فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۱۰۱ تا ۷٬۱۲۰ مورد از کل ۷۶٬۰۳۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله، ارائهٔ یک تحلیل ساختاریافته و منظومه وار از نظریات پراکندهٔ استاد مطهری دربارهٔ «هستی شناسی اجتماعی» است. هستی شناسی اجتماعی (بحث فلسفی در قلمرو مبادی و مبانی هستی شناختی علم اجتماعی)، یکی از موضوعات عمدهٔ فلسفهٔ علم اجتماعی است. به این ترتیب، پرسش اصلی مقالهٔ پیش رو این است که آیت الله مطهری چه پاسخ هایی به مسائل هستی شناختی «فلسفهٔ علم اجتماعی» داده است؟ از میان مباحث مربوط به بحث هستی شناسی اجتماعی، چهار مقولهٔ بنیادی مطالعه شده است: «انسان شناسی اجتماعی»؛ «هویت پژوهی فلسفی جامعه»؛ و «علیّت در جهان اجتماعی» و «مضمون دگرگونی های اجتماعی». در بخش انسان شناسی اجتماعی مشخص شده باورمندی به گونه ای خاص از معانی ذهنی در کنشگران اجتماعی و هویت مندی پیشااجتماعی، تأثیر عمیقی بر تبیین اجتماعی می نهد. در بخش دوم مقاله، ثابت شده که علامه مطهری برای جامعه، «وجود حقیقی» قائل است؛ اما در عین حال، فرد را مستحیل در جامعه نمی انگارد و برای فرد، «استقلال نسبی» از ساختارهای اجتماعی را می پذیرد. در بخش «علیّت در جهان اجتماعی» گفته می شود که از نظر آیت الله، در جهان اجتماعی، رابطهٔ علیت وجود دارد، اما علل، محدود به علل مادّی نیست؛ بلکه «علل معنوی و غیرمادّی» نیز در تحولات اجتماعی، مدخلیت دارند. در بخش پایانی نیز آمده است که آیت الله شهید، برای پاره ای از «دگرگونی های اجتماعی»، هویتی از نوع نزاع حق و باطل قائل شده است.
تحلیل صد منزل عرفانی بر مبنای لایه های بطونی انسان، در اندیشة ملاّعبدالرزاق کاشانی
حوزههای تخصصی:
عارفان الهی با استمداد از متون دینی و بر اساس کشف و شهودِ خود، انسان را حقیقتی گسترده و فیضی منبسط یافته اند که در کمالات، موجودِ بی نهایتی است که هیچ حدّی ندارد. انسان طُرفِه معجونی است که سِرّ او از عالم اله، روحش از عالم مجرّدات، و بدنش از عالم ماده است و با گذر از عوالم درونی و رسیدن به مغزای حقیقتِ خود، نهایت قربِ به حق تعالی را احساس می کند. بر اساس بطون هفت گانة متون دینی و نیز بطون عالم وجود، که در لسان شریعت آمده و تطابق آنها با نسخة انسانی، بطون هفت گانه ای را در انسان در نظر گرفته و به عنوان «بطون سبعة انسانی» قلمداد کرده اند. این لایه های باطنی را به ترتیب «نفس»، «قلب»، «عقل»، «روح»، «سرّ»، «خفیّ» و «اخفی»، خوانده اند.
ملاعبدالرزاق کاشانی مراحل سه گانة اصلی در وجود انسان را به نام های «نفس»، «قلب» و «روح» می نامد و با گسترش این نشئات، هفت بطن و سپس ده بطن ذکر می کند و با دست مایة قاعدة «بطون سبعة انسانی»، به تحلیل و بیان چینش منطقی منازل یکصدگانة عنوان شده توسط خواجه عبدالله انصاری می پردازد.
بررسی فقهی و راهکارهای کاهش مهریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله حقوق زن بر مرد پرداخت مهریه است. به مهری که در حین عقد با توافق زوجین تعیین می شود، مهرالمسمی می گویند که سقف محدودی ندارد و زوجین می توانند هر مقدار که بخواهند مهر قرار دهند و از جهت حداقل هر چیزی که عنوان مال بر آن اطلاق شود و قابل تملک باشد، می تواند مهریه قرار گیرد. روایات زیادی در باب استحباب مهریه کم وارد شده و سفارش شده است که از مهرالسنه (پانصد درهم یا پنجاه دینار) تجاوز نشود. متأسفانه، با همه این سفارش ها، امروزه شاهد افزایش بی رویه مهریه ها هستیم که آثار زیانبار و نامناسبی را برای خانواده ها به بار آورده است. بر همین اساس تلاش هایی در جهت واقعی کردن میزان مهریه صورت می گیرد و هر یک از کارشناسان بنا بر تخصص خود راهکارهایی را جهت کاهش میزان مهریه ذکر می کنند. در مقاله حاضر، پس از بررسی و نقد دیدگاه های مزبور، نظریه نگارنده که احراز توان مرد در پرداخت مهریه (بالفعل یا بالقوه) است، همراه با مستندات و راهکار اجرایی مطرح می گردد.
«امنیت»؛ ابعاد و سازوکارهای تامین آن در روایات(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار، موضوع امنیت بر اساس شواهد روایی و از منظرهای معنوی، فردی و اجتماعی، سیاسی و نظامی، اقتصادی و حقوقی و قضایی، تشریح و تدوین گشته است. در این راستا نگرش روایات اسلامی درباره مفهوم متحول و پیچیده امنیت و نیز نقش ایمان و امنیت معنوی، به عنوان سرچشمه و مبنای اصلی کلیه ابعاد امنیت بررسی شده است که معلوم می گردد بین این ابعاد، هم پیوندی و توازن عمیقی برقرار است. هرگونه ناامنی در هر عرصه ای، ریشه اش به بی ایمانی و صفات متقابل ایمان؛ مانند شرک، کفر، ظلم، استکبار و ... برمی گردد و حال آنکه مؤمن و صفات ایمانی، اصلی ترین خاستگاه صدور کنش های امنیت زا می باشد؛ ازآن رو که بسترسازی حیات معنوی طیبه و حسنه برای تربیت و تهذیب افراد در حوزه رفتارهای فردی و اجتماعی و فاصله گرفتن آنها از حیات سیئه و غیر ایمانی، اصلی ترین سازوکار تامین امنیت در روایات اسلامی است.
حکومت دینی؛ عدالت گستری یا سلب ارزش و آزادی انسان
منبع:
کتاب نقد ۱۳۸۴ شماره ۳۷
حوزههای تخصصی:
این مقال بر آن است تا این مسأله را که آیا حکومت دینی، درپی عدالت گستری است یا اینکه ارزش و آزادی انسان را سلب میکند، مورد نقد و بررسی قرار دهد. ایمانوئل کانت، از فیلسوفان بزرگ مغرب زمین معتقد است که حکومت دینی، با خودمختاری اراده انسانی که عنصر لازم در اخلاق است، سازگار نیست، و آن را یکی از مصادیق دگرآیینی اراده دانسته و درنتیجه غیراخلاقی است.
در این مقاله ضمن نقد و بررسی این دیدگاه، ثابت کردهایم که حکومت دینی کاملاً با خودمختاری اراده سازگاری دارد و متدینان با خودمختاری اراده است که به این حاکمیت تن میدهند و با اخلاق کاملاً سازگاری دارد؛ همچنین در ادامه این مسأله مورد بحث قرار گرفته که هم حاکم حکومت دینی باید عادل باشد و هم هدف آن، اجرا و تحقق عدالت است و اینکه امر به عدالت یکی از احکام عقل عملی است و با معیارهای اخلاقی کانت سازگاری دارد؛ درنتیجه حکومت دینی، مورد تأکید عقل و ازاینرو اخلاقی است.
سازوکارهای اجرای قاعدة «التعزیر لکل عمل محرم»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قاعدة «التعزیر لکل عمل محرم» یکی از قواعد مهم فقهی- حقوقی است که چگونگی اجرای آن از حیث مجری و مصادیق اِعمال، مورد اختلاف فقها و دارای اثر مستقیم اجرایی در نظام حقوقی اسلام و جمهوری اسلامی ایران می باشد و دو سؤال اساسی مطرح در مورد آن عبارت است از: یک، مجری این قاعده و حق یا تکلیف بودن نسبت به مجری آن و دو، چگونگی اجرای آن.
در مورد مجری تعزیرات، عملاً دو گزینة حاکم و قاضی در مظانّ بحث می باشند که، نظرات فقها در مورد مجری تعزیر به سوی حاکم می باشد و اگر در جایی از قاضی نام برده شده، ناظر به آن است که، قضاوت از شئون حکومت و حاکم اسلامی دانسته شده است. در عین حال اجرای تعزیر، حقّ حاکم و اختیار اوست نه وظیفه و تکلیف او و در عین حال، اگر وظیفة حاکم باشد، تشخیص چگونگی آن بر عهدة حاکم خواهد بود.
در ارتباط با مصادیق اِعمال تعزیر در نظام فقهی- حقوقی اسلام علیرغم اعتقاد برخی فقها مبنی بر انحصار تعزیر در تازیانه، استدلالات، شواهد و قرائن متعددی وجود دارد، که حاکی از عدم انحصار تعزیر در تازیانه است و نشان می دهد، تعزیر از یک موعظه و توبیخ ساده تا زندان، تازیانه و... را شامل می شود و وجهی برای انحصار آن در تازیانه وجود ندارد و با توجّه به هدف قاعده و نوع اختیارات حاکم اسلامی در برقراری نظم و امنیت، مصادیق آن قابل احصاء نیست.
ادوار اجتهاد
تاریخچه و قلمرو حق حبس در فقه امامیه ( با نگاهی تطبیقی به فقه اهل سنت و حقوق غربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حق خودداری از انجام تعهد تا اجرای تعهد طرف دیگر، حق حبس نامیده می شود. حق حبس از دیرباز مورد پذیرش فقهای اسلامی بوده است. در فقه امامیه، تا زمان محقق اردبیلی، کسی در صحت حق حبس تردید نکرده بود و بعد از اینکه ایشان، آن را نامشروع دانست و برخی از محققین از این ایشان تبعیت کردند، سید عاملی در مفتاح الکرامه مجدداً تردیدهای محقق اردبیلی و دیگران با پاسخ داد و سایر محققین از ایشان تبعیت کردند. منشا حق حبس را باید در اراده ضمنی طرفین جستجو کرد. از این رو، حق حبس نه تنها به تمامی عقود و معاملات تعمیم دارد بلکه بعد از انحلال قرارداد نیز حق حبس جاری می شود.
خلافت الهی، انسان جهانی، ولایت تکوینی (با تکیه بر دیدگاه ملاصدرا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان با پیمودن راه کمال می تواند مظهر اسمای الهی گردد و در نتیجه جانشین خداوند در زمین شود. قرآن کریم در آیات 30 تا 33 سوره بقره، ظرفیت وجودی انسان را برای کسب مقام خلیفه الهی بیان می کند. در این آیات، خداوند خطاب به فرشتگان اعلام می کند که با آفرینش انسان خلیفه ای برای خود بر روی زمین تعیین کرده است و در ادامه به منظور تبیین مقام خلیفه الهی می فرماید، جانشین خدا در روی زمین کسی خواهد بود که علم به اسماء داشته باشد. بنابراین رابطه ای محکم بین علم انسان به اسماء و مقام خلیفه الهی در روی زمین وجود دارد. در بیان معنای اسماء و چگونگی علم به آن، مفسران اقوال متعددی ارائه داده اند. ملاصدرا در تفسیر این آیه معنای تعلیم اسماء به آدم را مظهریت انسان برای اسماء و صفات الهی و جامع حقایق عالم بودن انسان می داند و نشان می دهد که چگونه جهان شمول بودن انسان می تواند او را لایق جانشینی خداوند در زمین و رسیدن به مقام ولایت تکوینی کند.
آفات علم - 2
منبع:
حوزه بهمن ۱۳۶۳ شماره ۸
حوزههای تخصصی:
شهادت ولدالزنا بر زنا در فقه مذاهب چهارگانه اهل سنت و زیدیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احکام مربوط به ولدالزنا همواره در فقه اسلامی، مورد بحث و مناقشه بوده است. یکی از احکام مربوط به ولدالزنا، مبحث شهادت او است. مذاهب فقهی چهارگانه اهل سنت و زیدیه به اتفاق، شهادت ولدالزنا را در همه امور اعم از مدنی و جزایی پذیرفته اند، به جز مذهب مالکی که شهادت ولدالزنا را بر زنای شخص دیگر، جایز نمی داند. جمهور مذاهب فقهی اهل سنت و زیدیه دلیل خود را عمومات و اطلاقات آیات قرآنمبنی بر پذیرش شهادت فرد عادل بیان کرده اند و معتقدند که آیات، مطلق عادل بودن را شرط دانسته و قید دیگری چون نسب را شرط ندانسته است. در مقابل، مالکیه دلیل خود را مبنی بر عدم پذیرش شهادت ولدالزنا بر زنای شخص دیگر، میل و رغبت ولدالزنا به اینکه دیگران نیز همانند او باشند و مرتکب زنا شوند، تا همتایان او بیشتر شوند و این مصیبت بر او، سبک شود، بیان، و در این مورد به برخی از ادله نقلی و عقلی استدلال کرده اند.
با دعای ندبه در پگاه جمعه
منبع:
موعود ۱۳۷۸ شماره ۱۵
حوزههای تخصصی:
ریشه ها و علل پیدایش غلو در عصر ائمه(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واکاوی ریشه ها و علل پیدایش پدیده خطرناک غلو ـ که عمدتاً به صورت زیاده گویی در حق ائمه شیعه(ع) نمود یافته ـ از اهمیت خاصی برخوردار است. بدون شک، آشنایی دقیق با ریشه ها و علل به وجودآورنده غلو، در بسیاری از موارد، می تواند افراد را از گرفتار شدن در این دام خطرناک رهایی بخشد. پژوهش حاضر، که با تکیه بر اسناد متقدم تاریخی، حدیثی، فرقه شناختی و توجه به دیدگاه های صاحب نظران، شکل گرفته، نشان می دهد غلو و گزافه گویی، ریشه در علل و مسائل مختلف روانی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و اعتقادی دارد. از عوامل روانی می توان به حب افراطی، حس اسطوره سازی، جهالت و نادانی و تعصبات کورکورانه؛ از عوامل اجتماعی، به فشارهای سیاسی و رفع آنها؛ از عوامل سیاسی، به دشمنی با اهل بیت(ع) و اسلام؛ و از عوامل اعتقادی می توان به اباحی گری، اختلافات فرقه ای و تأثیرات خارجی در این زمینه، اشاره کرد.