ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۲۸٬۰۲۲ مورد.
۴۶۱.

انواع باشلیق ها یا کلاه های مردانه در آذربایجان

کلیدواژه‌ها: کلاه آذربایجانی بؤرک Börk آراخچین Araxçın ساریق Sarıq پاپاق Papaq

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹ تعداد دانلود : ۳۳
از زمانهای قدیم پوشش سر یا کلاه در اغلب نقاط دنیا از اهمیت بالایی برخوردار بوده و یکی از اجزای اصلی لباس مردان را تشکیل می داده است. در خطه آذربایجان نیز فرهنگ استفاده از کلاه در ادوار مختلف تاریخی بصورت جدی رواج داشت و تا نیمه قرن بیستم، جزء جدایی ناپذیر از لباس مردان را شکل می داد تا آنجا که نداشتن کلاه نوعی برهنگی تلقی شده و برداشتن کلاه از سر افراد نیز توهین بزرگی محسوب می گردید. بی شک بررسی جایگاه اجتماعی و فولکلوریک کلاه در ادوار مختلف تاریخی در آذربایجان می تواند موضوع تحقیقات مفصلی باشد که در این راستا قصد داریم به تنوع کلاههای مردانه در آذربایجان بپردازیم و انواع رایج و معروف آن را معرفی نماییم.شایان ذکر است؛ کلاه و پوشش سر در زبان ترکی آذربایجانی، باشلیق (Başlıq) نامیده می شود که انواع باشلیقهای مردانه را می توان در چهار دسته کلی بؤرک (Börk)، آراخچین (Araxçın)، ساریق (Sarıq) و پاپاق (Papaq) تقسیم بندی نمود. 
۴۶۲.

Research on the environmental quality of the western region of the country from an archaeological perspective and its role in the development of rural tourism(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: Village Environmental quality archaeological tourism development Hamedan

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷ تعداد دانلود : ۸۴
One of the most important destinations that has affected the world's tourism trends over the past decades is rural centers. The growth of short-term trips has transformed these destinations into major tourist centers, and this phenomenon is evident in the decrease in the average length of stay of tourists in many destinations worldwide. Villages are multi-purpose tourist destinations and play a significant role as centers of tourism activity. Archaeology has made significant contributions to the understanding of past cultures and civilizations and has brought fresh perspectives to the social sciences and arts. The methods of conducting archaeological research and the process of reaching desired results are of considerable interest to the general public, especially those who are interested in sensory and tangible exploration; therefore, the best approach to popularize archaeology is to establish its connection with tourism. Tourism shares common fields of knowledge and activities with archaeology and has made significant efforts in the development, preservation, revitalization, and enhancement of structures and monuments resulting from archaeological activities. Now, due to the common issues between archaeology and tourism, they can establish a close relationship in the cultural field. This research aims to focus on ancient and historical works as tourist attractions and as factors generating income and long-term development needs in this sector, which leads to the necessary groundwork for the sustainable development of tourism based on a historical and cultural approach. This analysis is a mixed methodological approach based on observation, interviews, questionnaires, and statistical data
۴۶۳.

تجلی مروارید به عنوان عنصری کارکردی یا مفهومی مقدس در هنر ساسانی

کلیدواژه‌ها: مروارید نماد هنر تزئینی ساسانی فره ایزدی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸ تعداد دانلود : ۴۸
نقش مروارید یکی از برجسته ترین و پرکاربردترین عنصر تزئینی در هنر دوره ساسانی به شمار می رود که بازتاب های متنوعی از آن در آثار فرهنگی و هنری این دوره مشاهده می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی جایگاه و اهمیت این نقش در هنرهای تزئینی ساسانی، به تحلیل آن به عنوان یکی از شاخص ترین نقوش به کاررفته در زیورآلات شاهانه و نمادی مقدس یا معنادار می پردازد. پرسش های اصلی پژوهش عبارتنداز: مروارید در هنر دوره ساسانی چه نمادها و کاربردهایی را نمایان می سازد؟ شاخص ترین جلوه های بصری مروارید و ارتباط آن با ارزش های معنوی در دوره ساسانی چگونه تجلی یافته است؟ این پژوهش که از نوع بنیادی است، با رویکرد توصیفی، تحلیلی-تطبیقی انجام شده و اطلاعات آن از طریق مطالعات کتابخانه ای گردآوری شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که کاربرد نقش مروارید در هنر ساسانی فراتر از جنبه های تزئینی بوده و به عنوان عنصری نمادین، معنوی و سلطنتی شناخته می شده است. تحلیل ها حاکی از آن است که استفاده از نقش مروارید در این دوره، علاوه بر اهداف زیبایی شناسانه، در پیوندی عمیق با باورهای زرتشتی قرار داشته و نمادی از فرّه ایزدی به شمار می رفته است. این نقش مایه نمادین در گستره ای از هنرهای تزئینی، ازجمله منسوجات ابریشمی، ظروف زرین و سیمین، سکه ها و تزئینات معماری نظیر گچ بری و نقاشی دیواری به کار رفته است. استفاده از این نقش در راستای تأکید بر مفاهیمی هم چون: مشروعیت سلطنتی، تقدس الهی، و با هدف دستیابی به فرّه افزون تر و درنتیجه سعادت و کامیابی بیشتر بوده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که نقش مروارید، با تأکید بر پیوند میان ارزش های مذهبی و اجتماعی، به عنوان یکی از ارکان اصلی هنرهای تزئینی ساسانی، نمادی برجسته از ارتباط میان انسان، ایزدان و نظام سلطنتی در این دوره بوده است.
۴۶۴.

تحلیل فضاییِ شهر کثه در روزگار باستان تا سده های نخست هجری و پیوستگی آن با شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شهر کثه یزد شارستان ربض تحلیل فضایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷ تعداد دانلود : ۱۱۶
از شهر کثه تنها روایت هایی تاریخی در کتاب های جغرافیای تاریخی سده های چهارم پنجم هجری باقی مانده است. درباره ماهیت تاریخی، وضعیت شهر در دوره های بعد و انطباق آن با شواهد امروزین ابهام باقی است. در یک سده اخیر نظرات گوناگونی در این باره ارائه شده است. برخی به اشاره یا به تفصیل شهر کثه را در پیرامون شهر یزد و برخی منطبق با آن دانسته اند. از ساختار و سازمان فضایی شهر هم آگاهی درخوری در دست نیست. این پژوهش با این طرح پرسش که «شهر کثه از چه ساختار فضایی برخوردار بوده و انطباق مکان گزینی آن با شهر یزد چه نتیجه ای خواهد داشت؟» شکل گرفته است، با این هدف که ماهیت تاریخی شهر کثه در حدفاصل دوره انتقال از روزگار باستان به دوران پس از اسلام شناخته شود. تحقیق با روش «تاریخی تحلیلی» پیش رفته است. با توجه به راه های قدیم و منزلگاه ها و شهرها و هم چنین نشانه هایی از قبیل مسجد جامع کثه و اشارات سربسته برخی مورخان محلی و غیرمحلی در سده های بعد، جانمایی کثه در محدوده کهن شهر یزد محتمل است. ساختار فضایی شهر با وجود شارستان محصور در حصار و باروی مستحکم و دو دروازه و ربضی در بیرون دروازه جنوبی که مسجد جامع، بازار و بافت مسکونی در آن گسترده بود، تکامل یافت. در پیرامون نیز باغات و مزارع قرار داشت که با آب قنات هایی مشروب می شد. شارستان قلعه مانند به گمان بازمانده ساختارهای فضایی دوره ساسانی است و ربض توسعه شهرِ پس از اسلام کثه محسوب می شود. این دو پهنه سکونتی در ابتدای فرمانروایی کاکوییان (سده پنجم هجری)، داخل حصار با چهار دروازه ساماندهی شد.
۴۶۵.

تجلی بصری پیرزن حاجب در نگاره های خسرو و شیرین دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسطوره کاوی اسطوره متن خسرو و شیرین فرهنگ قاجار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۲ تعداد دانلود : ۱۲۴
ترویج فرهنگ فرنگی در عصر قاجار سبب تحولاتی قابل توجه در زمینه های فرهنگ و هنر گردید. یکی از نمودهای تأثیر گذار در نگاره ها و کاشی نگاره های دوره قاجار صحنه آبتنی شیرین است که در این صحنه شیرین به مثابه زن فرنگی و مفهوم دیگری تجلی یافته است. تصاویر قاجاری کاشی نگاره های این صحنه با تصاویر مکاتب هنری پیش از قاجار با ظهور" پیرزن حاجب" میان خسرو و شیرین متمایز شده است. پرسش این است در بستر یک جامعه در حال گذار از فرهنگ سنتی به مدرنیته، کارکرد و علت پیدایش " پرده و پیرزن" در کاشی نگاره های عصر قاجار چگونه است و چه اسطوره متنی منجر به شکل گیری آن شده است؟تحقیق حاضر، توصیفی تحلیلی و رویکرد مطالعاتی، تحلیل اسطوره کاوی از منظر ژیلبر دوران است.هدف از انجام مطالعه، شناسایی عوامل فرهنگی و اجتماعی موثر بر تجلی بصری "پیرزن و پرده " که موجب تولید مفاهیم فرهنگی ویژه دوره قاجار و بیان زیباشناختی برخی از مفاهیم شده است. پیرزن و پرده در کاشی نگاره های قاجاری نمایانگر فرهنگ سنتی و اسلامی، میانجی بین عاشق و معشوق، پنهان کردن معشوق، مشروعیت بخشیدن دینی-اسلامی به ملاقات عاشق و معشوق، تأکید بر نامحرمیت، بیانگر دوره گذار از سنت به تجدد و تکیه بر دوگانگی فرهنگ سنتی و فرهنگ فرنگی (خود و دیگری) حاکم بر دوره قاجار است و از منظر زیباشناختی، دوگانه زیبایی-زشتی، پیری-جوانی، باروی-عقیمی با حضور پیرزن دو شخصیت اسطوره ای خسرو و شیرین در نگاره ها برجسته می سازد.
۴۶۶.

بررسی چالش ها و تکاپوهای تبعیدیان حزب توده ایران در جزیره خارک (1327-1337ه .ش.)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حزب توده ایران تبعید جزیره خارک دوره پهلوی دوم حیات اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶ تعداد دانلود : ۱۲۳
جزیره خارک در عصر حکومت محمدرضا پهلوی میزبان تبعیدیانی از حزب توده ایران بود. جریانی که به نوعی منسجم ترین تشکل سیاسی کشور به شمار می رفت. عمده آنها زندگی در یک محیط جزیره ای با حداقل امکانات و شرایط طبیعیِ طاقت فرسا را تاکنون تجربه نکرده بودند. بدین ترتیب زندگی آنها با سابقه ای از فعالیت سیاسی ضد رژیم حاکم، با چالش هایی مواجه بود. این پژوهش درپی آن است تا ضمن بررسی چالش های تبعیدیان حزب توده در چارچوب شرایط طبیعی - امنیتی جزیره خارک در فاصله سال های 1327 تا 1337 ه .ش. اقداماتشان برای غلبه بر آن چالش ها را تبیین نماید. بنابراین پرسش پژوهش پیش رو این است که: زندگی تبعیدیان حزب توده ایران در جزیره خارک بین سال های 1327 تا 1337 ه .ش. تحت تأثیر چه عواملی بوده و آنها چه اقداماتی برای غلبه بر چالش های خود انجام دادند؟ این مقاله به روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای، اسناد آرشیوی، نشریات و داده های مبتنی بر تاریخ شفاهی انجام شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد زندگی تبعیدیان وابسته به حزب توده در جزیره خارک در زمان مذکور آمیزه ای از تمامی محرومیت های جغرافیایی جزیره و محدودیت های تأمینی و تأدیبی بود. اما آنها توانسته بودند با بهره گیری از تنوع قابلیت های تخصصی خود، کادرسازی و تقسیم مسئولیت ها و تعامل با جامعه کوچک بومیان خارک، بر مشکلات خود فائق آیند و تا حدودی از محدودیت های خود در تبعیدگاهی امنیتی بکاهند و محیط جزیره را برای ادامه حیات خود مناسب تر کنند.
۴۶۷.

The Study of Jahangir Dome and Guriye Stucco Decorations: With an Emphasis on Applied Geometry(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Sasanian Stucco Symmetry repetition Geometric

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴ تعداد دانلود : ۱۱۶
This paper tries to survey the use of geometric patterns in stucco decorations as an important identity and cultural element in the Sasanian era building designs. Seven frieze patterns were used in order to understand the practical geometry in Sasanian stucco. The studied stuccoes were found during archaeological excavations conducted between 2015 and 2017 at e Jahangir Dome and Guriye Stuccos in Eivan, Ilam province. In this article, the discovered stuccoes have been examined, results of which indicate that stuccoes can be divided into three categories based on their features and applications: geometric patterns, vegetal patterns, and animal patterns. Comparing these stuccoes with those found elsewhere such as Qale Yazdegerd, and Ctesiphon shows that the buildings of Jahangir Dome and Guriye were noble houses in the Sasanian period, with their vegetal motifs and mythological animals being e formed under the influence of religious and ritual elements. The survey of motifs on the base with seven frieze patterns shows artists’ adherence to the principle of symmetry and repetition.
۴۶۸.

A Review of Rome and Persia in Late Antiquity: Neighbors and Rivals(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Persia Rome Iran Arabia Armenia Caucasus warfare diplomacy

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۴ تعداد دانلود : ۱۳۶
Rome and Persia in Late Antiquity: Neighbors and Rivals is more than just a history of wars; it opens new windows and challenges some of the most common views regarding Roman-Persian relations. By emphasizing Iranian sources, Beate Dignas and Engelbert Winter avoid reconstructing historical events from a Roman point of view and instead present a balanced outlook free of common anti-oriental prejudices. Their work covers a wide range of topics and explains how the Romans and Persians despite many wars attempted to secure their national interests via channels of negotiations and complex diplomacy. The Roman-Persian rivalry seems “modern” in many respects and this character of their relation is nicely demonstrated in this book.  
۴۶۹.

واکاوی آیینِ آفتاب خواهیِ «چل کچلک» در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آفتاب خواهی چل کچلک فرهنگ عامه باران خرافه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴ تعداد دانلود : ۱۲۲
روزگارانی که بارش باران چندین روز به درازا می کشید، باران را مانع انجام کار می دانستند و دست به برگزاری اعمال می زدند تا باران بند بیاید و آفتاب نمایان شود. به این روش ها، آیین " آفتاب خواهی" می گویند. یکی از این آیین های آفتاب خواهی، "چل کچلک" یا "چهل کچل" بوده که در باورِ برخی آیین ورزانِ ایرانی وجود داشته و در گذشته آن را به کار می بسته اند. روزگارانی معمول بوده هنگامی که بارش باران قطع نمی شد، ریسمانی حاضر نموده و نام چهل نفر بی مو را می برده اند و مطابق نام هر کچل، گره بر ریسمان زده و زیر ناودان می گذاشتند یا در زیر زمین دفن می کردند و اعتقاد داشتند که پس از این عمل، باران قطع و آفتاب نمایان خواهد شد. این پژوهشگر در این مقاله که با روش توصیفی تحلیلی انجام شده پس از شرح و وصف چل کچلک در مناطق گوناگون ایران، به تحلیل عناصر موجود در این آیین مانند عدد "چهل در فرهنگ عامه"، "کچل یا شخصیت بی مو"، "ریسمان" و "گره" پرداخته و ریشه های اساطیری را جستجو کرده و ارتباط آن را با فرهنگ عامیانه استخراج نموده و به این نتایج دست پیدا کرده است که این آیین در زمره آیین های حاجت خواهی ایرانی قرار می گیرد که آیین ورزان با استفاده از عنصرهای جادویی مثل گره زدن طناب، اعداد مقدس و بی مویی(ضد باروری) به دنبال آن بوده اند تا باران را طلسم کنند و آفتاب پدید آید و با این خرافه "سرنوشت را به نفع خود" رقم بزنند.
۴۷۰.

Revisiting The Darreh-e Gaz (Dargaz) Plain: Cultural Contacts between Northeastern Iran and Southern Turkmenistan(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: Central Asia Dargaz Plain Archaeological Survey Prehistoric Interaction Settlement Pattern

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۶ تعداد دانلود : ۱۰۷
Central Asia is a key unit of archaeological studies of the Ancient Near East and an issue for important questions such as primary states, Aryan people immigration has a unique role in archaeological activities. Considering the geographical location of Dargaz (Dargaz) Plain at the periphery of Central Asia, it is a vital area in the archaeology of the northeastern part of the Iranian Central Plateau and Central Asia. The region is ideally situated to research regional relationships and inter-regional interactions between those cultural-geographical regions due to its ecological potential and geographic location. Archaeologically, to comprehend Cultural Similarities in Dargaz Plain, many studies and surveys have been done since the beginning of the 20th Century. However, because of the lack of more detailed excavation in this area, the quality of cultural material of Central Asia and the Iranian Central Plateau is reassessing continuously. The first archaeological survey by Kohl and Heskel in 1978 reveals the similarities between Central Asia and this area. The Following works were done for the sake of making known the prehistoric Sites, their interaction with neighboring regions, and their ecosystem but it remains incomplete. Twenty-one prehistoric settlements have remained in the area, dating from the Neolithic to the Iron Age I/III, according to archaeological studies carried out during these years. The majority of the locations that have been found are the ruins of dispersed villages and seasonal camps that were scattered throughout the plain, as well as at inaccessible heights and other locations. With an emphasis on the material culture, particularly the local ceramic traditions and the settlement patterns of the prehistoric site, this current work investigates the connection and interconnectedness of the Dargaz Plain and proposes novel prospects for future works. A study of the Dargaz Plain may shed new light on the social and cultural history of a larger region.
۴۷۱.

همبودی انسان وحیوان در تدفین های دوران فراپارینه سنگی و نوسنگی در هلال حاصلخیزی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: تدفین انسان حیوانی فراپارینه سنگی نوسنگی هلال حاصلخیزی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵ تعداد دانلود : ۳۰
یکی از مهم ترین یافته های حاصل از کاوش های باستان شناسی تدفین ها هستند؛ برخلاف بسیاری از یافته های باستان شناسی که موقعیت قرارگیری آن ها اغلب بدون اهداف خاصی است، در تدفین قرارگیری یافته ها به صورت تعمدی بوده و در پشت آن اهدافی نهفته است که می تواند منعکس کننده اعتقادات و شرایط زندگی انسان در آن دوران باشد. همراهی حیوانات با انسان ها در تدفین، یکی از شیوه های رایج تدفینی از دوران فراپارینه سنگی و نوسنگی در منطقه هلال حاصلخیزی است که، می تواند دارای مفاهیم زیادی از دنیای گذشته باشد. بر این اساس، پژوهش حاضر در پی بررسی و معرفی این شیوه تدفینی و بازه زمانی شروع آن، رابطه آن با اهلیسازی حیوانات و همچنین بررسی مفاهیم پنهان در پشت رواج این شیوه تدفینی (همچون ارتباط با شمنیسم و یا نمادگرایی آئینی) است. انجام این پژوهش به روش مطالعه مروری صورت گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که شیوه و سنت تدفین حیوان و همچنین نوع حیوان برگزیده شده برای همراهی انسان در تدفین، در مناطق مختلف و ادوار مختلف زندگی انسان بر اساس نگرش های مختلف، متفاوت بوده است که شامل حیوانات گوشت خوار و هم گیاهخوار می شده است. همچنین، وجود حیواناتی با قابلیت اهلی شدن در تدفین ها، نشان دهنده ارتباط قوی بین انسان و حیوانات بوده و احتمالاً با شروع روند اهلیسازی مرتبط است. علاوه بر کشف بقایای کامل حیوانی در برخی از قبور، بخش هایی از حیوان همراه انسان دفن شده است که به نوعی پیشکشی به متوفی است. همچنین در برخی از موارد، نشانه هایی دال بر حتی ارتباط نمادین بین انسان و حیوان و شمنیسم نیز در تدفین های انسانی و حیوانی وجود دارد.
۴۷۲.

گسترش دامنه پراکنش سفال نوع گودین III در کرانه های شرقی دشت قروه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: ع‍ص‍ر م‍ف‍رغ سفال گودین III زاگرس مرکزی دشت قروه تپه دینار وینسار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸ تعداد دانلود : ۲۸
به طور کلی، باستان شناسی پیش از تاریخ کردستان یا به عبارتی محل تلاقی حوضه دریاچه ارومیه و حوزه زاگرس مرکزی به نسبت ناشناخته باقی مانده است. از جمله این دوره های پیش از تاریخ که بسیار مورد بی توجهی محققان قرار گرفته دوره مفرغ و به ویژه دوران میانی و جدید آن است. با نگاهی به موقعیت جغرافیایی منطقه کردستان در غرب ایران متوجه می شویم که کردستان بین دو فرهنگ شاخص مطالعات دوران مفرغ غرب ایران یعنی فرهنگ موسوم به سفال نوع ارومیه و فرهنگ خابور در شمال و همچنین سفال نوع گودین III در جنوب واقع شده است. هسته اصلی پراکنش فرهنگ گودین III مربوط به زاگرس مرکزی و تا حدودی جنوب غرب زاگرس بوده و سبک ارومیه به همراه سفال خابور نیز مربوط به مناطق شمال غرب ایران و به خصوص حوضه دریاچه ارومیه است. علی رغم شناسایی محوطه های زیادی در داخل هسته اصلی این حوزه ها، تعداد محوطه های شناسایی شده خارج از آن ها و به ویژه حوزه گودین III بسیار ناچیز و انگشت شمار است. سفال های نوع گودین III به دست آمده از بررسی های اخیر تپه دینار وینسار در دشت قروه نشان می دهد که نمی توان حوزه پراکنش این فرهنگ ها و به خصوص فرهنگ گودین III را فقط به مناطق هسته ای محدود کرد. بر اساس نویافته های تپه دینار وینسار می توان دامنه پراکنش این فرهنگ را فراتر از هسته اصلی آن، یعنی از مناطق مرکزی و جنوب غرب زاگرس تا مناطق شرقی کردستان گسترش داد. بنابراین، به نظر می رسد که مهم ترین دلیل انگشت شمار بودن محوطه های دوره مفرغ میانی و جدید کردستان به روش های بررسی باستان شناختی بر می گردد تا وجود نداشتن استقرارهای این دوره در منطقه.
۴۷۳.

مفهوم شهر و شهرگرایی، ساخت و سازمان فضاهای شهری در دوره ساسانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: دوره ساسانی شهرسازی شهر ساختار اقتصادی نظام طبقاتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷ تعداد دانلود : ۴۷
دوره ساسانی یکی از مهم ترین ادوار تاریخی ایران به شمار می رود. سوای از مسائل سیاسی، ساسانیان از نظر شهرسازی و معماری نیز تأثیرات فراوانی بر الگوی شهرنشینی، که عمدتاً ترکیبی از شهرسازی ایرانی و رومی بود، از خود برجای گذاشتند. روند تأسیس شهرهای ساسانی نشان دهنده الهام پذیری این شهرها از الگوها و نمادهای معماری و شهرسازی سایر ملل و اقوام هم عصر با ساسانیان است. در این پژوهش، با استفاده از چارچوبی نظری موسوم به رهیافت تاریخی و با بهره گیری از داده های مکتوب و نتایج حاصل از فعالیت های باستان شناختی تعدادی از شهرهای ساسانی، مسئله شهر و شهرسازی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و بر اساس منابع کتابخانه ای انجام شده است. مسئله اصلی در این پژوهش آن است که چه علل و عواملی بر شکل گیری شهرهای عصر ساسانی تأثیرگذار بوده اند و ساختار اصلی این شهرها به چه صورت بوده است؟ نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که مسائل مختلفی، ازجمله نیازها و سیاست های شاهان ساسانی، در کنار مواردی چون شرایط اقلیمی و بافت سیاسی و جمعیتی هر شهر، بر شکل گیری شهرها و فضاهای شهریِ منشعب از آن تأثیر داشته اند (مدور، مستطیلی یا هیپوداموسی، نامنظم). همچنین، تبادل فرهنگی با سرزمین های تحت تسلط امپراتوری روم نیز بر سبک و ساختار شهرسازی ساسانیان تأثیرگذار بوده است.
۴۷۴.

Miniature Motifs on the Ossuaries of the Bandian Dargaz Fire Temple

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: Bandian Dargaz Fire temple Miniature motifs ossuaries

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۶ تعداد دانلود : ۱۶۲
Bandian Dargaz site in Khorasan, is one of the fire temples dating back to the Sasanian period. In this fire temple, carved miniature motifs including animals such as goat, deer, ram, cow, horse, snake, scorpion, wolf, fox, turkey, swallow and dove have been found. In this article, carved miniature motifs are examined and analyzed. 
۴۷۵.

A Hypothesis of the True Origin of Achaemenids Based on Archaeological Excavations of Bardak-e Siāh Palace, Dashtestan, Doroudgah Village

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: Achaemenid Bardak-e Siāh Palace Dashtestan

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۹ تعداد دانلود : ۱۳۵
Bardak-e Siāh is one of the important archaeological sites in Bushehr province. Recently, archaeological researches about the Achaemenid site of Bardak-e Siāh in Bushehr, under the supervision of Ismail Yaghmai, have been published. This article reviews the book entitled A Hypothesis of the True Origin of Achaemenids Based on Archaeological Excavations of Bardak-e Siāh Palace, Dashtestan, Doroudgah Village.
۴۷۶.

کاوش بازنگری غار کمربند شهرستان بهشهر، استان مازندران

کلیدواژه‌ها: غار کمربند کاوش بازنگری میان سنگی جنوب شرق دریای کاسپی شکارورزان و گردآورندگان خوراک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷ تعداد دانلود : ۵۳
سواحل جنوب شرق دریای کاسپی در منطقه ای که از آن به عنوان «کنار بوم»1 یاد می کنند، همانند بسیاری از دیگر نقاط هلال حاصلخیز، شاهد دگردیسی های عظیم در ساخت جوامع بشری در آستانه انقلاب نوسنگی در اوایل دوره هلوسن بوده است. گرچه تاکنون باستان شناسان نتوانسته اند پیوندی میان پایان دوره پارینه سنگی جدید و دوره فراپارینه سنگی را در منطقه مستند سازی نمایند، ولی به نظر می رسد که شکارورزان و گردآورندگان خوراک در حدود ۱۵۰۰۰ سال قبل از زمان حاضر، وارد منطقه شده و یکی از مهم ترین رخدادهای جوامع بشری را در آستانه نوسنگی شدن رقم زدند. یکی از غار هایی که می توان شواهد حضور انسان در این بازه زمانی را موردمطالعه قرارداد، غار کمربند است که در سال های ۱۹۴۹و ۱۹۵۱م. توسط «کوون» کاوش گردید. اگرچه این کاوش ها، چشم انداز جدیدی از ادوار فرهنگی انسان غارنشین را برما روشن ساخت؛ اما پس از گذشت 70سال، هم چنان ابهامات زیادی در شناخت تسلسل گاهنگاری این جوامع، به خاطر آشفتگی یافته های حاصل از کاوش وجود دارد؛ به همین دلیل با هدف شناخت توالی استقراری در این محوطه در زمستان سال 1400 تیمی از باستان شناسان ایرانی به کاوش مجدد در این غار پرداختند تا در این راستا بتوانند به بازسازی این جوامع در گذار از دوره میان سنگی به نوسنگی با پاسخ گویی به پرسش هایی ازجمله، توالی استقرار در این غار و یا بررسی تغییرات محیطی در ترک و یا توالی سکونت در این استقرارگاه به چه صورت بوده است؟ با توجه به تردیدهای فراوانی که در گاهنگاری این محوطه وجود داشت؛ یکی از هدف های اساسی این کاوش، انجام آزمایش های مجدد برروی یافته های جدید، ازجمله استفاده از آزمایش کربن 14 برروی نمونه های زغال و استخوان است تا با کمک آن بتوان تسلسل و توالی استقرار در این محوطه را بازشناسی نمود. این نتایج نشان می دهد که غار در بازه زمانی60±12270 تا 60±11810پیش ازمیلاد توسط جستجوگران خوراک مورد سکونت قرار گرفته است.
۴۷۷.

شیعیان و نوگرایی آموزشی در هند بریتانیا (از میانه قرن هجدهم تا تجزیه شبه قاره هند)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شیعیان هند کالج شیعه قیام 1857 نوگرایی آموزشی هند بریتانیا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶ تعداد دانلود : ۳۸
چیرگی بریتانیا بر شبه قاره هند افزون بر پیامدهای سیاسی، بر زندگی اجتماعی و علمی مسلمانان نیز تأثیری ژرف برجای نهاد. به همراه انگلیسی ها، مظاهر فرهنگی و تمدنی غرب نیز وارد هند شد. از جمله رهاوردهای انگلیسی ها، دانش های جدید بود که به لحاظ موضوع، روش و هدف با علوم و دانش های مسلمانان، متفاوت و گاه ناسازگار بودند. این دانش ها به طور گسترده از طرف دولتمردان، دانشمندان، شرق شناسان و دیگر گروه های اروپایی وارد هند شدند و سنت آموزشی مسلمانان را تحت تأثیر قرار دادند. از آغاز ورود این دانش ها، میان علمای مسلمان درباره یادگیری زبان های اروپایی و پرداختن به دانش های جدید، اختلاف و دو دستگی ایجاد شد. بسیاری از علمای مسلمان که به طورعمده، اهل حدیث بودند با یادگیری این زبان ها و دانش ها مخالفت کردند و باور داشتند که این دانش ها با آموزه های دینی ناسازگار است و موجب تسلط کفار بر مسلمانان خواهد شد. پرسش های اصلی پژوهش حاضر آن است که شیعیان در رویارویی با دانش های جدید چه عکس العملی داشتند؟ و عوامل استقبال آنها از دانش های غربی چه بود؟ نتیجه این پژوهش نشان داد که علمای شیعه از آغاز آشنایی با دانش های جدید غربی و شیوه های جدید آموزشی، بدان روی خوش نشان دادند و با فراگیری زبان های اروپایی به یادگیری و ترویج این دانش ها پرداختند. همچنین در پژوهش حاضر نشان داده شد که عواملی، چون همجواری شیعیان و حکومت های شیعی با انگلیسی ها، غلبه تفکر اصولی بر اخباریگری، عقل گرایی شیعیان و التزام به مسئله اجتهاد و پرهیز از تقلید، از عوامل اصلیِ توجه شیعیان به دانش های غربی و یادگیری و یاددهی آن بوده است.
۴۷۸.

گفتگوی دینی مسلمانان و مسیحیان در دربار گورکانی: زمینه، کیفیت و دستاوردها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آیینه حق نما جهانگیر گورکانی مجادله مسلمان-مسیحی مجالس جهانگیری یسوعیان (ژزوئیت)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵ تعداد دانلود : ۶۵
در پژوهش حاضر مقطعی از گفتگوهای دینی مسلمانان و مسیحیان بررسی می شود که در هند دوره گورکانی صورت پذیرفته است. مسئله پژوهش ناظر بر واکاوی زمینه، کیفیت و نتایج این گفتگوی دینی در چهارچوب سنت مجادلات اسلامی-مسیحی و تأثیری است که دو عامل زمینه ای بر روند و جهت گیری گفتمانی آن داشته است؛ نخست، نگرش فرهنگی شاهان گورکانی، به ویژه جهانگیر شاه و دوم، شرایط ویژه زمانه که ظهور استعمار پرتغال و بازوی فرهنگی آن یعنی تبشیر مسیحی محور آن بود. مبنای استنادی بررسی، گزارش ها و روایاتی است که به قلم افراد حاضر در متن گفتگوها نگاشته شده است. این گزارش ها در مرتبه نخست، شامل یک ردیه حجیم فارسی با نام آیینه حق نما، نوشته ژروم گزاویه، مبشر یسوعی پرتغالی و نیز، تقریری از مناظره ها و مجادلات دینی است که زیر عنوان مجالس جهانگیری توسط عبدالستار لاهوری گردآوری شده است. محتوای این منابع در کنار دیگر مطالب و شواهد مرتبط، با یک رهیافت تحلیلی-استنباطی، ارزیابی و در جهت پاسخ به پرسش محوریِ پژوهش استفاده شده است. تمرکز اصلی پژوهش بر ترسیم نمایی از کیفیت این گفتگوها در دربار جهانگیر کورگانی و تبیین سهم وی در شکل گیری فضای این مناظرات است. همزمان، چندوچون حضور نمایندگان ادیان در متن گفتگوها، محتوا و سرشت آن، منطق مجادله و دستاوردهای آن نیز واکاوی می شود. نتیجه بررسی نشان می دهد که سرشت و چهارچوب گفتگوی دینی میان مسلمانان و مسیحیان در دوره گورکانی، در عین اینکه آن را می توان تداومی از سنت جدل اسلامی-مسیحی قلمداد کرد، آشکارا از عوامل و مؤلفه های زمانه تأثیر پذیرفته بود. این عوامل عبارت بودند از نگرش فرهنگی و دینی شاهان گورکانی، نفوذ و رسمیت زبان فارسی به مثابه زبان رسمی دربار و دیوان حکومت گورکانی و نیز، ظهور و گسترش استعمار پرتغال که تبشیر مسیحی با محوریت یسوعیان گفتمان فرهنگی آن را نمایندگی می کرد.
۴۷۹.

استفاده از کنترل و سرکوب اجتماعی (قدرت سخت) در عصر اول خلافت عباسی «132- 232 ه . ق»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عباسیان قدرت سخت سرکوب اجتماعی مشروعیت دینی خشونت مشروع

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴ تعداد دانلود : ۸۰
دوره اول خلافت عباسی که حدود یک قرن از سال ۱۳۲ تا ۲۳۲ هجری قمری به طول انجامید، به عنوان باشکوه ترین دوران این خلافت شناخته می شود و مورخان از آن به عنوان عصر طلایی یاد می کنند. در این دوره، حدود ۹ خلیفه به حکومت رسیدند و نقش مهمی در تحولات سیاسی و اجتماعی ایفا کردند. در این دوران، استفاده از قدرت سخت و سرکوب اجتماعی به عنوان یکی از محورهای اصلی سیاست های حکومتی مورد توجه قرار گرفت. عباسیان با ارائه صبغه ی دینی به عملکرد خشن و بی رحمانه خود در کشتار و شکنجه مخالفان، تلاش کردند تا این اقدامات را مشروع جلوه دهند؛ هرچند که شرع اسلامی چنین عملکردهایی را تأیید نمی کند. این سیاست به ویژه در زمان خلافت منصور و هارون الرشید به اوج خود رسید؛ زمانی که آن ها با چرخش به سوی اندیشه های تسنن و عرب گرایی و فاصله گرفتن از ایرانیان، تلاش کردند پایه های قدرت خود را مستحکم کنند. از جمله قربانیان این چرخش سیاسی، بزرگان علوی و وزیران ایرانی از خاندان های بزرگی نظیر آل برمک بودند. تقریباً همه نیروهای مخالف عباسیان شامل بقایای امویان، خوارج، ایرانیان، علویان و امامان شیعه و پیروان آنان، تحت سرکوب عباسیان قرار گرفتند.سوال اصلی: چگونه استفاده از قدرت سخت و سرکوب اجتماعی توسط عباسیان بر پایداری و مشروعیت حکومت آنان تأثیر گذاشت؟فرضیه پژوهش: استفاده از قدرت سخت و سرکوب اجتماعی توسط عباسیان، با وجود تلاش برای مشروعیت بخشی دینی به این اقدامات، منجر به کاهش حمایت مردمی و افزایش نارضایتی در میان گروه های مختلف اجتماعی شد که در نهایت به تضعیف پایه های حکومت آنان انجامید.
۴۸۰.

بررسی ساختاری «امثال و حکم» رایج در زبان فارسی بر مبنای فرانقش اندیشگانی با تأکید بر فرآیندهای اصلی (مادی، رابطه ای، ذهنی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امثال و حکم فرانقش اندیشگانی فرآیندهای زبانی نقش های معنایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۵۸
زمینه/هدف: یکی از مظاهر تمدن، فرهنگ و ادبیات هر ملت، مثل ها، جمله های پندآموز و عبارت های حکمت آمیزی است که از اذهان بزرگان علم و ادب و یا مردم عامی آن دیار تراوش کرده و نسل به نسل به آیندگان رسیده و آن ها را با فرهنگ، ادب، عادات و رسوم، شیوه های زندگی، عواطف و طرز تفکّر پیشینیان خود آشنا می کند. از دیدگاه هلیدی الگوهای تجربه و مفاهیم ذهنی خالقان آثار در قالب فرایندهای فعلی نقش اندیشگانی نمود پیدا می کند.روش/رویکرد: نوع مطالعه و روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی و شیوه اجرای آن توصیفی (شامل بررسی چگونگی آرایش فرایندهای نقش اندیشگانی) و تحلیلی (شامل کاوش زمینه ها و چرایی شکل گیری خاص آن فرایندها) است.یافته ها/نتایج: در ساختار متنی امثال و حکم مورد بحث، به ترتیب فرآیندهای رابطه ای (39%)، فرآیندهای مادی (24%) و فرآیندهای ذهنی (21%) بیشترین میزان بسامد را دارند. اغلب این عبارات، ساختاری توصیفی دارند که تلاش می کنند به صورت غیرمستقیم، اندیشه مدّنظر را به مخاطب ابلاغ کنند. شیوه کاربرد افعال در ساختار این مثل ها غالباً مجهول است و از طریق اشاره به اشخاص نکره، کلیت امر و جهان شمولی آن ها تقویت شده است. در ساختار این مثل ها، بیشتر بر رفتار، خلق وخو و منش افراد تأکید شده و از کاربرد استعاره ها و کنایه های پیچیده و دور از ذهن پرهیز شده است. مشارکان اصلی این مثل ها عبارت اند از اشخاص، حیوانات، عناصر طبیعی و اشیا که در ساختار این فرآیندها غالباً نقش های معنایی کنشگر و حامل را بر عهده دارند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان