مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
شکست عشقی
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر مقایسه طرحواره های ناسازگار اولیه و الگوهای فرزندپروری در دو گروه دانشجویان دارای شکست عشقی با و بدون نشانگان بالینی بود. روش : با روش نمونه گیری هدف مند و به کارگیری پرسش نامه افسردگی بک ( BDI-II )، پرسش نامه سلامت عمومی ( GHQ-28 ) و پرسش نامه چندمحوری بالینی میلون ( MCMI-III ) 30 دانشجوی دارای شکست عشقی با نشانگان بالینی و 30 دانشجوی دارای شکست عشقی بدون نشانگان بالینی از دانشگاه تبریز انتخاب شدند و به پرسش نامه های نسخه کوتاه طرحواره یانگ ( YSQ-SF ) و محیط خانوادگی- فرزندپروری شیفر ( SFPE ) پاسخ دادند. داده ها با آزمون تحلیل واریانس چندمتغیری ( MANOVA ) تحلیل شدند. یافته ها : یافته ها نشان داد میان طرحواره های ناسازگار اولیه و الگوهای فرزندپروری دانشجویان دارای شکست عشقی با و بدون نشانگان بالینی تفاوت وجود دارد (05/0 p< ). نتیجه گیری : می توان از روی طرحواره های ناسازگار اولیه و محیط خانوادگی اولیه، شدت نشانه های بالینی را در شکست روابط عاشقانه پیش بینی و با رویکرد طرحواره درمانی به این افراد کمک کرد.
واکنش های شناختی دختران با نشانگان شکست عشقی: یک مطالعه ی پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نشانگان شکست عشقی، مجموعه علائمی است که پس از پایان یک رابطه ی عاطفی به وجود می آید و عملکرد فرد را در حوزه های مختلف مورد تاثیر منفی خود قرار می دهد. پژوهش حاضر با هدف تبیین واکنش های شناختی دختران با نشانگان شکست عشقی ساکن خوابگاه انجام شد. روش پژوهش کیفی از نوع پدیدارشناسی، انتخاب گردید. جامعه پژوهش را کلیه دختران دانشجوی خوابگاهی دانشگاه تهران که در سال 1397 تجربه ی شکست عشقی داشتند، تشکیل دادند. با استفاده از نمونه گیری هدفمند، دختران ساکن یکی از خوابگاه های دانشجویی دانشگاه تهران طی یک فراخوان انتخاب شدند. نمونه گیری، تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت و در نهایت 14 نفر انتخاب و با مصاحبه نیمه ساختار یافته مورد مطالعه قرار گرفتند. تحلیل داده ها از طریق روش کلایزی انجام شد. نتایج منجر به تولید 2 مضمون اصلی، 9 مضمون فرعی و 38 مفهوم اولیه گردید. مضمون اصلی نخست «واکنش های سازگارانه ی شناختی» بود که مضمون های فرعی (1- افکار دفاعی مثبت، 2-تصمیم گیری سازگارانه، 3-رشد و بالندگی شناختی) را در بر می گرفت. مضمون اصلی دوم، «واکنش های ناسازگارانه ی شناختی» شامل مضمون های فرعی (1-گم گشتگی، 2-تصمیم گیری غیرسازشی، 3-چانه زنی، 4-تغییر باورها، 5-تحریفات شناختی، 6- نشخوار فکری) بود. نتایج نشان دهنده واکنش های متنوع در مشارکت کنندگان بود. حمایت های محیطی و روانشناختی، بینش فردی و تیپ شخصیتی در کیفیت واکنش ها موثر بود و افردی که خودآگاهی و استقلال بالاتری داشتند تاثیرات محدودتری را از این آسیب کسب کرده بودند.
تبیین واکنش های رفتاری و مقابله های دانشجویان دختر با نشانگان ضربه عشقی: یک مطالعه پدیدارشناسانه
منبع:
زن و فرهنگ سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۱
111-134
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف، تبیین واکنش های رفتاری و مقابله های دانشجویان دختر با نشانگان ضربه عشقی انجام شده است. جامعه مطالعه حاضر را کلیه دانشجویان دخترخوابگاهی دانشگاه تهران در سال تحصیلی1397-1398 که در یک سال گذشته تجربه آسیب عشقی را داشتند، تشکیل دادند. به منظور نمونه گیری دختران ساکن یکی از خوابگاه های دانشجویی دانشگاه تهران در طی یک فراخوان به صورت هدفمند انتخاب شدند. درنهایت تعداد 14نفر انتخاب و از مصاحبه های نیمه ساختاریافته جهت جمع آوری اطلاعات استفاده گردید. به منظور درک تجارب زیسته دختران با تجارب نشانگان ضربه عشق، روش پژوهش کیفی با رویکرد پدیدارشناسی، اتخاذ گردید. پس از تحلیل محتوای مصاحبه ها و کدگذاری نهایی آن ها 2 مضمون اصلی، 17مضمون فرعی و 41 مفهوم استخراج شدند. نتایج نشان داد مضمون اصلی نخست«واکنش های رفتاری و مقابله های سازگارانه»بود که مضمون های فرعی حرکت به سوی دیگران، سازگاری با شرایط، درخواست کمک حرفه ای، احتیاط در رفتار، خودمدیریتی، اشتغال و فعالیت، بهره مندی از مهارت و واکنش های معنوی سازگارانه را دربرمی گرفت. مضمون اصلی دوم«واکنش های رفتاری و مقابله های ناسازگارانه»بودکه مضمون های فرعی مقایسه گری، سرزنش گری، عدم مراجعه به متخصص، بازی نقش، یادآوری خاطرات، دوری گزینی، خود آسیب رسانی، اهمال کاری و گلایه های معنوی بود. بنابراین وجود واکنش های متنوع در شرکت کنندگان، نشان دهنده این است که نوع حمایت های محیطی و روان شناختی، بینش فردی و تیپ شخصیتی در کیفیت واکنش ها نقش مهمی را ایفا می کند.
تدوین مدل ساختاری شکست عشقی بر اساس ویژگی های شخصیتی، سبک دلبستگی، طرحواره های ناسازگار اولیه، الگوهای فرزندپروری و حمایت اجتماعی ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۰
47 - 75
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور تدوین مدل ساختاری شکست عشقی بر اساس بر اساس ویژگی های شخصیتی، سبک دلبستگی، طرحواره های ناسازگار اولیه، الگوهای فرزندپروری و حمایت اجتماعی ادراک شده هست. روش پژوهش همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری، شامل کلیه دختران و پسران دارای تجربه شکست عشقی بود که در نیمه نخست سال 1398 به مراکز مشاوره مناطق 1، 2، 3 و 5 شهر تهران مراجعه کرده بودندبه صورت داوطلبانه 200 نفر انتهاب شدند. ابزار اندازه گیری پژوهش شامل، پرسشنامه سبک های دلبستگی هازن و شاور (AAI)، نشانگان ضربه عشقی(LTSI)، ویژگی های شخصیتی نئو (NEO- FFI-60)، طرحواره های یانگ (فرم کوتاه)، پرسشنامه ادراک والدین گرولنیک (POPS) و مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراک شده (MSPSS) بود. نتایج نشان داد که که مدل آزمون شده، مدل مطلوبی است و از برازش قابل قبولی برخوردار است. همچنین نتایج تحلیل داده ها نشان داد که تاثیر کلی عوامل فردی یعنی سه عامل ویژگی های شخصیتی، سبک دلبستگی و طرحواره های ناسازگار اولیه و همچنین عامل اجتماعی یعنی متغیر حمایت اجتماعی ادراک شده بر شکست عشقی دختران و پسران شهر تهران معنادار بوده است. در ارتباط با فرضیه دوم یعنی عامل خانوادگی یا همان الگوهای فرزندپروری در مطالعه حاضر، نتایج مدل معادلات ساختاری نشان داد که تاثیر کلی این متغیر بر شکست عشقی معنادار نبوده است. با این حال، تحلیل دقیق و بیشتر آن نشان داد که از بین خرده مقیاس الگوهای فرزندپروری، سه مؤلفه اشتغال پدر به فرزند، حمایت از خودمختاری پدر و گرمی پدر اثر معناداری بر شکست عشقی دختران و پسران داشته است.
اثربخشی درمان هیجان مدار بر شکست عشقی و رضایت از زندگی در دانشجویان دانشگاه آزاد رودهن
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان هیجان مدار بر شکست عشقی و رضایت از زندگی در دانشجویان دانشگاه آزاد رودهن انجام شد. روش پژوهش، شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان مشغول به تحصیل در دانشگاه آزاد رودهن در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که با استفاده از نمونه گیری خوشه ای40 نفر دانشجوی دختر و پسر انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند (هر گروه 20 نفر). سپس گروه آزمایش به مدت 10 جلسه 2 ساعته تحت درمان هیجان مدار قرار گرفتند. در این مطالعه، ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه های شکست عشقی (راس، 1999) و رضایت از زندگی (داینر و همکاران، 1985) بود که قبل و بعد از درمان، اجرا گردید. داده های جمع آوری شده، با استفاده از نرم افزار Spss نسخه 25 و روش آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که درمان هیجان مدار گروهی، باعث کاهش معنادار نشانگان شکست عشقی و افزایش رضایت از زندگی در مرحله پس آزمون نسبت به پیش آزمون در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل شد (001/0>p). بنابراین می توان از این درمان به عنوان یک درمان مکمل در کنار سایر درمان های روان شناختی برای بهبود نشانگان شکست عشقی و افزایش رضایت زندگی این افراد استفاده گرد.
رابطه شکست عشقی با استرس تحصیلی دانشجویان دانشگاه زنجان: نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۲
15 - 35
حوزه های تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه شکست عشقی با استرس تحصیلی دانشجویان با میانجی گری تنظیم شناختی هیجان انجام گرفت. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان دانشگاه زنجان در سال تحصیلی ۱۴۰۱- ۱۴۰۰ تشکیل دادند که از بین آنها تعداد ۳۰۵ نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در این پژوهش شرکت داده شدند. ابزارها شامل پرسشنامه ضربه عشق راس (۱۹۹۹)، پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان ( CERQ-P ) و استرس تحصیلی زاژاکووا، لینچ و اسپینشاد (۲۰۰۵) بودند. برای تحلیل داده ها از مدل های ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی استفاده شد . یافته ها: تحلیل داده ها نشان دادند شکست عشقی همبستگی مثبت با استرس تحصیلی (۳۶/۲ t= ، ۰۱۱/۰ p= ) و همبستگی منفی با متغیر تنظیم شناختی هیجانی دارد (۵۰/۴- t= ، ۰۰۰/۰ p= ). همچنین بین تنظیم شناختی هیجان با استرس تحصیلی رابطه معناداری بدست آمد (۱۶/۶۲ t= ، ۰۰۰/۰ p= ). در نهایت با استفاده از آزمون سویل نقش میانجیگری تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین شکست عشقی و استرس تحصیلی با ضریب مسیر ۶۲/۰- و مقدار ۱۴/۱۷- t= مورد تایید قرار گرفت. نتیجه گیری: این پژوهش علاوه بر گسترش مبانی نظری موضوع مورد مطالعه، در برگیرنده مفاهیمی برای شناخت اثرات منفی شکست عشقی در بین افراد بود. برای کاهش پیامدهای شکست عشقی به ویژه در حیطه تحصیلی می توان با برگزاری کارگاه های آموزشی مبتنی بر ذهن آگاهی و آموزش تنظیم هیجانی دانشجویان قدم محکمی در راستای اهداف پژوهشی برداشت.
پیش بینی گرایش به مصرف سیگار بر اساس جنبه تاریک شخصیت، شکست عشقی و سبک های فرزند پروری در دانشجویان مقطع کارشناسی شهر تهران
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف پیش بینی گرایش به مصرف سیگار بر اساس جنبه تاریک شخصیت، شکست عشقی و سبک های فرزند پروری در دانشجویان مقطع کارشناسی شهر تهران انجام شد. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی شهر تهران بود که از بین آن ها تعداد 150 دانشجو به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه سه جنبه تاریک شخصیت وبستر (2010)، پرسشنامه ضربه عشق (1999)، پرسشنامه شیوه های فرزند پروری بامریند (1973) بودند. داده ها با استفاده از روش رگرسیون مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین گرایش به مصرف سیگار طبق جنبه های تاریک شخصیت، شکست عشقی و سبک های فرزند پروری در دانشجویان کارشناسی شهر تهران همبستگی معناداری وجود دارد.
عوامل اجتماعی مرتبط با مصرف مواد مخدر در بین دانشجویان (مطالعه موردی دانشجویان 18-27 ساله دانشگاه خوارزمی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ورزش و جوانان دوره ۱۵ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۳۲
207 - 221
این پژوهش به بررسی عوامل اجتماعی مرتبط با مصرف مواد مخدر در بین دانشجویان 18 تا 27 ساله می پردازد. پژوهش با استفاده از طرح پیمایشی و با جمعیت نمونه شامل 299 نفر از دانشجویان 18 تا 27 ساله دختر و پسر دانشگاه خوارزمی صورت گرفت. نظریه های پیوند اجتماعی، فرصت افتراقی، پیوند افتراقی، احساس آنومی و ناکامی (شکست عشقی و تحصیلی) در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج به دست آمده نشان می دهند بین متغیرهای مستقل پایگاه اجتماعی و اقتصادی، التزام، پیوند افتراقی، احساس آنومی، شکست تحصیلی، شکست عشقی و متغیرهای وابسته مصرف مواد مخدر همبستگی معنی داری وجود دارد. متغیرهای شکست عشقی، آنومی و پایگاه اجتماعی تأثیر علی مستقیمی بر مصرف مواد مخدر ندارند و از طریق سایر متغیرها بر مصرف مواد تأثیر می گذارند. مشغولیت، تنها متغیری بود که همبستگی و تأثیر علی بر متغیر وابسته ندارد. پیوند افتراقی با همبستگی (446/0) و بتای (379/0) بیشترین همبستگی و تأثیر علی رگرسیونی را بر مصرف مواد مخدر در بین دانشجویان 18 تا 27 ساله دارد.