فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۶۱ تا ۲٬۷۸۰ مورد از کل ۳۶٬۴۲۸ مورد.
منبع:
اسلام و علوم اجتماعی سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۰
49 - 69
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف دستیابی به الگوی تعامل سردار شهید قاسم سلیمانی با اهل سنت در ایجاد وحدت و امنیت جهان اسلام انجام شده است. این پژوهش با استفاده از روش تحلیل کیفی مضمون انجام شده است. روش نمونه گیری از نوع هدفمند و روش گردآوری داده ها مصاحبه با مدیران اهل سنت می باشد. دراین باره با استفاده از کدگذاری مصاحبه ها در طی فرایند کدگذاری باز، محوری و انتخابی و یافته های حاصله سه الگو و مؤلفه ها استخراج شده است. مؤلفه های الگوی رفتاری سردار شهید قاسم سلیمانی از دیدگاه اهل سنت شامل شجاعت، همواره در محضر خدابودن، دفاع از الگوها، تلاش، همانندی گفتار و رفتار، تدبیر و خدمت به خلق و نیز مؤلفه های خدمت رسانی به مردم، اخلاص، دفاع از مظلوم، رفتار برابر و برادرانه با مردم، پاسداری از اسلام و مسلمین در تعامل با اهل سنت مشاهده شد. مؤلفه های رفتاری مؤثر ایشان در برقراری صلح و امنیت در جهان اسلام که شامل عملکرد راهبردی، خار چشم دشمنان، تفکرات سیاسی، ثبات و امنیت در منطقه و اشراف به علوم نظامی بودند و درنهایت مؤلفه های رفتاری مؤثر ایشان در برقراری وحدت در جهان اسلام شامل ایجاد یکپارچگی، دفاع از اسلام و سرزمین، ترویج فرهنگ مقاومت، استفاده از تمام نیروها، از بین بردن اختلاف نظر بودند. بنابراین، با توجه به ابعاد استخراج شده تعامل سردار سلیمانی با اهل سنت و زیرشاخه های آن می تواند در ایجاد وحدت و امنیت در جهان اسلام امری انکارناپذیر باشد.
«هستی شناسی عملیات فرهنگی»، صورت بندی بافتواره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان پدیده های مختلف، فرهنگ و متعلقات آن، ازجمله محصولات و اقدامات فرهنگی، از اموری است که به اندازه وسعت و شدت تأثیری که دارد، مهم تلقی نمی شود. گواه این مدعا، کمبود و درواقع، نبود مدل ها و راهنماهای طراحی اقدامات و محصولات فرهنگی است. ازآنجاکه طراحی روش شناسی ها، روش ها، تکنیک ها و ابزارهای پشتیبان طراحی اقدامات فرهنگی، عمیقاً وابسته به مطالعات هستی شناسانه است، هدف این پژوهش، تولید ساختاری منسجم برای معرفی ارکان عملیات فرهنگی از بُعد هستی شناسی با رویکرد شبکه ای تعریف گردید. این پژوهش، مبتنی بر رویکرد پژوهشی تحلیل محتوای کیفی با اتخاذ استراتژی تجزیه وترکیب انجام گردید. در عملیاتی نمودن این استراتژی، برای مرحله گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای و مرور نظام مند، برای مرحله تجزیه وتحلیل و ترکیب داده ها، از روش فراترکیب، برای اجرای روش فراترکیب، از الگوی سندلوسکی و باروسو، برای طی پیاده سازی این الگو از تکنیک کدگذاری و برای پیاده سازی این تکنیک از ابزار نرم افزاری مکس کیودی ای استفاده شده است. از بین مدل ها، روش ها و روش شناسی های بررسی شده، در مجموع، 10 گزینه برای انجام فراترکیب برگزیده شد. این پژوهش قائل است عملیات فرهنگی، صرفاً با اقدام سمت مجری به فرجام نمی رسد، بلکه تکمیل آن متوقف بر اقدام سمت مخاطب است. صورت بندی این نگاه با استفاده از استعاره نسج و بافت بدین گونه بیان می شود که هر عملیات فرهنگی، مانند تنیدن رشته تارهای بهره سازی در رشته پودهای بهره برداری است و درنهایت آنچه حاصل می شود، عملیات فرهنگی به مثابه بافته ای منسجم است. رشته تارهای بهره رسانی و رشته پودهای بهره برداری مبتنی بر پنج وجه تعریف شده برای هر حرکت، شامل پنج رشته «رانه»، «عامل»، «کارمایه»، «عمل» و «پایانه» است.
تعلیم وتربیت با رویکرد انسان شناسی فرهنگی؛ چیستی و مؤلفه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال ۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۲)
109 - 141
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر ضمن تأکید بر اینکه انسان موجودی فرهنگی است و تمام ابعاد زندگی وی متأثر از فرهنگ است، با رویکردی بینا رشته ای، به بررسی چیستی، چرایی، ابعاد و مؤلفه های تعلیم وتربیت از منظر انسان شناسی فرهنگی و لزوم توجه به چنین رویکردی در نظام های آموزشی برای به دست آوردن شناخت و فهم همه جانبه و مطلوب از انسان و سپس برنامه ریزی برای وی می پردازد. مقاله با رویکرد کیفی و روش تحلیل محتوای استقرایی انجام گرفته و پاسخ دادن به پرسش هایی همچون این که منظور از انسان شناسی فرهنگی چیست و مؤلفه های اساسی آن کدامند؟ و ملاحظات انسان شناسی فرهنگی در تعلیم وتربیت و ویژگی ها و مؤلفه های تعلیم وتربیت از منظر این رویکرد کدام است؟ را وجهه همت خود قرار می دهد. یافته ها حاکی از آن است که انسان شناسی فرهنگی با داشتن نگاهی کل گرایانه، جامع و درونی به انسان و مسائل وی، از دید وی به جهان می نگرد و بصیرت هایی جدید و توصیفی دقیق تر از آنچه در درون و برون وی رخ می دهد، ارائه می دهد. انسان شناسی فرهنگی با درنظرگرفتن فرهنگ به مثابه نرم افزار ذهن که می تواند در نوع مواجهه کودک با آموزش های مدرسه ای اثرگذار باشد، معتقد است با داشتن نگاه فرهنگی به آموزش، بسیاری از امور انسانی که مسئله می پنداریم یا شناخت نادرستی از آن داریم، به درستی موردبررسی و حل قرار می گیرد و حتی در بسیاری از موارد منحل خواهد شد. بدین ترتیب موجب تسهیل، معنادارشدن، عمق بخشیدن به یادگیری و تحول دید دست اندرکاران به مسائل، روش ها، محتواها و سایر عوامل مؤثر در آموزش وپرورش خواهد شد.
بازنمایی هویت در شخصیت پردازی داستان گرگ گلشیری و دریای پهناور سارگاسو جین رایس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های انسان شناسی ایران دوره ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۶
239 - 254
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از حوزه های جدید مطالعاتی در زمینه ی فرهنگ کشورهای در حال توسعه، مطالعات پسااستعماری است که بر رابطه فرهنگ و عناصر آن می پردازد. یکی از عناصر مهم در این حوزه مسئله هویت است، از یک سو استعمارگر با این ایده که مستعمره فاقد یک هویت مستقل است، بنا دارد هویتی جدید برای مستعمره بسازد، مستعمره هم از سوی دیگر به دنبال هویت خویش است تا بتواند از زیر سلطه استعمار به درآید. آثار ادبی به مثابه یکی از ابزارهای مهم فرهنگی در بیان و نحوه مواجهه با این مسائل نقش مهمی ایفا می کنند. این مساله مهم، در فرهنگ های مختلف به طور مشابه مطرح است و همه ی انسان ها در دوره های مختلف به دنبال هویت خود بوده اند و در شرایط مختلف در تلاش برای حفظ آن هستند. این پژوهش با هدف شناخت بیشتر و عمیق تر مساله هویت در آثار ادبی در پی بررسی تلاش انسان ها برای حفظ هویت و چگونگی بازنمایی آن در آثار ادبی دو فرهنگ مختلف است.
روش شناسی: پژوهش حاضر با خوانشی پسااستعماری از داستان «گرگ» اثر هوشنگ گلشیری و «دریای پهناور سارگاسو» اثر جین رایس به تلاش شخصیت های اصلی داستان برای حفظ هویت شان می پردازد. اختر و آنتوانت دو شخصیت اصلی این داستان ها ، با وجود تفاوت هایی که با هم دارند، اما هر دو از هویتشان دفاع کرده اند. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و رویکردی تطبیقی به تلاش این دو شخصیت می پردازد و در پی پاسخ به این پرسش ها است که وجوه شباهت و تفاوت شخصیت های این داستان ها در مواجهه با عوامل استعماری و مساله ی هویت کدامند؟ بازنمایی هویت در شخصیت پردازی دو داستان گرگ و دریای پهناور سارگاسو چگونه بوده است؟ کدامیک از این دو داستان در بازنمایی هویت از طریق شخصیت پردازی موفق تر بوده اند؟
یافته ها: پژوهش به این نتیجه می رسد که هرچند شخصیت ها با عواملی مواجه می شوند که قصد گرفتن فاعلیت انسانی (سوژه) آنها را دارند اما با تلاش خود سعی در صیانت از آن دارند. به سخن دیگر هرچند عوامل مختلف استعمارگر می خواهند سوژه ها را به اُبژه تبدیل کنند اما آنان با آگاهی، تسلیم نشده و همچنان کوشش می کنند تا سوژه ( فاعل شناسا) باقی بمانند و هویت خود را حفظ کنند.
تفکر، خردورزی و تعقل؛ زمینه ساز تحقق ساحات اخلاقی مدینه فاضله در نظریه جامعه گرایانه فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله مقاله حاضر، بررسی نقش و تأثیر خردگرایی، تفکرمحوری و عقلانیت، به منزله یکی از اصلی ترین عوامل زمینه ساز در طراحی مدینه فاضله (در ابعاد اخلاقی) در نظریه جامعه گرایانه فارابی است. هدف این مقاله بیان کیفیت تأثیر خردگرایی در اخلاق جوامع است که این مهم را در میراث اخلاقی یکی از مهم ترین فلاسفه اجتماعی یعنی فارابی بررسی کرده است. روش اصلی مقاله تحلیلی-عقلانی است و از ابزارهای مختلف تحلیل مفهومی، تحلیل گزاره ای و سیستمی برای تحلیل آرای فارابی استفاده شده است. فارابی جامعه را ساختار یا نظام و مجموعه ای سازمان یافته می داند و اگرچه به صراحت شاهدی وجود ندارد که بگوید جامعه از هویت و وجود مستقل برخوردار است، بحث ها ناظر بر نظمی جمعی مانند نظام هستی است که فارابی درباره خصوصیات آن می نویسد. براین اساس خردگرایی و تفکرمحوری برای نیل به غایت اجتماعی مطلوب علاوه بر افراد و اخلاق شهروندان جامعه، بر محوریت این نظام نیز نظریه پردازی کرده است؛ تا آنجا که در برخی آثار، ملاک تشخیص مدینه فاضله از ضد آن، شاخصه های رشد شناختی در دو بعد علم و عمل است. بحث از قدرت استنباط و استدلال و همچنین سنجش و عقلانیت در سراسر نظریه جامعه اخلاقی آرمانی می درخشد و آن را در خصوصیات رئیس مدینه فاضله (که در بالاترین مرتبه عقلانیت است) و اخلاق شهروندان می بینیم. شهروندان برای وضعیت مطلوبشان و ملکه شدن فضایل نیکو، نیازمند قضاوت ها و سنجش های همیشگی و دائمی قوه ناطقه هستند. فضیلت های فکری که از عقل عملی برمی خیزد، هم در باب شهروندان و هم در قالب فضایل فکری، مدنی، منزلی و... طراحی شده اند و سعادت فردی و سعادت جامعه، هر دو بر مبنای خردورزی هستند؛ تا جایی که حتی عواطف اجتماعی مدنی مانند محبت در مدینه فاضله، براساس شاخصه عقلانیت ارزش گذاری می شوند. البته عقلانیت و سنجش خردبنیان، هرگز همه سلامت و سعادت شهروندان و جامعه نیست، اما مهم ترین شاخصه ای است که حتی عامل ایجاد سایر مؤلفه ها است.
بازتوانی معلولین، فرآیندها و چالش ها در استان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
359 - 402
حوزههای تخصصی:
معلول و معلولیت یک پدیده مهم اجتماعی در جامعه امروز است. افراد معلول با مشکلات متعددی در روابط بین فردی، خانوادگی، کار، تحصیل و حوزه های عاطفی-رفتاری روبه رو هستند. حدود 76هزار معلول در استان همدان وجود دارند که حدود 30هزار نفر آن ها معلولان جسمی و حرکتی هستند. این مطالعه با روش کیفی به دنبال ارزیابی پس از اجرا و اثربخش بودن این برنامه هاست؛ زیرا در صورت اجرای درست طرح زمینه بهبود کیفیت زندگی معلول، افزایش کیفیت خدمات، کاهش بار مالی فرد معلول بر خانواده و حتی گاه امکان کارآفرینی و توانمندسازی معلولان با تأکید بر افراد دارای آسیب نخاعی را فراهم می شود. در این پژوهش مطالعه بر چهار گروه شامل: مدیران سازمان بهزیستی،مدیران مراکز مجری طرح،تسهیل گران و مشاوران و مددکاران، اساتید دانشگاه و به خصوص معلولان شرکت کننده در طرح و خانواده های آن ها متمرکز بوده است. یافته های پژوهش نشان داد که نیازهای مخاطبان براساس پلکان نیازهای مازلو در قالب طرح تابع شرایط طبقاتی متفاوت است؛ طبقات فقیر و حاشیه ، بیشتر بر نیازهای عینی مثل بسته های معیشتی اعلام نیاز کردند و اقلام و معلولان طبقات برخوردارتر بر ابعاد مددکاری، ویزیت در منزل تأکید داشتند. تغییرات زیاد دستورالعمل ها، پوشش کم و ثابت بودن هزینه های طرح در عین افزایش شدید هزینه ها و دیر ابلاغ شدن طرح و از دست دادن «زمان طلایی» ازجمله نقدهای وارد بر طرح است. پیشنهاد هایی چون: استمرار طرح، جامعیت موضوعی طرح، «تبعیض مثبت» و ایده هایی چون: شهر و جامعه حامی معلولان و آگاهی به حقوق معلولان و حق به آموزش ارائه شده است.
الزام های اجتماعی فرهنگی تمدن سازی انقلاب اسلامی: تحلیل محتوای بیانات مقام معظم رهبری (مد ظله العالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۹
1149 - 1180
حوزههای تخصصی:
بر اساس فرمایشات مقام معظم رهبری(مدظله العالی) دستیابی به تمدن اسلامی، فرایندی قابل شناسایی است که در آن تشکیل نظام اسلامی، دولت اسلامی و امت اسلامی، مقدمه دستیابی به تمدن نوین اسلامی است و فرهنگ نقش مهمی در ایجاد آن دارد. در این راستا، هدف از انجام پژوهش شناسایی الزامات اجتماعی- فرهنگی تمدن سازی انقلاب اسلامی می باشد. این پژوهش کاربردی و با روش کیفی انجام شده است. رهنمودها و تدابیر رهبر انقلاب اسلامی مرتبط با موضوع تحقیق وارد نرم افزار مکس. کیو. دی. ای. شد و به روش تحلیل مضمون تجزیه و تحلیل گردید. الزامات اجتماعی – فرهنگی شناسایی شده در هفت مقوله دسته بندی شدند: استفاده از مدیریت جهادی، توسعه سبک زندگی اسلامی، توسعه علمی، حفظ آرمانهای انقلاب، دفع تهدیدها، عدالت محوری و مبارزه با فساد، پیاده سازی اقتصاد مقاومتی. توجه به موارد اشاره شده می تواند در سیاست ها و راهبردهای کلان مورد توجه مسئولین و تصمیم گیرندگان قرار گرفته و باعث توسعه و تمدن سازی انقلاب اسلامی شود.
شناسایی الگوی ذهنی متخصصان نسبت به تأثیر عوامل قومی در فرآیند نمانام ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۹
1283 - 1310
حوزههای تخصصی:
شناسایی مؤلفه های قومی یکی از موضوعات تاثیرگذاری است که در فرآیند برندسازی ملی اهمیت می یابد. از وظایف دولت ها در دنیای مدرن آن است که در راستای نیل به اهداف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی از ظرفیت برندسازی ملی در جهت تمایز، ایجاد قدرت و جذابیت بهره گیرند. به همین منظور هدف مقاله حاضر شناسایی و رتبه بندی عوامل قومی مؤثر بر برند ملی است که منجر به کشف الگوی ذهنی متخصصین برندسازی ملی می گردد. مقاله پیش رو با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای و بررسی منابع مکتوب تلاش دارد به این سوال پاسخ دهد که تاثیر اقوام ایرانی بر برند ملی چگونه است؟ روش پژوهش این مقاله نیز آزمون «کیو» است که به شناسایی رابطه میان اقوام ایرانی و برند ملی می پردازد و با به کارگیری تحلیل عاملی اکتشافی، الگوی ذهنی متخصصان حوزه برند ملی را شناسایی می کند. یافته های مقاله نشان می دهد که هشت مؤلفه برای متغیر اقوام ایرانی و شش مؤلفه برای متغیر برند ملی کشف شده است که از این میان، بین مؤلفه «فرهنگ قومی» با «تصویر بین المللی» رابطه مثبت و معنادار و «منافع قومی» با «سرمایه های اقتصادی» رابطه منفی و معناداری وجود دارد.
فرهنگ یاوری و تعاون سنتی زنان در گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش های بومی ایران سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۹
281 - 315
حوزههای تخصصی:
تعاون و همکاری متقابل انسان ها از بدو حیات بشر در همه دوران های زندگی در تمام جوامع وجود داشته است . فرهنگ تعاون در میان زنان گیلان ، ریشه دارترین فرهنگ اصیل بومی می باشد، یاوری نه تنها در تولید و کار، بلکه جنبه های مختلف زندگی روستاییان را در برمی گیرد و روی تمام مناسبات اثر می گذارد و همگرایی و مشارکت زنان درعرصه اجتماعی را فراهم می سازد و نقش زنان را پررنگ تر جلوه می دهد. هدف از ارائه ی این مقاله ، توجه به یکی از مناسبات دیرپا و سنتی در گیلان است که زمینه ی پیدایش نوعی از فرهنگ و ادبیات را فراهم آورده و روی تمام مبانی زندگی در آمیختگی پیدا کرده و اثر گذاشته است. این مطالعه یک پژوهش توصیفی و تحلیلی است که در آن تلاش شده است تا با رویکرد مردم شناختی ضمن توجه به تجربه زیسته مردم گیلان ابعادی از فرهنگ همیاری و تعاون سنتی در میان زنان گیلان مورد بررسی قرار گیرد. یافته-های پژوهش حاکی از آن است که اشکال یاوری در میان زنان گیلان بسیار متنوع و گوناگون است و نه تنها در شالی کاری که عمده ترین محصول کشاورزی است ، بلکه در باغداری (کشت چای و توتون و حبوبات ) دامداری و صنایع دستی ، نوغان داری ،باغداری، آیین ها و نمایش های گروهی جریان داشته است.
پژوهشی مردم نگارانه در خصوص دو مهر خرمن و نظام زراعت و مالکیت زمینداران در استان مرکزی: مطالعه موردی شهر کمیجان و روستای اسفندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش های بومی ایران سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۰
279 - 317
حوزههای تخصصی:
مالکیت اراضی، نظام ارباب – رعیتی و تقسیم محصولات کشاورزی داستانی به درازای تاریخ ایران زمین دارد. سیستم زراعی کشور از واگذاری و تقسیم اراضی تا سه مرحله کاشت، داشت و برداشت و نظام تقسیم محصولات و اخذ مالیات، نیازمند یک چرخه منظم نظارت و ثبت و ضبط در مناطق مختلف بوده است. در پژوهش حاضر ضمن بررسی روند زمینداری از ورود اسلام تا دوران قاجار، به بررسی دو مهر چوبی، که برای نشانه گذاری خرمن های گندم و جُوی حاصل از زراعت زمین ها استفاده می شده است، پرداخته می شود. در این مقاله، از مطالعات میدانی (مشاهده و مصاحبه) و مطالعات کتابخانه ای بر پایه توصیف و تحلیل به منظور بررسی نوع مالکیت زمین ها و نظام های زراعت در منطقه مورد مطالعه و این دو مهرخرمن بهره گیری شده است. در این پژوهش ما بر آنیم تا ماهیت و کارکرد اینگونه مهرها را در بافت اقتصادی-اجتماعی و چرخه زراعت در روستای اسفندان و شهر کمیجان بررسی نماییم. همچنین سعی می گردد هویت و ماهیت این مهرها که توسط چه کسانی و در چه مواردی استفاده می شدند، مشخص گردد. از طرف دیگر ضمن توصیف ساختار مهرها به این مهم پرداخته خواهد شد که فرم، جنس، نقوش و عبارات بکار رفته بر روی آن ها چه بوده است.
بررسی مشارکت جوانان در پیشگیری از مواد و روان گردانها و عوامل اجتماعی روانی مرتبط با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۵
111 - 144
حوزههای تخصصی:
به دلیل پیچیدگی و شیوع گسترده مواد و روان گردان ها، تلاش می شود از ظرفیت های جامعه همچون جوانان در جهت پیشگیری از این آسیب اجتماعی استفاده شود. پژوهش حاضر تلاش کرده است مشارکت جوانان در پیشگیری از مواد را بررسی و رابطه آن را با مسئولیت پذیری، عملکرد پلیس، آگاهی از پیامدهای مواد، مهارت حل مساله، و برخی متغیرهای جمعیتی مورد تحلیل قرار دهد. این پژوهش از نوع کمّی است و به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری، جوانان 30-18 سال در شهرهای یاسوج، گچساران و دهدشت هستند که 332 نفر به عنوان نمونه تعیین و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای، انتخاب شدند. ابزار تحقیق، جهت سنجش مشارکت در پیشگیری از مواد، مسئولیت پذیری، عملکرد پلیس، و آگاهی از پیامدهای مواد، پرسشنامه های پژوهشگر ساخته بودند که با استفاده از اعتبار محتوا و همسانی درونی به روش آلفا کرانباخ، تعیین اعتبار و پایایی شدند. به علاوه، جهت سنجش مهارت حل مساله از پرسشنامه دزریلا و همکاران (2002) استفاده گردید. یافته های توصیفی نشان دادند، مشارکت جوانان در پیشگیری از مواد در سطح متوسط رو به پایین است و به ویژه در بعد رسمی (تعامل و همکاری با پلیس) پایین است. یافته های استنباطی نشان دادند، ارزیابی عملکرد پلیس، آگاهی از پیامدهای موا، مهارت حل مساله، و سکونت در شهر گچساران رابطه معناداری با مشارکت در پیشگیری از مواد و روان گردان ها دارند و 206/0 از تغییرات آن را تبیین می کنند.
درهم تنیدگی اعتماد و تأثیر آن بر سلامت اجتماعی (مورد مطالعه دانش آموزان متوسطه دوم شهر جهرم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی نهادهای اجتماعی دوره ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۲
183 - 214
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف پژوهش حاضر بررسی وضعیت سلامت اجتماعی دانش آموزان و رابطه آن با اعتماد خاص، اعتماد تعمیم یافته و اعتماد نهادی است. روش مطالعه: پژوهش حاضر کمی و از نوع پیمایش است. 359 نفر از دانش آموزان از طریق فرمول کوکران و با روش تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه استاندارد سلامت اجتماعی کییز (1998) و پرسش نامه محقق ساخته اعتماد اجتماعی بود که پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ و شاخص پایایی ترکیبی (CR) و روایی آن از طریق میانگین واریانس استخراج شده (AVE) و روایی تشخیصی برآورد گردید. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی از طریق نرم افزار SPSS و استنباطی از طریق روش حداقل مربعات جزئی (PLS) انجام شد. یافته ها: یافته های توصیفی نشان دادند که وضعیت سلامت اجتماعی دانش آموزان در حد متوسط قرار دارد. یافته های استنباطی نشان داد هر سه متغیر با سلامت اجتماعی رابطه مثبت و معنی داری دارند؛ اما اعتماد تعمیم یافته تأثیر قوی تری نسبت به دو متغیر دیگر دارد. علاوه بر این اعتماد نهادی اثر اعتماد خاص و تعمیم یافته بر سلامت اجتماعی را میانجی گری می کند. نتیجه گیری: نتایج بر اهمیت پرورش اعتماد در سطوح مختلف برای افزایش سلامت اجتماعی تأکید می کند. مؤسسات آموزشی و سیاست گذاران باید در جهت پرورش محیط هایی که اعتماد را در همه سطوح ترویج می کنند، تلاش نمایند.
راهکارهای آموزه های دینی در مواجهه با سنّ بالای ازدواج و تأثیر آن در کاهش جمعیّت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن و علوم اجتماعی سال ۳ زمستان ۱۴۰۲شماره ۴ (پیاپی ۱۲)
68 - 93
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل مهم در کاهش جمعیّت به ویژه در عصر حاضر، سنّ بالای ازدواج در میان جوانان است. تأخیر در ازدواج یک بحث جمعیت شناسی صرف نیست و پیامدهای گسترده ای بر جامعه دارد؛ ولی در حوزه جمعیت شناسی تأخیر در ازدواج یکی از عوامل مهم بر طول دوره فرزند آوری است. با توجه به ارزش های اصیل آموزه های اسلام، بررسی این موضوع و راهکارهای برون رفت از آن از منظر آموزه های دینی به ویژه آیات قرآن کریم ضروری است. بدون تردید بازاندیشی در عوامل زمینه ساز در تسریع روند ازدواج بر اساس مضامین قرآنی و روایی، بهبود در جمعیّت را در پی خواهد داشت، ازاین رو، پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی، بررسی راهکارهای دینی در موضوع ازدواج و اثر آن در جمعیّت را هدف قرار داده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که افزایش سنّ ازدواج به عنوان یک آسیب جدّی در مسئله کاهش جمعیّت است. مطابق آموزه های دینی تلاش نخبگان جامعه در احیای فرهنگ ازدواج و فرزند آوری، ترویج ازدواج آسان و فرهنگ سازی جامعه به عنوان مهم ترین راهکارهای برون رفت از این آسیب است. بر اساس فرمان های دینی ازدواج آسان از طریق مقابله با تفاخر و تکاثر، پرداخت وام های قرض الحسنه و کمک مالی و نیز همکاری والدین در ازدواج و همسرگزینی فرزندان مهیا می شود.
آثار اصلاح سن بازنشستگی بر تراز مالی صندوق بازنشستگی تأمین اجتماعی با استفاده از روش شبیه سازی خرد پویا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۹۱
۲۱۸-۱۸۱
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سازمان تأمین اجتماعی به عنوان بزرگ ترین صندوق بازنشستگی کشور ازنظر مالی و جمعیتی شرایط نامطلوبی دارد. بسیاری از پژوهشگران و سیاست گذاران، افزایش سن بازنشستگی را به عنوان راهکاری برای مواجهه با این شرایط پیشنهاد داده اند که در مطالعه حاضر به ارزیابی این پیشنهاد پرداخته می شود. روش: روش مورداستفاده در این مطالعه، روش شبیه سازی خرد است که در آن یک نمونه یک درصدی از بیمه شدگان و مستمری بگیران صندوق تأمین اجتماعی انتخاب شده و اثر افزایش سن قانونی بازنشستگی در یک دوره 100 ساله (از سال 1399 تا 1498) موردبررسی قرار گرفته است. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان می دهد که اگر سن بازنشستگی در ابتدای دوره شبیه سازی به میزان 5 سال افزایش یابد، نرخ حق بیمه لازم برای برابری مصارف و منابع نقدی صندوق در سال 1422 به 56 درصد (به جای 63 درصد در حالت عدم افزایش سن) و در سال 1498 به 118 درصد (به جای 125 درصد) خواهد رسید. بحث: اثرگذارنبودن معنادار افزایش سن بازنشستگی بر تراز مالی صندوق می تواند به دلیل جمعیت بالای افراد نزدیک به بازنشستگی، عدم وجود حداقل سن بازنشستگی برای مشاغل سخت و زیان آور، افزایش مستمری ناشی از افزایش سابقه بازنشستگی و سهم 41 درصدی هزینه های مستقل از سن بازنشستگی در مصارف صندوق باشد. بدین ترتیب لازم است در کنار برنامه ریزی برای افزایش سن بازنشستگی اقدامات دیگری ازجمله اصلاح قواعد بازنشستگی در مشاغل سخت و زیان آور و افزایش تعداد بیمه پردازان از طریق تشویق بیمه پردازی اختیاری، کاهش گریز بیمه ای و افزایش جمعیت شاغل را موردنظر قرار داد.
Identifying the Dimensions and Components of the Entrepreneurship Development Model in the Country's Higher Education System(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The entrepreneurship development in the higher education system creates a competitive advantage for educational systems. Therefore, the current research was conducted with the aim of identifying the dimensions and components of the entrepreneurship development model in the country's higher education system. Method: In an applied study from type of qualitative from among the experts of the country's higher education system number of 14 people of them were selected as a sample according to the principle of theoretical saturation and based on the inclusion criteria with the purposive sampling method. The samples of the present research were subjected to a semi-structured interview, which whose validity was confirmed by the triangulation method and their reliability was calculated by the coefficient of agreement between two coding methods 0.84. Data were analyzed by thematic analysis method in MAXQDA software version 2020. Results: The findings indicated that the entrepreneurship development model in the country's higher education system has 73 components in 8 dimensions, including intrastructural strategic components (with 3 components), policy-making strategic components (with 3 components), centrality of the higher education system (with 4 components), cooperation of the higher education system (with 10 components), human force (with 11 components), adaptability (with 11 components), external organization (with 10 components) and internal organization (with 11 components). Finally, the entrepreneurship development model in the country's higher education system was drawn based on the output of MAXQDA software. Conclusion: According to the results of this study and based on the dimensions and components of the entrepreneurship development model in the country's higher education system, it is necessary to plan for the entrepreneurship development through the improvement of the identified dimensions and components in this research.
تحلیل مدل ارتباطی پیامبر اسلام با مخالفان(ضعیف الایمان ها) در مدینه با تأکید بر تفسیر المیزان
حوزههای تخصصی:
توجه به ذومراتبی بودن مفهوم ایمان دلالت اجمالی نسبت به تفاوت ارتباط پیامبر با هریک از سطوح مؤمنان دارد. به این منظور پژوهش حاضر به دنبال تحلیل ارتباطی پیامبر با یکی از سطوح ایمانی مؤمنان یعنی ضعیف الایمان ها است. ضعیف الایمان ها، مؤمنانی هستند از جنگ فراری، همنشین با منافقین و کفار، دارای بینش های جاهلی و... که نزدیک است ایمانشان از بین رفته و کافر شوند. تحقیق حاضر داده های موجود در تفسیر المیزان حول ارتباط پیامبر با ضعیف الایمان ها را گردآوری کرده است. این گردآوری به صورت قیاسی و ناظر به مدل «منبع معنی» محسنیان راد صورت پذیرفت. بعد از گردآوری با استفاده از روش تحلیل مضمون به تحلیل داده های گردآوری پرداخته شد و از تحلیل آن ۵ کد فراگیر «منبع معنی پیامبر»، «منبع معنی ضعیف الایمان ها»، «محتوای پیام پیامبر»، «محتوای پیام ضعیف الایمان ها»، «زمینه غیرمادی» و «پارازیت» استخراج شد. یافته های تحقیق نشان داد که پیامبر با بینش و گرایش خاص خود به دنبال تأثیرگذاری بوده است. به همین منظور برای جلوگیری از پارازیت ها تلاش کرده است. ایشان با محتواهای کلامی و غیرکلامی متفاوتی با ضعیف الایمان ها ارتباط برقرار کرده است. مانند: «یادآوری امداد خدا، معین بودن اجل، عدم تغییر اجل با فرار از جنگ در جواب به فرار ضعیف الایمان ها از جنگ و بهانه آوردن آن ها برای جهاد کردن»، «عدم اجازه برای بدست آوردن غنیمت و تذکر به اندک بودن زندگی دنیا در جواب برای دنیا طلبی ضعیف الایمان ها» و...
شیوه زندگی زنان لرستان از منظر سیاحان، مستشاران نظامی و سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۹)
131 - 172
حوزههای تخصصی:
شناخت شیوه زندگی زنان در درک وضعیت خانوادگی و اجتماعی آنان در هر دوره تاریخی مؤثر است. برداشت های عمومی از وضعیت زنان در شیوه زندگی سنتی اقوام ایرانی، بر نقش تبعی و فرودستی آنان اشاره دارند. خوانش های مبتنی بر شیوه زندگی در تحقیقات علوم اجتماعی و به ویژه مردم نگاری تاریخی، فرصتی را برای بازنگری در این پیش فرض های برخاسته از ادبیات ابتدای دوره مدرن، فراهم آورده است؛ لذا در پژوهش کیفی پیش رو با استفاده از روش مردم نگاری تاریخی و با تکیه بر منابع اسنادی و تحلیل داده ها به روش توصیفی- تحلیلی تلاش می شود شیوه زندگی زنان لرستان در دوره قاجار بر اساس سفرنامه های سیاحان، مستشاران نظامی و سیاسی بازنمایی گردد و به این پرسش پاسخ داده شود که جایگاه خانوادگی و اجتماعی زنان لرستان با توجه به شیوه زندگی آنان چگونه بوده است. نتایج پژوهش عقاید رایج پیرامون موقعیت بالادستی مردان و فرودستی زنان را در این منطقه با تردید مواجه می کند، همچنین بازتاب ارتباط متقابل میان شیوه زندگی مردان و زنان منطقه را می توان در دو سطح جامعه و خانواده مشاهده نمود که به اجتماعی بودن زنان، داشتن حق مشارکت و تصمیم گیری در امور خانوادگی و تسلط نسبی آنان بر منابع قدرت منجر شده بود.
برآورد میزان باروری کل موردنیاز برای سطح جانشینی در ایران با استفاده از روش پرستون طی سال های 1385 تا 1394(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰۱
1 - 28
حوزههای تخصصی:
تعمیم میزان باروری کل موردنیاز برای سطح جانشینی برای تمامی کشورها و مناطق به ویژه زمانی که مناطق و کشورهای مورد مقایسه به لحاظ سطح توسعه یافتگی تفاوت های قابل توجهی داشته باشند صحیح نیست. مطالعه حاضر با استفاده از روش پرستون و همکاران 2003 و با استفاده از داده های ثبتی و سرشماری کشور طی سال های 1385 تا 1394 به برآورد میزان باروری کل موردنیاز برای سطح جانشینی در ایران و استان های مختلف آن پرداخته است. نتایج بیان کننده آن است میزان باروری کل موردنیاز برای سطح جانشینی برای سال 1390 و 1394، 1/2 فرزند است. همچنین نتایج بیانگر آن است میزان باروری کل موردنیاز برای سطح جایگزینی در استان های مختلف ایران یکسان نیست؛ و این شاخص برای سال 1390 برای استان سیستان و بلوچستان 3/2، برای استان های خراسان جنوبی، چهارمحال و بختیاری، هرمزگان، کهکیلویه و بویراحمد، آذربایجان شرقی، ایلام، کرمانشاه و کردستان حدود 2/2 و برای سایر استان ها حدود 1/2 فرزند برای هر زن محاسبه گردید. توجه به این تفاوت ها و اهمیت نسبت جنسی در بدو تولد و همچنین احتمال بقای موالید دختر از تولد تا میانگین سن فرزندآوری ازجمله مباحثی است که در رسیدن به باروری سطح جانشینی در کشور باید موردتوجه قرار گیرد.
داعیه رستگاری و مساله مندی شادی در برهه صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
129 - 151
حوزههای تخصصی:
در برهه صفویه شاهد تولد گفتمان جدیدی هستیم که طی آن شادی با مساله رستگاری اخروی پیوند یافت. گزاره های آغازیناین گفتمان در گفتارهای مختلف و رساله های متعدد ردیه و تحلیلیه بروز یافت و در اشکال مختلف رویت پذیر گردید. در پژوهش حاضر بر آنیم تا با نشان دادن سطوح ظهور و تکوین موضوع به این پرسش پاسخ دهیم که شادی از طریق چه مواضعی در بزنگاه صفویه مساله مند و از امری حاشیه ای به کانون توجه مبدل گردید؟ شیوه انجام پژوهش مبتنی بر رویکرد تحلیل گفتمان فوکویی است که دارای ابعاد دیرینه شناسانه و تبارشناسانه است. لذا، به شیوه فوکویی، با حفاری تاریخ صفویه به «انباشت گزاره ها» در زمینه شادی در فرامین، قوانین، احکام شاهانه، توبه نامه ها، رسالات ردیه و تحلیلیه، وقف نامه ها و سفرنامه ها پرداختیم که در آن ها امور مرتبط باشادی به محل بحث، قانون، حکم فقهی یا فرامین حکومتی درآمد یا در شیوه های حل وفصل قضایی یا ساختار اداره امور، متجلی گردید. بدین ترتیب با نشان دادن دگردیسی عقلانیت موجود درسه سطح مفاهیم، نگرش ها، و معرفت، جایگاه های مساله مند شدن شادی را توضیح دادیم. این تحولات عمدتا در سه محورتصوف، طرب و فقه و در پیوند با مساله رستگاری منجر به انباشت گزاره ها درباره شادی شدند.
تاثیر نابرابری آموزشی بر نابرابری توزیع درآمد در استان های ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۸۸
۲۳۰-۲۱۷
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نابرابرای شدید توزیع درآمدی به عنوان یکی از مسائل اقتصادی- اجتماعی کشورهای درحال توسعه از جمله ایران می باشد. یکی از راهکارهای مطرح شده برای مقابله با این پدیده، کاهش نابرابری آموزشی می باشد. هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر نابرابری آموزشی بر نابرابری درآمدی در استان های کشور طی سال های 1380 الی 1394 می باشد. روش: در این تحقیق از داده های تاریخی پانزده ساله استان های ایران جهت رسیدن به هدف به روش ترکیبی استفاده شد. داده های ضریب جینی درآمدی و آموزشی از سالنامه مرکز آمار ایران و محاسبات محقق و دیگر داده ها از سازمان برنامه و بودجه هر استان جمع آوری شد. نابرابری درآمدی به عنوان متغیر وابسته و نابرابری آموزشی، اندازه سهم درآمد مالیاتی از تولید ناخالص داخلی و درآمد سرانه بدون نفت به عنوان متغیرهای مستقل در نظر گرفته شدند. مدل با استفاده از تکنیک گشتاورهای تعمیم یافته و نرم افزار Eviews برآورد و تحلیل شد. یافته ها: برآورد مدل نشان داد که تأثیر نابرابری آموزشی بر نابرابری درآمدی U شکل است. یعنی وقفه اول نابرابری آموزشی تاثیر منفی و معناداری بر نابرابری درآمدی داشت و توان دوم وقفه اول نابرابری آموزشی تاثیر مثبت و معناداری بر نابرابری درآمدی را نشان داد. همچنین وقفه اول اندازه دولت بر شاخص نابرابری درآمدی، تاثیر مثبت و معنادار داشته است و وقفه درآمد سرانه و وقفه سهم مالیات بر تولید ناخالص داخلی استانی بر نابرابری درآمدی استان های ایران منفی و از لحاظ آماری معنادار بوده است. بحث: افزایش نابرابری آموزشی باعث کاهش نابرابری درآمدی در استان های ایران طی دوره پانزده ساله شده است، تاثیر نابرابری آموزشی از میزان حد آستانه ای 44/0 به بعد، بر نابرابری درآمدی افزایشی بوده است. این بدین معناست که نابرابری آموزشی از حد آستانه ای به بعد باعث افزایش نابرابری درآمدی (ضریب جینی) شده است.