فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۶۱ تا ۳٬۱۸۰ مورد از کل ۳۵٬۸۹۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
Applying supportive policies by the organization towards human resources can provide a suitable basis for creating mutual benefits. On one hand, this issue will affect their behavioral and functional approaches, and on the other hand, it will determine the type of their perceptions towards the job. Accordingly, in this research, the impact of social support on the job performance of employees by considering the role of job enrichment and innovative work behaviors has been investigated. The statistical population of this research included physical education managers of Iranian universities which 333 people participated in it according to the rule of at least five times the number of statements and with the convenience sampling method. The data collection tool was a standard questionnaire taken from reliable sources including innovative work behaviors scale by De Jong & Den Hartog, (2010), job performance scale by Chirumbolo & Areni, (2010), perceived social support by scale Mack & Rhineberger-Dunn, (2019) and job enrichment scale by Vijay & Indradevi, (2015) and data analysis and hypothesis testing has been done by using the structural equation modeling technique with the partial least squares approach in the PLS software. The research findings indicate that social support has a significant and positive effect on innovative work behaviors, job enrichment and job performance. There is a positive and significant relationship between innovative work behaviors and job enrichment with job performance. Job enrichment and innovative work behaviors play a mediating role in the relationship between social support and job performance.
بررسی نقش واسطه ای انعطاف پذیری روان شناختی در رابطه ی بین طرح واره های ناسازگار اولیه با پریشانی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف نقش واسطه ای انعطاف پذیری روان شناختی در رابطه ی بین طرح واره های ناسازگار اولیه با پریشانی روان شناختی صورت پذیرفت. این پژوهش توصیفی- همبستگی و به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه ی این پژوهش شامل تمامی دانشجویان مقطع کارشناسی مرکز آموزش عالی پلدختر در سال تحصیلی 1400-1399 بود. حجم نمونه آماری بر اساس قاعده سرانگشتی کلاین برابر 230 نفر تعیین شد که به روش نمونه گیری در دسترس و با پرسشنامه آنلاین انجام شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های طرح واره یانگ، پرسشنامه ی انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال و پرسشنامه ی ارزیابی پریشانی روان شناختی کسلر و همکاران استفاده شد. تحلیل داده ها به روش آماری مدل معادلات ساختاری انجام شد و برای بررسی نقش واسطه ای متغیرها از آزمون بوت استراپ استفاده شد. نتایج نشان داد طرح واره های ناسازگار بر پریشانی روان شناختی تأثیر مستقیم (01/0>P) و به واسطه ی انعطاف پذیری روان شناختی تأثیر غیرمستقیم دارد (01/0> P). بر اساس نتایج، مدل پژوهش از برازش مطلوب برخوردار است. با کاهش طرح واره های ناسازگار اولیه می توان به دانشجویان کمک کرد تا انعطاف پذیری روان شناختی بیشتری داشته باشند که نتیجه ی آن می تواند غلبه بر مسائل و مشکلات تحصیلی و کاهش پریشانی روان شناختی باشد.
تدوین مدل ساختاری فرسودگی شغلی معلمان بر اساس تحریفات شناختی و نشخوار فکری با نقش میانجی افکار خود آیند منفی و همجوشی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل ساختاری فرسودگی شغلی معلمان بر اساس تحریفات شناختی و نشخوار فکری با نقش میانجی افکار خود آیند منفی و همجوشی شناختی صورت گرفت. پژوهش حاضر جزء تحقیقات توصیفی و از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان مقطع متوسط دوم شهرستان کامیاران در سال تحصیلی 1401- 1402 بودند که 323 نفر از این جامعه آماری به روش در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه افکارخودآیند منفی کندال و هولون، پرسشنامه استاندارد همجوشی شناختی گیلاندرز و همکاران، پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش و جکسون، پرسشنامه نشخوار فکری نولن هکسما و همکاران و پرسشنامه تحریف های شناختی عبدالله زاده و سالار استفاده شد. یافته های این پژوهش حاکی از آن بود مدل ساختاری فرسودگی شغلی معلمان بر اساس تحریفات شناختی و نشخوار فکری با نقش میانجی افکار خود آیند منفی و همجوشی شناختی دارای برازش مطلوبی می باشد. ضرایب استاندارد مسیر مستقیم مدل از نشخوار فکری (38/2= t)، تحریف های شناختی (72/3= t)، همجوشی شناختی (34/2= t)، و افکار خود آیند منفی (21/2= t) به فرسودگی شغلی معلمان معنی دار بود. همچنین نتایج آزمون بوت استراپ نشان داد اثر غیرمستقیم نشخوار فکری بر فرسودگی شغلی با نقش میانجی همجوشی شناختی معنادار می باشد (082/0 =β)، اثر غیرمستقیم نشخوار فکری بر فرسودگی شغلی با نقش میانجی افکار خود آیند منفی معنادار می باشد (110/0 =β). همچنین اثر غیرمستقیم تحریف های شناختی بر فرسودگی شغلی با نقش میانجی همجوشی شناختی معنادار می باشد (085/0 =β) و نیز اثر غیرمستقیم تحریف های شناختی بر فرسودگی شغلی با نقش میانجی افکار خود آیند منفی معنادار می باشد (061/0 =β). بر مبنای نتایج پژوهش حاضر بهبود و تغییر تحریفات شناختی و نشخوار فکری زمینه ای برای تغییر افکار خود آیند منفی و همجوشی شناختی فراهم می کند که در نتیجه این فرایند میزان فرسودگی شغلی معلمان کاهش می یابد.
مقایسه نیمرخ نشانگان روانشناختی پرستاران شاغل در بخش کرونا و غیر کرونا و رابطه آن با بهزیستی سازمانی آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر باهدف بررسی تفاوت بین علائم روانشناختی پرستاران شاغل در بخش های کووید-۱۹ و سایر بخش ها و ارتباط بین این علائم روان شناختی و بهزیستی سازمانی در میان شرکت کنندگان در این گروه ها انجام شد. روش پژوهش کمی و به صورت علی-مقایسه ای (پس رویدادی) و توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه پرستاران شاغل در بخش های مختلف بیمارستان آیت الله روحانی شهر بابل بین آبان و اسفند سال 1399 بود که تعداد 70 نفر از پرستاران شاغل در بخش کرونا و 70 نفر شاغل در بخش های غیر کرونا به صورت در دسترس انتخاب شدند. پرسش نامه های فهرست علائم بالینی تجدیدنظر شده (SCL-90، دروگاتیس و همکاران، 1973) و مقیاس بهزیستی سازمانی (ows، ژنگ و همکاران، ۲۰۱۵) برای جمع آوری داده ها و به منظور تجزیه وتحلیل آماری در مرحله اول از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره و تک متغیره و در مرحله دوم از روش همبستگی پیرسون، استفاده شد. نتایج نشان داد بین دو گروه پرستاران شاغل در بخش کرونا و پرستاران شاغل در بخش غیر کرونا، از لحاظ متغیر پرخاشگری (088/0=Ƞ2،05/0p< ،057/9= F). و پارانویا (049/0=Ƞ2،05/0p< ،839/4= F) تفاوت وجود دارد. همچنین بین پرستاران شاغل در بخش کرونا، رابطه بین حساسیت بین فردی (348/0-=r)، افسردگی (546/0-=r)، اضطراب (353/0-=r)، پرخاشگری (351/0-=r)، فوبیا (334/0-=r)، پارانویا (303/0-=r) و روانپریشی (397/0-=r) با بهزیستی سازمانی، معکوس و معنی دار است. در نتیجه نمره ی پرخاشگری و پارانویا به صورت معناداری در پرستاران شاغل در بخش های کرونا بیشتر از پرستاران شاغل در سایر بخش ها بود و بین نشانگان روانشناختی و بهزیستی سازمانی در میان پرستاران شاغل در بخش های کرونا رابطه وجود دارد.
بررسی الگوی پارادایمی همسرگزینی و رضایتمندی در زوجین رضایتمند شهر تهران؛ یک مطالعه گراندد تئوری
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مهمترین ملاک خانواده سالم، همسرگزینی مناسب و رضایت زوج از ازدواج است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی الگوی پارادایمی همسرگزینی و رضایتمندی در زوجین رضایتمند شهر تهران انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر کیفی و از نوع مطالعات پارادایمی گراندد تئوری بود. جامعه آماری شامل زوجینی بود که در فاصله سال های ۱۳۹۹-۱۳۹۷ برای دریافت مشاوره پیش از ازدواج به مراکز مشاوره ازدواج شهر تهران مراجعه کرده بودند، که از این میان به شکل نمونه گیری هدفمند تعداد ۱۵ نفر انتخاب شدند. داده ها از طریق کدگذاری طبق مدل اشتراوس و کوربین تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: در نهایت کلیه الگوهای پارادایمی در قالب مولفه های اصلی و فرعی و مفاهیم عملیاتی بدست آمد. مقوله مرکزی شامل: دو مولفه انتخاب خردمندانه و سالم و چشم انداز گذار به ازدواج پایدار؛ شرایط علی: عوامل کلان اثرگذار و استقلال و تمایز یافتگی زوجین و ارتباط با خانواده اصلی؛ شرایط زمینه ای: شباهت های خانوادگی و شباهت های فرهنگی؛ شرایط مداخله گر: مولفه های نظام های باوری و شناختی زوجین و کنش رفتاری زوجین در فرآیند انتخاب همسر؛ راهبردها: راهبردهای مراقبت از ازدواج و راهبردهای ارتباطی؛ پیامدها: پیامدهای روانشناختی و اجتماعی برای زوجین و پیامدها برای فرزندان بود. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که در فرهنگ ایرانی عوامل چندگانه ای از سطح انتخاب همسر تا کنش رفتاری و شناختی زوجین و همچنین راهبردهای مراقبت از ازدواج، همسرگزینی رضایتمند را تحت تاثیر قرار می دهند؛ بنابراین پیشنهاد می شود مشاوران و زوج درمانگران مداخلات خود را بر این اساس تدوین نمایند.
اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر خود توانمندسازی افراد مراجعه کننده به مراکز مشاوره تبریز
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
135 - 144
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر خود توانمندسازی افراد مراجعه کننده به مراکز مشاوره تبریز صورت گرفته است. روش پژوهش نیمه آزمایشی در قالب طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری تمام زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تبریز در سال 1397 بودند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 30 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب و در دو گروه آزمایشی (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش تحت 8 جلسه90 دقیقه ای آموزش گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) قرار گرفتند؛ اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه خود توانمندسازی فلنر و همکاران (۱۹۹۰) استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خود توانمندسازی و مؤلفه های آن (کفایت شناختی، کفایت رفتاری، کفایت هیجانی و کفایت انگیزشی) تأثیر دارد. بر اساس یافته های حاصل از این پژوهش می توان گفت آموزش گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد مداخله مؤثری در افزایش خود توانمندسازی زنان است.
اثربخشی آموزش پیش از ازدواج با رویکرد آدلری بر آمادگی برای ازدواج در بین دختران در آستانه ازدواج
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
318 - 330
حوزههای تخصصی:
آمادگی برای ازدواج به عنوان ارزیابی ذهنی فرد از آمادگی شخصی برای پذیرش مسئولیت ها، متغیری کلیدی در تصمیم گیری فرد برای ازدواج به عنوان پیش بین مهم رضایت زناشویی پس ازآن محسوب می گردد. هدف پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش پیش از ازدواج با رویکرد آدلری بر آمادگی برای ازدواج در بین دختران در آستانه ازدواج بود. در این پژوهش از روش پژوهش، نیمه آزمایش و از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. نمونه ی آماری پژوهش شامل 30 از دختران مجرد خوابگاهی در آستانه ازدواج در سال 1396 بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند (هر گروه 15 نفر). ابتدا همه ی نمونه ها به پرسشنامه آمادگی برای ازدواج کارول و همکاران (2009) پاسخ دادند و سپس مداخله پیش از ازدواج با رویکرد آدلری برای گروه آزمایش در 8 جلسه اجرا شد و در نهایت، پس آزمون از دختران مجرد خوابگاهی در آستانه ازدواج گروه آزمایش و کنترل گرفته شد و به منظور تجزیه و تحلیل نتایج، از روش تحلیل کواریانس استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان داد که آموزش پیش از ازدواج با رویکرد آدلری بر آمادگی برای ازدواج در بین دختران در آستانه ازدواج گروه آزمایش مؤثر بوده است. بدین سان، پیشنهاد می گردد که نهادها، سازمان های اجرایی، مشاورین، کارگاه های آموزشی از رویکرد آدلری درزمینه ی ازدواج برای دختران و پسران در آستانه ازدواج و همچنین زوجین صورت گیرد.
بررسی تکالیف مهارت محور بر هوش هیجانی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
556 - 564
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تکالیف مهارت محور بر هوش هیجانی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف یک پژوهش کاربردی و از نظر جمع آوری داده ها یک پژوهش نیمه آزمایشی است. طرح نیمه آزمایشی پژوهش حاضر پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل باهدف تکالیف مهارت محور بر هوش هیجانی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان به مرحله اجرا گذاشته شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1402-1401 می باشند. نمونه موردنظر در پژوهش حاضر از نوع تصادفی در دسترس بود که از بین دانش آموزان پایه مقطع ابتدایی تعداد 30 نفر به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند که به صورت تصادفی 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل جایگزین شدند. نتایج نشان داد مقدارF برای متغیرهای هوش هیجانی و عملکرد تحصیلی 34/65 به دست آمد که در سطح (0/001>P) معنادار است، و با توجه به اندازه اثر محاسبه شده 0/305 تغییر در متغیر هوش هیجانی و عملکرد تحصیلی ناشی از تأثیر متغیر مستقل (تکالیف مهارت محور) بوده است؛ بنابراین تکالیف مهارت محور می تواند مورداستفاده مراکز آموزش وپرورش و مؤسسات آموزشی جهت افزایش هوش هیجانی و عملکرد تحصیلی کودکان شود.
مقایسه اثربخشی آموزش شناختی رفتاری مبتنی بر تعلل و مداخله چند بعدی انگیزشی شناختی بر اهمال کاری دانش آموزان دارای والد معتاد مقطع متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
77 - 90
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تحقیق حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش شناختی رفتاری مبتنی بر تعلل و مداخله چند بعدی انگیزشی شناختی بر اهمال کاری دانش آموزان دارای والد معتاد مقطع متوسطه دوم شهر بابلسر انجام شد. روش: روش تحقیق نیمه آزمایشی با پیش آزمون – پس آزمون و دوره پیگیری با گروه کنترل نامعادل بود و جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان دارای والد معتاد مقطع متوسطه دوم شهر بابلسر و والدین آن ها در سال تحصیلی 1401-1400 در حال تحصیل بودند. 45 نفر به عنوان نمونه انتخاب و در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل 15 نفره قرار گرفتند و به پرسشنامه اهمالکاری تحصیلی سولومون و راث بلوم (1984) پاسخ دادند و آموزش شناختی رفتاری مبتنی بر تعلل و مداخله چند بعدی انگیزشی شناختی برای دو گروه آزمایش انجام شد و گروه کنترل در انتظار ماند. داده ها به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که 78 درصد تغییرات در نمرات اهمال کاری، 62 درصد تغییرات در نمرات آماده شدن برای تکالیف، 6/63 درصد تغییرات در نمرات آماده شدن برای امتحان، 2/59 درصد تغییرات در نمرات آماده شدن برای مقاله در طی مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری، ناشی از آموزش شناختی رفتاری مبتنی بر تعلل بوده است (0/05>P). همچنین یافته ها نشان داد که 7/73 درصد تغییرات در نمرات اهمال کاری، 6/58 درصد تغییرات در نمرات آماده شدن برای تکالیف، 2/46 درصد تغییرات در نمرات آماده شدن برای امتحان، 3/44 درصد تغییرات در نمرات آماده شدن برای مقاله در طی مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری، ناشی از مداخله چندبعدی انگیزش شناختی بوده است (0/05>P). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که آموزش شناختی رفتاری مبتنی بر تعلل و مداخله چند بعدی انگیزشی شناختی بر اهمال کاری دانش آموزان دارای والد معتاد مقطع متوسطه دوم تاثیر معنی داری دارد (0/05>P).
اثر برنامه هنردرمانی مادرمحور بر رفتارهای کلیشه ایی، مهارت های کلامی و تعاملات اجتماعی کودکان اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۲شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
126 - 107
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی هنردرمانی مادرمحور بر کاهش و بهبود مشکلات اساسی این کودکان درحیطه مهارت های کلامی، تعاملات اجتماعی و رفتارهای کلیشه ایی آن ها انجام شد. نقص مداوم در ارتباط اجتماعی و همچنین وجود رفتارها و حرکات محدود، تکراری، کلیشه ایی و یکنواخت از علائم طیف اتیسم است که نیاز به مداخلات را در این کودکان ضروری می سازد. روش: روش مورد استفاده در پژوهش، روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون _ پس آزمون، همراه با گروه کنترل و پیگیری (دوماهه) است. تعداد بیست مادر و کودک دارای اختلال طیف اتیسم (واجد ملاک های ورود) از میان مادران و کودکانی که به کلینیک آموزش و پژوهش کودکان با اختلال ویژه دانشگاه شهیدبهشتی مراجعه کردند، انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه ده نفره آزمایش و گواه قرار داده شدند. هر دو گروه در سه مرحله، پیش و پس از مداخله و دو ماه بعد از مداخله، به مقیاس درجه بندی اتیسم گیلیام پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از شاخص های توصیفی و روش های آماری t استیودنت و تحلیل واریانس آمیخته استفاده شده است. یافته ها: یافته ها نشان داد که برنامه هنردرمانی مادرمحور به طور معناداری مشکلات اساسی کودکان دارای اختلال طیف اتیسم در گروه آزمایش را بهبود بخشیده است یعنی مهارت های کلامی ( 046/0 sig=؛ 13/4 F=) و تعاملات اجتماعی (011/0 sig=؛ 12/7 F=) افزایش و رفتارهای کلیشه ایی ( 001/0 sig<؛ 83/43 F=) کاهش یافته است. نتیجه گیری: بنابراین اثربخشی برنامه هنردرمانی مادرمحور تائید گردید و می توان از این برنامه در مراکز درمانی و توانبخشی کودکان اتیستیک استفاده نمود.
اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر بهبود عملکرد شناختی و روانشناختی مبتلایان به دیابت بهبود یافته کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ تیر ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۸۵)
۱۷۶-۱۶۷
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر بهبود عملکرد شناختی و روانشناختی مبتلایان به دیابت بهبود یافته کرونا انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل کلیه ی مبتلایان به دیابت بهبود یافته کرونای مرکز روشنگران شهر تهران در سال 1401 بود. تعداد 30 نفر از جامعه به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) قرار گرفتند. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس اضطراب، استرس و افسردگی(DASS) (لاویباند و لاویباند، 1995) و آزمون حافظه فعال دانیمن و کارپنتر (DCWMT، 1980) استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس چنر متغیری استفاده شد. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، بین دو گروه آزمایش و گواه از نظر عملکرد شناختی و روانشناختی تفاوت معنادار وجود دارد(05/0> P). براساس یافته های این پژوهش، می توان از ظرفیت درمان شناختی- رفتاری برای درمان و بهبود عملکرد شناختی و روانشناختی در دیابت بهبود یافته کرونا استفاده کرد.
مدل ساختاری دشواری در تنظیم هیجان و نشانه های اختلال سلوک (CD) با میانجی گری همدلی عاطفی و شناختی در نوجوانان پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی مدل معادلات ساختاری دشواری در تنظیم هیجان و نشانه های اختلال سلوک با میانجی گری همدلی عاطفی و شناختی در نوجوانان پسر بود. روش پژوهش توصیفی-همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر متوسطه اول شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1401-1400 بود که از بین آنها تعداد 234 نفر از دانش آموزانی که بالاترین نمرات را در پرسشنامه علائم مرضی کودکان کسب و دارای بیشترین نشانه های اختلال سلوک بودند، بر اساس روش نمونه گیری هدفمند به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه دشواری در تنظیم هیجان (DERS، گراتز و روئمر، 2004) و مقیاس بهره همدلی (EQ، بارون و کوهن، 2003) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها نشان داد که مدل از برازش خوبی برخوردار بوده و دشواری در تنظیم هیجان و همدلی عاطفی و شناختی بر اختلال سلوک اثر مستقیم و معنادار داشتند (01/0>P). همچنین دشواری در تنظیم هیجان با میانجی گری همدلی عاطفی و شناختی بر اختلال سلوک دانش آموزان اثر غیر مستقیم و معناداری داشت (01/0>P). بر اساس این یافته ها می توان نتیجه گرفت که رشد خودتنظیمی هیجان می تواند دستیابی به همدلی را در فرد میسر ساخته و به عنوان یک عامل مؤثر در جهت کاهش نشانه های اختلال سلوک و افزایش رفتار جامعه پسند در نوجوانان عمل کند.
پیش بینی پذیرش مسئولیت پذیری براساس انعطاف پذیری و تفکر وجودی انتقادی در مادران دانش آموزان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ شهریور ۱۴۰۲ شماره ۶ (پیاپی ۸۷)
۱۱۰-۱۰۱
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش پیش بینی پذیرش مسئولیت پذیری براساس انعطاف پذیری و تفکر وجودی انتقادی در مادران دانش آموزان کم توان ذهنی بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهش های بنیادین و از لحاظ روش از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه مادران دانش آموزان کم توان ذهنی محدوده سنی 6 تا 18 سال (حدود 900 نفر) مشغول به تحصیل در مدارس استثنایی شهرستان قزوین در سال 1400-1399 بودند. که از بین آنها به صورت تصادفی خوشه ای 246 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه راهبردهای مقابله ای لازاروس و فولکمن (WSQ، 1984)، مقیاس هوش معنوی کینگ (SISRI، 2008) و صفات شخصیتی کاستا و مک کری (1970، NEO) بود. روش تحلیل این پژوهش، تحلیل رگرسیون به روش همزمان بود. یافته ها نشان داد که انعطاف پذیری و تفکر وجودی توان پیش بینی پذیرش مسئولیت پذیری مادران دانش آموزان کم توان ذهنی را دارد و درمجموع 9/19 واریانس متغیر پذیرش مسئولیت پذیری را تبیین می کند (05/0>p). نتیجه گیری می شود که انعطاف پذیری و تفکر وجودی انتقادی در پیش بینی پذیرش مسئولیت پذیری نقش اساسی دارد.
بررسی نقش کمال گرایی منفی در پیش بینی رگه های اختلال شخصیت مرزی در جمعیت غیربالینی در قالب مدل ملال بین فردی
حوزههای تخصصی:
پیش زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط کمال گرایی منفی و رگه های اختلال شخصیت مرزی در جمعیت بهنجار در قالب مدل ملال بین فردی بود. جامعه ی آماری شامل افراد بزرگسال کشور ایران در بازه ی سنی ۴۵ – ۱۸ سال می باشد و اندازه ی نمونه با روش نمونه گیری تصادفی در دسترس به میزان ۴۷۴ نفر بدست آمد. به دلیل شیوع کرونا پرسشنامه های کمال گرایی مثبت و منفی، اهمال کاری ناب، ملال نیپن، ملال موقعیتی و شفافیت مفهوم خود به صورت آنلاین طراحی شده و به صورت اینترنتی در شبکه های مجازی پخش شد. داده ها با روش تحلیل مسیر تحلیل شد. نتایج نشان داد کمال گرایی و اهمال کاری در قالب یک الگو می توانند ملال موقعیتی و رگه ها و صفات شخصیت مرزی را که تظاهرات بیرونی ناشی از ملال زمینه ای است را پیش بینی کنند. علاوه بر این، نقش تعدیل گر اختلال در هویت در تشدید این حالات نیز مورد تأیید قرار گرفت. بر اساس یافته های این پژوهش پیشنهاد می شود که متخصصان و درمانگران در تدوین برنامه های درمانی برای افراد دارای صفات بالای شخصیت مرزی، مؤلفه های کمال گرایی منفی و اهمال کاری را به عنوان فرآیندهای فراتشخیصی و همچنین بررسی وضعیت انسجام هویت فردی را در این بیماران، مورد توجه ویژه قرار دهند.
پیش بینی اعتیاد به فضای مجازی براساس صمیمیت زناشویی، خودارزشمندی و کیفیت زندگی در زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
420 - 446
حوزههای تخصصی:
هدف: در هر زمینه ای پیشگیری بهتر از درمان است؛ لذا بسیاری از آسیب شناسان اجتماعی نیز بر این باور هستند که برای پیشگیری از کژرفتاری ها مخصوصا اعتیاد به اینترنت که در چند سال اخیر مسئله ای نوپدید می باشد، باید در ابتدا عوامل موثر بر آن را شناسایی کرد؛ بنابراین هدف از پژوهش حاضر پیش بینی اعتیاد به فضای مجازی براساس صمیمیت زناشویی، خودارزشمندی و کیفیت زندگی زنان متأهل شهر اصفهان بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. به این منظور از بین زنان متأهل شهر اصفهان در پاییز سال 1400 تعداد 270 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و در پژوهش شرکت داده شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه های صمیمیت زناشویی تامپسون و والکر (1983)، پرسشنامه خودارزشمندی دوستی و حسینی نیا(1399)، پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی و پرسشنامه اعتیاد به فضای مجازی یانگ (1998) بود که به صورت پرسشنامه آنلاین در فضای مجازی اجرا گردید. داده های به دست آمده با روش آماری رگرسیون گام به گام و با استفاده از نرم افزار spss نسخه 24 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که خودارزشمندی (549/0-=B)، کیفیت زندگی (446/0-=B) و صمیمیت زناشویی (107/0-=B) توانستند 16.7 درصد اعتیاد به فضای مجازی را پیش بینی کنند. نتیجه گیری: در نتیجه از یافته های پژوهش حاضر می توان استنباط کرد که خودارزشمندی، کیفیت زندگی و صمیمیت زناشویی در پیشگیری از اعتیاد به فضای مجازی نقش مهمی را برعهده دارند. به عبارتی هر چقدر خودارزشمتدی، کیفیت زندگی و صمیمیت زناشویی بالاتر باشد، اعتیاد به فضای مجازی کمتر است .
مقایسه اثربخشی مداخله ی فرزندپروری مبتنی بر ذهن آگاهی به مادران و مداخله ی شفقت به خود به دختران بر بهزیستی ذهنی دختران نوجوان با تعارض والد- فرزندی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۹
229 - 238
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی مداخله ی فرزندپروری مبتنی بر ذهن آگاهی به مادران و مداخله ی شفقت به خود به دختران بر بهزیستی ذهنی دختران نوجوان با تعارض والدفرزندی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی، با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان دختر 14و15سال که در سال تحصیلی ۱۳۹۹ - 1400 در منطقه 14 شهر تهران در مدارس دولتی مشغول به تحصیل بودند و مادران آنها تشکیل می دادند. نمونه مورد مطالعه در این پژوهش 45 نفر از دانش آموزان که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادف در سه گروه گمارده شدندگروه اول شامل10 نفر از مادران دانش آموزان که مداخله فرزندپروری مبتنی بر ذهن آگاهی دریافت کردند، و گروه دوم 12 نفر از دانش آموزان که تحت مداخله شفقت به خود قرار گرفتند و در گروه گواه 12 نفر از دانش آموزان که هیچ مداخله دریافت نکردند. مداخلات در 8 جلسه 90 دقیقه ارائه گردید. دانش آموزان مقیاس بهزیستی ذهنی کی یز و ماگیارمو (2003) را پیش و پس از مداخله و دو ماه بعدپاسخ دادند یافته های حاصل از تحلیل واریانس آمیخته نشان داد. که مداخله فرزندپروری مبتنی بر ذهن آگاهی به مادران و مداخله شفقت به خود به دختران نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری بر بهزیستی ذهنی اثربخش بود(p≤ 0.001) و مداخله شفقت به خود اثر بخش تر بود و در مرحله پیگیری تاثیرات پایداری خود را حفظ کرده بود بنابراین می توان از این مداخله در محیط های مشاوره مدارس استفاده کرد
نقش جهت گیری هدف، ارزش گذاری درونی، سازمان دهی و برنامه ریزی در پیش بینی عملکرد تحصیلی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۹
9 - 15
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین نقش جهت گیری هدف، ارزش گذاری درونی، سازمان دهی و برنامه ریزی در پیش بینی در عملکرد تحصیلی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان اردبیل بود. پژوهش حاضر از نوع مطالعات توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان پسر و دختر دانشگاه فرهنگیان اردبیل که در سال تحصیلی 1400-1399 مشغول به تحصیل بودند که از بین آنها تعداد 406 نفر با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه راهبردهای یادگیری خودتنظیمی پینتریچ و دی گروت (1990) و معدل کل دانشجویان بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش همبستگی و تحلیل رگرسیون چند گانه استفاده شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد باورهای انگیزشی جهت گیری هدف و ارزش گذاری درونی، و راهبردهای یادگیری سازمان دهی و برنامه ریزی با عملکرد تحصیلی دانشجویان رابطه دارد و برنامه ریزی، سازماندهی، ارزش گذاری درونی و جهت گیری هدف، به ترتیب، نقش مهمی در پیش بینی عملکرد تحصیلی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان اردبیل دارند.
مقایسه اثربخشی الگوریتم مراحل تغییر درد و درمان فراتشخیصی بر نشانه های همراه بیماری در بیماران سایکوسوماتیک مبتلا به میگرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۹
135 - 144
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین تفاوت اثربخشی الگوریتم مراحل تغییر درد و درمان فراتشخیصی بر نشانه های همراه بیماری در بیماران سایکوسوماتیک مبتلا به میگرن بود. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی و جامعه آماری شامل افراد مبتلا به میگرن شهر ارومیه بود. تعداد 45 نفر از افراد مبتلا به میگرن پس از تشخیص نهایی توسط متخصص انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفره قرار گرفتند. گروه آزمایشی یک تحت درمان الگوریتم مراحل تغییر درد، گروه آزمایشی دو تحت درمان فراتشخیصی و گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفتند. نشانه های همراه میگرن شامل عدم تحمل پریشانی، اضطراب درد و اختلالات خواب بود که برای اندازه گیری آنها از پرسشنامه عدم تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر، 2005)، مقیاس اضطراب درد (مک کراکن و همکاران، 1992) و پرسشنامه اختلالات خواب (محمدی و همکاران، 1388) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس مختلط استفاده شد. نتایج نشان داد که درمان فراتشخیصی در خرده مقیاس شناختی اضطراب درد و خرده مقیاس های عدم جذب، ارزیابی و تنظیم هیجان به طور معنادار اثربخشی بیشتری نسبت به درمان الگوریتم مراحل تغییر درد داشت. اما، بین اثربخشی درمان فراتشخیصی و الگوریتم مراحل تغییر درد در متغیرهای خواب اختلاف معنی داری وجود نداشت. نتایج این پژوهش حاکی از این است که استفاده از درمان فراتشخیصی توسط روان درمانگران می تواند نشانه های هیجانی بیماران مبتلا به میگرن را کاهش داده و به بهبود سردرد کمک کند. اما در مورد اختلالات خواب این بیماران، هر دو درمان قابلیت استفاده دارد.
اثر بخشی آموزش روان درمانی مثبت گرا بر کنترل فکر و سازگاری هیجانی دانش آموزان دختر 15- 17 ساله بهبود یافته از پاندمیک کرونا (COVID-19)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مداخلات روان پزشکی در هنگام شیوع بیماری های عفونی با میزان مر گ و میر بالا، ضروری است؛ لذا هدف ازانجام پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی آموزش روان در مانی مثبت گرا برکنترل فکروسازگاری هیجانی دانش آموزان دختر 15-17 ساله بهبود یافته ازنخستین اوج پاندمیک کرونا) (COVID-19درشهرستان زابل می باشد. روش پژوهش: پژوهش حاضر یک پژوهش کاربردی و از نوع نیمه آزمایشی پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر متوسطه دوم شهر ستان زابل بود و با استفاده ازروش نمونه گیری خوشه ای چند مر حله ای32نفردانش آموز بهبود یافته از نخستین اوج پاندمیک کرونا انتخاب ودر دو گروه آزمایش (16نفر)وگروه کنترل (16نفر)جایگزین تصادفی وگمارده شدند. پیش آزمون در تمام گروه ها اجرا وآموزشهای روان درمانی مثبتگراطی ده جلسه آموزش مجازی به افراد گروه آزمایش ارائه شد. پس آزمون از همه گروه ها به عمل آمد. در پیش آزمون وپس آزمون پرسشنامه های کنترل فکر ولز ودیویس ((TCQ، سازگاری هیجانی رابیو و همکاران (EAM) اجرا شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس یک راهه تک متغیری و آزمون تحلیل کوواریانس یک راهه چندمتغیری یا مانکووا استفاده شد. یافته ها: به طور کلی نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد که آموزش روان درمانی مثبت گرا بر افزایش کنترل فکر دانش آموزان دختر 15-17 ساله بهبود یافته از نخستین اوج پاندمیک کرونا تأثیر نداشت. این آموزش برسازگاری هیجانی دانش آموزان تأثیر داشت. سازگاری هیجانی آزمودنی ها که باروش روان درمانی مثبت گرا آموزش دیدنددر مقایسه با گروه گواه به طور معناداری بهبود یافت. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که روان درمانی مثبت گرا می تواند باعث ارتقای کنترل فکر و سازگاری هیجانی دانش آموزان شود فلذا پیشنهاد می شود از آن در مشاوره و درمان استفاده گردد.
اثربخشی درمان روان پویشی فشرده کوتاه مدت بر خودآگاهی هیجانی، همدلی و شفقت به خود در کارآموزان روان- درمانگری
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: توجه به وضعیت روانی کارآموزان روان درمانگری نقشی اساسی در آماده سازی دانشجویان برای ورود به عرصه درمان ایفا می کند. بنابراین این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی درمان روان پویشی فشرده کوتاه مدت بر خودآگاهی هیجانی، همدلی و شفقت به خود در کارآموزان روان درمانگری انجام شد. روش پژوهش: پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با دو گروه آزمایش و گواه و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش متشکل از کلیه کارآموزان روان درمانگری شهر تهران در سال 1400 بود که با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه 15 نفری جایگزین شدند. گردآوری اطلاعات با پرسشنامه خودآگاهی هیجانی (ریفی و همکاران، 2008)، پرسشنامه همدلی (مهرابیان و اپستین، 1972) و پرسشنامه شفقت به خود (نف، 2003) انجام شد. برای هر یک از گروه های آزمایش برنامه مداخلاتی به صورت جلسات هفتگی برگزار شد. تحلیل داده ها علاوه بر روش های آمار توصیفی با تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بونفرونی انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد در دوره پس آزمون بین میانگین نمرات خودآگاهی هیجانی (01/0p<)، همدلی (01/0p<) و شفقت به خود (01/0p<) گروه آزمایش در جلسات مداخله نسبت به گروه گواه از نظر آماری تفاوت معنادار می باشد. اثربخشی درمان روان پویشی فشرده کوتاه مدت در طول زمان در آزمودنی های گروه های آزمایش پایدار بود. نتیجه گیری: براساس نتایج پژوهش انجام مداخلات روان شناختی جهت آماده سازی کارآموزان روان درمانگری اهمیت بالایی دارد و می تواند پایه ای برای آگاهی افزایی و به کارگیری صحیح این مداخلات در کارآموزان روان درمانگری باشد.