهش حاضر با تمرکز بر استراتژی های ارزش افزوده، تلاش کرده است تا سازوکارهایی را شناسایی کند که ضمن بهره گیری از فناوری های پیشرفته و تحلیل داده، امکان شکل دهی مدل های قیمت گذاری متفاوت و رقابت پذیر را فراهم آورد. این تحقیق از نوع کیفی و مبتنی بر تحلیل مضمون است و از طریق مصاحبه های هدفمند با مدیران ارشد، کارشناسان قیمت گذاری و خبرگان دانشگاهی انجام گرفته است. یافته ها نشان می دهد که ایجاد یک چارچوب هوشمند برای استراتژی ارزش افزوده قیمت گذاری، ضمن تقویت همگرایی در فرایند تصمیم گیری و استفاده مؤثر از داده های محیطی، می تواند به ارتقای رفتار مشارکتی مدیران و تعریف ساختارهای انگیزشی منجر شود. در نتیجه، شرکت ها قادر خواهند بود همگام با ارتقای رضایت مشتری، عملکرد اقتصادی و مزیت رقابتی خود را بهبود دهند.
نقش تعدیل کننده تعامل والد-فرزند در ارتباط شیوه های فرزندپروری با مشکلات رفتاری دانش آموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تربیتی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
۱۱۳-۹۵
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعدیل کننده ی تعامل والد - فرزند در ارتباط شیوه های فرزندپروری با مشکلات رفتاری دانش آموزان ابتدایی انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری تحقیق شامل همه ی دانش آموزان دوره ی دوم ابتدایی شهر بجنورد و والدین آنها بود. تعداد 372 دانش آموز دوره ی دوم ابتدایی به صورت نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. پرسش نامه های فرزندپروری آلاباما (فریک، 1991)، تعامل والد فرزندی (لانگ و همکاران، 2002) و مقیاس درجه بندی مشکلات رفتاری (کانرز، 1990) توسط شرکت کنندگان تکمیل شد. داده ها از طریق همبستگی و تحلیل رگرسیون «هایس» مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که ابعاد تنبیه بدنی و عدم نظارت فرزندپروری به طور مثبت و ابعاد فرزندپروری مثبت و مشارکت به طور منفی با مشکلات رفتاری همبستگی داشت. همچنین تعامل والد- فرزند به طور منفی با مشکلات رفتاری مرتبط بود. نتایج تحلیل رگرسیون هایس نشان داد که تعامل والد با فرزند، تعامل فرزند با مادر و تعامل فرزند با پدر روابط بین ابعاد فرزندپروری ضعف نظارت، تنبیه جسمانی، مشارکت والدین و فرزندپروری مثبت و مشکلات رفتاری را تعدیل می کند. نتایج حاکی از آن است که زمانی که تعامل والدین و فرزندان قوی باشد، شیوه های ناکارآمد نظارت ضعیف و تنبیه جمسانی، مشکلات رفتاری را افزایش نمی دهد. همچنین با وجود فرزندپروری مثبت، اگر تعامل قوی با فرزندان وجود نداشته باشد، مشکلات رفتاری کاهش نمی یابد. بنابراین میزان تأثیرگذاری فرزندپروری بر مشکلات رفتاری تحت تأثیر نحوه تعامل والد-فرزند است.
مقایسه اثر بخشی روش های تدریس همیاری و کاوشگری بر یادگیری خودراهبر دانش آموزان دختر شهر خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثر بخشی روشهای تدریس همیاری و کاوشگری بر یادگیری خودراهبر دانش آموزان دختر پایه پنجم شهرخرم آباد انجام شد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و ازنظر روش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش عبارت بود از تمامی دانش آموزان دختر پایه پنجم شهر خرم آباد که به صورت تصادفی انتخاب و در سه گروه (دو گروه آزمایش و یک کنترل) قرار گرفتند. از میان جامعه آماری تعداد 30 دانش آموز به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند، این 30 دانش آموز به روش نمونه گیری تصادفی در سه گروه جایی داده شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش، پرسشنامه یادگیری خودراهبر و پروتکل آموزش کاوشگری در 10 جلسه 90 دقیقه ای و پروتکل آموزش همیاری در 9 جلسه 90 دقیقه ای بود. پردازش داده های پژوهش با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام شد. نتایج نشان داد که روش تدریس همیاری و روش تدریس کاوشگری بر یادگیری خودراهبر دانش آموزان دختر پایه پنجم شهرخرم آباد تأثیر معناداری دارد.
رژیم های حقیقت و عوامل شکل دهنده روابط قدرت - دانش در صورت بندی های گفتمانی تربیت معلم از تأسیس دارالفنون تا تأسیس دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تربیتی پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
۸۹-۱۱۶
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی رژیم های حقیقت و عوامل مؤثر در صورت بندی های گفتمانی شکل دهنده روابط قدرت - دانش در تربیت معلم ایران از تاسسیس دارالفنون تا دانشگاه فرهگیان است.به همین منظور، با استفاده از روش تبارشناسی فوکویی و مفروضه مربوط به آن، به بررسی وقایعی درسیر تحولات تاریخی - سیاسی در ایران که به تولید رژیم های از حقیقت بعنوان گفتمان غالب شده وبه تحولاتی در شکل تربیت معلم وآموزش معلم منجر گردیده ، اشاره می گردد. یافته ها نشان می دهند که در دوره های مختلف، رزیم های حقیقتی همچون "ملای مکتب دار"، "معلم باسواد"، "معلم متخصص و با سواد" و "معلم ملی گرای" «معلم انقلابی» عنوان رژیم های از حقیقت به گفتمانهای در زمینه تربیت معلم همچون مکتب خانه، دارالفنون ، دانشسرای تربیت معلم برجسته شده است برای نمونه ، با ظهور انقلاب اسلامی، بعنوان یک رابطه قدرت- دانش در تاریخ تحولات تاریخی – سیاسی ایران گفتمان "معلم اسلامی و انقلابی" به عنوان گفتمان برجسته ورژیم هایی از حقیقت در تربیت معلم مورد توجه قرار گرفت که نهایتا به پیدایش دانشگاه فرهگیان انجامید. با این تحلیل می وان گفت با تغیر وتحولات تاریخی- سیاسی در جامعه ایران ، در روند سیر تکوین تعلیم وتربیت، رژیم های از حقیقت جایگزین رژیم های حقیقت گذشته شده و منجر به طرد یا تضعیف گفتمانهای قبلی در تربیت معلم گردیده است. از این رو چنین چرخشی دررژیم های حقیقت ناشی از روابط- قدرت ودانش بوده که به یک چنین گفتمانهای در حوزه آموزش وپرورش و تربیت معلم دامن زده است.
رابطه بین استفاده از فضای مجازی و بهزیستی هیجانی نقش تعدیلگری میزان استفاده از فضای مجازی و جنسیت در کودکان شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تربیتی پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
۱۲۷-۱۱۷
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین استفاده از فضای مجازی و بهزیستی هیجانی نقش تعدیلگری ساعات استفاده از فضای مجازی و جنسیت در کودکان شهر سنندج بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر ماهیت جزء تحقیقات کمی میباشد و از نظر هدف کاربردی و از نظر نمونه گیری تصادفی ساده متناسب با حجم و گردآوری داده ها توصیفی-پیماشی از نوع همبستگی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کودکان پایه اول تا پنجم ابتدایی در دبستان پسرانه راه دانش به تعداد350 دانش آموز و دبستان دخترانه پروین اعتصامی به تعداد 370 دانش آموز واقع در شهر سنندج می باشند که با روش فرمول کوکران تعداد نمونه آماری به 250 نفر دانش آموز کاهش یافت. پرسشنامه های استاندارد استفاده از فضای مجازی لی و همکاران (2008) و بهزیستی هیجانی کییز و ماگیارمو (۲۰۰۳) در میان نمونه های مورد نظر توزیع و پس از جمع آوری آنها با استفاده از نرم افزار PLS به تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده پرداخته شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که 1-بین استفاده از فضای مجازی و بهزیستی هیجانی رابطه معناداری وجود دارد 2-جنسیت نقش تعدیل گری بین استفاده از فضای مجازی و بهزیستی ایفا می کند و 3-ساعات استفاده از فضای مجازی نقش تعدیل گری بین استفاده از فضای مجازی و بهزیستی هیجانی ایفا می کند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که بین استفاده از فضای مجازی و بهزیستی هیجانی نقش تعدیلگری ساعات استفاده از فضای مجازی و جنسیت در کودکان شهر سنندج رابطه معناداری وجود دارد.
تدوین شاخص های سنجش توسعه کارآفرینی در دانشگاه های علوم پزشکی ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۹۴)
۱۰۱-۸۵
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در سالهای اخیر موضوع کارآفرینی و نوآوری در نظام سلامت ایران مورد توجه قرار گرفته است. بنابراین، این مطالعه با هدف تدوین شاخصهای سنجش توسعه کارآفرینی در دانشگاه های علوم پزشکی ایران انجام شد.. روش ها: در این پژوهش، با استفاده از مرور متون، مصاحبه های نیمه ساختاریافته، پانل خبرگان و فن دلفی شاخصهای اندازه گیری توسعه کارآفرینی طراحی شده است. شرکت کنندگان در مصاحبه ها شامل 24 نفر از افراد صاحبنظر و مدیران ارشد نظام سلامت و دانشگاه های علوم پزشکی ایران در زمینه کارآفرینی در نظام سلامت، افراد صاحب نظر و خبره در سایر بخش ها از جمله دانشکده های دانشگاه های وزارت علوم و تحقیقات و سایر افراد و صاحب نظران برحسب مورد از بخش های مختلف بودند که به روش نمونه گیری هدفمند در سال 1401 انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها، از روش تحلیل درون مایه به صورت دستی استفاده شد. یافته ها: در مرور متون، 14 مطالعه بررسی و 82 شاخص کارآفرینی شناسایی شد. در نهایت، 50 شاخص کارآفرینی در شش حیطه اصلی شامل زیرساخت ها و ظرفیت های توسعه کارآفرینی (16 شاخص)، تحقیقات (9 شاخص)، آموزش(7 شاخص)، مدیریت و ساختار (2 شاخص)، سرمایه گذاری و بسترسازی در کارآفرینی دانشگاهی (7 شاخص) و بهره وری و نتایج کارآفرینی دانشگاهی (9 شاخص) شناسایی شدند. نتیجه گیری: شاخص های سنجش کارآفرینی در دانشگاه های علوم پزشکی ایران تدوین گردید که می توانند در اندازه گیری و برنامه ریزی برای ارتقای وضعیت کارآفرینی در دانشگاه های علوم پزشکی مورد استفاده قرار گیرند.
شناسایی سوگیری های شناختی تأثیرگذار بر تصمیم گیری سرمایه گذاران در پروژه های سرمایه گذاری شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد شهری سال ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
27 - 44
حوزههای تخصصی:
سرمایه گذاری و جذب سرمایه گذار همواره جزء اصلی ترین دغدغه های دولت های ملی و محلی بوده است و از طرفی در سال های گذشته، رویکردهای نوین در جذب سرمایه گذاری و چالش های آن در علوم بین رشته ای مانند اقتصاد رفتاری بررسی شده اند. با توجه به ادبیات اقتصاد رفتاری، در رابطه با جذب سرمایه گذاری، تحلیل تصمیم سرمایه گذار برای ورود به پروژه سرمایه گذاری بسیار مهم است؛ این در حالی است که تحلیل اقتصاد متعارف به دلیل مشکلات روش شناختی و فروض غیرواقعی که دارد امکان پذیر نیست. پژوهش های انجام شده در زمینه اقتصاد رفتاری نشان می دهد افراد هنگام ورود به پروژه های سرمایه گذاری درگیر سوگیری های شناختی مختلفی هستند که بیشتر این الگوها یا سوگیری ها قابل پیش بینی هستند. این یافته ها فرصت هایی جدید را برای درک بهتر رفتار سرمایه گذار باز می کند و می تواند به بهینه سازی سیاست گذاری در زمینه جذب سرمایه گذار کمک کند؛ از این رو، هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل رفتاری و سوگیری های شناختی در جذب سرمایه گذاری شهری بوده است. پژوهش حاضر از نظر روش پیمایشی و از نظر هدف کاربردی است. برای این منظور، جامعه آماری شامل کارمندان سازمان سرمایه گذاری شهرداری، شاغلان در واحدها یا سازمان های مربوط به سرمایه گذاری، فعالان در حوزه پژوهشی و مطالعه های سرمایه گذاری، سرمایه گذاران (دارای تجربه سرمایه گذاری) طی سال 1402 انتخاب شد. به منظور تعیین حجم نمونه آماری از جدول مورگان استفاده شد و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی 105 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد سوگیری های شناختی اعتمادبه نفس بیش از حد، اثر قالب بندی، زیان گریزی، خوش بینی، پشیمان گریزی و اثر هاله ای بیشترین اثرگذاری را در انتخاب ها و تصمیم گیری های سرمایه گذاران دارند.
رابطه رتبه اعتباری، خطر اقامه دعوا علیه حسابرس و تعدیل اظهارنظر حسابرس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نوآوری و راهبردهای عملیاتی سال چهارم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
289 - 302
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی رابطه بین رتبه اعتباری، خطر اقامه دعوا علیه حسابرس و تعدیل اظهار نظر حسابرس در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است.روش شناسی پژوهش: نمونه آماری این پژوهش شامل 158 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است که در بازه زمانی 1396 تا 1400 موردبررسی قرار گرفته اند. این پژوهش از نوع کاربردی و پس رویدادی است و فرضیه های پژوهش از طریق رگرسیون لجستیک در نرم افزار Eviews نسخه 10 مورد آزمون قرار گرفت.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که با افزایش رتبه اعتباری، خطر اقامه دعوا علیه حسابرس کاهش می یابد. هم چنین، بین رتبه اعتباری و تعدیل اظهار نظر حسابرس نیز رابطه منفی و معناداری وجود دارد.اصالت/ارزش افزوده علمی: این مطالعه نقش رتبه اعتباری در گزارش حسابرسی و مدیریت ریسک اقامه دعوا را روشن می سازد و بینش جدیدی در مورد عواملی که بر اصلاح نظر حسابرسی تاثیر می گذارند، ارایه می دهد. این یافته ها پیامدهای مهمی برای شرکت ها، حسابرسان و سرمایه گذاران در افزایش کیفیت و قابلیت اطمینان اطلاعات مالی دارد. این مطالعه هم چنین، با تاکید بر نیاز به پژوهش های بیش تر در مورد عوامل تعیین کننده رتبه اعتباری و تاثیر آن ها بر گزارشگری مالی، به توسعه ادبیات کمک می کند.
تأثیر اعتماد اجتماعی مردم به مأموران پلیس در تبعیت از قوانین ترافیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت انتظامی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۲شماره ۳
73 - 110
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پلیس راهور برای انجام رسالت خطیر خود که همانا تأمین نظم و انضباط ترافیکی با اجرای قوانین و مقررات رانندگی است، نیاز به همراهی مردم دارد. یکی از عواملی که باعث همراهی مردم در تبعیت از قوانین ترافیکی می شود، در اعتماد اجتماعی به پلیس نهفته است؛ از این رو هدف از این پژوهش «بررسی تأثیر اعتماد اجتماعی مردم به مأموران پلیس در تبعیت از قوانین ترافیکی در شهر تهران است.روش: این مطالعه، توصیفی تحلیلی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق شهروندان جنوب شهر تهران بزرگ در سال 1401 بودند که تعداد 384 نفر از آن ها با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله به عنوان نمونه انتخاب شدند و پرسش نامه طراحی شده در اختیار آنان قرار گرفت. اطلاعات به دست آمده از طریق معادلات ساختاری و روش حداقل مربعات جزئی به کمک نرم افزار SMART PLS 2 تجزیه وتحلیل شد.یافته ها: یافته ها نشان داد، مؤلفه های اعتماد اجتماعی پلیس شامل، مقبولیت پلیس، توانمندی و کارایی پلیس، رضایت مندی، منزلت اجتماعی پلیس، خوش رویی و برخورد مناسب و محبوبیت پلیس در تبعیت از قوانین ترافیکی تأثیر معنی داری دارند و در این بین بعد مقبولیت با ضریب تأثیر بتا (483/0)، توانمندی و کارایی (215/0) و منزلت اجتماعی پلیس (137/0) به ترتیب بیشترین تأثیر را در تبعیت از قوانین ترافیکی دارند.نتیجه گیری: نتایج نشان داد که با استفاده از مؤلفه های اعتماد اجتماعی مردم به مأموران پلیس می توان 73 درصد از متغیر وابسته تبعیت از قوانین ترافیکی را پیش بینی کرد. از این رو پلیس راهنمایی و رانندگی می تواند با تقویت مؤلفه های اعتماد اجتماعی مردم به پلیس، تبعیت از قوانین ترافیکی را افزایش دهد.
واکاوی محرک های سوت زنی در سازمان:کاربست فرا ترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
105 - 136
حوزههای تخصصی:
سوت زنی در ادبیات ضد تقلب و ضدفساد جهان، عملی است که افکار عمومی یا مقامات صلاحیت دار را از وجود فرد (افراد) نادرست کار یا فعالیت های نادرست کارانه شامل طیف گسترده ای از کارهای غیرقانونی، زیر پا گذاشتن مقررات، و تهدید منافع عمومی یا خصوصی، مثل، تقلب و فساد مالی در بخش دولتی، عمومی، یا خصوصی آگاه می کند. هدف پژوهش حاضر شناسایی و بررسی عوامل مؤثر بر سوت زنی در سازمان است.از روش فراترکیب که نوعی مطالعه کیفی است و با نگرشی سیستماتیک به ترکیب یافته های کیفی پژوهش های دیگر پرداخته، تا مقوله های جدید و اساسی کشف شود، استفاده شد. بدین منظور با مبنا قراردادن گام های هفت گانه فراترکیب، به ارزیابی و تحلیل نظام مند 124 مورد از یافته های پژوهش های پیشین پرداخته و نظر 12 تن از خبرگان نیز اخذ و با آنتروپی شانون بر اساس تحلیل محتوا به تعیین ضریب اثر آن پرداخته شده است. یافته ها حاکی از آن است که سوت زنی در سازمان شامل سه بعد محرک های فردی، سازمانی و فراسازمانی است از مجموع 23 مؤلفه جمع آوری شده ویژگی های جمعیت شناختی، مسئولیت پذیری، ساختار سازمانی و رهبری و مدیریت و... بیشترین تأثیر را در سوت زنی در سازمان دارند که بیشتر مربوط به عوامل فردی و عوامل سازمانی است و دیگر مؤلفه هایی چون سکوت مطیعانه، فناوری اطلاعات و... دارای کمترین اثر هستند. نتایج این پژوهش به اهمیت موضوع افشاگری و تأثیرات آن بر تصمیمات ذی نفعان اشاره می کند و تئوری های نمایندگی و حساسیت را به چالش می کشد.
تاثیر حاکمیت شرکتی بر عملکرد شرکت در شرایط مخاطرات اخلاقی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
به دنبال تفکیک مدیریت شرکت ها از مالکیت آنها و ایجاد مسائل نمایندگی و نیز افزایش عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیران و مالکان، موضوع کیفیت کنترل های داخلی و سیستم حاکمیت شرکتی اهمیت بسیار زیادی یافته است و می تواند به عنوان ابزار مراقبت از منافع گروه های ذینفع عمل نموده و موجبات استفاده صحیح مدیریت از منابع برای سرمایه گذاری بهینه و با هدف حداکثرسازی ثروت مالکان و بهود عملکرد را فراهم نماید. این پژوهش با هدف مطالعه جنبه ای از پیامدهای اقتصادی جایگاه حاکمیت شرکتی در ایران به بررسی تاثیر حاکمیت شرکتی بر عملکرد شرکت در شرایط مخاطرات اخلاقی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. در این راستا، تعداد 110 شرکت برای دوره زمانی 1395-1400 انتخاب گردید. هدف پژوهش کاربردی و روش شناسی آن از نوع پس رویدادی است. از رویکرد داده های ترکیبی برای آزمون فرضیه های پژوهش استفاده شده است. برای آزمون فرضیه های پژوهش از نرم افزار آماری Eviews استفاده شد. نتایج نشان داد که مکانیزم های حاکمیت شرکتی موجب بهبود عملکرد شرکت می شوند. همچنین زمانی که مخاطرات اخلاقی بالا است، وجود مکانیزم های حاکمیت شرکتی موجب بهبود عملکرد می شود.
23 تاثیر مسئولیت اجتماعی بر رابطه سواد مالی و نگرش نسبت به پول با رفاه مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حسابداری و حسابرسی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۸
83 - 100
حوزههای تخصصی:
دولت ها از طریق سازمان های خدمات مالی مقرراتی را در مورد بهبود سواد مالی و گنجاندن برای مصرف کنندگان و یا عموم مردم وضع می کنند. بر اساس این آیین نامه ها، کلیه مشاغل خدمات مالی موظف به تهیه برنامه فعالیت برای ارتقاء سواد مالی در جامعه هستند. اجرای طرح می تواند بخشی از فعالیت های مسئولیت اجتماعی شرکت باشد و به عنوان تلاشی برای حمایت از برنامه هایی برای افزایش سواد مالی و شمول مالی تقویت کنند تا از این طریق بتوانند مستقیماً با مردم تعامل نزدیک تر و فشرده تری داشته باشند. بنابراین هدف از این مقاله بررسی تاثیر سواد مالی و نگرش نسبت به پول با نقش میانجی مسئولیت اجتماعی بر رفاه مالی می باشد. این مطالعه از یک رویکرد ترکیبی(مطالعه موردی کیفی اولیه و کمی) استفاده می کند. تعداد اعضای نمونه از فرمول کوکران برای جامعه نامحدود استفاده و داده ها از 398 نفر از طریق پرسشنامه در بین مدیران، کارشناسان، دانشجویان و افراد عادی که ساکن شهر تهران و در قلمرو زمانی سال 1400 جمع آوری شد. برای آزمون فرضیه ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار پی ال اس استفاده گردید. نتایج حاصل از مدل ساختاری ضرایب استاندارد سواد مالی و نگرش نسبت به پول بر رفاه مالی معادل 0.407 و 0.314 و همچنین ضرایب استاندارد سواد مالی و نگرش نسبت به پول با نقش میانجی مسئولیت اجتماعی بر رفاه مالی معادل 0.253 و 0.521 تخمین زده شده که نشان می دهد متغیر مسئولیت اجتماعی اثرگذار بین رابطه سواد مالی و نگرش نسبت به پول بر رفاه مالی است. تجارب یادگیری درک اهمیت اخلاق و مسئولیت های شخصی را افزایش می دهد و به افراد کمک می کند تا ضمن بهبود مهارت های فنی در رشته خود، مهارت های بین فردی، مهارت های فرهنگی و حساسیت اخلاقی را ایجاد کنند.
ظرافت های نقاشی سبک اصفهان (دوران صفویه)
حوزههای تخصصی:
در تاریخ ایران پس از اسلام، وقایع مهم سیاسی همیشه بر تحولات نقاشی ایران تاثیر بسیاری نهاده و تغییر حکومت ها اغلب با جابه جایی هنرمندان و ادغام سنت های هنری همراه بوده است؛ دوران صفویه از درخشان ترین ادوار تاریخ ایران بشمار می آید؛ نگارگری ایرانی که قدمت چند هزار ساله دارد همواره مورد توجه هنرمندان جهان بوده است؛ یکی از ویژگی های نقاشی مکتب اصفهان در دوره صفوی توجه به انسان نگاری است. مقاله حاضر شرایطی را که موجب بوجود آمدن این نوع نگرش به انسان و نقاشی آن شده مورد ارزیابی قرار داده، ضرورت هایی که باعث شده در نگارگری دوره شاه عباس اول به تصویر انسان بیشتر توجه شود، نشان می دهد. هدف: از این مقاله شناخت و توصیف ویژگی هایی است که در انسان نگاری نقاشی مکتب اصفهان ظاهر گردید و این سبک را در مقایسه با نقاشی قبل از خود (مکتب تبریز دو) متمایز گردانید. روش تحقیق: در این مقاله با توجه به ماهیت تاریخی آن از یک سو و نیاز به تبیین آثار از سوی دیگر توصیفی - تحلیلی بوده و با استدلال استقرایی به جمع آوری اطلاعات مربوط به نگارگری این عصر پرداخته شده است. گردآوری مطالب به شیوه اسنادی (کتابخانه ای) صورت گرفته است.
فهم و بازتاب تجربه نقشِ منتور در منتورینگ معکوس: مطالعه ای با رویکرد پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منتورینگ معکوس مفهومی نسبتاً نوپاست که به دلایلی نظیر تغییر عمده نسل های کاری و پیشرفت های اخیر فناوری اطلاعات، از طریق شالوده شکنی سلسله مراتب سنی و سازمانی در جهت عکسِ فرآیند منتورینگ شکل گرفته است. فارغ از کاربرد، پژوهش های مرتبط با این حوزه اندک هستند و عموماً در سطح مفهوم پردازی و طرح ایده انجام شده اند. هدف این پژوهش آن است که در راستای افزودن به بدنه دانش موجود، تجربه نقش منتور در منتورینگ معکوس را از طریق رویکردی پدیدارشناسانه فهم کرده و بازتاب دهد. به این منظور، مصاحبه های عمیق با سیزده نفر از افرادی انجام شد که در فرآیند منتورینگ معکوس در سه شرکت فعال در زمینه فناوری اطلاعات مالی به صورت رسمی مشارکت داشتند. برای تحلیل داده ها از رویکرد پدیدارشناسی توصیفی و روش هشت مرحله ای کُلایزی استفاده شد و از ارجاعِ نتایج به مشارکت کنندگان برای اعتباریابی یافته ها بهره گرفته شد. تحلیل داده های حاصل از مصاحبه با منتورها به شکل گیری سیزده خوشه تماتیک در قالب چهار تم منتهی شد. نتایج پژوهش نشان داد تجربه منتورها در فرایند منتورینگ معکوس از طریق دو تم «جامعیت و شمولیت نقش» و «تجربه احساسات تراگذر» شکل می گرفت و به «اثر زایشی و بومرنگی توسعه دهنگی» منتهی می شد. سویه تاریک این تجربه ها «انگاره های بازدارنده» در سطح فردی، سازمانی و فرهنگی بود.
طراحی الگوی راهبردِ توسعه کارآفرینی سازمانی مبتنی بر نقش آفرینی نهادیِ سازمان فنی و حرفه ای کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهارت آموزی دوره ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
37 - 64
حوزههای تخصصی:
ساختار نهادی هر کشور به طور عمیقی عملکرد اقتصادی آن کشور را تحت تاثیر قرار می دهد. بر این اساس در تحقیق حاضر طراحی الگوی راهبردی توسعه کارآفرینی سازمانی مبتنی بر نقش آفرینی نهادیِ سازمان فنی و حرفه ای کشور بر اساس مطالعات علم سنجی ارائه شده است. روش تحقیق در این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از منظر گردآوری اطلاعات ؛متا سنتز با روش علم سنجی است. جامعه پژوهشی شامل کلیه مدارک علمی مشتمل بر ( مقاله، کتاب، فصل کتاب، گزارش های علمی، ...) در پایگاه استنادی «اسکوپوس» تا سال2022 است که بر این اساس 52 سند استخراج شدند و بوسیله نرم افزار Bibexcel و VOSviewerنقشه های علمی مصور سازی گردید و اسناد تحلیل شدند.نتایج تحقیق نشان داده است؛سازمان فنی و حرفه ای کشور می تواند با نقش های «برنامه ریزی،سازماندهی ، نظام دهی،تسهیلگری،هدایتگری و پشتیبانی» و با تاثیر گذاری عواملی چون«محرک های نهادی،انطباق پذیری(ملی و بین المللی)،کیفیت نهادی،نهادینه سازی فرهنگ سازمانی مهارت آموزی،بسترمند سازی نهادی،خودشکوفا سازی و تناسب مهارت آموزی با بازارهای جدید،مزیت های منطقه و متد جدید آموزش های نوین مهارتی؛ در راستای تامین منابع انسانی مورد نیازصنعت با رویکرد حال نگر و آینده نگر مثمر ثمر باشد.
ارائه الگوی پیشنهادی افزایش سرمایه با توجّه به محیط اقتصادی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حسابداری و منافع اجتماعی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۰)
143 - 184
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از موارد مهم و اساسی برای ایجاد کسب و کار، سرمایه و منابع مالی است. کمبود سرمایه و عدم دسترسی به منابع مالی از جمله بزرگترین مشکلاتی است که شرکت ها با آن مواجه هستند. تصمیمات مربوط به تأمین مالی و به تبع آن افزایش سرمایه، همواره ثروت سهامداران را تحت تأثیر قرار می دهد. با توجّه به اهمیت موضوع، در این پژوهش به ارائه الگوی افزایش سرمایه در شرایط اقتصادی ایران پرداخته می شود.روش: پژوهش حاضر بر حسب نتیجه کاربردی و بر حسب نوع داده کیفی از نوع اکتشافی مبتنی بر رویکرد زمینه بنیان است که ضمن مصاحبه با 12 تن از خبرگان حرفه ای شامل مدیران و اساتید دانشگاهی بر اساس تجارب عملی، با تحلیل کلی از سه مرحله کدگذاری مبتنی بر داده (باز، محوری و انتخابی)، مؤلفه های افزایش سرمایه با توجّه به محیط اقتصادی ایران شناسایی گردید.یافته ها: عوامل ایجاد کننده افزایش سرمایه شامل الزامات قانونی، متنوّع سازی شرکتی، عوامل ساختاری، ساختار سهامداری و نظام مالیاتی، عوامل زمینه ای شامل نظام تأمین مالی، اقتصاد دولتی، قوانین و مقررات، شرایط اقتصادی- سیاسی و سیستم حسابداری، شرایط مداخله گر شامل عملیات بوروکراتیک، محدودیت های قانونی و تصمیمات مدیریتی، راهبردها شامل منابع بودجه ای، کیفیت اطلاعاتی، سیاست های حمایتی، اقتصاد آزاد، اصلاح ساختارها و مسأله فرهنگ سازی و پیامدهای آن شامل ایجاد فرصت های شغلی دانش مدارانه، افزایش رفاه اجتماعی، بهبود سودآوری، فشار مالی برای سهامداران، از بین رفتن مزیت اعتباردهندگان به دلیل تورم در جامعه است.نتیجه گیری: نتایج پژوهش داشتن مدیریت بهینه روی منابع مالی کافی و ایجاد سازوکارهای مثمرثمر برای امکان سرمایه گذاری را که عاملی برای تولید، اشتغال و به حرکت درآوردن چرخ های اقتصادی کشور است نمایان می سازد و از سوی دیگر، توجّه به مقوله های ارائه شده در الگوی پژوهش می تواند مساعدت وافری به توسعه فعالیت های اقتصادی بنگاه ها و در نتیجه پویایی و احیای شرکت ها نماید.دانش افزایی: انتظار بر این است نتایج پژوهش می تواند موجب بسط و غنای مبانی نظری متون مرتبط با افزایش سرمایه گردد و در خلق و بازآفرینی مجدّد مؤلفه های افزایش سرمایه، به مدیران کمک شایانی نماید.
تأثیر پیچیدگی کار، رتبه شغلی حسابرس و پذیرش رفتار ناکارآمد بر قضاوت حسابرسی: نقش تعدیلگر استقلال(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی از انجام پژوهش حاضر، تاثیر پیچیدگی کار، رتبه شغلی حسابرس و پذیرش رفتار ناکارآمد بر قضاوت حسابرسی: نقش تعدیل گر استقلال می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه حسابرسان شاغل در موسسات حسابرسی و سازمان حسابرسی در ایران می باشد. که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 192 نفر در نظر گرفته شد. داده های مورد نیاز برای بررسی و تحلیل فرضیه های پژوهش از طریق پرسشنامه استاندارد گردآوری گردید و برای بررسی روابط بین متغیرها از رگرسیون تحلیل مسیر با نرم افزار SmartPLS استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که متغیر تعاملی استقلال* پیچیدگی کار که دارای سطح معنی داری 036/0 و کمتر از 05/0 می باشد، می توان نتیجه گرفت که متغیر استقلال می تواند رابطه بین پیچیدگی کار و قضاوت حسابرسی را تعدیل کند و پیچدگی کار بر قضاوت حسابرسی تاثیر مثبت و معناداری دارد. بنابراین،فرض H1 در این پژوهش پذیرفته شده است. متغیر تعاملی استقلال* رتبه شغلی حسابرس که دارای سطح معنی داری 042/0 و کمتر از 05/0 می باشد می توان نتیجه گرفت که متغیر استقلال می تواند با قضاوت حسابرسی، رتبه شغلی حسابرس را تعدیل کند، بنابراین،فرض H2 در این پژوهش پذیرفته شده است. متغیر تعاملی استقلال* پذیرش رفتار ناکارآمد که دارای سطح معنی داری 020/0 و کمتر از 05/0 می باشد پس می توان نتیجه گرفت که استقلال می تواند رابطه بین پذیرش رفتار ناکارآمد و قضاوت حسابرسی را تعدیل کند، بنابراین،فرض H3 در این پژوهش پذیرفته شده است.