فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۵۰۱ تا ۳٬۵۲۰ مورد از کل ۳۱٬۹۵۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
هانری کربن در تداوم پروژه فکری خود که از جمله با الهام از مارتین هایدگر آغاز کرده بود، به حکمت و فلسفه اسلام مخصوصاً تشیع در ایران توجه نموده و در این مسیر افزون بر پی گیری دغدغه های هستی شناسانه خویش، در احیاء و شناساندن منابع مربوطه و تفسیر و تأویل آنها همت بسیاری به خرج داد. تمرکز کربن بر وجوه رمزگونه و تأویل باطنی معارف اشراقی، سبب برجستگی وجوه معنوی خاصی از جمله عالم مثال و فراتاریخیت در اندیشه وی گردید. در عین حال کربن با ردّ هرگونه وابستگی آموزه های حکمی و عرفانی با امور اجتماعی و سیاسی، عملاً موضعی سلبی و حتی انکاری درباره سیاست اتخاذ می کند. اهتمام وی نه تنها بر وجوه غیر سیاسی است، بلکه در موارد متعددی به نادیده گرفتن همبستگی های سیاسی ناگزیر در این سنت فکری که در تاریخ نمودار گردیده، می پردازد و لذا سیاست در منظومه وی موقعیتی تبعی، فرعی و حاشیه ای می یابد به گونه ای که ضرورت و تطابقی بین موفقیت سیاسی و شکوفایی مضامین و مفاهیم معنوی قائل نیست. در کل کربن به رغم توجه به رویکرد پدیدارشناسی، در عمل از به رسمیت شناختن بخشی از آموزه های ایرانی و شیعی آن گونه که در امور اجتماعی و سیاسی پدیدار گردیده است، اجتناب می ورزد.
گفتمان «هویت مبنا»؛ مبنای حکم رانی امنیتی خوب در جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرسش اصلی مقاله این است که گفتمان مبنایی خوب و متناسب حکم رانی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران که با کمترین هزینه، پارادوکس و پیامد نامطلوب می تواند امنیت را در این سیستم برقرار کند، کدام است؟ نویسنده در پاسخ، بر آن است که از میان چهار گفتمان «هویت مبنا»، «پیشرفت مبنا»، «قدرت مبنا» و «امنیت مبنا»، گفتمان مبنایی و محوری مناسب برای جمهوری اسلامی ایران، گفتمان «هویت مبنا» یا هویت پایه است. این فرضیه یا گزاره محوری مقاله بدین معناست که تعقیب پیشرفت، تجهیز به قدرت و امنیتی ساختن، تنها در پرتو تکوین هویت و هویت باوری است که می تواند بیشینه امنیت را در جمهوری اسلامی ایران با کمینه هزینه، پارادوکس و پیامد نامطلوب به ارمغان آورد و البته این مهم در گرو آن است که هویت به نحو اولی برگرفته شود نه به نحو ثانوی، یعنی هویت در خدمت قدرت، امنیت و پیشرفت نباشد و بر آن ها اولویت یابد. در این برداشت، دوری از آرمان های انقلاب اسلامی ایران یا به تعبیری، سکولارشدن به همین معناست، یعنی وضعیتی که در آن، هویت در خدمت قدرت، امنیت و پیشرفت قرار گیرد یا به لحاظ اهمیت، شأن و منزلتی ثانوی پیدا کند. در این صورت است که حتی امنیت نیز وضعیتی شکننده و متزلزل خواهد داشت و پایدار نخواهد بود.
سطح متراکم دیپلماسی عمومی شیعی و ارتباطات استراتژیک جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال بیست و پنجم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۹۶)
271 - 300
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله پیش رو پاسخ به این پرسش است که چرا دیپلماسی عمومی شیعی جمهوری اسلامی، تمرکز خود را بر روی شکل دهی به روابط پایدار و استراتژیک با گروه های مردمی در دیگر کشورها قرار داده است و در این مسیر از چه زمینه های تاریخی، ایدئولوژیک و استراتژیکی بهره می برد. ادعای پژوهش حاضر این است که این ارتباطات در چارچوب روابط حامی- وکالتی قرار نمی گیرد، بلکه به اتحادهایی استراتژیک و دوسویه شکل داده و در این راه علاوه بر چارچوب بندی نظری، به بررسی موردی ارتباطات استراتژیک غیردولتی جمهوری اسلامی در سه کشور لبنان، عراق و یمن پرداخته شده است. روش پژوهش در این مقاله روش علّی- مقایسه ای و روش گردآوری داده های پژوهش به صورت کتابخانه ای- اینترنتی است.
گفتمانِ مقاومت فلسطین؛ طلیعه بیداری اسلامی در میان شاعران معاصر عرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مساله فلسطین، همواره به عنوان یکی از مهم ترین مضامین شعری در میان شاعران معاصر عرب بوده است. وجه اشتراک همه این شاعران، تأکید بر پایداری مستمرّ تا رسیدن به پیروزی و آزادی فلسطین است. از نگاهِ آنها، سلاح مقاومت، تنها وسیله ممکن برای مقابله با بیدادگری های دشمن صهیونیست و نجات مسجدالأقصی است. شاعرانی که در راستای مقاومت ملت فلسطین شعر سروده اند، دو گروه هستند؛ گروه اول شاعران بومی فلسطین هستند که با زبان و قلم در مسیر استقلال و آزادی وطن خویش گام برداشته اند؛ و گروه دوم شاعرانی هستند از کشورهای دیگر، که فریاد مبارزه را بر علیه دشمنان صهیونیست در سروده های حماسی خود متجلّی ساخته-اند(هدف و بیان مساله). این مقاله که با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده (روش پژوهش) علاوه بر پرداختن به مهمترین و پرکاربردترین درونمایه های ادبیات پایداری و بیداری به این نتیجه رسیده است که شعرا برای انتقال مفاهیم پایداری و بیدار کردن ملت، اشعارشان را هم به سبک ساده و روان سروده اند و هم به آرایه های ادبی آراسته اند و هم از زبان شعر مدد جسته اند(نتائج).
تغییرات اقلیمی و پیامدهای آن بر امنیت ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیاره زمین اثرات فزاینده تغییرات اقلیمی و افزایش در فراوانی و بزرگی رخدادهای شدید جوی را تجربه می کند. تبعات تغییر اقلیم مانند گرمای شدید، کم آبی، خشکسالی، سیل، بیابان زایی، فرونشست زمین و ریزگردها در ایران نیز با شتاب در حال آشکار شدن است. پژوهش حاضر با بهره گیری از تعریف موسع از امنیت بدنبال پاسخ به این پرسش است که آیا پیامدهای تغییر اقلیم تهدیدی برای موجودیت و امنیت ملی ایران می باشد؟ فرضیه مقاله اینگونه تدوین یافته که تغییر اقلیم یک ابر بحران و تهدید امنیتی بلاواسطه بوده که می تواند کشور را از درون با تنش های اجتماعی، آوارگی جمعیت، فقر و بی ثباتی اقتصادی، نارضایتی از حکومت و کاهش مشروعیت آن مواجه سازد. در بیرون نیز می تواند مبنای اتحادها و ائتلاف ها و درگیری میان ایران و همسایگانش بر سر حوضه های آبریز مشترک باشد. یافته های پژوهش گویای آن است که دولت ایران باید استراتژی «بی تصمیمی» را کنار گذاشته و در حوزه سیاست «علیا» یا سخت با پیامدهای فراگیر و غیرقابل پیش بینی تغییر اقلیم که می تواند در جایگاه دوم بعد از یک جنگ اتمی قرار گیرد، مقابله نماید. چارچوب نظری پژوهش نظریه امنیتی کپنهاگ و روش پژوهش توصیفی- تحلیلی می باشد.
رابطه تحرک اجتماعی و سطح تحصیلات با اعتماد سیاسی (مطالعه موردی شهروندان شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال هجدهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳۵)
279 - 306
حوزههای تخصصی:
اعتماد سیاسی در تعیین چگونگی رابطه شهروندان و حاکمان نقشی بی بدیل دارد و به این سبب پایش سطح و عوامل مؤثر بر آن ضروری است. یکی از این عوامل، تحرک اجتماعی شهروندان است که در خود آن شاخص های زیادی تعیین کننده هستند از جمله تحصیلات. هدف این پژوهش بررسی رابطه میان تحرک اجتماعی و اعتماد سیاسی با تأکید بر نقش تحصیلات است. این پژوهش می کوشد در کنار رابطه کلی تحرک اجتماعی و اعتماد سیاسی، رابطه تحصیلات با اعتماد سیاسی را به طور مستقیم و غیرمستقیم به عنوان یک عامل مؤثر در تحرک اجتماعی ارزیابی کند. پرسش اصلی این است که تحرک اجتماعی و تحصیلات چه رابطه ای با اعتماد سیاسی و ابعاد آن دارند؟ این پژوهش کوشیده است با روش پیمایش و ابزار پرسشنامه به سؤال اصلی پاسخ داده و فرضیه های مقاله را بیازماید. در این جهت پرسشنامه های محقق ساخته، با پرسشگری تلفنی از 435 نفر از شهروندان اهواز تکمیل گردید. یافته ها با نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان می دهد تحرک اجتماعی نزولی باعث کاهش اعتماد سیاسی در افراد می شود، اما تحرک اجتماعی صعودی لزوماً به افزایش سطح اعتماد سیاسی منجر نمی شود. تحصیلات بر اعتماد سیاسی تأثیر دارد، اما تحصیلات بالاتر از والدین به اعتماد سیاسی بالاتر منجر نمی شود، درحالی که سطح تحصیلات پایین تر، با اعتماد سیاسی پایین رابطه مستقیم دارد.
فال حافظ و کارکردهای اجتماعی آن در علوم انسانی
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۶ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۳
151 - 165
حوزههای تخصصی:
فال خوانی از دیوان حافظ به عنوان یک رفتار خاص اجتماعی است که در دانش عامیانه یا فولکلور قابل طرح و بررسی است این سنت اجتماعی در زمان ها و مکان های مختلف به شکل های متفاوتی جلوه گر شده است که در همه موارد حکایت از نیاز انسان به دانستن آینده ی مبهم خود دارد تفأل به دیوان حافظ به مثابه یک عنصر فرهنگی نقش مهمی در تلطیف روان فردی و اجتماعی ایفا می کند و در واقع از جمله اندوخته ها و امکانات و نهادهای فرهنگی است که ریشه در قرن ها زندگی مادی و معنوی ایرانیان دارد و توسل به آن در غلبه بر فشارهای روحی و روانی موثر است و به سلامت جامعه کمک می کند برخی از کارکردهای تفأل به دیوان حافظ عبارتند از: آرام بخشی، بهبود روحیه ی فردی و اجتماعی کاهش و تسکین آشفتگی های روحی و اختلافات جمعی و آینده نگری(پیشگویی). روش تحقیق در این پژوهش توصیفی - تحلیلی و برگرفته شده از روش هرمونتیک ویلهام دیلتای و ماکس وبر است. ابزار جمع آوری اطلاعات تکنیک اسنادی (بدون عکس العمل) شامل دیوان حافظ و دیگر آثار مرتبط با آن می.شود نتایج تحقیق نشان می دهد که تفأل به دیوان حافظ به مثابه نمونه ای از عوامل، فرهنگی اجتماعی موثر در تنظیم و تعامل روانی- اجتماعی انسان ها در تأمین سلامت روانی افراد جامعه موثر است.
مسئولیت اشخاص و مسئولیت بین المللی دولت در قبال به کارگیرى سلاح های مجهز به هوش مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره ۱۱ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۴۰)
337 - 360
حوزههای تخصصی:
اخیراً به کارگیری سیستم های کاملاً مستقل هوش مصنوعی در عمل انجام پذیر شده و در آینده در گستره ی وسیعی به کار گرفته خواهند شد. این سیستم ها قابلیت آن را خواهند داشت که به طور خودکار اهداف خود را انتخاب، شناسایی و بدون کنترل عوامل انسانی مأموریت خود به انجام برسانند. چشم انداز توسعه این سیستم ها موجب ایجاد نگرانی هایی در میان صاحب نظران شده است و ترس آن ها از این است که این سیستم ها قادر نخواهند بود با استانداردهای قانونی بین المللی هماهنگ باشند. این تحقیق سعی دارد تا ضمن بررسی وضعیت حقوقی سلاح های مجهز به هوش مصنوعی، در پرتو اصول حقوق بشردوستانه، نشان دهد که علی رغم باور برخی دانشمندان علم روباتیک، هوش مصنوعی هرگز قادر به مراعات اصول حقوق بشردوستانه نخواهد بود و بی شک، در صورت واگذاری استقلال کامل به این تسلیحات و حذف کامل انسان از زنجیره تصمیم گیری، حقوق بین الملل یک بار دیگر با چالش های جدی و جدیدی مواجه خواهد شد. یکی از پرسش هایی که به ذهن متبادر می شود این است که چنانچه یکی از این سیستم ها مرتکب جنایتی جنگی یا نقض حقوق بشردوستانه شود، مسئولیت آن بر عهده چه اشخاصی خواهد بود.
تبیین سیاست «انتقام سخت» براساس دیدگاه های رهبر معظم انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۴
11 - 42
حوزههای تخصصی:
بعد از جنگ جهانی دوم، آمریکا برنامه ریزی زیادی برای حضور در منطقه راهبردی غرب آسیا داشته است؛ اما با پیروزی انقلاب اسلامی نه تنها ایران از حلقه اصلی متحدین آمریکا در منطقه خارج شد، بلکه زمینه شکل گیری جنبش های اسلامی و تشکیل جبهه مقاومت فراهم شد که یکی از مؤلفه های مهم این جبهه، مقابله با سیاست های استکباری بوده است. با شهادت فرمانده سپاه قدس توسط آمریکا، سیاست انتقام سخت توسط مقام معظم رهبری(مدظله العالی) اعلام و مورد پیگیری جبهه مقاومت به رهبری ایران قرار گرفت. با توجه به اهمیت راهبردی این سیاست، در این مقاله سعی شده است با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی و با بررسی بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی، لایه های مختلف این سیاست استخراج و درنهایت راهبردهای تحقق آن احصا گردد. براساس نتایج به دست آمده، حیات و شهادت سردار سلیمانی آثار و نتایجی دارد و علاوه بر جنبه عمومی انتقام سردار سلیمانی، سیاست انتقام سخت، چهار لایه داشته و مسأله غلبه نرم افزاری بر استکبار و اخراج آمریکا از منطقه، به عنوان اصلی ترین لایه این سیاست، در گرو تحقق همکاری های جهان اسلام و نیل به راهبردهای شش گانه استخراج شده می باشد.
بررسی نسبت خشونت، جنگ و سیاست با تأکید بر اندیشه های هانا آرنت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست پژوهی اسلامی ایرانی سال اول پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
81 - 110
حوزههای تخصصی:
تعریف سیاست از منظری واقع گرایانه همانا علمی است هماره آمیخته به نیرنگ و فریب و اغلب به دور از هر انگاره و ایده اخلاقی و الزامات آن. این تعریف در جهان امروز بی شک چراغ راه و رأی بسیاری از سیاستمداران و کنشگرانی بوده و هست که برآنند در کشمشی همیشگی و غالبِ اوقات آمیخته با خشونت، باید منافع خویش را فراچنگ آورد. در این میانه آشوب و جنگ و خشونت به نام سیاست، برخی کنشگران سیاست و اخلاق در مقابل گاه و بیگاه بر آن شده اند که سیاست را باید از افقی انسانی، اخلاقی و همسوی صلح و دوستیِ اعضای بنی آدمی خواند و سیاست، خشونت نیست. در کشمکش این مجادلات، معنای سیاست و نسبت آن با خشونت هنوز مبهم به نظر می رسد و نسبت آنها یک مسئله است. در این پژوهش کوشیدیم به مسئله «نسبت خشونت و جنگ با سیاست» بپردازیم و به این سؤال پاسخ دهیم که خشونت، جنگ و سیاست چه رابطه ای باهم دارند؟ برای این منظور آرای هانا آرنت را محور قرار دادیم و با روشی توصیفی-تحلیلی به بررسی موضوع اصلی تحقیق پرداختیم. بررسی ما نشان می دهد هانا آرنت بر اساس مبانی فکری اگزیستانسیالیستی خود تعریفی از سیاست ارائه می دهد که برآیند ابعاد انسانی وجود آدمی یعنی عقل، سخن، آغازگری، انگیختگی، با دیگران بودن و گفت وگو است. آرنت سیاست را کنشی از جنس سخن و تعامل انسانی در عرصه عمومی می بیند که نسبتی با خشونت نداشته در تضاد با آن است. آنجا که خشونت آغاز می گردد، سیاست پایان یافته است.
تکمیل چرخش سیاسی و بازاندیشی در مطالعات توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از دهه نود میلادی چرخشی سیاسی موسوم به «اقتصاد سیاسی» در مطالعات توسعه قابل مشاهده است. هدف اصلی این چرخش، توجّه به مؤلّفه های سیاسی و ویژگی های خاصّ هر جامعه بود؛ امّا با گذشت زمان مشخّص می شود که این رویکرد جدید در این زمینه موفق نبوده است. به طور خاص این چرخش چندان به مسئله تغییر و چگونگی تحقّق و تداوم آن به عنوان مهم ترین مسئله توسعه نمی پردازد؛ بنابراین بسیاری از پرسش ها در این زمینه بی پاسخ مانده است. بر این اساس، نوشتار پیش رو به شیوه ای کیفی و با گردآوری داده ها از راه مطالعه اسنادی و بررسی نظریات و ادبیات موجود در پی پاسخ به چرایی این ناکامی و چگونگی تکمیل این چرخش سیاسی است. فرضیه برای پاسخ به پرسش مطرح شده این است که «تمرکز رویکرد اقتصاد سیاسی بر طراحی مناسب نهادها و انگیزه ها، از یک رویکرد فنّی برآمده است که روند دشوار سیاسی تنظیم آن ها را نادیده می گیرد. تأکید بر نقش کارگزار، قدرت، ایده و به طور کلی یک تحلیل سیاسی عمیق تر برای تبیین تغییر، می تواند چارچوب نظری لازم برای توجّه به رهبری توسعه گرا و تکمیل این چرخش را فراهم آورد». یافته های پژوهش نشان می دهند که استفاده از نظریات جدید در قالب فاز سوم نهادگرایی در مطالعات توسعه می تواند زمینه ها و ابزار لازم برای توجّه به نقش متغیّرهای سیاسی درزمینة توسعه و به ویژه نقش کارگزاری و کارنهادی و سیاسی را فراهم آورد.
بررسی وضعیت آستانه تحمل وتاب آوری جامعه از نظر شهروندان ساروی و راهکارهای افرایش تاب آوری در شرایط بحرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۸
235-257
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی وضعیت تحمل و تاب آوری از نظر شهروندان ساروی وراهکارهای افزایش تاب آوری در شرایط بحرانی انجام شده است. روش فراتحلیل برای این پژوهش استفاده شده است.تحلیل براساس نظرسنجی که سال 98 در مرکز تحقیقات صدا و سیما اجرا شد انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش، شهروندان 18 سال به بالای شهر ساری بودند. نمونه شامل 400نفر از شهروندان 18 سال به بالای شهر ساری انتخاب شدند. برای گرد آوری داده های پژوهش از پرسشنامه استاندارد تاب آوری استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با استفاده از ضریب تی تست و تحلیل واریانس رگرسیون صورت گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که سن تاثیر معنی داری بر میزان تاب آوری نداشته است.میانگین نگرش به تاب آوری در بین مردان بیشتر بوده است. بین تحصیلات و میزان تاب آوری از نظر پاسخگویان رابطه معنی داری وجود نداشته است. بین هزینه ماهانه زندگی خانوار باتاب آوری رابطه معنی داری وجود نداشته است. میانگین تاب آوری بر حسب شغل یکسان بوده است . میانگین تاب آوری بر حسب وضعیت تاهل یکسان بوده است . میزان مدارا بر میزان تاب آوری از نظر پاسخگویان تاثیر معنی داری داشته است. از نظر پاسخگویان میزان فرهنگ مدارا در جامعه در حد متوسط به پایین می باشد . از نظر پاسخگویان میران وضعیت دعوا ودرگیری در جامعه درحد پایین است.میزان سازگاری در مواجهه با بی پولی در بین پاسخگویان بالا است .میزان دلسردی در مواجهه با شکست در حد بالاست.
طراحی مدل سیاست گذاری ارتقاء بهره وری سرمایه انسانی ارتش جمهوری اسلامی ایران (کاربردی از رویکرد پویایی سیستم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال هفتم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲۶
37 - 67
حوزههای تخصصی:
بهره وری سرمایه انسانی ارتش جمهوری اسلامی ایران نقش کلیدی و محوری در حصول و وصول به آمادگی کارآمد دفاعی-امنیتی برای انجام به هنگام مأموریت های محوله و کسب نتایج مورد انتظار با به کارگیری نهاده های موجود بخش های دفاعی و نهاده های در دسترس در محیط ملّی و بین المللی را دارد. پژوهش حاضر به مدل سازی و شبیه سازی بهره وری سرمایه انسانی آجا پرداخته و بر شناسایی سیاست های ارتقاء بهره وری سرمایه انسانی آجا (امیران و افسران ارشد) متمرکز است. برای این منظور پس از بررسی ادبیات، ابتدا با استفاده از داده های موجود در سطح آجا و مشارکت سیاست گذاران توسعه سرمایه انسانی آجا، مدل پویای بهره وری سرمایه انسانی آجا طراحی و پس از اعتبارسنجی مدل، رفتار متغیرهای کلیدی مدل در افق شبیه سازی ده ساله (1410-1400)، تجزیه و تحلیل شد. با توجه به رفتار متغیرها و نتایج آزمون تحلیل حساسیت مدل، سیاست های پیشنهادی در سه راهبرد "توسعه سرمایه فکری آجا، توسعه زیرساخت های نظام اداری، توسعه نظام انگیزشی سرمایه های فکری آجا"، شناسایی و به صورت جداگانه و ترکیبی بر روی مدل اعمال شد و نتایج مقایسه و تحلیل گردید. با توجه به یافته های حاصل از شبیه سازی مدل، سیاست های ترکیبی منتخب شامل "تخصیص منابع مالی به توسعه سرمایه انسانی آجا، مستندسازی و ثبت تجارب امیران و افسران ارشد آجا، همکاری با قطب های دانشی ملّی و بین المللی، جریان آزاد اطلاعات و هوشمندسازی فرآیندها، حمایت سازمانی و بهبود کیفیت زندگی کاری، غنی سازی شغل در راستای بهبود هویت درک شده، اختیار و آزادی عمل تصمیم گیران در راستای توسعه نوآوری و کارآفرینی سازمانی"، به عنوان بهترین سیاست های ارتقاء بهره وری سرمایه انسانی آجا ارائه شده است.
سیاست خارجی دولت های هفتم و هشتم در پرتو گفتمان شرق شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۰
263-290
حوزههای تخصصی:
در دوران ریاست جمهوری سید محمد خاتمی، از منظر نحوه تعامل ساختار-کارگزار شاهد رویکرد ساختار گرایی در سیاست خارجی ایران هستیم. چرا که اگرچه خاتمی منتقد برخی شرایط ناعادالنه حاکم بر سیستم بین الملل بود، لکن عمده ترین چارچوب و الزامات ساختاری سیستم بین الملل را پذیرفته بود. از طرفی با توجه به اینکه دال مرکزی روابط خارجی قدرتهای بزرگ در نسبت با »دیگران« در افق تجویزهای شرق شناسانه است، اصالت دادن به ساختارهای بین المللی متضمن پذیرش تقسیمات شرق شناسانه و نگاه سلسله مراتبی به قدرت است. لذا در تحقیق پیش رو به این پرسش پرداخته شده است که آیا ساخت سیاست خارجی دولت های هفتم و هشتم مبتنی بر معرفت شرق شناسانه است؟ پاسخ موقت پژوهش به این صورت است که ساخت سیاست خارجی دولت های هفتم و هشتم در مواجهه با مسائل و قدرت های بین المللی تحت تأثیر معرفت شرق شناسانه بوده و برای تفسیر آن از تحلیل محتوا )کیفی( داده های اسنادی و کتابخانه ای به ویژه مبانی و مستندات نظری برنامه چهارم توسعه بهره گرفته شده است. نتیجه اینکه به نظر می رسد رویکرد ساختارگرایی شرق شناسانه مبتنی بر پذیرش خود به عنوان قدرتی تبعی نه تنها با فطرت انسانی و اندیشه اسالمی سازگار نیست، بلکه قادر نخواهد شد منافع ملی مادی مدعای خود را نیز حاصل کند.
بررسی فرآیند تأسیس نهاد ملی حقوق بشر در چار چوب تعامل نظام حقوق داخلی با نظام بین المللی حقوق بشر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۶ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۴۲)
179 - 202
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر ایجاد و تأسیس «نهاد ملی حقوق بشر» ازجمله وظایف عام حاکمیت های سیاسی و به صورت خاص جز رویکردهای اساسی و کارویژه ی پارلمان و سیستم های مختلف حقوقی سیاسی محسوب می شوند. حاکمیت های سیاسی با هدف آموزش، پژوهش، ترویج و اشاعه مفاهیم بنیادی حقوق بشر، نظارت بر فرایند رعایت و تحقق بخشی به حقوق بشر و شهروندی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جامعه، اتخاذ رویکرد هدایتی و حمایتی از حقوق بشر، ایجاد هم آهنگی و هم افزایی همکاری های بین بخشی دستگاه های مختلف در ساختار اداری، سیاسی و حقوقی، همکاری و تعاملات حقوق بشری در ساختار منطقه ای و نظام بین المللی حقوق بشر، مبادرت به ایجاد و تأسیس «نهاد ملی حقوق بشر» می نمایند. این نوشتار ابتدا از یک سو تحلیلی خواهد داشت به فرایند تأسیس نهاد ملی حقوق بشر در نظام بین المللی حقوق بشر و از سوی دیگر بایسته و الزامات قانونی تأسیس نهاد ملی حقوق بشر را در نظام حقوقی ایران بررسی خواهد نمود. در مطاوی نوشتار، امتناع و یا امکان تعامل نظام حقوق داخلی ایران با نظام بین المللی حقوق بشر نیز مورد بررسی قرار خواهد گرفت. هم چنین عناوین و سرفصل های؛ تعریف نهاد ملی حقوق بشر، انواع نهادهای ملی حقوق بشر، تاریخچه نهادهای ملی حقوق بشر از 1946 تا 1991، اصول پاریس (1991)، ارائه برخی نمونه ها و مثلاً وضعیت ایران از منظر اصول قانون اساسی مورد بررسی قرار گرفته و در پایان پیشنهادهایی برای ایجاد و تأسیس «نهاد ملی حقوق بشر» در ایران ارائه خواهد شد.
راهبرد جمهوری اسلامی ایران در دستیابی به قدرت برتر منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۶ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۴۴)
75 - 110
حوزههای تخصصی:
جمهوری اسلامی ایران با ترسیم چشم انداز بیست ساله (1404-1384ه .ش.)، هدف خود را کسب جایگاه اول منطقه در حوزه های مختلف قرار داده است. تبدیل شدن ایران به قدرت برتر منطقه ای با چالش های متعدد اقتصادی، سیاسی و امنیتی رو به رو است به نحوی که شناخت راهبرد مناسب جهت دست یابی به این هدف ضروری بوده و فقدان چنین راهبردی باعث هدر رفت منابع سیاسی و اقتصادی ایران خواهد گردید. در این پژوهش با به کارگیری نظریه مجموعه امنیتی منطقه ای و بررسی ویژگی های منطقه پیرامونی، مناسبات قدرت میان ایران و دیگر قدرت منطقه ای مدعی، تلاش شده است با استفاده از روش های کمی و کیفی و ابزارهای جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و هم چنین پرسش نامه که روایی آن با نظر خبرگان و پایایی آن با آلفای کرونباخ 0.9 تأیید گردید، و به کارگیری تکنیک SWOT به منظور تحلیل یافته های پژوهش، به این پرسش اساسی پاسخ داده شود که در رویکرد مجموعه امنیتی منطقه ای، بهترین راهبرد جمهوری اسلامی ایران در دست یابی به قدرت برتر منطقه ای کدام است. اولویت راهبردهای18گانه احصایی در این پژوهش نشان می دهد که دست یابی به این سطح از قدرت، ارتباط نزدیکی با حوزه اقتصادی دارد، به گونه ای که سه راهبرد نخست با نمره جذابیت بیشتر از 9 در این حوزه قرار می گیرند. بر این اساس راهبرد «دست یابی به قدرت برتر منطقه ای از طریق تقویت قفل شدگی اقتصادی به وسیله افزایش حجم مبادلات تجاری و فعال کردن نهادها و سازمان های اقتصادی منطقه ای » با نمره جذابیت 6/9 به عنوان راهبرد پیشنهادی پژوهش جهت دست یابی ایران به قدرت برتر منطقه ای پیشنهاد گردید.
نقش جمعیت در تولید قدرت ملی و ارتقاء اقتدار ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جمعیت به عنوان عاملی مؤثر در شکل دهی به قدرت کشورها به ویژه در ابعاد نظامی، سیاسی و اقتصادی مطرح است. به طوری که رشد جمعیت در یک جامعه و کشور به معنای قدرت بیشتر حاکمان به شمار می آید. از این رو معمولاً در مباحث نظری، مفهوم قدرت در ملی توانایی، قابلیت و ظرفیت یک کشور با یک ملت برای استفاده از منابع مادی و معنوی خودی با هدف اعمال اراده معنوی و تحصیل اهداف و منافع ملی تعریف می شود و از همین جاست که اهمیت عامل جمعیت در تولید قدرت ملی برجسته می شود لذا اگر این موضوع مورد بررسی و مطالعه قرار نگیرد، ممکن است در آِینده با کم توجهی به این عامل به اقتدار ملی لطمات زیادی وارد شود. هدف این تحقیق، بررسی نقش جمعیت در تولید قدرت ملی و ارتقاء اقتدار ملی می باشد به منظور انجام تحقیق حاضر از چند روش استفاده شده که عبارتند از: روش بررسی اسناد و مدارک علمی با رویکرد زمینه ای و روش تحلیل محتوی با هر دو رویکرد ژرفانگر و پهنانگر. تحقیق حاضر از نوع کاربردی بوده و جامعه آماری آن کتب و مقالاتی است که در خصوص سنجش قدرت ملی به رشته تحریر در آمده و برای اینکار فرمولی ارائه نموده اند. نتیجه این تحقیق نشان می دهد که در تمامی مدل های مورد مطالعه، جمعیت به عنوان یک عامل اصلی قدرت دیده شده و واجد بیشترین ضریب اهمیت در محاسبه قدرت ملی می باشد. که این عامل باعث رشد و ارتقاء اقتدار ملی در کشور می شود.
Justice from the Perspective of John Rawls and Allameh Tabatabaei
حوزههای تخصصی:
Justice has always been the most basic issue and the most important ideal of man since the beginning of civilization on earth, and for this reason, humans have tried to turn it into reality. Parallel to this importance, the thinkers of every age have tried to explain the limits and gaps and realize it. Because the lack of justice in the society causes the emergence of discrimination, oppression, corruption, and the lack of public consensus, and a society based on injustice and heterogeneity emerges. As a result, in order to pass from this society and move towards a healthy society where justice is based, idealistic thoughts are created to reach the desired society. This creates schools, movements and revolutions. This process shows the importance of the fact that in the process of the evolution of civilization, human beings have always had the concern of justice in front of them and it is not limited to a specific group or nation. People everywhere and at all times have the desire to achieve justice. In this article, while examining the origin of justice in the thoughts of John Rawls and Allameh Tabatabaei, this concept was compared from the perspective of two thinkers. Rawls from the contemporary West and Allameh Tabatabaei from contemporary Islam are among the most prominent philosophers and thinkers in the world who look at the concept of justice with different intellectual bases. But their theoretical output has similarities in the field of the concept of justice. In this article, using the hermeneutic recovery method, the challenges in the thoughts of Rawls and Allameh Tabatabaei in the field of justice were investigated.
A Comparative Study of Iran's Neighborhood Policy Discourse with the Ottomans and Russia
حوزههای تخصصی:
The importance of the historical study of the Russian and Ottoman neighborhood policy lies in the fact that, in addition to the importance of these two countries in geographical, social, cultural, political and economic dimensions, a large number of Iran's neighboring countries were somehow under the control of these two empires before independence. In this research, the historical process of Iran's relations with these two important neighboring countries has been studied using the descriptive method and discourse analysis of Lacla and Moufe with the approach of historical institutionalism. The results show that during the lifetime of the Ottoman Empire until the disintegration of this empire, coinciding with the Safavid to Qajar governments, we witness two neighboring discourses. The discourse of the first period, the discourse of structural divergence, later with the change of political, economic and social geography and the requirements of the world system, this discourse turns into the discourse of minimal convergence. The discourse of "structural divergence" was formed on the centrality of the neighborhood policy based on the tyranny of the kingdom. The discourse signs of structural divergence included geographical dominance, expansion of religious ideology, political divergence, economic divergence, and world trade. The minimal convergence discourse is based on the centrality of the political signifier based on the court's understanding of global realities. The semantic system of this discourse is based on the main signs of acknowledging the existence of the neighboring country, the unbalanced weight of different aspects of the relations between the two countries, and the continuation of divergence alongside convergence. However, in comparison, the central sign of the discourse of the neighborhood with Russia is tsarist imprudence and court tyranny, and the main signs are passivity against Russia's expansionism, "military weakness in exercising territorial sovereignty, weakness in attracting the Iranian peoples of Central Asia and the Caucasus, and giving in to disgraceful agreements." they give. With the formation of the Soviet Union and the beginning of a new discourse, Russian expansionism in Iran in its territorial form ended and the chapter of ideological confrontations between communism and capitalism began. The discourse of Iran's neighborhood policy with the Ottomans and Russia is like two pieces of a puzzle that are both complementary and effective on each other's growth. If Iran's neighborhood policy regarding Russia and Ottomans had the same importance for Iran's ruling body, it is possible that a different historical path would have been established for the region and Iran.