فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۲۶۱ تا ۵٬۲۸۰ مورد از کل ۳۵٬۸۹۱ مورد.
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۰)
263 - 284
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد با نگاهی بر شفقت درمانی در تنظیم شناختی هیجان و شادکامی بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی بود. روش: روش پژوهش از نوع مطالعات نیمه آزمایشی است که به صورت پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و مرحله ی پیگیری سه ماهه مداخله درمانی بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس از بین بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی شهرستان جم، سیراف، کنگان، عسلویه و شهرک های پردیس و شهرک نفت جم در سال 1399 انتخاب و به صورت تصادفی در یک گروه 8 نفره آزمایش و یک گروه 8 نفره کنترل گمارده شدند. پس از اجرای پیش آزمون گروه های آزمایش به مدت 8 جلسه (جلسات 90 دقیقه در 8 هفته متوالی) در معرض گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد با نگاهی بر شفقت درمانی قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل؛ پرسشنامه های تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران و شادکامی آکسفورد بود. داده ها با استفاده از روش آماری نتایج تحلیل واریانس با رویکرد اندازه گیری مکرر و با استفاده از نرم افزار 25 SPSS مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان داد که گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد با نگاهی بر شفقت موجب افزایش تنظیم شناختی هیجان سازگار و شادکامی در گروه آزمایش گردیده است، بنابراین می توان گفت؛ این درمان در بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی در پس آزمون بیشتر مؤثر واقع شده است. نتیجه گیری: نتایج کلی این پژوهش بیانگر تأثیر گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد با نگاهی بر شفقت درمانی بر بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی می باشد که در نهایت منجر به افزایش تنظیم شناختی هیجان های مثبت و شادکامی می گردد
مقایسه اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر تئوری انتخاب با آموزش زوج درمانی با مدل EIS بر تعارضات زناشویی، انعطاف پذیری کنشی و دلزدگی زناشویی در زنان نابارور در دوران قرنطینه ناشی از بیماری کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
89 - 106
حوزههای تخصصی:
روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه زنان دارای مشکل ناباروری مراجعه کننده به مطب های متخصصین زنان و زایمان سطح شهر کرمانشاه تشکیل می دهند. 120نفر از این افراد (40نفر تحت آموزش زوج درمانی مبتنی بر تئوری انتخاب، 40نفر تحت آموزش زوج درمانی با مدل EIS و 40 نفر هم گروه گواه) به عنوان نمونه مشخص می گردد که این تعداد با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب خواهند شد. ملاک ورود آزمودنی ها به این پژوهش شامل دامنه سنی 30 تا 40 سال، داشتن حداقل سابقه 5سال نازایی و عدم توانایی باروری داشته اند، ملاک خواهد بود. ازمقیاس های تعارضات زناشویی (MCQ-R)، انعطاف پذیری کنشی کانر و دیویدسون (2003)، پرسشنامه دلزدگی زناشویی (CBM) و آموزش زوج درمانی مبتنی بر تئوری انتخاب و زوج درمانی مدل EIS (همدلی، صمیمیت، رضایت جنسی) استفاده شد. داده ها توسط آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شد. ننتایج نشان داد بین اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر تئوری انتخاب و آموزش زوج درمانی EIS بر تعارضات زناشویی و مولفه های آن، دلزدگی زناشویی و انعطاف پذیری کنشی زنان نابارور تفاوت معنی داری وجود داشته است (05/0>p) و آموزش زوج درمانی با مدل EIS میزان اثربخشی بیشتری بر متغیرهای مورد بررسی داشته است
اثربخشی بخشایش درمانی بر تحریک پذیری و خطاهای شناختی دانش آموزان دختر مبتلابه بی نظمی خلق اخلالگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
107 - 116
حوزههای تخصصی:
مقدمه :هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی، بخشایش درمانی بر تحریک پذیری و خطاهای شناختی دانش آموزان دختر مبتلابه بی نظمی خلق اخلالگر بود. روش: روش تحقیق نیمه آزمایشی، از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش ،کلیه دانش آموزان مبتلابه اختلال بی نظمی خلق اخلاگر،محدوده سنی 17-14 سال مدارس شهر بهارستان در سال1400 بودند. تعداد 35 نفر به روش نمونه گیری در دسترس و بر اساس ملاک های ورود به مطالعه انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزار پژوهش،شامل مقیاس واکنش پذیری عاطفی استریگرزو همکاران ، پرسشنامه خطاهای شناختی کویین ، دوزس و اوجین وین بود. آزمودنی های گروه آزمایشی، 15 جلسه 60دقیقه ای تحت مداخله بخشایش درمانی پرز قرار گرفتند و گروه کنترل، هیچ مداخله ای دریافت نکردند . برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چند متغیره (MANCOVA)استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در میزان تحریک پذیری نوجوان و تحریک پذیری آنها از نظر والدین و خطاهای شناختی و مولفه های آن شامل ذهن خوانی، تفکر همه یا هیچ، نتیجه گیری احساسی، برچسب زنی، تصفیه ذهنی، تعمیم دادن بیش از حد، شخصی سازی و عبارتهای بایددار کاهش معناداری (05/0(P< داشته اند. نتیجه گیری: بنا بر یافته های حاصل از پژوهش، بخشایش درمانی از طریق کاهش تحریک پذیری و خطاهای شناختی بر دانش آموزان دارای اختلال بی نظمی خلق اخلالگر تأثیرگذار بود.
مدل سازی معادلات ساختاری در بررسی رابطه بین حمایت اجتماعی معلم و همسالان با عملکرد تحصیلی و سرزندگی با واسطه گری شایستگی و هیجان های تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این مقاله پژوهشی نظریه تعیین گری را یک سیستم کلیدی انگیزشی معرفی می نماید که عوامل درونی و محیطی بر عملکرد و سزندگی تحصیلی فراگیران تاثیر دارد. هدف پژوهش بررسی نقش واسطه ای شایستگی تحصیلی و هیجان های تحصیلی در رابطه با حمایت اجتماعی معلم و همسالان با عملکرد و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان دختر دبیرستانی بود. روش شناسی: روش تحقیق همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان دختر متوسطه دوره دوم رشته تجربی پایه دوم که در سال 98-97 در شهر تهران مشغول به تحصیل بودند، تعداد 500 نفر به شیوه تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه های عملکرد تحصیلی فام و تیلور، سرزندگی تحصیلی مارتین و مارش، ارزیابی شایستگی تحصیلی دبیرنا و الیوت هیجان های تحصیلی پکران، گوئتز، تیتز وپری، حمایت اجتماعی معلم پلیتر، بیودری، شارپ و اوتیس و حمایت اجتماعی همسالان پرسیدانو و هلر را تکمیل کردند. به منظور تجزیه وتحلیل روش های آماری: از همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: بر اساس مدل ارائه شده در این مطالعه حمایت اجتماعی معلم بر عملکرد تحصیلی و سرزندگی باواسطه گری شایستگی و هیجان های تحصیلی رابطه نشان داد؛ اما این رابطه برای حمایت همسالان تائید نگشت. حمایت همسالان تنها به صورت مستقیم بر سرزندگی تحصیلی رابطه نشان داد. همچنین در این مطالعه متغیر عملکرد تحصیلی به اندازه 65%= متغیر سرزندگی به اندازه 30%= تبیین گشت. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش، ارتقاء شایستگی تحصیلی دانش آموزان و حمایت اجتماعی معلم به عنوان متغیرهای مهم و تأثیرگذار بر عملکرد تحصیلی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان در اولویت های تربیتی آموزش وپرورش قرار گیرد.
رابطه بدرفتاری های دوران کودکی و سلامت روان با میانجی اجتناب تجربه ای در دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف تعیین رابطه بدرفتاری های دوران کودکی و سلامت روان به واسطه نقش میانجی اجتناب تجربه ای در دانشجویان دختر انجام شد. روش پژوهش، توصیفی- همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه ی آماری شامل کلیه دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشگاه رازی کرمانشاه در سال تحصیلی 99-1398 بودند که از بین آنها 366 دانشجو با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند و مقیاس خودگزارشی کودک آزاری (CASRS)، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS-21) و پذیرش و عمل-نسخه دوم (AAQ-II) را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر از طریق نسخه 26 نرم افزار های SPSS و AMOS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشانگر معناداری نقش میانجی اجتناب تجربه ای برای ارتباط بدرفتاری دوران کودکی با افسردگی (22/0 :β)، اضطراب (12/0 :β) و استرس (17/0 :β) بود. مطابق با نتایج پژوهش حاضر، بدرفتاری های دوران کودکی زمینه ساز استفاده از راهبرد اجتناب تجربه ای است که همین امر منجر به افزایش میزان افسردگی، اضطراب و استرس در قربانیان بدرفتاری دوران کودکی می شود.
شاخص های روان سنجی مقیاس ویژگی های عاملیت انسانی : نظریه کلاسیک نمره آزمون و نظریه سوال-پاسخ مدرج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۷
113 - 144
حوزههای تخصصی:
یکی از عواملی که می تواند رابط بین قصدها و اعمال ما و پیامدهای بیرونی آنها قرار گیرد، عاملیت انسانی می باشد که بیانگر طراحی آگاهانه و اجرای قصدمند اعمال از سوی فرد به منظور تأثیرگذاری بر رویدادهای آینده است. هدف و روش: این پژوهش با رویکرد توسعه ای از نوع روان سنجی و روش ﭘﯿﻤﺎﯾﺸﯽ، شاخص هاى روان سنجی مقیاس ویژگی های عاملیت انسانی را با بهره گیری از نظریه اندازه گیری کلاسیک نمره آزمون و نظریه سوال-پاسخ مدرج مورد بررسی قرار داده و بدین منظور از ﺟﺎﻣﻌﻪ آﻣﺎری این پژوهش که شامل دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهرستانهای تهران بود با روش نمونه گیری خوشه ای تعداد 500 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب و تجزیه و تحلیل آماری بر روی 481 داده انجام شد. برای جمع آوری داده ها از مقیاس ویژگی های عاملیت انسانی یون (2011) استفاده گردید و با بهره گیری از نرم افزارهای IRTPRO و SPSS سوالات پژوهش مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: نسبت روایی محتوا(CVR) و شاخص روایی محتوا (CVI) مقیاس ویژگی های عاملیت انسانی با روش والتس و باسل مناسب ارزیابی شد. مفروضه استقلال موضعی براساس شاخص x2 پیرسون با اعمال نظریه سوال-پاسخ مدرج شده سیمجیما و مفروضه تک بعدی بودن براساس تحلیل نظریه سوال-پاسخ چند بعدی برقراربودند. پارامترهای تشخیص با رویکرد سوال-پاسخ و رویکرد کلاسیک نمره آزمون هر دو رویکرد گویه 25 کمترین و گویه 2 بیشترین پارامتر تشخیص را داشتند. آستانه های پاسخ برای تمامی سؤالات به اندازه ای با یک دیگر فاص له داشتند که هیچ گزینه ای تحت پوشش گزینه دیگر ق رار نگرف ت و گزین ه ه ا ب ه ط ور مستقل در بازه هایی از تتا دارای احتمال انتخاب از سوی افراد بودند. باعتبار کل مقیاس با آلفای کرونباخ 945/0، قصدمندی894/0، پیش اندیشی780/0، خود واکنش گری871/0و بازاندیشی762/0محاسبه شد. همچنین نقش هر گویه در همسانی درونی با روش لوپ بررسی شد، که همه سوالات دارای نقش مطلوبی در همسانی درونی این مقیاس داشتند. مقدار ضریب اعتبار حاصل از نظریه سوال-پاسخ با روش حاشیه ای برای قصدمندی 92/0، پیش اندیشی 85/0، خودواکنش گری91/0، باز اندیشی 83/0 بدست آمد. .
نقش واسطه ای تاب آوری در رابطه بین ویژگی های شخصیتی و رضایت شغلی در معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۵
183 - 201
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای تاب آوری در رابطه بین ویژگی های شخصیتی و رضایت شغلی در معلمان شهرستان بافت بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام معلمان شهرستان بافت، استان کرمان بودند که از بین آن ها 320 معلم به عنوان نمونه به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون (2003)، فرم کوتاه پرسشنامه نئو (1986) و پرسشنامه رضایت شغلی مینه سوتا (1967) استفاده شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری و روش بوت استرپ جهت آزمون مسیرهای واسطه ای انجام شد. بر اساس نتایج تحقیق حاضر، الگوی پیشنهادی پژوهش از برازش مناسبی برخوردار است. نتایج حاکی از آن است که روان رنجوری رابطه معنادار کاهشی (معکوس) اما گشودگی نسبت به تجربه و توافق پذیری یک رابطه معنادار افزایشی (مستقیم) با رضایت شغلی دارند. تاب آوری با رضایت شغلی رابطه معنادار افزایشی (مستقیم) دارد. روان رنجوری رابطه ای معنادار از نوع کاهشی (معکوس) با تاب آوری دارد، این در حالی است که برون گرایی- درون گرایی و وظیفه شناسی با تاب آوری رابطه معنادار کاهشی افزایشی (مستقیم) دارند. روان رنجوری، برون گرایی و وظیفه شناسی ضمن رابطه مستقیم با تاب آوری رابطه غیرمستقیم معناداری با رضایت شغلی از طریق تاب آوری نیز دارند . بنابراین می توان نتیجه گرفت که تاب آوری نقش واسطه ای میان بعضی از ویژگی های شخصیت با رضایت شغلی معلمان دارد و تصمیم گیرندگان در حوزه تعلیم و تربیت باید به نقش این متغیر در رضایت شغلی معلمان توجه داشته باشند.
مقایسه فراوانی و محتوای گفتار درونی افراد دارای رگه های اختلال اضطراب تعمیم یافته، رگه های اختلال وسواسی – جبری و بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت با وساطت و ترکیب فرایندهای ذهنی توسط گفتار درونی شکل می گیرد و فرایندهای شناختی، نقش اساسی در اختلال های اضطراب تعمیم یافته و وسواسی جبری ایفا می کنند. پژوهش حاضر با هدف مقایسه فراوانی و محتوای گفتار درونی در افراد دارای رگه های اختلال اضطراب تعمیم یافته، رگه های وسواسی – جبری، رگه های اختلال اضطراب تعمیم یافته – رگه های اختلال وسواس و بهنجار انجام شد. تعداد 348 نفر (پسر: 203، دختر: 145) از دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های مقیاس 7 سؤالی اضطراب تعمیم یافته (اسپیتزر و همکاران، ۲۰۰۶ )، مقیاس خودگویی (برین تات و همکاران، 2009) و پرسشنامه وسواس پادوآ اصلاحی دانشگاه ایالتی واشنگتن ( برنز و همکاران، 1996)پاسخ دادند. یافته های پژوهش، با استفاده از روش های آماری تحلیل واریانس یکراهه و تحلیل واریانس چند متغیره مورد بررسی قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان دهنده تفاوت معنادار بین گروه بهنجار و گروه های بالینی در فراوانی گفتار درونی بود. همچنین، نتایج پژوهش نشان نشان دهنده تفاوت معنادار بین گروه بهنجار و گروه های بالینی در زیرمقیاس های منفی محتوای گفتار درونی (خودانتقادی و ارزیابی اجتماعی) و نه زیرمقیاس های مثبت (خودتنظیمی و خودتقویتی) بود
عوامل آسیب پذیری عام و خاص اختلالات اضطرابی: ارزیابی یک مدل ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلالات اضطرابی رایج ترین اختلالات روانپزشکی هستند که رنج زیادی برای بیماران و هزینه های فراوانی برای جوامع تحمیل می کنند. بنابراین شناسایی عوامل آسیب پذیری این اختلالات ضروری به شمار می رود. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی عوامل آسیب پذیری عام و خاص اختلالات اضطرابی در چارچوب یک مدل ساختاری بود. روش : 420 نفر از دانشجویان دانشگاه های شهر تهران با استفاده از نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به سیاهه شخصیتی پنج عاملی، پرسشنامه کنترل اضطراب تجدیدنظر شده، مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی، شاخص حساسیت اضطرابی، مقیاس حساسیت انزجاری، مقیاس ترس از ارزیابی منفی، نسخه چهارم پرسشنامه اختلال اضطراب فراگیر، پرسشنامه وحشت زدگی و هراس آلبانی و جدول زمینه یابی ترس - فرم دوم پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها: براساس یافته های این پژوهش روان رنجورخویی به عنوان عامل آسیب پذیری زیستی ( 10/0 ، 05/0، 10/0، 17/0 =β) و فقدان کنترل ادراک شده را به عنوان عامل آسیب پذیری روانشناختی عام ( 16/0 ، 04/0، 10/0، 15/0 =β) تمام اختلالات اضطرابی می توان در نظر گرفت. از سویی برون گرایی را می توان عامل آسیب پذیری زیستی برای اختلال اضطراب اجتماعی تلقی کرد (23/0- =β ). همچنین یافته های این پژوهش منجر به شناسایی عوامل آسیب پذیری خاص هر کدام از اختلالات اضطرابی شد. نتیجه گیری: براساس یافته های این پژوهش می توان مدل آسیب پذیری سه گانه را چارچوبی مناسب برای تبیین سبب شناسی اختلالات اضطرابی قلمداد کرد.
اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه بر خطاهای شناختی، نشخوارفکری و اجتناب شناختی در مبتلایان به اختلال اضطراب اجتماعی (مطالعه موردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه بر خطاهای شناختی، نشخوار فکری و اجتناب شناختی مبتلایان به اختلال اضطراب اجتماعی بود. روش: طرح پژوهش تک آزمودنی با خط پایه چندگانه (ABAB) و پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی مراجعه کننده به کلینیک آروین در تهران، در سال 1400 بود که از این تعداد 3 نفر به شیوه نمونه گیری داوطلبانه دردسترس انتخاب شدند. تعداد 12 جلسه درمان فراتشخیصی یکپارچه روی آزمودنی ها اجرا شد. ابزار گردآوری داده ها مقیاس پاسخ های نشخواری نولن هوکسما و مارو، پرسشنامه اجتناب شناختی، پرسشنامه تحریف های شناختی، و پرسشنامه هراس اجتماعی بود. درمان مورد استفاده، پروتکل فراتشخیصی یکپارچه به مدت دوازده جلسه در دوماه، هفته ای یکساعت بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از فرمول درصد بهبودی، اندازه اثر کوهن و ترسیم دیداری استفاده شد. یافته ها: نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد درمان فراتشخیصی یکپارچه (UP) موجب بهبود متغیرهای پژوهشی شده است به گونه ای که درصد بهبودی کلی اضطراب اجتماعی در هر سه آزمودنی به ترتیب 57%، 59% و 48% بود و این میزان در پیگیری یک ماهه نیز ثابت ماند. نتیجه گیری: نتایج تجزیه و تحلیل داده ها حاکی از اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه در کاهش خطاهای شناختی، نشخوار فکری و اجتناب شناختی در آزمودنی ها می باشد. این درمان می تواند به عنوان آموزش برای توان بخشی و ارتقای کیفیت زندگی بیماران مبتلا به اضطراب اجتماعی به کار رود.
تأثیر شایستگی اجتماعی هیجانی بر تاب آوری تحصیلی دانش آموزان با میانجی گری خودکارآمدی تحصیلی و امیدواری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۶ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۴)
348 - 357
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی بود که با هدف تعیین رابطه شایستگی اجتماعی-هیجانی با تاب آوری تحصیلی، با توجه به نقش میانجی خودکارآمدی تحصیلی و امیدواری تحصیلی در نمونه ای از دانش آموزان ایرانی اجرا شد. در این پژوهش 283 نفر دانش آموز رشته علوم انسانی به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. متغیرها با استفاده از پرسشنامه های شایستگی اجتماعی-هیجانی (زو و ای، 2012)، تاب آوری تحصیلی کاسیدی (2016) خودکارآمدی تحصیلی (جمالی و همکاران، 2013) و امیدواری اشنایدر(2000) اندازه گیری شدند. تحلیل آماری داده ها به کمک نرم افزار AMOS و با روش تحلیل مسیر انجام شد. نتایج تحلیل مسیر نشان داد مدل نظری با داده ها برازش مطلوب دارد. به علاوه بین شایستگی اجتماعی-هیجانی با تاب آوری (36/0=r)، خودکارآمدی تحصیلی (53/0=r) و امیدواری (47/0=r) با تاب آوری تحصیلی رابطه مثبت معنادار وجود دارد. همچنین نقش میانجی خودکارآمدی تحصیلی و امیدواری نیز در رابطه بین این دو متغیر تأیید شد. چشم-انداز این پژوهش ایجاد زمینه برای انجام تحقیقات آزمایشی در راستای متغیرهای پژوهش است تا اثربخشی مداخلات مبتنی بر شایستگی اجتماعی-هیجانی بر تاب آوری تحصیلی با در نظر گرفتن متغیرهای تعدیل کننده مورد بررسی قرار گیرد.
نقش عوامل شخصیتی در بروز سوانح فنی در یکی از واحدهای نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۱
11 - 28
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به اهمیت پیشگیری از سوانح فنی در محیط کار، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش عوامل شخصیتی در بروز سوانح فنی در یکی از واحدهای نظامی انجام شد. روش: طرح پژوهش، توصیفی و از نوع پژوهشهای علّی مقایسه ای و جامعه پژوهش، شامل کلیه پرسنل فنی یکی از واحدهای نظامی بود که به صورت دردسترس، 50 نفر با سابقه حادثه دیدگی انتخاب و 50 نفر بدون سابقه سانحه دیدگی ازنظر سن، سطح تحصیلات، سابقه خدمت و وضعیت تأهل، با گروه حادثه دیده همتا شدند. شرکت کنندگان در پژوهش به سیاهه پنج عاملی شخصیت نئو (NEO-FFI) پاسخ دادند. داده ها با روش تحلیل واریانس چندمتغییری و تحلیل تشخیصی، با استفاده از نسخه 24 نرم افزار SPSS، تجزیه و تحلیل شدند. نتایج: نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری نشان داد که میانگین نمرات روان رنجورخویی در افراد سانحه دیده به طور معناداری بیشتر از افراد بدون سابقه سانحه دیدگی است. هم چنین، میانگین نمرات برون گرایی، توافق پذیری و وجدان مندی در افراد سانحه دیده به طور معناداری کمتر از افراد بدون سابقه سانحه دیدگی است. نتایج تحلیل تشخیصی نیز نشان داد که روان رنجورخویی و توافق پذیری، مهم ترین پیش بین کننده های سانحه دیدگی هستند. بحث: به طور کلی، این نتایج اهمیت ویژگی های شخصیتی را در بروز سوانح فنی نشان می دهد. این یافته ها می تواند تلویحات نظری و کاربردی متعددی در زمینه گزینش کارکنان در موقعیت های شغلی مختلف، به ویژه واحدهای فنی نظامی داشته باشد.
اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر تحمل پریشانی و باورهای ارتباطی در زنان دارای همسر وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۴
۳۲۷-۳۰۹
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر تحمل پریشانی و باورهای ارتباطی زنان دارای همسر وابسته به مواد بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنان دارای همسر وابسته به مواد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر دزفول در سال 1400 بود. از این بین 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان هر دو گروه پرسشنامه های تحمل پریشانی و باورهای ارتباطی را در پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. درمان مبتنی بر شفقت طبق پروتکل پل گیلبرت و راسل کولتس (ترجمه اثباتی، 1397) در 8 جلسه 90 دقیقه ای با فراوانی دو جلسه در هفته بر روی گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود داشت و شفقت درمانی توانست باعث افزایش تحمل پریشانی و بهبود باورهای ارتباطی زنان دارای همسر وابسته به مواد گردد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، متخصصین حوزه ی اعتیاد می توانند با استفاده از روش شفقت درمانی باعث افزایش توانمندی های مرتبط با تحمل پریشانی و باورهای ارتباطی شوند.
مقایسه اثربخشی آموزش مهارت تفکر خلاق و مدیریت استرس بر سازگاری اجتماعی، عاطفی و آموزشی) در نوجوانان بی سرپرست 15-17 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی آموزش مهارت تفکر خلاق و مدیریت استرس بر سازگاری اجتماعی، عاطفی و آموزشی در نوجوانان بی سرپرست 17-15سال انجام شد. پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. به این منظور از بین تمامی نوجوانان بی سرپرست که در مراکز شبانه روزی سازمان بهزیستی منطقه 20 شهر ری و منطقه 3 شمیرانات در نیمه اول سال 1397، 36 نوجوان، بصورت در دسترس بعنوان نمونه انتخاب و بطور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه قرار گرفتند (هر گروه 12نفر). سپس شرکت کنندگان گروه آزمایش اول و دوم به ترتیب طی 8 و 7 جلسه 70-60 دقیقه ای تحت آموزش مهارت تفکر خلاق و مدیریت استرس قرار گرفتند. گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکرد. ابزار استفاده شده در پژوهش مقیاس سازگاری دانش آموزان (AISS) (سینها و سینگ، 1993) بود. نتایج به دست آمده از تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره (MANCOVA) نشان داد آموزش مهارت تفکر خلاق و مدیریت استرس موجب افزایش سازگاری اجتماعی در نوجوانان بی سرپرست شده است (05/0 P<). همچنین نتایج به دست آمده از آزمون t مستقل نشان داد که تأثیر آموزش تفکر خلاق بر سازگاری نوجوانان بیشتر از مدیریت استرس است (05/0 P<). بنابراین آموزش مهارت تفکر خلاق و مدیریت استرس می تواند به عنوان یک عامل حمایتی، از پدید آمدن مشکلات روان شناختی و اجتماعی در نوجوانان پیشگیری کند و هم به عنوان اساس و پایه ای برای رشد سالم آن ها مورد استفاده مشاوران و مربیان قرار گیرد.
بررسی آثار روانشناختی تجهیزات و تکنولوژی های جدید بر ورزشکاران حرفه ای
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اهمیت کارکردهای تجهیزات و تکنولوژی های جدید بر ورزشکاران حرفه ای سبب گردیده است تا نیاز به انجام مطالعات در این حوزه بیش از پیش درک گردد تا بتوان آثار روانشناختی آن بر ورزشکاران مشخص گردد. هدف: تحقیق حاضر با هدف بررسی آثار روانشناختی تجهیزات و تکنولوژی های جدید بر ورزشکاران حرفه ای انجام گردید. روش: روش پژوهش حاضر از نوع آمیخته بود. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل خبرگان آگاه به موضوع پژوهش بودند که بر حسب انتخاب هدفمند تعداد ۱۲ نفر به عنوان نمونه پژوهش مشخص گردیدند. همچنین جامعه آماری پژوهش در بخش کمی شامل ورزشکاران حرفه ای شهر تهران در سال ۱۴۰۰ بودند که بر حسب انتخاب در دسترس تعداد ۲۰۰ نفر به عنوان نمونه تحقیق مشخص شدند. ابزار گردآوری شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته بود. روش آماری مورد استفاده در بخش کیفی شامل روش کدگذاری بود. کدگذاری انجام شده در این پژوهش در سه بخش کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده های کمی از نرم افزار SPSS نسخه ۲۰ استفاده شد. یافته ها: نتایج تحقیق حاضر نشان داد که آثار روانشناختی تجهیزات و تکنولوژی های جدید بر ورزشکاران حرفه ای در چهار دسته انگیزشی، ذهنی، رفتاری و بین فردی مشخص شدند. مطابق با نتایج فوق مشخص گردید که در میان آثار شناسایی شده آثار رفتاری (۳/۳۳=میانگین) و آثار ذهنی (۴/۰۵=میانگین) بالاتر از سطح میانگین می باشند که نشان دهنده تأثیرگذاری شدید این آثار بر ورزشکاران حرفه ای است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج می توان چنین اعلام داشت که تجهیزات و تکنولوژی های جدید می تواند آثاری در حوزه های فردی، رفتاری و ذهنی بر ورزشکاران داشته باشد.
اثربخشی آموزش تمرینات تعادلی بر تعادل ایستا و توجه انتخابی کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعال
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از شایع ترین اختلال ها که در دوران کودکی بروز پیدا می کند، اختلال نقص توجه/ بیش فعالی است که با ویژگی هایی چون نارسایی توجه، بیش فعالی و رفتارهای تکانشی مشخص گردیده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش تمرینات تعادلی بر تعادل ایستا و توجه انتخابی کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعال انجام شد. روش: این پژوهش از نوع مطالعات نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه کودکان ۶ سال دارای اختلال نقص توجه/ بیش فعال مراجعه کننده به مراکز مشاوره روانشناختی کودکان شهر گرگان در سال ۱۴۰۱-۱۴۰۰ بود. روش نمونه گیری از نوع نمونه گیری در دسترس بود که ۳۰ نفر به عنوان نمونه در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. جهت جمع آوری داده ها از آزمون تعادل لک لک و آزمون رنگ واژه استروپ استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از تحلیل کوواریانس به کمک نرم افزار SPSS نسخه ۲۴ استفاده شد. یافته ها: نتایج حاکی از تفاوت معنادار میان میانگین های پس آزمون دو گروه آزمایش و کنترل بود؛ بدین معنی که آموزش تمرینات تعادلی می تواند میزان تعادل ایستا (۰/۰۰۱>p؛ ۱۹/۴۵=F) و توجه انتخابی (۰/۰۰۱>p؛ ۲۸/۶۳=F) کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعال را بهبود بخشد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که آموزش تمرینات تعادلی بر توجه انتخابی و تعادل ایستای کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعال مؤثر است. از این رو به نظر می رسد گنجاندن این برنامه ی تمرینی در برنامه ی توانبخشی این کودکان مفید باشد.
اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه بر تحمل پریشانی و تنظیم هیجان دانش آموزان با مشکلات رفتاری درونی شده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ بهار (خرداد) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۱
۵۴۲-۵۲۵
حوزههای تخصصی:
زمینه: پژوهش ها نشان می دهند دانش آموزان با مشکلات رفتاری درونی شده از کنش هایی مانند عدم تحمل پریشانی و نارسایی در تنظیم هیجان رنج می برند، همچنین پژوهش های پیشین نشان داده اند درمان فرا تشخیصی یکپارچه بر متغیر های مختلفی تأثیر دارد. بنابراین با توجه به پیشینه پژوهش، در زمینه اثربخشی درمان فرا تشخیصی یکپارچه بر تحمل پریشانی و تنظیم هیجان دانش آموزان با مشکلات رفتاری درونی شده شکاف تحقیقاتی وجود داشت. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان فرا تشخیصی یکپارچه بر تحمل پریشانی و تنظیم هیجان دانش آموزان با مشکلات رفتاری درونی شده بود. روش: روش پژوهش حاضر شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموزان دختر متوسطه اول دارای اختلالات رفتاری درونی شده در مدارس تهران در سال 1399-1398 بود که 30 دانش آموز دارای مشکلات رفتاری درونی شده با روش نمونه گیری غیر تصادفی هدفمند انتخاب شدند و در گروه های آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش مداخله درمان فرا تشخیصی یکپارچه (بارلو و همکاران، 2017) را طی سه ماه در 10 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کرد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه خودسنجی نوجوانان (آخنباخ و ریسکولا، 2003)، پرسشنامه تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر، 2005) و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی، کرایج و اسپینهاون، 2001) استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان فرا تشخیصی یکپارچه در افزایش تحمل پریشانی و بهبود تنظیم هیجان دانش آموزان تأثیر داشته است (0/01 =P). همچنین نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که میزان تأثیر درمان فرا تشخیصی یکپارچه بر تحمل پریشانی (106/23 =F )، ملامت خویش (17/84 =F)، ملامت دیگران (37/22 =F)، نشخوارگری (36/12 =F)، فاجعه انگاری (38/67 =F)، پذیرش (18/67 =F)، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی (21/06 =F)، تمرکز مجدد مثبت (35/26 =F)، ارزیابی مجدد مثبت (29/69 =F) و دیدگاه پذیری (33/59 =F) معنادار بوده است (0/01 =P). نتیجه گیری: بر اساس یافته های حاصل از این پژوهش می توان گفت درمان فرا تشخیصی یکپارچه با استفاده از آموزش آگاهی هیجانی، یادگیری مشاهده تجارب هیجانی، بازشناسی هیجان ها، شناسایی الگو های اجتناب از هیجان و ارزیابی مجدد شناختی منجر به افزایش تحمل پریشانی و بهبود تنظیم هیجان در دانش آموزان با مشکلات رفتاری درونی شده می شود.
پیکربندی و اعتباریابی الگوی روانی اجتماعی هویت نوجوانان پسر ایرانی: یک مطالعه روایتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۲ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۶
79 - 100
حوزههای تخصصی:
مقدمه : شواهد بیشماری حاکی از تغییرات رفتاری اساسی در نوجوانان ایرانی است. به احتمال زیاد بتوان این تغییرات را به مسائل هویتی آنان نسبت داد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اعتباریابی الگوی روانی اجتماعی هویت نوجوانان ایرانی و تعیین رابطه احتمالی آن با تغییرات رفتاری آنان انجام شد.
روش : این پژوهش از لحاظ رویکرد آمیخته بود. در مرحله کیفی از روش روایت پژوهی و در مرحله کمّی از روش همبستگی استفاده شد. در بخش کیفی، جامعه آماری پژوهش نوجوانان پسر 15 تا 20 ساله بعلاوه روان شناسان و جامعه شناسان شهر تهران در سال 1399 بود. 19 نفر از نوجوانان با نمونه گیری داوطلبانه و 6 نفر از متخصصان با نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در بخش کمی، جامعه آماری پژوهش نوجوانان پسر 15 تا 20 ساله شهر تهران در سال 1399 بود که از بین آن ها 218 نفر با نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند. گردآوری داده ها در بخش کیفی از طریق مصاحبه داستان زندگی مک آدامز (1995) و در بخش کمی به وسیله پرسشنامه محقق ساخته صورت پذیرفت. جهت تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش تحلیل محتوا و در بخش کمی از تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد.
یافته ها : نتایج تحلیل محتوا بعلاوه تحلیل عاملی نشان داد که مدل کلان روایت نوجوانان شامل مؤلفه هایی چون تعلق به خانواده، پایبندی به ارزش های دینی و اطاعت از والدین است و مدل ضد روایت نیز مؤلفه هایی چون سبک زندگی اختیاری، حس منحصر به فرد بودن، استقلال خواهی و رقابت جویی را در بردارد.
نتیجه گیری : می توان تغییرات رفتاری نوجوانان پسر ایرانی را به دو عامل عمده نسبت داد: 1- تضاد میان برخی مؤلفه های ضد روایت و کلان روایت آن ها 2- وضعیت نسبتاً افراطی برخی مؤلفه های روایت های آن ها.
اثربخشی آموزش تنظیم هیجانی بر انحراف جنسی،اضطراب اجتماعی و خودکنترلی کاربران سایت های پورنوگرافی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی اثربخشی تنظیم هیجانی بر انحراف جنسی، اضطراب اجتماعی و خودکنترلی کاربران سایت های پورنوگرافی پرداخت. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و ازلحاظ روش، نیمه آزمایشی بود که در آن از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه پژوهش حاضر شامل نوجوانان کاربر فعال شبکه های اجتماعی اینترنتی ساکن شهر آبادان بود که به مراکز مشاوره مراجعه نموده بودند. جهت اعتیاد به شبکه های مجازی از این جامعه نمونه ای شامل 20 نوجوان پسر در رده سنی 14 الی 18 سال، که در طول روز بیش از 3 ساعت وقت خود را در شبکه های مجازی صرف می کردند انتخاب شدند. افراد در هر دو گروه بدون سابقه آموزش های مهارت های شناختی و هیجانی منظم هستند که داوطلبانه و به طور تصادفی در گروه های کنترل و آزمایشی تقسیم و بررسی شد. ابزارهای پژوهش شامل ﻣﻘیﺎس ﭘﺎراﻓیﻠیﺎ (کﻮرت ﻓﺮویﻨﺪ، 1968)، ﻣﻘیﺎس اﺿﻄﺮاب اﺟﺘﻤﺎﻋی ﺑﺮاى ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎنSAS-A ﻻﺟﺮﺳﺎ (١٩٩٨) و پرسشنامه خود کنترلی تانجی (2004) بود و جهت آموزش راهبردهای تنظیم هیجان از محتوای جلسات آموزشی تنظیم هیجان مبتنی بر مدل گراس (2014) استفاده شد. یافته ها نشان داد آموزش تنظیم هیجانی در انحراف جنسی، خود کنترلی و اضطراب اجتماعی مؤثر بوده است. به این معنا که آموزش تنظیم هیجانی باعث کاهش انحراف جنسی و اضطراب اجتماعی و افزایش خود کنترلی شده است.
بررسی رابطه تعارض نوجوان و والد با میزان استفاده از اینترنت در دانش آموزان دختر دوره ی اول متوسطه
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تعارض نوجوان و والد با میزان استفاده از اینترنت در دختران نوجوان دانش آموز مقطع متوسطه اول است. روش تحقیق این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق را کلیه دانش آموزان مقطع اول متوسطه ناحیه 2 استان البرز در سال تحصیلی1400-1399 تشکیل دادند. طبق جدول مورگان جامعه این تحقیق 750 نفر و حجم نمونه 256 نفر محاسبه گردید. در این پژوهش از روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای استفاده شد. به دلیل شرایط خاص جامعه و شیوع ویروس کرونا و محدودیت تردد و ارتباطات اجتماعی، از روش اجرای اینترنتی استفاده شد. لازم به توضیح است که 27 پرسشنامه به عنوان داده پرت تشخیص داده شد و کنار گذاشته شدند و از تعداد 256 پرسشنامه، درنهایت 229 پرسشنامه به عنوان نمونه ی نهایی در نظر گرفته شد. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه مقیاس تاکتیک های تعارض با پدر و مادر موری ای اشتراوس و پرسشنامه اعتیاد به اینترنت یانگ بود. یافته های این تحقیق نشان داد، بین تعارض والد و نوجوان با میزان استفاده از اینترنت رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین مشخص شد متغیر پرخاشگری کلامی-روانی مادر و پرخاشگری فیزیکی پدر قادر به پیش بینی میزان استفاده از اینترنت می باشند. می توان نتیجه گیری کرد که میزان پرخاشگری والدین در محیط خانواده می تواند زمینه وابستگی و اعتیاد به اینترنت را در نوجوانان فراهم و سبب معضلات اجتماعی گردد.