مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
نقد بلاغی
حوزههای تخصصی:
مساله اساسی این مقاله، تصویر در شعر رمانتیک است. تصویر رمانتیک از نظر ماهیت معرفتی و زیبایی شناختی اساسا با تصویر کلاسیک، نمادگرا و سوررئالیستی متفاوت است. نویسنده در سه بخش کوشیده تا ماهیت تصویر رمانتیک را تبیین نماید: در بخش نخست ویژگی های خاص ایماژ رمانتیک را با بحث از چهار مشخصه: استحاله در طبیعت، سایه واری تصویر، پویایی، و فردیت در تصویر تبیین می کند. در بخش دوم رابطه تصویرها با هم و جایگاه تصویر در بافت شعر را با دو مشخصه پیوستگی و بالندگی بررسی می کند و در بخش سوم سه نقش برای تصویر رمانتیک برشمرده: تاثیر در احساس، دلالت ضمنی، مکمل احساس. در بخش آخر از اهمیت زبان استعاری در سبک رمانتیک سخن رفته است. هدف مقاله آن است تا خواننده تفاوت روند آفرینش، ارزش زیبایی شناختی و خاستگاه معرفتی و منطق تصویرگری رمانتیک را با تصویرگری در سبک کلاسیک دریابند و بتواند شعر رمانتیک را از منظر ایماژ رمانتیک، نقد و ارزیابی کند.
بررسی و تحلیل انتقادی دیدگاههای ادبی رادویانی در ترجمانالبلاغه
حوزههای تخصصی:
ترجمانالبلاغه به عنوان نخستین کتاب منثور فارسی در حوزههای نقد ادبی و بلاغت، نقشی یگانه و ممتاز در تأسیس و تحلیل این مباحث و موضوعات دارد. رادویانی با نوشتن این کتاب، هم نخستین سنگ بنای مباحث ادبی را به نثر گذاشت و هم مجموعه دیدگاهها و اندیشههای رایج در حوزه مسائل زیباشناختی شعر را که غالباً به زبان عربی بود، وارد زبان فارسی و فرهنگ ایرانی کرد و تا حدودی آن مقولهها را بومی ساخت. ضمن آن که با خلق این اثر گام مهمی در علمی ساختن نثر فارسی نیز برداشت و زمینه را برای طرح وسیعتر این مقولهها ـ در این زبان ـ آماده ساخت و موجی نو در میان متفکران و صاحبنظران ادبی ـ از جمله رشید و طواط و متابعان او ـ در انداخت و تا قرنها بعد این موضوعات را از اشتغالات ذهنی و قلمی اندیشهورزان و دوستداران ادبیات ساخت. ترجمانالبلاغه، علاوه بر نقش ممتازی که در آغازگری و پیوند مباحث فرهنگی و ادبی داشت، خود نیز بسیاری دیدگاهها و آراء تازه در زمینه نقد و بلاغت و بدیع مطرح کرد و گهگاه به نقد عملی و حتی ساختاری فکر و شعر روزگار خود پرداخت و نکتههایی تازه و راهگشا را هدیه ارباب معرفت کرد. هدف این مقاله، افزون بر تبیین جایگاه ترجمانالبلاغه در فرهنگ و ادب ایران ـ که پیش از آن استاد مرحوم احمد آتش بخشی از آنها را مطرح ساخته بودند و بخش مهمی را هم به میان نیاورده بودند ـ بررسی دقیق و استنادی دیدگاهها و اندیشههای رادویانی در باب شعر و ارکان سازنده آن و نیز مسأله ساخت و صورت و معنا در شعر است. ضمن آن که کل کتاب ترجمانالبلاغه هم به صورتی یکپارچه و مرتبط، مورد نقد و تحلیل دقیق ساختاری و تطبیقی قرار گرفته است و خاستگاه، نوع نگاه، شیوههای تحلیل صنایع ادبی و ضعف و قوتهای رادویانی هم مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.
نقد بلاغی داستان «زال و رودابه» شاهنامه فردوسی و داستان «جمشید و دختر شاه زابل» گرشاسب نامه اسدی
حوزههای تخصصی:
آن چه در باب شاهنامه و شاهنامه سرایی در کتاب های مختلف ذکر شده مؤید برتری هنر فردوسی در نظم کاخ بلند اوست. از جمله دلایلی که افسون کلام فردوسی سخن را به آسمان علّیین برد و در عذوبت به ماءمعین رساند، توجه به مسائل بلاغی، انسجام و هماهنگی طرح و وحدت لحن شاهنامه است. توجه به مسائل بلاغی و به خصوص هنر داستان سرایی، نکته ای است که از دید اکثر مقلّدان فردوسی دور مانده است. از جمله این آثار، گرشاسب نامه اسدی طوسی است. گرشاسب نامه با وجود آنکه از دید بعضی صاحب نظران تالی شاهنامه شمرده شده از تقلید صرف فراتر نرفته است. مقایسه بلاغی داستان زال و رودابه در شاهنامه و نیز داستان جمشید و دختر شاه زابل در گرشاسب نامه اسدی با وجود بعضی تشابهات صوری در ساختار داستان موضوع این تحقیق قرار گرفته است. نتایج بررسی طرح و ساختار این دو اثر، وحدت لحن و صورخیال به خصوص تشبیه و استعاره، نشان دهنده هنر والا و برتری شاهنامه بر گرشاسب نامه است.
نقد و تحلیل و مقایسه ی استعاره های سنتی با استعاره های مفهومی لیکاف و جانسون
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، استعاره از باورهای سنتی خود که منحصر به «واژه» بود، پا فراتر گذاشت و در نظریه های جدید «زبان شناسان شناختی» فرایند فکری و تجربی انسان را دربرگرفت. باتوجه به این که امروزه، پژوهش های متعددی با کاربست نظریه ی «لیکاف» و «جانسون» انجام می شود، جستار حاضر ضمن مطالعه ی کتابخانه ای، وجوه اشتراک و افتراق میان دو نظریه و دو دیدگاه مختلف را، در دو حوزه ی زبانی و ادبیِ متفاوت مطالعه کرده است. دراین راستا، استعاره ی سنتی در کتاب های قدما مطالعه و با استعاره در مفهوم جدید آن مقایسه شد. حاصل پژوهش نشان داد که نظریه ی زبان شناسی شناختی، علی رغم اشتراکات و افتراقات موجود، به طور نسبی اغراق آمیز است. بسیاری از مباحث مطرح شده در نظریه های معاصرین، غالباً همان مفاهیمِ نظریه های بلاغی سنتی است که با عنوان های دیگر مطرح شده است. نظریه ی معاصرین علی رغم سودمندی، برخی از مباحث مربوط به استعاره ی سنتی را بلاتکلیف رها کرده و باتوجه به مقتضیات زبانی و ادبی جامعه ی ما، به برخی از سؤالات بلاغی پاسخ گو نیست.
مشبهٌ به عقلی در تاریخ وصاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تشبیه از مباحث اصلی علم بیان است و گونه های پرشماری دارد. برخی از این گونه ها چون تشبیه عقلی عقلی و حسی عقلی با نقش روشنگرانه تشبیه هم خوان نیستند. ازاین رو، کتاب های بیانی نگاه مثبتی به این گونه تشبیه ها ندارند. اما، برخلاف چنین نگاهی، بسامد این گونه تشبیهات در برخی دوره ها و متون ادب فارسی فراوان است. در این مقاله، با نقد و تحلیل مشبهٌ به های عقلی تاریخ وصاف، فلسفه گرایش به این تشبیه ها بررسی شده است. در پژوهش حاضر دلبستگی به سنت شکنی و هنجارگریزی، عطش نوگرایی، محدودیت تشبیه سازی با نگاه محدود قدما، اطناب گرایی و دلبستگی به اشکال مبالغه آمیز صور خیال، از عوامل گرایش وصاف به این تشبیه ها دانسته شده است. نویسنده کوشیده است با بهره گیری از ظرافت های هنری از پیامدهای منفی این تشبیه ها بگریزد، اما کوشش او همه جا سودمند نبوده است، به گونه ای که یکی از عوامل پیچیدگی متن را باید در فراوانی مشبهٌ به های عقلی کتاب جست وجو کرد.
نگاهی انتقادی به شیوه شاعری رشیدالدین وطواط
حوزههای تخصصی:
رشیدالدین وطواط از جمله قصیده سرایان قرن ششم هجری است که تبحر خاصی در به کارگیری صناعات ادبی داشته و شعر گفتن برای او ابزاری برای به نمایش درآوردن مهارت های بلاغی بوده است. شعر او در میان محققان معاصر چندان مقبولیت نیافته و اغلب کسانی که در حوزة آثار کلاسیک فارسی تحقیق کرده اند بیشتر کتاب حدائق السحرو دیدگاه های انتقادی وطواط در این کتاب را مدنظر داشته اند و به شعر و شرح حال او نپرداخته اند. در این تحقیق به روش تحلیلی و توصیفی با توجه به منظومه فکری و فرهنگی شعر وطواط، نقاط ضعف و قوّت شعر و دلایل عدم مقبولیت آن و نیز بدعت ها و بدایع شعر او و نیز جایگاه اشعار او در گستره شعر فارسی مورد ارزیابی قرار می گیرد. حاصل پژوهش نشان می دهد هرچند که وطواط توانایی به کار گیری هر نوع و هر قسم و یا از هر پایه و درجه الفاظ و عباراتی را که می خواست در شعر داشت، امّا همین لفظ اندیشی، او را از ارائه تجربه های خالص شاعری دور کرده است. شعر او به غیر از تشبیب ها، تا حدودی غزل ها و تخلص های خاص او چیزی به سنت شعر فارسی نیفزوده است. اشعار وطواط نمونة بارز دور شدن از شعر حقیقی و در عوض حرکت به جانب صنعت گرایی است.
روش نقد بلاغی فروزانفر در سخن وسخنوران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سخن وسخنوران یکی از اثرگذارترین پژوهش های ادبی معاصر در حوزه تاریخ ادبیات و نقد ادبی، تألیفِ بدیع الزمان فروزانفر از استادان و محققان نسل اول دانشگاه تهران است. پژوهش های او در حوزه های تاریخ ادبیات، نقد ادبی، عرفان و تصحیح متون منجر به بنا نهادن سنت های تحقیقی و انتقادی در میان دانشگاهیان شده که اعتبار آن تاکنون برجا مانده است. فروزانفر در سخن وسخنوران در ادامه سنّت تذکره نویسی فارسی، نه تنها با رویکردی علمی تحقیقی به شرح احوال شعرا با استناد به شواهد متقن پرداخته، بلکه در زمینه نقد ادبی نیز با تکیه بر دانش انتقادی و مبانی نظری بلاغت اسلامی و ایرانی، به نقد بلاغی شعر فارسی به گونه ای روشمند و یکپارچه پرداخته است. این پژوهش قصد دارد با هدف بازخوانی سخن وسخنوران ، با حرکت از روساخت به سوی ژرف ساخت متن، آن الگوی نظری را که نقد شعر برمبنای آن انجام گرفته استنباط، استخراج، طبقه بندی و تبیین کند. مؤلف سخن وسخنوران توانسته است، خلاقانه، عصاره دانش بلاغت قدما را با یک صورت بندیِ جدید و ساختاری متن محور، منسجم و علمی از مبانی نظری به روش های عملی و کاربردی نقد تبدیل کند؛ روشی برخاسته از اقتضائات زبان و ادب فارسی، که بر جریان نقد بلاغی در آثار منتقدان دانشگاهی تأثیرگذار بوده است.
تصحیح و تحریفات ذوقی، خوانشی فعال (بررسی تحریفات بلاغی نساخان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقد بلاغی شعر مشروطه با تأکید بر اشعار میرزاده عشقی و ابوالقاسم لاهوتی
منبع:
علوم ادبی سال نهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۶
167 - 205
حوزههای تخصصی:
یکی از راه های شناخت ادبیات یک دوره، نقد و بررسی دقیق آثار ادبی و قضاوت بر مبنای واقعیّت های موجود آن دوره است. شعر دوره مشروطه که حدّ واسط شعر سنتی و شعر نو محسوب می شود، از جهات گوناگون درخور توجه است. در این مقاله به دنبال آن هستیم که به بررسی نقد بلاغی دوره مشروطه با تأکید بر اشعار میرزاده عشقی و ابوالقاسم لاهوتی به عنوان دو شاعر مهم این دوره بپردازیم. برخلاف تصور رایج، نقد بلاغی تنها در شناخت مباحث علم بیان منحصر نمی شود و طبق نظر ادیبان، بررسی صنایع بدیعی نیز بایستی در این حوزه گنجانده شود. از این رو در این مقاله ضمن بررسی تشبیه، استعاره و کنایه، به بررسی صنایع تأثیرگذار بدیعی دو شاعر نیز پرداختیم و این صنایع بدیعی را بر اساس فلسفه شکل گیری و معیارهای زیبایی که کمتر بدان پرداخته شده، طبقه بندی کرده ایم. از آنجا که نیروی تخیّل در ساختن مجاز دخیل نیست و مجاز مُرسل توسط شاعر ساخته نمی شود، مجاز را مورد تحلیل قرار ندادیم. از رهرو این پژوهش جدا از شناخت بیشتر دو شاعر، دریافتیم که با وجود عوام گویی شعر دوره مشروطه، شاعران این دوره استفاده از صنایع بلاغی را کنار ننهاده اند و تنها از جنبه زینت نیز بدان ننگریسته اند؛ بلکه از این صنایع در جهت بیان معضلات و مشکلات جامعه سود جسته اند تا بدین واسطه بر مخاطبان خود تأثیر بگذارند و آنها را ترغیب به ایجاد تحوّل و تغییر نمایند.
نظریه ادبی قدامه بن جعفر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۰
79-106
حوزههای تخصصی:
از اوایل قرن بیستم بود که در اروپا و امریکا و پی آیه آن با چند دهه تأخیر ناگزیر در ایران، تلقی نوینی از نقد ادبی به دست داده شد که پیروی از یک نظریه بینارشته ای و مشارکت با نویسنده در تألیف معنا را ناگزیر می نمود. نبودِ چنین تعریفی از نقد در گذشته ادبی اسلام و ایران را نباید به وجود نداشتنِ نقد ادبی در آن ایام تعبیر کرد و بر نمادها و نمودهای آن در رسایل تاریخی و بلاغی، تذکره ها و دواوین شعرا، با تعریفی که در ادوار پیشین از نقد ادبی وجود داشته، چشم بست. این نقدها بدون پشتوانه نظری نیز نبوده؛ چراکه نقد ادبی عملی است نظریه ای و ایده ها و آرای منقِد درباره جهان، سامانه نظری ای را به وجود می آورد که نقدهای وی مطابق با آن عمل می نماید. در جستار پیشِ رو، به بویه نظریه ادبی شناسی تاریخی در گذشته ادبی اسلام و ایران، کتاب نقدالشعر نوشته قدا مه بن جعفر (260 337ق) بررسی شده است. نخست از همه، شایسته تر آن دیده شد که به جای نقد کلاسیسیستی یا فرمالیستی، رویکر نقادانه قدامه و نظریه ادبی وی که منطقه عملش بلاغت و مسائل مرتبط به عیوب شعری است، نقد و نظریه ادبی بلاغی نامیده شود. معاییر تشخیص معایب و محاسن شعری، متن مدار بودن و تک معنا دانستنِ متن نیز مسائلی اند که استخوان بندی نظریه ادبی قدا مه بن جعفر را می سازند. برخی از این موضوعات را با آرا و اندیشه های پژوهشگران و منقِدان بازبسته به دبستان انگلو امریکایی نقد ادبی می توان سنجید.
بازخوانی و بازنگری استعاره در کتاب های بلاغی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳۰)
134 - 150
حوزههای تخصصی:
این پژوهش پس از نشان دادن تصویری جامع از بحث استعاره در کتب بلاغی فارسی و برشمردن نقاط قوّت و ضعف آن، در روشی توصیفی-تحلیلی راهی برای اصلاح این بحث و برون رفت از تنگناهای آن گشوده است. استعاره در گذر زمان سه مرحله پیدایش، گسترش و ویرایش را پشت سر گذاشته و در طی این مراحل سه گانه، از ایجازی مخل به اطنابی ممل و سرانجام به نقدی سازنده متمایل شده است. جامع و مانع نبودن تعریف استعاره ، بی توجهی به ماهیت زبان فارسی، تدوین نشدن فرهنگ استعاری زبان فارسی، اصطلاح سازی های بی مورد و بهره گیری های مقلّدانه و غیرانتقادی از پژوهش های عربی و غربی، عامل اصلی ناکارآمدی و ضعف بحث استعاره به شمار می آید؛ ازاین رو بایسته است در بازنگری بحث استعاره در کتب بلاغی زبان فارسی، از دوره های اوج بلاغت عربی به ویژه پژوهش های عبدالقاهر جرجانی بهره گرفت و با بهره گیری منتقدانه از نگاه تحلیلی و محتوایی پژوهش های غربی، به چرایی کاربرد استعاره، فایده آن و تعیین معیارهایی برای ارزش گذاری و نقد استعاره پرداخت و ضمن پای بندی به ماهیت زبان فارسی و توجه به سیر تحول استعاره در متون ادب فارسی، بر کارآمدی و آموزش آسان این بحث مهم بلاغی توجه کرد.
فقدان نگارش ونگرش صحیح نقّادانه در تقریر اصول نحوی نقد فُرم و محتوا در کتاب ثوره نحویه فی هیئه تعلیقه استدلالیه علی مغنی الأدیب (انقلابی نحوی بر مبنای ارائه رویکردی استدلالی به کتاب مغنی الأدیب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۹۰)
241-263
نقد به مثابه فرایند جرّاحی متون ادبی، در صدد پی جویی و رصدِ گرانیگاه های ضعف آثار علمی و به دنبال آن برجسته سازی نقاط قوّت وابراز وجوه ایجابی آن، و در نهایت تضمین سلامت فرمی ومحتوایی آثار علمی است. چنانکه از معانی نقد در لغت عرب دانه برداشتنِ پرنده و منقارزدن او برای برداشتن دانه های سالم وکنارنهادن دانه های معیوب وفاسد است. دانش نحو نیز به عنوان یکی از مفاتیح مهم علوم زبانی سلاح راهبردی کاوشگران متون ادبی، وهمواره مَطْمح نظر اندیشمندان برای ارائه نقد ونگارش در باب تصنیفات علمی بوده است. کتاب مورد نقد تلاشی است برای مُستدل سازی برخی عناوین نحوی مطرح شده در کتاب "مغنی الأدیب" که خودْ نسخه نونگاشته ای از "مغنی اللبیب" ابن هشام انصاری است. این پژوهش بر مبنای روش توصیفی-تحلیلی صورت گرفته ونتایج آن حاکی از آن است که تقریبا اثری از نوگرایی در استدلال، و ارائه رویکردی اجتهادی، مُتقَن و إقناعی در اثر مذکور به چشم نمی خورد. تقریراتی که ایشان تحت عنوان "انقلاب نحوی" از آن یادکرده عموما یا عاری از صحّت بوده، ویا نقل وجانبداری از یکی از آرای مشهور پیشینیان آن هم بدون ذکر رأی آن هاست، ویا انتساب برخی از این آراء به خودْ تحت عنوان استدلال جدید و إبداع نحوی نویسنده است. ریتم کتاب نیز کُند، یکنواخت وملال آور بوده وجلوه جاذبی از لحاظ نگارش وپردازش شکلی ندارد. کتاب ثوره نحویه عموما یک اثر شبه علمیِ غیر مستند و بدون پشتوانه سازی است که کاملا از نظام إرجاع و إحاله به دور بوده و در واقع نسخه ناپایدار و ضعیف شده ای از منابع مهمّ موجود در این زمینه است.
نگاهی به پیشینه مطالعات علوم بلاغی در ادبیات عرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه میراث دوره ۱۱ بهار و تابستان ۱۳۹۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۲)
103 - 129
با توجه به ارتباط تنگاتنگ نقد ادبی و بلاغت، و نظر به اینکه شعر و ادب و علوم بلاغی ایرانیان، در رشد و بالندگی و گسترش، سخت تحت تأثیر و نفوذ فرهنگ اسلامی و عربی قرار گرفته است؛ نگارنده در این پژوهش کوشیده است براساس منابع معتبر، به اجمال و به شیوه توصیفی تحلیلی، ابتدا عوامل و آبشخورهای مؤثر در شکل گیری و تدوین مباحث بلاغی عربی را بررسی کند و سپس سیر تحول و تطور این علوم را به شکل نقد تاریخی بکاود. به همین منظور در این مقاله کیفیت بلاغت اعراب جاهلی و بلاغت بعد از اسلام، و نیز نقش اسلام و قرآن و علمای دینی و ادیبان، و نقش برجسته ایرانیان و یونانیان در بلاغت عربی بررسی و تحلیل شده است. سرانجام از میان انبوه آثار تألیف شده در باب نقد بلاغی، تنها آن تعدادی که در علم بلاغت نقش مؤثرتری داشته اند، به ترتیب تاریخی ذکر شده و آثار برجسته مورد تعمق و تأمل بیشتر قرار گرفته اند.
نقد بلاغی؛ چیستی و روش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
35 - 52
حوزههای تخصصی:
بلاغت یکی از دانش های مورد توجه شاعران، نویسندگان و کاتبان ایرانی و عرب بوده و برای تبیین مفهوم آن از گذشته تا عصر حاضر مقالات و کتاب های متعددی نوشته شده است. همچنین از بلاغت برای تحلیل متن استفاده کرده اند. در پژوهش حاضر با نگاه به آثار بلاغی و پژوهش های انجام شده درباره آن سعی بر این است که نقد بلاغی به عنوان یکی از گونه های مهم در نقد ادبی تبیین شود. دانش بلاغت (سنتی و مدرن) یکی از مهم ترین ابزارها برای تولید معنا و تأثیرگذاری بر مخاطب است که با بهره گیری از آن در نقد بلاغی می توان به معنای نهفته در متن نزدیک شد و حتی کلیت یک اثر را نسبت به شرایط فرهنگی و اجتماعی روزگارش سنجید. در این پژوهش پس از بازتعریف نقد بلاغی، به دو روش این نقد که دربرگیرنده نقد توصیفی، نقد کاربردی تحلیلی است، پرداخته شده است. برای تبیین بهتر مطالب برای هر گونه نقد بلاغی چند نمونه معرفی شده است.
نقد زیبایی شناسی علم بدیع با رویکردی تطبیقی بر بلاغت عرب و پارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۵
77 - 91
حوزههای تخصصی:
با عنایت به این واقعیت که ملت های اهل ادب در پی ارتباطات فکری و فرهنگی ناگزیر از تأثیر و تأثر می باشند و با توجه به وجوه مشترکی که از دیرباز بین ایرانیان و پارسیان در ابعاد مختلف همچون شعر و ادبیات و موسیقی وجود داشته، مهم تر از آن زبان مشترک دینی و پیوندی که دین مبین اسلام توانسته است میان آن ها در طی نزدیک به دوازده قرن برقرار کند، موجب شده است تا این دو ملت در ارتباط و تعامل با یکدیگر تأثیرات فراوانی بر روی هم بگذارند. یکی از جلوه های این تأثیرگذاری در گستره فرهنگ اسلامی، بی گمان در حوزه بلاغت یا به تعبیری روشن تر زیبایی شناسی سخن پارسی و عرب می باشد. بر همین اساس بر آن شدیم تا گوشه هایی از این تأثیر و تأثرات ادبی را به ویژه از منظر نقد زیبایی شناسی مطرح کرده، آنگاه با رویکردی تطبیقی بر ادبیات عرب و پارسی به آسیب شناسی آن بپردازیم؛ به همین منظور برخی از عناوین مبهم و بحث انگیز بلاغت عرب و فارسی همچون تعقید لفظی و ضعف تألیف(از مقوله عیوب سخنوری) و برخی آرایه های بدیعی همانند آرایه تفریق، ترصیع، سجع، و تعدادی از اصطلاحات مشترک در حوزه دانش بدیع و علم بیان نظیر تمثیل، ارسال المثل و تشبیه تمثیل را نقد و ارزیابی نمودیم.
نقد بلاغی مثنوی اعتراضی «منظومه مرداب ها و آب ها» از سید حسن حسینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های دستوری و بلاغی سال ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۲
159 - 178
حوزههای تخصصی:
آثار ادبی از دیدگاه های گوناگون سنجیده و بررسی می شوند. نقد بلاغی یکی از شیوه های نقد ادبی است که در آن، متن را از منظر کارکرد ابزار بلاغی و صورخیال می سنجیم. این مقاله به بررسی و نقد بلاغی مثنوی اعتراضی «منظومه مرداب ها و آب ها» اثر «سید حسن حسینی» می پردازد. شاعر در این منظومه به اوضاع اجتماعی و تغییرات معنوی در جامعه پس از جنگ اعتراض دارد. هدف مقاله تحلیل متن نام برده از منظر تأثیر عناصر بلاغی است تا روشن شود که شاعر در منظومه مورد نظر برای رسیدن به هدف خود و ابلاغ پیام چگونه از این ابزارها بهره برده است. در این پژوهش، 77 بیت این منظومه از دید صنایع بدیعی، بیان و معانی مورد بررسی قرار می گیرد. نتیجه تحقیق نشان می دهد که شاعر در توصیف ها احساس نگرانی از مشکلات اجتماعی را با زبان استعاره بیان می کند. او با مشاهده رویکردهای ناهنجار که بازتابی نامطلوب بر فرد و اجتماع دارد، شیوه زبان را تغییر می دهد و زبان به اعتراض می گشاید. نگاه حسینی به عنوان یک شاعر ارزشی، به صنایع بلاغی، تنها جلوه های ظاهری و زیبایی آفرینی مورد نظر نیست بلکه هدف از کاربرد این صنایع در مفاهیم بالاتر، بیان مشکلات اجتماعی، احساس شادمانی و حسرت و دلتنگی است. او با کمک امکانات زبانی قصد دارد بستری مساعد در بازسازی ارزش های اسلامی و اجتماعی فراهم نماید.
بلاغت جدید و نقد بلاغی معاصر، رهیافتی در بلاغت تربیت (با تمرکز بر ادبیات کودک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۴)
105 - 122
حوزههای تخصصی:
بلاغت جدید و نقد بلاغی معاصر، ظرفیت های فراوانی برای ایجاد رهیافت های مفید و مؤثر در نقد با رویکرد تربیتی و رسیدن به بلاغت تربیت دارند. این پژوهش با هدف آزادسازی این ظرفیت ها، شفافیت و تعمیق بلاغت جدید و نقد بلاغی معاصر و نیز سامان بخشیدن به آشفتگی و بی ثمری رویکردهای تربیتی در نقد انجام شده است. در این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی بر پایه جمع آوری داده های کتابخانه ای، بلاغت جدید و نقد بلاغی معاصر، توصیف شده، ضرورت ها و تجلی های بلاغت تربیت، تبیین شده و کارآمدی ویژگی های بلاغت جدید و نقد بلاغی معاصر در پاسخ به نیازهای بلاغت تربیت، تحلیل و بررسی شده است. بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش، بلاغت جدید و نقد بلاغی معاصر مناسب ترین بستر نظری برای شکل دادن به الگوی نقدی علمی با رویکرد تربیتی و رسیدن به بلاغت تربیت است؛ زیرا ویژگی های آنها ازین قرار است: توجه به ارتباط و تأثیر و تغییر در مخاطب، توجه هم زمان به متن و مخاطب، برداشتن هرگونه محدودیت در متن موضوع نقد، دربرگیری تمام انواع تأثیر، انتقال وصف «بلاغی» از جنس متنِ موضوع نقد به روشِ نقد متن، بهره گیری از نظام های دیگر همچون روان شناسی و جامعه شناسی، محدودنبودن در بهره گیری از روش ها و ابزارهای گوناگون و یافتن روش ها و ساخت ابزارهای جدید، نگاه به نقد به صورت سنجش و نزدیکی به فضای ساخت معادله (فرمول). بهره گیری از این الگوها الزاماتی دارد که از مهمترین آنها تهیه جدول (ماتریس )های بلاغی پیونددهنده شناسه های متن با ابعاد وجود مخاطب برای گونه های مختلف ادبیات، ساخت معادله (فرمول) ها در درایه های این ماتریس ها، دسته بندی مخاطبان و رفتن به سمت تجربه و آزمایش است.