مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
اختلال اضطرابی
حوزه های تخصصی:
"مقدمه: اختلالات اضطرابی از جمله اختلالات شایع در کودکان هستند و می توانند زمینه ساز بسیاری از اختلالات عملکردی باشند. بررسی های مختلف، الگوی خانوادگی اختلالات اضطرابی را تایید کرده اند لذا برآن شدیم تا میزان شیوع اختلالات افسردگی و اضطرابی را در والدین کودکان مبتلا به اختلالات اضطرابی با والدین کودکان سالم مقایسه کنیم. روش کار: در این مطالعه ی مورد– شاهدی، والدین 30 کودک 3 تا 12 ساله ی مراجعه کننده به کلینیک روان پزشکی بیمارستان دکتر شیخ مشهد که برای آنها توسط روانپزشک کودکان تشخیص اختلالات اضطرابی گذاشته شده بود و همچنین والدین 30 کودک که اختلال روان پزشکی خاصی نداشتند، توسط مصاحبه ی بالینی و دو آزمون افسردگی بک و اضطراب حالت صفت اشپیلبرگر از نظر اختلالات افسردگی و اضطراب مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: شیوع افسردگی به طور معنی داری در گروه مادران بیماران نسبت به گروه شاهد بیشتر بود (002/0=P) ولی در بین پدران تفاوت معنی داری وجود نداشت. از طرفی شیوع صفت اضطراب به طور بارز و با تفاوت معنی داری بین مادران کودکان بیمار بیشتر از گروه شاهد بود (004/0=P) ولی در پدران تفاوت معنی داری وجود نداشت. هم چنین حالت اضطراب در مادران و پدران گروه شاهد نسبت به والدین کودکان بیمار اندکی بیشتر بود که تفاوت معنیداری نداشتند. نتیجه گیری: شیوع اختلالات افسردگی و اضطراب در مادران کودکان بیمار بیشتر از مادران کودکان بدون اختلال روان پزشکی است ولی اختلالات افسردگی و اضطراب در پدران دو گروه تفاوت معنی داری ندارد.
"
مقایسه ناگویی هیجانی و راهبردهای تنظیم هیجان در بیماران جسمانی سازی، بیماران اضطرابی و افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقص و نارسایی تنظیم هیجان از مشکلات بنیادین افراد مبتلا به اختلال-های اضطرابی و جسمانی سازی است. ناگویی هیجانی، یعنی ناتوانی در بازشناسی و توصیف هیجان ها، تعیین کننده اصلی نارسایی تنظیم عواطف است. وجود اختلال در بازشناسی و توصیف هیجان ها، شیوه استفاده از راهبردهای تنظیم شناختی هیجان را تحت تاثیر قرار می دهد. آیا میزان توسل به راهبردهای غیرانطباقی تنظیم هیجان، افراد مبتلا به اختلال های اضطرابی و جسمانی سازی را از افراد عادی متمایز می سازد؟ در جستجوی پاسخ به این سوال، هدف اصلی پژوهش حاضر مقایسه ناگویی هیجانی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در بیماران مبتلا به اختلال های جسمانی سازی، اضطرابی و افراد عادی بود. تعداد 90 شرکت کننده (30 بیمار جسمانی سازی، 30 بیمار اضطرابی، 30 فرد عادی) در این پژوهش به پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ) و مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو (TAS-20) پاسخ دادند. افراد گروه عادی علاوه بر مقیاس های نامبرده به مقیاس افسردگی اضطراب استرس (DASS-21) نیز پاسخ دادند یافته های پژوهش نشان دادند که راهبردهای تنظیم هیجان و ناگویی هیجانی در گروه های مورد مطالعه دارای تفاوت معنادار هستند. هم چنین نتایج نشان داد که میان راهبردهای انطباقی تنظیم هیجان و ناگویی هیجانی رابطه منفی و بین راهبردهای غیرانطباقی تنظیم هیجان و ناگویی هیجانی در کل اعضای نمونه رابطه مثبت معنادار وجود دارد. بر اساس یافته های این پژوهش، می توان ناگویی هیجانی را به عنوان نوعی نقص در پردازش و تنظیم هیجان ها و تاثیرگذار بر نحوه استفاده از راهبردهای انطباقی یا غیرانطباقی تنظیم شناختی هیجان دانست.
مدل سازی معادله های ساختاریِ تحمل نکردن بلاتکلیفی و افسردگی و اختلال اضطراب فراگیر: بررسی نقش واسطه ای نشخوار فکری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف اختلال اضطراب فراگیر و افسردگی، یکی از اختلال های شایع در دوره کودکی و بزرگسالی است و مشکلات زیادی در حوزه سلامت به همراه دارد. هدف این پژوهش، بررسی نقش واسطه ای نشخوار فکری در رابطه بین تحمل نکردن بلاتکلیفی با علائم افسردگی و اختلال اضطراب فراگیر است. مواد و روش ها طرح این پژوهش، از نوع توصیفی همبستگی است. برای این منظور، ۲۵۰ نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی ایران با استفاده از نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و به پرسش نامه های تحمل نکردن بلاتکلیفی داگاس، مقیاس نشخوار فکری نالن هاکسما، مقیاس افسردگی بک و مقیاس اضطراب فراگیر که در اختیار آن ها گذاشته شده بود، پاسخ دادند. تحلیل داده ها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. همچنین برای طبقه بندی، پردازش و تحلیل داده ها و بررسی فرضیه های پژوهش از نرم افزارهای آماری SPSS نسخه ۲۲ و Lisrel ۸/ ۸۵ استفاده شد. یافته ها ارزیابی مدل فرضی پژوهش با استفاده از شاخص های برازندگی نشان داد مدل فرضی با مدل اندازه گیری، برازش دارد ۰/۹۸=NFI= ۰/۹۶ - CFI RMSEA=۰/۶۰ . نتایج نشان داد تحمل نکردن بلاتکلیفی به صورت غیرمستقیم از طریق نشخوار فکری بر افسردگی و همچنین به صورت مستقیم و غیرمستقیم بر اختلال اضطراب فراگیر تأثیر دارد. نتیجه گیری می توان بر اساس یافته های پژوهش، نتیجه گرفت نشخوار فکری در رابطه بین تحمل نکردن بلاتکلیفی و علائم افسردگی و اضطراب فراگیر نقش واسطه ای دارد. توجه به این سازوکارِ تأثیر، می تواند در تدوین مداخلات پیشگیرانه و درمانی کارآمد برای اختلال افسردگی و اضطراب فراگیر مؤثر باشد.
کاربرد اصول و قواعد فقهی در پیشگیری از اختلال اضطرابی وسواس فکری-عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقهی دوره سیزدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
863 - 887
حوزه های تخصصی:
اختلال وسواس فکری - عملی به عنوان یک بیماری، به صورت جدی در علوم روان شناسی و پزشکی مطالعه می شود، اما حوزه بروز این بیماری که اغلب در امور مذهبی نمود پیدا می کند، سبب شد تا این سؤال برای نویسندگان مطرح شود که چگونه می توان از طریق اصول و قواعد فقهی، در راه پیشگیری از این اختلال گام برداشت؟ لذا با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی پژوهشی در این عرصه انجام گرفت که ثمره آن به دو بخش تقسیم می شود، در بخش نخست به مجموعه تعریف ها، ویژگی ها، علایم، سبب شناسی و... پرداختیم و در بخش بعدی به اصول و قواعد فقهی مختلف مانند اصاله الصحه، اصل استصحاب ... توجه کردیم، از آن حیث که با ایجاد آگاهی برای مکلفان هم به طریق دریافت مفهوم مخالف ناشی از کاربرد اصول فقهی و هم با رفع تحیر در بدو تکلیف و هم با دفع تفکرات معطوف به خوف و شرم بی جهت از عذاب و الطاف الهی، در مقام پیشگیری از بروز اختلال یادشده برمی آیند. برای این منظور از ادعا و استدلال در اصول فقه تا آنجا که با مباحث اعتقادی و غیرعلمی خلط نشود، بهره بردیم و در نهایت نتیجه گرفتیم که از طریق کاربرد قواعد اصول فقهی می توان هم در زمینه پیشگیری اولیه و هم پیشگیری ثانویه (بعد از وقوع اختلال) مؤثر واقع شد.
ویژگی های شخصیتی بیماران دچار اختلال وسواس و سایر اختلال های اضطرابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش تعیین ویژگیهای شخصیت در ابعاد سرشت و منش در بیماران دچار اختلال وسواسی- اجباری در مقایسه با اختلالهای اضطرابی دیگر بود. روش: روش مطالعه مقطعی و جامعه آماری 88 بیمار 90 بود. از میان آنها به روش نمونهگیری در دسترس - درمانگاه شهید نادر کاظمی شهر شیراز در سال 91 45 بیمار وسواسی - اجباری و 43 بیمار دچار سایر اختلالهای اضطرابی در محدوده سنی 20 تا 50 سال انتخاب شد. ابزار پژوهش، مصاحبه بالینی، پرسشنامه سرشت و منش کلونینجر، پرزیبک، شوراکیک و ووتزل 1994 ) و پرسشنامه اضطراب بک 1988 بود. یافتهها: نتایج نشان داد نمرههای بیماران دچار اختلال ) وسواسی- اجباری در بُعدهای نوجویی و خودراهبری به نحو معنیداری کمتر از بیماران دچار سایر اختلالهای اضطرابی است. همچنین، تفاوت شدت اضطراب بین دو گروه معنیدار نیست. نتیجهگیری: بهنظر میرسد بیماران دچار اختلال وسواس در استقبال از تجربههای نو و جدید و همچنین در اتکاء به خود در تصمیمگیری و عمل ضعیفتر از سایر بیماران گروه اختلالهای اضطرابی باشند. از این یافتهها میتوان در برنامهریزی روان درمانی این افراد سود جست. بهنحوی که در کنار روشهای رواندرمانی مورد استفاده برنامههایی نیز برای استقبال از تجربههای جدید و اتکای بهخود در تصمیمگیریهای روزمره برای آنها تدارک دید.
اختلال هراس در کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: یکی از اختلال های روانی که ریشه اضطرابی دارد، اختلال هراس است. در مورد این اختلال در بزرگسالان پژوهش های فراوانی صورت گرفته است؛ با این حال به نسبت اهمیت آن در دوران کودکی، توجه کمتری به این اختلال در کودکان شده است. در پژوهش حاضر با مرور مقاله های ارائه شده در این باره سعی شده است به فهم ابعاد این اختلال پرداخته شود. در ادامه اختلال هراس کودکان از نظر مفهوم، نشانه ها و روش های درمان مورد توجه قرارگرفته است. نتیجه گیری: طبق نتایج این بررسی ها مشخص شده است با آنکه سال ها در مورد امکان وجود اختلال هراس در کودکان تردیدهایی مطرح شده ، امروزه مشاهده می شود که بر اساس دیدگاه بسیاری از صاحب نظران، وقوع این اختلال در کودکان ممکن است و مشابهت های زیادی با همین حالت در بزرگسالان دارد. پژوهش های انجام شده بیانگر وجود راهکارهای درمانی مؤثر در جهت بهبود این اختلال است. جهت کمک به داشتن جامعه ای سالم تر، نیاز به انجام پژوهش های گسترده تر در مورد اختلال هراس کودکان احساس می شود.
اختلال اضطراب اجتماعی
حوزه های تخصصی:
اضطراب اجتماعی، ترس آشکار و پیوسته از موقعیتهای اجتماعی و عملکردی است که سبب ارزیابی منفی در مورد شرکت در موقعیتهای ارتباطی شده و میتواند به دورافتادگی و جدایی فرد از اجتماع منجر گردد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اختلال اضطراب اجتماعی تهیه گردید. این پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی بوده که با روش مطالعات کتابخانه تهیه گردیده است. ابزارهای گرداوری اطلاعات در این پژوهش مقالات علمی پژوهشی، کتب روانشناسی و پایگاه های اینترنتی مرجع مثل سیلیویکا و ایرانداک بود.با توجه به مطالعه انجام شده می توان گفت: اختلال اضطراب اجتماعی اکثراً در اوایل کودکی یا نوجوانی شروع میشود و یک دوره بدون وقفه را طی می کند. با توجه به اینکه اختلال های اضطرابی موجب مختل کردن فعالیت های تحصیلی، اجتماعی و خانوادگی می شود ؛ بیشتر افراد دارای اختلال اجتماعی به دنبال درمان نیستند و حدود 70 -80 درصد افراد دارای اختلال، تشخیص ثانویه اختلال های همایندی مانند فوبی اختصاصی، اگورافوبیا، افسردگی اساسی و سوء مصرف و وابستگی به الکل را دریافت می کنند .
مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و درمان فراشناختی بر شاخص های خشم در مبتلایان به اختلالات اضطرابی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از هیجانات شایع در مبتلایان به اختلالات خلقی و اضطرابی، نشانگان خشم است. نگرانی اصلی در مورد مبتلایان به اختلالات اضطرابی که عملکردشان در کُنش های مختلف مختل است، خشم خودآزارگرانه و بعضاً خودکشی است. این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و درمان فراشناختی بر شاخص های خشم در مبتلایان به اختلالات اضطرابی انجام شد. مواد و روش ها: پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه بود. تمامی مبتلایان به اختلالات اضطرابی مراجعه کننده به مراکز تخصصی روا ن شناختی در سطح شهر تهران در سال 1401 جمعیت آماری پژوهش را تشکیل دادند. با روش نمونه گیری هدفمند تعداد 45 نفر انتخاب و به شیوه انتصاب تصادفی در سه گروه مساوی 15 نفری جایگزین شدند. به ترتیب درمان شناختی-رفتاری (لیهی و همکاران، 2009) و درمان فراشناختی (ولز و فیشر، 2015) طی 10 جلسه، به صورت 1 جلسه در هفته و هر جلسه به مدت 1 ساعت در آزمودنی های گروه های آزمایش اعمال شد، اما گروه کنترل مداخله درمانی دریافت نکرد. گردآوری اطلاعات علاوه بر چک لیست اطلاعات دموگرافیک-فرم محقق ساخته با پرسش نامه پرخاشگری حالت- صفت (اشپیلبرگر، 1972) انجام شد. تحلیل داده ها با روش های آمار توصیفی، آنالیز واریانس مختلط و آزمون تعقیبی بن فرونی با نرم افزار آماری SPSS شماره 26 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو روش درمان شناختی-رفتاری و درمان فراشناختی در کاهش نشانه های خشم حالت، خشم صفت و بروز خشم و افزایش نشانه های کنترل خشم در پایان درمان و بعد از پیگیری سه ماهه مؤثر واقع شدند. نتایج پیگیری سه ماهه مداخلات نیز نشان دهنده ثبات درمان بود. همچنین، نتایج آزمون تعقیبی بن فرونی نشان داد که درمان شناختی-رفتاری بر بهبود نمرات شاخص های خشم در مبتلایان به اختلالات اضطرابی نسبت به درمان فراشناختی اثربخش تر عمل کرده است (05/0>P). نتیجه گیری: براین اساس می توان بیان کرد که هر دو روش شناختی-رفتاری و فراشناختی بر بهبود شاخص های خشم در مبتلایان به اختلالات اضطرابی سودمند هستند. همچنین، وجود جلسه فعال سازی رفتاری می تواند علت برتری درمان شناختی-رفتاری باشد. تازه های تحقیق نسترن شریفی: Google Scholar, Pubmed