مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
اختلال پانیک
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی اثر بخشی گشتالت درمانی گروهی بر حساسیت اضطرابی و نشخوارفکری زنان مبتلا به اختلال پانیک بود. این مطالعه نیمه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه انجام شد جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان مبتلا به اختلال پانیک بود که به کلینیک های روانشناسی شهر اردبیل در تابستان سال 1397 مراجعه کرده بودند، 30 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب، و به طور تصادفی در دو گروه برابر آزمایش و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایشی طی 8 هفته تحت درمان گشتالتی قرار گرفت، و در این مدت بر گروه گواه مداخله ی انجام نگرفت. پرسشنامه حساسیت اضطرابی فلوید و همکاران (2005) و نشخوارفکری نولن هوکسیما و موری (1991) به عنوان ابزار ارزشیابی مورد استفاده قرار گرفت. داده ها با استفاده از روش های آماری توصیفی و تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده از مقایسه پس-آزمون دو گروه، حاکی از این است که نمرات پس آزمون حساسیت اضطرابی و نشخوارفکری گروه مداخله و کنترل تفاوت معنی-داری دارد.(p <0.01). بدین ترتیب می توان گفت که گروه درمانی گشتالتی موجب کاهش نمرات حساسیت-اضطرابی و نشخوارفکری زنان مبتلا به اختلال پانیک خواهد شد.
اثر بخشی درمان هیپوونتلاسیون بر حساسیت اضطرابی و پردازش هیجان زنان مبتلا به اختلال پانیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۸
79 - 99
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی درمان هیپوونتلاسیون بر حساسیت اضطرابی و پردازش هیجانی زنان مبتلا به اختلال پانیک بود. این مطالعه نیمه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه انجام شد جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان مبتلا به اختلال پانیک بود که به مرکز جامع سلامت سیدحاتمی شهر اردبیل در تابستان و پاییز سال 1397 مراجعه کرده بودند، 30 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب، و به طور تصادفی در دو گروه برابر آزمایش و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایشی طی 4 هفته (12 جلسه و هر جلسه 17 دقیقه) تحت درمان هیپوونتلاسیون قرار گرفت، و در این مدت بر گروه گواه مداخله ی انجام نگرفت. پرسشنامه حساسیت اضطرابی (ریس و پترسون، 1985) و پردازش هیجانی )باکر، توماس، توماس و اوونز، 2007) به عنوان ابزار ارزشیابی مورد استفاده قرار گرفت. داده ها با استفاده از روش های آماری توصیفی و تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده از مقایسه پس آزمون دو گروه، حاکی از این است که نمرات پس آزمون حساسیت اضطرابی و پردازش هیجانی گروه مداخله و کنترل تفاوت معنی داری دارد (01/0=P). به این ترتیب می توان گفت که درمان هیپوونتلاسیون موجب کاهش نمرات حساسیت اضطرابی و پردازش هیجانی زنان مبتلا به اختلال پانیک شده است.. کلید وازه ها: درمان هیپوونتلاسیون، حساسیت اضطرابی، پردازش هیجان، اختلال پانیک
اثر بخشی آموزش تنظیم هیجان بر حساسیت اضطرابی و نگرانی زنان مبتلا به اختلال پانیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
145 - 160
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر حساسیت اضطرابی و نگرانی زنان مبتلا به اختلال پانیک بود. این مطالعه نیمه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه انجام شد جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان مبتلا به اختلال پانیک بود که به مراکز جامع سلامت شهر اردبیل در تابستان و پاییز سال 1397 مراجعه کرده بودند، تعداد 30 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب، و به طور تصادفی در دو گروه برابر آزمایش و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایشی طی 8 هفته تحت آموش تنظیم هیجان قرار گرفت، و در این مدت بر گروه گواه مداخله ی انجام نگرفت. پرسشنامه حساسیت اضطرابی و نگرانی حالت پنسیلوانیا به عنوان ابزار ارزشیابی مورد استفاده قرار گرفت. داده ها با استفاده از روش های آماری توصیفی و تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت ند. نتایج به دست آمده از مقایسه پس آزمون دو گروه، حاکی از این است که بین نمرات پس آزمون حساسیت اضطرابی و نگرانی گروه مداخله و کنترل تفاوت معنی داری وجود دارد. بدین صورت که این آموزش توانسته است حساسیت اضطرابی و نگرانی زنان مبتلا به اختلال پانیک را کاهش دهد. مطابق با یافته های پزوهش حاضر می توان آموزش تنظیم هیجان را به عنوان یک روش موثر در جهت کاهش نگرانی و حساسیت اضطرابی زنان مبتلا به اختلال پانیک پیشنهاد کرد.
اثر بخشی آموزش تنظیم هیجان بر پردازش هیجان و علائم پانیک زنان مبتلا به اختلال پانیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر پردازش هیجان و علائم پانیک زنان مبتلا به اختلال پانیک بود. روش: این مطالعه نیمه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون و پس-آزمون با گروه گواه انجام شد جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان مبتلا به اختلال پانیک بود که به مراکز بهداشتی و روانشناسی شهر اردبیل در پاییز و زمستان سال 1397 مراجعه کرده بودند، 30 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب، و به طور تصادفی در دو گروه برابر آزمایش و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایشی طی 8 هفته تحت آموش تنظیم هیجان قرار گرفت، و در این مدت بر گروه گواه مداخله ی انجام نگرفت. پرسشنامه پردازش هیجان و علائم پانیک به عنوان ابزار ارزشیابی مورد استفاده قرار گرفت. داده ها با استفاده از روش های آماری توصیفی و تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت نتایج: نتایج به دست آمده از مقایسه پس آزمون دو گروه، حاکی از این است که نمرات پس آزمون پردازش هیجان و علائم پانیک گروه مداخله و کنترل تفاوت معنی داری دارد (01/0=P). نتیجه گیری : بدین ترتیب می توان گفت که آموش تنظیم هیجان موجب کاهش نمرات پردازش هیجان و علائم پانیک زنان مبتلا به اختلال پانیک خواهد شد. بنابراین مطابق با یافته های پژوهش حاضر می توان آموزش تنظیم هیجان را به عنوان یک روش موثر در جهت بهبود پردازش هیجانی و علائم پانیک زنان مبتلا به اختلال پانیک پیشنهاد کرد.
مقایسه ی افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری عملی (OCD) و اختلال پانیک (PD) با جمعیت غیربالینی در باورهای وسواسی و استرس کرونا دو سال پس از آغاز همه گیری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: به دلیل شباهت برخی از علایم اختلال پانیک (PD) و بیماری کرونا، مبتلایان به این اختلال نیز همانند مبتلایان به اختلال وسواس فکری عملی (OCD) نسبت به پیامدهای منفی همه گیری آسیب پذیر هستند. با وجود این، مطالعات قبلی چندان به اثرات کرونا روی این اختلال نپرداخته اند. با توجه به اهمیت مکانیسم های شناختی در هر دو اختلال، به خصوص بررسی اثرات شناختی کرونا کلیدی است. هدف از مطالعه ی حاضر، مقایسه ی مبتلایان به اختلال وسواس فکری عملی (OCD) و اختلال پانیک (PD) برحسب باورهای وسواسی و استرس کرونا دو سال پس از آغاز همه گیری است. مواد و روش ها: در یک طرح علّی مقایسه ای، 127 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و بعد از مصاحبه ی بالینی، به گروه های اختلال وسواس فکری عملی (OCD؛ 42 نفر)، اختلال پانیک (PD؛40 نفر) و گروه غیربالینی (45 نفر) تقسیم شدند و به پرسش نامه ی باورهای وسواسی (OBQ-44) مقیاس استرس کرونا و پرسش نامه ی سلامت بیمار (PHQ-9) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس یک راهه (ANOVA)، تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) و آزمون تعقیبی شفه تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: بین نمرات دو گروه بالینی در هیچ یک از باورهای وسواسی تفاوت معناداری وجود نداشت. در مولفه ی پیامدهای اجتماعی/ اقتصادی و استرس تروماتیک از مولفه های استرس کرونا، بین گروه های بالینی و غیربالینی تفاوتی وجود نداشت. با وجود این، مبتلایان به اختلال وسواس فکری عملی (OCD) در بیگانه هراسی و مبتلایان به اختلال پانیک (PD) در چک کردن های وسواسی و اطمینان خواهی، نمرات به طور معنادار بیش تری نسبت به دو گروه دیگر دریافت کردند. حتی دو سال پس از آغاز همه گیری، گروه های بالینی بیش تر از جمعیت غیربالینی، نگران خطر و آلودگی مرتبط با کرونا بودند. نتیجه گیری: باورهای وسواسی در مبتلایان به اختلال پانیک (PD) طی دوره ی همه گیری قابل مقایسه با مبتلایان به اختلال وسواس فکری عملی (OCD) است. همچنین، مبتلایان به اختلال پانیک (PD) بیش تر از مبتلایان به اختلال وسواس فکری عملی (OCD) و گروه غیربالینی درگیر چک کردن های وسواسی و اطمینان خواهی می شوند که می تواند هزینه های زیادی را بر نظام درمانی طی دوره ی همه گیری تحمیل کند.
بررسی مقایسه ای راهبردهای تنظیم هیجان و طرحواره های ناسازگار اولیه در افراد مبتلا و غیر مبتلا به اختلال وحشتزدگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
69 - 78
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلال وحشتزدگی یکی از اختلالات اضطرابی با مشخصه حملات غیرمنتظره عودکننده است که ظرف چند دقیقه به اوج می رسد و با نشانه های جسمانی و شناختی مختلفی از جمله، مشکلات در پردازش هیجانی و پردازش اطلاعات همراه است. مطالعه حاضر به منظور بررسی مقایسه ای راهبردهای تنظیم هیجان و طرحواره های ناسازگار اولیه در افراد مبتلا و غیر مبتلا به اختلال وحشتزدگی اجرا گردید. روش: به منظور اجرای ﭘﮋوﻫﺶ علی–مقایسه ای ﺣﺎﺿﺮ، تعداد 30 نفر از افرد دارای اختلال وحشت زدگی مراجعه کننده به مراکز روا ن درمانی شهر گرگان، و همچنین 30 نفر از همتایان عادی آنها، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و همگی پرسشنامه های نشانه های اختلال پانیک لیبوویتز، پرسشنامه تنظیم هیجان گروس و جان و پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ را تکمیل نمودند. داده ها با روش تحلیل واریانس چند متغیری با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که افراد مبتلا به اختلال وحشتزدگی در مقایسه با همتایان عادی نمرات کمتری در راهبرد باز ارزیابی شناختی (p<0.05)، و نمرات بالاتری در راهبرد سرکوبی هیجانی (p<0.05) و نیز در همه حوزه های طرحواره های ناسازگار اولیه (p<0.05) کسب نمودند. نتیجه گیری: با توجه به یافته های تحقیق حاضر، آموزش شیوه های تنظیم هیجانی به عموم مردم و همچنین مداخلات معطوف به درمان طرحواره های ناسازگار اولیه می تواند نقش موثری در پیشگیری از اختلالات اضطرابی، بویژه اختلالا وحشت زدگی داشته باشد.
مقایسه اثربخشی درمان هیپوونتیلاسیون و آموزش تنظیم هیجان بر حساسیت اضطرابی و پردازش هیجانی زنان مبتلا به اختلال پانیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
244 - 253
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان هیپوونتیلاسیون و آموزش تنظیم هیجان بر حساسیت اضطرابی و پردازش هیجانی زنان مبتلا به اختلال پانیک بود. این مطالعه به روش نیمه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه انجام شد. جامعه آماری این مطالعه شامل کلیه زنان مبتلا به اختلال پانیک بود که در سال 1398 مرکز جامع سلامت سیدحاتمی شهر اردبیل مراجعه کرده بودند و 45 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب، و به طور تصادفی در سه گروه برابر در گروه های آزمایش و کنترل به صورت تصادفی جایگزین قرار گرفتند. گروه های آزمایشی درمان هیپوونتیلاسیون و آموزش تنظیم هیجان طی 8 هفته تحت مداخله قرار گرفتند و در این مدت بر گروه کنترل مداخله ای انجام نگرفت. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس حساسیت اضطرابی و پردازش هیجانی استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی بونفرونی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که تفاوت معنی داری در میانگین نمرات پس آزمون دو گروه آزمایش و کنترل در حساسیت اضطرابی و پردازش هیجانی گروه های مداخله و کنترل وجود دارد (0/001=P). همچنین نتایج آزمون تعقیبی بنفرونی نشان داد که تفاوت معنی داری در نمرات حساسیت اضطرابی و پردازش هیجانی بین دو گروه آزمایش مشاهده نشد. مطابق با یافته های پژوهش حاضر می توان از درمان هیپوونتلاسیون و آموزش تنظیم هیجان به عنوان یک روش کاربردی و موثر در جهت بهبود حساسیت اضطرابی و پردازش هیجانی زنان مبتلا به اختلال پانیک در مراکز روانشناسی و درمانی استفاده کرد.