فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۸۱ تا ۱٬۶۰۰ مورد از کل ۳۱٬۹۵۳ مورد.
گفتمان تاریخی مسلمانان اتیوپی
منبع:
زمانه ۱۳۸۳ شماره ۲۰
حوزههای تخصصی:
سیر تحول و ارتقای جنبش های اسلامی معاصر در چهار نسل با تأکید بر مصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قیام های مردمی منطقه بیشتر پیرامون دو نقطه کانونی رقم خورده است، یکی اعتراض به سیاست خارجی و حضور بیگانگان در منطقه و دیگری در قالب نارضایتی از وضع اجتماعی ـ اقتصادی داخلی. اما آنچه مورد توجه است پیشرفت جنبش های اسلامی منطقه در طی زمان و اصلاح اشکالات و نقاط آسیب پذیر آنهاست به صورتی که هر نسل از جنبش های اسلامی در پی نسل دیگر از نقاط قوت بهتر و نقاط ضعف کمتر برخوردار است. در این مسیر، غرب نیز تلاش خود را برای شکست دادن این قیام های مردمی روزآمد کرده و به تناسب، شکل نویی بدان ها بخشیده است. در وقایع انقلاب های عربی منطقه، کارشناسان مصر را به عنوان مهم ترین کشور ارزیابی کرده اند، ازاین رو در این مقاله در بررسی نسل های مختلف جنبش های اسلامی، بر مصر تأکید ویژه ای شده است.
موانع گفتمانی دموکراسی در افغانستان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بعد از یازدهم سپتامبر 2001، طالبان، جای خود را به گفتمان دموکراسی داد. طالبان که خود با غیریت سازی و به حاشیه راندن گفتمان بی قرار مجاهدین، به گفتمان مسلط تبدیل شده بود، خود به همان سرنوشت دچار شد. گفتمان دموکراسی، با مفصل بندی دال های: مردم، آزادی، حقوق بشر، حقوق زنان، مبارزه با تروریسم و مبارزه با کشت خشخاش، دقیقاً هویت خود را با نفی هویت طالبان معرفی کرد که در آن، دال های: شریعت، حکومت خدا، امنیت، محدودیت زنان، کشت خشخاش و... مفصل بندی شده بود.
با گذشت نزدیک به یک دهه از عمر دموکراسی در افغانستان، مهم ترین موانع دموکراسی در افغانستان، موانع گفتمانی است. یعنی معانی ای را که گفتمان دموکراسی به دال های: مردم، حقوق بشر، آزادی، زنان و... داده است، به سختی از سوی جامعه سنتی افغانستان، قابل پذیرش می باشد. گفتمان های رقیب، یعنی مجاهدین و طالبان، مانع هژمونیک شدن گفتمان دموکراسی در افغانستان شده اند.
حقوق و جامعه مدنی
حوزههای تخصصی:
در این مقاله ضمن بررسى مفهومى «جامعه» و «حقوق» به بررسى ساختار، لوازم و ارکان جامعه مدنى پرداخته شده است و در حاشیه به ذکر تفاوتهاى «مذهب» و «حقوق» اشاره گردیده است.
مبانی ایدئولوژیک سیاست های فرهنگی رژیم پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله درصدد تبیین پایه های ایدئولوژیک سیاست های فرهنگی رژیم پهلوی است. مؤلف ابتدا به معرفی چهره های برجسته تجددطلبی در ایران و نوع تفکر آنان پرداخته و سپس ضمن بیان مبانی ایدئولوژیک رژیم پهلوی، تأثیر آن را بر سیاست های فرهنگی تشریح کرده است. در ادامه با تبیین سیاست های فرهنگی رژیم پهلوی، خواستگاه فکری آن را در اندیشه ها و آرمان های منورالفکران دوره مشروطه می جوید و به دنبال بیان این مسأله است که چون برداشت های اولیه فکری از دنیای مدرن، سطحی بود باعث شد که سطحی ترین و نازل ترین بخش از فرهنگ و تمدن غربی در جامعه ایران مورد تقلید قرار گیرد.
فرهنگ اسلامی و سیاسی شدن اسلام
حوزههای تخصصی:
هرچند اسلام اساسا در قالب یک جنبش سیاسى نمودار شد و تفکیک حیات سیاسى از حیات دینى در آن تصورناپذیر بود، اما سیاسىتر شدن اسلام در قرن بیستم واکنشى در مقابل گسترش ساخت دولت مطلقه در عصر پهلوى و رشد سکولاریسم بود . این دو عامل، شکاف و چندپارگى فرهنگى میان خردهفرهنگ اسلامى و خرده فرهنگ مدرن را تشدید کرد و کوشش براى استخراج نوعى نظام سیاسى، به عنوان جانشین نظام مستقر، از درون اسلام سرعتبیشترى یافت .
مبانی عرفانی اندیشه سیاسی امام خمینی (ره) بر مبنای مصباح الهدایه
حوزههای تخصصی:
در اندیشه سیاسی امام خمینی (ره)، همه حوزه های معرفتی و انسانی، متکی بر بنیادهای معرفتی واحدی هستند و عرفان، به عنوان اساسی ترین معرفت نزد امام راحل، به منزله زیرساخت تفکر اوست. به گونه ای که فهم دقیق دیگر معرفت ها و نیز دانش های فقهی، فلسفی، اخلاقی، سیاسی، کلامی و ...، با مبانی عرفانی امام پیوندی استوار دارد. نوع نگاه امام راحل به سیاست، حقوق، اخلاق و ...، متاثر از مبنای عرفانی او درباره هستی و انسان و فرجام خلقت دارد. بنابراین، فهم اندیشه سیاسی امام در گرو فهم آثار سیاسی اوست. از این رو، در میان آثار ایشان، کتاب «مصباح الهدایه» را که از ویژگی ممتازی برخوردار است، برگزیده ایم. این کتاب به انسان به عنوان خلیفه اله می نگرد؛ نگاهی که مبانی اندیشه سیاسی امام را تشکیل می دهد.
نگاهی تطبیقی به مبانی حقوق بشر در اسلام و غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حقوق بشر در جهان امروز، بیش از آنکه یک آرزو و خواست حقوقی باشد، ابزاری سیاسی برای فشار غربی ها بر جهان غیرغربی می باشد. به رغم این، می توان با رویکردی علمی، «منشور جهانی حقوق بشر» را به عنوان عالی ترین سند حقوقی با متون و آموزه های حقوقی مخالف با آن مورد بررسی تطبیقی قرار داد. این نوشتار درصدد است تا با بررسی تطبیقی مبانی حقوق بشر در اسلام و غرب، کاستی های منشور جهانی حقوق بشر و برتری های حقوق اسلامی را بیان کند. در بررسی انجام گرفته، برتری حقوق بشر اسلامی بر حقوق بشر غربی در حیثیات متعددی ازجمله: منشأ، متعلق، رابطه با اخلاق، رابطه با فطرت، زیرساخت های فاعلی، ابزار سنجش و ... تبیین شده است. لازم به ذکر است که آن بخش از حقوق بشر غربی ازجمله مباحث مربوط به «نسل سوم حقوق بشر» که هنوز در منشور جهانی حقوق بشر وارد نشده، مورد بررسی این نوشتار نبوده است.
تبیین الگوی مفهومی نقش آفرینی زنان در تحقق تمدن نوین اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ زنان عناصری موثر در تغییر ارزش ها، باورها و رفتارهای جامعه دانسته شده و می شوند. زن به واسطه جایگاه تربیتی اش، محور کلیدی خانواده است و خانواده به عنوان مهم ترین عنصر نظام اجتماعی و هسته بنیادین تحولات آن، نهاد فعال جامعه ساز تلقی می شود؛ بنابراین زن در خانواده نقش بی بدیلی در انتقال تکامل گرایی به افراد خانواده و با واسطه به جامعه ایفا می نماید. انقلاب اسلامی به عنوان نقطه عطف تاریخ تکامل اجتماعی بشر و طلیعه تمدن اسلامی به شمار می رود. ظرفیت سازی و زمینه سازی برای ایجاد تمدن اسلامی و نظام توحیدی افق پیش روی انقلاب اسلامی است. این مهم از طریق پی ریزی کلیه مناسبات فرهنگی، سیاسی، اقتصادی مبتنی بر مبانی اسلامی و با توجه ویژه به موضوع زنان و خانواده محقق می شود. براین اساس، هدف اصلی این تحقیق بررسی چیستی و چگونگی نقش آفرینی زنان در ایجاد تمدن نوین اسلامی از طریق استخراج و طراحی الگوی نقش آفرینی زنان در این تمدن است؛ لذا با استفاده از روش تحلیل مفهومی وسپس الگویابی روشن می شود که شکوفایی تمدن اسلامی از مسیر گسترش بیداری در عالم، بواسطه اراده های انسانی محقق می شود. در این میان زنان نقش کلیدی تری نسبت به سایرآحاد جامعه دارند؛ چرا که زن انسان ساز و جامعه ساز نیز هست. این پژوهش با ارائه مدل نقش آفرینی زنان در تمدن اسلامی چیستی این نقش آفرینی را تحلیل مفهومی نموده و بوسیله آن چگونگی ایفای نقش زنان در ایجاد تمدن اسلامی را الگویابی و تبیین می کند.
جایگاه و نقش زنان در حکومت اسلامی در دیدگاه اما م خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با آنکه زنان برای تأمین سعادت جامعه نقش برتری دارند لیکن از ایفای نقش شایسته خود در حاکمیت و حکومت برکنار بوده اند. اسلام حق حاکمیت را بالذّات برای آفریدگار و به نیابت برای انبیاء(ع)امامان(ع) و فقیه جامع الشرایط دانسته است. در اسلام برای هر یک از زن و مرد حقوق و تکالیفی برابر و متناسب با ساختار وجودی شان تعریف شده است. ملاحظه و تحلیل مواضع امام راحل(ره) نشان م یدهد وی معتقد بود زن مؤمن و بصیر می تواند با قدرت نرم برتر خودبسترساز خیزش و حرکت استوارتر جامعه -حتی بیشتر از مرد باشد؛ همان گونه که طی دوران انقلاب و دفاع مقدس به نیکی تحقق یافت. حضور زن در صحنه مدیری تهای میانی به شرط آسیب ندیدن نق شهای ویژ هاش چون مادری و همسری و با رعایت حدود شرعی بلامانع است اما پذیرش کارهای دشوار از جمله مسئولیت سطح اول زمامداری از اختصاصات مردان است. برای نهادینه ساختن پیشرفت جامعه و سعادت و سلامت آن، زن باید با تأسی به اهل بیت(ع) ضمن رعایت حدود شرع در صحن ههای مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و تربیتی حضوری پرنشاط و مداوم داشته باشد و در پناه حکومت اسلامی بستر این حضور فراهم آمده است.
بررسی جامعه شناختی نظام سیاسی عربستان سعودی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جمهوری اسلامی و سه گفتمان اقتدارگرا، شریعت گرا و قانون گرا
حوزههای تخصصی:
نویسنده مقاله به منظور بررسى روند منازعات جارى کشور، به بررسى سه گفتمان «اقتدارگرا»، «شریعت گرا» و «قانون گرا» مى پردازد. ایشان ویژگى هایى از قبیل اصالت شخص، مشروعیت بخشى فقیه به شریعت و ... را از مشخصات گفتمان اول مى داند و مخالفت با مصالح، مخالفت با تدوین قانون و ... را از ویژگى هاى گفتمان دوم ذکر مى کند. به نظر نویسنده جمهورى اسلامى راهى جز توسل به گفتمان سوم که در آن قانون عالى ترین معیار تنظیم روابط است ندارد.
اقتصاد سیاسی نفت در خاورمیانه
حوزههای تخصصی:
نظریه اعتقادی در روابط بین الملل
حوزههای تخصصی:
نظریه انتقادی بخشی از نظریه نئومارکسیستی و رهیافت نوینی است به علوم انسانی، علوم اجتماعی و فلسفه که منشأ آن به مؤسسه تحقیقات اجتماعی در شهر فرانکفورت آلمان بازمیگردد. در رشته روابط بینالملل نیز این نظریه از دهه 1960 و 1970 به تدریج اهمیت فزایندهای پیدا کرد. کوشش زیادی شده تا نشان داده شود که چگونه نظریه انتقادی میتواند در گسترش تجزیه و تحلیل فراواقعگرایانه روابط بینالملل به کار گرفته شود. در این میان رابرت کاکس از پیشگامان این نگرش تلقی میشود. نظریه انتقادی حقایق را به همان شیوهای که رهیافت سنتی مینگرد، نگاه نمیکند، بلکه از دید نظریهپردازان انتقادی، حقایق محصول چارچوبهای اجتماعی و تاریخی خاصی هستند. بر همین اساس است که رهاییبخشی وظیفه اصلی و اولیه نظریه انتقادی است. در واقع رابرت کاکس تمایزی میان دانش حل مشکل و دانش رهاییبخشی قائل میشود. او معتقد است که نظریههایی چون واقعگرایی مبتنی بر حل مسأله، اصل جزمی ثابتی است که جهان واقعگرا با تاریخی که در بستر جنگ سرد شکل عینی به خود گرفته است تقریباًً چیزی بیش از توجه به دفاع از قدرت آمریکا به عنوان سنگر اصلی حفظ نظم نبوده است. در حالی که نظریه انتقادی با این فرض آغاز میشود که نظریه، اغلب در شرایط خاص زمانی و مکانی شکل گرفته است. نظریه، همچون تمامی انواع دانش، نیازمند آن است که نفوذ اجتماعی، فرهنگی و سیاسی زمینه آن را فراهم کند و یکی از عمدهترین وظایف نظریه انتقادی، فاش کردن این اثر است. نظریه انتقادی اگر بتواند رابطه میان اقتصاد جهانی سرمایهداری و نظام دولتهای دارای حاکمیت را در درون یک چشمانداز نظری بیان کند، یک گام فراتر از واقعگرایی و مارکسیسم گذارده است. رابرت کاکس و آندرو لینک لیتر تلاشهایی را برای توضیح این رابطه در درون یک ماتریالیسم تاریخی تجدید بنا شده، انجام دادهاند.
نقد مبانی فلسفی منطق ارسطو
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی اندیشه سیاسی در غرب تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی در دوران کلاسیک
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی آثار و زندگینامه اندیشمندان سیاسی آثار و زندگینامه اندیشمندان سیاسی غرب
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی منطق کلیات تاریخ منطق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات تاریخ فلسفه