فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱٬۶۸۱ تا ۱۱٬۷۰۰ مورد از کل ۳۶٬۳۳۵ مورد.
منبع:
راهبرد فرهنگ سال یازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۴
59 - 85
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مهم امر پژوهش و انتشار نتایج آن در قالب نوشتارهای علمی، رعایت اخلاق پژوهش است. اما در حال حاضر اخلاق استنادی به عنوان بخشی از اخلاق پژوهش با چالش های جدی روبرو است. پژوهش حاضر به بررسی تجربیات پژوهشگران در حوزه رفتار استنادی و چالش های اخلاقی آن پرداخته و جنبه های اخلاقی رفتار استنادی پژوهشگران و مصادیق بی اخلاقی استنادی را بررسی و مورد تحلیل قرار داده و عوامل زمینه ساز و انگیزه های دانشجویان را در عدم رعایت اخلاق استنادی مورد واکاوی قرار می دهد. پژوهش، بصورت کیفی و با رویکرد پدیدارشناسانه انجام شده است. جامعه پژوهش را 19 نفر از دانشجویان دکتری دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی دانشگاه اصفهان تشکیل می دهند. با توجه به تحلیل داده های حاصل از مصاحبه با پژوهشگران، در بحث اخلاق استنادی در مجموع، 5 مقوله اصلی شامل انواع استناد، گرایش استنادی، تأثیر همکاران، مهارت و آموزش و قوانین و سازوکارها شناسایی شدند.
بررسی تأثیر کیفیت دولت الکترونیک بر مشارکت عمومی با در نظر گرفتن نقش واسطه ای اعتماد عمومی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی تأثیر کیفیت دولت الکترونیک بر مشارکت عمومی با در نظر گرفتن نقش واسطه ای اعتماد عمومی انجام پذیرفته است. در این پژوهش، از روش توصیفی و از نوع همبستگی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه مراجعه کنندگان به دفاتر پلیس +10 شهر همدان می باشند که در فرآیند نمونه گیری با استفاده از جدول کرجسی و مورگان نمونه ای برابر با 341 نفر به شیوه طبقه ای نسبی انتخاب گردید. برای سنجش متغیرها از پرسشنامه های استاندارد اعتماد عمومی و کیفیت دولت الکترونیک و مشارکت عمومی نولحسنا و همکاران، 2017، استفاده شده است که برای تعیین روایی آن ها از روایی محتوایی و همچنین برای به دست آوردن پایایی آن ها از ضریب آلفای کرونباخ بهره گرفته شده است که مقدار آن به ترتیب در پرسشنامه های مذکور 71/0و 70/0 محاسبه گردید. در این پژوهش، جهت آزمون فرضیه ها، تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش کمترین مربعات جزئی(pls)، نرم افزار SmartPLS ، نرم افزار SPSS و Smart PLS2 استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که کیفیت سیستم، کیفیت اطلاعات و کیفیت خدمات بر اعتماد نهادی و اعتماد بین فردی در مراجعه کنندگان به دفاتر پلیس+10 شهر همدان مؤثر است، به طوری که 44 درصد از تغییرات اعتماد نهادی و 53 درصد از تغییرات اعتماد بین فردی توسط کیفیت سیستم تبیین می شود. همچنین 27 درصد از تغییرات اعتماد نهادی و 38 درصد از تغییرات اعتماد بین فردی توسط کیفیت اطلاعات تبیین می شود. بر اساس ضرایب به دست آمده، 9 درصد از تغییرات اعتماد نهادی و 16 درصد از تغییرات اعتماد بین فردی توسط کیفیت خدمات تبیین می شود.
مشارکت اجتماعی رسمی و غیررسمی و عوامل مؤثر بر آن (مطالعه موردی: شهرستان آمل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشارکت اجتماعی از پدیده های اجتماعی مهم است که در پژوهش حاضر، عوامل مؤثر بر آن در شهرستان آمل بررسی و تجزیه وتحلیل شده است. داده ها با بهره گیری از روش پیمایشی و فن پرسش نامه جمع آوری شده اند؛ بدین ترتیب که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، از 386 نفر از شهروندان بالای 18 سال شهرستان آمل، اطلاعات جمع آوری شده اند. نتایج آماری پژوهش نشان می دهند میانگین مشارکت اجتماعی جامعه آماری مطالعه شده در حد متوسط بوده است. میانگین مشارکت اجتماعی رسمی (با میانگین 91/3 از 10) نشان دهنده میزان مشارکت متوسط روبه پایین بوده است و میانگین مشارکت اجتماعی غیررسمی در سطح متوسط روبه بالا ارزیابی شده است (میانگین 74/5 از 10). مشارکت اجتماعی ازنظر محل سکونت متفاوت و در روستا بیشتر از شهر بوده است؛ همچنین بین میزان مشارکت اجتماعی رسمی با متغیرهای ساخت قدرت اقناع گرا در خانواده، استفاده از رسانه های داخلی، پایگاه اقتصادی – اجتماعی و گرایش خانواده به مشارکت، رابطه معنادار و مثبت و بین متغیرهای ساخت قدرت استبدادگرا در خانواده و میزان استفاده از رسانه های خارجی، رابطه معنادار و معکوس وجود داشته است. بین میزان مشارکت اجتماعی غیررسمی با متغیرهای مدت اقامت در محل، گرایش خانواده به مشارکت، ساخت قدرت اقناع گرا در خانواده و میزان استفاده ار رسانه های داخلی، رابطه معنادار و مثبت و با متغیر ساخت قدرت استبدادگرا در خانواده، رابطه معنادار و منفی وجود داشته است. تحلیل رگرسیون چندمتغیره نیز مشخص می کند متغیرهای مستقل پژوهش، در تبیین میزان مشارکت اجتماعی رسمی و غیررسمی سهم عمده ای داشته اند و مقدار تبیین به دست آمده به ترتیب برابر با 21 و 9/23 درصد است.
آرزوهای آنومیک جوانان و پیامدهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسائل اجتماعی ایران سال نهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲
۱۷۷-۲۰۷
حوزههای تخصصی:
ایران به ویژه از یک دهه قبل در شرایط بحران اقتصادی قرار دارد. بحران های اقتصادی پیامدهای اجتماعی به دنبال دارد. از دیدگاه نظریه آنومی، آرزوها و اهداف افراد یکی از عوامل و مکانیسم هایی است که بحران های اقتصادی را به مسائل و آسیب های اجتماعی تبدیل می کند. در واقع بحران های اقتصادی، آرزوها و اهداف افراد را به ویژه آرزوی پول و ثروت را از حدود متعادل و متعارف آن خارج می کند. آرزوهای بی حَدوحَصر یا خارج از حدود متعارف نیز مسائل و آسیب های اجتماعی را در پی دارد. بر این اساس پرسش پژوهش حاضر این است که در شرایط بحران اقتصادی کشور، اهداف و آرزوهای جوانان چیست و شدت و ضعف این آرزوها به چه میزان است؟ چه نسبتی از جوانان آرزوهای بی حدوحصر یا آنومیک دارند و پیامد این آرزوها چیست؟ روش این پژوهش پیمایش و جامعه آماری آن جوانان 20 تا 35 سال شهر تهران بوده است. نتایج نشان داد آرزوی پول و ثروت آرزوی اول حدود یک چهارم از جوانان است. نتایج شاخص آرزوهای آنومیک نشان می دهد که این آرزوها در بین 9 درصد از پاسخگویان در حد زیاد و برای 21 درصد آنها در سطح متوسط بوده است. نتایج پژوهشْ چارچوب نظری را تأیید می کند. نتایج تحلیلی نشان می دهد آرزوهای آنومیک بر احساس آنومی، ناامیدی، احساس محرومیت، نارضایتی از زندگی و در نهایت کج رَوی به طور معناداری تأثیرگذار است. این یافته ها گویای اعتبار چارچوب نظری پژوهش است و نشان می دهد که آرزوها و اهداف به عنوان یک عامل تأثیرگذار بر نگرش ها و رفتارهای افراد دارای اهمیت است و می تواند شاخص مناسبی برای سنجش وضعیت آنومیک باشد.
درونی کردن نقش معلمی در قالب کار احساسی (مطالعه موردی؛ شهرستان اسلام آباد غرب)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
کار احساسی، از مفاهیم جدیدی است که توسط آرلی راسل هوخشیلد وارد رشته جامعه شناسی شده و گسترش یافته است. در این پژوهش، با استفاده از نظریات هوخشیلد، آشفورث و هامفری، موریس و فلدمن و گراندی، میزان کار احساسی و عوامل مؤثر بر آن در جامعه هدف بررسی گردید. بر اساس نطریه های تحقیق، عوامل مؤثر بر کار احساسی، عبارت است از: سرمایه اجتماعی، سرمایه فرهنگی، سرمایه اقتصادی و علایق مذهبی. کار احساسی معلمان با توجه به نظریات بیان شده و عوامل اجتماعی مؤثر بر آن در دو بُعدِ سطحی و عمقی مورد سنجش قرار گرفت. سنجش متغیرهای تحقیق، با استفاده از روش پیمایشی، در بین 350 نفر از معلمان شهر اسلام آباد غرب با استفاده از نمونه گیری طبقه ای و با استفاده از فرمول کوکران انجام گرفت. نتایج تحقیق نشان دادند که میانگین کار احساسی معلمان برابر 8/46 برآورد شد که در این میان، میانگین کنش عمقی 84/22 و میانگین کنش سطحی، 6/51 بود، با توجه به اینکه کنش سطحی، بالاتر از کنش عمقی بود و با عنایت به میانگین کمتر از حدمتوسط کار احساسی، می توان اذعان کرد که معلمان جامعه هدف، رغبت بالایی برای درونی نمودن شغل معلمی از خود نشان نمی دهند. تحلیل رگرسیون چندمتغیره نشان داد که متغیرهای مستقل توانسته اند حدود 44 درصد از تغییرات کار احساسی معلمان را تبیین کنند.
درآمدی بر انتقادپذیری تکنولوژی از منظر مارکوزه و فینبرگ(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
اغلب تلاش های مکتب انتقادی فرانکفورت در انتقاد از جامعه جدید و اجزای سازنده اش بوده است. می توان امتداد این نگاه را در واکنش انتقادی این مکتب، به تلقی بی طرفانه از تکنولوژی نیز ردیابی کرد. این مکتب، بر نیازمندی هر نوعی از دانستن به نقادی و اصلاح تأکید می ورزد و با همین مبنا، رویارویی انسان با تکنولوژی را نیازمند بینشی انتقادی می انگارد و از این منظر، به نقد تکنولوژی ورود می کند. این پژوهش، با روش تحلیلی اسنادی به انتقادپذیری تکنولوژی از دیدگاه مارکوزه از دانشمندان مطرح این مکتب و شاگردش فینبرگ پرداخته است. نتایج پژوهش حاکی از وجود اشتراک ها و تفاوت هایی میان دیدگاه این دو اندیشمند است؛ هر دو اندیشمند رویکرد ابزارانگاری تکنولوژی یعنی جدایی ارزش از دانش و تکنیک و رویکرد جبرانگاری تکنولوژی یعنی نقدناپذیری و عدم امکان تغییر تکنولوژی ها را نادرست و تکنولوژی را ارزش بار و تغییر پذیر می دانند. اما در راهبرد تغییر یعنی گسترش هنر به سیاست و دموکراتیزه کردن تکنولوژی، سطح تغییر، مجریان تغییر یعنی طبقات محروم و رنج کشیده و یا عموم مردم و میزان امید به تغییر با یکدیگر متفاوتند.
بررسی کنش متقابل دراماتیک بین شخصیت کودک و بزرگسال در نمایش رادیویی بر مبنای نظریه کنش ارتباطی هابرماس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان کودک از گونه های اجتماعی زبان است و هویت مستقلی دارد. ارتباط نادرست کودک و بزرگسال، آن را دچار بحران می کند. در نمایش رادیویی، کنش شخصیت ها بیشتر از نوع کلامی و دو جانبه است که در خلال این کنش های متقابل، معنا خلق می شود. در این پژوهش ویژگی های کنش شخصیت کودک و همچنین مشخصه های الگوی همکنشی صحیح بین این شخصیت و شخصیت بزرگسال در درام رادیویی تعیین می شود. بدین منظور، نمایش رادیویی شازده کوچولو به صورت هدفمند انتخاب و به روش تحلیل محتوای کیفی با دو رویکرد استقرایی و قیاسی بررسی شده است. در رویکرد استقرایی، از تحلیل کنش های کلامی شازده کوچولو در مواجهه با هر یک از شخصیت های بزرگسال، 21 زیر مقوله استخراج شده است که در یک سطح انتزاعی تر در 4 مقوله اصلی (ویژگی های زبانی، ویژگی های بیانی، ویژگی های شناختی، ویژگی های رفتاری) انسجام یافته اند. در رویکرد قیاسی، با توجه به چارچوب نظری تحقیق (نظریه کنش ارتباطی) پنج مقوله اصلی (مضمون گفتار، موضع گفتار، لحن گفتار، نیت ارتباطی شخصیت، شیوه مواجهه با ادعای شخصیت مقابل) از پیش تعیین و روابط متقابل موجود در نمایش با توجه به این مقوله ها بررسی شده است. بر اساس نتایج پژوهش، شخصیت کودک در درام رادیویی باید تمام ظرفیت های یک شخصیت دراماتیک را داشته اما کنش های کلامی او نباید هم پای بزرگسال باشد بلکه باید متناسب با ویژگی ها و سطح تجربه زیسته [1] اش باشد. استفاده صحیح از کنش کلامی شخصیت کودک منجر به خلق دو نیروی برابر و متضاد در درام رادیویی می شود که از برآیند آن ها معنا به درستی صادر می شود. شناخت حسی شخصیت کودک و شناخت عقلانی شخصیت بزرگسال، دوگانه موقعیت دیالوگ را فراهم می آورد.
در تقاطع جنسیت و ملیت: مادران افغانستانی و آموزش فرزندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال نوزدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
36 - 66
حوزههای تخصصی:
تقاطع یافتگی توضیح می دهد که نظام های سلطه همچون نظام طبقاتی، جنسیتی، و ملیتی چگونه در هماهنگی با هم عمل و یکدیگر را بازتولید می کنند. در این مقاله بر تجربه ستم دیدگی زنان افغانستانی در رابطه با نهاد آموزش تمرکز می کنیم. مردم نگاریِ نهادی روش شناسی مناسبی برای مطالعه تجربه فرودستی است. این مردم نگاری تجربه مردم را در بستر روال های نهادی حاکم مطالعه می کند. این پژوهش با نظر به موقعیت زنان افغانستانی توصیفی از وظایف مادری آنان در قبال آموزش فرزندانشان به دست می دهد. این که زنان افغانستانی که به طور همه جانبه به حاشیه رانده شده اند، چگونه با این گونه وظایف مراقبتی مواجه می شوند از مهم ترین محورهای این پژوهش است. موانع زبانی و بی/کم سوادی در تجربه آنان ارتباطی تنگاتنگ با یکدیگر دارند. فنون اصلی گردآوری داده ها مشاهده و مصاحبه بوده است.
راهبردهای ارتقای دیپلماسی رسانه ای در زمینه توسعه فرهنگی ایران برای دوران پسابرجام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال چهاردهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۵۰
139 - 168
حوزههای تخصصی:
ابزارهای ارتباطی به مثابه کارگزاران فرهنگی در شکل دهی به افکار عمومی و ذهنیت ها، تأثیر به سزایی دارند. تحولات منطقه آسیای غربی و افول گروه تروریستی داعش، همه پرسی جدایی کردستان عراق، روی کار آمدن دونالد ترامپ به عنوان رئیس جمهور امریکا و حضور اکثریت جمهوری خواهان در مجالس سنا و کنگره امریکا و لفاظی های تند نومحافظه کاران در قبال ایران اسلامی و تهدید لغو توافق برجام از سوی ترامپ، بسترهای تبلیغی بسیار عمیقی را برای دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران ایجاد کرده است. هدف این تحقیق، راهبردهای مطلوب ارتقای دیپلماسی رسانه ای ج.ا.ا در راستای توسعه پایدار فرهنگی ایران در دوران پسابرجام است. این تحقیق با استفاده از روش دلفی، طی سه مرحله، با بهره گیری از الگوی برنامه ریزی استراتژیک انجام شد. برای دستیابی به اهداف تحقیق از نظرات 23 نفر از خبرگان این حوزه (کارشناسان و مدیران در عرصه های علوم سیاسی، روابط بین الملل، مدیریت فرهنگی، علوم ارتباطات، ارتباطات بین الملل و مدیریت رسانه) استفاده شد. نتیجه این تحقیق نشان داد راهبردهای رقابتی مناسب ترین راهبردها برای ارتقای دیپلماسی رسانه ای ج.ا.ا در راستای توسعه پایدار فرهنگی ایران در دوران پسابرجام هستند. در انتها راهبردهای رقابتی تدوین شده، اولویت بندی شدند. مهم ترین راهبردهای این تحقیق، راهبرد «یکپارچگی معنایی در بسته بندی پیام رسانه های ج.ا.ا برای مدیریت ادراک و فرار به موقع از پارازیت شناختی و روایت و ایده ساخته و پرداخته رسانه های غربی امریکایی در راستای تهاجم فرهنگی رسانه ای امریکا علیه ایران است». همچنین راهبرد «تأکید بر عبور از تک گویی به گفتگو در دیپلماسی رسانه ای ج.ا.ا در دوران پسابرجام که برای تحقق گفتگوی بین تمدن ها و ملت ها در راستای تنش زدایی و ایجاد فضای روانی بیناذهنیتی جهانی سالم برای گسترش روابط فرهنگی با ایران است». به نظر می رسد این راهبردها با نظریه موازنه نرم مطابقت دارد.
نظریه مانستربرگ: «ذهن» ماده خام سینما،یا سینما هنرِ«ذهن» به مثابه کنش ادراکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۸
179 - 198
حوزههای تخصصی:
هوگو مانستربرگ در سال ۱۹۱۶ به عنوان نخستین نظریه پرداز فیلم بر مبنای فلسفه ایده آلیستی کانت به تجزیه و تحلیل هنر نوپدیدار سینما مبادرت ورزیده است. بسیاری از تحلیل گرانی که پس از وی به تحلیل و واکاوی نظریه فیلم وی «فتو پلی: بررسی روان شناسی و زیبایی شناسی فیلم» پرداخته اند، بر این اعتقاد بوده اند که مانستربرگ علت مادی یا ماده خام سینما را «ذهن» تلقی می کند. بنای این نوشتار بر آن است که ثابت کند، مانستربرگ همچون نظریه پردازان نئورالیست ماده خام سینما را واقعیت می داند، اما به این علت نظریه خود را مبتنی بر ادراک استعلایی کانت استوار کرده است و اعتقاد بر القای وحدت کامل به شیء دیداری را بر پرده سینما از طریق غلبه بر واقعیت بیرونی و اعطای شاکله درونی به شیء بر قاعده ساختارهای پیشینی فاهمه قرار داده است، سینما را چونان «فرایند ذهنی»، هنر نمایش «ذهنیت» بازشناسی می کند. پس برخلاف نظر عمده شارحان وی، مانستربرگ علت مادی یا ماده خام سینما را «ذهن» تلقی نمی کند، اینکه وی سینما را هنر ذهن باز می شناسد معطوف به کارکردهای سینما متناظر با تجربه ادراکی و سایر کنش های ذهنی است. روش تحقیق در این نوشتار برمبنای پژوهش کتابخانه ای و تحلیلی توصیفی است.
عوامل مؤثر بر فقر در خانوارهای دارای سرپرست زن در ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۸ بهار ۱۳۹۷ شماره ۶۸
۸۵-۴۳
حوزههای تخصصی:
مقدمه:زنان نیمی از جمعیت کشور را تشکیل می دهند، اما صرفاً 5/15 درصد از نیروی کار شاغل در اقتصاد متعلق به آنهاست. با وجود غیبت اکثریت زنان در بازار کار، آمارها نشان می دهد که نرخ بیکاری آنها حدود دو برابر مردان است. پیش بینی می شود که با افزایش سطح تحصیلاتِ زنان و تغییرات فرهنگی، تمایل آنان به حضور در فعالیتهای اقتصادی افزایش یابد، و این امر بر نابرابریهای اقتصادی زنان و مردان خواهد افزود. ازاین رو، برخی از نویسندگان از «زنانه شدن فقر» سخن گفته اند. مطابق آمارهای بودجه خانوار مرکز آمار ایران، خانوارهای دارای سرپرست زن صرفاً 12 درصد از کل فقرای کشور را تشکیل می دهند و نرخ فقر در میان آنها با نرخ فقر در میان خانوارهای دارای سرپرست مرد برابری می کند. لذا آمارها، بیشتر بودن فقر در میان خانوارهای دارای سرپرست زن را تأیید نمی کنند. اما ما در این مقاله نشان خواهیم داد که به دلیل وجود نابرابریهای جنسیتی، احتمال فقر در میان خانوارهای دارای سرپرست زن نسبت به خانوارهای دارای سرپرست مرد بیشتر است. روش: ما با استفاده از آمارهای بودجه خانوار مرکز آمار ایران در سال 1393، و بهره گیری از مدلهای لاجیت و پرابیت به بررسی عوامل اصلی تعیین کننده خانوارهای فقیر در میان خانوارهای دارای سرپرست زن پرداخته ایم. به طورکلی با توجه به مجموعه داده های مورداستفاده، دو نوع مدل برآورد شده اند: (1) مدلهای روی کل خانوارها (2) مدلهای روی خانوارهای دارای سرپرست زن. در مدلهای نوع اول، متغیر جنسیت به عنوان متغیر توضیح دهنده وارد می شود، اما در مدلهای نوع دوم، چون سرپرست همه خانوارها از یک جنس بوده (زن هستند)، چنین متغیری وجود ندارد. مدلهای اول بیانگر اثر خالص جنسیت فارغ از میزان سن، تحصیلات، وضعیت شغلی و وضعیت زناشویی بر احتمال فقیر بودن هستند. به بیان دیگر، ضریب جنسیتِ سرپرست بیانگر خالص تبعیضهای اجتماعی است که می تواند با توجه به علامت ضریب علیه مردان یا زنان باشد. مدلهای نوع دوم، احتمال فقیر بودن یک زن سرپرست خانوار را با توجه به سن، تحصیلات، وضع فعالیت و وضع زناشویی برآورد می کند. این امکان وجود دارد که یک جامعه میان زنان و مردان تبعیض قائل نشود، اما خانوارهای دارای سرپرست زن به دلیل توانمندیهای پایین خود نتوانند یک زندگی استاندارد برای خود فراهم آورند. مدلهای نوع دوم مهم ترین ویژگیهای زنان سرپرست خانوار را که منجر به فقیر شدن آنها می شود، شناسایی می کنند. یافته ها: متغیرهای ساکنِ استانهای سنی نشین بودن، 30 تا 40 ساله و 50 تا 60 ساله بودنِ سرپرستِ خانوار، بالا بودن تعداد نوجوانان (9-19 ساله) در خانواده، تعداد کم اتاقها و نیز مساحتِ در اختیار خانوار اثر معنی داری بر احتمال فقیر بودن خانوارهای دارای سرپرست زن دارند. همچنین متغیرهایی که اثر معنی داری بر کاهش احتمال فقیر بودن خانوارهای دارای سرپرستِ زن دارند، عبارت اند از: کمتر بودن بعد خانوار، خانه دار بودن، شاغل بودن و از درآمد بدون کار برخوردار بودن، بالا بودن تعداد اعضای در حال تحصیل و شاغل، مالک یا مستأجر بودن و داشتن عزاداری و همچنین عمل جراحی در یک سال گذشته. بحث: زنان 30 تا 40 ساله و 50 تا 60 ساله در مقایسه با دیگر گروههای سنی در صورت از دست دادن همسرشان، بیشتر در معرض فقر قرار دارند و این می تواند به عدم برخورداری آنها از حمایت اجتماعی (اعم از جامعه یا دولت) بازگردد. در مقابل زنان سرپرست خانواری که خانه دار هستند، از حمایت اجتماعی بیشتری برخوردار بوده اند. در صورت وجود میزان بهره مندی خانوارها از حمایت اجتماعی در آمارهای مرکز آمار ایران، امکان ارائه شواهد بیشتری در خصوص این پدیده ها وجود می داشت. به نظر می رسد با وجود شکافهای اقتصادی زیاد میان زنان و مردان، و بالاتر بودن احتمال فقر در میان زنان، وجود نرخ یکسانِ فقر میان این دو گروه از خانوارها مربوط به حمایتهای اجتماعی باشد.
دنیاگرایی و پیامدهای اجتماعی آن در آموزه های قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جامعه کنونی ایران با مسائل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی زیادی روبه رو است که پیامد فاصله گرفتن از نسخه شفابخش قرآن مجید است.اکنون مسئله اینست که بخشی از دینداران بتدریج از دین فاصله گرفته و درجامعه منسجم و یکپارچه دینی، پول، قدرت و شهرت جایگزین سخاوت،خدمت و گمنامی می گردد که نتیجه آن گسست اجتماعی است. هدف این مقاله جستجوی مهمترین عامل بروز شرایط مزبور از طریق مراجعه به آیات قرآن و روش های کیفی تحقیق است.یافته ها نشان می دهد، فرآیند «دنیاگرائی»، عامل بروز وضعیت پیش گفته است. در منطق قرآن دنیاگرائی عبارت است از تغییرجهت دینداران از هدف اصلی دین و روی آوردن به ابزار و لوازم نیل به آن به عنوان هدفی جدید. دیناگرائی با اندکی غفلت از هدف آغاز و به تدریج به پدیده ای جمعی وعمدتا غیر قابل بازگشت تبدیل می شود. از جمله پیامدهای دنیاگرائی می توان به بروز نقص در جامعه پذیری دینی ، کجرفتاری و انحرف اجتماعی، گسست اجتماعی ، تضاد با دین و دینداران و نهایتا افول دینداری اشاره کرد.
دانش بومی کشت جالیز و نقش آن در معیشت روستاییان حاشیه دریاچه هامون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش های بومی ایران سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۰
187 - 221
حوزههای تخصصی:
توجه به کشاورزی بومی یک استراتژی جدید در توسعه جوامع محلی است که به دلیل انطباق پذیری با شرایط محیطی، اجتماعی و اقتصادی جامعه، نقش حائز اهمیتی درتولید و بهبود معیشت مردم محلی دارد. در بستر خشکیده دریاچه هامون نوعی کشت بومی جالیز انجام می گیرد که در محل به کشت «تیرماهی» یا «تیرماه ای» مشهور است و سبب تأمین معاش تعداد زیادی از ساکنین منطقه شده و با کشاورزی ارگانیک تشابه زیادی دارد. بر این اساس، هدف مطالعه پیش رو شناسایی و معرفی فناوری های بومی این کشت و بررسی نقش آن در معیشت جوامع روستایی سیستان است. روش تحقیق توصیفی –تحلیلی و به شیوه اسنادی و میدانی اطلاعات لازم جمع آوری شده است و از تکنیک های کیفی وکمی مشاهده مستقیم و مصاحبه سازمان یافته و پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری شامل 37 کشاورز جالیز کار از 12روستای منطقه سیستان است. نتایج تحقیق نشان می دهد که روستاییان از زمان های گذشته تا کنون درهنگام خشکسالی دریاچه،حدود 12 هکتار از اراضی دریاچه را به کشت محصول جالیز (خربزه) اختصاص می دهند و جز از بذر و مراقبت در مرحله داشت از نهاده دیگری استفاده نمی کنند. روستاییان با تکیه بر دانش و تجربیات بومی خویش، محصول ارگانیکی تولید می کنند که ضمن افزایش درآمد، به محیط زیست نیزصدمه ای وارد نمی کند. نتایج آزمون T تک نمونه ای با میانگین 3.03 نشان داد که این کشت تأثیر قابل توجهی بر بهبود معیشت روستاییان منطقه دارد.
بررسی سبک زندگی شهری و خرید زنان در مراکز خرید (مورد مطالعه : زنان شهرستان قزوین)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
سبک زندگی منعکس کننده ترجیحات افراد است که در عرصه های مختلف زندگی همچون اوقات فراغت، آداب سخن گفتن، نوع موسیقی، خرید و ... ظاهر بروز می کند. از سویی خرید کردن یکی از نمادهای سبک زندگی جدید به شمار می رود. خرید و پرسه زنی که بر اثر پیوند ناموزون عناصر سنتی و مدرن در زندگی روزمره فرد ایرانی پروبلماتیک شده است ، اکنون نشانه ای است با دلالت های معنایی گوناگون که در عرصه های گوناگون شهری به انحاء گوناگون خود را نمایان میسازد. پرسه زنی کنشی معطوف به ساختن فضایی فرهنگی و مقاومتی در برابر عناصر فرهنگ مسلط است. در روش شناسی نیز با کاربست مردم نگاری شهری از فن مصاحبه عمیق و مشاهده مشارکتی استفاده شده است . نمونه مورد مطالعه بر اساس شیوه نمونه گیری هدفمند و نظری انتخاب شده است. نتایج نشان می دهد که زن، خرید و قدرت، ذاتی کردن خرید زنانه، خرید مردانه و زنانه، سنخ شناسی خرید و استراتژی های خرید را می توان از عوامل تأثیرگذار بر خرید و پرسه زنی در مراکز خرید عنوان کرد. واژگان کلیدی : سبک زندگی، خرید و قدرت، ذاتی کردن خرید، سنخ شناسی خرید، استراتژی های خرید.
تحلیل رابطه بین تعهد اجتماعی و بزهکاری: مطالعه مقایسه ای میان دانش آموزان مقطع متوسطه شهرهای خرم آباد و یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعهد اجتماعی به وضعیتی احساسی، شناختی و رفتاری اطلاق می شود که از مهم ترین عوامل ایجاد نظم و ثبات اجتماعی در جوامع است و ازطریق ایجاد حس وفاداری و التزام در قبال جمع، قواعد، نقش ها، هنجارها و ارزش ها، باعث می شود فرد با انتظارات دیگران سازگاری یابد، هرچند برای فرد مستلزم صرف هزینه است. این مقاله به تحلیل رابطه بین تعهد اجتماعی و بزهکاری می پردازد و درصدد بررسی سازوکار های تأثیرگذار تعهد اجتماعی بر بزهکاری نوجوانان است. برای این منظور، با استفاده از روش پیمایش، 402 نفر از دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهرهای خرم آباد و یزد در سال تحصیلی 1395-1396 با روش خوشه ای چندمرحله ای ارزیابی شده اند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران به دست آمده و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسش نامه محقق ساخته بوده است. داده ها با استفاده از نرم افزارهای اس.پی.اس.اس و آموس تجزیه و تحلیل شده اند. نتایج آزمون هم بستگی نشان داد که بین متغیرهای تعهد اجتماعی و بزهکاری رابطه منفی و معنی داری وجود دارد. نتایج حاصل از تحلیل معادلات ساختاری نیز حاکی از آن است که متغیرهای تعهد اجتماعی، غضب اخلاقی و بی هنجاری بیشترین تأثیر را در تبیین متغیر بزهکاری دارند، به طوری که متغیرهای غضب اخلاقی و بی هنجاری رابطه مثبت و معنی داری با بزهکاری نشان دادند.
هم سویی با شاهنامه در تجدید حیات هنری و احیا هویت ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی (۳۲۹ - ۴۱۶ ھ .ق) نه تنها سند احیای هویت ملی ایرانیان، که رکن مهم دوام بسط و نشر فرهنگ و هنر پربار ساکنان این سرزمین است. فردوسی بزرگ نوشتن این کتاب را تلاشی به منظور زنده کردن دوباره مردم ایران معرفی می کند. مقاله حاضر درپی پاسخ به این پرسش است که آیا حکیم طوس به تنهایی بر احیای سنت های گذشته این مرز و بوم همت گمارده و یا سایر اقشار نظیر هنرمندان و صنعت گران این سرزمین نیز در احیا سنت ها و فرهنگ پیش از اسلام ایران تلاش داشته اند؟ فرض بر آن است که خالقان هنرها و صنایع نیز در تلاشی هم سو با احیاگر زبان فارسی نسبت به تجدید حیات هنری ایران اهتمام ورزیده اند. در نوشتار حاضر تلاش بر آن است تا با اتکا به شواهد باستان شناسانه مورد استفاده در پژوهش، میزان مشارکت هنرمندان و صنعت گران (به ویژه سفالگران، کاشی کاران و گچ بران) ایران در هم سویی با حکیم طوس به منظور تجدید حیات هنری و احیای سنت های روایی عصر ساسانیان مشخص گردد. بدین منظور، تزیینات نمونه هایی از اشیا سفالین، کاشی ها و گچ بری های قرون میانی اسلامی مورد مطالعه قرار گرفت. در نتیجه مشخص گردید که با وجود تأکید حاکمان عرب بر ممنوعیت شرح حال شخصیت های اسطوره ای ایران پیش از اسلام، بیشتر مردم ایران در تلاش بوده اند تا به هر نحو ممکن فرهنگ و سنت های گذشته خویش را بر آثار و مصنوعات خویش منعکس نمایند.
فهم معنایی زنان از مدرنیزاسیون در جامعه محلی (مورد مطالعه: استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف فهم تجربه زنان از فرایند مدرنیزاسیون در جامعه محلی، بر آن است که با اتخاذ رویکرد بازاندیشانه جایگاه و شأن زنان را در فرازوفرودهای مدرنیزاسیون نشان دهد. بر همین اساس از پارادایم تفسیری و رویکرد تحلیل نظریه زمینه ای و ابزارهای گردآوری اطلاعات روش تحقیق کیفی (مصاحبه نیمه ساخته یافته و بحث گروهی) بهره گرفته است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که فرآیند مدرنیزاسیون در جامعه محلی تابعی از الگوی نوسازی نامتعادل و آلاکلنگی است؛ به گونه ای که می توان مهم ترین پیامد آن را، نامتوازنی نتایج، شکست و یا بدفرجامی پروژه مدرنیزاسیون در جامعه محلی دانست. زیرا تاکنون ایدئولوژی های غالب بر مدرنیزاسیون، وضعیت تعادلی را به وجود نیاورده اند و نوعی کنش های متعارض پذیرندگی و طرد کنندگی را در پی داشته است. همچنین گونه های شناسایی شده نیازهای زنان محلی در این مطالعه در سه دسته تصورات ازدواج گرا، خانواده گرا و معیشت گرا مقوله بندی شده اند که مبتنی بر ارزش های مادی- معیشتی هستند. علاوه بر این، اینکه روایت غالب جامعه محلی حاکی از آن است که جنبش ها و تلاش های حمایتی، مطالبه جویانه و بعضاً ستیزه جویانه زنان در جامعه به رغم دستاوردهایی که برای گروه های خاص (طبقه متوسط و روبه بالا) داشته است؛ اما چندان مورد رضایت و متناسب با نیازهای قشر ضعیف و فرودست جامعه نیست؛ زیرا این نوع پیگیری ها را نه تنها در راستای طرح مطالبات واقعی جامعه زنان نمی دانند؛ بلکه قائل به بزرگ شدن واقعیت های مجازی و مطالبات غیر اولویت دار گروهی از زنان دارای رسانه هستند که این مسئله خود حاکی از آن است که سناریوهای دنیای مشترک زنان، اساساً به لحاظ تئوریک و سیاسی قوم مدارانِ، امپریالیستی و ذات انگارانه هستند.
بررسی استفاده از تلگرام بر رفتار اجتماعی دانش آموزان (مطالعه موردی: دانش آموزان پسر دبیرستان امام علی (ع))
حوزههای تخصصی:
ورود اینترنت و وسایل ارتباطی نوین باعث ایجاد شکل گیری ارتباطات مجازی شده است. تلفن همراه و به دنبال آن شبکه های اجتماعی یکی از مظاهر فناوری ارتباطی نوین در زندگی فردی و اجتماعی بشر امروز است که دغدغه هایی را برای خانواده ها ایجاد نموده است. با توجه به تأثیراتی که این شبکه ها بر رفتار نوجوانان دارند، پژوهش حاضر با توجه به ضرورت موضوع به بررسی شبکه های اجتماعی و تأثیر آن بر رفتار اجتماعی دانش آموزان دبیرستانی می پردازد. روش تحقیق در این پژوهش از نوع کاربردی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر عبارت است از دانش آموزان پسر دبیرستان امام علی (ع) که با توجه به جدول مورگان تعداد 120 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بوده که پایایی آن با توجه به ضریب آلفای کرونباخ برابر 81 % به دست آمده است. تجزیه و تحلیل اطلاعات علاوه بر آمار توصیفی شامل آمار تحلیلی مانند همبستگی پیرسون می باشد. نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان می دهد که استفاده از شبکه های اجتماعی بر کنش اجتماعی و قانون مداری دانش آموزان تأثیر داشته است.
هم کنشی عاملیت و ساختار در تعیّن بخشی به کنش اجتماعی بر مبنای حکمت صدرایی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تحلیل عوامل تعین بخش به کنش اجتماعی یکی از مباحث مهم علوم اجتماعی است که در ادبیات جامعه شناسی، طرح و نظریات گوناگون ساختارگرا، کنش گرا و تلفیقی را پدید آورده است. هدف این پژوهش، بررسی میزان و مکانیسم تأثیر ساختار و عاملیت در فرایند کنش اجتماعی است که طبق نتایج تحقیق، این دو عامل در تعین بخشی به کنش اجتماعی، با یکدیگر هم کنشی دارند. این پژوهش، با روشی تحلیلی این موضوع را از رهگذر تحلیل و شناسایی مؤلفه های فعل ارادی انسان، به عنوان هسته اصلی کنش اجتماعی، از منظر حکمت صدرایی بررسی می کند. دخالت هریک از عاملیت و ساختار، در فرایند کنش اجتماعی از مجرای مؤلفه های فعل ارادی صورت می پذیرد. عوامل ساختاری به صورت پیشینی، بسیاری از ابعاد معرفتی، انگیزشی و رفتاری کنشگر را شکل داده، به انحاء گوناگون بر شناخت ها، امیال و اراده کنشگر اثر می گذارند، اما ماهیت الزام آور جامعه از مجرای ارائه قالب بندی شده اعتباریات لازم در کنش نمایان می شود. جامعه در نهایت، در شکل گیری هویت ثانویه کنشگر نقش آفرینی می کند. علی رغم این تأثیرات گسترده، کنشگر به عنوان علت فاعلی کنش اجتماعی، می تواند در برابر بسیاری از این تأثیرات مقاومت نموده، با توان فطری تعقل و بازاندیشی، قادر به دستیابی به آگاهی مستقل و رسیدن به حقایق بوده، و کنش اجتماعی همواره با اراده او صورت می پذیرد. طبق نگاه حکمت صدرایی، کنشگر علاوه بر فرصت های انتخابی فراوانی، ظرفیت ساختارشکنی و تغییر اعتباریات و شناخت های اجتماعی را نیز دارد.
پیامدهای اجتماعی و فرهنگی ناشی از توسعه گردشگری (نمونه موردی محور فومن- ماسوله)
حوزههای تخصصی:
توسعه توریسم نه تنها به عنوان یکی از عوامل موثر در توسعه اقتصادی به شمار می آید، بلکه یکی از راه های سرمایه گذاری فرهنگی برای شناخت یک سرزمین و هویت فرهنگی- تاریخی آن مطرح می باشد. هدف از پژوهش حاضر شناسایی تاثیرات مثبت و منفی توسعه گردشگری، در جامعه میزبان در اثر توسعه گردشگری می باشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده و جهت گردآوری اطلاعات از ابزار و تکنیکهای کتابخانه ای، میدانی، پرسشنامه و مصاحبه استفاده گردیده و همچنین برای تحلیل پرسشنامه از نرم افزار SPSS استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که رواج فرهنگ پذیری، تجمل گرایی و فرهنگ کالایی در بین ساکنین تایید گردیده و با اینکه گردشگری در منطقه موجب مشکلاتی ازجمله افزایش آلودگی صوتی و ترافیک، مشکلات در استفاده از امکانات و خدمات برای ساکنین در فصول گردشگری، افزایش پسماندها توسط گردشگران، و همچنین افزایش کاذب قیمت زمین برای جامعه میزبان شده است؛ ولی سطح زندگی اجتماعی و آگاهی ساکنین در نتیجه تبادلات فرهنگی با گردشگران بهبود یافته و ساکنین دیدگاه خوبی نسبت به توسعه گردشگری داشته و از آن حمایت می کنند.