فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۸۱ تا ۱٬۱۰۰ مورد از کل ۷۹٬۱۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از آموزه های اسلامی، حفظ حجاب اجتماعی است. با این حال در جوامع اسلامی، مواردی را می توان دید که زنان مسلمان، نسبت به حفظ حجاب، پایبندی مناسبی ندارند. در سوی مقابل بنا بر ادله فراگیر برپایی فریضه امر به معروف و نهی از منکر، الزام آنها به حفظ حجاب، بایسته خواهد بود. اما این انگاره وجود دارد که اگر نهی شوندگان، نهی ناپذیر باشند، این فریضه واجب نخواهد بود. برای اثبات این انگاره به روایتی استناد شده که فرازی از آن چنین است: «إِذَا نُهُوا لَا یَنْتَهُونَ». این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و با بهره از منابع إسنادی در پی اعتبارسنجی انگاره پیش گفته است. استناد به روایت برای اثبات عدم لزوم نهی از منکر، به دو شکل متصور خواهد بود: فراگیر بودن تعلیل مندرج در روایت و ملازمه میان جواز نظر با عدم وجوب پوشش. اما این موارد برای اثبات مدعا ناتمام هستند. استظهار برگزیده از روایت برآمدهاز مؤلفه های ذیل است: شناخت موضوع محوری روایت، تبیین علل جواز نظر به زنان غیر مسلمان و انحصار حکم روایت به حوزه نهی از منکر فردی. دستاورد نوشتار این است که موضوع روایت، تنها منحصر به زنان غیر مسلمان بوده و حکم آن نیز با در نظر داشتن شرایطی مانند عدم تعمّد و جلوگیری از ایجاد حرج، تنها بر جواز نگاه به زنان غیر مسلمانان در جوامع غیر اسلامی رهنمون است و نمی توان از این روایت برای اثبات عدم وجوب نهی از منکر زنان بی حجاب در جامعه اسلامی بهره برد.
رهیافتی بر تأثیر عمل به شریعت در وصول به کمالات معنوی با تأکید بر اندیشه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دین پژوهی و کارآمدی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۳)
35 - 53
حوزههای تخصصی:
از دیدگاه علامه طباطبایی میان «انسان»، «فطرت»، «تکوین»، «کمال» و «شریعت» هماهنگی برقرار است و از آنجا که شریعت «دارای حقایق باطنی» و «منطبق بر ساختار فطرت و تکوین» است، کمالات معنوی انسان هم به چنین امری وابسته است. به گونه ای که تنها شریعت است که می تواند انسان را در همه ابعاد، به توسعه وجودی و حقیقی برساند. اعتبارات شریعت مسبوق به مبادی «هستی شناختی» و ملحوق به نتیجه عینی و حقیقی است. این اعتبارات بر اساس معیارهای عقلی و شرعی سامان یافته و دارای آثار وجودی است و میزان بهره مندی انسان از کمالات معنوی، به تناسب کیفیت عمل به مناسک شریعت، متفاوت است. به دلیل ارتباط حقیقی که بین ظاهر شریعت با متن تکوین برقرار است، اتحادی وجودی میان این دو محقق است و هویت تکامل پذیر انسان، از طریق «تکرار در عمل به شریعت»، به تدریج ملکاتی راسخ در نفس خود پدید می آورد، این ملکات، مبداء صورت های نفسانی برای انسان می گردند و فعلیت اخیر او را می سازند و چون عمل شرعی منطبق و سازگار با متن واقعیت است، انسان را به «سعادت» و «کمال» خویش نائل می کند. در این نوشتار به روش تحلیلی سعی نموده ایم، با بررسی همه آثار علامه، توصیفی صحیح و جامع از نگاه او نسبت به عمل به شریعت و نقش آن در مقامات معنوی انسان بدست آوریم.
رابطه ایمان و اختیار از نگاه علامه طباطبایی و پل تیلیخ(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
رابطه ایمان و اختیار انسان، همواره در جوامع غربی و شرقی مورد بحث بوده است. در این پژوهش، به رابطه ایمان و اختیار و مقایسه دیدگاه های علامه طباطبایی و پل تیلیخ پرداخته شده است. علامه طباطبایی، در عین قائل شدن اختیار در کسب ایمان، آن را مرتبه ای قلبی و رتبه بعد از شناخت اولیه دین و مقدمه عمل و اطاعت می دانند در حالیکه پل تیلیخ ایمان را غایت قصوا یا دلبستگی نهایی تعریف کرده و آن را حاصل عمل همه وجود آدمی همچون عقل و اراده و احساس، دانسته و مرحله اول ایمان که یافتن متعلق ایمان است را امری اختیاری و مرحله تسلیم و دلبستگی به آن را امری غیر ارادی دانسته است.علامه طباطبایی در مباحث مفصل پیرامون ایمان و نقش اختیار انسان در نیل به ایمان را تبیین نموده اند. در تفکر اسلامی، علامه طباطبایی، حقیقت ایمان را تصدیقی قلبی می داند که شدت و ضعف پذیر است و مومن امنیت و اطمینانی کسب می کند که هرگز در اعتقاد خودش دچار تردید نمی گردد و ایمان را امری اختیاری می دانند.پل تیلیخ فیلسوف و الهی دان پروتستان نیز، در کتاب های خود از جمله، پویائی ایمان و الهیات سیستماتیک، به بحث پیرامون عقل و ایمان و اختیار با آن پرداخته است. ایمان از دیدگاه تیلیخ نه علم به حقیقتی است، نه علم به گزاره ای است و نه اختیار عقیده ای است.
ترکیب ابواب ثلاثی مزید همراه با حروف جرّ و تأثیر آن در ترجمه های خطبه های نهج البلاغه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳شماره ۲۱
335 - 354
حوزههای تخصصی:
بهره مندی از مفاهیم متعالی و پیام های معنوی کلام بزرگان دین، مستلزم ارائه برگردانی دقیق و مطابق جدیدترین معیارهای علم ترجمه است. که این مهم در باب نهج البلاغه و گسترش فرهنگ علوی و انتقال آموزه های آن را بر دوش دارد. نهج البلاغه به عنوان شاهکار نثر ادبی عبارات را به دقیق ترین وجه در قالب قواعد عربی تجزیه نموده است. بررسی حروف جرّ به عنوان جزئی ترین قسمت نحوی زبان عربی، که استقلالش در کنار کلمات دیگر حفظ می شود، شبکه ارتباطی ظریفی را در این کلام بی بدیل به نمایش می گذارد. پژوهش حاضر در تلاش است تا با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از معاجم مختلف لغوی و شروح نهج البلاغه و ذکر ترکیب ابواب ثلاثی مزید همراه با گونه های مختلف حروف جرّ، لزوم تدبّر بر کارکرد زبانی- معنایی این حروف را دوچندان سازد. براین اساس، داد ه های مربوط به پنج مورد از عباراتی که دربردارنده ترکیب ابواب ثلاثی مزید همراه با حروف جرّ از کل خطبه های نهج البلاغه انتخاب و در پنج برگردان به فارسی نهج البلاغه از فیض الاسلام، انصاری ، شهیدی، زمانی و دشتی موردبررسی و نقد قرار گرفت. گزارش آماری عملکرد مترجمان در نمونه های موردبررسی نشان داد که ترجمه فیض الاسلام و انصاری کمترین و ترجمه دشتی و شهیدی بیشترین تعداد لغزش را داشته اند.
معناشناسی حالات اخروی صالحان و گنهکاران در نیمه نخست قرآن کریم براساس نظریه تلفیق مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه علم معناشناسی از جمله علومی است که در پژوهش های قرآنی کاربرد فراوانی دارد. معناشناسی شناختی به عنوان شاخه ای از علم معناشناسی است که ارتباط بین صورت و معنا را ارتباطی محکم می داند که هیچکدام مستقل از دیگری نیست. نظریه تلفیق مفهومی(1993: فوکونیه و ترنر (نیز با این رویکرد مورد توجه بسیاری از زبان شناسان شناختی است و در مسائل مختلف زبان شناسی توانسته راهگشای بسیاری از ساخت های زبانیِ دارایِ معنای مجازی و بیان کننده معنای دقیق و جامعی -از آنها باشد. موضوع حالات صالحان و گنهکاران از جمله موضوعات قرآنی است که با تعابیر مختلفی بدان پرداخته شده است. برای درک وفهم دقیق این موضوع، نظریه تلفیق مفهومی ابزاری دقیق و رهگشاست. تلفیق های ساخته شده از لحاظ ساختار به دو نوع تلفیق ساده و چندگانه و از لحاظ شبکه یک پارچه سازی به چهار نوع؛ تلفیق های بسیط، آینه ای، تک منظر و دومنظر تقسیم می شوند که در این پژوهش توصیفی – تحلیلی، ابتدا ساختار آنها بررسی و سپس از لحاظ شبکه ای نوع هر کدام تعیین شده است. نتیجه حاکی از این است که اغلب نمونه های قرآنی در این پژوهش دارای ساختاری ساده هستند. از نظر شبکه های یکپارچه سازی نیز تعداد تلفیق های دومنظر بیشتر از مابقی است و این خود دالّ بر تازگی و میزان پیچیدگی در نمونه های بررسی شده می باشد.
توصیف رجالی اسناد زیارت عاشورا با تلفیقی از دو رویکرد وثوق راوی و وثوق صدور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سفینه سال ۲۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۲ «ویژه پژوهش های حدیثی»
11 - 27
حوزههای تخصصی:
زیارت عاشورا به خاطر جایگاه مهمی که در اظهار محبت و دلداگی شیعیان به اهل بیت (ع) و تبرّی از دشمنان آنان دارد در طول تاریخ، مورد توجه پیروان این مکتب بوده است. بحث های تبیینی و معرفتی درباره محتوای آن و بحث های سندی درباره اسناد آن همواره مطرح بوده است. در این مقاله، اسناد زیارت، با تلفیقی از هر دو رویکرد «وثوق راوی» و «وثوق صدور» با روش توصیفی و تحلیلی برسی میشود؛ یعنی با تلفیقی از هر دو مبنا، شخصیت راویان تحلیل شده و برخی اشکالات به اسناد زیارت نقد شده است. در نهایت بنابر رویکرد وثوق راوی، صحت و وثاقت سندهای اول، دوم، سوم وپنجم زیارت عاشورا به اثبات می رسد؛ اما طبق این رویکرد نمی شود وثاقت سند چهارم را اثبات کرد؛ ولی بنا بر رویکرد وثوق صدور، صحت و وثاقت همه اسناد پنجگانه زیارت عاشورا به اثبات میرسد.
The Truth and Scope of al-ʿIlm al-Ḥuḍūrī (Knowledge by Presence) in the Thought of ʿAllāma Ṭabāṭabāʾī and Some Prominent Western Philosophers(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
pure life, Volume ۱۱, Issue ۳۹, Summer ۲۰۲۴
55 - 68
حوزههای تخصصی:
SUBJECT & OBJECTIVES: The truth and significance of knowledge are indisputable, as they represent one of the most critical metaphysical questions. This is why numerous philosophers globally have engaged in discussions on the topic. A prominent contemporary philosopher, ʿAllāma Ṭabāṭabāʾī, has extensively examined knowledge, its classifications, truth, scope, and the associated issues. This paper concentrates on one specific category of knowledge, namely al-ʿIlm al-Ḥuḍūrī (knowledge by presence), as articulated by ʿAllāma Ṭabāṭabāʾī and various Western philosophers.METHOD & FINDING: This article presents a comparative analysis of the concept of knowledge by presence, focusing on the perspectives of ʿAllāma Ṭabāṭabāʾī and various European philosophers. The research methodology employed in this study is a descriptive-analytical approach.CONCLUSION: The issue of knowledge by presence and its significance for ʿAllāma Ṭabāṭabāʾī and René Descartes is a definite and obvious matter. Baruch Spinoza is a philosopher who adeptly employed mathematical and geometric methods to articulate philosophical concepts with remarkable clarity and precision. The eminent German philosopher Immanuel Kant regarded the issue of knowledge as the central theme of his philosophical inquiry. From Heidegger's perspective, the inquiry into the provability of an external world is devoid of meaning
نگاهی گذرا به کتاب «پرستشگاه های ادیان آسمانی در قرآن و حدیث»
حوزههای تخصصی:
پرستشگاه ها اماکن مقدّس مذهبی و محلّ اجتماع پیروان ادیان هستند. بخش بزرگی از آنچه به امور دینیِ فردی و اجتماعی شخص و اعتقادات و مناسک مذهبی ارتباط پیدا می-کند با این اماکن پیوند خورده است. همچنین بسیاری از پرستشگاه ها مراکز علم و فرهنگ، پایگاه سیاسی و نظامی، محل تبلیغ و اموری از این قبیل نیز بوده اند. در قرآن کریم، با تعابیر گوناگون از پرستشگاه های ادیان اسلام، مسیحیت و یهودیت سخن به میان آمده که گاهی مقصود، پرستشگاه به طور عموم است و احکام و خصوصیات آن، همه ادیان مذکور را شامل می شود، مانند واژه «بیت» و «محراب»؛ گاهی نیز از اماکن مذهبی و معابد هر یک از این ادیان با عناوین خاصّی نظیر بیَع، صومعه، صلوات و مساجد نام برده شده است. روایات اهل بیت علیهم السلام در موضوع پرستشگاه، اغلب در جهت تبیین آیات مرتبط با این موضوع، به ویژه درباره مساجد اسلامی و آداب و احکام آن است. اثر پیشِ رو در اصل، پایان نامه نگارنده در دانشگاه علامه طباطبایی بود و سپس از سوی نشر جهاد دانشگاهی به شکل کتاب، چاپ شد. در نگاشته حاضر، چکیده و گزارشی از این کتاب ارائه می شود. در این کتاب با بهره گیری از قرآن و روایات اهل بیت علیهم السلام و با نگاه تطبیقی به عهد قدیم و جدید، نظر مهم ترین و اصلی ترین منبع و مرجع استنباط احکام الهی یعنی قرآن و حدیث را در موضوع پرستشگاه های ادیان، مورد بررسی و تحلیل قرار می دهد. در این پژوهش ضمن واژه شناسی و مفهوم شناسی مصطلاحات مرتبط، به توصیف پرستشگاه پرداخته و در ذیل برخی از مباحث، دیدگاه های دیگران مطرح کرده است. بررسی های این تحقیق نشان می دهد که قرآن کریم، با یادکرد مثبت از پرستشگاه های ادیان ابراهیمی، هرگونه تعرّض به این اماکن و ممانعت از آن را منع می کند. همچنین ساختن مسجد بر مزار بزرگان دین و انبیای الهی و عبادت و نمازخواندن در جوار مزار ایشان، امری پسندیده به شمار رفته و در طول تاریخ اسلام، این نوع از احترام و بزرگداشت بزرگان و شخصیت های دینی و مذهبی از شعائر الهی به حساب آمده است.
تبارشناسی، اعتبارسنجی و مبنایابی روایت ترتیب نزول جابر بن زید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۰
107 - 138
حوزههای تخصصی:
فهرست ترتیب نزول جابر بن زید یکی از فهرست های روایی مطرح در تاریخ گذاری قرآن است. غالب قرآن پژوهان برای گزارش یا استفاده از این ترتیب، فقط به الاتقان سیوطی مراجعه می کنند و از سایر منابع و تحریرهای این روایت غافل اند، حال آن که این روایت در منابع کهن تری چون البیان فی عد آی القرآن ابوعمرو دانی، از طریقی دیگر و با متنی کامل تر نقل شده است. علاوه بر این، در نسخ مختلف مخطوط و مطبوع الاتقان، در ثبت فهرست جابر سهو و جاافتادگی رخ داده است. اکتفا و اعتماد به یک نسخیه چاپی از الاتقان باعث شده است که این گونه خطاها در کتب و مقالات معاصر بازنشر شود و تصور گردد این فهرست فاقد برخی سور مانند نور، حجرات و عادیات است. همچنین فهرست جابر در الاتقان دارای سوریه حمد است و برخی قرآن پژوهان از این روایت برای تاریخ گذاری سوریه حمد استفاده می کنند. بررسی تحریرهای مختلف روایت جابر در سایر منابع نشان می دهد که جای گذاری سوریه حمد در این فهرست ممکن است حاصل اجتهاد راویان بعدی باشد. این مقاله با جست وجو در نُسخ کهن ترین منابع موجود، ضمن معرفی منابع روایت جابر بن زید، با تبارشناسی و مقایسیه فهرست های روایی، به دنبال کشف ماهیت، اعتبار و مبنای این فهرست است. بررسی ها نشان می دهد بعضی از اختلافات جزئی در فهرست جابر نسبت به سایر فهرست های روایی می تواند ناشی از اشتباه در نقل یا کتابت باشد، اما پاره ای اختلافات مانند جای گذاری سوریه مائده در شمار اولین سور مدنی و حذف و اضافیه سوریه حمد، با خطای سهوی قابل توجیه نیست. این نوع از اختلافات فقط می تواند ناشی از اجتهاد و تغییر عمدی در فهرست پایه به دلیل ترجیح دیگر اقوال باشد.
بازخوانی تفسیر آییه 82 و 83 سوریه نساء بر اساس خوانش عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۰
185 - 204
حوزههای تخصصی:
خوانش عرفانی از آیات قرآن بر اساس قواعد و مبانی متقن تفسیری و بهره گیری از اصول تدبر صحیح، امری ممکن و البته ضروری است، زیرا می تواند به کشف و استخراج مفاهیم جدیدی از قرآن بینجامد. این مهم در بسیاری از تفاسیر عرفانی، عملی شده است، اما مفسران در این تفاسیر، غالباً به تبیین کیفیت فهم جدیدشان از آیه نمی پردازند. ازاین رو به مقوله هایی همچون ناهماهنگى در تفسیر و تأویل آیات قرآنى ، تکییه صرف بر تداعی معانی، برداشت های ذوقی و گونه ای بی مبنایی، متهم می شوند، حال آن که تبیین دلایل آنان می تواند مقبولیت سخنانشان را به دنبال داشته باشد. آیات 82 و 83 سوریه نساء از آیاتی اند که بر اساس تفسیر ظاهریشان ناظر به مباحث حکومتی اند، اما از طریق بررسی سیاق داخلی و خارجی آن ها، به ویژه نظر به آییه قبل، می توانند مفاهیم جدیدی را بازگو نمایند. این مقاله می کوشد با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی، دلایل و قراین تفسیر عرفانی از این آیات را تبیین کند و در حقیقت، به لایه های معنایی آن ها راه یابد. بنابر این نگاه، این آیات به روشنی از علم اهل استنباط نسبت به باطن قرآن، لزوم عرضیه دریافت های آنان به معصوم(ع) و عدم اختلاف میان یافته های حقیقی عارفان حکایت دارد و می تواند بیانگر یکی از برترین مقامات سلوک عارفان، یعنی «کتمان» باشد.
تحلیل انتقادی از باورمندی به نحوست و شومی با رویکرد عقلی و نقلی
حوزههای تخصصی:
باور به وجود نحسی و شومی در پدیده های پیرامونی، همواره واکنش انسان را برای توجیه و مقابله با آن به دنبال داشته است. گاهی انسان برای توجیه شومی، تا مرز جبرگرایی نیز پیش می رود. هرچند قرآن کریم و معصومان^ ضمن تاکید بر اختیارمندی انسان، برخی راهکارهای عملی جهت به آرامش رسیدن وی و دور ساختن نحوست های واقعی و مقابله با نحسی های خیالی را ارائه کرده اند، امّا کنکاش در ادلّه عقلی و نقلی گویای آن است که تبیین عقلی و هستی شناسانه برای نحوست و عوامل مؤثر بر ایجاد آن، ممکن به نظر نمی رسد. در نوشتار پیش رو بر اساس روش توصیفی- تحلیلی و با نگاه به آیات قرآن و احادیث معصومان^، پس از مفهوم شناسی نحوست و شومی، تلاش می شود تا جایگاه این مفاهیم در هندسه نظام هستی مشخّص گردد. همچنین، رویکرد آیات قرآن و احادیث معصومان^ در زمینه معرّفی عوامل و زمینه های رایج و مرتبط با نحوست و شومی مانند سعد و نحس روزها و هنگامه ها، چشم زخم، فال زدن و طیره مورد بررسی قرار گرفته است. راه کارهای منطقی و صحیح برای مواجهه با این باور در احادیث معصومان^ نیز بیان شده اند.
بازشناسی شخصیت حفصه از دوران رسول خدا(ص) تا وفات او با تأکید بر منابع فریقین
حوزههای تخصصی:
تاریخ اسلام مملو از شخصیت های برجسته ای است که گفتار و کردارشان تأثیرات ژرف و مثبت یا منفی بر تحولات و جریان های مختلف داشته اند. یکی از این شخصیت ها حفصه بنت عمر بن خطاب بود، که در دوران زندگی پیامبر اسلام(ص) و پس از وفات ایشان نقشی مهم و مؤثر در تاریخ اسلام ایفا کرد. این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی به بررسی جنبه های مختلف زندگی حفصه و شخصیت او در دوره های متفاوت تا زمان وفاتش با تکیه بر منابع فریقین می پردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد براساس گزارشات منابع فریقین حفصه در ایام حیات پیامبر(ص) و پس از وفات ایشان تا سال ۴۱ هجری، به عنوان شخصیتی تأثیرگذار - اما عمدتاً منفی - در مناسبات و رخدادهای صدر اسلام نقش آفرینی کرده و گزارش هایی از گفتار و رفتار ناپسند نسبت به رسول خدا(ص) و حضرت علی(ص) داشته است.
گونه شناسی تطبیقی منقولات أمّ سلمه در منابع فریقین
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین موضوعاتی که در صدر اسلام و دوران پس از آن، از جایگاه ویژه ای برخوردار بود، موضوع نقل حدیث و روایتگری است؛ به طوری که مقام یک راوی حدیث از هزار عابد بالاتر دانسته می شود. اهمیّت گونه شناسیِ تطبیقیِ منقولاتِ رواییِ أمّ سلمه در منابع فریقین، به دلیل جایگاه او به عنوان همسر پیامبر گرامی اسلام(ص) و یکی از صحابه مهم ایشان که در میان مردم از شأن خاصی برخوردار بود، برجسته است. بدین جهت، پژوهش حاضر با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی و منابع کتابخانه ای گسترده از شیعه و اهل سنّت، به دنبال ارائه گونه شناسیِ تطبیقیِ موضوعاتِ رواییِ أمّ سلمه در منابع فریقین می باشد. نتایج این پژوهش نشان می دهد برخی از روایات او به طور انحصاری در منابع اهل سنّت، برخی دیگر در منابع شیعه و برخی دیگر مشترک میان منابع این دو مذهب دیده می شوند. روایات انحصاری بیشتر در موضوعات کلامی مطرح شده اند، درحالی که روایات مشترک شامل موضوعات کلامی، فقهی، اخلاقی-تربیتی و تفسیری هستند.
How Is Religious Intellectualism Understood in Iran?
منبع:
Theosophia Islamica, Vol ۴,No ۱, Issue ۷, (۲۰۲۴)
7 - 42
حوزههای تخصصی:
Religious intellectualism is a term used to refer to a group of influential thinkers in contemporary Iran. Given the diversity and dispersion of their thoughts, as well as the way they combine local and regional elements with certain global aspects, it is essential to present a general and relatively comprehensive picture of this approach. However, the eclectic nature of these thinkers makes this task challenging. This article, written primarily with the aim of introducing religious intellectualism to a non-Iranian audience, first provides a definition, general characteristics, and prominent figures in this field (Abdolkarim Soroush, Mohammad Mojtahed Shabestari, and Mostafa Malekian). It then outlines the most important issues they address and their specific approaches to those issues (such as capital punishment, human rights, abortion, and homosexuality). The challenges arising from the confrontation between these ideas and traditional ones are also briefly discussed.
رابطه مجالس روضه زنانه و رفتارهای سیاسی - اجتماعی زنان تهرانی در دوره قاجار(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
معرفت فرهنگی اجتماعی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
131 - 151
حوزههای تخصصی:
در دوره قاجار در اوج غیر سیاسی بودن جوامع شرقی، رفتارهای اعتراض جمعی بر علیه حکومت یا استعمار از زنان تهرانی در گزارش های تاریخی متعدد ثبت شده که نیازمند تحلیل است. نوشتار حاضر با روش «اسنادی و تحلیل تاریخی» درصدد بررسی این نوع رفتارهای زنان تهرانی برآمده و با توجه تحلیل هایی که در این خصوص ارائه شده و با توجه به مطالعات جامعه شناسی تاریخی ایران معاصر، به این نتیجه رسیده که تمام تحلیل های موجود ناقص است و توان تبیین این پدیده را ندارد و در عوض، مجالس روضه زنانه با ارائه الگو و گروه مرجع مناسب، ارائه انسجام اجتماعی و آگاهی بخشی می تواند بیشترین نقش را در حرکت های مترقیانه زنان تهران داشته باشد.
زمینه های اخلاقی تربیتی پیاده روی اربعین با تأکید بر خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۱۶
73 - 81
حوزههای تخصصی:
زیارت امام حسین(ع)، زیارت امام(ع) به شکل پیاده و زیارت امام(ع) در اربعین هر سه در روایات دینی موضوعیت داشته و مورد تأکید هستند. مراسم اربعین که چند سالی است در ایران و دیگر کشورهای جهان رونق گرفته، محصول توجه به مضامین این احادیث و تعمق و تأمل در آنهاست. با توجه به ویژگی های مختلف این مراسم که با نظر به واقع و مشاهده تجربی به دست می آید می توان زمینه های مختلف این پیاده روی را به گفت وگو نشست. مقاله حاضر می خواهد با تبیین ویژگی های عمده این مراسم، اعم از ویژگی های فردی و اجتماعی همچون آموزش عملی، تجربه معنوی، هدفمندی، سبکبالی، دشواری سفر، کار تشکیلاتی، پذیرایی و مهمان نوازی، حضور همه اقشار مردم و نظایر آن، زمینه های اخلاقی تربیتی مراسم اربعین را با محوریت بحث خانواده که رسالت اصلی این نوشتار است، از قلب آن ویژگی ها استنباط نماید و به تبیین پیوند میان این دو بپردازد. بی شک هر کدام از آن ویژگی ها می تو اند به طور مستقل، زمینه های تربیتی متعددی را به ویژه در خانواده هموار نماید که رشد و اعتلای فردی، خانوادگی و اجتماعی در گرو همین بسترسازی ها محقق خواهد شد و زمینه را برای ایجاد مدینه فاضله آخر الزمانی فراهم می نماید. الگوپذیری، آرامش روحی، انس با ارزش ها، تحول و خودسازی، تقویت اعتقادات، خدمت به دیگران، محبت، احساس مسئولیت، تحمل دیگران، کم شدن تعلقات، شور و نشاط و آمادگی در لحظه، بالا رفتن آستانه تحمل، تجربه صبر و رضا، آموزش سبک زندگی اسلامی در سخاوت، انفاق، ایثار، آداب مهمان و میزبان، همدلی و همگرایی، وحدت و نوع دوستی و... از آن جمله است.
بررسی و نقد ترجمه جمله های مؤکّد با نون تأکید در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترجمه قرآن ، به علّت داشتن ظرایف و دقایق بلاغی و نحوی از حساسیّت بالایی بر خوردار است و معمولاً به عنوان یکی از دشوارترین انواع ترجمه به شمار می رود . ازجمله این ظرافت های بلاغی ، تأکید با نون است که همواره در قالب یک ساختار نحوی ، جهت تأکید مضمون فعل یا جمله می آید و در هر ساختار و اسلوبی بر معنایی خاص دلالت دارد ؛ پرواضح است که مترجم با شناخت چنین پدیده زبانی ، بخشی از چالش های ترجمه قرآن را پشت سر گذاشته و در انتقال معنای دقیق آن – با رعایت اصول بلاغی– دچار لغزش نمی شود . لذا در این جستار به منظور شناخت کارکرد معنایی نون تأکید در قرآن کریم و با روش توصیفی– تحلیلی و رویکرد مقابله ای ، فر آیند ترجمه «نون تأکید» در چهار ترجمه فارسی آقایان الهی قمشه ای، فولادوند ، انصاریان و مکارم شیرازی از سوره اعراف موردنقد و بررسی قرار گرفته است . بر آیند پژوهش نشان داد که در مقوله معادل یابی برای نون تأکید از جهت تعدّد در یک آیه و برخی ظرافت های نحوی ، پیچیدگی هایی وجود دارد که عدم دقّت نظر در آن ترجمه را دچار نارسایی کرده است . مناسب ترین معادل معنایی نون تأکید ثقیله در جمله های مثبت ، قید تأکید «قطعاً» و در جمله های منفی قید «هرگز» است و در میان مترجمان، انصاریان نسبت به سه مترجم دیگر موفق تر عمل کرده است .
بررسی همدلانه تاریخ عیسی مسیح (ع) در عهد جدید و روایات شیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن، فرهنگ و تمدن سال ۵ بهار ۱۴۰۳شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
134 - 167
حوزههای تخصصی:
با اندک مراجعه ای به آثار عیسی پژوهان مسیحی و مسلمان روشن می گردد غالباً سعی دارند تا با اختیار رویکردی مدافعه جویانه و جدلی، قرائت خویشتن را از مسیحیت، مستند و دیگر خوانش ها را نامعتبر و مردود اعلان کنند. دور از انتظار است که خروجی اینگونه پژوهش ها به اتحاد و همدلی پیروان ادیان ابراهیمی بینجامد؛ ضرورتی که همگان لزوم پیگیری آن را در راستای برقراری صلح جهانی، فهم و اذعان می کنند. بر همین اساس، مقاله پیشِ رو کوشیده است با استفاده از ابزار گردآوری اسنادی کتابخانه ای و روش تطبیقی تحلیلی، ضمن گونه شناسی اخبار عیسی (ع) در عهد جدید و روایات شیعی و تعیین موضع اصلی بحث، گزارش های ناسازگارنمای این دو منبع مقدس را با اختیار رویکردی همدلانه، همسو و سازگار کند. به نظر می رسد استفاده از سایر داده های معتبر در اسلام و مسیحیت، توجه به علم لغت و تأمل در ترجمه متون، التفات به فضای صدور گزاره ها و در مقام بیان بودن متکلم و نیز جمع تبرّعی و بهره گیری ابزاری از آن، جملگی راهکارهایی به شمار می رود که می تواند در قلمرو اخبار ناسازگارنما گره گشایی کند. پژوهش حاضر در ادامه تلاش کرده است تا به عنوان مرکزی عیسی (ع) در عهد جدید و قرآن و روایات شیعی دست یابد و سپس دلیل احتمالی آن را تبیین کند. یافته ها نشان می دهد وی در عهد جدید دارای عنوان خاصی نیست، ولی «ابن مریم» عنوان اصلی او در قرآن و «روح الله» عنوان مرکزی اش در روایات شیعی است. این واژگان احتمالاً با اندیشه بنیادین «توحید» در اسلام و آموزه «حکومت آخرالزمانی» در تشیع بی ارتباط نیست.
چهارچوب نظری باستان شناسی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زیربنای چهارچوب نظری باستان شناسی که عمدتاً از سایر رشته های علمی وام گرفته شده است، تاریخچه نسبتاً کوتاهی در باستان شناسی دارد. با وجود این، جامعه باستان شناسی ایران از یک دوره کوتاه قبل از انقلاب اسلامی و با یک وقفه کوتاه پس از آن، تحولات در زمینه چهارچوب های نظری در باستان شناسی را پذیرفته است. هرچند این پذیرش بدون مشکل نبوده، عمدتاً ناشی از ناآشنایی با مطالعات موردی مرتبط با این چهارچوب های نظری است. انطباق چهارچوب های نظری که در بافت جوامع آمریکای باستان آزمایش شده، با چشم انداز تحقیقاتی ایران، تلاشی پیچیده و دشوار است. این مقاله به بررسی کلی چهارچوب های نظری باستان شناسی از منظر قرآن کریم می پردازد. پرداختن به آیات مرتبط با این موضوع از حوصله این نوشتار خارج است، اما نویسنده می کوشد نمونه های خاصی از آیات قرآن را ارائه دهد. چهارچوب های نظری مطرح در باستان شناسی تاریخ- فرهنگی، باستان شناسی فرایند محوری و باستان شناسی پسافرایندمحوری که همگی منشأ غربی دارد، در آیات خاصی از قرآن کریم طنین روشنی پیدا می کند. درواقع، برخی از آیات قرآن به عنوان بازتاب جامعی از چهارچوب های نظری باستان شناسی در این سه محور عمل می کند. هدف این مقاله برجسته کردن ظرفیت قرآن کریم به عنوان منبع راهنمای چهارچوب نظری برای باستان شناسی به ویژه در زمینه میراث ایرانی است. با استفاده از بینش قرآن، باستان شناسان می توانند درک عمیق تری از گذشته به دست آورند و تفاسیر دقیق تری از داده های باستان شناسی ارائه دهند.
Critical Review of Purposefulness of Divine Actions from the Point of View of Rene Descartes, Relying on Islamic Sources(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The purposefulness of divine actions is an important religious issue among thinkers. Belief in God's knowledge, wisdom, power, and justice requires the purposefulness of God's actions. This research is based on Rene Descartes' view on the answer to the question of determining the purposefulness of divine actions, which has been carried out through a descriptive-analytical method. In findings chapter, it explains Descartes' point of view in two areas of “the principle of the purposefulness of divine actions and the possibility of knowing the goals of divine actions. While confirming the first area of his view, in the second area and based on extra-religious evidence (reason) and internal religious foundations (Qur'an and hadiths), the raised misconception has been criticized and investigated. The result of the research shows that despite believing in the purposefulness of divine actions, Descartes considers it impossible to access and know the ultimate cause in divine actions due to human limitations, while in criticizing and confronting this matter and based on external evidence and teachings in the Qur’an and religion, divine actions not only have purpose, but also their recognition is possible and it has been acknowledged in various cases.