فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۸۰٬۵۵۱ مورد.
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۶ فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۲۱۱)
175 - 204
حوزههای تخصصی:
کتاب با عین القضات و آیین فرافرقه ای کتابچه ای است که نگارنده درباره نظرات و اندیشه های خردگرایانه عین القضات همدانی و حقیقت پژوهی و مقابله او با تعصّبات دینی و دفاع از حقوق انسان ها و صراحت و شجاعت وی در برابر زورمداران و تزویرپیشگان و خردستیزان نوشت و سخنان همدلانه متفکران و دانشوران پس از او را با آن همراه ساخت و در پایان، برخی از گفتارها و نوشته های استاد علی گلزاده غفوری را که همانندی های متعدد با مجموع احوال و اندیشه های عین القضات دارد بدان افزود. اما ظاهراً این مباحث برای بعضی از پژوهشگران ابهاماتی ایجاد کرد و در شماره 208 «آینه پژوهش» نقدی بر آنها نوشته شد. این مقاله برای تکمیل گفتگو و رفع پاره ای ابهامات، نکات تازه ای را در باب طریق عین القضات و خاطراتی علمی از جلسات درس گلزاده غفوری و پیوند آنها با آیین فرافرقه ای مطرح می کند.
واکاوی تأثیرات حقابه رودخانه هیرمند بر روابط سیاسی جمهوری اسلامی ایران و افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در برخی از مناطق جهان، آب تبدیل به عامل برجسته در روابط سیاسی بین کشورها شده است و احتمال وقوع منازعه و درگیری بر سر آن تشدید شده است. در این صورت رودخانه های بین المللی محل کشمکش و اختلاف میان کشورهای فرادست و فرودست رودخانه خواهد بود. آب اکنون بیش از هر زمان دیگری در خدمت سیاست و منازعات سیاسی است. در مرزهای شرقی ایران هم، حقابه رودخانه های هیرمند و هریرود به عنوان موضوع و مسأله ای جدی میان دو کشور ایران و افغانستان مطرح است. هدف این مقاله واکاوی تأثیرات حقابه رودخانه های هیرمند و هریرود بر روابط سیاسی دو کشور می باشد. سوال اصلی مطرح شده این است که تأثیرات حقابه رودخانه هیرمند بر روابط سیاسی میان دو کشور چگونه است؟ بنابراین با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و فیش بردارای از این منابع، به انجام این پژوهش پرداخته شده است. نتایج یافته ها، نشان می دهند که با توجه به موقعیت و وضعیت جغرافیایی دو کشور ایران و افغانستان، نیاز شهرهای مرزی دو کشور به آب این دو رودخانه، دیدگاههای فکری و مدیریتی حاکم بر مسئولان افغانی و نقش بالادستی این کشور بر رودخانه هیرمند باعث شکل گیری دیدگاه هیدروهژمونی در برخورد با حقابه و عدم برداشت کشور ایران شده است که بر روابط سیاسی دو کشور تأثیرگذار بوده است.
واکاوی مفهوم «اصل» و «روش» در تربیت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۲
1 - 16
حوزههای تخصصی:
نظام سازی در معارف و بحث های نظری کاری ضروری است. چراکه موجبات روشنایی مطالب و دسته بندی اطلاعات را فراهم می آورد. مجموعه معارف تربیتی نیز باید در یک چارچوب به هم پیوسته و منسجم تدوین شود تا هر عنصر جای خود را پیدا کرده و ارتباط خود را با بقیه بیابد. ازاین رو تلاش برای تعریف دقیق عناصر نظام تعلیم و تربیت اسلامی و تبیین منطقی روابط بین آنها از اهمیت بالایی برخوردار است. اصل و روش دو عنصر بسیار مهم در نظام معرفتی تعلیم و تربیت هستند. اهمیت این دو عنصر بیشتر بدان جهت است که مربیان در صحنه تعاملات تربیتی خود بیشتر و بیشتر با آنها سروکار دارند. ما باید بدانیم منظور چیست که می گوییم: «مربی در عمل تربیتی خود باید به درستی از روش ها و اصول تربیتی استفاده کند». تا وقتی مفهوم روش و اصل معلوم نباشد، نمی توان پاسخ دقیقی به این سؤال ارائه کرد. هدف این تحقیق آن است که مفهوم اصل و روش، و همچنین روابط آنها، را مورد بازبینی قرار داده و تعریف روشن تری ارائه کند. بررسی ها نشان داد که تعریف رایج اصل و روش به قواعد رفتاری مربی تعریف تام و تمامی نیست. چنان که تمیز بین آنها براساس کلیت و جزئیت شدنی نیست. روش تحقیق مورد استفاده در این تحقیق عمدتاً توصیف و تحلیل مفاهیم و گزاره های مربوط است. بدین منظور ابتدا دیدگاه ها و تعاربف ارائه شده در منابع مختلف مربوط به چند دهه اخیر بازبینی و مقایسه می شوند و با یک تحلیل نهایی، نهایتاً، تعریف مختار به دست می آید. دیدگاه های مورد نظر بیشتر از کسانی مانند استاد خسرو باقری، مرحوم استاد غلامحسین شکوهی، استاد علیرضا اعرافی، مرحوم آیت الله مصباح یزدی، استاد سید علی حسینی زاده به دست آمد و این تعاریف سرمایه غنی نویسنده برای تحلیل و جمع بندی و نتیجه گیری نهایی شد. دقت در اصول پیشنهادی این اندیشمندان نشان می دهد که منظور ایشان از اصل نوعی روش یعنی اقدامی کلی است که باید انجام گیرد. به عنوان مثال اصل «فعالیت» از مربی می خواهد که متربی را به تجربه و وارسی شخصی اشیاء و دست ورزی مسائل پدیدآمده وا دارد و به هیچ عنوان به مشاهده تجارب دیگران اکتفا نکند. (شکوهی، 1390، صص142-160) این توضیحات نشان می دهد که مراد از آنچه به نام اصل آمده نوعی اقدام عملی است که مربی باید صورت دهد. مراجعه به «اصول» دیگر یادشده نیز همین فرضیه را تأیید می کند. به عبارت دیگر، «اصل» در ادبیات قدما همان «روش» کلی است (که می تواند مصادیقی داشته باشد). پس از آنکه معلوم شد مفهوم پیشنهادی روش ما را از «اصل» به معنای شایع و مشهور آن بی نیاز می کند، این سؤال مطرح می شود که آیا برای کارآمدی عملیات تربیت، به کارگیری روش ها یعنی اقدامات تربیتی کافی است یا علاوه بر اقدامات تربیتی عنصر دیگری نیز باید حضور داشته باشد. بررسی فرایند تربیت و مطالعه آن نشان می دهد که برای موفقیت در آن به کارگیری روش ها کافی نیست. گاهی روش انجام می شود ولی تأثیر تربیتی ندارد و شاید در دراز مدت اثر عکس بگذارد. مثلاً تشویق بدون رعایت نکات و شرایط لازم نه تنها احتمال تکرار فعل را بیشتر نمی کند؛ بلکه ممکن است به نوعی بازدارنده باشد. در واقع مربیان موفق روش های تربیت را به همراه ابزار دیگری، که می توان «اصول تربیت» نامید، به کار می گیرند. اگر از این زاویه به مسأله بنگریم، «اصول» تربیت عبارت است از قواعد رفتاری و راهنمای عمل مربی که نحوه اجرا و چگونگی اقدام را نشان می دهد. به عبارت دیگر، مربی در فرایند تربیت نمی تواند اقدامات تربیتی یا روش ها را به هر شکل و نحوه ای انجام دهد و نسبت به قواعد رفتاری و شرایط کاری خود بی توجه باشد. موفقیت در فعالیت های تربیتی، مشروط به آن است که آن را چگونه انجام دهیم و در نتیجه توجه به این قواعد و رعایت آنها ضروری است. به عبارت دیگر، رعایت اصول تربیتی شرط تأثیرگذاری و کارآمدی روش ها و فرایند تربیت هستند. و ای بسا که رعایت شرایط انجام کاری از خود آن مهم تر باشد. چراکه در بسیاری از موارد خسارت انجام اقدامات به شکل غلط از خسارت ترک آنها بیشتر است. برای دستیابی به «اصل» به معنای شرایط «روش» نیز از قیاس عملی استفاده می کنیم که به دو مقدمه نیاز دارد؛ یکی هدف و دیگری مبنا. گزاره هدف چنین گزارش می شود: «مطلوب است روش تربیتی به شکلی کارآمد و مؤثر اجرا گردد». اما چه چیزی در تحقق این هدف یاری می رساند؟ رعایت شرایط مورد نظر. این در واقع مقدمه دوم قیاس عملی است که نقش مبنا را ایفا می کند: «کارآمدی و تأثیرگذاری روش مشروط است به رعایت اصول و شرایط آن». از این دو مقدمه اصل را نتیجه می گیریم: «مربی باید شرایط و کیفیت خاص روش را رعایت کند». به عنوان مثال، می دانیم که «آگاهی بخشی» یک روش بسیار مفید و کلیدی در امر تربیت است. هرچه متربی نسبت به حقایق پیرامونی و نسبت به وظایف خود آگاه تر باشد جریان تربیت به هدف خود نزدیک تر خواهد شد و توفیقات مربی در اجرای وظایف مربوط بیشتر خواهد بود. اما نیک می دانیم که آگاهی بخشی در صورتی کارآمد است که با صداقت در گفتار و عمل همراه باشد. مربی بی عمل و فاقد شرایط موفق نیست. این حقیقت به شکلی بسیار صریح در کلام امیر بیان آمده است: «مَنْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلنَّاسِ إِمَاماً، [فَعَلَیْهِ أَنْ یَبْدَأَ] فَلْیَبْدَأْ بِتَعْلِیمِ نَفْسِهِ قَبْلَ تَعْلِیمِ غَیْرِهِ؛ وَ لْیَکُنْ تَأْدِیبُهُ بِسِیرَتِهِ قَبْلَ تَأْدِیبِهِ بِلِسَانِهِ...». (نهج البلاغه، حکمت 73) جمع بندی مباحث فوق حکایت از آن دارد که ادبیات موجود در زمینه تعلیم و تربیت اسلامی می تواند چابک تر و روان تر تدوین شود. به این منظور پیشنهاد این مقاله آن است که مفهوم اصل به معنای مشهور جای خود را به روش بدهد. در واقع آنچه به عنوان اصل مطرح می شود چیزی جز همان روش کلی نیست که مقسم انواع روش های زیر مجموعه خود است. در کنار این عنصر که روش نام دارد، مقاله عنصر دیگری را نیز پیشنهاد داده است که حکایت از شرایط موفقیت و تأثیرگذاری روش هاست. به عبارت دیگر، هر روش در صورتی تأثیرگذار است که اصول و شرایطی نیز در کنار آن رعایت شود. نام این عنصر جدید اصل است.
تطور مفاهیم پیرامون فرجام شناسی فردی در آیین زرتشتی از متون گاهانی تا متون پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۶۲)
63 - 80
حوزههای تخصصی:
باور به جهان پس از مرگ و دریافت پاداش و پادافره، از اعتقادات راستین زرتشتیان است؛ به گونه ای که بر تمام بنیان های اعتقادی آنان سایه افکنده است. این باور در متون دینی در دوره باستان (اوستایی) و در دوره فارسی میانه (پهلوی) به خوبی بیان شده است. هرچند این متون این باور را به صورت کلی تبیین کرده اند، اما هر کدام از آنها برخی از زیرمجموعه های جهان پس از مرگ را تبیین کرده یا تفصیل داده اند. در این تحقیق، با تحلیل متون دینی زرتشتیان در ادوار اوستای متقدم، اوستای متأخر و متون پهلوی، تغییرات صورت گرفته درباره فرجام و حیات پس از مرگ را مورد بررسی قرار داده و به تبیین مفاهیم آخرت شناسی در آنها پرداخته ایم و تلاش کرده ایم که تطور مفهوم مرگ را در این دوره ها مورد بررسی قرار دهیم. ازهمین رو مفاهیم اصلی وابسته به مفهوم مرگ و فرجام شناسی فردی مشخص شده است و بر مبنای آنها متون مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته اند. مفاهیم آخرت شناسی در متون گاهانی به صورت کلی، اما در متون پهلوی به صورت کامل تری بیان شده اند. سیر تطور در این دوره ها به این صورت بوده است که مفاهیم آخرت شناسی با پیوستگی و یکسانی نسبی در متون دوره باستان طرح و سپس به دوره میانه منتقل شده اند.
ارزیابی مبانی تجربی و الهیاتی «ژن خدا»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۳۲۰
23 - 33
حوزههای تخصصی:
پژوهشگر عرصه ژنتیک، دکتر دین هَمر مدعی است، ژنی که منجر به گرایش انسان ها به معنویت و اعتقادات دینی می شود را کشف نموده است. او این ژن را حاصل تکامل زیستی نوع انسان می داند که منجر به ایجاد درگاه های ورودی در بخش نورون پس سیناسپی می گردد و با انتقال منوآمین ها به درون سلول و ایجاد حالات خوش معنوی، او را به سمت معنویت گرایی و بالتبع فرض خالق برای هستی سوق می دهد. پژوهش حاضر با استفاده از روش اسنادی (کتابخانه ای) توضیح می دهد که چگونه براساس تحقیقات آزمایشگاهی بعدی، ژن مورد نظر را نمی توان به عنوان علت تامه احساسات معنوی جا زد و تنها باید برای آن نقش کوچکی در این فرایند در نظر گرفت. نیز ادعای مطرح شده قادر نیست دلایل عقلی و یقینی مبنی بر وجود خداوند را بشکند، ازاین رو تلاش همر را نمی توان نافی وجود متعلق معنویت، یعنی خداوند متعال دانست.
Islamic Ontology and Its Role in Creating and Strengthening the Sense of Poverty and Need for God(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
pure life, Volume ۱۲, Issue ۴۱, Winter ۲۰۲۵
57 - 72
حوزههای تخصصی:
SUBJECT & OBJECTIVES: This article aims to examine the role of Islamic ontology in shaping and reinforcing the human sense of poverty and need for God. The objective is to foster and internalize the feeling of poverty and the need for the Absolute Sufficient God within humans, as the most honorable of creatures.METHOD & FINDING: Utilizing verses from the Quran, narrations, and the philosophical and theological works of Muslim scholars, this article aims to describe and analytically gather relevant topics to explore certain ontological principles. The focus is on the divine attributes of perfection and the existential poverty of all beings before God. The findings of the research show that attention to these principles not only creates the feeling of human poverty and need for God but also enhances the ability to analyze and understand the truth, accepting human poverty and God's richness. This is expressed in the context of the relationship between the creator and the created, the emanator and the emanated, the theory of existential poverty, and the broader will and absolute power of God, thereby strengthening and manifesting these concepts. CONCLUSION: The results show that a correct and profound understanding of human poverty and absolute dependence on God leads individuals to seek the fulfillment of their needs and the attainment of perfection and pure life solely in the unlimited divine source.
ظرفیت های فرهنگی – سیاسی راهپیمایی اربعین و دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران
منبع:
پژوهشنامه معارف حسینی سال ۱۰ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۳۸
59 - 78
حوزههای تخصصی:
راهپیمایی اربعین جلوه ای از نظریه پیوستگی است. این راهپیمایی یک امر سنتی را در دوره مدرن، به صورت یک ظهور اجتماعی گسترده با این ابعاد فرهنگی- سیاسی نشان می دهد. آیین راهپیمایی اربعین یکی از نمادهای تمدن ساز عصر حاضر برای مسلمانان است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی ظرفیت های فرهنگی- سیاسی و تبیین دیپلماسی فرهنگی به دنبال پاسخ به این پرسش است که چگونه ظرفیت های فرهنگی- سیاسی اربعین بر دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران تأثیر داشته است؟ این مطالعه با روش توصیفی- تحلیلی این فرضیه را مطرح می کند که مراسم راهپیمایی اربعین دارای بسترهای لازم برای یکسان سازی فرهنگی از طریق هم اندیشی در مبارزه با ظلم میان ملت های مختلف مسلمان است و با توسعه ظرفیت های سیاسی مانند نهادینه کردن اندیشه اتحاد مسلمانان، به فرصتی برای اجرای دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران تبدیل شده است.
نقدهای محمدعلی بهبهانی بر طریقت نعمت اللهی در مساله جایگاه شریعت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادیان و عرفان تطبیقی دوره ۹ بهار و تابستان ۱۱۴۰۴ شماره ۱
295 - 319
حوزههای تخصصی:
آقامحمدعلی بهبهانی در رساله خیراتیه، ضمن نقد جریان کلی تصوف، از سه مساله؛ 1. باور به اسقاط تکالیف برای واصلان و پیروان طریقت، 2. پیروی نعمت اللهیه از جریان های اباحه گرا و 3. برشمردن مصادیقی از ترک شریعت براساس فقه شیعی سخن می گوید. از همین رو یکی از نقدهای فقهی او به پیروان و اقطاب طریقت مذکور، ترک التزام کوتاه کردن شارب است. یافتن پاسخ به انتقادات بهبهانی، در مورد پایبندی و جایگاه شریعت در طریقت نعمت اللهی، هدف پژوهش پیش رو است. این پژوهش به روش کتابخانه ای، با توصیف و تحلیل پدیدارشناسانه منابع موجود، صحت این مناقشات را بررسی می کند. واکاوی منابع مکتوب نعمت اللهی، ادعای اسقاط تکالیف برای سالکان و اقطاب طریقت را رد می کند و پیروان این طریقت مدعی اند در شریعت، پیرو سنت نبوی(ص) و فقه شیعه هستند. ضمن اینکه در بازشناسی تاریخی، ارتباط و تاثیرپذیری نعمت اللهی از کرّامیه (به عنوان یک جریان اباحه گر) واضح نیست، زیرا تأکید پیروان این طریقت بر تبعیت از فقها و عالمان در مسایل فقهی، نشان از پایبندی ایشان به شریعت و فقه شیعی، دست کم در مقام نظر است. نقد مسأله فقهی شارب نیز مبتنی بر تسامح در ادله سنن و سیره متشرعین است که در بازخوانی تاریخی و فقهی این مسأله، دلیل منتقدین، ضعیف دانسته شده بلکه مستنداتی تاریخی از گذاشتن شارب در سنّت متشرعین شیعه یافت می شود. بنابراین در نعمت اللهیه، شریعت جایگاهی همسو با علما و فقها داشته و نقدهای بهبهانی، بر اساس مشهوراتی است که واقعیت تاریخی یا صحت نظری ندارد.
کاربرد اصطلاحات و تعبیرات عرفانی و نمادین در مجموعه اشعار محمد بیابانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۸۳
239 - 260
حوزههای تخصصی:
با توجه به این نکته که شعر و ادبیات معاصر، هم زمان با دیگر حوادث و تحولات سیاسی و اجتماعی، رشد و پیشرفت چشمگیری داشته است؛ ولی گروهی از شاعران معاصر، همگام با پدیده های جامعه، از دانش و بینش گذشتگان خود غافل نماندند و در سروده های خود به انحای گوناگون، از اندوخته های علمی آنان بهره بردند. محمد بیابانی، یکی از شاعران سخن سرای معاصر است که هم در زمینه شعر سنتی و هم در شعرِ نو، طبع آزمایی کرده است. بیابانی در سروده های خود، اعم از سنتی و نو، به شکل بارز از اصطلاحات و تعبیرات عرفانی و نمادین، برای بیان مطلب و اندیشه های خاص خود استفاده نموده و در بیشتر موارد با توجه به موضوع سروده هایش به صورت نمادین آن را جلوه گر ساخته است. این پژوهش درصدد است تا به شیوه توصیفی- تحلیلی و ابزار کتابخانه ای، به بررسی اصطلاحات و تعبیرات عرفانی در مجموعه اشعار محمد بیابانی بپردازد و به این پرسش پاسخ دهد که انگیزه اصلی بیابانی از کاربرد اصطلاحات عرفانی در سروده های سیاسی و اجتماعی خود چیست؟ نتایج پژوهش بیانگر آن است که بیابانی برای بیان اندیشه و افکار خاصِ خود به مخاطب و همچنین غنی و پربار نمودن شعرش، از اصطلاحات و تعبیرات عرفانی بهره برده-است.
نقد و بررسی ره یافت پاپ ژان پل دوم نسبت به نقش انتخاب اساسی در کمال انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الهیات تطبیقی سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
129 - 146
حوزههای تخصصی:
نظریه گزینه اساسی یکی از نظریه های مرتبط با سعادت انسان است که مدعی است رویکرد کلی به سوی خیر نشان دهنده کمال و موقعیت روح انسان در نزد خداست و گناهان نمی توانند در گزینه اساسی تغییر ایجاد کنند؛ اما پاپ ژان پل دوم با وجود پذیرش گزینه اساسی، لوازم آن را نمی پذیرد. این مقاله به روش توصیفی تحلیلی و با استناد به متون معتبر مذهب کاتولیک و بیانات پاپ درصدد است تا ره یافت ایشان نسبت به نقش گزینه اساسی در کمال انسان را نقد و بررسی کند. نتایج به دست آمده عبارت اند از پیروی از مسیح، تعهد به پای بندی به اصول بنیادین، تأثیر عقل و اختیار در کمال و مبانی پاپ در پذیرش گزینه اساسی به عنوان تعهد. پاپ اشکالاتی از جمله نادیده گرفتن اختیار، برداشتن مسئولیت اخلاقی، نسبی گرایی اخلاقی، ازخودبیگانگی و ناهماهنگی با آموزه های بنیادین را بر این نظریه وارد و همچنین، استدلال اساسی این نظریه را رد می کند. ره یافت پاپ دارای ملاحظاتی از جمله نادیده گرفتن آثار بسیاری از گناهان، عدم قطعیت قضاوت های وجدان، نقص در پاسخ به استدلال، ناسازگاری از پیش تعیین شدگی با مسئولیت اخلاقی و عقل و اختیار، انعطاف ناپذیری در مسائل جدید و بی ثمر بودن این نظریه در اخلاق است که عدم توفیق ره یافت پاپ را در جمع کردن میان مبانی خویش و این نظریه نشان می دهد
بررسی و تبیین کاربرد آیات قرآن در روایت جنگ های دوره صفویه از 907 تا 1038ق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن، فرهنگ و تمدن سال ۶ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۲۰)
113 - 129
حوزههای تخصصی:
سلسله صفویه در سال ۹۰۷ توسط شاه اسماعیل صفوی تشکیل شد. استقرار حکومت صفویه در ایران و در ادامه، تحکیم و ادامه حیات این سلسله، با جنگ های متعددی همراه شد. این جنگ ها هم در عرصه داخلی جهت مقابله با مخالفان داخلی و هم در عرصه خارجی جهت مقابله با تهدیدات خارجی رخ داد که گاهی با موفقیت صفویان و گاهی نیز با عدم کامیابی آن ها همراه بود. در این میان، مورخان صفوی موظف به روایت جنگ ها بدون توجه به نتایج آن ها بودند؛ اما این روایت نباید به گونه ای رخ می داد که سبب آزردگی شاهان صفوی می شد. بر این اساس مورخان صفوی در روایت جنگ های آن دوره سعی می کردند در راستای ایدئولوژی صفویان و باورهای اعتقادی آن ها گام بردارند. یکی از مهم ترین مولفه های روایت جنگ های صفویان، استفاده از آیات قرآن و دراصطلاح آیه نگاری بوده است. این پژوهش با هدف بررسی کاربرد آیات قرآن در روایت جنگ های دوره صفوی توسط مورخان آن دوره به انجام رسیده است. به نظر می رسد مهم ترین هدف مورخان صفوی در استفاده از آیات قرآن در روایت جنگ های دوره صفوی، مشروعیت بخشی به اقدامات جنگی شاهان این سلسله بوده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که مورخان صفوی در روایت آیه نگارانه از جنگ های دوره صفویان اهدافی مانند مشروعیت بخشیدن به جنگ های صفویان، توجیه اقدامات خشن صفویان در میادین جنگ ، توجیه شکست های صفویان و نسبت دادن پیروزی های آنان به خداوند (تشبیه شاهان به پیامبران الهی) داشته اند. مورخان صفوی در همین ارتباط، به گونه ای از آیات قرآن استفاده می کردند که تصدیق کننده منظور و هدف آن ها باشد. روش تحقیق در این پژوهش، تاریخی تحلیلی و جمع آوری اطلاعات به روش کتابخانه ای است. ابزار اصلی پژوهش استناد به منابع آن دوره است که درنهایت بر پایه یافته های حاصل از منابع، استنتاج و تبیین و تحلیل به عمل آمده است.
Religious State and Political Participation; a Qur'anic Approach to the Theory of Conditional Maximal Political Participation (Delegative-Agential)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The main question of the article is what approach to political participation is the existing or desired approach in Qur'anic thought. The research hypothesis, using the Jane Hampton model in theories of the state as a theoretical framework, is that in religious state, political participation and competition within the political regime are not against or solely for it, and among the delegative and agential approaches; the desired approach of the Qur’an is closer to what can be called "conditional maximum" or de-agential approach, which is conditional in the emergence and survival of religious state; a participation that is original as a causal element but is conditional and bound to some prior conditions and circumstances. The research approach in the two categories of verses of Shūrā and Bayʿah clearly has some differences with some other interpretative perspectives, and in the stage of choosing a leader, despite accepting the divine text and appointment, it also considers the political participation of the people to be relevant. In the research, in addition to the verses of Shūrā and Bayʿah, other verses such as the verses of keeping the contract, enjoining what is right and forbidding what is wrong, public speeches of the Qur’an, caliphate and trust, etc. have been compared with political and agency participation. Accordingly, the validity of the political contract between the ruler and the people, the requirement of the Shūrā institution in the public arena, active political participation as enjoining what is right and forbidding what is wrong and interfering in determining destiny, the right to choose and general selection of the people, the caliphate as a kind of doubt from God in line with the right to participate, and also the right to leave the government to the worthy as a trust are among the findings of the research as components and pillars of the "Conditional Maximum" (delegative- Agential) political participation approach.
نظر و عمل به مثابه مقوّم "حکمت" در جدال تاریخی ابن تیمیه و ابوالحسن عامری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال ۲۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۵۳)
97 - 120
حوزههای تخصصی:
متفکران اسلامی در مورد اشتمال مفهوم حکمت بر "علم" و "عمل" به جدال پرداخته اند. در این میان، ابن-تیمیه از دیدگاه عامری در این خصوص انتقاد نموده، عقیده دارد نسبت دانش معقول و دین، از قاعده ای تبعیت نمی کند و عقل گرایان و ازجمله عامری، سعی در انتساب اقوالشان به شرایع الهی دارند. همچنین وی، خاستگاه نظام مفهومی فلاسفه از جمله عامری را در خصوص "حکمت" غیر از اسلام می داند. در ارزیابی این انتقادات باید گفت اولاً ابن تیمیه تنگ بینانه و غیرمنصفانه با آراء متفکران روبرو می شود و ثانیاً نقش عامری، صرفاً انتقال مفاهیم فلسفی یونانی به فضای اسلامی نیست؛ بلکه وی مفاهیم فلسفی را به دین عرضه می کند. همین طور عامری در موارد متعددی، عمل را به عنوانِ اصلِ محوری در علم مطرح نموده، لازمه ی عملی را برای علم ضروری می داند. وی علم را مبدأ عمل، و عمل را مرحله پایانیِ علم می داند و یا عمل را تمام و کمال علم معرفی می کند. .
توظيف النعم السياسيه في الوصول إلى الحضاره الإسلاميه الجديده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الحوکمه فی القران والسنه المجلد ۳ ربیع ۲۰۲۵ العدد ۱
9 - 26
حوزههای تخصصی:
إن مشروع بناء الحضاره الإسلامیه الجدیده، والسعی نحو تحقیقها کضروره اجتماعیه ملحه، یفرض علینا استخراج الشبکه الدلالیه الإسلامیه المرتبطه بها. إذ لا یمکن رسم معالم المتغیرات المؤثره فی عملیه الوصول إلى هذه الحضاره من دون الکشف عن هذه الشبکه الدلالیه. وفی هذا السیاق، یعد النص القرآنی الکریم المصدر الأول والأوضح لاستخراج هذه المفاهیم والمعانی. فالقرآن الکریم یحمل فی طیاته رساله محوریه تتمثل فی بناء رؤیه شمولیه لدى الإنسان (رؤیه حضاریه) تنظم علاقته بالوجود، والخالق، والمعاد. ویسعى القرآن دائما إلى ترسیخ هذه العلاقه وتعزیزها عبر مفهوم «الذکر» وتذکیر الإنسان بالعوامل الضروریه لإحیاء حیاته الاجتماعیه، مما یسهم فی نشوء الرؤیه الحضاریه وصیانتها وتطویرها. ویعنى النص القرآنی بتذکیر النعم الکبرى کالأمن، والوحده، والإحسان، والعدل، والحریه، والتی یمکن إدراجها ضمن إطار «النعم السیاسیه». الهدف الرئیس من هذا البحث هو تحلیل أثر النعم السیاسیه الإلهیه، مع الترکیز على نعم: الوحده، والأمن، ودفع الخطر، والولایه، فی مسار تحقیق الحضاره الإسلامیه الجدیده. وتتمثل الإشکالیه المرکزیه فی: ما معنى الذکر والتذکیر ب «النعمه» فی القرآن الکریم من منظور حضاری؟ وکیف تسهم النعم السیاسیه- لا سیما الوحده، والأمن، ودفع الخطر، والولایه- فی بناء هذه الحضاره؟ أما السؤال الرئیس الذی یطرحه البحث فهو: کیف تؤثر النعم السیاسیه الإلهیه على مسارات تحقق الحضاره الإسلامیه الجدیده وبلوغها؟ تنطلق فرضیه البحث من أن القرآن الکریم، من خلال التأکید على التذکیر بهذه النعم وضروره الاستفاده الرشیده منها، یوجه الأمه الإسلامیه نحو المسار الحضاری الرفیع، ویحول دون انحدارها. ویعتمد البحث على المنهج الوصفی التحلیلی، مستندا إلى شواهد قرآنیه، وتحلیل الآیات ذات الصله، للکشف عن دور هذه النعم السیاسیه کعناصر جوهریه فی دینامیکیه الحضاره الإسلامیه. وقد بینت نتائج البحث أن القرآن الکریم، عبر تأکیده على النعم السیاسیه الإلهیه - مثل الوحده، والأمن، ودفع الخطر، والولایه - وعلى ضروره شکرها والوفاء بها، یوجه الأمه نحو بناء حضاره قائمه على العداله، والتقدم العلمی، والرفاه الاجتماعی، والقیم الأخلاقیه، کما یحول دون تدهورها. فعلى سبیل المثال: تعزز «الوحده» التماسک الاجتماعی والتقارب بین مکونات الأمه؛ ویعد «الأمن» شرطًا أساسًا لتحقیق العدل والنهوض؛ أما «دفع الخطر» فیوفر بیئه مستقره متینه تعین على البناء؛ فیما تسهم «الولایه»، کنظام حکم عادل مستند إلى الشریعه، فی توجیه المجتمع نحو الرقی والتحضر. ولا تقف آثار هذه النعم عند حدود الأخلاق الفردیه، بل تمتد لتعزیز المسؤولیه الاجتماعیه، وتقویه أسس الحضاره الإسلامیه. بینما یؤدی غیابها إلى ضعف الأمه وزوال حضارتها. وعلیه، فإن القرآن الکریم، بتأکیده المستمر على هذه النعم وضروره شکرها واستثمارها، یرسم خارطه طریق للأمه نحو النهوض الحضاری. ویشکل هذا التوجه استراتیجیه وقائیه فاعله للحفاظ على الحضاره الإسلامیه وتطویرها، کما یمثل نموذجا یحتذى به فی بناء المجتمعات الإسلامیه المعاصره.
تحلیل تطبیقی دیدگاه شهید مطهری و دکتر فنایی در نسبت سنجی اخلاق و رفتار
حوزههای تخصصی:
دکتر فنایی ادعا می کند اخلاق مسلمانان یک اخلاق آخرت گراست و در آن تنها برخورداری فرد از فضایل و ملکات نفسانی مهم است نه بروز رفتاری این ملکات؛ از این رو، مسلمانان تصویر درستی از جایگاه اخلاق در روابط اجتماعی ندارند. در مقابل، در فرهنگ کنونی غرب، رفتار اجتماعی یا همان اخلاق سکولار مطرح است که در آن خودِ رفتار بدون درنظر گرفتن انگیزه هایی که در پس آن است مورد توجه است تنها با این شرط که نباید به دیگران ضرری برسد؛ بنابراین، اخلاق سکولار چون یک اخلاق اجتماعی است و رفتار در آن اصل است برای زندگی اجتماعی بشر مناسب بوده و کارایی بیشتری نسبت به اخلاق مسلمانان دارد. این پژوهش جهت بررسی ادعای مذکور، به بازخوانی و مقایسه اندیشه شهید مطهری به عنوان چهره ای مطرح در میان اندیشمندان مسلمان و دکتر فنایی به عنوان یکی از طرفداران اخلاق سکولار در ایران پرداخته است. در این راستا، از روش تحلیل تطبیقی استفاده شد و نتایج به دست آمده نشان داد که بر ادعای دکتر فنایی مبنی بر غفلت از رفتار در اخلاق مسلمانان و برتری اخلاق اجتماعی سکولار، نقدهای جدی وارد است. از دیدگاه شهید مطهری نیز، به رغم تعارض ظاهری میان تعاریف ارائه شده از اخلاق توسط ایشان، رفتار مورد غفلت قرار نگرفته؛ هرچند نکاتی در این دیدگاه نیازمند توضیح است. تفاوت اصلی دو دیدگاه در آن است که دکتر فنایی برای اخلاقی بودن یک عمل، صرفاً قائل به حسن فعلی است؛ اما شهید مطهری حسن فاعلی را در کنار حسن فعلی لازم و ضروری می داند. همچنین به دست آمد که می توان تعریفی از اخلاق ارائه داد که چنین نقدهایی به آن وارد نباشد و به صراحت همه امور اختیاری، از جمله رفتار را شامل شود.
The Representation of Joseph and Zulaikha's Privacy in Abrahamic Traditions and Its Reflection in Painting Art(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Journal of Interreligious Studies on the Qur'an and the Bible, Vol. ۲, No. ۱, Spring and Summer ۲۰۲۵
227 - 260
حوزههای تخصصی:
The story of Joseph and Zulaikha is one of the most frequent stories in Muslim culture, and to a lesser extent, among Jews and Christians. This article uses a comparative analysis method, first presenting the story as narrated in the Old Testament, then examining the additions and embellishments made by Jews. Following that, it reviews the Quranic narrative and subsequent retellings by authors of the Qaṣaṣ al-Quran (Stories of the Quran) and some commentators. The two narratives, specifically the Torah and Quranic versions, and more broadly, the Jewish and Islamic ones, are then briefly compared. Next, the representation of Zulaikha's character and her adventures with Joseph in Jewish-Christian and Muslim art are analyzed comparatively using an iconological approach. In the works of Western painters, the focus is primarily on Joseph's rejection of Zulaikha's advances, and the inspiration from the Torah narrative is clearly evident. In Muslim miniatures, two events, Joseph's escape from Zulaikha and Zulaikha's banquet to change the judgment of the Egyptian women, have received more attention than other events. Although other events, such as the reunion of Joseph and Zulaikha, have also been a focus for some Islamic artists, these events are inspired by the poems of Persian poets, especially Jami. In the works of Western painters, mainly, the part related to the rejection of the request of illegitimate relationship by Yusuf is taken into consideration and the inspiration of the Torah narrative is clearly evident. Among the works of Muslim artists, the two themes of Yusuf's escape from Zuleikha and the establishment of the famous Zuleikha party to change the judgment of Egyptian women have received more attention than other events.
مفهوم شناسی ثبات قدم فردی و جمعی از منظر تربیت قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۸
91 - 116
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، مفهوم شناسی ثبات قدم فردی و جمعی از منظر تربیت قرآنی است. روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی است و تحلیل داده ها به کمک روش تحلیل مضمون انجام شد. جامعه آماری پژوهش 389 آیه قرآن کریم با واژگان مرتبط با ثبات قدم بود. با روش نمونه گیری هدفمند، 34 آیه نمونه پژوهش را تشکیل دادند. در این پژوهش شش مضمون کلیدی به عنوان مولفه های ثبات قدم در تربیت وحیانی استخراج شد: ایمان و امید به عوامل غیبی، شجاعت و خطرپذیری، تمرکز برداشته ها، قوت اراده، بزرگی و اهمیت هدف، فضای انگیزشی و وحدت بخش. بر این اساس تعریف ثبات قدم عبارت است از «تداوم حرکت به سمت هدف بلندمدت به گونه ای که فرد در مسیر رسیدن به آن مهم ، دارای نشاط روحی توامان با پذیرش رنج ها است و در موقعیت تحریک کننده به ترک عمل، پایدار مانده و با شوق، اراده قوی و باور به نصرت الهی تمامیت تلاش خود را بکار می گیرد». ثبات قدم درتربیت قرآنی دارای دو بعد فردی و جمعی است که در مفهوم جمعی، تربیت به گونه ای در افراد رقم می خورد که با سه شاخصه اشتیاق فراگیر، الگوگیری از اهل استقامت، هم افزایی بردبارانه و محبت محور، ضعف ها به کمک توان جمعی جبران گردیده و حرکت تا تحقق هدف مداومت خواهد داشت.
تبیین قاعده اخلاقی ارزش ذاتی محیط زیست در مرافعات اشخاص نسبت به ملی نمودن اراضی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
79 - 92
حوزههای تخصصی:
امروزه مبانی اخلاقی ارزش ذاتی محیط زیست محملی برای پدید آمدن حق بر محیط زیست به عنوان یکی از موضوعات مهم در نظام بین المللی و قوانین داخلی کشورها است. مشکلاتی مانند گرمایش زمین و سوراخ شدن لایه ازون بواسطه قطع جنگل ها و از بین رفتن گیاهان نادر، آلودگی های زیست محیطی، باران اسیدی و کاهش منابع آب، علاوه بر تخریب محیط زیست، زندگی انسان را نیز تهدید می کند. اگرچه جرایم زیست محیطی به عنوان جرایم بدون قربانی شناخته می شوند، اما به ندرت به صورت کامل مورد توجه قرار می گیرند. با این اوصاف در این تحقیق به ارتباط این موضوع با مالکیت افراد و ملی نمودن اراضی توجه می شود. مالکیت افراد نسبت به اموالشان در همه ی جوامع همواره مورد توجه بوده و هست. از گذشته تا حال کاملترین حق عینی در حقوق ما حق مالکیت می باشد و این حق همیشه قابل احترام و تکریم بوده و هیچ کس نمی تواند به حق مالکیت دیگری تجاوز کند؛ پژوهش حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که در مواردی که دولت(اداره منابع طبیعی) در راستای اجرای قانون ملی شدن جنگل ها و مراتع مصوب 1۳41 و قوانین بعدی ، با بررسی سابقه و سنجش موقعیت یک محدوده مشخص از اراضی با معیارهای مشخص و از پیش تعیین شده، مبادرت به صدور برگه ی به نام «برگ تشخیص» انجام می گیرد و ادعای مالکیت نسبت به زمینی را دارد . آیا بار اثبات این ادعا بر دوش دولت(اداره منابع طبیعی) است یا بر دوش مالک شخصی ملک؟ در این زمینه نتایج تحقیق نشان دادند که مبنای اخلاقی درباره ارزش ذاتی محیط زیست در بحث اراضی ملی بر اساس ایجاد عدالت میان رابطه انسان و اراضی لحاظ شده و رویه مالکیت افراد در دو بحث تقصیر و قصور دولت و اشتباه مأمور مجری در تشخیص مستثنیات مهمترین عوامل در مرافعات اشخاص نسبت به اراضی ملی هستند.
تبیینی از کارکرد تربیتی توبه و عفو محکوم از دیدگاه روایات اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
405 - 422
حوزههای تخصصی:
توبه یکی از عوامل سقوط مجازات است که مجرم بوسیله آن می تواند از اعمال خود پشیمان شده و در اصلاح خویش بکوشد. به اتفاق تمام مذاهب اسلامی، توبه موجب سقوط مجازات اخروی است، اما در مورد سقوط مجازات دنیوی بواسطه توبه اختلاف دارند.به عقیده فقهای امامیه، توبه رافع مسئولیت کیفری در جرایم حق الله بوده و توبه قبل از اثبات جرم را موجب سقوط مجازات می دانند. ایشان توبه بعد از اثبات جرم توسط بینه را موجب سقوط مجازات نمی دانند و در مورد توبه بعد از اقرار بر این عقیده هستند که قاضی، میان إعمال مجازات و تقاضای عفو از ولی امر مخیر است. فقهای اهل سنت به استناد آیه 34 سوره مائده، توبه محارب قبل از دستگیری را موجب سقوط مجازات می دانند، موارد جواز عفو در حق الله محدود به چهار موردی که قانون مجازات اسلامی تصریح کرده است اعم از: حد زنا، لواط، مساحقه و شرب خمر نیست، بلکه نسبت به همه ی حدود جاری است. در مورد حد سرقت، تا قبل از مرافعه نزد حاکم، حق مطالبه حد یا عفو از آن با صاحبان حق است، اما پس از آن حکم سایر حدود را دارد. در حدودی که حق الله هستند برای جواز عفو امام توبه مرتکب معتبر نیست، بلکه در غیر مورد توبه نیز چنانچه عفو مرتکب به مصلحت بوده یا مفسده ای بر آن مترتب نگردد امام حق عفو دارد. در مواردی که مقذوف ورثه ای جز امام ندارد، امام حق استیفای حد یا عفو از آنرا دارد.
نسبت سنجی رابطه فقه و اخلاق با تأکید بر آموزه زکات در پرتوآیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
31 - 50
حوزههای تخصصی:
دین اسلام با دارا بودن آموزه هایی در حوزه عقاید، فقه واخلاق، رشد و سعادت انسان را رقم زده است. سازگاری میان این آموزه ها سبب فراهم نمودن زمینه ای برای تربیت انسان شده است. بنابراین در پیوند میان اخلاق و فقه، زمینه مناسبی برای اجرای تکالیف فقهی با زیربنای اخلاقی برای مسلمانان فراهم می آید. در این مقاله نگارنده به هدف پاسخ به این سؤال است که «رابطه فقه و اخلاق با تأکید بر آموزه زکات چگونه است؟»، و با استفاده از آیات و روایات معصومین(علیهم السّلام)، به تبیین این رابطه با محوریت زکات پرداخته است. یافته های این تحقیق در دو سطح مبانی و فضیلت های اخلاقی آموزه زکات بیان شده است. این پژوهش از نظر هدف، پژوهش کاربردی و از نظر جمع آوری داده ها، یک پژوهش کیفی مبتنی بر منابع کتابخانه ای است. از نظر روش پژوهش نیز توصیفی، تحلیلی می باشد