فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۸۱ تا ۲٬۵۰۰ مورد از کل ۳۶٬۴۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
حوزه حله در سده های میانی جایگزین حوزه های بغداد و نجف شد. حلیان با فراغت سیاسی که درپی برچیده شدن خلافت عباسی ایجاد شده بود، گام های ارزشمندی در جهت توسعه فرهنگ آموزش تطبیقی برداشتند. سرآمد حلیان در این عرصه محقق حلّی و علامه حلّی بودند که احاطه کامل به آرای کلامی،فقهی وتفسیری اهل سنت داشتند و به دور از تعصبات وتعلقات اعتقادی ومذهبی ونگرش های یک سویه به تطبیق نظرات آنان با آراء فقیهان امامیه پرداختند.در عین حال عالمان شیعی شهرحله ضمن نگارش آثاری بامحوریت مسائل اختلافی پایه گذاران آموزش تطبیقی درون مذهبی بودند.اهمیت فعالیت حلیان در زمینه آموزش تطبیقی با توجه به موقعیت زمانی آنان، حفظ ،انتقال ورساندن میراث پیشینیان به آیندگان و ارائه الگوی نظری وعملی در مواجهه با آراء مخالفان ومکاتب فکری گوناگون است،به زعم نویسندگان مقاله برخلاف تلقی ها وبرداشت های مشهور،نظام آموزش تطبیقی جامعه علمی وفکری حله دراعصارمتوالی روش تعریف شده ونظام مندی برای انتقال یافته های علمی خودپیش گرفته است که می تواند به عنوان الگوی موفق دراین زمینه ازمنابع اساسی برنامه ریزی آموزش تطبیقی علوم انسانی دوره معاصر قرارگیرد.
بحران اوکراین و چشم انداز همگرایی و واگرایی در اروپا (با تأکید بر رویکردهای رسانه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه رسانه بین الملل سال ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱
189 - 217
حوزههای تخصصی:
جنگ روسیه و اوکراین سیاست بین الملل و به ویژه مناسبات قدرت در اروپا را به شدت تحت تأثیر قرار داده است. روسیه بار دیگر یک تهدید جدی امنیتی برای اروپا قلمداد شده و کشورهای اروپایی در چارچوب ناتو و اتحادیه اروپا، اقدامات و راهبردهای دفاعی و امنیتی مشترکی را پی گرفته اند. اما به سرعت میان کشورهای اروپایی در زمینه چگونگی مواجهه با روسیه اختلافاتی نیز پدید آمد. پرسش این پژوهش آن است که تهاجم روسیه به اوکراین چه تأثیری بر فرایند همگرایی یا واگرایی در اروپا داشته است. برای پاسخگویی به این پرسش، از میان نظریه های همگرایی منطقه ای، رویکرد اقتصادی- کارکردی، که تعامل کارکردی و همکاری های سودمند میان کشورها را اساس همگرایی می داند به عنوان چارچوب نظری پژوهش انتخاب شده و روش پژوهش نیز تاریخی است که به تجزیه و تحلیل و استنباط از رویدادها و وقایع می پردازد. یافته های پژوهش نشان دهنده آن است که بحران اوکراین سبب تمایل بیشتر کشورهای عضو اتحادیه اروپا به همگرایی، آن هم در حوزه امنیت دفاعی شده و اتحادیه اروپا جدیت بیشتری برای پیگیری برنامه های امنیتی و دفاعی مشترک از خود نشان داده است. با این حال، تداوم جنگ روسیه با اوکراین ممکن است سبب برخی واگرایی ها در اتحادیه اروپا شود، چنان که در تنش میان اوکراین و همسایگانش در اروپای شرقی بر سر صدور غلات چنین وضعیتی رخ داد. پیشنهاد می شود رسانه های برون مرزی ضمن پرداختن به ابعاد مختلف بحران اوکراین، به دوگانگی های موجود در سیاست اتحادیه اروپا در قبال دو بحران جاری اوکراین و فلسطین تأکید کنند.
بررسی نهاد اخطار پلیس ویژه اطفال و نوجوانان: با نگاه تطبیقی به حقوق انگلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش انتظامی سال ۲۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۰)
399-431
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختیار پاسخ دهی به جرم توسط مقامات پلیسی، در کشورهای دارای نظام حقوقی عرفی به ویژه انگلستان دارای سابقه دیرینه است. از این اختیار، باعنوان «پاسخ های خارج دادگاهی پلیس» یاد می شود؛ قانون گذار ایران با پیش بینی نهاد اخطار در زمره اختیارات پلیس ویژه اطفال و نوجوانان، برای نخستین بار در قانون حمایت از اطفال و نوجوانان مصوب 1399، در مرحله پلیسی به این گونه اختیارات توجه کرده است. این پژوهش قصد دارد با نگاهی تطبیقی به بررسی ماهیت و ابهامات نهاد اخطار در مرحله پلیسی بپردازد.
روش: این پژوهش به صورت توصیفی – تحلیلی انجام شده است و یافته های آن، با استفاده از مطالعات کتابخانه ای، مقاله ها و پژوهش های لاتین گردآوری شده است.
یافته ها: بررسی تطبیقی موضوع در کشور انگلستان نشان می دهد که لازمه کارآمدی، بهره وری و اثربخشی نهاد اخطار توسط پلیس ویژه اطفال و نوجوانان، تیبین دقیق ماهیت این نهاد، توسعه مصادیق اعمال آن مابه ازای سایر جرایم خرد و سبک و همچنین تفکیک شرایط اعمال آن در مقابل بزهکاران بزرگ سال و نوجوان است.
نتایج: نتایج پژوهش نشان می دهد که اعطای برخی اختیارات در راستای برخورد با جرایم خرد به پلیس، ضمن حفظ تعامل بین پلیس و دستگاه قضایی به تقویت جایگاه پلیس در فرآیند دادرسی کیفری منتهی می شود. به موجب نتایج حاصل از این پژوهش کاربست نهاد اخطار به شرطی هویدا خواهد شد که در شروع به تعقیب فرایند کیفری اعمال شود. هرچند قانون گذار برای نخستین بار در حقوق ایران به پیش بینی این اختیار در مرحله پلیسی پرداخته است؛ اما مشخص نبودن ماهیت و محدوده آن منجر به ایجاد ابهاماتی شده است.
تأثیر ارزش های ملی فرهنگی بر تصمیم گیری افراد برای سهم بری در اقتصاد اشتراکی رفاقتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال ۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۹)
73 - 91
حوزههای تخصصی:
اقتصاد اشتراکی در مطبوعات و فرهنگ و هنر برای توصیف بازارهای با واسطه اینترنت، استفاده می شود که افراد را قادر می سازد با پرداخت هزینه، به طور موقت به یک محصول دست یابند. با این حال، عده ای هستند که استفاده از این برچسب را مورد انتقاد قرار داده اند زیرا اشتراک گذاری به معنای واقعی، دلالت بر یک رفتار اجتماعی غیر متقابل و بدون مبادله پولی دارد . هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر ارزشهای ملی فرهنگی بر تصمیم گیری افراد برای مشارکت در اقتصاد اشتراکی رفاقتی می باشد. 550 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد اقتصاد و کسب و کار دانشگاه آزاد اسلامی واحد نراق به عنوان جامعه آماری پژوهش و 225 نفر به طور تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش تحقیق پیمایشی و ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته بود که با 35 گویه در مقیاس پنج گزینه ایی لیکرت استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد: اجتناب از نا اطمینانی، به طور قابل توجه و معنی داری مانع می شود که افراد محصولاتشان را به دیگران اجاره دهند اما به دلایل شرایط حاکم اقتصادی و فضای فرهنگی، مورد تایید قرار نگرفت. جمع گرایی، مردانگی گرایی، اجتناب از عدم اطمینان و فاصله قدرت همگی تأثیر مثبت معنی داری بر تصمیم گیری مصرف کننده رفاقتی دارد در حالیکه تنها جمع گرایی و فاصله قدرت تأثیر مثبت معنی داری بر تصمیم گیری ارائه دهنده رفاقتی دارد. در مقابل مردانگی گرایی و اجتناب از عدم اطمینان بر تصمیم گیری ارائه دهنده رفاقتی از نظر آماری تاثیر معنی داری ندارد.
شناسایی عوامل مؤثر بر استفاده دولت از رسانه های اجتماعی به منظور ارائه خدمات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۹ تابستان ۱۴۰۲شماره ۳۴
77 - 33
حوزههای تخصصی:
استفاده روزافزون شهروندان از خدمات وب 2.0 و رسانه های اجتماعی که اکثراً هم بومی نیستند لزوم تلاش دولت برای ورود به عرصه خدمات رسانی از طریق ابزار رسانه های اجتماعی را جدی تر می نماید. در این مقاله به دنبال پاسخگویی به این سؤالات هستیم که اگر دولت بخواهد برای خدمات رسانی از طریق ابزار رسانه های اجتماعی عمل نماید، اولاً چه مجموعه عوامل تأثیرگذاری وجود خواهد داشت و دوماً کدام یک از این عوامل پیشران و کدام یک به عنوان عامل پیشگیر در مسیر حرکت دولت عمل خواهند نمود. برای انجام این پژوهش، از روش فراترکیب استفاده به عمل آورده شده است. برای دست یابی به تعداد مقالات مناسب بررسی، از روش 7 مرحله ای فراترکیب سندلوسکی و باروسو استفاده شد. نهایتاً تعداد 39 مقاله موردبررسی واقع شد. برای ارزیابی کیفیت 39 منبع نهایی از ابزار گلین استفاده شد. تمام 39 منبع نهایی توانستند نمره بالای 75 درصد را کسب نمایند. بررسی این مقالات از طریق روش فراترکیب نهایتاً ما را به شناسایی 4 عامل، مدیریتی، سازمانی، انسانی و زیرساختی رهنمون شد. هرکدام از این عوامل شامل زیرعامل هایی هستند که با توجه به ادبیاتِ موردبررسی به عنوان پیشران و یا پیشگیر بر سر راه استفاده دولت از رسانه های اجتماعی برای خدمات رسانی، عمل می کنند. برای تعین پاسخ به نوع تأثیر عامل (پیشران بودن و یا پیشگیر بودن) با توجه به متن پژوهش ها و همین طور محدودیت های موجود در کشور از این منظر، تصمیم گیری شد.
تحلیل جامعه شناختی تأثیرمؤلفه های اجتماعی واقتصادی توسعه شهری بر کیفیت زندگی (مورد مطالعه: شهروندان شهر آزادشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ارزیابی تأثیر توسعه شهری بر کیفیت زندگی صورت پذیرفته است. نظریات غالب در این پژوهش نظریه های تکاملی، تمایز ساختی و کارکردی ازجمله نظریه های دورکیم است. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش 2 پرسشنامه استاندارد (کیفیت زندگی و توسعه شهری) بود. طیف مورد استفاده در پرسشنامه این پژوهش طیف لیکرت است. پایایی ابزار پژوهش نیز بر اساس آزمون آلفای کرونباخ برای متغیر کیفیت زندگی (72/0)، و برای متغیر توسعه شهری (75/0) به تأیید رسیده است، جامعه آماری این پژوهش 43763 شهروندان شهر آزادشهر می باشد. حجم نمونه در این پژوهش با استفاده از نرم افزار نمونه گیری Spss Sample power برابر با 360 نفر و شیوه نمونه گیری در این پژوهش نمونه گیری در دسترس می باشد. ابزار تجزیه وتحلیل اطلاعات پرسشنامه ای این پژوهش نرم افزار آماری SPSS و AMOS است. به منظور تعیین وجود یا عدم وجود تأثیر بین متغیرها و برآورد و تعمیم نتایج به دست آمده از حجم نمونه به جامعه آماری از مدل رگرسیونی ساده و چندگانه با متغیر پنهان جهت ارزیابی فرضیه های پژوهش استفاده شده است. با توجه به یافته های این پژوهش مؤلفه های توسعه شهری بر کیفیت زندگی تأثیرگذار بوده است پس می توان کیفیت زندگی را بر اساس توسعه شهری در جامعه آماری پیش بینی کرد.
تحلیل هرمنوتیکی نظریه انقلاب اسلامی و انفتاح تاریخ؛ مطالعه موردی کتاب انقلاب اسلامی و انفتاح تاریخ حسین کچویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظریه های اجتماعی متفکران مسلمان سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
114 - 127
حوزههای تخصصی:
وقوع انقلاب اسلامی ایران به چالش در اندیشه نظریه پردازان انقلاب منجر شد. تا پیش از این انقلاب ها مبتنی بر تجدد شکل می گرفتند یا در تعارض با تجدد نبودند، بلکه صرفاً قیام توده های دهقانی یا کارگری علیه صاحبان قدرت و مالکیت محسوب می شدند. اما در انقلاب اسلامی، ایدئولوژی، رهبری، شعارها و مردم در جهت موافق با اسلام شیعی قرار داشتند. یکی از اندیشمندانی که در ساحت انقلاب اسلامی اندیشه ورزی کرده است، حسین کچویان است. این مقاله بر آن است تا به پرسش ماهیت، بازتاب و موانع انقلاب اسلامی در اندیشه حسین کچویان پاسخ بدهد. ابزار جمع آوری اطلاعات اسنادی و با استخدام روش هرمنوتیک متن می کوشد نظریه انقلاب اسلامی و انفتاح تاریخ کچویان را بررسی و مطالعه کند. این مقاله برمبنای روش هرمنوتیک دریافت مطابق نظر کچویان، انقلاب اسلامی که در مفهوم انقلاب، انقلاب کرده است، ماهیتی دینی و فرهنگی دارد و از همین رو نیز توانست به فتح تاریخ مبادرت کند و به این دلیل نیز در شمار انقلاب های کبیر قرار می گیرد؛ چراکه انقلاب های کبیر به دلیل ذات تمدنی خود توان اثرپذیری بر انقلاب های پس از خود را دارد و روش و مطالبات جنبش ها را تغییر می دهند. بدعت مقاله از آن رو است که متفکری ایرانی را در ساحت نظریه پردازی انقلاب بررسی کرده است.
عوامل مرتبط با گرایش جوانان به تجرّد (مورد مطالعه: استان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش انحرافات و مسائل اجتماعی دوره ۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷
135 - 168
حوزههای تخصصی:
با توجه به نظر محققان علوم اجتماعی، خانواده، کوچک ترین و مهم ترین نهاد اجتماعی است و ازدواج، مبنای خانواده و امری مطلوب و واجب شرعی است. تئوری های مطرحی نیز در این زمینه وجود دارد که نشان می دهد تمایل به ازدواج در میان جوانان تحت تأثیر عوامل اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است. گرایش به ازدواج در کشور، یکی از مسائل مهم محسوب می شود و تغییرات میزان گرایش به ازدواج در استان همدان به عنوان یکی از استان های کشور مورد مطالعه قرار گرفت. این تحقیق به روش پیمایشی در بین جوانان 18-35 ساله استان همدان در سال 1402 انجام شده است و با استفاده از فرمول کوکران، 388 نفر از آنان برای مطالعه انتخاب و گزینش شدند. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزارSpss تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاصل از پژوهش برای گرایش به ازدواج بیانگر آن است که میان متغیرهایی چون دلبستگی به والدین، فردی بودن انتخاب همسر، انتظار آرمان گرایانه از ازدواج، داشتن تمکن مالی، اعتقاد به هزینه- فرصت ازدواج، معاشرت با جنس مخالف، ارتباط معنادار وجود دارد و با پذیرش برابری جنسیتی دارای عدم ارتباط است. در نهایت نتایج حاصل از رگرسیون نشان می دهد که پنج متغیر دلبستگی به والدین، انتظار آرمان گرایانه از ازدواج، داشتن تمکن مالی، اعتقاد به هزینه - فرصت ازدواج، معاشرت با جنس مخالف می تواند 6/60 درصد از واریانس متغیر وابسته (گرایش به ازدواج) را تبیین نماید.
نگرش به نحوه انتخاب همسر در میان دختران دانشجو و عوامل مرتبط با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نهاد ازدواج در چند دهه اخیر شاهد تغییرات مهمی بوده است. شیوه همسرگزینی و انتخاب همسر نیز از این تغییر و تحولات بی نصیب نمانده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل موثر بر نحوه انتخاب همسر در میان دختران دانشجوی دانشگاه تهران انجام شده است. داده های مطالعه حاصل پیمایشی است که با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شده است. جامعه آماری، شامل دانشجویان دخترِ دانشکده های مختلف دانشگاه تهران، در سه مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 400 نفر برآورد گردید. شیوه نمونه گیری طبقه ای نسبی و تصادفی ساده بوده است. یافته های مطالعه نشان داد با افزایش سن، تحصیلات، تمایل به دوستی دختر و پسر، تمایل به برابری جنسیتی و میزان استفاده از شبکه های اجتماعی، خودانتخابی دختران دانشجو در انتخاب همسر افزایش می یابد. این در حالی است که با افزایش نحوه تعامل دختران دانشجو با خانواده، خودانتخابی آنان در انتخاب همسر کاهش می یابد. هم چنین، دو متغیر تمایل به دوستی دختر و پسر و میزان استفاده از شبکه های اجتماعی به ترتیب قوی ترین پیش بینی کننده های نحوه انتخاب همسر دختران دانشجو هستند. متغیرهای نحوه تعامل با خانواده، تمایل به برابری جنسیتی، تحصیلات و سن به ترتیب در مراتب بعدی اهمیت قرار دارند.
آسیب شناسی نقش تلگرام بر انزوا و اختلال دانش آموزان در تعاملات اجتماعی (مطالعه موردی: دانش آموزان دبیرستان های شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۹ زمستان ۱۴۰۲شماره ۳۶
106 - 71
حوزههای تخصصی:
گسترش فضای مجازی و استفاده از ابزارهای آن مانند تلگرام، تغییرات زیادی را در سبک زندگی و تعامل شهروندان به وجود آورده است. با توجه به اینکه دانش آموزان از آسیب پذیرترین اقشار جامعه در این زمینه هستند، این پژوهش به بررسی آسیب شناسی نقش تلگرام بر انزوا و اختلال دانش آموزان در تعاملات اجتماعی می پردازد. روش تحقیق به کاربرده شده در این پژوهش توصیفی، همبستگی بوده و با استفاده از ضرایب همبستگی محاسبه شده، اقدام به تدوین مدل ساختاری گردید. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل کلیه دانش آموزان دبیرستانی شهر تهران در سال تحصیلی 98-1397 و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران معادل با 384 نفر انتخاب شد. روش تحقیق و آماری نیز به ترتیب پیمایشی (استفاده از پرسشنامه) بوده و با کمک روش های آماری اسپیرمن و معادلات ساختاری لیزرل جهت تعیین درصد فراوانی، درصد تراکمی و ...) رد و تأیید روابط و فرضیات صورت گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که بعد عوامل آسیب زای شبکه های اجتماعی و افزایش انزوای اجتماعی با تأکید بر نقش تلگرام در تعامل اجتماعی یا انزوای اجتماعی در میان دانش آموزان دبیرستان شهر تهران تأثیرگذار است. هم چنین بعد عوامل آسیب زای شبکه های اجتماعی و اختلال در تعامل اجتماعی با تأکید بر نقش تلگرام در تعامل اجتماعی یا انزوای اجتماعی در میان دانش آموزان دبیرستان شهر تهران تأثیرگذار است؛ و درنهایت نتایج نشان داد که بین انزوا و اختلال دانش آموزان و استفاده از شبکه اجتماعی تلگرام رابطه معناداری وجود دارد. استفاده از شبکه اجتماعی تلگرام بر شکل گیری انزوای اجتماعی دانش آموزان شهر تهران اثرگذار است و به دلایلی ازجمله عدم مدیریت صحیح و فرهنگ ضعیف استفاده از تلگرام باعث بروز برخی انحرافات اجتماعی و انزوا در دانش آموزان شهر تهران شده است.
تحلیل ادراک کودکانِ «نسل آلفا» از مشاغل آینده و دلالت های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کودکان نسل آلفا به دلیل تجارب زیسته متفاوت و روندهای نوپدید جامعه، باورها و انتظارات کاملاً متفاوتی دارند. این نسل که متولدین بین سال های 2010 تا 2024 میلادی هستند، به عنوان جوان ترین نسل حال حاضر شناخته می شوند. آن ها در آینده ای نزدیک به محیط های کاری ورود پیدا خواهند کرد و جهانی متفاوت را رقم خواهند زد و به همین جهت شناخت ویژگی ها و ادراکات آن ها از مشاغل و محیط های کاری آینده ضرورت دارد. در این راستا، هدف این مقاله بررسی مفهوم شغل از دیدگاه نسل آلفا به عنوان مهم ترین نسل تأمین کننده نیروی کار آینده است که می تواند منبعی سودمند برای تصمیم گیری های مدیریتی در زمینه های مختلف، از جمله در نهادهای آموزشی و همچنین مدیریت منابع انسانی و فرهنگ سازمانی، در سازمان های آینده باشد. اطلاعات لازم در این مقاله با استفاده از روش های بنویس، نقاشی کن، نمایش بده و بگو جمع آوری و در نهایت با استفاده از تحلیل مضمون، تحلیل شدند. نتایج نشان داد که نسل آلفا دارای ویژگی های شخصیتی و رفتاری نظیر خلاقیت، پایبندی به ارزش های انسانی و اخلاقی، نگاه فراجنسیتی، ماجراجویی، رهبری و پیوند قوی با فناوری است. این نسل تمایل اندکی به مشاغل با حقوق ثابت دارند و بیشتر به سمت کارآفرینی، رهبری تیم های کاری و حرفه های مرتبط با فناوری مانند متاورس، رباتیک و هوش مصنوعی سوق خواهند یافت. در ادامه، دلالت های این نتایج برای نهادهای آموزشی و محیط های کاری آینده مورد بحث و بررسی قرار گرفته و راهبردهای پیشنهادی ارائه شده است.
ایران نزد غیر ایرانیان: تجربه دانشجویان غیر ایرانی دانشگاه فردوسی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۱
183 - 207
حوزههای تخصصی:
گسترش جذب دانشجویان غیرایرانی طی سال های اخیر، به افزایش تعاملات خارجی ایرانیان منجر شده است. تحقیق در باب تجربیات و ادراک دانشجویان غیرایرانی می تواند به خودآگاهی بیشتر ایرانیان منجر شود. به عنوان گامی ابتدایی، مقاله ی حاضر بر آن است تا تجربه و ادراک برخی از دانشجویان غیرایرانی محصل در ایران از ایران را گزارش کند. روش تحقیق حاضر، روش مردم نگاری است و تکنیک مصاحبه در گردآوری و تکنیک کدگذاری های مرحله ای در تحلیل داده ها مورد استفاده بوده است. داده ها، عمدتاً حاصل مصاحبه با 29 دانشجوی غیرایرانی دانشگاه فردوسی مشهد در تابستان 1395 است. نتیجه استخراج پیام های موجود در مصاحبه ها و تخصیص مفاهیم اولیه به آن ها، حدود 200 مفهوم اولیه و 7 مقوله ی عمده است. با الهام از گورویچ مقولات عمده ، اکولوژی و مورفولوژی، پوشش و ظاهر، تعامل، هنجارهای اجتماعی، اخلاقیات و ارزش های اجتماعی و «کمبودها»، تعیین شدند. دانشجویان مشاهداتی داشتند و استنباط هایی انجام دادند و هرچه موضوعی بیشتر مشاهده شدنی بود یا استنباطش ساده تر و در دسترس تر بود بیشتر گزارش شد.
روابط عمومی و هوش مصنوعی: یک رابطه در حال ظهور
منبع:
جامعه شناسی ارتباطات سال ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۴
74-65
حوزههای تخصصی:
روابط عمومی یک رشته تخصصی است که به برقراری ارتباط با عموم مردم می پردازد. با پیشرفت هوش مصنوعی، این رشته نیز در حال تغییر است. هوش مصنوعی می تواند به کارشناسان روابط عمومی کمک کند تا کار خود را کارآمدتر و موثرتر انجام دهند. هوش مصنوعی می تواند در روابط عمومی برای انجام طیف وسیعی از وظایف از جمله: خودکارسازی وظایف اداری، تحلیل داده ها و تولید محتوا استفاده شود. خودکارسازی وظایف اداری می تواند به متخصصان روابط عمومی زمان بیشتری برای تمرکز بر وظایف استراتژیک تر مانند توسعه و اجرای کمپین های روابط عمومی بدهد. تحلیل داده ها می تواند به متخصصان روابط عمومی در درک بهتر مخاطبان، نیازها و ترجیحات آنها کمک کند. تولید محتوا می تواند به متخصصان روابط عمومی در تولید محتوای باکیفیت و موثر کمک کند. با این حال، مهم است که توجه داشته باشید که هوش مصنوعی نمی تواند جایگزین متخصصان روابط عمومی شود. هوش مصنوعی یک ابزار است که می تواند برای بهبود عملکرد روابط عمومی استفاده شود، اما در نهایت، متخصصان روابط عمومی هستند که باید تصمیمات استراتژیک را بگیرند و روابط با مخاطبان را مدیریت کنند.
Resilience, Loneliness, and Impulsivity among Adolescents: A Systematic Review of the Literature(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Individuals going through adolescence faced a significant number of changes from biological, and cognitive to social and emotional. Due to the changes experienced by adolescents, it is susceptible for adolescents to experience a high level of loneliness. The correlation between loneliness and impulsivity and the association between impulsivity and self-harm as well as self-injurious behaviors puts adolescents in a vulnerable position in performing undesirable acts or behaviors. On the other hand, resilience plays a significant role in an individual’s ability to cope with an adverse situation or bounce back quickly after the undesired situation in order to maintain or regain mental health. Therefore, the objective of this study is to run review research through contemporary studies to summarize accumulative documents in the area of resilience, loneliness, and impulsivity among adolescents to investigate the mediating role of resilience. Methodology: For this, a search was carried out on the Web of Science, Google Scholar, and PubMed. Thus, a set of keywords was used, followed by filtering main keywords, resulting in a review of 99 articles published a decade ago. Findings: The results demonstrated that the number of adolescents having mental illness increased significantly over the years, and adolescents aged 16 and above are at risk of mental disorders. Besides that, this research revealed that adolescents in Malaysia are at risk of peer and social rejection, which is highly associated with loneliness and also has a correlation with aggression and impulsivity. Conclusion: It was seen that loneliness and impulsivity are essential risk factors for adolescents’ mental health and resilience can consider effective cognitive and coping skills for adolescents. It was also perceived that most of the papers focus on the investigation of the correlation between loneliness, impulsivity, and resilience, being necessary to develop more experimental studies on the effectiveness of resilience therapy for adolescents’ enrichment. These results serve as a source of reference for future research.
Presenting a Model of the Role of Entrepreneurial Leadership in the Performance of Active Small and Medium Businesses in the Field of Nanotechnology in Tehran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Entrepreneurial leadership plays an effective role in improving the performance of various businesses including small and medium businesses. As a result, the current research was conducted with the aim of presenting a model of the role of entrepreneurial leadership in the performance of active small and medium businesses in the field of nanotechnology in Tehran. Methodology: The method of this research was of mixed exploratory type (qualitative and quantitative). The population of the present study in the qualitative section was the policy experts of the nanotechnology industry, which number of 17 of them were selected as a sample according to the principle of theoretical saturation and with the purposeful sampling method. Also, the population of present study in the quantitative section was the managers and experts of small and medium businesses of nanotechnology industry whit number 1434 people, which 303 people of them were selected as a sample according to Cochran's formula and with the available sampling method. The data of the qualitative and quantitative sections were collected with methods of semi-structured interview and researcher-made questionnaires, respectively which whose psychometric indicators were confirmed and analyzed with methods of thematic analysis in MAXQDA software and exploratory factor analysis and structural equation modeling in SPSS and LISREL software, respectively. Findings: The findings of the first part of current research showed that the model of the role of entrepreneurial leadership in the performance of active small and medium businesses in the field of nanotechnology had 13 sub-factors in the 5 main factors of guidance, support, coaching, facilitation and entrepreneurship. Also, the findings of the second part of the present study showed that the factor load, average variance extracted and reliability of all factors were appropriate. In addition, the model of the role of entrepreneurial leadership in the performance of small and medium-sized businesses active in the field of nanotechnology had a significant effect on all five main factors and each factor with its sub-factors (P<0.05). Also, the findings of the second part of the current research showed that the factor load, average variance extracted and reliability of all factors were appropriate. In addition, the model of the role of entrepreneurial leadership in the performance of active small and medium businesses in the field of nanotechnology had a significant effect on all five main factors and each main factor on its sub-factors (P<0.05). Conclusion: The model of the role of entrepreneurial leadership in the performance of active small and medium businesses in the field of nanotechnology has many practical implications for the activists in the field of nanotechnology industry, and they can according to the identified factors provide the basis for improving entrepreneurial leadership.
تحقیق آمیخته استقرار الگوی کارآفرینی با رویکرد آینده پژوهی در عصر متاورس در شرکت های دانش بنیان حوزه فناوری اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت کارآفرینی در عصر متاورس به ویژه با رویکرد آینده پژوهی، پژوهش حاضر با هدف استقرار الگوی کارآفرینی با رویکرد آینده پژوهی در عصر متاورس در شرکت های دانش بنیان حوزه فناوری اطلاعات انجام شد.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا آمیخته (کیفی-کمّی) بود. جامعه پژوهش در بخش کیفی اعضای هیأت علمی دانشگاه ها و مدیران شرکت های دانش بنیان حوزه فناوری اطلاعات بودند که طبق اصل اشباع نظری 17 نفر از آنها با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. جامعه پژوهش در بخش کمّی کارکنان و مدیران شرکت های دانش بنیان حوزه فناوری اطلاعات در 29 کلان شهر کشور ایران به تعداد 45331 نفر بودند که طبق فرمول کوکران حجم نمونه 184 نفر محاسبه و با توجه به ریزش های احتمالی 200 نفر از آنها با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش در بخش های کیفی و کمّی به ترتیب مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته (51 گویه ای) بودند که روایی مصاحبه ها با روش مثلث سازی تایید و پایایی آن با روش ضریب توافق بین دو کدگذار 88/0 محاسبه شد و روایی صوری پرسشنامه با نظر خبرگان تایید و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ 92/0 محاسبه شد. داده های بخش کیفی با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی بر اساس نظریه داده بنیاد در نرم افزار MAXQDA-2018 و داده های بخش کمّی با روش های تحلیل عاملی اکتشافی و مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS-23 و SMART PLS-4 تحلیل شدند.یافته ها: یافته های بخش کیفی نشان داد که استقرار الگوی کارآفرینی با رویکرد آینده پژوهی در عصر متاورس در شرکت های دانش بنیان حوزه فناوری اطلاعات دارای 293 مفهوم، 47 مقوله فرعی و 17 مقوله اصلی در 6 بعد بود؛ به طوری که بعد شرایط علّی شامل 11 مقوله فرعی در 4 مقوله اصلی تعادل میان اکتشاف فرصت و ایجاد مزیت رقابتی، توسعه نوآوری، چشم انداز رشد و بهره مندی از رویکردهای علمی و استراتژیک، بعد شرایط زمینه ای شامل 6 مقوله فرعی در 2 مقوله اصلی رویکرد تنظیمی و رویکرد شناختی- هنجاری، بعد شرایط مداخله گر شامل 6 مقوله فرعی در 3 مقوله اصلی سیاست ها و برنامه ریزی های کلان کشور در مسائل اشتغال زایی و کارآفرینی در حوزه فناوری اطلاعات، تحرک انگیزشی مسائل مادی و معنوی و پویایی سازمان، بعد پدیده محوری شامل 5 مقوله فرعی در 2 مقوله اصلی ساختار سازمانی کارآفرینی و سیاست های سازمانی کارآفرینی، بعد راهبردها شامل 11 مقوله فرعی در 4 مقوله اصلی داشتن تفکر استراتژیک، اقدامات آینده نگر، بهبود فرآیندهای کاری و استفاده از آموزش و مدیریت دانش و بعد پیامدها شامل 8 مقوله فرعی در 2 مقوله اصلی رونق و شکوفایی اقتصاد و توسعه هدفمند جامعه بود. همچنین، یافته های بخش کمّی نشان داد که تعداد 32 پرسشنامه مفقوده وجود داشت و تحلیل های بخش کمّی برای 178 نفر انجام شد. بر اساس تحلیل ها همه ابعاد دارای بار عاملی و میانگین واریانس استخراج شده بالاتر از 50/0 و پایایی بالاتر از 70/0 بودند. افزون بر آن، استقرار الگوی کارآفرینی با رویکرد آینده پژوهی در عصر متاورس در شرکت های دانش بنیان حوزه فناوری اطلاعات دارای برازش قابل قبولی بود و در الگوی مذکور شرایط علّی بر پدیده محوری؛ پدیده محوری، شرایط زمینه ای و شرایط مداخله گر بر راهبردها و راهبردها بر پیامدها اثر مستقیم و معنادار داشت (001/0P<).بحث و نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر درباره استقرار الگوی کارآفرینی با رویکرد آینده پژوهی در عصر متاورس در شرکت های دانش بنیان حوزه فناوری اطلاعات دارای تلویحات کاربردی بسیاری برای متخصصان و برنامه ریزان شرکت های دانش بنیان به ویژه در حوزه فناوری اطلاعات است و آنان بر اساس نتایج این پژوهش می توانند گام موثری در جهت اشتغال زایی و استقرار کارآفرینی در عصر متاورس بردارند.
شناسایی کلان روندهای مؤثر بر بازآفرینی پایدار کلان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی ایران دوره ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
299 - 325
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش با استفاده از مطالعات و منابع کتابخانه ای (با تاکید بر منابع اسنادی) و بهره گیری از نظرات کارشناسان 42 متغیر موثر بر بازآفرینی پایدار شهری در شهر مشهد شناسایی گردید. سپس با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و بهره گیری از ماتریس اثرات متقابل متقاطع برای طبقه بندی روابط بین متغیرهای تحقیق مشخص شد.یافته های پژوهش: یافته ها بیانگر آن است که متغیر ریزدانگی مسکن، نبود سیستم مدیریت جامع شهری، ضعف در مطالبه گری ساکنین، نسبت بالای پلاک های کم دوام، نبود حس افتخار به محله به ترتیب بیش ترین میزان تأثیرگذاری را در میان عوامل موثر بر بازآفرینی پایدار کلان شهر مشهد دارا می باشند.نتیجه گیری: بررسی وضعیت کلانشهر مشهد در محلات دارای بافت های ناکارآمد و فرسوده گویای شرایط نامناسبی است به طوری که وضعیت پراکنش شاخص ها در نقشه اثر- وابستگی مستقیم و غیرمستقیم نیز گویای ناپایداری کلان شهر مشهد در حوزه بازآفرینی است که از دلایل این امر می توان به وجود آسیب های اجتماعی، فرسودگی و غیررسمی بودن و مسائل مربوط اشاره داشت. از این رو با توجه به نتایج، استفاده از نیروهای متخصص در دفاتر توسعه محلی؛ تلاش در جهت هم افزایی سازمانها و نهادهای دخیل در امر بازآفرینی به منظور جلوگیری از اجرای برنامه های تکراری و موازی در محلات هدف؛ ایجاد دبیرخانه هماهنگی برای همراستاسازی و جلوگیری از اقدامات بخشی سازمانها و نهادهای دخیل در فرآیند بازآفرینی در کلان شهر مشهد و آگاه سازی ساکنان محلات و محدوده های هدف در جهت بهره مندی و آشنایی با برنامه های بازآفرینی پیشنهاد می گردد.
نقش دینداری در گذشت در میان دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دین و ارتباطات سال ۳۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۶۴)
437 - 472
حوزههای تخصصی:
نقش دینداری در گذشتدر میان دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر تهرانپژوهش حاضر با هدف بررسی نقش دینداری در گذشت در میان دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر تهران به انجام رسیده است. پژوهش از نوع علّی است و تکنیک آن پیمایش و ابزار اندازه گیری ، پرسشنامه است. جامعه آماری، شامل کلیه دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر تهران( 249878 نفر) و حجم نمونه بر اساس جدول مورگان 384 نفر و به شیوه خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده است. یافته ها نشان داد، در دانش آموزان مورد مطالعه بعد اعتقادی گذشت بالاتر از ابعاد عاطفی ، شناختی و رفتاری قرار داشته و در مجموع وضعیت گذشت در دانش آموزان مورد مطالعه کمی بهتر از حد متوسط است. براساس نتایج پژوهش، ابعاد اعتقادی، عاطفی و پیامدی دینداری بیش از حد متوسط بوده ولی بعد مناسکی دین داری برای دانش آموزان کمتر اهمیت داشته است.نتایج نشان داد. بطور کلی دینداری با گذشت رابطه قوی دارد. بر اساس نتایج حاصل از پژوهش فقط بعد مناسکی از ابعاد دینداری (با اطمینان کافی) می تواند گذشت را پیش بینی نموده و سایر ابعاد دین داری اثری برگذشت ندارد. بدین صورت که تقیّد به مناسک در دینداری، "افرادی با گذشت" خواهد ساخت. لذا، با تقویت بّعد مناسکی دینداری در دانش آموزان، میزان گذشت و بخشش آنان نیز افزایش خواهد یافت.
نارضایتی جنسی و طلاق؛ واقعیت یا برساخت؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی ایران سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
81 - 105
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر موضوع نارضایتی جنسی بسیار مورد توجه قرار گرفته و بر شیوع بالای آن در بین زوجین و همچنین تاثیر آن بر بیشتر طلاق ها تاکید شده است. پرسش اصلی این پژوهش این است که میزان شیوع نارضایتی جنسی در بین زوجین چقدر است و نارضایتی جنسی چه تاثیری بر زندگی و جدایی زوجین دارد؟ این پژوهش با استفاده از تحلیل ثانویه داده های پیمایش ملی خانواده انجام شده است. جامعه آماری شامل افراد متاهل یا بی همسر بر اثر طلاق در شهرهای کشور و حجم نمونه 2850 نفر بوده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که نارضایتی جنسی در بین زوجین حدود 9 درصد است و تاثیر تعیین کننده و قابل توجهی بر وقوع طلاق ندارد؛ بطوریکه تنها 10 درصد از افرادی که نارضایتی جنسی دارند احتمال جدایی از همسرشان را زیاد ارزیابی کرده اند. همچنین تنها حدود 4 درصد از زوجین اختلافات جنسی خود را با همسرشان خیلی زیاد و حدود 10 درصد آن را زیاد اعلام کرده اند. بررسی عوامل طلاق در بین افراد بی همسر بر اثر طلاق نیز نشان می دهد عواملی مانند اعتیاد، دخالت خانواده ها، نداشتن علاقه و عدم وفاداری عوامل مهمتری بوده اند و مسائل جنسی صرفاً علت 1.3 درصد از طلاق ها بوده است. بنابراین در مجموع، نارضایتی جنسی نه مسئله شایعی در بین زوجین است و نه عامل تعیین کننده ای در گرایش به طلاق در کشور.
مطالعه تطبیقی برنامه درسی دوره کارشناسی رشته روزنامه نگاری در ایران و ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۲شماره ۶۴
239 - 265
حوزههای تخصصی:
تحقیق پیش رو، مطالعه ای تطبیقی روی برنامه های درسی دوره کارشناسی رشته روزنامه نگاری در دو کشور ایران و ترکیه است. دو کشوری که از نظر تحولات تاریخی، اشتراکات فرهنگی، اجتماعی، آموزشی و جمعیتی در جغرافیای خاورمیانه و بین کشورهای اسلامی مشابهت های بیشتری دارند. از این منظر با کاربرد راهبرد پژوهش کیفی و از نوع ماتریس مضمون، محتوای برنامه های درسی دوره کارشناسی رشته روزنامه نگاری در دو دانشگاه علامه طباطبائی و استانبول با استفاده از روش نمونه گیری قضاوتیِ هدفمند و کاربرد تکنیک تحلیل مضمون تحلیل و مقایسه شدند. درضمن، به منظور اعتبارسنجی (قابلیت اطمینان و باورپذیری) یافته های کیفی تحقیق برساخته شده از روش ممیزی و جهت پایایی سنجی از قابلیت تکرارپذیری و تیز قابلیت انتقال یا تعمیم پذیری استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که برنامه درسی دوره کارشناسی رشته روزنامه نگاری این دو دانشگاه هم در بخش شناسنامه کلی و هم در بخش برنامه درسی از وجوه اشتراک و افتراق برخوردارند. ازجمله در ابعاد هدف، ضرورت و نظام واحدی در این دو دانشگاه مشابهت وجود دارد، ولی از نظر تعداد و موضوع واحدهای درسی، دورنمای رشته، سطح مهارت و دانش و فرصت های شغلی تمایز بیشتری مشاهده می شود.