فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۶۰۱ تا ۴٬۶۲۰ مورد از کل ۳۶٬۴۲۸ مورد.
منبع:
تداوم و تغییر اجتماعی سال اول پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
249 - 260
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: رضایتمندی جامعه پیرامونی از مباحث مهم در زمینه مسئولیت اجتماعی شرکتی و توسعه پایدار به شمار می رود. منطقه عسلویه، واقع در استان بوشهر، بستر تحولات اقتصادی و رشد و احداث بسیاری از پروژه های نفت و گاز کشور بوده است به صورتی که به یک حوزه مهم انرژی مبدل شده است. با این حال، میزان رضایت جامعه پیرامونی از طرح های صنعتی در این منطقه همچنان در حد حدس و گمان یا در بهترین حالت به صورت غیرعلمی باقی مانده است. بنابراین، مطالعه پیش رو سطح و ابعاد مختلف رضایتمندی جامعه پیرامونی از طرح های نفت و گاز را به صورت روش مند سنجیده است. روش و داده ها: جهت انجام این تحقیق، 400 نفر از مردم منطقه پیرامونی بر اساس نمونه گیری خوشه ای پیمایش شدند. ابعاد رضایتمندی جامعه پیرامونی مبتنی بر موارد مطرح در مدل ایزو 26000 بوده و شامل سه بعد مشارکت شرکت ها در توسعه جامعه، محیط زیست و حاکمیت سازمانی می باشد. یافته ها: بر اساس نتایج این مطالعه، میزان رضایتمندی کلی مردم منطقه در سطح مطلوبی قرار ندارد. در میان ابعاد نارضایتی، بیشترین میزان مربوط به بخش کیفیت حاکمیت سازمانی بوده است. بحث و نتیجه گیری: وضعیت نارضایتی در این منطقه نیازمند برنامه ریزی جدی از سوی نظام حکمرانی است چنانچه در تمامی شاخص های مورد ارزیابی وضعیت نامطلوبی حاکم است. در منطقه پارس جنوبی با ابهام در خصوص اثرات محیط زیستی روبرو هستیم؛ چنانچه این فضای مبهم موجب گسترش اخبار غیرقابل تأیید در این زمینه می شود. به نظر می رسد یکی از راهکارهای ابتدایی، فراهم ساختن بستری است که نمایشگر وضعیت به روز شاخص های محیط زیستی باشد. پیام اصلی: پایداری منطقه عسلویه نیازمند توجه جدی است. از آنجا که بخش قابل توجهی از مردم بومی منطقه توانایی تمایز میان شرکت های نفت و گاز آن منطقه را نداشته و به همین دلیل، از نظر مردم محلی مسئولیت اقدامات مداخله ای از سوی هر یک از این شر کت ها چه مثبت و چه منفی به کلیت نظام سیاستگذاری منطقه تعمیم می یابد.
برساخت اجتماعی خودزنی در بستر تغییرات نظام آموزشی: مطالعه ای کیفی در بین دانش آموزان دختر یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تداوم و تغییر اجتماعی سال اول پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
311 - 330
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: نظام آموزشی در سال های اخیر با چالش های کارکردی/معرفتی مهمی مواجه شده و بسیاری از نوجوانان در مدارس در مواجهه با این چالش ها ناهنجاری های خاصی از خود نشان می دهند. از جمله این ناهنجاری های درحال رشد، خودجرحی یا همان خودزنی است. هدف پژوهش حاضر بررسی برساخت این پدیده در بسترهای آموزشی موجود است. روش و داده ها: در این پژوهش از رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای با استراتژی اشتراوس و کربین 23 نفر از دانش آموزان دختر دبیرستانی شهر یزد انتخاب شدند و مصاحبه های عمیقی در مورد خودزنی در بستر مسائل آموزشی انجام شد. داده ها با 20 مقوله اصلی و یک مقوله هسته در مدل پارادایمی ارائه شدند. یافته ها: نتایج نشان داد مقولاتی همانند فوبیای نهادی نظام آموزشی، قدرت سراسر بین مدرسه، هدایت تحمیلی والدین، بی اعتمادی به نظام آموزشی مدرسه، عدم همراهی والدین، تحقیر شخصیتی، بیهوده پنداری آموزشی، جو کسل کننده مدرسه، تبعیض آموزشی و مواردی از این دست به ظهور استرس هنجاری هژمونیک پایدار منجر می شوند. نتیجه گیری: در پاسخ به این استرس های هنجاری هژمونیک، دانش آموزان راهبردهای خاصی پیش می گیرند که از جمله آنها خودزنی و آسیب رسانی به خود، ترجیح اشتغال بر آموزش و همنشینی افتراقی است. پیام اصلی: نظام آموزشی فشارهای اجتماعی و روانی بر دانش آموزان وارد می کند و دانش آموزان دچار تنش ها و استرس های فردی/اجتماعی می شوند که یکی از پیامدهای درحال رشد آن خودزنی است. در واقع برای نوجوانان، خودزنی راهی است برای فرار از مشکلات زندگی، مشکلات فردی و یا بین فردی.
روش تحلیل چالش های نظری در دانش اجتماعی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بی تردید، پدیده های اجتماعی به عنوان موضوع تحقیق، به اندازه پیچید گی خود دارای جهات و اضلاع متعددی هستند که تحلیل درست هر یک از آن ها به روش مناسب خود نیاز دارد. به همین جهت، محققان در حوزه مطالعات اجتماعی تلاش کردند با ابداع روش مطالعه ویژه این رشته بتوانند پدیده ها را مورد کاوش دقیق تر قرار داده تا احتمال خطا را کاهش دهند؛ البته نباید این حقیقت را از نظر دور داشت که اگر با نگاهی تقلیل گرایانه، همه پدیده های اجتماعی از طریق یک یا چند روش کلی مورد مطالعه قرار داده شود، بعید نیست محقق را از هدفش که شناخت بهتر و دقیق تر پدیده های اجتماعی است، دور بدارد؛ لذا تا جایی که ممکن است باید برای هر موضوع و پدیده ای اجتماعی بتوان از روش منحصر به آن بهره گرفت. نگارنده در این تحقیق بنا دارد چالش های نظری را که یکی از پدیده های پرتکرار در جوامع امروز است، با شیوه ای مناسب مورد بررسی قرار داده و برای تحلیل آن روشی خاص پیش روی دانشجویان رشته دانش اجتماعی قرار دهد تا شناخت دقیق تری نسبت به چالش پیش روی خود پیدا کرده و سپس نتیجه اش را در اختیار حکیمان در میدان نظر و حاکمان در مقام عمل قرار دهند. روش پیشنهادی در حقیقت، چراغ راهی است که با بهره گیری از آن می توان چالش مورد نظر را از ابعاد متعدد مورد مطالعه قرار داده و تنها به یک بعد از ابعاد آن اکتفا نشود.
پیش بینی رضایت جنسی بر اساس سبک های دلبستگی،سبک های هویت و مثلث عشق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۷۰
287 - 307
حوزههای تخصصی:
رضایت جنسی از مهم ترین مسائل در روابط زوجین است که می تواند در بقای رابطه تأثیرگذار باشد. هدف از انجام این پژوهش پیش بینی رضایت جنسی توسط سبک های دلبستگی، سبک های هویت و مثلث عشق استرنبرگ می باشد. روش تحقیق پژوهش حاضر از نوع همبستگی است. جامعه آماری مورد نظر این پژوهش تمامی افراد متأهل شهر تهران در سال 1400، که از زمان ازدواج آنها پنج سال گذشته باشد، هستند که از این بین تعداد 416 نفر نمونه این پژوهش را تشکیل داده اند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه های رضایت جنسی (کرمانی، 1386)، سبک های دلبستگی بزرگسالان (هازن و شاور، 1987)، سبک های هویت (بروزنسکی، 1992) و مثلث عشق (استرنبرگ، 1989) استفاده شد. برای تحلیل داده ها، از نرم افزار SPSS-23 و همچنین از رگرسیون گام به گام استفاده شد. یافته ها نشان دادند مثلث عشقی، سبک های دلبستگی و سبک های هویت در افراد متأهل رابطه معناداری با رضایت جنسی دارند که هر کدام به ترتیب 28، 25و 19 درصد واریانس رضایت جنسی را تبیین می کنند. درنتیجه سبک های دلبستگی و هویت و مثلث عشق افراد می تواند در میزان رضایت جنسی افراد دخیل باشند.
مدل یابی تعارضات زناشویی بر اساس خودشناسی، عشق و هوش هیجانی با میانجی گری تمایزیافتگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۷۰
309 - 332
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف سلامتی خانواده و کاهش تعارضات زناشویی به بررسی عوامل کاهنده مهم آن به بررسی مدل یابی تعارضات زناشویی براساس خودشناسی، عشق و هوش هیجانی با میانجی گری تمایزیافتگی پرداخت. تحقیق حاضر بنیادین و از نوع همبستگی می باشد به طوری که با نمونه گیری خوشه ای 248 نفر نمونه (115 زن و 133 مرد) به صورت تصادفی از مراجعین زوج مراکز مشاوره شهر تهران، انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده برای جمع آوری اطلاعات پرسش نامه تعارضات زناشویی ثنایی و همکاران (1396)، پرسش نامه خودشناسی قربانی و همکاران (2008)، پرسش نامه عشق استرنبرگ (1986)، پرسش نامه هوش هیجانی سیبریا شرینگ (منصوری، 1380) و پرسش نامه تمایزیافتگی دریک (2011) بودند. داده های پیمایش پس از گردآوری با استفاده از نرم افزار SMART.PLS و از طریق مدل سازی معادلات ساختاری به شکل بدون خرده مقیاس تجزیه- تحلیل شدند. یافته ها حاکی از آن است که متغیرهای خودشناسی، عشق و هوش هیجانی، توانستند واریانس تمایزیافتگی را با مقدار 715/0 توجیه کنند و این سه متغیر همراه متغیر میانجی توانستند واریانس تعارضات زناشویی را با مقدار 517/0 پیش بینی کنند، همچنین نقش میانجی گری تمایزیافتگی در هر سه مسیر معنی دار بود. و نتایج نشان داد که مدل پیش بینی تعارضات زناشویی بر اساس خودشناسی، عشق، هوش هیجانی با میانجی گری تمایزیافتگی دارای برازش مطلوب است همچنین پیشنهاد این مطالعه بنیادی، تدوین پروتکل آموزشی- درمانی برای زوجین است تا قدم به قدم در جهت کاهش تعارضات زناشویی و سلامت جامعه به کار گرفته شود.
رابطه جو عاطفی خانواده و اهمال کاری تحصیلی در دانش آموزان: نقش میانجی گری انعطاف ناپذیری شناختی (اجتناب تجربه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۷۰
371 - 386
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه جو عاطفی خانواده و اهمال کاری تحصیلی با واسطه گری اجتناب تجربه ای در دانش آموزان بود. طرح پژوهش در این مطالعه توصیفی- همبستگی بود. شرکت کنندگان این پژوهش شامل 375 نفر (219 دختر و 156 پسر) از دانش آموزان پایه دهم شهر یزد در سال تحصیلی ۱۴۰۰- 139۹ بودند که بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده های پژوهش، از پرسش نامه اهمال کاری تحصیلی سولومون و راثبلوم (1984)، پرسش نامه جو عاطفی خانواده هیل برن (1964) و پرسش نامه پذیرش و عمل بوند، هایس، بیر، کارپنتر، گوئنول، ارکات و زتل (2011) استفاده شد تجزیه و تحلیل داده ها با روش همبستگی مبتنی بر رویکرد مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار AMOS انجام گرفت. نتایج نشان داد که جو عاطفی خانواده به صورت مستقیم، منفی و معنادار اجتناب تجربه ای (68/0-=β) و اهمال کاری تحصیلی (34/0- =β) را پیش بینی می کند. اجتناب تجربه ای نیز به صورت مستقیم، مثبت و معنادار اهمال کاری تحصیلی (21/0=β) را پیش بینی می کند. در نهایت نتایج نشان داد اجتناب تجربه ای در رابطه بین جو عاطفی خانواده و اهمال کاری تحصیلی دارای نقش واسطه ای می باشد. بنابراین با بهبود جو عاطفی خانواده و افزایش انعطاف پذیری شناختی (کاهش اجتناب تجربه ای) می توان تا حدودی اهمال کاری تحصیلی را کاهش داد.
رابطه کانونی میزان و نوع استفاده از فضای مجازی با سواد سلامت دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف شناسایی نقش میزان و نوع استفاده از فضای مجازی بر سواد سلامت دانشجویان انجام شد. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر ماهیت و روش، توصیفی و ازنوع همبستگی است. جامعه هدف را دانشجویان دانشگاه آزاد تبریز تشکیل دادند که براساس آمار حدود 16000 نفر بودند؛ از بین آن ها، تعداد 375 نفر ازطریق فراخوان اینترنتی به صورت دردسترس و برخط با توجه به محدودیت تردد کرونا در پژوهش حاضر شرکت کردند. به منظور جمع آوری داده های مورد نیاز، از پرسشنامه های میزان و نوع استفاده از فضای مجازی فتحی و همکاران (1400) و سنجش سواد سلامت جمعیت شهری ایران (هیلیا) (1393) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با بهره گیری از آزمون همبستگی کانونی و پیرسون در محیط نرم افزار spss23 صورت گرفت. یافته ها نشان داد که بین میزان استفاده از فضای مجازی با مؤلفه های درک و خواندن سواد سلامت رابطه ای وجود ندارد. اما، همبستگی بین میزان استفاده از فضای مجازی با مؤلفه های دسترسی، ارزیابی، تصمیم گیری و رفتار در سطح 05/0 معنادار بوده است، یعنی با افزایش میزان استفاده از فضای مجازی، مؤلفه های دسترسی، ارزیابی، تصمیم گیری و رفتار افزایش می یابند. علاوه بر این، مطابق با بارهای کانونی احصائی، مؤلفه سلامتی 854/0 و دسترسی 950/0 سهم بیشتری در توزیع های متغیرهای کانونی نوع استفاده داشتند.
مطالعۀ کیفی تضادهای اجتماعی مرتبط با دین (میدان مطالعه: استان کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره چهارم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
16 - 39
حوزههای تخصصی:
دین بر آن است که نقش خود را به عنوان عامل وحدت بخش ایفا کند در حالی که باورهای دینی و مذهبی گاه منجر به رفتارهای ضد اجتماعی و تنش زا می شود. پژوهش حاضر به بررسی تضادهای اجتماعی مبتنی بر دین در نیم قرن اخیر در استان کردستان می پردازد و چگونگی نقش دین در تضعیف یا تشدید تضادهای اجتماعی را مورد مطالعه قرار می دهد. امیل دورکیم، مرتون و پاسونز نقش انسجام بخشی به دین می دهند و کارکرد دین را محفاظت از جامعه می دانند. از سوی دیگر مارکسیست ها معتقدند که دین نه تنها تضادهای اجتماعی را از بین نمی برد، بلکه آن را تشدید می کند. پژوهش حاضر از رویکرد برساخت گرایانه و روش های تاریخی کتابخانه ای و تاریخ شفاهی و قوم نگاری استفاده کرده و با ابزار اسنادی مانند کتاب، روزنامه و مصاحبه با افراد آگاه، تجربیات زیسته جامعه را بر اساس نظریات موجود مورد مطالعه قرار داده است. بر اساس یافته ها تضادها در کردستان گاهی بین فردی گاه بین فرقه ای، گروه های مذهبی یا سکولار بوده است. گاهی این تضادها به صورت فکری و گاه به صورت فیزیکی و نیروهای قهری، در بلند مدت یا کوتاه مدت تقویت یا تضعیف شده است. نتایج حاکی از آن است که در جامعه مورد پژوهش دین به هفت شیوه بر تضادهای اجتماعی تأثیر می گذارد. از آن میان در یک مورد دین انعکاس دهنده ی تضاد، در سه مورد از بین برنده، پوشاننده و تضعیف کننده ی آن و در سه مورد دیگر منشأ، تقویت کننده و تداوم بخش تضادهاست.
نقش شبکه های اجتماعی در مشارکت سیاسی دانشجویان (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه فرهنگیان)
هدف از تحقیق حاضر بررسی نقش شبکه های اجتماعی در مشارکت سیاسی دانشجویان (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه فرهنگیان ) بود. از لحاظ هدف تحقیق از نوع کاربردی، از لحاظ نوع روش، توصیفی و همبستگی و از لحاظ روش گردآوری اطلاعات روش تحقیق مورد نظر پیمایشی می باشد. جامعه آماری این تحقیق شامل تمامی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان اردبیل 94- 95 هستند. که شامل 553 نفر دانشجوی پسر دانشگاه فرهنگیان مرکز علامه طباطبایی اردبیل و 340 نفر دانشجوی دختر پردیس فرهنگیان بنت الهدی صدر اردبیل می باشد.حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برابر 269 بدست آمد. نمونه گیری این تحقیق به صورت تصادفی طبقه ای می باشد؛ به گونه ای که از پردیس علامه طباطبایی 155 و پردیس بنت الهدی114 نفر دانشجو انتخاب شدند. به منظورگردآوری داده های موردنیاز از پرسشنامه محقق ساخته با استفاده از مدل میلبراث و گوئل بهره گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار آماری spss و برای تحلیل فرضیات از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که بین میزان حضور در شبکه های اجتماعی و مشارکت سیاسی، انگیزه های سیاسی، مناظره های سیاسی، شرکت در فعالیت های سیاسی و دسترسی به اطلاعات سیاسی دانشجویان رابطه منفی معنی داری وجود دارد.
مقایسه نسلی ارزش ها و نگرش های مادران و دختران درباره ازدواج و تشکیل خانواده: مورد مطالعه شهرستان دیواندره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت سال ۲۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۲۱ و ۱۲۲
۱۳۳-۱۱۱
حوزههای تخصصی:
این مقاله به مقایسه تفاوت های بین نسلی نگرش ها و ارزش های مادران و دختران نسبت به ازدواج و تشکیل خانواده می پردازد. روش پیمایشی و با استفاده از نمونه گیری خوشه ایی روی 510 نفر از مادران و دختران آنها در شهر دیواندره در استان کردستان انجام گرفته است. نتایج نشان می دهد که هر دو نسل در مورد سن مناسب ازدواج، فرزندان و اهمیت نقش مادری ارزش های مشابه دارند، اما در مورد چند همسری مردان و ازدواج خویشاوندی دارای نگرش های متضاد هستند. نگرش های دختران نسبت به مادران در خصوص زمان بندی برای تولد فرزند اول، فاصله سنی مناسب زوجین، نحوه انتخاب همسر دارای نگرش های مدرنتری بوده و این تفاوتها از نظر آماری معنادار شد. مهمترین تعیین کننده های تغییر نگرش دختران به ارزش های ازدواج، خانواده و فرزندآوری سطح تحصیلات مادران و مدت تماشای برنامه های تلوزیونی و سطح درآمد پدر خانواده می باشد. اگر چه ازدواج در منطقه مورد مطالعه از اهمیت بالائی برخوردار است، ولی نتایج بیانگر نفوذ آرام ارزش های مدرن ازدواج و خانواده در این منطقه نسبتاً سنتی است.
تجلی آموزه توبه به مثابه کنش دراماتیک در پیرنگ اصلاح
حوزههای تخصصی:
هدف: پی رنگ یکی از مهم ترین ارکان فیلمنامه است که از جهت مضمون و سیر تحولِ شخصیت انواع گوناگونی دارد. پی رنگِ اصلاح، یکی از انواع پی رنگ است که قرابت زیادی با آموزه توبه دارد. باتوجه به اهمیت توبه و اصلاح در آموزه های دینی، در این پژوهش تلاش شده مواد لازم جهت نگارش پی رنگ را با موضوع توبه در اختیار مخاطب قرار دهد.
روش : در این پژوهش جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای است. در ادامه با روش تحلیل روایت، پی رنگ چهار قصه توبه محور، براساس نظریه پی رنگ جان تروبی تحلیل می شود و عناصر پی رنگ اصلاح اصطیاد می گردد؛ درنهایت نیز آموزه توبه با پی رنگ اصلاح تطبیق داده می شود تا تأثیرات و تجلی توبه را در این پی رنگ نشان دهیم.
یافته ها: براساس نتایج حاصل شده، پی رنگ اصلاح پنج عنصر دارد:
الف: انجام خطا یا گناه؛
ب: عامل ایجاد پشیمانی؛
ج: اظهار پشیمانی؛
د: جبران؛
ه : پذیرش توبه.
از طرفی باتوجه به عامل پشیمانی و تأثیر آموزه توبه در پی رنگ اصلاح، این پی رنگ به سه زیرمجموعه تقسیم می شود:
الف) گاهی پشیمانی به واسطه قرارگرفتن شخصیت خطاکار در موقعیت دشوار است؛ مانند قصه حضرت یونس(علیه السلام)؛
ب) گاهی پشیمانی به واسطه مواجهه با امری مقدس به شکل مستقیم است؛ مانند قصه فرانسیس آسیسی و فضیل بن عیاض؛
ج) گاهی نیز پشیمانی به واسطه شخص دیگری است؛ مانند قصه کعب بن مالک.
نتیجه گیری: باتوجه به این تقسیم بندی، نویسنده فیلمنامه دینی با پی رنگ توبه، می توا ند براساس انواع عامل پشیمانیِ پی رنگ ها، فیلمنامه های متعددی به نگارش درآورد.
مطالعه الگوی مطلوب تولید پادکست رادیویی برای ترویج سبک زندگی اسلامی (مطالعه موردی پادکست های سبک زندگی در رادیو جوان، پادکست های شخصی ایرانی و پادکست وان استرالیا)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر ارائه الگوی مطلوبِ تولید پادکست رادیویی را برای ترویج سبک زندگی اسلامی به عنوان هدف مدنظر قرار داده است.
روش : این پژوهش با روش اسنادی و مطالعه موردی انجام گرفته است. جامعه آماریِ آن، پادکست های سبک زندگی در رادیو جوان، پادکست های شخصیِ ایرانی و پادکست وان استرالیا است که بیست پادکست به عنوان حجم نمونه پژوهش به صورت هدفمند انتخاب و مورد تحلیل قرار گرفته اند.
یافته ها: یافته ها نشان می دهد که ازنظر محتوا، برنامه های رادیو جوان کمتر با نیازهای جوانان تناسب دارند و برخی از موضوعات سبک زندگی در آن مورد توجه قرار نگرفته و همچنین از منظر قالب نیز پادکست های منتشرشده، کیفیت مطلوبی ندارند؛ اما پادکست وان استرالیا، پادکست های متنوعی را با موضوع سبک زندگی تولید می کند و قالب آن ها از کیفیت مناسبی برخوردار است.
نتیجه گیری: توجه به تنوع موضوعی، بهره گیری از ظرفیت داستان پردازی و روایت در تولیدات رسانه ای، فراهم ساختن فرصت تولید تعاملی و استفاده از تولیدات کاربران در برنامه های سبک زندگی و انتشار بر بستر رسانه های اجتماعی ازجمله مؤلفه های مهم در الگوی مطلوب تولید پادکست سبک زندگی به شمار می روند.
تبیین محاکاتی از انیمیشن در نسبت با فیلم زنده و تئاتر بر اساس آراء ارسطو و ابن سینا
حوزههای تخصصی:
هدف: با آنکه از چیستی انیمیشن سخنی کمتر نسبت به هنرهای دیگر شده است، اما شناخت انیمیشن از بعد زیبایی شناختی از جهت محاکاتی آن، نسبت به فیلم زنده و تئاتر مورد سؤال واقع نشده است.درنتیجه، این پژوهش به دنبال بررسی مسئله نسبت انیمیشن با تئاتر و فیلم زنده در چارچوب نظریه محاکات ارسطو و ابن سینا است تا بتواند تبیینی محدود از انیمیشن ارائه دهد.روش: در این پژوهش ابعاد مختلف انیمیشن با روش «تحلیل فلسفی» مورد بررسی قرار می گیرد و مولفه های آن استخراج می شود. سپس با یافتن پرسش ها و گزاره های مختلف به روش «تحلیل محتوای کیفیِ جهت دار» نقل قول های و متون نوشتاری ارسطو و ابن سینا مورد مطالعه و بررسی قرار می گیرد. از طرف دیگر، به وسیله «هرمنوتیک جدید» یا علم تفسیر متن، اندیشه های ارسطو و ابن سینا را استخراج کرده و به بررسی ابعاد مختلف انیمیشن می پردازد.یافته ها: با بیان مقایسه و نسبت بین تئاتر و فیلم زنده، نسبت انیمیشن و تئاتر نیز مشخص گشته، سپس نسبت انیمیشن با فیلم زنده مورد ارزیابی قرار می گیرد تا در سایه تفاوت آن، با فیلم زنده و تئاتر، و تعامل محاکاتی ای که با یکدیگر می توانند داشته باشند، روشن گردد. از این منظر، حقیقت ساختاریِ انیمیشن به صورت محدود از جنبه محاکاتی، طبق آرای ارسطو و ابن سینا به صورت سه احتمال بیان می شود.نتیجه گیری: این پژوهش در پایان نشان می دهد که نظریه محاکات چه ظرفیت های گران بهایی در حیطه هنرها به طور کلی، و انیمیشن به طور خاص دارد. ابعاد زیبایی شناختیِ پنهان انیمیشن در حوزه برون انیمیشنی روشن گشته و تا حدی نسبت بین انیمیشن و فیلم زنده و تئاتر مشخص شده است.
تحلیل رابطه میان نهاد قدرت و نهاد موزه در ایران: موردهای مطالعه،موزه های «ایران باستان»، «دوران اسلامی» و «انقلاب اسلامی و دفاع مقدس»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چه رابطه ای میان نهاد قدرت و نهاد موزه وجود دارد؟ آیا در ایرانِ امروز، موزه هایی با تمرکز بر موضوعات و دوران های مختلف تاریخی، از نظر مواد و مصالح، نحوه تنظیم و مراقبت از آن ها و رابطه با مخاطبان، به یک اندازه مورد توجه نهاد قدرت قرار گرفته اند؟ برای پاسخ به این سؤال از نظریه و روش تحلیل گفتمان با تأکید بر نظریه فوکو و نیز شرح ژیلیان رز بر این نظریه استفاده شده است. این مقاله، مطالعه ای درباره آپاراتوس ها و تکنولوژی های نهادی سه موزه «ایران باستان»، «دوران اسلامی» و «انقلاب اسلامی و دفاع مقدس» با رویکرد تحلیل گفتمانِ نوع دوم است. تحلیل گفتمان نوع دوم بیشتر به نهادها، رویه های مربوط به آنها و نحوه تولید مطالب می پردازد. پس از بازدید میدانی از هر سه موزه، یافته ها حاکی از تفاوت های قابل توجه در آپاراتوس و تکنولوژی های نهادی به کار رفته در آن هاست. نتایج نشان داد موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس به منظور مفصل بندیِ گفتمانِ مطلوب متولیانِ خود یعنی استکبارستیزی، مقاومت و پیشرفت در مقایسه با دو موزه دیگر به متنوع ترین، پیشرفته ترین و جذاب ترین طرح ها، فضاسازی ها، تکنولوژی های نمایش، امکانات و فناوری های نوین تجهیز شده است. با فاصله ای قابل توجه موزه دوران اسلامی قرار دارد که علت آن می تواند اهمیت مضاعف تاریخ ایرانِ پس از اسلام و مظاهر فرهنگی آن در مقایسه با ایران باستان برای متولیان و صاحبان قدرت باشد.
نگاشت نظام مسائل سیاستگذاری تولید علم نافع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال پانزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۷
95 - 136
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر سعی شد با بهره گیری از روش تحلیل محتوی کیفی و با نمونه گیری هدفمند و به وسیله مصاحبه نیمه ساختاریافته با 14 نفر از خبرگان و صاحب نظران علمی و اجرایی و درکی نظام مند از مسائل موجود در سیاستگذاری تولید علم نافع در نظام آموزش عالی کشور ارائه گردد. در گام بعدی، مسئله بندی و لایه بندی مسائل از طریق اجرای گروه کانونی و با مشارکت 6 نفر از افراد شرکت کننده در مصاحبه های نیمه ساختار یافته انجام یافت. مصاحبه های انجام شده در هر دو مرحله (نیمه ساختاریافته و گروه کانونی) ضبط شدند و به شیوه مبتنی بر الگوی گرانهایم و لاندمن (2004) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان داد که مسائل سیاستگذاری تولید علم نافع را می توان در هشت مضمون (مسئله)؛ «ضعیف بودن پیوند بین دانشگاه و جامعه»، «نبود نظام نظارت و اعتبارسنجی مناسب برای رتبه بندی و تضمین کیفیت نهاد های علمی»، «ناکارآمدی نظام ارتقاء مرتبه اعضای هیئت علمی در جهت دهی فعالیت های اعضای هیئت علمی به سمت نیاز ها و مسائل کشور»، «نبود نظام مدیریت ملی و یکپارچه پژوهش در کشور»، «ناکارآمدی شیوه تأمین و تخصیص منابع مالی پژوهش»، «پایین بودن منابع مالی و اقتصادی اختصاص یافته به پژوهش و تولید علم»، «مبتنی نبودن سیاستگذاری های علم بر آمایش آموزش عالی» و «ضعف در آموزش های کاربردی و آموزش پژوهش محور» ارائه نمود. همچنین لایه بندی مسائل فوق بر مبنای سه معیار گلوگاهی بودن مسئله، رابطه علت و معلولی بین مسائل و ویژگی برتری و نازسازگاری نشان داد که مسئله «مبتنی نبودن سیاستگذاری های علم بر آمایش آموزش عالی» لایه اصلی در نظام مسائل سیاستگذاری تولید علم نافع محسوب می گردد.
مطالعه ویژگی های محله خوب در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق، بررسی ویژگی ها و ابعاد محله خوب در شهر تهران است. این تحقیق به شیوه کیفی تحلیل مضمون انجام شده و داده های مربوط به آن با استفاده از فنون مصاحبه و مشاهده از هشت محله شهر تهران با نام های کیانشهر، یافت آباد، شمیران نو، کارون شمالی، نارمک مرکزی، باغ فیض، نیاوران و سعادت آباد جمع آوری شده است. مشارکت کنندگان در این تحقیق 59 نفر بودند. همچنین داده های جمع آوری شده با روش تحلیل مضمون تحلیل شده اند. یافته های این تحقیق نشان می دهد که ویژگی های محله خوب عبارت اند از: «وجود آدم های خوب و اخلاق مدار»، «بهداشت و تمیزی محله»، «وجود امکانات تفریحی، فرهنگی و ورزشی»، «دسترسی آسان به ملزومات زندگی و وسایل نقلیه عمومی»، «ساکت، خلوت و کم جمعیت بودن محله»، «وجود فضای سبز، پارک و آب وهوای خوب»، «معماری و ظاهر خوب محله»، «دخالت نکردن در سبک زندگی دیگران»، «تعامل سالم و خوب با همسایگان»، «نبود ناهنجاری های اجتماعی و وجود امنیت و سلامت اجتماعی» و «محیط تربیتی مناسب برای فرزندان». افراد در تعریفشان محله خوب را جایی می بینند که دارای سه بعد مهم «سلامت اجتماعی»، «فضای کالبدی و محیطی مناسب» و «دارای امکانات و تسهیلات زندگی» باشد.
Presenting an Integrated Curriculum Model for Revitalizing Primary Schools
حوزههای تخصصی:
Purpose: School revitalization plays an important role in students' academic performance. Therefore, the purpose of the present research was to present an integrated curriculum model in order to revitalize elementary schools. Methodology: The present study was applied in terms of purpose and descriptive survey in terms of methodology. The research population included the professors, experts of the Education Department of Tehran province, and the sample size was determined 289 people using the Cochran formula. Participants were selected using stratified random sampling method according to their job position. The data collection tool included a researcher-made questionnaire of an integrated curriculum aimed at revitalizing elementary schools, whose content validity was confirmed by the opinion of experts and its reliability was obtained 0.83using Cronbach's alpha method. Data analysis was carried out using exploratory factor analysis and structural equation modeling methods in SPSS and AMOS software. Findings: The results showed that the integrated curriculum model for revitalizing elementary schools consisted of 68 design items, i.e. goal (8 items) content (9 items), content organization (5 items), characteristics of learning activities (5 items), learning activity strategy (5 items), and evaluation (8 items), of which only the factor loading of 40 items was higher than 0.40. Also, the integrated curriculum model for revitalizing elementary schools had a good fit and the integrated curriculum for revitalizing elementary schools had a significant effect on all six components of goal, content, content organization, characteristics of learning activities, strategies of learning activities and evaluation (P<0.05). Conclusion: According to the results of this research, an effective step can be taken to revitalize elementary schools through the items of each of the six components of the integrated curriculum, including the goal, content, content organization, characteristics of learning activities, strategies of learning activities and evaluation.
Design of a Model for Performance Management based on Components of Talent Management
حوزههای تخصصی:
Purpose: Given the importance of performance management in improving organizational performance, the present study was conducted to design a model for performance management based on components of talent management. Methodology: This study was applied in terms of objective and mixed (qualitative and quantitative) in terms of research method. The population of qualitative study included literature on performance management based on the components of talent management during 2001-2021 and the population of quantitative study included managers and employees of the airports and air navigation of East Azerbaijan Province in 2021 (n=240). The sample size of qualitative study was n=30, and n=144 in quantitative study, who were selected as according to the table of Karjesi and Morgan by simple random sampling method. The tool of qualitative study was note-taking of the researches; and a 90-item researcher-made questionnaire in quantitative study, whose validity and reliability were appropriate. The qualitative study data were analyzed by coding method and MAXQDA; and quantitative study data were analyzed by exploratory factor analysis (EFA) and structural equation modeling using SPSS and LISREL. Findings: The results of qualitative study showed that for performance management based on components of talent management, 158 indicators and 71 components were identified in 6 categories, including talent sourcing, talent retention, talent development, creativity and innovation, performance development and professional competencies. Also, the results of quantitative study showed that the factor load of all 6 categories and 90 items was higher than 0.50 and the reliability of all categories was calculated higher than 0.90 by Cronbach's alpha. In addition, the performance management model based on components of talent management had a good fit and this model had a direct significant effect on all six categories (P<0.001). Conclusion: The performance management model based on the talent management components designed in the present study had a good validity. Therefore, to improve performance management, it is possible to provide the basis for improving the components of talent management.
Designing the Curriculum Model of Media Literacy in the Second Grade of Elementary School and Its Validation
حوزههای تخصصی:
Teaching media literacy to students pursues several goals, including creating creative, critical, and scrutinizing thinking about the media content and performance, as well as recognizing the visual forms of communication using it, along with other reading, writing, speaking, and listening skills. This research aimed to design a curriculum model for media literacy in the second grade of elementary school and to validate it. The research method was qualitative-quantitative and it was applied in terms of purpose. In the qualitative part, the media literacy curriculum model was identified using the synthesis research method based on the analogical model and the Klein model. Then, in order to validate the mentioned components, the obtained information was provided to experts in the field of curriculum planning and media and information management. The scope of the research was in the range of 2006 to 2021 for domestic documents and in the range of 2005 to 2021 for foreign documents. The statistical population in line with the model validation was experts in curriculum planning and media and information management. In order to validate the entire research, the statistical sample consisted of two groups of 10 experts in the field of curriculum planning and media and information management, who were selected based on the minimum number required to evaluate content validity. The data collection method in the validation stage was researcher-made questionnaires. Lawshe’s Content Validity Ratio (CVR) was used to measure the content validity. Results showed that the goals of the media literacy curriculum in the second grade of elementary school include two kind of goals: general goals (achieving Iranian-Islamic media culture) and partial goals (empowering students and teachers). The content of the media literacy curriculum in the second grade of elementary school included functional consumption education, critical consumption education, functional production-consumption education, and critical production-consumption education. The learning-teaching strategies used were presented in two sections: teacher’s activities (teaching method) and students’ activities, and the evaluation element was defined in three levels: students, teachers, and curriculum and educational content. Also, the results showed that the grouping in the media literacy program in the second grade of elementary school should be based on the individual and socioemotional characteristics of the students. The required resources and facilities were continuous improvement of the media literacy curriculum for the second grade of elementary school, compilation of the media literacy textbook for the second grade of elementary school, provision of educational facilities and media training assistance for second grade of elementary school students, and development of research in the field of media education. In choosing the time and place in the media literacy program, time and place flexibility in the presentation of teaching content was emphasized. Based on the results of this research, the suggested model of the media literacy curriculum of the second grade of elementary school can be used and implemented in the education system.
مروری بر کتاب «مگامال ها و مجتمع های بزرگ تجاری در تهران»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسائل اجتماعی ایران سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
۳۲۲-۳۱۵
حوزههای تخصصی:
«واژهٔ مال به معنای محوطه ای برای قدم زدن است. امروزه تقریباً تمام «مال»ها، «مال»های مرکز خرید هستند؛ محوطه ای برای قدم زدن هنگام خرید کردن و خرید کردن هنگام قدم زدن» (آبازا، 2001: 97). مگامال ها، به عنوان نقطه تلاقی سرمایه، مادیت و فضا، می توانند از عناصر خصلت نمای مدرنیزاسیون شهری به حساب آیند. اگرچه مال ها در ابتدا برای فضای شهری کشورهای توسعه یافته طراحی شدند، ولی به تدریج از ابتدای قرن 21 به زبانی جهانی برای صحبت درباره شهر بدل شدند. آغاز ساخت وساز مراکز خرید مدرن در ایران به دهه 70 شمسی بازمی گردد. این روند، در پانزده سال اخیر به اوج خود رسیده و در نسبت با سال های دهه 70 ویژگی های متمایزی کسب کرده است. در آغاز دههٔ 70 این مراکز خرید در کانون مناقشهٔ سیاسی و فرهنگی میان تکنوکرات ها و رقیبان سیاسی محافظه کار آن ها قرار گرفتند. بعدها در دههٔ 80 برخی از اصحاب مطالعات فرهنگی، مراکز خرید را از زاویهٔ مصرف، زندگی روزمره، هویت و مقاومت مطالعه کردند؛ اما کمی بعد، گروهی از محققان با نقد پژوهش های پیشین به تحلیل گسترش مراکز خرید -که حالا از پاساژ به مال تغییر شکل داده بودند- از منظر اقتصاد سیاسی یا جامعه شناسی انتقادی پرداختند. در این حین، اما مراکز خرید در حال گسترش بودند و تقریباً در همهٔ دوره های مدیریت شهری بر شمارشان افزوده می شد. کتابی که در این نوشته معرفی می شود، تلاش می کند ابعاد فرهنگی و اجتماعی مختلف مگامال ها را در تهرانِ دهه 90 مورد بررسی قرار دهد؛ از توجه به معنای ذهنی خریدارانی که به این مراکز تجاری مراجعه می کنند تا نسبت مگامال ها با اقتصاد سیاسی شهر.