فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۲۱ تا ۲٬۰۴۰ مورد از کل ۵۵٬۹۳۸ مورد.
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
27 - 51
حوزههای تخصصی:
هدف: مدیریت سمت تقاضا در بخش مصرف انرژی برق، راهبردی کلیدی برای دولت هاست تا زمان و مقدار مصرف انرژی برق را در دوره های زمانی خاصی از سال، مانند تابستان و روزهایی از زمستان کنترل کنند. در سال های اخیر، اغلب مطالعات انجام شده در حوزه مدیریت سمت تقاضا، به جنبه های فنی و مهندسی مرتبط با این راهبرد، مانند هوشمندسازی شبکه های برق و به اصطلاح کنترل پذیری یا رؤیت پذیری مصرف مشترکان برق معطوف بوده است و به نقش مصرف کننده، به عنوان محل اصلی شکل گیری تقاضای برق، کم توجهی شده است. به عبارت دیگر، جنبه اجتماعی راهبرد مدیریت سمت تقاضا، در سایه مطالعات مربوط به جنبه های فنی این راهبرد نادیده گرفته شده است. این پژوهش، به دنبال طراحی الگوی مدیریت سمت تقاضا در بخش برق با توجه به نقش گروه های مختلف، ذی نفعان یا مصرف کنندگان در ایران و با در نظر گرفتن چارچوب حکمروایی همکارانه بوده است.
روش: این پژوهش، در دو مرحله کیفی و کمّی انجام شد. در مرحله اول و بر اساس رهیافت برساختگرا در نظریه پردازی داده بنیاد، الگوی مدیریت سمت تقاضای برق در ایران با استفاده از فرایند کدگذاری روی داده های حاصل از انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته ارائه شد. این مصاحبه ها با خبرگان دانشگاهی و مدیران اجرایی در دانشگاه ها، بخش دولتی و بخش خصوصی انجام گرفت و مصاحبه ها تا زمان اطمینان از تحقق اشباع نظری ادامه یافت. در مجموع ۱۹ مصاحبه انجام شد و مصاحبه شوندگان بر اساس روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در مرحله دوم پژوهش حاضر، الگوی به دست آمده در مرحله اول اعتبارسنجی شد. اعتبارسنجی از طریق پرسیدن نظر کارشناسان خبره فعال در وزارت نیرو با استفاده از پرسش نامه و سپس، تحلیل داده های جمع آوری شده بر اساس مدل سازی معادلات ساختاری در بستر نرم افزار اسمارت پی ال اس انجام شد. تعداد مشارکت کنندگان در مرحله دوم پژوهش ۱۹۸ نفر بود که به روش نمونه گیری اتفاقی ساده انتخاب شدند. کفایت نمونه نیز بر اساس فرمول کوکران تأیید شد.
یافته ها: یافته های این پژوهش، چهار دسته متغیر برای مدیریت سمت تقاضای برق شناسایی کرد که عبارت اند از: استراتژی های دولت، شرایط نخستین همکاری، چرخه همکارانه و پیامدها. همچنین برای هریک از این متغیرها نیز سه مؤلفه کلیدی شناسایی شد.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که استفاده از چارچوب حکمروایی همکارانه، در مدیریت اثربخش سمت تقاضای برق در ایران نقش مؤثری ایفا می کند و همچنین، راهبردهای وزارت نیرو و چرخه همکارانه در تحقق اهداف مدیریت سمت تقاضا نقش تعدیل کننده چشمگیری دارند.
ارایه الگوی از پیشایندهای مشارکت شغلی در سازمان های دولتی با رویکردی فراترکیب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی منابع انسانی سال ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
40 - 58
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش شناسایی پیشایندهای مشارکت شغلی در سازمان های دولتی با بهره گیری از رویکرد فراترکیب است. پژوهش حاضر، از لحاظ هدف، کاربردی است .بر این اساس 129 پژوهش پیشین مرتبط با اهداف مطالعه حاضر را با استفاده از الگوی هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو بررسی کردند و به تجمیع، ترکیب و تفسیر یافته های این پژوهش ها پرداختند تا با بسط مدل جدید، تصویر جامع، نو و بدیعی از پیشایندهای مشارکت شغلی ارائه دهند. برای سنجش پایایی مدل از شاخص کاپا و برای سنجش روایی از ابزار حیاتی گلین استفاده شده است.جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار Maxqda استفاده شد. پیشایندهای مشارکت شغلی در این پژوهش در قالب 18 مفهوم و سه بعد اصلی (عوامل فردی، عوامل مدیریتی، عوامل سازمانی)، شناسایی و ارائه شده است.لذا می توان نتیجه گرفت که مشارکت شغلی بالا یک ویژگی ذاتی مطلوب برای کارکنان است و امروزه ثبات نیروی کار، یک استراتژی رقابتی قوی به شمار می رود. اگر مدیریت نتواند از نیروی انسانی متخصص و ماهر سازمان استفاده ی مطلوب کند، کم کم دلسردی، نا امیدی و عدم رضایت شغلی افراد بر سازمان مستولی شده و زمینه ی ترک خدمت افراد سازمان فراهم می شود.
طراحی الگوی توسعه حرفه ای مدیران آموزش و پرورش منطقه 4 تهران براساس آموزش مجازی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی توسعه حرفه ای مدیران آموزش و پرورش منطقه 4 تهران براساس آموزش مجازی می باشد. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ رویکرد به صورت کیفی می باشد. خبرگان جامعه علمی دانشگاهی و متخصصان توسعه حرفه ای مدیران و آموزش مجازی، بودند که از سوابق اجرایی در سطوح تصمیم گیری برخوردار بوده و به اصطلاح خبرگان آگاه نام دارند. نمونه پژوهش به صورت هدفمند و با استفاده از سطح اشباع نظری تعداد 22 نفر انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. مصاحبه تا رسیدن اطلاعات به حد اشباع نظری ادامه پیدا کرد. سؤالات این مصاحبه بر اساس مرور ادبیات تحقیق تهیه شد و به منظور مناسب بودن و کفایت توسط چند نفر از استادان و صاحب نظران مورد بررسی قرار گرفت. جهت اعتباریابی نتایج، از دلفی فازی بهره گرفته شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش کدگذاری دومرحله ای استفاده شد. نتایج تجزیه و تحلیل یافته ها نشان داد که نتایج حاصل از کدگذاری باز داده های کیفی گرداوری شده با استفاده از ابزار مصاحبه تحلیل محتوای متون، نشان داد که تعداد 176 کد باز از میان مفاهیم موجود در مصاحبه ها شناسایی شد که در قالب 32 مقوله دسته بندی شدند. نهایتا 8 مقوله اصلی بدست آمدند. در پژوهش حاضر عوامل در دو سطح قرار گرفته اند. عوامل فردی و ذینفعان در سطح اول قرار گرفتند. عوامل آموزشی، مدیرت منابع انسانی، مدیریت ارتباطات سازمانی، مدیریت برنامه ها، فناوری آموزشی، قانون محوری هم در سطح دوم قرار گرفتند.
اعتبارسنجی الگوی رهبری تحول دیجیتال در آموزش دانشگاه علوم پزشکی البرز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف از انجام این پژوهش شناسایی پیشایندها و پسایندهای رهبری تحول دیجیتال در آموزش دانشگاه علوم پزشکی می باشد.روش شناسی پژوهش: این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش، توصیفی - همبستگی است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه مدیران وکارکنان دانشگاه علوم پزشکی البرز است. حداقل حجم نمونه طبق فرمول کوکران 203 نفر برآورد گردید و در نهایت همین تعداد پرسش نامه ،مع آوری و مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. در این پژوهش برای گردآوری اطلاعات از پرسش نامه استفاده شده است. پایایی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفت و روایی صوری و محتوای با نظر استاد راهنما و روایی سازه نیز مورد بررسی و تایید قرار گرفت. همچنین تجزیه وتحلیل داده های بدست آمده با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و Smart PLS4 صورت گرفته است.یافته ها: نتایج حاصل نشان داد که خلق ارزش بر رهبری تحول دیجتال تاثیر مثبت و معنی داری دارد و رهبری تحول دیجتال ، تصمیم گیری و چالش های دیجیتال بر استراتژی سازمان تاثیر مثبت و معنی داری دارد. و رهبری تحویل دیجیتال بر یادگیری تاثیر مثبت و معنی داری دارد.بحث و نتیجه گیری: در عصر تحول دیجیتال، صنعت آموزش نیز به شدت تحت تأثیر فناوری ها قرار گرفته است. در اثر این رشد پر سرعت در بخش های آموزش، دانشگاه ها به طور فزاینده ای دیجیتالی می شوند.
مکانیزم های مولد تکامل اکوسیستم بانکداری دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه دیجیتالی شدن برای تمامی نهادها و بازارهای پولی و مالی یک الزام محسوب می شود و صنعت بانکداری نیز از این قاعده مستثنی نیست؛ اما مهاجرت به سمت بانکداری دیجیتال برای بانک ها کار آسانی نیست و انقلاب دیجیتال به یک چالش اساسی برای این صنعت تبدیل شده است. بانک ها برای پایدار نگه داشتن کسب وکار خود نیازمند راه اندازی پلتفرم های دیجیتال و ایجاد اکوسیستم های قوی در اطراف آن ها دارند که توانایی تکامل و سازگاری با چالش های ناشی از فضای آشفته و نامطمئنی که سازمان ها در آن فعالیت می کنند و افزایش ناکارآمدی های داخلی را داشته باشند. لذا پژوهش حاضر باهدف مدل سازی مکانیزم های مولد تکامل اکوسیستم بانکداری دیجیتال ایران انجام شده است. برای این منظور از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است. برای جمع آوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساختاریافته با بهره گیری از نظرات خبرگان حوزه بانکداری دیجیتال استفاده شده است. تجزیه وتحلیل متن مصاحبه های انجام شده منتج به شناسایی 674 مضمون، 181 کد، 59 زیرمقوله و 20 مقوله گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد عواملی بیرونی (شامل: حملات سایبری، موانع سیاسی و حاکمیتی، پیشرفت روزافزون فناوری ارتباطات و اطلاعات، تغییرات در محیط رقابتی و تضاد رابطه سرمایه گذاری در حوزه مالی و بانکی) و عوامل درونی (شامل: نداشتن زیرساخت امنیتی قوی در شبکه و ضعف در امنیت، ضعف در سرمایه انسانی دیجیتال، تغییر نیاز ها و خواسته های بازیگران، ضعف در مدل کسب وکار سنتی، عدم وجود چشم انداز مدیریتی به رشد بانکداری دیجیتال و الزامات نظارتی و قانونی) محرک هم-تکاملی عناصر اکوسیستم پلتفرم بانکداری دیجیتال است که با فعال شدن مکانیزم های مولد تقویت کننده و تحول آفرین رخ می دهد. پیامدهای تکامل اکوسیستم بانکداری دیجیتال را می توان در سه سطح کاربران، مالک و اجتماع طبقه بندی نمود.
تأثیر عملکرد مسئولیت اجتماعی شرکت بر نوع حسابرس و هزینه حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۱
103 - 124
حوزههای تخصصی:
مسئولیت اجتماعی عبارت است از فرآیندی که به وسیله ی آن مدیران شرکت ها، مسئولیت خویش را برای تطبیق و سازگاری با منافع گروه های سازمانی که تحت مدیریت آنها می باشد، به کار گیرند. این مسئولیت اجتماعی می تواند بر انتخاب حسابرس و هزینه حسابرسی تأثیر گذار باشد. از این رو، هدف این پژوهش بررسی تأثیر عملکرد مسئولیت اجتماعی شرکت بر انتخاب حسابرس و هزینه حسابرسی می باشد. برای دستیابی به این هدف، در محاسبه مسئولیت اجتماعی شرکت از شاخص KLD استفاده گردیده است. جامعه آماری این پژوهش از بین شرکت های بورس اوراق بهادار تهران بوده و از این جامعه یک نمونه ی آماری شامل 82 شرکت طی دوره زمانی 1389 تا 1398 انتخاب گردید. آزمون فرضیات با استفاده از رگرسیون خطی و با نرم افزار Eviwes انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که عملکرد مسئولیت اجتماعی شرکت تأثیر معناداری بر تغییر حسابرس و کنار گذاشتن سازمان حسابرسی و انتخاب مؤسسات دیگر برای حسابرسی شرکت ندارد، در حالیکه عملکرد مسئولیت اجتماعی شرکت تأثیر معناداری بر هزینه حسابرسی (با استفاده از (1) لگاریتم طبیعی هزینه حسابرسی و (2) اختلاف بین هزینه حسابرسی امسال و سال قبل) دارد. بنابراین، این یافته ها بیان می کنند که عملکرد مسئولیت اجتماعی شرکت تأثیر معناداری بر انتخاب حسابرس ندارد.
بررسی تأثیر جنسیت کمیته حسابرسی و هزینه حقوق صاحبان سهام بر پایداری سود
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۸ (جلد ۱)
217 - 230
حوزههای تخصصی:
فرآیند اندازه گیرى سود و نتیجه آن، نقش مهمى در اداره شرکت داشته و همچنین اهمیت ویژه ای برای استفاده کنندگان صورت هاى مالى دارد. از آنجا که محاسبه سود شرکت ها، متأثر از روش های برآوردى حسابدارى بوده و تهیه صورت هاى مالى به عهده مدیریت واحد تجارى است، ممکن است بنا به دلایل مختلف که در فوق به آن اشاره شد، مدیریت اقدام به مدیریت سود نماید. بنابراین هدف این مطالعه تأثیر جنسیت کمیته حسابرسی و هزینه حقوق صاحبان سهام بر پایداری سود است. جامعه آماری پژوهش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و نمونه مورد مطالعه، شامل 152 شرکت پذیرفته شده طی سال های 1397 تا 1401 است. روش پژوهش توصیفی و از نظر ارتباط بین متغیرها علی-همبستگی است و از نظر هدف کاربردی و از لحاظ رویداد، پس رویدادی است. برای پردازش و آزمون فرضیه ها از روش رگرسیونی و داده های تابلویی و همچنین مدل اثرات ثابت استفاده شده است. نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل فرضیه های پژوهش نشان داد که هزینه حقوق صاحبان سهام بر پایداری سود تأثیر منفی و معنا داری دارد و جنسیت کمیته حسابرسی بر پایداری سود تأثیر منفی و معناداری دارد.
شناسایی شاخص های سلامت مالی بر مبنای حکمرانی خوب در سازمان های دولتی شهرستان مسجدسلیمان با رویکرد تحلیل مضمون
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۹ (جلد ۲)
130 - 139
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف شناسایی شاخص های سلامت مالی بر مبنای حکمرانی خوب با رویکرد تحلیل مضمون انجام شده است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر نوع داده ها یک تحقیق کیفی محسوب میشود. جامعه آماری این تحقیق شامل خبرگان سازمان های دولتی شهرستان مسجد سلیمان است که از میان آنها تعداد ۱۶ نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند قضاوتی با در نظر گرفتن معیارهای خبرگی به عنوان حجم نمونه تحقیق انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده های مورد نیاز مصاحبه نیمه ساخت یافته با خبرگان بوده است فرآیند انجام مصاحبه تا رسیدن داده ها به مرحله اشباع نظری ادامه یافت. داده های گردآوری شده با استفاده از روش تحلیل مضمون تحلیل و کدگذاری شدند. همچنین روایی تحقیق از طریق بررسی مشارکت کنندگان و پایایی تحقیق با استفاده از روش محاسبه پایایی بین دو کدگذار انجام شد که نتایج حاصله نشان دهنده روایی و پایایی مناسب کد گذارهای انجام شده می باشد. طبق نتایج به دست آمده تعداد ۴۴ مضمون پایه در قالب ۹ مضمون سازمان دهنده و یک مضمون فراگیر تحت عنوان سلامت مالی بر مبنای حکمرانی خوب شناسایی شدند. یافته های تحقیق نشان داد که مولفه ها و شاخص های سلامت مالی بر مبنای حکمرانی خوب شامل (1) قانون مداری با شاخص (۲) مسؤولیت پذیری مالی با ۴ شاخص (۲) شفافیت مالی با ۵ شاخص ، - پاسخگویی مالی با ۵ شاخص ، (۵) مشارکت جویی مالی با ۳ شاخص ، کارآیی و اثر بخش مالی با ۶ شاخص ، (۷) نظارت مالی با ۷ شاخص (۸) عدالت مالی با ۵ شاخص، مبارزه با فساد مالی با ۵ شاخص میباشد. بر این اساس مدل مفهومی سلامت مالی بر مبنای حکمرانی خوب با تعداد ۴۴ شاخص در قالب 9 مولفه احصاء گردید.
بررسی تاثیر آگاهی از حقوق شهروندی بر بروز رفتارهای شهروندی سازمانی با تبیین نقش تعدیلگر سواد رسانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۴
313 - 344
حوزههای تخصصی:
در دو دهه اخیر مبحث رفتار شهروندی سازمانی بنا به اهمیت آن در عملکرد سازمانی، به وفور مورد بحث قرار گرفته است در حالی که کمتر تحقیقی به بررسی عوامل برون سازمانی موثر بر آن پرداخته است لذا این تحقیق با بررسی تاثیر آگاهی از حقوق شهروندی بر رفتار شهروندی سازمانی و با در نظر گرفتن کارکنان شهرداری های 7 شهر بزرگ استان سیستان و بلوچستان به عنوان جامعه آماری، بر آن است تا تاثیر مولفه ای برون سازمانی را بر بروز رفتارهای شهروندی سازمانی کارکنان بسنجد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی از نوع همبستگی است. بدین منظر از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی برای نمونه گیری استفاده شد و حجم نمونه معادل 316 تعیین شد. این تحقیق، سواد رسانه ای و یکی از تاثیرگذارترین متغیرها بر آگاهی و ادراک و نگرش افراد در زمانه فعلی را به عنوان متغیر تعدیلگر برای نخستین بار به حوزه مدیریت وارد می نماید. با بکارگیری 3 پرسشنامه و تایید روایی و پایایی آنها، و با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، آزمون های رگرسیون، و مدلسازی معادلات ساختاری، با بهره مندی از نرم افزار AMOS فرضیات این تحقیق مورد بررسی قرار گرفتند و این نتیجه حاصل شد که نه تنها آگاهی از حقوق شهروندی می تواند بروز رفتارهای شهروندی سازمانی کارکنان شهرداری را افزایش دهد بلکه سواد رسانه ای نیز تعدیلگر قابل توجهی در این رابطه است. لذا مدیران سازمان ها باید توجه داشته باشند که زمان آن رسیده است تا به عوامل فراسازمانی (فراتر از عوامل رفتار فردی، رفتار سازمانی و ساختار سازمانی) برای افزایش رفتارهای شهروندی سازمانی توجه نمایند و نیز نباید از نقش تاثیرگذار سواد رسانه ای بر ادراک و شناخت کارکنان از عوامل مختلف غافل شوند.
بازنمایی از وضعیت منابع انسانی در سازمان های عمومی: نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت منابع سازمانی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
77 - 107
حوزههای تخصصی:
در محیط پویا و پیچیده سازمان های عمومی، مدیریت منابع انسانی به عنوان عاملی حیاتی و تعیین کننده در بهبود عملکرد سازمانی و ارتقای خدمات به شهروندان مطرح است. در این مقاله با بهره گیری از روش نظریه داده بنیاد، الگوی جامعی در زمینه مدیریت منابع انسانی در سازمان های عمومی تدوین شد. داده های موردنیاز از راه مصاحبه با 35 خبره و مدیر ارشد سازمان های عمومی و بررسی مقاله ها و گزارش های مرتبط جمع آوری و تحلیل شده است. بر اساس یافته های پژوهش، مهم ترین چالش های منابع انسانی در بخش عمومی عبارت است از ناکارآمدی مدیریت، فقدان مدیریت نظام مند در حوزه منابع انسانی، سطوح بالای استرس و نارضایتی شغلی، عدم تناسب در رابطه پرداخت و عملکرد، راهبرد کاهش شدید هزینه ها و افزایش حجم و پیچیدگی خدمات در بخش عمومی و عدم توسعه نیروی انسانی متناسب با آن. این چالش ها نه تنها به عوامل قانونی و محدودیت های بودجه ای مرتبط با حاکمیت عمومی برمی گردند، بلکه از ضعف فرهنگ سازمانی و توجه نکردن به منافع عمومی در سازمان های عمومی نشأت می گیرند. راهبردهای بالندگی منابع انسانی در بخش عمومی شامل برنامه ریزی منابع انسانی، ایجاد نظام پاداش عادلانه، آموزش و توسعه کارکنان، ارزیابی عملکرد، ایجاد نظام روابط کار مؤثر، ارتقای فرهنگ سازمانی و توسعه ساختار سازمانی است.
تحلیلی انتقادی از روند انتشار مقالات حوزه حسابداری پیامدهای همه گیری کووید-19 در ایران: مطالعه کتاب سنجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۹
101 - 114
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهشگران حوزه حسابداری طیف گسترده ای از مقالات را در مورد پیامدهای حسابداری کووید-19 در مجلات حسابداری سراسر دنیا منتشر کرده اند. این مقاله تحلیلی انتقادی از روند انتشار مقالات این حوزه در ایران است. روش: پژوهش از نوع کاربردی بوده و با استفاده از فنون کتاب سنجی انجام گرفته است. جامع ه آماری پژوهش شامل کلیه مقالات منتشر شده در مجلات علمی حسابداری در حوزه پیامدهای حسابداری ویروس کرونا در ایران، از 1398 تا 1402 می باشد. داده های پژوهش نیز با بکارگیری ابزار سیاهه وارسی گردآوری و با استفاده از نرم افزار Excel مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند.یافته ها: یافته ها نشان می دهد که پژوهشگران ایرانی در 22 مجله علمی حسابداری در ایران تنها موفق به انتشار 11 عنوان مقاله در این حوزه شده-اند.نتیجه گیری: به نظر می رسد، تعداد بسیار اندک مقالات منتشر شده در حوزه پیامدهای حسابداری کووید-19 در ایران، ناشی از تعداد محدود مجلات حسابداری با توجه به تعداد زیاد مراکز آموزشی و دانشجویان این رشته آموزشی در ایران، عدم پذیرش سایر انواع مقالات در این مجلات و همچنین، داوری های بسیار سخت گیرانه در این مجلات بوده باشد. موارد فوق از یک سو منجربه عدم توفیق پژوهشگران در انتشار مقالات این حوزه در ایران شده و از سوی دیگر، مقالات را در چند موضوع خاص محدود نموده است. علاوه بر این، نمایه نبودن مجلات حسابداری ایرانی در نمایه های معتبر بین المللی نیز عدم استنادگیری مناسب این مقالات را به دنبال داشته است.
Designing a Branding Model for Consumer Goods with a Social Responsibility Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Journal of System Management, Volume ۱۰, Issue ۲, Spring ۲۰۲۴
103 - 121
حوزههای تخصصی:
As one of the driving forces of the modern economy, small and medium businesses play a significant role in improving employment opportunities, encouraging the increase of exports, and strengthening technological innovations. The purpose of this research is to present the branding model of consumer goods with a social responsibility approach. The research is exploratory in nature and mixed-in approach. In the qualitative part of the research and using the Delphi method, 30 university experts in the fields of management and marketing, organizational experts, management, and economics included senior managers, professors, and related to the field of management and economics. The quantitative section is an applied research purpose. Using the designed questionnaire after its validation process, it was distributed among the statistical sample (small and medium business experts) and finally led to the extraction and identification of variables. The statistical population was 5450 people, based on Cochran's formula, 357 people were randomly selected as a sample. The variables were identified using the Delphi method, and finally, the model was validated using the smart.pls, software. Based on research literature and experts' opinions, a total of 62 factors were identified. The fuzzy Delphi approach was used to screen the indicators and identify the final indicators, 55 indicators were extracted in the first round, 51 indicators in the second round, and 46 indicators in the third round. The identified barriers were identified in four dimensions, sales management, reasonable price, customer needs, and high accessibility, which have been assigned the first to fourth ranks. Validation of the model also showed that the numerical value of the GOF index was equal to 0.546, which is a strong index and shows the overall high quality of the model. Therefore, based on the results obtained from the research findings, it is suggested that arrangements be made based on knowledge and communication and information innovations to promote the branding of consumer goods with a social responsibility approach.
تبعیض در دست یابی به فرصت های شغلی برای مادران در بازار کار شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد شهری سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
19 - 34
حوزههای تخصصی:
بر اساس آمار سازمان بین المللی کار (ILO)، در سال 2022 در میان افراد 25 تا 54ساله، مادران دارای فرزند خردسال نسبت به همسالان خود شانسی کمتر برای شرکت در بازار کار دارند؛ به طوری که شکاف مشارکت نیروی کار برای این گروه از 2/29 برای مشارکت زنان به 6/42 درصد برای مادران افزایش می یابد. بخشی از شکاف موجود که به وسیله عوامل مربوط به سرمایه انسانی نمی توان آن را توضیح داد، تبعیض نامیده می شود. در ایران، مطالعات تجربی زیادی در رابطه با موضوع تبعیض در بازار کار مادران انجام نشده اند. هدف از پژوهش حاضر بررسی وجود تبعیض در دست یابی به فرصت های شغلی برای مادران نسبت به سایر زنان در بازار کار شهری ایران با استفاده از داده های طرح هزینه - درآمد خانوارهای شهری و با استفاده از الگوی لاجیت است. نتایج برآورد نشان می دهد مادر بودن شانس اشتغال زنان را 5 درصد کاهش می دهد. متغیر نرخ فعالیت مردان نسبت به سایر متغیرهای توضیحی دیگر، بر روی متغیر وابسته، یعنی شاغل بودن خانم ها اثرگذارتر است و پس از آن، متغیر مادر بودن در رتبه دوم اثرگذاری قرار می گیرد. همچنین، می توان گفت با کنترل تمام متغیرهای تأثیرگذار بر عرضه و تقاضای نیروی کار و فرهنگ، باز هم مادر بودن بر اشتغال زنان تأثیرگذار است.
شناسایی چارچوب و مدل مفهومی کسب وکار در توسعه میادین نفت وگاز: رویکردی مبتنی بر زنجیره ارزش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت منابع سازمانی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
127 - 159
حوزههای تخصصی:
هدف: در تجزیه وتحلیل زنجیره ارزش در سطح صنعت، شناسایی چارچوب کسب وکارها و روابط تأمین کننده/ مشتری از اهمیت بالایی برخوردار است. صنعت نفت وگاز بزرگ ترین تأمین کننده انرژی و بخش اقتصادی کشور است. زنجیره ارزش در صنعت نفت وگاز از مرحله اکتشاف تا مصرف نهایی دامنه وسیعی از بازار و کسب وکارها را در بر می گیرد. در این پژوهش، نمای کلی زنجیره ارزش این صنعت ترسیم و ساختار دولتی و خصوصی و همچنین سیاست گذاران و صاحبان منافع آن مشخص شد.
روش شناسی: به کمک خبرگان و بهره گیری از روش دلفی، چارچوب کلی کسب وکارها، اهداف و شاخص های عملکردی بنگاه و عوامل مؤثر بر آنها شناسایی شد. در ادامه یک مدل مفهومی برای ارزیابی کسب وکارهای توسعه میدان بر اساس اهداف بنگاه، عوامل مؤثر بر اهداف، پیوند میان کسب وکارها و دوره های زمانی توسعه داده شد.
یافته ها: چارچوب نهایی شده کسب وکارهای بخش توسعه میادین نفت وگاز در زنجیره ارزش نفت وگاز در چهار سطح مختلف و مشتمل بر 52 کسب وکار فعال ترسیم شد.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که در مدل مفهومی ارائه شده هفت هدف اصلی و 11 عامل در سه بخش کلی شامل عوامل تأثیرگذار مستقیم، عوامل ناشی از پیوند میان کسب وکارها و عوامل کلان خارج از صنعت برای هر بنگاه فعال در این بخش از صنعت در نظر گرفته می شود.
شناسایی عوامل مؤثر بر گردشگری رویداد: رویکرد کتاب سنجی و شبکه های عصبی مصنوعی (ANN)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۷
117 - 160
حوزههای تخصصی:
این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش جزء تحقیقات کیفی و کمی است. تحلیل های بخش کتاب سنجی مربوط به بخش کیفی و تحلیل های شبکه عصبی مربوط به بخش کمی می باشد روش بررسی کتاب سنجی سیستماتیک با نرم افزار VOSviewer و زبان برنامه نویسی R انجام شد. سه خوشه اصلی در بخش تجزیه و تحلیل هم رخدادی واژگان شناسایی شد، که شامل: (1) نوآوری در جاذبه های گردشگری رویداد (2) درگیری ذهنی نسبت به دلبستگی مقصد گردشگری رویداد (3) تجربیات گردشگری رویداد در رسانه های اجتماعی. در بخش کمی پس از نتایج چارچوب TCM-ADO در تحلیل های شبکه عصبی روی خوشه ها برای پیش بینی قصد بازدید مجدد گردشگری رویداد انجام شد. نتایج حاکی از آن است که متغیرهای رسانه های اجتماعی، تجربه و جاذبه های گردشگری، رضایت، وفاداری، نگرش های، درگیری ذهنی و وابستگی به محل برقصد بازدید مجدد اثرگذار می باشد.
واکاوی ادراکات مدیران شرکت های دانش بنیان و فناور از علل عدم آمادگی اشتغال پذیری دانش آموختگان دوره کارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۱
85 - 112
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف واکاوی ادراکات مدیران شرکت های دانش بنیان و فناور شهر یزد از علل عدم آمادگی اشتغال پذیری دانش آموختگان دوره کارشناسی صورت گرفت. رویکرد پژوهش حاضر کیفی و از نوع پدیدارشناسی تفسیری بود. تعداد شرکت کنندگان پژوهش ۱۰ نفر از مدیران شرکت های دانش بنیان و فناور پارک علم و فناوری اقبال یزد بودند که به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته به عنوان ابزار پژوهش مورداستفاده قرار گرفت. داده ها با استفاده از روش اسمیت تحلیل شدند. برای تعیین اعتبار داده ها از روش سه سوسازی (تطبیق توسط اعضاء، بررسی همکار، مشارکتی بودن پژوهش و بازاندیشی پژوهش گر) استفاده شد. کدگذاری نیز توسط پژوهشگر و فرد متخصص دیگری در حوزه کیفی انجام و مورد مقایسه قرار گرفت. درنهایت ادراکات تجربه شده مدیران شرکت های دانش بنیان و فناور از علل عدم آمادگی دانش آموختگان دوره کارشناسی برای اشتغال در قالب 3 مضمون اصلی: ضعف در کسب مهارت های نرم، ادراکی و فنی (11 زیرمضمون) کیفیت نامطلوب آموزش های دانشگاهی (5 زیرمضمون) و ضعف در سیاست گذاری و برنامه ریزی (5 زیرمضمون)، شناسایی شد. بر اساس یافته های پژوهش، سیاست گذاران و برنامه ریزان آموزشی می توانند با شناسایی علل عدم آمادگی اشتغال پذیری دانش آموختگان در شرکت های دانش بنیان و فناور، الزامات آماده سازی آنان برای اشتغال در این شرکت ها را فراهم نمایند.
Breast Cancer Classification through Meta-Learning Ensemble Model based on Deep Neural Networks(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Predicting the development of cancer has always been a serious challenge for scientists and medical professionals. The prompt identification and prognosis of a disease is greatly aided by early-stage detection. Researchers have proposed a number of different strategies for early cancer detection. The purpose of this research is to use meta-learning techniques and several different kinds of convolutional-neural-networks(CNN) to create a model that can accurately and quickly categorize breast cancer(BC). There are many different kinds of breast lesions represented in the Breast Ultrasound Images (BUSI) dataset. It is essential for the early diagnosis and treatment of BC to determine if these tumors are benign or malignant. Several cutting-edge methods were included in this study to create the proposed model. These methods included meta-learning ensemble methodology, transfer-learning, and data-augmentation. With the help of meta-learning, the model will be able to swiftly learn from novel data sets. The feature extraction capability of the model can be improved with the help of pre-trained models through a process called transfer learning. In order to have a larger and more varied dataset, we will use data augmentation techniques to produce new training images. The classification accuracy of the model can be enhanced by using meta-ensemble learning techniques to aggregate the results of several CNNs. Ensemble-learning(EL) will be utilized to aggregate the results of various CNN, and a meta-learning strategy will be applied to optimize the learning process. The evaluation results further demonstrate the model's efficacy and precision. Finally, the suggested model's accuracy, precision, recall, and F1-score will be contrasted to those of conventional methods and other current systems.
بازنمایی روش تحقّق راهبردهای سند دانشگاه اسلامی در سطح عملیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات دین، معنویت و مدیریت سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۲
49 - 84
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: سند اسلامی شدن دانشگاه ها، به عنوان یکی از اسناد بالادستی، چند سالی است که به دانشگاه ها ابلاغ شده است. یکی از دلایلی که اجرای کامل و موفق این سند را با چالش مواجه کرده، آن است که با عنایت به تعدد راهبردها، برنامه عملیاتی و الگوی تحقق این سند مشخص نیست. با توجه به شرایط فعلی و پتانسیل هر دانشگاه، می توان نقشه راه اجرای این سند و اقدامات راهبردی متناظر را تعیین نمود. در این پژوهش به عنوان مورد مطالعه، بازنمایی روش تحقق راهبردهای این سند در دانشگاه گناباد ارائه شده است. هدف این پژوهش در فاز اول، ارائه روشی علمی، کاربردی و واقع بینانه است که با استفاده از آن، بتوان امکان سنجی و اولویت اقدامات مطرح شده در سند دانشگاه اسلامی را مطابق با شرایط دانشگاه مورد مطالعه تعیین نمود. برای این منظور، نرم افزار منطبق با روش یادشده، در محیط اکسل طراحی شد. هدف فاز دوم، بازنمایی روش تحقق راهبردهای سند دانشگاه اسلامی در سطح عملیاتی در دانشگاه مورد مطالعه است.
روش: روش پژوهش در پنج مرحله بیان شده است: مرحله اول: مقایسه های زوجی اهداف نه گانه سند دانشگاه اسلامی با یکدیگر از طریق AHP گروهی − فازی است. از مجموع 352 اقدام راهبردی سند، 178 مورد، در سطح دانشگاه مورد مطالعه قابل اجرا تشخیص داده شدند.
مرحله دوم: درباره هریک از این اقدامات راهبردی، سه پرسش از خبرگان، در قالب پرسش نامه و طیف لیکرت پرسیده شد. این سه پرسش عبارت اند از: وضع موجود هر اقدام، توان دانشگاه برای بهبود هر اقدام و میزان تأثیر هر اقدام در تحقق اهداف سند.
مرحله سوم: با تلفیق نتایج به دست آمده از دو مرحله قبل، شکاف موزون برای هرکدام از اقدامات محاسبه شد و در محور عمودی نمودار نهایی قرار گرفت.
مرحله چهارم: نمودار IPA ترسیم و تحلیل سناریوهای اقدامات انجام شد. در این مرحله، اولویت بندی اقدامات راهبردی براساس تحلیل نمودار انجام شد.
مرحله پنجم: برنامه عملیاتی، پیشنهادات و گام های اجرایی و عملیاتی برای اقدامات راهبردی اولویت دار، از صاحب نظران دریافت شد.
یافته ها: در این تحقیق، اهداف دوازده گانه مطرح شده در سند دانشگاه اسلامی در قالب نه هدف خلاصه شدند. خروجی مرحله اول، تعیین وزن اهداف نه گانه به روش AHP فازی بود که در جدول 1 آمده است:
جدول 1. اهمیت هر یک از اهداف کلان تحقق سند دانشگاه اسلامی
ر
هدف کلان
وزن (اهمیت)
1
تعمیق و نهادینه سازى معارف و آموزه های اسلامى در دانشگاه ها
139/0
2
تحقق آرمان ها و ارزش های انقلاب اسلامی
099/0
3
تولید دانش تمدنى به ویژه علوم انسانی − اسلامى و مشارکت حداکثرى دانشگاه ها در تمدن سازى نوین اسلامى
096/0
4
تعمیق خردورزى و عقلانیت و تقویت روحیه آزاداندیشى و خلاقیت در دانشگاه ها
117/0
5
دستیابى دانشگاه ها به اقتدار علمى، فرهنگى و اقتصادى در جهان اسلام و منطقه و توسعه تعامل علمى در عرصه هاى بین المللى و دستیابى به مرجعیت علمى و فرهنگى در منطقه و جهان اسلام
1/0
6
گسترش تعامل حوزه و دانشگاه
09/0
7
تحقق سبک صحیح زندگی اسلامی
12/0
8
ارتقاى مستمر و نظام مند بعد علمى، مهارتى و اخلاقى دانشگاهیان
11/0
9
احیاء و ارتقای نقش خانواده در فرآیند تعلیم وتربیت
13/0
پس از وارد نمودن نظرات تیم تصمیم در نرم افزار و تحلیل نظرات، خروجی نرم افزار درخصوص تشکیل ماتریس دوبعدی شکاف موزون − توانمندی، به شکل تصویر شماره 1 به دست آمد.
مبنای تعیین اولویت ها از ماتریس یادشده، حاصل جمع درصد توانمندی و درصد شکاف موزون می باشد. اقداماتی که حاصل جمع درصد توانمندی و درصد شکاف موزون آنها نسبت به سایر اقدامات بیشتر بود، به عنوان اقدامات اولویت دار انتخاب شدند. در جدول 2، عناوین 5 اولویت اول بیان شده است. این موارد، اقداماتی هستند که اولاً، دانشگاه توانمندی و پتانسیل نسبی بیشتری برای بهبود آنها در اختیار دارد؛ ثانیاً، وضع موجود دانشگاه به نسبت در آنها خیلی مناسب نیست؛ ثالثاً، اهمیت نسبی بیشتری نسبت به سایر اقدامات داشته و سریع تر و بیشتر در تحقق اهداف نه گانه سند دانشگاه اسلامی تأثیرگذار خواهند بود.
جدول 2. اقدامات راهبردی اولویت دار سند دانشگاه اسلامی در دانشگاه گناباد
ر
کد
شرح اقدام
رتبه
116
1−19−5
استخراج، تبیین و تدوین راهکارهای قرآن و عترت برای نهادینه کردن فرهنگ اسلامی
1
126
4−20−5
رصد جریان های فکری − فرهنگی و شناسایی پایگاه های مؤثر نفوذ جنگ نرم
2
101
1−17−5
آسیب شناسی سبک زندگی موجود و طراحی، تبیین و ترویج سبک زندگی اسلامی ایرانی دانشگاهیان بر مبنای تمدن سازی نوین اسلامی
3
20
1−10−6
طراحی و برنامه ریزی دوره های آموزشی و فرصت مطالعاتی مشترک میان حوزه و دانشگاه
4
123
1−20−5
تبیین ابعاد گوناگون جنگ نرم دشمن و مؤلفه های قدرت نرم جمهوری اسلامی در محیط دانشگاه ها
5
بحث و نتیجه گیری: از مجموع 352 راهبرد سند دانشگاه اسلامی، 178 اقدام راهبردی در سطح دانشگاه مورد مطالعه، قابل اجرا تشخیص داده شد. براساس نتایج پرسش نامه، جدول زیر به دست آمد.
جدول 3. دسته بندی اقدامات راهبردی سند دانشگاه اسلامی با رویکرد امکان سنجی و اولویت بندی
کل اقدامات راهبردی مطرح شده در سند دانشگاه اسلامی: 352 مورد (که با اجرای آنها 56 راهبرد و 9 هدف کلان محقق خواهد شد)
اقدامات قابل اجرا در دانشگاه مورد مطالعه: 178 مورد
میزان تأثیر در تحقق اهداف سند: 100%
اقدامات قابل اجرا در سطح وزارت علوم و بهداشت:
174 مورد
اقداماتی که توانمندی خوبی برای اجرای آنها در دانشگاه مورد مطالعه وجود دارد: 127مورد
میزان تأثیر در تحقق اهداف سند: 70%
اقداماتی که درحال حاضر دانشگاه توان اجرایی مناسب برای آنها ندارد: 51 مورد
میزان تأثیر در تحقق اهداف سند: 30%
اولویت بندی 127 اقدام راهبردی به روش IPA−G−FAHP
(فهرست 5 اولویت اول، در جدول 2 بیان شده است)
اقدامات در حال اجرا:
49 مورد
تأثیر در تحقق اهداف سند: 35%
(7 مورد در اولویت 1 تا 40 هستند)
اقدامات فاز 1: 27 مورد
تأثیر در تحقق اهداف سند:31%
(15مورد در اولویت 1تا40هستند)
سایر اقدامات
(در فاز 1 اجرا نخواهد شد):
51 مورد
تأثیر در تحقق اهداف سند: 4%
(18مورد در اولویت 1تا40هستند)
تدوین برنامه عملیاتی 4 اقدام راهبردی به صورت مستقیم و 23 اقدام راهبردی به صورت غیرمستقیم(جزئیات در جدول 3)
طبق نظر تیم تصمیم، 27 اقدام راهبردی که طی این برنامه عملیاتی، اجرایی می شود را می توان براساس کلمات کلیدی و مضامین آنها در 4 اقدام راهبردی تقسیم بندی کرد. فهرست آنها در جدول 4 نشان داده شده است.
جدول 4. فهرست اقدامات راهبردی اولویت دار (که برنامه عملیاتی آنها تدوین شده است)
اولویت
شماره اقدام راهبردی
شماره اقدامات راهبردی مشترک
کل اقدامات راهبردی در هر اولویت
1
اقدام راهبردی 116
(رتبه 1)
مشترک با اقدامات راهبردی شماره 117(رتبه14)، 119(رتبه40) و 259
4
2
اقدام راهبردی 126
(رتبه 2)
مشترک با اقدامات راهبردی 123 (رتبه 5)، 124 (رتبه 20)، 127 (رتبه 21)، 125 (رتبه 34) و 130
6
3
اقدام راهبردی 101
(رتبه 3)
مشترک با اقدامات راهبردی 104، 105 و 122 (رتبه 12)
4
4
اقدام راهبردی200 (رتبه 4)
مشترک با اقدامات راهبردی راهبرد های 36، 37، 38، 39، 40، 137، 201 (رتبه 25)، 202، 204(رتبه 10)، 207، 262 (رتبه 6) و 301 (رتبه 13)
13
جمع کل اقدامات راهبردی که برای آنها برنامه عملیاتی تدوین شده است:
27
27 اقدام راهبردی که طی برنامه عملیاتی ارائه شده در این تحقیق اجرایی خواهند شد، براساس مضامین آنها در 4 اقدام راهبردی قرار می گیرند. ازاین رو، پیشنهادها و گام های اجرایی آنها در قالب برنامه عملیاتی ارائه شد و نقاط قوت و ضعف، فرصت ها و تهدیدها، پیشنهادات و گام های اجرایی هر راهبرد معرفی شد تا در یک بازه چهارساله اجرا شود.
تبیین اثر مدیریت دانش مشتری بر کیفیت نوآوری از طریق چابکی استراتژیک با نقش تعدیل گر شدت رقابت: مطالعه ای در شرکت های تولیدکننده تجهیزات پزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
66 - 84
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: رقابت پیچیده باعث شده است تا شرکت ها برای بقا و بهبود عملکرد خود بیش از پیش به تصمیمات استراتژیک در مورد محصولات و خدمات خود اهمیت دهند. یکی از راه های بقای شرکت ها بهبود کیفیت در نوآوری محصولات و خدمات شرکت ها است؛ زیرا کیفیت مطلوب نوآوری در محصولات و خدمات در هر شرکتی می تواند به رشد عملکرد آن شرکت منجر شود. از سوی دیگر، دانش یکی از کلیدی ترین منابع برای شرکت ها در پرتو اقتصاد مدرن، جامعه دیجیتال و انقلاب اطلاعاتی است؛ جایی که شرکت ها بر اساس ارائه محصولات باارزش و مبتنی بر دانش، رضایت مشتری را جلب می کنند و به رقابت می پردازند. به همین دلیل برای بهبود کیفیت نوآوری، تمرکز بر مدیریت دانش مشتری به منظور مدیریت خواسته های مشتریان و تبدیل آن ها به عناصر مثبت برای موفقیت شرکت می تواند از اهمیت بالایی برخوردار باشد. قابل ذکر است که ارائه بیشتر خدمات بهداشتی و پزشکی به وسایل و تجهیزات مناسب وابسته است؛ ازاین رو شرکت های تولیدی ایرانی در زمینه تجهیزات پزشکی برای نوآوری و بهترکردن کیفیت نیازمند به کارگیری دانش دقیق هستند؛ زیرا نقش مهمی در کارایی سیستم سلامت کشور دارند؛ازاین رو هدف این پژوهش، تأثیر مدیریت دانش مشتری بر کیفیت نوآوری با نقش میانجی چابکی استراتژیک و نقش تعدیل گری شدت رقابت است. روش ها: این پژوهش از نوع مطالعات کمّی، فرضیه ای استنتاجی و کاربردی است. جامعه پژوهش حاضر شامل شرکت های دانش بنیان ایرانی است که در زمینه تولید وسایل و تجهیزات پزشکی فعالیت دارند. نمونه آماری از طریق فرمول کوکران با جامعه آماری 382 شرکت، برابر با 192 نمونه برآورد شد و ابزار پرسشنامه برای گردآوری داده ها به کار رفت. قابل ذکر است که برای اطمینان از پرسشنامه، عملیات روایی و پایایی توسط متخصصان این حوزه صورت گرفت؛ همچنین برای تبیین موضوع چندین فرضیه ارائه شده است که به روش مدل سازی معادلات ساختاری و به صورت حداقل مربعات جزئی ارزیابی شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که مدیریت دانش مشتری بر چابکی استراتژیک و کیفیت نوآوری در شرکت های تولیدکننده تجهیزات پزشکی اثر مثبت و قابل توجه دارد؛ همچنین چابکی استراتژیک به صورت مستقیم تأثیر معنا دار بر کیفیت نوآوری شرکت های ایرانی در زمینه تولید تجهیزات پزشکی دارد؛ از سوی دیگر نقش میانجی چابکی استراتژیک در رابطه بین مدیریت دانش مشتری و کیفیت نوآوری معنا دار است. درنهایت خروجی نرم افزار نشان می دهد که متغیر شدت رقابت رابطه بین مدیریت دانش مشتری و کیفیت نوآوری را به صورت منفی تعدیل می کند.نتیجه گیری: در این پژوهش با ارائه یک الگوی مفهومی جدید در راستای بهبود کیفیت نوآوری در شرکت های تولیدکننده تجهیزات پزشکی نسبت به افزایش مبانی نظری موضوع و پرکردن شکاف این حیطه اقدام شد که در مطالعات قبلی ارزیابی نشده بود. به طورکلی نتایج نشان داد برای اینکه شرکت های تولیدکننده تجهیزات پزشکی بتوانند برای بهبود کیفیت نوآوری خود اقدام کنند، نیاز به تصمیم گیری استراتژیک در زمینه مدیریت دانش مشتریان دارند؛زیرا داشتن دانش مطلوب از سوی مشتریان، قابلیت چابکی شرکت ها در رویارویی با چالش ها و مسائل مختلف داخلی و خارجی را بهبود می بخشد و رقابت بازار و تداوم فعالیت را برای این شرکت ها قابل کنترل می کند. بر این اساس، مطالعه حاضر نشان داد که مدیریت دانش مشتری یک عامل کلیدی و مهم برای بهبود کیفیت نوآوری در شرکت های ایرانی تولیدکننده تجهیزات پزشکی است که متغیرهای اثرگذار مانند چابکی استراتژیک و شدت رقابت را تحت تأثیر قرار می دهد. در این پژوهش بر اساس نتایج، پیشنهادهای کاربردی و نیز پیشنهادهایی برای پژوهش های آتی ارائه شده است.
بهینه سازی طراحی بویلرهای HRSG در نیروگاه های سیکل ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت صنعتی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۲
1 - 35
حوزههای تخصصی:
در نیروگاه های سیکل ترکیبی تولید برق، به جای اینکه گازهای تولید شده از سوزاندن سوخت های فسیلی پس از چرخاندن توربین های گازی به اتمسفر رها شوند، جهت تولید بخار وارد بویلرهای بازیاب می شوند. بخار تولید شده توسط این بویلرها مجددا برای تولید برق در توربین های بخار استفاده می شوند. به این ترتیب راندمان تولید برق به نحو چشمگیری افزایش می یابد. بویلرهای بازیاب با صرف هزینه های زیاد ساخته شده و هرگونه خرابی آن ها موجب توقف بخشی از نیروگاه برق شده و هزینه های سرسام آوری را ایجاد می کنند؛ بنابراین بهینه سازی قابلیت اطمینان آن ها بسیار مهم می باشد. این مقاله به نحوه مدل سازی سیستم تغذیه آب بویلرهای بازیاب (HRSG) با استفاده از ترسیم بلوک دیاگرام قابلیت اطمینان در دو حالت نیمه بار و تمام بار پرداخته و به این وسیله تفاوت دو طرح پیشنهاد شده برای آن ها را از نظر قابلیت اطمینان ارزیابی می کند. روش به کار رفته در این مقاله می تواند در ارزیابی و بهینه یابی قابلیت اطمینان بسیاری از سیستم های صنعتی دیگر نیز به کار رود.