فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۴۶۱ تا ۳٬۴۸۰ مورد از کل ۵۵٬۹۱۳ مورد.
منبع:
مطالعات مدیریت بهبود و تحول سال ۳۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۱۱
41 - 78
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق پاسخ به ریسک جبران خدمات منابع انسانی در صنعت بیمه ایران می باشد. با مطالعه نظام مند ادبیات تحقیق و مصاحبه با 15 نفر برمبنای نمونه گیری گلوله برفی، نسبت به شناسایی ریسک هایجبران خدمات منابع انسانی اقدام و بعد از غربالگری بر مبنای دلفی فازی، نسبت به پاسخ به ریسک، با روش نگاشت شناختی فازی اقدام گردید. انعطاف ناپذیری جبران خدمات، مرکزی ترین عنصر نگاشت شناختی ریسک جبران خدمات منابع انسانی صنعت بیمه ایران شناسایی گردید. در گام بعدی اثر سیاست های مختلف کنترل ریسک در عناصر نگاشت، در سه دسته سناریو بررسی گردید. بعد از کنترل یک عامل به عنوان عنصرکلیدی و عدم تأثیرگذاری آن در کل نگاشت، نهایتا با سیاست کنترل عناصر کلیدی نگاشت، هفت عنصرکلیدی دارای بیشترین درجه مرکزیت شامل انعطاف ناپذیری جبران خدمات، عدم رضایت کارکنان، عدم شفافیت، نابرابری داخلی و خارجی، عدم همراستایی پرداخت و عملکرد، عدم تعادل بین مشوق های کوتاه و بلندمدت و عدم جبران رفتارهای فرانقش کارکنان انتخاب و با هدف کنترل کامل این عناصر در بردار حالت اولیه، مقادیر متناظر با این عناصر معادل صفر در نظر گرفت. نتایج بیانگر آن است که با کنترل عناصر کلیدی نگاشت، نگاشت کل دچار تغییراتی می شود و ریسک جبران خدمات کاهش می یابد.
ارائه الگوی کژرفتاری سازمانی: علل، محتوا و پیامدها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۷۳)
243 - 257
حوزههای تخصصی:
کژرفتاری سازمانی از ضعف ها و مشکلات سازمانی هستند که به دلیل اهمیت و تأثیر آن ها در عملکرد سازمانی همواره مورد توجه محققان بوده اند. از این رو هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی کژ رفتاری سازمانی مستخرج از پیشینه تحقیق با استفاده از روش فراترکیب بود. جامعه آماری شامل مقالات منتشرشده در سال های 1995 تا 2021 بود که پس از غربالگری تعداد ۶۰ مقاله برای تجزیه وتحلیل نهایی انتخاب شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از تحلیل تم و از طریق نرم افزار مکس کیودا انجام گرفت. از تجزیه وتحلیل مقاله ها 281 کد استخراج شد که در 57 مقوله و 5 تم اصلی طبقه بندی شد. تم های اصلی شناسایی شده شامل علل بروز کژرفتاری سازمانی، متغیرهای تعدیلگر، متغیرهای میانجی، ماهیت کژرفتاری سازمانی، هدف کژرفتاری سازمانی، انواع کژرفتاری سازمانی و پیامدهای آن است. استخراج الگوی حاضر برای شناسایی خلأهای موجود در تحقیقات کژرفتاری سازمانی به منظور روشن شدن مسیر تحقیقاتی در آینده و مدیریت آن ها در سازمان می تواند مفید باشد.
ارائه یک مدل یکپارچه از الزامات اجرایی تولید در کلاس جهانی پایدار در صنعت غذا (مورد مطالعه: محصولات دانه های روغنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
113 - 135
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: جهانی شدن فرآیندی در حال حرکت و توسعه است و چالش های گوناگونی را پیش روی انسان ها در گوشه و کنار جهان قرار داده است. همه سازمان ها و صنایع کشور باید برای حفظ حیات خود در شرایط امروزی، قابلیت رقابت با رقبای خود در سطح جهانی را به دست آورند و به سمت تولید در کلاس جهانی حرکت کنند تا علاوه بر تأمین نیازهای داخلی، مطابق با خواسته های مشتریان بین المللی در سطح جهان پیش روند. هدف این پژوهش یافتن الگوی یکپارچه از الزامات اجرایی تولید در کلاس جهانی پایدار در صنعت غذایی (موردمطالعه: محصولات دانه های روغنی) است.روش ها: روش این پژوهش، کیفی و با رویکرد نظریه داده بنیاد است که درنهایت به ایجاد یک الگوی پارادایمی می رسد. مبنای اصلی جمع آوری داده ها در این پژوهش مصاحبه های ساختاریافته با متخصصان و کارشناسان فعال در حوزه تولید دانه های روغنی است. داده ها پس از مکتوب شدن با نرم افزار اطلس تی آی بر مبنای نظریه داده بنیاد و مدل پارادایمی، موردتجزیه وتحلیل قرار گرفت و درنهایت با سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی، مدل نهایی استخراج شد. با کدگذاری داده ها، به تدریج از دل کُدها مفاهیم، از دل مفاهیم مقوله ها و از دل مقوله ها، نظریه بیرون می آید. با درک شباهت ها و تفاوت ها در بررسی مقوله های استقرا شده می توان ارتباطات بین آن ها را کشف و بر این اساس بار دیگر مفاهیم را به هم وصل کرد و یک ترکیب جدید به وجود آورد. در گام بعدی بر اساس آن مفهوم الزامات اجرایی تولید در کلاس جهانی پایدار مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت و درنهایت الگوی آن استخراج و مشخص شد. اعتبار مدل با بررسی آزمون نظری تأیید شد. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد شرایط علّی به دو مقوله زیرساخت درون سازمانی شامل مفاهیم زیرساخت مدیریتی، زیرساخت زنجیره تأمین، زیرساخت بازاریابی و زیرساخت محیط بیرونی شامل زیرساخت دانش مفاهیم زیرساخت کشاورزی و زیرساخت سیاست گذاری سازمان تقسیم می شود، که مستقیم بر رخداد پدیده دلالت دارد. پدیده که همان الزامات اجرایی تولید در کلاس جهانی پایدار در صنایع غذایی است بر اجرای راهبرد ها (دو مقوله استراتژی در سطح سازمان شامل مفاهیم استراتژی های بازاریابی و فروش، استراتژی کسب دانش سازمان، استراتژی فرآیند تولید، استراتژی مدیریتی و استراتژی منابع انسانی و استراتژی در سطح کلان شامل مفهوم استراتژی های سیاست گذاری) در جوار شرایط مداخله گر (چالش های برون سازمانی شامل مفاهیم چالش های صادرات، چالش های سیاست گذاری، چالش های محیط جامعه و چالش های اقلیمی و چالش های درون سازمانی شامل مفاهیم چالش های مدیریتی، چالش های صنایع در تولید و چالش های منابع انسانی) و شرایط زمینه ای (زمینه های موجود در کشور) به ایجاد پیامد هایی ازجمله دو مقوله منافع ملی و توسعه کسب وکار منجر می شود.نتیجه گیری: بی شک هر مدلی و اجرای آن پیامد های مختص خود را دارد که در مورد مدل تولید کلاس جهانی پایدار در مدل به دست آمده پیامد ها در راستای مفاهیم پیامد های داخلی، پیامد های جامعه، پیامدهای محیطی و پیامد های خارجی در مقوله منافع ملی و مفاهیم ارتقای شاخص های منابع انسانی، بهبود فرآیند تولید، فرصت های نوآوری، مدیریت بازاریابی، منافع مالی، برندسازی در مقوله توسعه کسب وکار استقرا شده است. مدل این پژوهش به طور اختصاصی پیامد هایی را ارائه می دهد که مختص اجرا در کلاس جهانی در ایران و تبعات آن است که موردتأیید همه مصاحبه کنندگان است.
طراحی مدل سطح بندی ابعاد مدیریت منابع انسانی سبز با رویکرد خط مشی گذاری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت سبز دوره ۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
29 - 41
حوزههای تخصصی:
امروزه به تدریج که بر وظایف دولت ها و پیچیدگی های محیطی افزوده می شود، اهمیت خط مشی گذاری بیش از پیش نمایان می گردد. از سویی، در نیمه دوم قرن بیستم توجه به توسعه پایدار و حفظ محیط زیست به طور فزاینده ای رایج شد و این روند به حوزه سازمان و مدیریت نیز تسری یافت و سبب پیدایش مفهوم مدیریت منابع انسانی سبز شده است، بنابراین هدف پژوهش حاضر طراحی مدل سطح بندی ابعاد مدیریت منابع انسانی سبز با رویکرد خط مشی گذاری در استانداری گلستان بود. تحقیق حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و بر اساس روش، توصیفی- پیمایشی می باشد. در گام اول ابعاد مدیریت منابع انسانی سبز با رویکرد خط مشی گذاری بر اساس مصاحبه با 10 نفر از خبرگان دانشگاهی و سازمانی، شناسایی شدند. خروجی این مرحله 11 بعد بود. سپس در گام دوم برای طراحی مدل از روش مدل سازی ساختاری تفسیری با نرم افزار اکسل استفاده شد. نتایج نشان دادند ابعاد آموزش و توسعه سبز، جبران خدمت سبز و نگهداشت سبز منابع انسانی در سطح اول و جذب و استخدام سبز، ارزیابی عملکرد سبز و کارگروهی سبز در سطح دوم، سازماندهی سبز، برنامه ریزی منابع انسانی سبز و فرهنگ سازمانی سبز در سطح سوم و حمایت سبز مدیریت و تجزیه و تحلیل و طراحی سبز شغل در سطح چهارم قرار دارند و ابعاد جذب و استخدام سبز، نگهداشت سبز منابع انسانی در خوشه وابسته، ابعاد فرهنگ سازمانی سبز، تجزیه و تحلیل و طراحی سبز شغل در خوشه مستقل و بقیه ابعاد در خوسه پیوندی قرار گرفته اند.
پیش بینی ناگویی هیجانی بر اساس شرم درونی شده و خودانتقادی با نقش میانجی حساسیت اضطرابی در بین دانشجویان متاهل
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش پیش بینی ناگویی هیجانی بر اساس شرم درونی شده و خودانتقادی با نقش میانجی حساسیت اضطرابی در بین دانشجویان متاهل است. پژوهش حاضر به صورت همبستگی و با طرح تحلیل مسیر، بر روی 100 نفر از دانشجویان متاهل در سال تحصیلی 1402-1401 از چند دانشگاه و موسسه آموز عالی شهر مشهد انجام شد. جهت گردآوری اطلاعات در پژوهش حاضر از پرسشنامه های استاندارد استفاده گردید. نتایج حاصل از برآورد مدل پژوهش نشان داد ناگویی هیجانی بر اساس شرم درونی شده و خودانتقادی با نقش میانجی حساسیت اضطرابی در بین دانشجویان متاهل قابل پیش بینی نیست. همچنین نتایج بیان کرد بین شرم درونی شده و ناگویی هیجانی رابطه مستقیم وجود ندارد. بین خودانتقادی و ناگویی هیجانی با ضریب تاثیر 43/0 رابطه مثبت وجود دارد. بین حساسیت اضطرابی و ناگویی هیجانی رابطه مستقیم وجود ندارد. بین خودانتقادی مقایسه ای و حساسیت اضطرابی با ضریب تاثیر 35/0 رابطه مثبت وجود دارد. نهایتاً مشخص شد بین مولفه کمرویی شرم درونی شده و حساسیت اضطرابی با ضریب تاثیر 36/0 رابطه مثبت وجود دارد.
سیستم خبره ضریب دار سلسله مراتبی جهت ارزیابی امنیت اطلاعات سازمان مبتنی بر استاندارد بین المللی ایزو 27001(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از سازمان ها برای موفقیت در پیاده سازی و ارزیابی سیستم مدیریت امنیت اطلاعات خود، از استانداردهای موفق جهانی نظیر ایزو۲۷۰۰۱ بهره می گیرند. در این پژوهش یک سیستم خبره ضریب دار سلسله مراتبی جهت محاسبه امتیاز امنیت اطلاعات سازمان بر مبنای استاندارد بین المللی ایزو۲۷۰۰۱ طراحی و پیاده سازی شده است. در این سیستم بر خلاف سایر سیستم های خبره ممیزی موجود، میزان اهمیت معیارهای ارزیابی امنیت یکسان در نظر گرفته نشده است. اطلاعات لازم جهت ایجاد پایگاه دانش از مطالعات کتابخانه ای استخراج شده است. همچنین اطلاعات لازم برای رتبه بندی اهداف کنترلی و معیارهای ارزیابی از طریق پرسشنامه گردآوری شده و با به کارگیری تکنیک دیمتل به همراه فرمول دالالا و روش واسپاس، وزن اهداف کنترلی و معیارها محاسبه شدند. در مرحله بعدی پنج هدف اصلی امنیت شامل صحت، محرمانگی، در دسترس بودن، مسئولیت پذیری و قابلیت ممیزی به دلیل تأکید و تکرار بیشتر در ادبیات پژوهش انتخاب شدند. با به کارگیری اطلاعات این چهار مرحله سیستم خبره طراحی شد. جهت پیاده سازی رابط کاربری از زبان ویژوال بیسیک و جهت استنتاج از اکسل ۲۰۱۶ استفاده شد. سیستم موردنظر علاوه بر محاسبه امتیاز امنیت اطلاعات برحسب استاندارد، قادر به محاسبه امتیاز امنیت با اعمال وزن اهداف کنترلی و معیارهای ارزیابی اهداف کنترلی و درصد تحقق اهداف اصلی امنیت بوده و نتیجه را در سه سطح وضعیت بحرانی، متوسط و بسیار خوب نشان می دهد. اجرای سیستم در دو سازمان ایرانی نشان داد که سیستم با میانگین دقت 95% دارای دقت و کارایی لازم جهت ارزیابی امنیت اطلاعات است. سایر نتایج در قالب بحث و نتیجه گیری در پژوهش آمده است.
ارتقای توسعه اقتصادی صنایع و شرکت ها: طراحی مدل بر اساس مسئولیت اجتماعی و حسابداری مدیریت راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
641 - 666
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، توسعه درکی عمیق تر از چگونگی ادغام مسئولیت اجتماعی شرکت ها و حسابداری مدیریت راهبردی، به عنوان یک رویکرد استراتژیک است که می تواند روی فرهنگ جوامع و رفع محرومیت جوامع جوار صنعت و همچنین روی توسعه اقتصادی و مدیریتی شرکت ها و صنایع تأثیر مثبتی داشته باشد. این پژوهش بر آن است تا به بررسی نحوه ترکیب دو حوزه مسئولیت اجتماعی و حسابداری مدیریت بپردازد و مدل کارآمد مبتنی با این ادغام را شناسایی کند. تمرکز اصلی پژوهش بر این است که چگونه سازمان ها می توانند با استفاده از استراتژی های مسئولیت اجتماعی، به بهبود عملکرد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی خود دست یابند. همچنین، این پژوهش به دنبال ارائه راه کارهایی برای ارتقای تعهدهای اجتماعی و زیست محیطی شرکت هاست تا بتوانند در راستای تحقق اهداف توسعه پایدار گام بردارند.
روش: این پژوهش از روش داده بنیاد استفاده می کند که یکی از رویکردهای قوی و مؤثر در تحقیقات کیفی است. این روش به تحلیل عمیق داده ها، از طریق جمع آوری و تفسیر میدانی می پردازد. داده های این مطالعه از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با مدیران و کارشناسان شرکت های مختلف و همچنین، بررسی میدانی جمع آوری شده است. فرایند تحلیل داده ها مطابق با رویکرد اشتراوس و کوربین، در سه مرحله انجام شده است: کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی. در مرحله کدگذاری باز، مفاهیم و مقوله های اولیه از داده ها استخراج و در مرحله کدگذاری محوری، این مقوله ها به دسته های اصلی و فرعی تفکیک و با هم ارتباط داده شده اند. در نهایت، در مرحله کدگذاری انتخابی، یک نظریه جامع، بر اساس ارتباط بین مقوله های مختلف توسعه داده شده است.
یافته ها: یافته های این پژوهش نشان می دهد که صنایع و شرکت ها باید در قبال جامعه و محیط زیست پیرامون خود مسئولیت پذیر باشند. فعالیت های صنعتی ممکن است به زندگی مردم و محیط زیست آسیب برساند؛ بنابراین، صنایع موظف اند ابتدا خسارت های وارده را جبران کنند و پس از آن، به محرومیت زدایی و توسعه جوامع محلی بپردازند. این اقدامات نه تنها به بهبود وضعیت زندگی مردم و محیط زیست کمک می کند، بلکه باعث ایجاد اعتماد و وفاداری در میان جوامع محلی می شود. این پژوهش همچنین نشان می دهد که شرکت هایی که مسئولیت اجتماعی را به عنوان بخشی از استراتژی کلی خود در نظر می گیرند، می توانند از مزایای بلندمدت اقتصادی و اجتماعی بهره مند شوند. نتایج نشان می دهد که ادغام مسئولیت اجتماعی شرکتی و حسابداری مدیریت راهبردی می تواند به بهبود عملکرد سازمان ها، افزایش رضایت ذی نفعان و تقویت پایداری اقتصادی منجر شود.
نتیجه گیری: این پژوهش نشان می دهد که ادغام مسئولیت اجتماعی شرکتی و حسابداری مدیریت راهبردی به شکل چشمگیری بر بهبود عملکرد سازمان ها و جوامع تأثیرگذار است و به ایجاد پایداری و عدالت اجتماعی و توسعه اقتصادی پایدار منجر می شود. شرکت ها باید استراتژی های جامعی را برای بهبود شرایط اجتماعی و زیست محیطی پیاده سازی کنند که نه تنها به توسعه اقتصادی آن ها کمک می کند، بلکه باعث ایجاد اعتماد و وفاداری در میان جوامع محلی نیز می شود. این رویکرد استراتژیک می تواند به شرکت ها کمک کند تا به طور هم زمان، به اهداف مالی و اجتماعی خود دست یابند و در نتیجه، به تقویت موقعیت رقابتی و ارتقای تصویر عمومی آن ها در بلندمدت بینجامد. این پژوهش بر اهمیت استفاده از ابزارهای حسابداری مدیریت راهبردی در جهت تحقق اهداف مسئولیت اجتماعی شرکت ها تأکید دارد و نشان می دهد که چگونه یک رویکرد یکپارچه می تواند به بهبود عملکرد کلی سازمان ها کمک کند.
پیش بینی اثربخشی تامین مالی جسورانه با رویکرد پویایی شناسی سیستم ها در صندوق های مالی جسورانه پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۷
141 - 164
حوزههای تخصصی:
اثربخشی تامین مالی متناسب و سازگار با کسب و کارها یکی از مسائل مهم به ویژه هنگام راه اندازی شرکت های دانش بنیان و استارت آپ ها است. یکی از تامین مالی های مناسب با استارت آپ ها و شرکت های دانش بنیان که پیش بینی اثربخشی آن قابل تامل بوده تامین مالی جسورانه می باشد. در این راستا، این پژوهش با هدف پیش بینی اثربخشی تامین مالی جسورانه با رویکرد پویایی شناسی سیستم ها در صندوق های مالی جسورانه پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به انجام رسید. روش انجام این پژوهش آمیخته(کیفی-کمی) است. در بخش کیفی پژوهش ابتدا با استفاده از رویکرد فراترکیب 112 مقاله علمی و پژوهشی معتبر مورد بررسی قرار گرفتند و سرانجام 41 مقاله برای استخراج شاخص های پیش بینی اثربخشی تامین مالی جسورانه انتخاب شدند. پس از تحلیل دقیق 19 شاخص برای پیش بینی اثربخشی تامین مالی جسورانه شناسایی و استخراج شدند. در ادامه بخش کیفی با کمک تحلیل محتوا و به منظور شناسایی مولفه های زیربنایی پیش بینی اثربخشی تامین مالی جسورانه 7 مولفه زیربنایی شناسایی شد سپس، در بخش کمی ابتدا با استفاده از پرسشنامه دلفی فازی نظرات 14 خبره در مورد موثربودن مولفه های زیربنایی استخراج شده مورد تایید قرار گرفت، در ادامه، برای بکارگیری پویایی شناسی ابتدا دو مدل علی- حلقوی با تحلیل و تبیین روابط بین مولفه های زیر بنایی تعیین و سپس به کمک این دو مدل مدل اصلی با رویکرد پویایی شناسی تدوین شد که مدل متشکل از دو مدل علی- حلقوی بود.
شناسایی عوامل مؤثر بر رشد شناختی کودکان خردسال از طریق تلویزیون، به کمک فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های مدیریت رسانه دوره ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
362 - 399
حوزههای تخصصی:
هدف: وسایل ارتباط جمعی و تعامل آن ها با مخاطب، ضرورت شناخت و توجه به سیاست گذاری های رسانه ای با تمرکز بر گروه های مختلف مخاطب را افزایش می دهد. کودکان یکی از گروه های اصلی مخاطب رسانه ها هستند. نگرانی ها به طور خاص در باب اوقات فراغت رسانه ای کودکان رو به افزایش است؛ زیرا رسانه به عنوان یکی از عوامل غیرانسانی مؤثر در تربیت کودک، هم زمان بر سلامت و ادراک یا تفسیر کودکان از محیط تأثیر می گذارد. این پژوهش با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر رشد شناختی مخاطب کودک از طریق تلویزیون انجام شده است.روش: به منظور افزایش دقت در یافته های پژوهش، با استفاده از روش نمونه گیری نظری، از بین همه رسانه ها تلویزیون انتخاب شد؛ زیرا کودکان از تلویزیون استفاده بیشتری می کنند. در گام نخست پژوهش، تکنیک فراترکیب هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو (۲۰۰۷) به کار گرفته شده است.یافته ها: در مرحله اول فراترکیب، سؤال های پژوهشی تعیین شد و در مرحله دوم، به جست وجوی مقاله ها با کلمات کلیدی مرتبط با سؤال پژوهش پرداخته شد. در گام سوم، بعد از فیلتر کردن ۴۱۵ مقاله یافت شده با تکنیک ارزیابی انتقادی، ۶۱ مقاله مرتبط با سؤال پژوهش به دست آمد. در گام های چهارم و پنجم فراترکیب، به مطالعه و استخراج کدها و دسته بندی ها پرداخته شد و در گام ششم، برای تأیید اعتبار کدگذاری، دو سند توسط یکی از اعضای کمیته خبرگان مجدداً کدگذاری شد و شاخص کاپا برای این دو سند، به ترتیب 63/0 و 69/0 به دست آمد. به این ترتیب، در گام هفتم، ۱۷ زیر معیار و ۶ معیار اصلی شامل رفتار مراقب هنگام مشاهده، دلایل مشاهده، سبک مشاهده، نوع محتوای مشاهده شده (بر مبنای سن)، تلویزیون اولیه و ساختار محتوا از عوامل مؤثر و همچنین زمینه ساز تأثیر تلویزیون بر رشد شناختی مخاطب کودک شناسایی و تأیید شد. نتیجه گیری: در حوزه سیاست گذاری، به سازمان های رسانه ای پیشنهاد می شود که در برنامه ریزی های آتی خود، به عواملی از جمله درگیر کردن توجه مخاطب، ارزیابی تجربه تماشای تلویزیون، سرمایه گذاری بر پتانسیل های آموزشی تلویزیون و رویکردهای مربوط به ترکیب سرگرمی با آموزش بیش از قبل تمرکز داشته باشند.
نقش مکانیزم های نظام راهبری شرکتی بر رابطه میان افشای اطلاعات مسئولیتهای اجتماعی و اجتناب مالیاتی شرکتها
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر به تحلیل نقش مکانیزم های نظام راهبری شرکتی بر رابطه میان افشای اطلاعات مسئولیتهای اجتماعی و اجتناب مالیاتی شرکتها پرداخته است. بدین منظور؛ اطلاعات 132 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای یک دوره پنج ساله (از ابتدای سال 1396 تا پایان سال 1400) ، استخراج، متغیرهای پژوهش محاسبه و آزمون های آماری لازم صورت گرفت. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بوده و طرح آن از نوع تجربی و با استفاده از رویکرد پس رویدادی است که به منظور آزمون فرضیه های پژوهش، از رگرسیون خطی چندمتغیره استفاده شده که با استفاده از روش های آماری و اقتصاد سنجی به بررسی و آزمون فرضیه ها پرداخته شده است. یافته های پژوهش؛ حاکی از آن است که افشای اطلاعات مسئولیتهای اجتماعی بر اجتناب مالیاتی تأثیر منفی و معناداری دارد، استقلال هیأت مدیره بر رابطه میان افشای اطلاعات مسئولیتهای اجتماعی و اجتناب مالیاتی تأثیر مثبت و معناداری داشته و مالکیت مدیریت بر رابطه میان افشای اطلاعات مسئولیتهای اجتماعی و اجتناب مالیاتی تأثیر ندارد.
فهم پدیده پشیمانی استراتژیک در سطوح راهبردی کسب وکارهای بین-المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درگذر زمان و به سبب شرایط عدم اطمینان و تغییراتی که در محیط فعالیت بین المللی حاصل می شود، بسیاری از مدیران کسب وکارهای بین المللی در فرآیند تصمیم گیری و تدوین و اجرای استراتژی ها دچار اشتباه شده و به انسداد یا بن بست استراتژیک می خورند. درچنین حالتی تصمیمات اخذ شده یا استراتژی های تدوین شده توسط مدیران، ناکارآمد تلقی می شود که به این حالت پشیمانی استراتژیک گفته می شود. ازاین رو پژوهش حاضر با هدف فهم پدیده پشیمانی استراتژیک در سطوح راهبردی کسب-وکارهای بین المللی انجام پذیرفت. این پژوهش بر پایه پژوهش های آمیخته و به صورت کیفی و کمی در پارادایم قیاسی استقرایی است که از ظر هدف، کاربردی و از حیث ماهیت و روش توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش خبرگان هستند که با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی و براساس اصل کفایت نظری 30 نفر از آن ها به عنوان نمونه پژوهش در نظر گرفته شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختار یافته است که روایی و پایایی آن با روش محتوایی و پایایی درون کد گذار -میان گذار تأیید شد. همچنین ابزار گرداوری اطلاعات در بخش کمی پرسشنامه است که توسط 30 نفر از خبرگان پر شد و روایی و پایایی آن با روش روایی اعتبار محتوا و پایایی بازآزمون سنجیده شد. در این پژوهش داده های کیفی با روش تحلیل محتوا و داده های کمی با مدلسازی ساختاری تفسیری تحلیل شد. نتایج پژوهش مشتمل بر شناسایی مؤلفه های شکل دهنده و ایجادکننده پشیمانی استراتژیک در راهبردهای کسب وکارهای بین المللی به همراه پیامدهای آن در قالب مدل شکل گیری پشیمانی استراتژیک است.
تدوین الگوی تدریس اثربخش به منظور ارتقاء سطح آموزشی مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تدوین الگوی تدریس اثربخش به منظور ارتقاء سطح آموزشی مدارس است. این پژوهش از نوع کیفی و پدیدارشناسی است. جامعه پژوهش شامل خبرگان دانشگاهی و آشنا به موضوع است. براساس روش نمونه گیری هدفمند، پس از مصاحبه نیمه ساختاریافته با 15 نفر، اشباع نظری حاصل و مصاحبه متوقف شد. در این پژوهش جهت دستیابی به روایی، از مشاوران و کارشناسان صاحب نظر در زمینه مدیریت آموزشی استفاده گردید و برای تعیین پایایی، از راهبرد تأیید همکاران پژوهشی استفاده شد، بر این اساس روایی و پایایی تأیید شد. روش تجزیه و تحلیل مورد استفاده در پژوهش حاضر، روش تماتیک بود. براساس نتایج مصاحبه ها، 11 مضمون در قالب 4 مفهوم ویژگی های فردی و علمی معلمان (منزلت اجتماعی معلمان، شخصیت فردی معلم و توانمندسازی معلمان)، مدیریت بهینه کلاس و محیط آموزشی (به کارگیری تکنولوژی آموزشی، مدیریت کلاس و اجرای آموزشی مؤثر، وسایل و تجهیزات آموزشی مناسب)، تدریس فعال و انگیزاننده ( به کارگیری روش های فعال تدریس و اهرم های ایجاد انگیزه ) و تدریس هدفمند (عینی کردن تدریس (یادگیری معنادار)، دانش پژوهی هدف گزینی) شناسایی شد. بر این اساس پیشنهاد می شود به منظور ارتقاء سطح آموزشی مدارس و اثربخش کردن تدریس معلمان از مدل ارائه شده در این پژوهش استفاده شود.
ارائه الگوی معنویت افزایی در منابع انسانی در سازمان ها با استفاده از روش فرا ترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت اسلامی سال ۳۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
151 - 183
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه ی الگوی معنویت افزایی منابع انسانی در آستان قدس رضوی با تأکید بر عوامل کنترل کننده و پیشگیرانه انجام شده است.از لحاظ رویکرد پژوهش، روش کیفی بکار برده شده است. این پژوهش از روش فراترکیب مبتنی بر مراحل سندلوسکی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش کلیه اسناد مکتوب مربوط به معنویت سازمانی شامل 43 مقاله و اثر بر مبنای معیارهای معتبر از بین 90 مقاله و اثر انتخاب و تحلیل شد. با کاربرد مراحل هفتگانه فراترکیب، الگوی مفهومی در شش لایه ی مفهومی، مقوله ای و کدها به دست آمد.در هر یک از لایه ها مفاهیم و موضوعاتی گنجانده شد که در نهایت 28 مؤلفه شناسایی شد. جهت اعتباریابی کیفی از روش آنتروپی شانون و معیارهای CASP استفاده شد و در نهایت نتایج تحقیق منتج به شناسایی ابعاد در شش بُعد اساسی گردید که به طور مشخص ابعاد اصلی اثرگذار بر معنویت افزایی منابع انسانی در سازمان آستان قدس رضوی شامل "هدایت و راهبری"، "ساختاری"، "فردی"، "فرهنگ سازی"، "مدیریتی" و "بازدارندگی"ارائه گردید.الگوی مفهومی به دست آمده از مراحل فراترکیب سندلوسکی می تواند به عنوان مبنای برای پژوهش های آتی در جهت هدایت، راهبری و رفتارشناسی کارکنان به منظور ارائه راهبردها و سیاست های اجرایی برای مسئولین و تصمیم گیران در سازمان آستان قدس رضوی در جهت هدایت، راهبری، نظارت و کنترل معنویت افزایی منابع انسانی قرار گیرد.
ارائه مدلی از مؤلفه های کلیدی پیاده سازی موفق مدیریت تجربه مشتری در سازمان؛ یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
447 - 477
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه ایجاد تجربه قوی برای مشتری، یکی از اهداف بسیار مهم مدیریتی است. در واقع، انفجار نقاط تماس بالقوه و کاهش کنترل بر تجربه مشتری، شرکت ها را ملزم می کند تا عملکرد چندگانه کسب وکار، مانند فناوری اطلاعات، عملیات خدمات، لجستیک، بازاریابی، منابع انسانی و حتی شرکای خارجی و زنجیره تأمین را برای ایجاد و ارائه تجربه مثبت مشتری یکپارچه کنند. در این میان، بررسی مطالعات پیشین در حوزه مدیریت تجربه مشتری، نشان دهنده شکاف عمیق مطالعاتی در حوزه پیاده سازی این فرایند در سازمان هاست. با توجه به آنچه بیان شد، هدف این پژوهش ارائه مدلی جامع از مؤلفه های کلیدی اثرگذار بر پیاده سازی موفق مدیریت تجربه مشتری در سازمان بوده است.
روش: برای دستیابی به هدف پژوهش، رویکرد کیفی مدنظر قرار گرفت و از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شد. در این پژوهش از طریق انجام مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با ۱۴ نفر از متخصصان و صنعتگران متخصص در حوزه مدیریت تجربه مشتری و مطلعان کلیدی در زمینه مدیریت ارتباط با مشتری و وفاداری، نظرهای این خبرگان جمع آوری و ثبت شد و در ادامه با استفاده از نرم افزار مکس کیودا عملیات کدگذاری انجام گرفت. در نهایت مؤلفه های کلیدی اثرگذار بر پیاده سازی موفق مدیریت تجربه مشتری در سازمان شناسایی و در قالب یک مدل مفهومی ارائه شد.
یافته ها: پس از تجزیه وتحلیل مصاحبه ها، کدهای استخراجی بر اساس تشابه و دفعات تکرار، در ۱۰ مضمون، ۳۲ مقوله و ۸۳ مفهوم کشف و برچسب گذاری شد. درنهایت، نتایج حاصل از تحلیل، در قالب جدول مؤلفه های کلیدی و مقوله ها و نیز، مدل مفهومی مؤلفه ها ارائه شد. این ۱۰ مضمون که به عنوان مؤلفه های کلیدی در نظرگرفته شده اند، عبارت اند از: ۱. کارمندان تجربه مشتری محور؛ ۲. فرایند طراحی و پیاده سازی تجربه مشتری؛ ۳. فرهنگ مشتری محور؛ ۴. حکمرانی تجربه مشتری؛ ۵. مدیریت سازمان و فرایندهای کسب وکار؛ ۶. رهبری متمرکز بر مشتری؛ ۷. زیرساخت، مکانیزاسیون و مدیریت تکنولوژِی تجربه محور؛ ۸. برنامه ریزی استراتژیک مشتری محور؛ ۹. مدیریت بینش تجربه مشتری؛ ۱۰. سازمان دهی و مدیریت تعامل با مشتری.
نتیجه گیری: با تحلیل محتوای مصاحبه های انجام شده، مدلی جامع در ارتباط با مؤلفه های مؤثر بر پیاده سازی موفق مدیریت تجربه مشتری در سازمان ارائه شد. با در نظر گرفتن روابط درونی مؤلفه های کلیدی، نتایج نشان داد که مؤلفه ها می توانند در چهار لایه سازمان دهی شوند. بیرونی ترین آن ها، لایه رهبری و فرهنگ است که نقش محرک اجرا را دارد. لایه دوم، لایه سازمان دهی و حکمرانی است که به عنوان بازوی عملیاتی اجرا در سازمان عمل می کند. لایه سوم، فرایند تجربه مشتری و زیرساخت است؛ جایی که تجربه مشتری بر اساس زیرساخت و فناوری مورد نیاز طراحی، اجرا و سنجیده می شود. در نهایت، آخرین و درونی ترین لایه مدل، لایه داده و نقاط تماس است؛ جایی که تعامل مشتری با سازمان شکل می گیرد و داده ها تولید و تجربه پس از آن ایجاد می شود. بنابراین، نتایج به روشنی نشان می دهد که برای اجرای موفق مدیریت تجربه مشتری و بهبود تجربه مشتری به عنوان نتیجه نهایی آن، تمامی ارکان سازمان دخیل خواهند بود.
The impact of a brand's country of origin and manufacturer on customers' perceptions of a country's institutional environment and their purchasing decisions taking into account the moderating role of beliefs arising from customer trust(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Journal of System Management, Volume ۱۰, Issue ۱, Winter ۲۰۲۴
117 - 132
حوزههای تخصصی:
In today's competitive markets, brands are always trying to create a desirable image of their products and services to elicit more favorable tendencies in customers. Beyond the marketing efforts of brands, there is an important factor that can either strengthen or weaken these marketing efforts. This factor is related to the country of origin or manufacturer of a brand, which can have an impact on consumer behavior and perceptions of products and brands from that country. Therefore, the aim of this research is to investigate the effect of the country of origin and manufacturer on consumer perceptions of the institutional environment of countries and purchasing decisions, taking into account the moderating role of beliefs arising from customer trust. This research is an applied study and, in terms of data collection method, is descriptive-correlational. A library approach was used to extract studies, and a field approach was used to collect statistical data, with the data collection tool being a questionnaire. The study population consisted of customers who own and purchase iPhones from the Apple brand in districts 1, 2, and 3 of Tehran. Descriptive statistics and inferential analysis were used to analyze the data, and the software used to analyze the data was SPSS and smart PLS. The results indicate that the country of origin of a brand has an impact on perceptions of the legitimacy and regulatory environment of that country. Additionally, the results show that the country of manufacture of a brand also has an impact on perceptions of the normative environment and regulatory environment of that country. On the other hand, perceptions of the legitimacy of the country of manufacture of a brand have an impact on customer preferences for a brand and a willingness to pay a higher price for a brand. However, the impact of the country of origin on customer purchasing decisions with the moderating role of beliefs in brand benevolence, honesty, and capability has not been confirmed.
تاثیر شایستگی حسابرسان ، اخلاق حرفه ای و تنوع حسابرسان امضا کننده گزارش حسابرسی بر کیفیت گزارشگری مالی در بورس اوراق بهادار از نظر کارکنان سازمان حسابرسی تهران
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با موضوع تاثیر شایستگی حسابرسان و اخلاق حرفه ای تنوع حسابرسان امضا کننده گزارش حسابرسی بر کیفیت گزارشگری مالی در بورس اوراق بهادار از نظر کارکنان سازمان حسابرسی تهران صورت پذیرفت. این پژوهش از نوع همسبتگی و توصیفی پیمایشی می باشدو باهدف کاربردی می باشد. جامعه آماری 300 نفر از سازمان حسابرسی خواهد بود. براساس جدول مورگان و جرسی 169 نفر به صورت تصادفی ساده نسبتی طبقه ای انتخاب شده است. داده ها به وسیله ی پرسشنامه گردآوری شدند. پرسشنامه استاندارد کیفیت گزارشگری مالی توسط فردی ون در سال ۲۰۱۴ ساخته شده است و این پرسشنامه دارایی ۲۲ گویه با طیف لیکرت پنج گزینه ای می باشد. پرسشنامه شایستگی حسابرس به منظور بررسی میزان شایستگی حسابرس و حسابدار در 12 سوال و تک شاخصه طراحی گردیده است. تنوع حسابرسان امضاکننده :برای ساختن شاخص بلاو از تنوع حسابرسان امضاکننده (DIVERSITY) با استفاده از چهار بعد، از هارجوتو و همکاران (2015) پیروی می کنیم. همچنین برای گردآوری اخلاق حرفه ای از پرسشنامه استفاده شده است. اطلاعات گردآوری و با نرم افزار 22spssتجزیه و تحلیل شده است. به لحاظ هدف و ماهیت پژوهش و فرضیات مورد مطالعه روش تحقیق آن از نوع همبستگی توصیفی است.بر ای آزمون فرضیات از مدل رگرسیون استفاده شده است.نتایج نشان داد شایستگی حسابداران، اخلاق حرفه ای ، شفاف سازی اطلاعات، مسئولیت پذیری اجتماعی، تجربه حسابداران، سن حسابداران، میزان تحصیلات، سمت حسابداران، سابقه خدمت، رشته تحصیلی، تعهد بر کیفیت گزارشگری مالی تاثیر مثبت ومعناداری دارد اما جنسیت بر کیفیت گزارشگری مالی درحسابداری تاثیر ندارد.
بررسی ویژگی های افراد تأثیرگذار بر قصد خرید در بازاریابی تاثیرگذار رسانه های اجتماعی با نقش های واسطه ای شخصیت ها و نگرش به علامت تجاری
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۸ (جلد ۱)
133 - 160
حوزههای تخصصی:
تاٌثیرگذاران رسانه های اجتماعی توجه زیادی از سوی شرکت ها و برندها به خود جلب کرده اند؛ از این رو مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر ویژگی های افراد تاثیرگذار بر قصد خرید در بازاریابی مؤثر رسانه های اجتماعی با نقش های واسطه ای شخصیت ها و نگرش به علامت تجاری انجام شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر را مشتریان فروشگاه کوروش در شهر ساری که تعداد آن ها نامحدود می باشند؛ تشکیل می دهند. مطابق فرمول کوکران حجم نمونه 384 نفر تعیین و بر اساس روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه استاندارد می باشد که با طیف 5 ارزشی لیکرت سنجیده شده است. روایی محتوایی این پرسشنامه ها به تأیید خبرگان این حوزه از جمله استاد راهنما رسیده است و میزان پایایی آن نیز بر اساس آزمون آلفای کرونباخ، با استفاده از نرم افزار آماری برای علوم اجتماعی (spss) تعیین و با درصد بالایی (0.85) مورد تأیید قرارگرفته و تایید شده است. تحلیل داده های گردآوری شده به وسیله آمار توصیفی از طریق نرم افزار spss و آمار استنباطی از روش مدل سازی معادلات ساختاری (حداقل مربعات جزئی) و با استفاده از نرم افزار Smart Plsبررسی شده است. تأثیر فرضیه اول و دوم و... و شانزدهم به ترتیب با ضریب تأثیر 23/0 و 31/0 و 28/0 و 16/0 و 29/0 و 0.22 و 0.29 و0.45 و 0.19 و 0.20 و 0.23 و 0.16 و 0.13 و 0.21 و 0.26 و 0.35 در سطح اطمینان 95% (ضریب خطای 5%) مورد ارزیابی قرار گرفته و تایید شده است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که جذابیت فیزیکی با ضریب مسیر 0.45 بیشترین تأثیر را بر نگرش به علامت تجاری در بازاریابی رسانه های اجتماعی داشته و قابل اعتماد بودن بر قصد خرید مشتریان با ضریب مسیر 0.13 کمترین تأثیر را دارد.
بررسی تأثیر نوع اظهارنظر حسابرس بر رابطه کوته بینی مدیریتی و ریسک سقوط قیمت سهام
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۸ (جلد ۱)
193 - 203
حوزههای تخصصی:
مدیران شرکت ها انگیزه دارند تا عملکرد مالی خود را با به تأخیر انداختن اخبار بد و افشای سریع تر اخبار خوب بیش از واقع نشان دهند به امید آن که عملکرد ضعیف آن ها با عملکردهای بهتر در آینده پوشیده شود. چنین رفتاری از مدیران در پژوهش های تجربی تأیید شده است. بدین ترتیب، هدف این پژوهش بررسی رابطه کوته بینی مدیریتی و ریسک سقوط قیمت سهام با تأثیر نقش نوع اظهارنظر حسابرس است. جامعه آماری پژوهش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، روش نمونه گیری حذف سیستماتیک و نمونه مورد مطالعه، شامل 85 شرکت پذیرفته شده طی سال های 1397 تا 1401 است. روش پژوهش توصیفی-پیمایشی و از نظر ارتباط بین متغیرها ترکیبی از علی-همبستگی است و از نظر هدف کاربردی است. برای پردازش و آزمون فرضیه ها از روش رگرسیونی و داده های تابلویی و مدل اثرات ثابت استفاده شده است. نتایج به دست آمده حاصل از تجزیه وتحلیل فرضیه نشان داد نوع اظهارنظر حسابرس بر رابطه بین کوته بینی مدیریتی و خطر سقوط قیمت سهام در سطح خطای 5 درصد تأثیر منفی و معناداری دارد.
تحلیل راهبردهای احیای شرکت های تولیدی کوچک و متوسط رو به افول و ورشکسته به کمک مدل سازی تفسیری ساختاری (مورد مطالعه: صنایع غذایی استان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
9 - 34
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: برای احیای موفق یک شرکت ورشکسته و یا رو به افول با عملکرد ضعیف، گستره وسیعی از راهبردهای احیا می توان در نظر گرفت که این راهبردها با یکدیگر برهم کنش دارند و بی توجهی به این موضوع، احیای شرکت های رو به افول، به ویژه شرکت های کوچک و متوسط را در عمل با مشکل روبه رو می کند؛ بنابراین هدف اصلی این پژوهش، ارائه مدل تفسیری ساختاری و تحلیل برهم کنش راهبردهای احیای شرکت های تولیدی کوچک و متوسط است.روش ها: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی است و به دلیل اینکه مبتنی بر مدل سازی تفسیری ساختاری، به ارائه مدل سلسله مراتبی برهم کنش راهبردهای احیای شرکت های کوچک و متوسط در آستانه افول و ورشکسته می پردازد، می توان آن را پژوهش توصیفی پیمایشی به حساب آورد. ازآنجاکه بسیاری از شرکت های کوچک و متوسط صنایع غذایی در استان اردبیل طی چند سال گذشته رو به افول بوده یا ورشکسته شده و نیاز مند احیا هستند، این صنایع به عنوان مورد مطالعاتی این پژوهش انتخاب شدند. در مرحله نخست پژوهش برای بومی سازی عوامل افول این شرکت ها از غربالگری فازی استفاده شد؛ سپس برای تعیین راهبردهای مرتبط با هر عامل افول، مصاحبه با گروه کانونی شامل 10 نفر از خبرگان دانشگاهی و صنعتی، صورت گرفت و برای ارائه مدل برهم کنش و تجزیه وتحلیل قدرت نفوذ و همبستگی این راهبردها، مدل سازی تفسیری ساختاری و روش میک مک، با مشارکت همان خبرگان به کار رفت و از دو نرم افزار اکسل و متلب برای تحلیل داده ها استفاده شد.یافته ها: از تعداد 22 عامل افول شرکت ها که در پژوهش های قبلی شناسایی شده بودند، 19 عامل به عنوان عوامل افول شرکت های صنایع غذایی استان اردبیل تعیین شدند و سه عامل «وضعیت انحصار در بازار»، «عرضه بیش از نیاز بازار»، «نبود فرهنگ همکاری میان کارکنان و مدیران» به دلیل میزان اهمیت کمتر از 70 درصد در منظر خبرگان، حذف شد. برای این عوامل افول، 32راهبرد (بومی شده و جدید) تعیین شده و علاوه بر آن، کل راهبردهای احیا در قالب شش دسته راهبردهای مالی و اقتصادی، بازاریابی و مشتری مداری، منابع انسانی، مبتنی بر دانش، ساختاری و تعاملات، و کارایی تولید و عملیات نیز دسته بندی شدند. مدل سلسله مراتبی تفسیری ساختاری راهبردهای احیا که در شکل 2، نشان داده شده است، نشان می دهد که این راهبردها با یکدیگر رابطه کمک کنندگی و تسهیل کنندگی دارند و برای به کارگیری آن ها باید از سطح پایین ترین سطح این مدل، شروع به اقدام کرد. نتیجه قابل توجه دیگر اینکه اگرچه راهبردهای تعیین شده در قالب شش دسته ارائه شده اند، اما مدل نهایی نشان می دهد که برای اجرای این راهبردها، الزاماً نباید همه راهبردهای یک دسته را به طور هم زمان موردتوجه قرارداد؛ بلکه سلسله مراتب راهبردها به خوبی نشان می دهد که اولویت به کارگیری این راهبردها از پایین به بالا و از دسته بندی های مختلف است.نتیجه گیری: احیای شرکت های کوچک و متوسط ورشکسته و یا رو به افول صنایع غذایی، یک فرآیند تک بعدی نیست و راهبرد یکتایی برای آن وجود ندارد؛ بلکه باید ترکیبی از راهبردهای شش گانه شامل راهبردهای مالی و اقتصادی، بازاریابی و مشتری مداری، منابع انسانی، راهبردهای مبتنی بر دانش، ساختاری و تعاملات و کارایی تولید و عملیات را موردتوجه قرار داد و فرایند احیا را در یک قالب نظام مند و به صورت یک جریان مستمر و تدریجی به انجام رساند.
مدل کنترل استراتژیک در صنعت کشتی سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
209 - 231
حوزههای تخصصی:
شرکت های کشتی سازی برای موفقیت بر رقبای خارجی و داخلی خود علاوه بر تکیه بر مزیت های رقابتی، نیازمند دانش عمیق در حوزه کنترل استراتژیک در صنعت خود هستند. البته بیشتر آنها شناخت کافی از مباحث استراتژی، برنامه ریزی استراتژیک و کنترل استراتژیک در محیط رقابتی، متلاطم و پیچیده خود ندارند. تحقیق حاضر درصدد طراحی مدل خاص برای تبیین کنترل استراتژیک در صنعت کشتی سازی ایران بر اساس نظریه داده بنیاد است. داده های تحقیق با مصاحبه های عمیق و نیمه ساختار یافته از هشت نفر از مدیران و کارشناسان صنعت کشتی سازی گردآوری شده است. داده های حاصل از مراحل مصاحبه های باز و نیمه ساختار یافته با نرم افزار MAXQDA نسخه 12 تحلیل شد، پس از عبور از بخش تحقیق کیفی و دستیابی به طراحی مدل کنترل استراتژیک، بخش کمّی تحقیق آغاز شده و در این بخش از روش های دلفی و مدل سازی ساختاری تفسیری استفاده شد. با بهره گیری از مدل سازی ساختاری تفسیری مهمترین عوامل اثرگذار در کنترل استراتژیک و سطح اثرگذاری و اثرپذیری آن ها بر کنترل استراتژیک صنعت کشتی سازی تبیین شدند. لذا کنترل استراتژیک دربردارنده اهرم های کنترلی: کنترل تحدیدى،کنترل آگاهى هاى ویژه، کنترل تعهد به مشتری،کنترل اثربخشى، کنترل قابلیت هاى استراتژیک،کنترل رضایت مشترى، کنترل مهارت ها، کنترل محتوای استراتژی، کنترل سیاسى، کنترل وظیفه اى، کنترل فرهنگى، کنترل تعاملى، کنترل اجراى استراتژی است . کنترل اثربخش و رضایت مشترى جزو تاثیرگذارترین عوامل در شکل گیری کنترل استراتژیک صنعت کشتی سازی شناخته شدند.