فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۴۱ تا ۲٬۵۶۰ مورد از کل ۵۵٬۹۱۳ مورد.
منبع:
پژوهش های حسابرسی حرفه ای سال ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۴
34 - 55
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مهم در رفع ابهامات بین مدیریت شرکت و حسابرسان مستقل نوع روابطی است که بین مدیران شرکت و حسابرسان شکل می گیرد و روابط بین آنان نیز متأثر از سبک رهبری مدیریت است. هدف این پژوهش تبیین تاثیر رهبری تحول گرا بر فرایند خلق، انتقال، بکارگیری و نگهداری دانش حسابرسان و تاثیرات متقابل آنها بر قضاوت حسابرسان می باشد. جامعه آماری، حسابداران رسمی و مدیران حرفه ای در موسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی ایران می باشند. برای اندازه گیری مدیریت دانش از پرسشنامه نیومن و کنراد(1999) و برای اندازه گیری رهبری تحول گرا از پرسشنامه باس و آوولیو(2010) و برای اندازه گیری قضاوت و تصمیم گیری حسابرسان از پرسشنامه هارت(2012) استفاده شده است. در بررسی روایی و پایایی ابزار پژوهش، با تحلیل عاملی تأییدی، ساختار کلی پرسش نامه های تحقیق مورد روائی سنجی سازه محتوانی و تایید قرار گرفت. همچنین در سنجش پایایی از آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی استفاده شده است. که چون این ضرایب بزرگتر از 7/0 باشد، آزمون از پایایی قابل قبولی برخوردار است. نتایج حاصل از آزمون فرضیات تحقیق حاکی از آنست که رهبری تحول گرا بر فرایند خلق، انتقال، بکارگیری و نگهداری دانش حسابرسان تاثیر مثبت و معناداری دارد. و فرایند خلق، انتقال، بکارگیری و نگهداری دانش حسابرسان نیز بر قضاوت و تصمیم گیری در حسابرسی تاثیر مثبت و معناداری دارد. نتایج حاصل از این بررسی میتواند برای گروه های متعددی ازجمله قانون گذاران حرفه حسابرسی سازمان حسابرسی، جامعه حسابداران رسمی و مؤسسه های حسابرسی مورد استفاده قرار گیرد.
طراحی مدل کارآفرینی اجتماعی دیجیتال(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مهندسی مدیریت نوین دوره ۱۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
60 - 96
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی اجتماعی اغلب اهداف گسترده ای در زمینه های اجتماعی، محیط زیستی و فرهنگی دنبال می کند و اغلب با بخش داوطلبانه و غیرانتفاعی در ارتباط و همکاری است. کارآفرینی اجتماعی به دنبال روش هایی سودمند برای ارتقای عدالت اجتماعی و حل خلاقانه مسائل و چالش های اجتماعی جامعه است. احساس نیاز به ایجاد تعادل بین دو مقوله توسعه اقتصادی و عدالت اجتماعی کارآفرین اجتماعی را برمی انگیزاند که از فرصت ها و شیوه های مؤثری که بازده اجتماعی عام تری دارد بهره بگیرد. پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل کارآفرینی اجتماعی دیجیتال و ارائه راه حل های مسائل اجتماعی از طریق بستر دیجیتال و فضای مجازی به منظور توسعه خدمات اجتماعی و با استفاده از رویکرد داده بنیاد بر اساس سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش کلیه کسب وکارهای حوزه اجتماعی و حوزه دیجیتال کشور بوده است و با توجه به کیفی بودن پژوهش، نمونه گیری از طریق شناسایی نمونه های بسیار موفق و کارآفرینان خبره در این دو حوزه کسب وکار به روش گلوله برفی انتخاب و مورد مطالعه عمیق قرار گرفته است و با توجه به کمبود تحقیقات کیفی در زمینه کارآفرینی اجتماعی دیجیتال، بر اساس مصاحبه با 11 نفر از خبرگان و فعالان موفق این دو حوزه، به اشباع نظری رسیده است. یافته های پژوهش به شناسایی 33 مؤلفه تأثیرگذار در قالب مقوله های شرایط علّی و زمینه ای، مداخله گرها و راهبردهای تحقق کارآفرینی اجتماعی دیجیتال و تبیین پیامدهای آن منتهی شده است.
بنچ مارکینگ واحدهای پانزده گانه خدمات شهری شهرداری اصفهان با به کارگیری تحلیل پوششی داده های تهاجمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازآنجایی که واحدهای خدمات شهری، نقش مؤثری نه تنها بر کیفیت زندگی شخصی شهروندان بلکه بر بهره وری و رضایت شغلی آن ها دارند، بنچ مارکینگ آن ها از اهمیت بالایی برخوردار می باشد. این واحدها، با ارائه خدمات و زیرساخت های ضروری، شرایطی را فراهم می آورند که شهروندان بتوانند در محیطی سالم، ایمن و مناسب به کار و زندگی بپردازند. از همین روی، سنجش و ارزیابی عملکرد این واحدها و ارائه الگو بهینه به آن ها، به منظور افزایش سطح کیفی فعالیت ها ضروری به نظر می رسد. پژوهش حاضر با به کارگیری روش ریاضی تحلیل پوششی داده های تهاجمی خروجی محور با یک ورودی و چهار خروجی به عنوان یک ابزار قوی بنچ مارکینگ، به ارزیابی عملکرد واحدهای خدمات شهری مناطق پانزده گانه شهرداری اصفهان پرداخته است. نتیجه نشان داد واحد خدمات شهری شهرداری منطقه پنج از منظر ورودی و خروجی های این پژوهش بهترین عملکرد را داشته است. در پایان بهره وری جزئی هر یک از خروجی ها محاسبه و مجدداً رتبه بندی از منظر بهره وری جزئی صورت گرفت و نتایج رتبه بندی دو روش مقایسه گردید.
تأثیر فعالیت های بازاریابی رسانه های اجتماعی بر تصویر برند در بخش بانکداری با نقش میانجی مشارکت شهروندان (مورد مطالعه: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و مدیریت شهری سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۹
۳۹-۲۷
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی فعالیت های بازاریابی رسانه های اجتماعی بر تصویر برند در بخش بانکداری با نقش میانجی مشارکت شهروندان انجام شده است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل 150 نفر از مدیران بانک ها در تهران بوده که 93 نفر از آنها از طریق فرمول کوکران به عنوان نمونه با روش تصادفی انتخاب شده اند. به منظور گردآوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه محقق ساخته بر اساس طیف 5 درجه ای لیکرت استفاده شده است. روایی محتوایی ابزار توسط متخصصین و خبرگان، تأیید و برای سنجش پایایی ابزار، از روش آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی استفاده شد. با توزیع پرسشنامه، روایی ابزار با سه روش روایی سازه (مدل بیرونی)، روایی همگرا (AVE) و روایی واگرا سنجیده شده است. مقدار AVE برای تمامی متغیرهای باید بزرگ تر از 5/0 باشد. به منظور آزمون فرضیه های پژوهش، مدلسازی معادلات ساختاری در بستر نرم افزارهای آماری smart pls استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که کلیه فرضیات پژوهش تأیید گردید. براین اساس، فعالیت های بازاریابی رسانه های اجتماعی؛ شامل سفارشی سازی، تعامل و دهان به دهان بر تصویر برند و نیز مشارکت شهروندان تأثیر معناداری دارند. همچنین، فعالیت های بازاریابی رسانه های اجتماعی؛ شامل سفارشی سازی، تعامل و دهان به دهان بر تصویر برند با نقش میانجی مشارکت شهروندان تأثیر معنادار دارند.
تبیین روند شکل گیری، گسترش و روابط فضایی مناطق پیراشهری تهران؛ ارائه یک نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
20 - 45
حوزههای تخصصی:
مقدمه پیراشهرنشینی نوعی پدیده فضایی است که طی دو دهه اخیر، در سرتاسر جهان به طرز فزاینده ای، در رأس مطالعات توسعه و برنامه ریزی شهری و منطقه ای قرار گرفته است. کلیت این پدیده، در یک منطقه کلان شهریِ به سرعت در حال رشد قابل تصور است؛ اما مسئله اصلی این است که در این کلیت مفروض، جایگاه منطقه پیراشهری کجاست و آیا می توان آن را شهر یا حومه، روستایی یا شهری دانست (Sahana et al.,2024). می توان گفت که فرایند شکل گیری، گسترش و روابط فضایی مناطق پیراشهری در سرتاسر جهان، متأثر از جریان های حرکتی مردم، در یک روند گرایش به شهر یا گریز از شهر قابل تبیین است: - گرایش به شهر، روندی است که گروه های مختلف مردم را به سمت هسته مرکزی جذب می کند. افراد تصمیم به مهاجرت می گیرند؛ زیرا در یک دوره بلندمدت، جذب جاذبه های ملموس و مورد انتظار شهر شده اند که به آن ها وعده فرصت های بهتر اقتصادی در مقایسه با بیرون شهر می دهد. مهاجران در سال های اولیه مهاجرت خود، قادر به جذب در بازار زمین کلان شهری نیستند و لذا در محیط های پیرامونی مراکز کلان شهری سکونت می گزینند. همین امر سبب توسعه در ورای مرزهای ناحیه شهری و ایجاد قلمروهای فضایی پیرامونی کلان شهرها شده که عمدتاً در پیوند با کلان شهر مرکزی است. - گریز از شهر، نیز روندی است که طی آن افراد از مراکز شهری به سمت بیرون و حاشیه های شهر نقل مکان می کنند. این امر می تواند با افزایش واقعی درآمد و تغییرات فراشهری حمل ونقل طی زمان و در واکنش به مشکلات اقتصادی اجتماعی بخش مرکزی شهرها و خروج از آن ها رخ دهد. ضرورت چنین نگرشی در ایران با رشد سریع شهرنشینی طی سال های اخیر، بیشتر احساس می شود؛ این در حالی است که طی بیش از یک دهه گذشته، مناطق پیراشهری عمدتاً در لوای منطقه کلان شهری تهران مورد بررسی قرار گرفته اند و به طرز مشخصی، تعریف و تدقیق نشده اند. بر همین اساس، هدف اصلی پژوهش، تبیین سیستماتیک فرایند شکل گیری، گسترش و روابط فضایی مناطق پیراشهری تهران است. بدیهی است پاسخ دقیق به سؤال یادشده بر مبنای مرور ادبیات علمی و نظریه زمینه ای، می تواند رویکرد جدیدی برای فهم عمیق این مناطق در ایران تلقی شود. مواد و روش ها فرایند روش شناسی پژوهش در سه مرحله تعیین، تحلیل و تدقیق پی گرفته شده است. در مرحله اول (تعیین)، بر مبنای استخراج داده های اولیه و گزاره های خام، به جست وجوی طیف وسیعی از منابع مرتبط با مناطق پیراشهری تهران پرداخته شد. این امر با استفاده از کلیدواژه های مهم مرتبط با موضوع پی گرفته شد. در گام اول، 140 منبع مرتبط در قالب مقاله های علمی معتبر، گزارش های علمی، خلاصه کتاب ها، پایان نامه ها و مقالات کنفرانسی مستخرج شدند. در گام دوم، به لحاظ بررسی جامع، یک بازه زمانی 30ساله، ( 1994 2002)، ( 2003 2011)، (2012 2024)، اساس ساختار مطالعه قرار گرفت. بر همین اساس، تعداد 102 منبع در این بازه زمانی از تعداد 140 منبع کل، حاصل شد. در گام سوم نیز متن منابع منتخب از لحاظ پرداخت به فرایند شکل گیری، گسترش و روابط فضایی مناطق پیراشهری تهران، به دقت مورد بررسی قرار گرفت تا منابع مرتبط با هدف استخراج شود. لذا 85 منبع برای بررسی نهایی به عنوان جامعه آماری این پژوهش انتخاب شدند. در مرحله دوم (تحلیل)، به استخراج اطلاعات، دسته بندی و کدگذاری پرداخته شد. در اولین گام، کدگذاری باز پی گرفته شد و متن منابع منتخب به صورت دقیق و جزئی، سطربه سطر، بررسی، مفهوم سازی و دسته بندی شد. سپس، بر اساس شباهت ها، ارتباطات مفهومی و ویژگی های مشترک میان شناسه های باز، مقوله های اولیه تعیین شدند. در دومین گام، کدگذاری محوری انجام شد. در این مرحله، داده ها به صورت مداوم با یکدیگر مقایسه شدند تا ارتباط بین مقوله های اولیه شناسایی شود. این گام درنهایت به تولید و استخراج 25 مقوله سطح دوم و 10 خوشه مقوله ای (پدیده هسته ای) انجامید. سومین گام نیز کدگذاری انتخابی است که در آن به فرایند یکپارچه سازی و بهبود مقوله ها پرداخته شد و درنهایت مقوله مرکزی انتخاب شد. در مرحله سوم (تدقیق)، نظریه حاصل از کدگذاری انتخابی، به صورت یک عبارت روایی و توضیحی برای فرایند شکل گیری، گسترش و روابط فضایی منطقه پیراشهری تهران، ارائه شد. یافته ها تبیین فرایند شکل گیری، گسترش و روابط فضایی مناطق پیراشهری تهران در قالب روش شناسی پژوهش، در شناخت زمینه های شکل گیری پیراشهرنشینی تهران، علت های این پدیده فضایی، مداخله گر های مؤثر در این روند، راهبردها (کنش ها و تعاملات) و پیامدهای به دست آمده، مورد بررسی و واکاوی قرار گرفت. - شرایط زمینه ای شرایط زمینه ای در فرایند شکل گیری، گسترش و روابط فضایی مناطق پیراشهری تهران در دو دسته خلاصه می شوند. مورد اول، تمرکزگرایی و قطب محوری همه شمول تهران متأثر از عوامل اقتضایی محلی نظیر فقدان زیرساخت های محیطی، اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و صرفه های ناشی از تجمع و نیروهای محرک جهانی نظیر گسترش سرمایه داری جهانی است. مورد دوم، نظام اجتماعی اقتصادی وابسته به نفت متأثر از اقتصاد و جامعه رانتی است که با نقش و قدرت دولت، درآمدهای ملی و منطقه ای و واردات کالا/ صادرات نفت، برجسته می شود. - شرایط علّی شرایط علّی در فرایند شکل گیری، گسترش و روابط فضایی مناطق پیراشهری تهران می توانند در سه دسته خلاصه شوند. مورد اول، علل تغییرمحور است که با تغییرات جمعیتی و تغییرات قیمت زمین به شکل گیری، گسترش و روابط فضایی مناطق پیراشهری تهران می انجامد. این امر، به طرز گسترده ای با رشد طبیعی جمعیت، مهاجرت های گسترده به تهران، قیمت پایین زمین در پیرامون تهران و سوداگری زمین مرتبط است. مورد دوم، علل توسعه محور است که از پیشرفت های ارتباطی سریع نظیر گسترش زیرساخت های حمل ونقل، مسیرهای ارتباطی متعدد، دسترسی به خدمات و امکانات کلان شهر و فاصله نزدیک با کلان شهر، منبعث می شود. مورد سوم نیز علل قانون محور است که با ناکارآمدی قوانین مرتبط با زمین نظیر ناکارآمدی سیاست های زمین شهری و قوانین منطقه بندی، نادیده گرفتن گروه های کم درآمد و قوانین بالفعل نظیر ملاحظات زیست محیطی مرتبط است. - شرایط میانجی (مداخله گر) شرایط میانجی در فرایند شکل گیری، گسترش و روابط فضایی مناطق پیراشهری تهران در دو دسته می تواند خلاصه شود. مورد اول، تفرق سیاسی عملکردی است که از تعدد و تکثر نهادهای برنامه ریزی، اجرایی و دستور کارهای موازی و ناهماهنگ، متأثر می شود. مورد دوم، تفرق فضایی منبعث از پراکنده رویی است که با رویکردهای کنترل رشد تهران و برنامه ریزی و سیاست گذاری بخشی، مرتبط است. - راهبردها (کنش ها و تعاملات) راهبردها در فرایند شکل گیری، گسترش و روابط فضایی مناطق پیراشهری تهران در دو دسته می توانند خلاصه شوند. مورد اول، بازخورد تهاجمی تدافعی در قالب جدایی گزینی اجتماعی اقتصادی، مورفولوژی پراکنده، اقتصاد خاکستری و ملاحظات زیست محیطی است. مورد دوم نیز فضای هدف گسسته است که تداخلات گسترده و تعارض های منافع را نشان می دهد. - نتایج و پیامدها نتایج و پیامدهای حاصل از فرایند پیراشهرنشینی تهران به دو صورت متجلی می شوند. مورد اول، تعارض های محتوایی در مناطق پیراشهری تهران است که در ارتباط با بخش ها و اهداف موضوعی مانند اغتشاشات کالبدی فضایی، اغتشاشات اجتماعی، اغتشاشات اقتصادی و اغتشاشات زیست محیطی تعریف می شوند. مورد دوم، تعارض های رویه ای فراروی این مناطق است که تعارض های نظام تصمیم گیری، برنامه ریزی و مدیریتی را در بر می گیرد. نتیجه گیری در یک تعریف کلی، می توان نواحی سکونتی فعالیتی پراکنده در حد فاصل منطقه ساخته شده کلان شهر تا سایه شهری تهران را تحت عنوان منطقه پیراشهری تهران توصیف کرد که در قالب یک ساختار پراکنده در اطراف کلان شهر تهران، رشد می کند و گسترش می یابد. این منطقه تحت تسلط کلان شهر تهران بوده و روابط فضایی خود را به صورت رسمی و غیررسمی با آن حفظ کرده است. آمیزه ای از فعالیت های کشاورزی، صنعتی، تجاری و مسکونی، چهره غالب آن را تداعی می کند که به طرز گسترده ای از مهاجرت اقتصادی و سبک زندگی مرتبط با آن، متأثر می شوند. به لحاظ ریخت شناسی، گستره ای از گونه های مختلف پیراشهری در این ساختار فضایی به چشم می خورد که می توان با مد نظر قرار دادن نوعی نظم در بی نظمی، سه گونه پیراشهر باریکه ای خطی، پیراشهر نقطه ای پراکنده و پیراشهر خوشه ای مجزا را در آن شناسایی کرد. - پیراشهر باریکه ای خطی، مناطق گذار شهری روستایی در قالب گستره های ناهمگن سکونتی یا فعالیتی هستند که در امتداد جاده های اصلی از کلان شهر تهران به مناطق پیرامونی واقع شده اند. - پیراشهر نقطه ای، لکه های سکونتی پراکنده ای هستند که با هدف تقاضا و عرضه مسکن، در پیرامون کلان شهر تهران بدون پیروی از اصول و قواعد به خصوص، گسترده شده اند و به صورت قارچ گونه گسترش می یابند. - پیراشهر های خوشه ای مجزا، مجموعه های سکونتی و فعالیتی مجزا با پیشینه شهری یا روستایی را در بر می گیرند که شخصیت و عملکرد آن ها عمدتاً با نیازها و خواسته های کلان شهر تهران شکل می گیرد و به لحاظ فضایی و عملکردی با منطقه کلان شهری تهران و پس کرانه های روستایی مرتبط اند. این مناطق، به لحاظ عملکردی، قابل تفکیک در سه دسته پیراشهر مولد، پیراشهر نیمه مولد و پیراشهر خوابگاهی هستند. - پیراشهرهای مولد، عملکردی مستقل و مولد دارند. - پیراشهرهای نیمه مولد، در برخی موارد به عنوان کانون های اقتصادی پیرامون کلان شهر تهران عمل می کنند. - پیراشهرهای خوابگاهی نیز سکونتگاه نیروی کار کلان شهر تهران هستند و ساختار عملکردی آن ها به شدت متأثر از کلان شهر تهران است. به لحاظ ساختار نهادی نیز می توان آن ها را قابل تفکیک در دو دسته سیستم نهادی مستقل و سیستم نهادی متفرق دانست. - سیستم نهادی مستقل در برخی از پیراشهرهای خوشه ای مجزا با پیشینه شهری وجود دارد که با رویه های تصمیم گیری، برنامه ریزی و مدیریتی مستقل شهری به دنبال یک چهارچوب هماهنگ با کلان شهر تهران در راستای توسعه شهری ساخت یافته و برنامه ریزی شده، جلوگیری از پراکنده رویی شهری، احتکار، بورس بازی زمین و مواردی از این قبیل در محدوده قانونی خود است. - سیستم نهادی متفرق با قوانین و نهادهای شهری و همچنین، روستایی رو به رو هستند که یک پلورالیسم حقوقی را برای سیستم نهادی آن ها به وجود آورده است.
گردشگری خلاق در بازآفرینی بافت های تاریخی، چشم اندازی به سوی پایداری شهرهای آینده . (مورد کاوی: محله گلستان سبزوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرسودگی و ناکارآمدی بافت های تاریخی در مرور زمان، لزوم توجه به این بافت ها را دوچندان میکند. بازآفرینی فیزیکی و کالبدی در سالهای اخیر نتوانسته آنچنان که باید سبب بهبود و حیات بخشی واقعی به این بافت ها گردد. توجه به پتانسیل های تاریخی و فرهنگی با تاکید بر فرهنگ مردمان مقیم، همان چیزیست که گردشگری خلاق به عنوان راهکاری موفق در بازآفرینی بافت های تاریخی مطرح می کند. هدف این پژوهش شناسایی مولفه های مؤثر در ایجاد الگوی گردشگری خلاق مبتنی بر رویکرد بازآفرینی بافت تاریخی در محله گلستان سبزوار است . روش تحقیق به لحاظ رویکرد، استقرایی؛ به لحاظ روش، اسنادی کتابخانه ای و میدانی؛ از نظر زمانی، مقطعی و از نظر نوع داده، کمی - کیفی است. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده و تعداد 380 مورد به عنوان حجم نهایی نمونه برای تحقیق تعیین شدند. برای پردازش و تحلیل داده های آماری، با استفاده از نرم افزار SPSS و روش های دیمتل و تعیین سطح و درجه اهمیت آنها پرداخته می شود. نتایج نشان می دهد اقتصاد خلاق و پایدار بیشترین تاثیرگذاری را بر روی معیارهای دیگر دارد، پس از آن نوآوری و خلق ارزش و مشارکت از عوامل تاثیرگذار به حساب می آیند. الگوی گردشگری خلاق می تواند، با بهره گیری از صنایع فرهنگی بر ظرفیت بالقوه فرایندهای خلاق در بافت تاریخی شهر ، سبب رشد اقتصاد خلاق شود و به تبع آن امکان مشارکت بین گردشگران و ساکنان را فراهم آورد. بدین ترتیب ساکنان و شهروندان خود بافت حیات بخشی موثر در بازآفرینی بافت تاریخی را رقم میزنند.
شناسایی، تحلیل و رتبه بندی معیارهای تاثیر گذار بر گردشگری شهری شهراهواز با رویکردآینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به منظور شناسایی، تحلیل و رتبه بندی معیارهای تأثیرگذار بر توسعه گردشگری شهری شهراهواز به مثابه یکی از مهمترین موتورهای محرک توسعه پایدارشهری از دیدگاه کارشناسان خبره انجام شده ودرپی تعیین مؤلفه ها و عوامل کلیدی است که در توسعه و پیشرفت فعالیت های گردشگری در محیط های شهری نقش مهم تری ایفا می کنند . هدف آن، رتبه بندی معیارهای مورد پژوهش براساس اهمیت و تأثیر آن ها در گردشگری شهری شهر اهواز و ارائه پیشنهاداتی برای بهبود این فعالیت ها و صنعت گردشگری در شهرمورد مطالعه و دستاوردی برای آینده گردشگری شهری درا آن می باشد. این تحقیق توصیفی-تحلیلی بوده و با استفاده از داده های جمع آوری شده از کارشناسان گردشگری و روش های اسنادی و پیمایشی همزمان با بررسی عمیق معیارهای مختلف زیست محیطی ، گردشگری تجربه محور ، سیاست گذاری و برنامه ریزی رفاهی، مالی، فرهنگی و اجتماعی به دنبال دستیابی به اهداف مورد نظر می باشد. معیارهای این پژوهش با استفاده از آزمون نابرابری میانگین رتبه ها ( آزمون فریدمن) مورد سنجش قرار گرفته و پس از تحلیل، رتبه بندی گردیده که دو عامل مدیریت شهری با91/4 و عامل زیرساخت های اقامتی و رفاهی با 45/4 به ترتیب با بالاترین میانگین رتبه، به عنوان مهمترین عوامل تاثیر گذار برصنعت گردشگری شهر اهواز شناسایی شدند. همچنین با استفاده از مدل رگرسیون چند متغیره خطی پیش بینی کننده میزان اثرگذاری هریک از مولفه های مورد سنجش دراین پژوهش بعنوان متغیرهای مستقل بررسی و براساس آن مشخص شد که به ازای یک واحد تغییر در متغیرهای مستقل مورد سنجش متغیرهای مدیریت شهری و برنامه ریزی با ضریب تاثیر297/0 دررتبه اول و شاخص عوامل اقتصادی با ضریب تاثیر 090/0 کمترین رتبه را به خود اختصاص می دهند. آنچه تحلیل همزمان نتایج دو مرحله نشان می دهد این است که جهت کسب منافع حداکثری از حوزه گردشگری شهری اهواز با وجود تمایلات اجتماعی مناسب و زیربناهای طبیعی می بایست متغیرهای مدیریتی و زیر ساخت های انسانی مورد توجه خاص مدیران و متولیان شهری قرار گیرد.
قابلیت های پویای منابع انسانی در صنعت نفت با رویکرد چابکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش ارائه الگوی قابلیت های پویای منابع انسانی با رویکرد چابکی در صنعت نفت است. طرح پژوهش/ روش شناسی/ رویکرد: روش پژوهش تحلیل مضمون است. جامعه آماری بخش کیفی، 15 نفر از استادان دانشگاه و خبرگان منابع انسانی سازمان های تابعه صنعت نفت است. داده ها از روش مصاحبه نیمه ساختار یافته در بخش کیفی و پرسش نامه محقق ساخته در بخش کمّی جمع آوری شد. یافته ها: الگوی قابلیت های پویای منابع انسانی با رویکرد چابکی، در قالب 9 مضمون فراگیر و 27 مضمون سازمان دهنده و 75 مضمون پایه استخراج شد. صنعت نفت از طریق قابلیت چابکی رفتاری می تواند ظرفیت، توانمندی و قابلیت های منابع انسانی را افزایش دهد و از طریق قابلیت چابکی ساختاری و قابلیت چابکی رهبری منابع انسانی نیز، قادر است پاسخ مناسبی به این شرایط ارائه دهد. ارزش/ اصالت پژوهش: تاکنون هیچ پژوهشی در ایران در مورد قابلیت های پویای منابعی انسانی با رویکرد چابکی انجام نشده است و اهمیت نوآوری پژوهش هم، به دلیل افزودن رویکرد چابکی است. پیشنهادهای اجرایی/ پژوهشی: پیشنهاد می شود قابلیت ها و شایستگی های بالقوه کارکنان به طور مجدد صورت بندی شود و مطابق با تغییرات حال و آینده، به روزرسانی و چابک شود.
تاثیر سرمایه گذاری در فناوری اطلاعات و ارتباطات بر عملکرد مالی شهرداری منطقه ۱ کرج با در نظر گرفتن نقش میانجی مدیریت دانش
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۷ (جلد ۱)
151 - 169
حوزههای تخصصی:
بلوغ فناوری اطلاعات فرصت های منحصر به فردی را برای کشورهای در حال توسعه به وجود می آورد تا بتوانند در اقتصاد جهانی به رقابت بپردازند. رشد روزافزون فناوری بخصوص فناوری اطلاعات در جهان، موانع و مشکلات زمانی و مکانی مربوط به امور تجاری را کاهش داده است و دسترسی عمومی مردم به اینترنت باعث شده امکان تجارت و کسب و کار از طریق اینترنت و یا به عبارتی تجارت الکترونیکی و کسب و کار الکترونیکی از جایگاه ویژه ای در کشورهای توسعه یافته برخوردار شود. هدف اصلی از انجام این تحقیق تاثیر سرمایه گذاری در فناوری اطلاعات و ارتباطات بر عملکرد مالی شهرداری منطقه ۱ کرج با در نظر گرفتن نقش میانجی مدیریت دانش تعیین شد. در این پژوهش به منظور تجزیه وتحلیل و بررسی داده ها از دو بخش تحلیل توصیفی و استنباطی استفاده شد. در بخش تحلیل توصیفی در قالب جدول توزیع فراوانی، درصدها و رسم نمودارها و بررسی مشخصات جمعیت شناختی پاسخ دهندگان با استفاده از نرم افزار SPSS20 پرداخته و در بخش تحلیل استنباطی از آزمون کولموگروف اسمیرنوف استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان داد؛ سرمایه گذاری در فناوری اطلاعات و ارتباطات با آماره t برابر با 2.920 که در سطح اطمینان 99 درصد معنادار گزارش شد، بر عملکرد مالی شهرداری کرج تاثیر مثبت و معناداری دارد.
شناسایی مؤلفه های اوباشگری سازمانی و بررسی تأثیر آن بر سلامت روان کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مدیریت تحول سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۲
449 - 482
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی مؤلفه های اوباشگری سازمانی و بررسی تأثیر آن برسلامت روان کارکنان انجام شده است. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و از لحاظ گردآوری اطلاعات، توصیفی-همبستگی است. در این پژوهش از رویکرد ترکیبی (استقرایی-قیاسی) استفاده شده است. جامعه آماری در بخش کیفی شامل 17 نفر از متخصصان، کارشناسان و خبرگان فعال در این حوزه بود. معیارهای انتخاب نمونه در بخش کیفی شامل حداقل 10 سال سابقه خدمت و مدرک کارشناسی در رشته های مدیریت، علوم تربیتی و روانشناسی بود. در مرحله کمی، جامعه آماری پژوهش شامل کارکنان شهرداری مشهد با حداقل 5 سال سابقه خدمت و مدرک تحصیلی حداقل کارشناسی بود. تعداد جامعه آماری 287 نفر بود که بر اساس فرمول کوکران، 164 نفر به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. استراتژی پژوهش در بخش کیفی با استفاده از روش دلفی شامل دستیابی به اجماع نظر میان کارشناسان بود. برای شناسایی مؤلفه های اوباشگری سازمانی، پیشینه پژوهش مطالعه و پرسشنامه ای با مقیاس 5 گزینه ای لیکرت و تعدادی پرسش جمعیت شناختی طراحی شد. در بخش کمی، پس از شناسایی مؤلفه ها در بخش کیفی، 35 عامل نهایی احصاء و با استفاده از روش دلفی و اجماع نظر خبرگان به 6 عامل خشونت فیزیکی، خشونت کلامی، آزار و اذیت، ارعاب، تبعیض، رفتارهای تخریبی و انحرافی در محیط کار طبقه بندی شد. پرسشنامه براساس این اطلاعات طراحی و توزیع شد. همچنین، در بخش کمی از پرسشنامه سلامت روان گلدبرگ و هیلر استفاده شد. نتایج نشان داد اوباشگری سازمانی بر سلامت روان کارکنان و ابعاد آن (اضطراب و اختلال خواب، افسردگی، واکنش جسمانی و کارکرد اجتماعی) تأثیر دارد.
بررسی تاثیر مسائل کلیدی منابع انسانی بر نتایج مدیریت منابع انسانی با نقش میانجی تصمیم گیری منابع انسانی و نقش تعدیل گری بلاکچین(مورد مطالعه: شرکت گلرنگ)
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال سوم تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
109 - 160
حوزههای تخصصی:
این تحقیق بررسی تاثیر مسائل کلیدی منابع انسانی بر نتایج مدیریت منابع انسانی با نقش میانجی تصمیم گیری منابع انسانی و نقش تعدیل گری بلاکچین (مورد مطالعه: شرکت گلرنگ) باشد. تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر چگونگی گردآوری اطلاعات توصیفی و از شاخه پیمایشی است. داده های تحقیق از طریق سوالات پنج گزینه ای لیکرت موجود در پرسشنامه تحقیق جمع آوری شده است. درپژوهش حاضر به منظورتجزیه وتحلیل داده های حاصل از پرسشنامه، متناسب با نیاز آماری از نرم افزار آماری SPSS.V24 و از نرم افزار معادلات ساختاری pls.V3 در قالب دو بخش آمارتوصیفی و استنباطی بصورت رگرسیون خطی و چندگانه استفاده گردیده است. جامع این تحقیق کارکنان شرکت گلرنگ می باشد که کل جامعه آماری بالغ بر 440نفرمی باشد. جهت محاسبه حجم نمونه موردنیاز برای پژوهش با استفاده از فرمول کوکران در سطح اطمینان 5 درصد برابر با 205نفر بدست آمده است.نمونه مورد مطالعه به روش در دسترس جمع آوری شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که مسائل کلیدی منابع انسانی بر نتایج مدیریت منابع انسانی با نقش میانجی تصمیم گیری(473/0) نقش تعدیلگر بلاک چین بین مسائل کلیدی منابع انسانی و تصمیم گیری منابع انسانی (103/0) مقررات سازمانی بر مسائل کلیدی منابع انسانی(141/0) استخدام و انتخاب بر مسائل کلیدی منابع انسانی(135/0) پاداش و مزایا بر مسائل کلیدی منابع انسانی(233/0) آموزش و توسعه بر مسائل کلیدی منابع انسانی(368/0) شایستگی منابع انسانی بر مسائل کلیدی منابع انسانی(298/0) انطباق نرم افزار بر مسائل کلیدی منابع انسانی(385/0) فرهنگ بر مسائل کلیدی منابع انسانی(368/0) تصمیم گیری منابع انسانی بر مدیریت زمان و هزینه(409/0) تصمیم گیری منابع انسانی بر دیجیتالی شدن و تمرکززدایی(347/0) تصمیم گیری منابع انسانی بر اثربخشی و کارایی در عملکرد(211/0) در شرکت گلرنگ تأثیر مثبت دارد.
شناسایی و اولویت بندی عوامل اقتصادی موثر بر توسعه کسب و کار کارآفرینانه (مطالعه موردی: صنعت بیمه)
حوزههای تخصصی:
توسعه کسب و کارهای کارآفرینانه یکی از بسترهای اصلی ایجاد رشد مردم محور در جامعه است. با توجه به اینکه شرایط محیط کسب وکار هر کشور یکی از اصلی ترین عوامل مؤثر بر تصمیم گیری سرمایه گذاران هست، توجه اقتصاددانان و سیاستگذاران به بهبود فضای کسب وکار و سرمایه گذاری در سال های اخیر افزایش چشمگیری داشته است. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی عوامل اقتصادی موثر بر توسعه کسب و کار کارآفرینانه انجام گرفته است. پژوهش از نوع تحقیقات کمی است و از نظر هدف جزو تحقیقات کاربردی و از نظر گردآوری داده ها در زمره تحقیقات پیمایشی قرار میگیرد. پس از استخراج ابعاد و مولفه ها از مبانی نظری، جهت دستیابی به توافق نظری، با استفاده از تکنیک دلفی فازی، عوامل در اختیار خبرگان قرار داده شد تا پالایش گردند. سپس از تکنیک معادلات ساختاری جهت اعتباریابی استفاده گردید. جامعه مورد مطالعه صنعت بیمه است و لذا جهت تشکیل پانل خبرگی، از تعداد 15 نفر از خبرگان این صنعت که حائز شرایط خبرگی بودند، به روش نمونه گیری هدفمند بهره گرفته شد. برای تست مدل نیز، جامعه آماری شامل مدیران سطح میانی این صنعت به تعداد 1220 نفر در نظر گرفته شد. برای محاسبه حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده گردید و تعداد 292 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده بعنوان نمونه انتخاب شدند. روش گردآوری داده ها میدانی و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه می باشد. روایی پرسشنامه تحقیق طبق نظر اساتید و خبرگان امر مورد تایید قرار گرفت و پایایی آن نیز از طریق آلفای کرونباخ (0.89) تایید گشت. نتایج نشان داد مدل نهایی پژوهش دارای سه بعد و 9 مولفه می باشد که در بعد امور حاکمیتی شامل: تامین مالی، حقوق مالکیت فکری، توسعه فعالیت های کارآفرینی فناورانه می باشد. در بعد امور قرار دادی شامل: سرمایه گذاری داخلی و خارجی، انتقال دانش فنی و رویکردهای نوین کسب و کار بین المللی، و تاسیس مراکز شتابدهی نوآوری می باشد. در بعد امور مشارکتی شامل: ایجاد سمن های مالی حامی استارت آپ ها، مهارت آموزی رایگان و عمومی، و پایبندی به اقتصاد اخلاق مدار می باشد. همچنین نتایج نشان داد در بین مولفه های امور قراردادی، مولفه «تاسیس مراکز شتابدهی نوآوری» بیشترین همبستگی را با بعد برقرار کرده است. لذا جهت توسعه ی کسب و کارهای کارآفرینانه، حمایت از ورود بخش خصوصی به برگزاری رویدادهای کارآفرینی و تأسیس شتاب دهنده های نوآوری باید پیش از هر اقدامی در دستور کار متولیان امر قرار گیرد.
شناسایی چالش های تبلیغات کاندیداهای انتخاباتی مبتنی بر چیستی بازاریابی سیاسی مورد مطالعه نمایندگان شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۲۰)
103 - 122
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی چالش های تبلیغ کاندیداهای انتخاباتی کاندیداهای نمایندگی مجلس و شورای اسلامی در حوزه انتخاباتی کرمانشاه مبتنی بر بازاریابی سیاسی است. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجر یک پژوهش کیفی است. مشارکت کنندگان در پژوهش شامل خبرگان (خبرگان دانشگاهی و کاندیداها و نمایندگان ادوار گذشته مجلس کرمانشاه) می باشد که 16 نفر تا اشباع نظری داده ها با استفاده از روش گلوله برفی انتخاب شدند. جهت تحلیل داده ها در این پژوهش از تحلیل مضمون استفاده شد. نتایج منجر به شناسایی 51 کد اولیه در قالب 22 تم شد که در نهایت در 6 مفهوم اصلی مشارکت اجتماعی (استفاده از چهره های مشهور، استفاده نادرست از ابزارهای رسانه ای و تبلیغاتی، بخش بندی رأی دهندگان، عدم توجه به تعهدات سیاسی و اختیارات نمایندگان مجلس)، جایگاه سازی کاندیدا/حزب (بکارگیری اشتباه نمادهای روشنفکرانه، بکارگیری اشتباه و نادرست نمادهای دینی، استفاده نادرست از نمادهای انقلابی و نمادسازی اشتباه)، تمرکز محیطی کاندیدها (تمرکز بر محیط، تقسیم بندی اشتباه بازار و بخش بندی حوزه های رأی گیری)، ابزارهای حزبی و سیاسی کاندیدها (نادیده گرفتن ابزارهای حزبی و سیاسی، لابی گروه های ذینفع)، استراتژی نامناسب تأمین مالی (نداشتن استراتژی جمع آوری منابع مالی و عدم توان مالی)، تجزیه و تحلیل اشتباه رقابتی کاندیدها (رقابت های پیش انتخاباتی و تجزیه و تحلیل رقبا) و تمرکز مبارزاتی کاندیدها (تبلیغات مقایسه ا ی، نظرسنجی ساختگی، مچ گیری، تبلیغات تخریبی و تبلیغات سیاسی) دسته بندی شدند.
شناسایی و اولویت بندی پیشایندها و پسایندها برای شناسایی کارکنان کلیدی در بانک های ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
نابع انسانی تحول آفرین سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰
1 - 21
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف:.کارکنان کلیدی به دلیل مهارت ها و ویژگی های منحصر به فردی که دارند، نقش حیاتی در موفقیت سازمان ها ایفاء می کنند. هدف این پژوهش، شناسایی و اولویت بندی پیشایندها و پسایندهایی برای شناسایی کارکنان کلیدی در بانک های ایران می باشد.
روش بررسی: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و در این پژوهش کیفی، جامعه آماری 17 نفر از مدیران عالی و ارشد بانک های خصوصی و دولتی بودند که تا اشباع نظری و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته و نیز پرسشنامه دلفی فازی استفاده شد که روایی و پایایی آن تأیید شد. از نرم افزارAtlas ti8 برای کدگذاری ها، جهت تایید شاخص ها استفاده گردید.
یافته ها: یافته های حاصل نشان داد پیشایندها برای شناسایی کارکنان کلیدی در بانک های ایران شامل 14 عامل و پسایندها نیز شامل 14 عامل می باشند.
نتیجه گیری: نقش کارکنان کلیدی در بانک ها بسیار حائز اهمیت است. با توجه به پسایندهای مهمی که بانک ها در نتیجه وجود چنین کارکنانی خواهند داشت، مدیران باید بر پیشایندها یا عوامل تاثیرگذار در شناسایی کارکنان کلیدی تمرکز داشته باشند.
شناسایی آستانه اثرگذاری ریسک های سیستماتیک و غیر سیستماتیک بر زنجیره تأمین صنایع نفتی-پتروشیمی و شیمیایی (هیبرید مدل های دلفی فازی نوع 3 پانل های آستانه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۷)
288 - 259
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی آستانه اثرگذاری ریسک های سیستماتیک و غیرسیستماتیک بر زنجیره تأمین صنایع نفتی-پتروشیمی و شیمیایی است. بازه زمانی پژوهش 1390 تا 1400 است. پژوهش حاضر دارای دو جامعه است. جامعه اول خبرگان حوزه صنایع پتروشیمی و شیمیایی و جامعه دوم شرکت های فعال در حوزه صنایع پتروشیمی و شیمیایی در بورس اوراق بهادار تهران است. در این پژوهش 99 ریسک موثر بر زنجیره تأمین صنایع پتروشیمی و شیمیایی در قالب دو دسته عوامل ریسک غیرسیستماتیک (77 شاخص) و ریسک سیستماتیک (22 شاخص) مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس نظرسنجی از خبرگان با استفاده از رویکرد دلفی- فازی نوع 3، 23 شاخص ریسک غیرسیستماتیک و 13 ریسک سیستماتیک منتخب شدند. بر اساس رویکرد تحلیل مولفه اصلی از متغیرهای منتخب مولفه های ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک استخراج گردیدند. نتایج مدل PSTR بین زنجیره تأمین و ریسک های سیستماتیک (353/0 تأثیر منفی بالای آستانه؛ 218/0 تأثیر مثبت پایین تر از آستانه) و غیرسیستماتیک (413/0 تأثیر منفی بالای آستانه؛ 237/0 تأثیر مثبت پایین تر از آستانه) رفتار آستانه ای را تأیید نمود
بررسی رابطه تغییر مدیریت با ریسک اعتباری و عملکرد شرکت در شرکت های مشمول اصل 44 قبل و بعد از واگذاری بین سالهای 1394 تا 1400(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
رفتار فرصت طلبانه ریسک اعتباری و همچنین عملکرد شرکت ها، با تغییر نهادی یک کشور مانند ایجاد فرایند خصوصی سازی و همچنین جابجایی مدیران در راس هیئت مدیره به شدت به چالش کشیده می شود. مدیرعامل جدید می تواند فعالیت های شرکت را به شیوه ای معنی دار تحت تأثیر قرار دهد و در نهایت سود را نیز افزایش دهد. بااین حال، مدیرعامل جدید نیز عدم قطعیت قابل توجهی برای شرکت به ارمغان می آورد که می تواند بر ریسک اعتباری آن مؤثر باشد. در این تحقیق به بررسی مقایسه ای رابطه تغییر مدیریت شرکت با ریسک اعتباری و عملکرد شرکت در شرکت های مشمول اصل 44 قبل و بعد از واگذاری پرداخته شد. برای انجام این تحقیق نمونه شامل سه گروه از شرکت هایی است که به روش واگذاری از طریق بورس و فرابورس، مذاکره و مزایده واگذار شده اند. داده های این پژوهش در بازه زمانی 1394 تا سال 1400 گردآوری و مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج حاصل از یافته ها نشان داد بین تغییر مدیریت شرکت با ریسک اعتباری در شرکت هایی که از طریق بورس و فرابورس، مذاکره و مزایده واگذار شده اند رابطه ای معکوس و معنی دار وجود دارد و بین تغییر مدیریت شرکت با بازدهی دارایی ها، بازدهی حقوق صاحبان سهام و ارزش ویژه شرکت رابطه ای معکوس و معنی دار وجود دارد.
تدوین الگوی مناسب برای ارزیابی عملکرد آموزشی دانشکده های فنی وحرفه ای مبتنی بر نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهارت آموزی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
53 - 76
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی تدوین الگوی مناسب برای ارزیابی عملکرد آموزشی دانشکده های فنی وحرفه ای مبتنی بر نظریه داده بنیاد انجام شد. این مقاله در صدد است به این سوال پاسخ دهد چه مدلی برای ارزیابی عملکرد آموزشی دانشکده های فنی و حرفه ای می توان ارائه کرد؟ برای پاسخ به آن در این تحقیق با روش کیفی از نوع داده بنیاد دیدگاههای16 نفر از صاحبنظران مشغول به کار دردانشکده های دانشگاه فنی حرفه ای، از طریق مصاحبه بررسی شده است.بررسی های انجام شده نشان دادپنچ مولفه،زمان،هزینه،کیفیت، انعطاف پذیری،برای ارزیابی عملکرد، مشفقانه ،مقابله ای برای رویکرد آموزش، محیط عمومی فنی و حرفه ای ، قوانین دولتی ، مطالبات مردمی ، ارزشهای اسلامی ، بلوغ فنی و حرفه ایی برای زمینه، سرمایه انسانی ،منابع مالی ، دانش مداری ،ساختاری برای عوامل فنی حرفه ایی، برنامه ای، موردی، فوق العاده برای استراتژی های ارزیابی، ارتقای سلامت جامعه، ارتقای رضایت مندی عمومی برای اثربخشی، نظارت بر حسن جریان، نظارت بر اجرای صحیح برای کارایی است.
تاثیر سرمایه فکری بر شاخص های ارزیابی عملکرد شرکت های دولتی و خصوصی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی تاثیر سرمایه فکری بر شاخص های ارزیابی عملکرد شرکت های دولتی و خصوصی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. نتایج تحقیق بیانگر این است که رابطه معنادار و مثبتی بین سرمایه فکری و بازده سهام شرکت های خصوصی و رابطه مثبت معناداری بین سرمایه فکری و بازده سهام شرکت های دولتی داشته است. رابطه بین سرمایه فکری و بازده حقوق صاحبان سهام شرکت های دولتی و همین طور شرکت های خصوصی مثبت و معنادار می باشد. همچنین نتایج نشان داد که در شرکت های خصوصی و دولتی بین سرمایه فکری و ارزش افزوده خالص رابطه مثبت و معناداری وجود داشته است.
شبیه سازی عامل بنیان روابط بازیگران زنجیره تأمین مواد غذایی آماده و نیمه آماده برای صادرات در دوران همه گیری کرونا (مورد مطالعه: شرکت آماده لذیذ)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
9 - 36
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: عدم اطمینان در تأمین مواد غذایی در کشور، توجه به زنجیره تأمین مواد غذایی نیمه آماده را افزایش داده است. زنجیره تأمین مواد غذایی همانند بسیاری از بخش های اقتصادی کشور، از همه گیری کرونا مصون نمانده است. تأمین مواد غذایی، با توجه به رفتاری که دولت و مشتریان در این شرایط بروز می دهند، می تواند بر عدم اطمینان زنجیره تأمین بیفزاید و لزوم شبیه سازی رفتار بازیگران زنجیره تأمین در این شرایط را بیشتر کند. از این رو، هدف این پژوهش، شبیه سازی عامل بنیان برای تبیین روابط بازیگران زنجیره تأمین غذای آماده و نیمه آماده برای واردات مواد اولیه و صادرات محصولات نهایی در دوران همه گیری کرونا است.
روش ها: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی بوده و از نظر نحوه گردآوری داده ها، با توجه به استفاده از روش شبیه سازی عامل بنیان از نوع تحلیلی-توصیفی می باشد. مورد مطالعه این پژوهش برای شبیه سازی شرایط همه گیری کرونا در زنجیره تأمین، یکی از شرکت های موادغذایی آماده و نیمه آماده در استان تهران (با ظرفیت تولید 216 هزار تن در ماه) در نظر گرفته شده است. جهت شناسایی عوامل، متغیرها و پارامترهای مدل عامل بنیان، از روش تحلیل مضمون با بررسی پیشنه پژوهش و انجام مصاحبه با 20 نفر از خبرگان فعال در صنعت مواد غذایی آماده و نیمه آماده و خبرگان زنجیره تأمین شرکت آماده لذیذ استفاده شده است.
یافته ها: بر اساس یافته های به دست آمده، سه عاملِ «دولت» (شامل: گمرک، سازمان ملی استاندارد، سازمان حمایت از مصرف کنندگان، بانک صنعت و معدن، اتاق بازرگانی- صنایع-معادن و کشاورزی ایران و سازمان غذا و دارو)، «شرکت های زنجیره تأمین» (شامل: تأمین داخلی، تأمین کننده خارجی، تولیدکننده، و پخش کننده) و «مشتری نهایی» (شامل مشتریان داخلی و مشتریان خارجی) مهم ترین عوامل زنجیره تأمین مواد غذایی هستند که در بحث صادارات نقش آفرینی می کنند. بر اساس مصاحبه ها، مهم ترین عدم اطمینان شناسایی شده، مداخله و عدم مداخله دولت در امر صادرات و واردات هستند.
بر این اساس، دو سناریوی «دخالت دولت در صادارات و واردات» و «عدم دخالت حمایتی دولت» در شرایط همه گیری، مطرح و توسعه داده شد و روابط و ویژگی آن ها و در نهایت، رفتار و تصمیم های بازیگران زنجیره تأمین (عوامل) با روش عامل بنیان شبیه سازی شد. به عنوان یکی از گام های شبیه سازی از روش دیمتل فازی به منزله روشی مکمل برای شناسایی مهم ترین روابط اصلی بین بازیگران زنجیره تأمین مواد غذایی آماده و نیمه آماده استفاده شد. پارامترهای شبیه سازی در این پژوهش شامل: تعرفه های واردات مواد اولیه (برحسب درصد)، تعرفه های صادرات محصولات (درصد)، حجم کل تقاضای داخلی ماهانه (هزار تن)، حجم کل تقاضای خارجی ماهانه (هزار تن)، حجم کل تقاضا ماهانه (هزارتن) و حداکثر ظرفیت تولید (هزار تن) در نظر گرفته شد.
همچنین متغیرهای مورد استفاده در شبیه سازی این پژوهش شامل: درصد تغییرات قیمت تمام شده نسبت به قیمت پایه، درصد تکمیل سفارشات مشتریان داخلی، درصد تکمیل سفارشات مشتریان خارجی، کل سفارشات تکمیل شده (حجم فروش کل)، میزان سود دریافتی از بازار داخلی، میزان سود دریافتی از بازار خارجی و درصد سود کل به دست آمد. در این بخش، شبیه سازی بر اساس دوسناریوی عدم مداخله حمایتی و مداخله حمایتی دولت در واردات مواد اولیه و صادارت محصولات نهایی، با تأکید بر دو متغیر اصلی «سودآوری» و «درصد تحقق سفارشات» که برآیند همه متغیرهای مدل هستند، شبیه سازی شدند.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش، در سناریوی مداخله حمایتی دولت، درصد سودآوری 6% و تحقق سفارشات کل 14% افزایش برآورد شد. با توجه به دوشاخص تعریف شده برای مقایسه سناریوها، سناریو دوم شرایط مطلوب تری را برای حمایت از تولید داخلی، افزایش سطح اشتغال و امنیت مواد غذایی در بازار داخلی و خارجی ایجاد می نماید.
بررسی اثر متقابل گزارشگری آب شرکتی با عملکرد مالی و ارزش شرکت بر مبنای سیستم معادلات همزمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه اهمیت منابع آبی در بخش صنعت بر همگان مشهود است و شرکت ها بیش ازپیش، به سمت مدیریت بهینه منابع آبی و افشای اطلاعات مربوط به آب، به شکل گزارش هایی که دارای محتوای اطلاعاتی بوده و پیامدهای زیادی را به دنبال خواهند داشت، گام برمی دارند. از این رو، هدف این پژوهش، بررسی اثر متقابل گزارشگری آب شرکتی بر عملکرد مالی و ارزش شرکت در شرکت های عضو بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از روش معادلات همزمان است. بر همین اساس داده های مربوط به 102 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 10 ساله از سال 1391 الی 1400 جمع آوری شده و با روش معادلات همزمان، مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته اند. یافته های پژوهش نشان داد که بین گزارشگری آب شرکتی و بازده دارایی، ارتباط متقابل و مثبتی وجود دارد، ولی بین گزارشگری آب شرکتی و بازده حقوق صاحبان سهام رابطه متقابلی وجود ندارد. همچنین رابطه بین گزارشگری آب شرکتی و ارزش شرکت، یک طرفه بوده و فقط گزارشگری آب شرکتی بر ارزش شرکت تأثیر منفی دارد. این یافته ها می تواند برای شناخت بهتر مدیران و سرمایه گذاران از پیامدهای گزارشگری آب در شرکت ها مفید واقع شود و به مدیران کمک کند تا برنامه ریزی مناسب تری برای مدیریت منابع آب شرکتی داشته باشند و همچنین به سرمایه گذاران در انتخاب پرتفوی بهینه کمک نماید.