فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۱۸۱ تا ۴٬۲۰۰ مورد از کل ۷۶٬۰۳۳ مورد.
منبع:
مطالعات فقه و حقوق اسلامی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۳
97 - 126
حوزههای تخصصی:
علم به وقوع نتیجه به معنای آگاهی عرفی مرتکب به نتیجه رفتار ارتکابی خویش، یکی از ارکان متشکّله عنصر معنوی در جرائم مقیّد محسوب می گردد. امری که در حقوق کیفری از آن به قصد غیر مستقیم یا تبعی یاد می شود، در حالی که نقش ماهوی و مستقلّ آن در عرض قصد نتیجه را نباید از نظر دور داشت. چنان که در مواردی ممکن است مرتکب عالم به وقوع نتیجه، فاقد قصد نتیجه باشد. همین امر، تعیین معیاری برای احراز علم به وقوع نتیجه را با چالش جدّی مواجه نموده و اهمیّت بررسی آن در حقوق کیفری ایران را به امری ضروری تبدیل می سازد؛ به گونه ای که در مواردی تشخیص بین جرائم عمدی و غیر عمدی به سختی امکان پذیر است. یافته اصلی این تحقیق که با روش توصیفی تحلیلی انجام شده آن است که علم به وقوع نتیجه، در عرض قصد نتیجه، از ارکان تشکیل دهنده عنصر معنوی بوده و معیار علم به وقوع نتیجه، معیار نوعی و عرفی است.
نشست علمی "موضوع شناسی پژوهش های فقهی - حقوقی دستگاه قضا"
منبع:
رسائل سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۱)
151-175
حوزههای تخصصی:
شرط خلاف مقتضای ذات عقد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فقه مدنی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۷
317 - 336
حوزههای تخصصی:
بند 1 ماده 233 قانون مدنی، یکی از شرایط اختصاصی صحت شرط را سازگاری آن با مقتضای عقد می داند. اما نسبت به مبنای بطلان شرطِ خلاف مقتضای عقد و اینکه ضابط در تعیین و تمییز مقتضای ذات از اطلاق چیست، ساکت است. لذا حکم مذکور جامع و روشن نبوده، ناکافی است. این نقص و اجمال، موجب اختلاف نظر بین نویسندگان حقوق مدنی شده است. نگارندگان با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، ابتدا مبانی نظری حکم مذکور شامل برهان عقلی و برهان نقلی را در آثار فقهی احصا و تبیین نموده، سپس از بین تفاسیر موجود در معیار تشخیص اقتضای ذات از اطلاق، نظریه عناصرشناسی عقود را ترجیح داده، برمی گزینند. پس هر شرطی که ضد یکی از عناصر عمومی یا اختصاصی عقدی باشد، به جهت تضاد درون آن شرط در رابطه با آن عقد، مانع تحقق عقد و مخالف مقتضای ذات عقد است.
تأمّلی در ادلّه نقلی نظریه کسب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۳
۱۵۶-۱۳۷
حوزههای تخصصی:
کسب وقوع شی از انسان، بوسیله قدرت و قوه حادثِ هم زمان با وقوع شیء از طرف خداوند است، این نظریه با هدف رهایی از محذورات جبر و تفویض توسط ابوالحسن اشعری مطرح و مورد پذیرش اکثریت اهل سنت گردید آنها تلاش وافری در مستند سازی نظریه کسب از آیات و روایات نموده اند؛ ولی با توجه به اینکه نتیجه اخذ شده با چالش هایی مواجه است لذا ضروری است این سؤال که: دلالت صحیح آیات و روایات در باب فاعلیت انسان چگونه است؟ مورد مطالعه قرار گیرد. در این تحقیق با روش تحلیلی و توصیفی دلالت ادّله نقلی نظریه کسب مورد بررسی قرار گرفت ویافته های تحقیق نشان می دهد دلالت تمامی ادله در اثبات مفهوم نظریه کسب ناتمام، و خالقیت انحصاری، عمومیت اراده خدا و محتوای سایر آیات و روایات از رهگذر قانون علیّت و اراده و اختیار انسان است؛ نه جریان عادت الهی بر خلق اشیاء بعد از اسباب، چنانچه اشاعره پنداشته اند.
مقایسه انتقادی نظریه «واقعیّت های خیالی» یووال نوح هراری با نظریه «ادراکات اعتباری» علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸
53 - 80
حوزههای تخصصی:
«یووال نوح هراری» از منظری طبیعت گرایانه، تاریخ پرماجرای انسان را روایت می کند. او متّکی بر این مبنا به مسائل بنیادین دین، سیاست، اقتصاد می پردازد. هراری پیش از طرحِ تاریخِ این سه دستاوردِ فرهنگیِ بشر ، یک اصل را که به منزله هسته اصلی نظریه اوست، پایه ریزی می کند. آن اصل عبارت است از دیدگاه خاص او درباره «پیدایش مفاهیم اجتماعی-قراردادی و کارکرد آن در رشد فرهنگی انسان». هراری با این اصل، گوهر دین یعنی وجود خداوند را مفهومی «پنداری» و امری «اعتباری» تلقی می کند. ازین رو نظریه او مَحمِل دیدگاه های الحادی می باشد. مقاله حاضر نقدی است صرفاً ناظر به اصل «واقعیت های خیالی» هراری؛ لذا به طرح مسائل پیرامون دین و بررسی استدلال های مختلف اثبات وجود خداوند، رابطه خدا با جهان، مسئله خیر و شرّ که در آثار هراری با رویکرد ماده انگارانه طرح شده است، نپرداخته و به پاسخ های گوناگون دستگاه های الهیاتی ادیان معتبر اکتفا می شود. در این مقاله که با روش توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای گرد آمده، اصول واقعی و امور اعتباری در هر سه محور مذکور وجود داشته و اصل اولیه هراری از دو جنبه معرفت شناسی و انسان شناسی با نظریه اعتباریات علامه طباطبایی مورد مناقشه است.
بررسی و نقد مقاله «به سوی هرمنوتیک بین الالهیاتی؛ مطالعه موردی خوانش از داستان های [حضرت] یوسف»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸
81 - 102
حوزههای تخصصی:
شیرین شفایی در مقاله «به سوی هرمنوتیک بین الالهیاتی؛ مطالعه موردی خوانش از داستان های یوسف» قصد دارد از طریق تفسیر بینامتنی قرآن و کتاب مقدس تأثیر دو مقوله الهیاتی وحی و نبوت بر داستان حضرت یوسفG در این دو کتاب و خوانش پیروان اسلام و یهود از آن را بررسی کند. به اعتقاد وی از آنجا که داستان یوسفG در کتاب مقدس تکوینی الهی_ بشری است در بازتاب جنبه های انسانی داستان این پیامبر الهی قوی تر بوده و چون داستان یوسفG در قرآن حاصل وحی مستقیم خداوند است، جنبه های الهی قصه وی را بهتر بازتاب داده است. ازاین رو با کنار هم قرار دادن این دو متن مقدس می توان هر دو جنبه الهی و بشری این ماجرا را بهتر درک کرد. از سوی دیگر در نگاه وی مسلمانان با تحمیل آموزه عصمت انبیاء بر متن قرآن کریم یوسفG را از جایگاه بشری خارج ساخته و او را همچون یک فرشته تصور کردند. پژوهش حاضر با روش تحلیلی-انتقادی به نقد آراء وی پرداخته و در نهایت مشخص شده که مهم ترین آسیب های پژوهش وی اطلاعات نادرست درباره کتاب مقدس، عدم نگاه کل نگر به آیات قرآن و برداشت غیرصحیح از آموزه عصمت انبیاء می باشد.
بررسی مبانی و ادله فقهی حرمت ترور از منظر فقه شیعه و احناف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقه و حقوق اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۲
286 - 313
حوزههای تخصصی:
یکی از فجیع ترین جنایاتی که برخی از انسان ها علیه هم نوعان خود مرتکب می شوند ترور است که مقاله حاضر با روش کتابخانه ای و اسنادی با استفاده از فقه شیعه و حنفیه آن را مورد بحث و بررسی قرار داده و نتیجه این که: در فقه شیعه و احناف احکام محاربه را می توان در عصر حاضر بر مسئله تروریسم انطباق داد. آیه 33 و 34 سوره مائده، صریح ترین آیه قرآن مجید در خصوص مبارزه با محارب (تروریسم) است که فقه شیعه با استفاده از این آیه، آن را حرام و جهاد در مقابل آن را واجب دانسته است. که این نظریه منطبق با نظریه فقه احناف است. بررسی مبانی و ادله فقهی حرمت ترور از منظر فقه احناف بیانگر آن است که اقدام های تروریستی، رفتار سرزنش آمیز و مجرمانه است؛ چرا که آنچه در جهاد، برجسته است، جنگ رویارو و پاس داشتن مقررات مرتبط با آن است نه کشتن افراد بیگناه یا از میان بردن دارایی ها، به طور غافلگیرانه. با این حال، در فقه عنوان روشنی برای دربرگرفتن اقدام تروریستی نیست؛ هرچند این عنوان بر پایه گونه و پیآمد رفتار، بیشتر با محاربه و بغی، همسان دانسته می شود.
ضابطه مندی اجرای قاعده درأ در سیاست جنایی اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقه و حقوق اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۳
245 - 166
حوزههای تخصصی:
قاعده درء به عنوان یکی از جلوه های بارز کیفرزدایی در سیاست جنایی اسلام محسوب می شود. هر چند در قوانین مدون تا قبل از سال 92 به صراحت از این قاعده ذکری به میان نبود ولی در رویه قضایی برای درء و منع مجازات از آن استفاده می شد. در سال 92 مقنن در دو ماده 120 و 121 قانون مجازات اسلامی به صراحت به این قاعده اشاره نمود و به تبع رای مشهور فقها، حکم آن را در تمام جرائم جاری دانست. اما از یک سو تشتت آرا در کاربرد عملی قاعده در رویه قضایی وعدم تمایز حدود این قاعده در تزاحم با سایر اصول فقهی مانند احتیاط و برائت و از طرف دیگر اعمال بدون ضابطه آن که ظاهرا با اصول بنیادین عدالت کیفری از جمله قطعیت و حتمیت مجازاتها در سیاست جنایی اسلام متزاحم است تدقیق و و تبیین زوایای مختلف قاعده را ایجاب می نماید. نتیجه بررسی نشان می دهد که مجرای قاعده اولادر موارد حدوث شبهات قطعی و نوعی معتبر نزد عرف عقلاء است که باعث دفع مجازات یا تبدیل آنان به کیفرهای سهل تر می گردد. با این تاکید که صرف طرح یا استناد به یک احتمال غیرمستند ظنی نمی تواند مورد پذیرش قرار گیرد. ثانیا مجرای قاعده در جرائم دارای جنبه حق اللهی و حق الناسی متفاوت و افتراقی است به نحوی که در جرائم حق اللهی اعمال قاعده موسع و در جرائم حق الناسی مضیق و محدود خواهد بود. در همین راستا نیز مواد 120 و 121 مقنن ورود هرنوع شبهه یا تردیدی را در هر جرمی که فاقد جنبه حق الناسی(مانند محاربه، افساد فی الارض، سرقت و قذف) است به نحو عام موجب عدم اثبات جرم دانسته که این اطلاق با عبارت «دلیلی بر نفی آن یافت نشود» تخصیص فلذا « شبهه غیرقابل رد» موجب عدم اثبات جرم دانسته شده و ماده 211 نیز موید این نظر خواهد بود.
داوری جمعی و شورایی
حوزههای تخصصی:
در فقه اسلامی داوری با همان ماهیت قضاوت شناخته می شود و فقها در مقام تفکیک مقامی که اصدار حکم می کند، قاضی تحکیم را (که همان داور است) در کنار قاضی منصوب نشانده اند. در متون فقهی امکان قضاوت و داوری جمعی بعضاً در فروضی مانند صدور رأی در صورت اتفاق نظر چند قاضی و همچنین، تقسیم کار زمانی یا منطقه ای یا صلاحیتی میان قضات مورد پذیرش قرار گرفته است، اما با امعان نظر بر تفاوت قضاوت جمعی از قضاوت شورایی، آنچه اهمیت دارد پاسخ به این پرسش است که آیا می توان برای قضاوت و داوری شورایی با حفظ استقلال هر قاضی و داور و با ملاک پذیرش نظر اکثریت، مبتنی بر مبانی فقهی نظام حقوقی اسلام مشروعیت قائل شد و در صورت اثبات مشروعیت، چه ادله ای آن را پشتیبانی می کند؟ در این نوشتار که به روش توصیفی -تحلیلی نگارش یافته، احتمال عدم ردع قضاوت شورایی (با ملاک نظر اکثریت) توسط شارع و بلکه تقریر شرعی آن به دلایلی تقویت شده است. اولاً، عمومیت ادله روایی که از طریق ترک استفصال در پاسخ امام (علیه السلام) نسبت به پرسش راوی به دست می آید. ثانیاً، به دلیل جایگاه مقاصدی که تعابیر روایی به صورت مؤکد مبنی بر پذیرش حکمی دارند که دقیق تر(اضبط)، مطمئن تر(اوثق)، عادلانه تر و عالمانه تر است. پس از اثبات مشروعیت قضاوت شورایی به دلیل اطلاق «حاکم» در روایات بر قاضی تحکیم (داور) و قاضی منصوب و ماهیت یکسان قضاوت و داوری و شأنیت واحدی که فقها برای هر حکم در مقام فصل خصومت (اعم از قضاوت و داوری) قائل شده اند، از راه تنقیح مناط و وحدت، ملاک داوری شورایی نیز از لحاظ شرعی مانند قضاوت شورایی موجه قملداد شده است.
آموزه های اقتصادی مبتنی بر آیات قرآن در حوزه توزیع
منبع:
دین پژوهی و کارآمدی دوره ۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۷)
41 - 58
حوزههای تخصصی:
از مسائل جدید در تعلیم و تربیت کشورهای پیشرفته وارد کردن برنامه هایی برای آموزش مسائل اقتصادی در سیستم تعلیم و تربیت آن کشور،در کنار آموزش مهارت های اولیه و ضروری است که این مساله ناشی از اهمیت و ضرورت روزافزون این موضوع می باشد. این پژوهش با هدف مشخص کردن مولفه های تربیت اقتصادی در حوزه توزیع بر اساس آیات قرآن انجام گرفته است و روش انجام پژوهش تحلیل متن به روش قیاسی- استقرایی بوده است که میدان پژوهش آیات قرآن است که تمام آیات قرآن مورد مداقه و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، آیات مرتبط با موضوع پژوهش مورد بررسی قرار گرفت و همچنین از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده که به جهت دریافت تایید نظر متخصصان علوم قرآنی و اقتصادی از میان اساتید اقتصادی و قرآنی دانشگاه های سطح تهران،به روش نمونه گیری هدفمند 10 نفر از اساتید جهت بررسی تناسب مقوله های استخراج شده با اهداف پژوهش انتخاب و مورد پرسش و مصاحبه نیمه ساختار یافته قرار گرفتند.یافته های پژوهش بر اساس قرآن شامل استخراج 9 مولفه، ذیل مفهوم توزیع، عبارتند از : اجتناب از مفاسد اقتصادی، انفاق و بخشش، پرهیز از بُخل، مقابله با تحریم، نفی ثروت اندوزی، عدالت و انصاف،مالیات، مسئولیت پذیری مالی و قرض الحسنه،شناسایی و استخراج شده است.
منطق سید قطب در وحدت پژوهی سوره های قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال ۲۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۰۹
91 - 117
حوزههای تخصصی:
از جمله مهم ترین مسائل دانش فلسفه دین در معنای عام آن، فعالیت عقلانی در جهت معقولیت و توجیه مؤلفه ها و آموزه های اصلی دین و سازواری آنها با یکدیگر است. قرآن کریم به عنوان مهم ترین منبع دینی ما مسلمانان، تلاشی ستودنی در ایجاد بینشی عقلانی در مسلمانان داشت. از نظر دین اسلام پیوندی ناگسستنی میان عقل و دین وجود دارد. این عقل مندی در مضمون و محتوا و در روش ارائه مباحث در قرآن وجود دارد. روش قرآن در عرضه مباحث بسیار منطقی و قابل توجه است. از دیرباز دانشمندان تحت عنوان تناسب آیات درباره نظم و منطق بیان مطالب در سور بحث می کردند. متأخرین آنها بحث از انسجام سوره ها را با عنوان غرض شناسی بیان داشته اند. از جمله سید قطب بر موضوع سرآمد و اصلی به عنوان عامل وحدت و انسجام سوره ها تأکید کرده، پیش از ورود به تفسیر سوره ها، ساختار کلی را تبیین و موضوع محوری سوره را بیان می دارد. با این حال ایشان مشخص نمی کند از چه روش و قرائنی برای شناسایی غرض سوره استفاده می کند؛ به همین دلیل امکان تحلیل و ارزیابی نظرات وی در عامل انسجام سوره ها وجود ندارد. از آنجا که نظرات سید قطب مرجع بسیاری از پژوهشگران بعدی بوده، بسیار ضروری است قرائن مورد استفاده وی شناسایی و سپس تحلیل و ارزیابی شود. به این منظور در پژوهش حاضر با متن کاوی نوشته های سید قطب در مقدمه ورود به تفسیر هر یک از صدوچهارده سوره قرآن در تفسیر فی ظلال القرآن، به شناسایی، توصیف و ارزیابی قرائن مورد استفاده سید در کشف عامل انسجام بخش سوره ها پرداخته شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد سید قطب از قواعد متعددی بهره می گیرد که در سه دسته کلی قرائن ساختاری، درون قرآنی و برون قرآنی جای می گیرند و بیشتر آنها مورد تأیید و برخی محل مناقشه است. همچنین مشخص شد اگر سید به جای موضوع رئیسی، بر غرض محوری سوره تمرکز می کرد و تمامی قرائن مورد تأیید را در همه سوره ها به موقع اجرا قرار می داد و قرائن مورد مناقشه را کنار می گذاشت، نظرات وی در بیان عامل انسجام بخش سوره، از اتقان بالاتری برخوردار شده و کمتر مورد چالش قرار می گرفت.
الصعاليک؛ من النرجسيه إلي اليوتوبيا في ضوء نظريه هاينزکوهت وجورج فلز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی اللغه العربیه و آدابها بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
257 - 278
حوزههای تخصصی:
تلعب النرجسیّه دوراً مهماً فی تحدید هویه المرء وتدلّ علی الخصائص المتمثلّه بحبّ الذات والتفرّد، ویری بعض الباحثین أنَّها ناجمه عن خلل نفسی أسهم المجتمع فی ظهوره وانتشاره علی نحو واسع. والیوتوبیا منسوبه إلی «طوبی» و«طوباویّه» فی الحیاه الدنیا وتدلّ علی المدینه الفاضله علی ضوء نظریه المحلّل النفسی، «جورج فلز». یتبع هذا البحث دراسه سیکولوجیّه لمعالجه النرجسیّه والیوتوبیا فی شخصیّه الصعالیک فی ضوء آراء «هاینزکوهت» و«جورج فلز» اعتمادا علی المنهج الوصفیّ- التحلیلیّ.من نتائج البحث أنّ الصعالیک کانوا نرجسیین معتدین بأنفسهم معجبین بها بإفراط وأسباب ذلک یمکن أن تکون الحقاره وطردهم من القبیله والتمییز اللونی وضیم القبیله وحیاتهم الخاصّه ولجوئهم إلی البیداء والوحوش، ولکن لا یدلّ هذا العصیان الروحیّ علی التوحّش المحض فی الصعالیک کما یری بعض الباحثین، بل إنّ أعمالهم الأدبیّه أدّت إلی نشر فکره الیوتوبیا فی المجتمع وهی تدور حول المفاهیم الّتی یؤکد الإسلام علیها کالخروج علی الظلم الاجتماعیّ وبثّ فکره الوحده الاجتماعیّه والمساواه، مقارناً بما قال جورج فلز الانجلیزیّ فی الیوتوبیا.
کارکردهای عقل پیش از تعلق به ساحت انسانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
عقل از مخلوقات روحانی خدا به صورت موجودی مستقل خلق شده و به انسان هبه شده است. عقل پیش از تعلق به وجود انسان، کارکردهایی دارد. این نوشتار به کارکردهای عقل در حوزه اخلاق می پردازد تا روشن شود آیا عقل در بُعد معرفتی، تنها «هست ها» را درک می کند یا «بایدها» را نیز درک می کند. باید مشخص شود که عقل در بُعد غیر معرفتی «میل، اراده و افعال خارجی» چه کارکردهایی دارد. با تکیه بر روایات امامیه و بر اساس رویکرد نص گرایانه در تحلیل روایات به این نتیجه رسیدیم که عقل در حوزهٔ معرفت شناسی، هست ها و بایدها را می شناسد و این شناخت در دو ساحت شناخت در قالب «نشانه و زبان» و «تحلیل و استنتاج» رُخ می دهد. توانایی زبانی و استنطاقی عقل یکی از کارکردهای معرفتی عقل است که می توان به صورت مستقل آن را مطرح کرد. عقل، افزون بر ادراک در حوزه رفتار نیز کارکردهایی دارد. قدرت، مشیت، اختیار، میل و اقدام عملی و عینی از کارکردهای عقل است. عقل تمام رفتارهای ملائکه و روحانیین را می تواند داشته باشد که اموری مثل «اِقبال، ادبار، سجده، تکلّم و دعا» از امور مُصرح در قرآن کریم است.
معناشناسی اصول چهارگانه گرایس در رمان ساعت بغداد شهد الراوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
96 - 111
حوزههای تخصصی:
ادبیات از نقض ارتباط ها و هنجارگریزی ها شکل می گیرد و ساختار روایت و القا گفتمان آثار روایی تا حدود زیادی وابسته به همین هنجارگریزی ها و خروج از معیارهاست. در همین راستا و برای بررسی بخشی از این آشنایی زدایی ها، نظریه «اصول همکاری» از جانب محقق زبان شناس و فیلسوف بریتانیایی «هربرت پل گرایس» (1913- 1988) مورد اهتمام است؛ او در نظریه خود از چهار اصل «کمیّت»، «کیفیت»، «ارتباط» و «روش» سخن می گوید که گوینده ملزم به رعایت آن در گفتار و نوشتار است. با این وجود عدم رعایت این موارد در متن نشانگر ضعف و خروج اثر از دایره ادبیت نیست؛ بلکه به نظر گرایس در این صورت معانی ضمنی و تلویحی را به ارمغان دارد که کشف و بررسی آنها برای شناخت و نقد گفتمان و بن مایه های اثر ، مؤثر و کارا است. این مقاله با اتکاء بر روش توصیفی – تحلیلی و با کاربست این نظریه بر روی رمان «ساعت بغداد» (2016) شهد الراوی سعی می کند معانی پنهان و لایه ای زیرین گفتمانی و معنایی اثر را کشف و بررسی کند. مقاله ساعت بغداد از شهد الراوی، نویسنده زن جوان عراقی، پیرامون موضوع جنگ و اشغال در دهه های اخیر در عراق به نگارش درآمده و نویسنده با دغدغه های اجتماعی و سیاسی، زندگی شهروندان زن جامعه خویش را بازگو می کند. نتایج پژوهش نشان می دهد نویسنده هر کدام از این چهار اصل را در مقاطعی از رمان برای تجسم دقیق گفتمان جنگ و شخصیت پردازی کارآمد از دختران عراقی درگیر اشغال عراق بعد از سال 2003 نقض کرده است.
انگیزه های استهزا در اخلاق اسلامی با تأکید بر دیدگاه آیت الله مصباح یزدی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
استهزا یکی از رفتارهای زننده و ناپسند در زندگی اجتماعی به شمار می آید. همچنین این عمل در اخلاق اسلامی به شدت محکوم است. در جای جای قرآن کریم نیز تمسخر یکی از موانع و مشکلات جدی انبیا در مسیر هدایت دانسته شده است. این مقاله در پی یافتن انگیزه ها و عوامل بروز رفتارهای استهزاگونه در جامعه با توجه به دیدگاه آیت الله مصباح یزدی است. این نوشته به روش توصیفی تحلیلی با گردآوری کتابخانه ای اطلاعات سامان یافته است. براساس دیدگاه و طرح کلی ایشان درباره انگیزه های نفس، عوامل پیدایش استهزا را می توان به دو دسته اصلی و فرعی تقسیم کرد. انگیزه های فرعی ترکیبی از انگیزه های اصلی بوده و بازگشت آنها نیز به حب ذات است. انگیزه های اصلی شامل حب بقا، حب کمال و لذت جویی است. کمال جویی خود به دو بخش قدرت طلبی و علم دوستی تقسیم می شود. خودکم بینی، خودبرتربینی و حسادت نیز از مصادیق انگیزه های فرعی است. به طور کلی تمام این انگیزه ها مبتنی بر هرم سه بعدی نفس بوده، نوع شناخت و هوای نفس عامل انحراف کشش های فطری خواهد بود.
حجاجیه السخریه فی رسائل الخوارزمی على ضوء نظریه بیرلمان وتیتیکاه رسالته إلى أبی الحسن البدیهی نموذجا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تروم هذه الورقه البحثیه إلى دراسه حجاجیه السخریه فی رسائل أبی بکر الخوارزمی وتحدید دورها فی إفحام المتلقی وإقناعه، معتمده علی نظریه بیرلمان وتیتیکاه فی الحجاج؛ ولهذا، استهدفت دراسه المرتکزات الحجاجیه التی اعتمدها الخوارزمی فی رسائله السخریه وکیفیه تجلّیها فیها، وکشف نجاحه أو فشله فی العملیه الحجاجیه من منظور تداولی حجاجی. وصلت الدراسه إلى أنّ الخوارزمی استدعى حججا عدیدهً تختلف من حیث النجاعه فی رسائله السخریه، واستخدم الحجج شبه المنطقیه، ومنها حجه التناقض أو عدم الاتفاق وحجه المقارنه، ووظّف أیضا الحجج المؤسّسه على بنیه الواقع، من أهمها الحجّه السببیه، وحجه السلطه، وحجه الشخص وأعماله والترکیز على التصویر الخُلُقی للمسخور ولا التصویر الخِلقی، واستدعى من خلال هذه الحجج الحججَ المؤسسهَ لبنیه الواقع، من أهمّها التمثیل الذی مال إلى التشبیه ولاسیّما المقلوب منه، والحجج التی تستدعى القیم والمشترک. تجلّت هذه الحجج فی إطار أسالیب لغویه وبلاغیه، حیث اعتمد على النسق الحجاجی التفضیلی والشرطی والتقابلی أکثر اعتمادا، ورکّز على المقایسه والمقارنه، واستعمل الصور البیانیه کالتمثیل ولاسیّما التشبیه منه، والصور البدیعیه، منها التضاد والطباق، وصنعه العکس، والمقابله، بحیث غلب علیها المفارقات والثنائیات الضدیه، والمبالغه، وأسلوب الذم یشبه المدح. ووصل البحث إلى أن الخوارزمی وقع فی التضلیل الحجاجی لاعتماده على المشاعر والأحاسیس؛ ولهذا استدعى الحجج التی أقل نجاعه.
پیوند دعا و ربوبیت از نگاه قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ادیان الهی توحید جنبه ها و وجوه مختلفی دارد. یکی از وجوه توحید و خداشناسی توحید در عبادت است. مخلوقات به نحوه تکوینی و تشریعی در جستجوی کمال مطلق یا صیرورت به سوی خداوند هستند، دعا و نیایش از سوی آدمیان جلوه کمال جویی و کمال خواهی آدمی است. انسان فاعل علمی است و بنا به علم خود می تواند عمل اختیاری انجام دهد بنابراین شناخت خداوند به عنوان مبدأ و منتهای عالم مخلوقات سبب می شود که آدمی همواره در اعمال خود متکی به لطف و رحمت الهی باشد و خیر و کمال خود را از خداوند مسألت کند، چون مدب ّر حقیقی عالم موجودات ذات پاک الهی است و آدمی با تکیه بر ربوبیّت خداوند می تواند وی را پرستش کند و عرضه نیاز به درگاه وی آورد. رابطه ربوبیّت و دعا در مقاله حاضر بررسی می شود و با تکیه بر آیات قرآنی مدلّل می گردد که ربوبیّت تام الهی مبنای دعا و نیایش است.
راهبردهای فراخوانی شخصیت جمیله بوحیرد در گفتمان های سیاسی شعر معاصر عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۳
22 - 1
حوزههای تخصصی:
مبارزه در راه عقیده و تلاش برای آزادی و دستیابی به عدالت اجتماعی، ازجمله بن مایه های اساسی شعر شاعران معاصر عربی است. یکی از شگردهایی که شاعران برای ترسیم خواسته ها و رؤیاهای خود به آن تمایل نشان داده اند، بهره گیری از چهره های مبارز و الگوپذیری از آن ها در متن شعری است. در میان شخصیت های دخالت داده شده در شعر معاصر عربی، «جمیله بوحیرد» یکی از شخصیت های مهم و تأثیرگذار الجزائر به علت داشتن تجربه مبارزاتی با استعمار فرانسه و تحمل شکنجه و رنج های طولانی در زندان ها، به عنوان الگویی مناسب، موردتوجه شاعران قرارگرفته و با دلالت های مختلف، حجم انبوهی از گفتمان های سیاسی شاعران را به خود اختصاص داده است. برخی از آن شاعران همچون نازک الملائکه، عبدالمعطی حجازی، بدرشاکر السیاب، نزار قبانی و عبدالوهاب البیاتی تمرکز ویژه ای بر این شخصیت نمودند و تلاش کردند با کاربست راهبردهای مختلف، از رهگذر این چهره، مفاهیم متعدد ذهنی خود را به صورت ملموس و عینی برای مخاطبان ترسیم نمایند. در پرتو حضور پررنگ و محوری چهره یادشده در گفتمان شعری شاعران و بار معنایی ای که بر دوش می کشد، پژوهش حاضر می کوشد با رویکرد کیفی و روش توصیفی-تحلیلی، از راهبردهای فراخوانی این شخصیت، میزان حضور و نحوه دخالت دهی وی در شعر شاعران یادشده پرده بردارد و به تحلیل گفتمان و تشریح دلالت های این شخصیت در متن شعری آنان بپردازد تا گامی در فهم دقیق تر شعر معاصر برداشته باشد. نتایج تحقیق حکایت از این دارد که جمیله بوحیرد به عنوان یک الگو و کنشگر فعال، در گفتمان های سیاسی در زمینه استعمارستیزی و بازستانی هویت از دست رفته، در بستر شعر شاعران مورد مطالعه ایفای نقش داشته است. در فرایند مفهوم سازی، حضور این چهره در سروده ها به صورت محوری بوده و در راستای کاهش فاصله عاطفی با او، به نام وی در آن متون تصریح شده است.
تفسیرِ «بازار بهشت» در عرفانِ ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهومِ «صورت» کلیدِ اساسیِ فهمِ بازار بهشت نزدِ ابن عربی ست و نگاهِ عارفان متقدّم نسبت به این موضوع فقط وصفِ مختصری ست که آن هم ناشی از شهرتِ روایتِ «سوق الجنه» در سنّتِ اسلامی می باشد. از منظرِ ابن عربی که بیش از همه و به نحوِ خاصّی به بازار بهشت پرداخته است، کارکردها و اندیشه های عرفانیِ مختلفی تحلیل و استنباط شده که از این قرار است: 1- بازار بهشت به عنوان پلی ارتباطی با جهان های دیگر 2- بازار بهشت مکانی برای طلب هر چیز 3- تفاوتِ خرید و فروش در بازار بهشت 4- فرق میان عالم جسم و عالم مجرّد تفاوتی اعتباری ست نه حقیقی 5- بازار بهشت در برزخ یا پس از قیامت 6- بازار بهشت و تکامل نفس 7- بازار بهشت و اتساع علم الهی. آنچه این مفهوم را به ابن عربی و اندیشه او گره می زند تفصیلِ معرفتیِ اوست که در مواردی منحصر به فرد به نظر می رسد.
سیاست کیفری ایران در قبال جرایم علیه بانکداری الکترونیک با تأکید بر فیشینگ
منبع:
فقه جزای تطبیقی دوره سوم اسفند ۱۴۰۲ شماره ویژه حقوق جزا
247 - 259
حوزههای تخصصی:
بانکداری الکترونیک یا بانکداری برخط، سرویسی است که توسط بسیاری از بانک ها و مؤسسات اعتباری ارائه می شود و اجازه می دهد تا تراکنش های بانکی بر بستر اینترنت و با استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات رهبری و هدایت شوند. ادامه نوآوری های تکنولوژیکی و رقابتی بین سازمان های بانکی موجود و واردشوندگان جدید، باعث شده که طیف وسیع تری از خدمات و محصولات بانکی، قابل دسترس باشند، اما توسعه سریع قابلیت های بانکداری الکترونیک، علاوه بر منافع، خطرات و ریسک هایی را نیز با خود به همراه دارد. بانکداری نوین با جرایم نوینی همراست که پرداختن به این جرایم و سیاست کیفری در مقابله با این جرایم، به اندازه اهمیت بانکداری یک ضرورت است. سؤال مهمی که در این مقاله مطرح و بررسی شد، این است که رویکرد جنایی ایران به جرایم بانکداری الکترونیک به ویژه فیشینگ چگونه قابل ارزیابی است؟ روش مقاله حاضر توصیفی تحلیلی و به صورت کتابخانه ای به بررسی سؤال مورد اشاره پرداخته شده است. یافته های تحقیق بر این امر دلالت دارد که در حقوق کیفری ایران، قوانین ویژه ای در زمینه جرایم بانکی تدوین نشده و عمدتاً قانون جرایم رایانه ای بر جرایم بانکداری الکترونیک حاکم است. برای جرم فیشینگ در حقوق کیفری ایران مجازات حبس و جزای نقدی تعیین شده است.