فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۶۱ تا ۱٬۲۸۰ مورد از کل ۲٬۰۴۲ مورد.
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
403 - 384
حوزههای تخصصی:
امروزه مسؤولیتپذیری اجتماعی ازجمله مهمترین عناصر فلسفۀ وجودی سازمانها است که در پژوهش حاضر بهصورت توصیفی و با تکیه بر روش همبستگی به بررسی رابطۀ بین مسؤولیتپذیری اجتماعی با اثربخشی مدارس پرداخته است. جامعۀ آماری پژوهش شامل معلمان مدارس خاص (تیزهوشان، استعداد درخشان) شهرستان سنندج به تعداد 142 نفر بود. با توجه به محدودیتهای ناشی از دسترسی به کل جامعۀ آماری محققان به نمونهگیری از کل جامعه مبادرت ورزیدهاند. نمونۀ آماری با استفاده از جدول مورگان 231 نفر انتخابشده که بهصورت تصادفی ساده به ابزارهای پژوهش پاسخ دادهاند. ابزار گردآوری دادهها دو عدد پرسشنامۀ استاندارد بوده است. برای مسؤولیتپذیری اجتماعی از پرسشنامۀ کارول(1991) و جهت گردآوری دادههای اثربخشی نیز از پرسشنامۀ هوی و میسکل (2013) بهره گرفتهشد. روایی و پایایی این پرسشنامهها در تحقیقات قبلی تأیید شده بود که برای هر دو ضریب آلفای کرونباخ بین 8/0 تا 84/ بهدستآمده بود و در پژوهش حاضر نیز روایی بهوسیلۀ نظر پژوهشگران و پایایی نیز با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ به ترتیب برای پرسشنامه مسؤولیتپذیری و پرسشنامه اثربخشی، 81/0 و 78/0 بهدستآمده است. برای تحلیل دادهها و همچنین گزارش وضعیت دادهها از آزمونهای تحلیل عاملی تأییدی، آزمونهای تی، فریدمن و معادلات ساختاری استفادهشده است. نتایج پژوهش نشان داد که مسؤولیتپذیری اجتماعی رابطۀ مثبت و معناداری با اثربخشی مدارس دارد و در این راستا میتوان ادعا کرد هرچه معلمان و کادر اجرایی مدارس مسؤولیتپذیرتر باشند به همان میزان اثربخشی در مدارس به دست خواهد آمد. در رابطه با وضعیت ابعاد مسؤولیتپذیری نیز ارزش و اهمیت ابعاد در دیدگاه معلمان به ترتیب شامل ابعاد اخلاقی، اقتصادی، اجتماعی و قانونی است.
رابطه بین مؤلفه های هوش هیجانی و ابعاد رفتار شهروندی سازمانی دبیران مدارس متوسطه شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین مؤلفه های هوش هیجانی و ابعاد رفتار شهروندی سازمانی دبیران دوره متوسطه شهر اصفهان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش، دبیران مدارس متوسطه شهر اصفهان در سال تحصیلی90- 89 به تعداد 4064 نفر بودند. حجم نمونه به وسیله فرمول تعیین حجم نمونه 305 نفر و با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای تعیین گردید. ابزار جمع آوری داده ها دو پرسشنامه استاندارد هوش هیجانی شرینگ (1994) و رفتار شهروندی سازمانی پودساکف و همکاران (1990) بود. روایی محتوایی هر دو پرسشنامه به وسیله صاحبنظران تأیید گردید و برای تأیید پایایی، آلفای کرونباخ برای پرسشنامه هوش هیجانی80/0 و برای پرسشنامه رفتار شهروندی سازمانی 79/0 محاسبه گردید. تجزیه و تحلیل داده ها از راه آمار توصیفی و آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و آزمون t مستقل، تحلیل واریانس یک طرفه، آزمون تعقیبی شفه) انجام گرفت. نتایج نشان دادند که از بین مؤلفه های هوش هیجانی، خودآگاهی، خودانگیزی، همدلی و مهارت های اجتماعی با رفتار شهروندی سازمانی دبیران رابطه مثبت داشتند. بین نظرات دبیران در مورد هوش هیجانی و رفتار شهروندی سازمانی با توجه به جنس، سابقه خدمت و مدرک تحصیلی تفاوت معناداری مشاهده نشد جز اینکه دبیران با سابقه خدمت بیش از 20 سال هوش هیجانی خود را بیش تر برآورد کردند.
مقایسه سبک های مدیریت مدیران دبیرستان های عادی ، نمونه دولتی ،غیرانتفاعی و تیزهوشان پسرانه شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه سبک های مدیریت در انواع مدارس عادی، نمونه دولتی، غیرانتفاعی و تیزهوشان پسرانه شهر تهران از دیدگاه دبیران بود. این پژوهش پیمایشی با مشارکت 375 نفر از دبیران دبیرستانهای پسرانه شهر تهران انجام شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی محتوایی آن تایید و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ 81/0 محاسبه شد. برای تجزیه تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی (نمودار فراوانی، میانگین) و استنباطی (تحلیل واریانس یک طرفه، آزمون تعقیبی LSD، آزمون t تک گروهی و آزمون خی دو) استفاده گردید. نتایج نشان داد که 1-تفاوت معناداری بین دبیرستان های عادی، نمونه دولتی، غیرانتفاعی و تیزهوشان و میزان استفاده از سبک مدیریت رابطه مدار و وظیفه مدار وجود دارد.2- بین سبک مدیریت رابطه مدار و وظیفه مدار در مدارس عادی، نمونه دولتی و تیزهوشان تفاوت معنی دار وجود ندارد اما در مدارس غیرانتفاعی این تفاوت معنی دار است و میانگین سبک رابطه مدار بیشتر از وظیفه مدار است.3- تفاوت معناداری بین اعمال سبک مدیریت رابطه مداری و میزان تحصیلات مدیران دبیرستان مذکور وجود ندارد؛ اما تفاوت معناداری بین میزان استفاده از سبک مدیریت وظیفه مداری و میزان تحصیلات مدیران دبیرستان های عادی، نمونه دولتی، غیرانتفاعی و تیز هوشان وجود دارد 4- رشته تحصیلاتی مدیران دبیرستان ها تاثیری در تعیین سبک مدیریت رابطه مداری و وظیفه مداری ندارد.5- تفاوت معناداری بین سابقه مدیریت آموزشی و سابقه خدمات آموزشی مدیران دبیرستان های عادی، نمونه دولتی، غیرانتفاعی و تیز هوشان و اعمال سبک مدیریت رابطه مداری و وظیفه مداری وجود دارد.
گفتگو با علی گرانمایه
حوزههای تخصصی:
تبیین معیارهای روان شناختی شایستگی مدیر مدرسه و تعیین روابط علّی، میان آنها مبتنی بر روش فازی در آموزش و پرورش استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
21 - 40
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تبیین شایستگی های روان شناختی مدیریتی برای مدیر مدرسه و تعیین روابط علّی بین آنها با ترکیب روش دلفی و دیمتل فازی می باشد. این پژوهش از نوع پژوهشهای آمیخته و طرح پژوهش از نوع اکتشافی است. ابتدا با مطالعه عمیق ادبیات موضوع، معیار های اولیه شایستگی روان شناختی استخراج و پیش مدل تدوین گردید. 25 نفر از اساتید و خبرگان در دانشگاههای سراسر کشور با روش نمونه گیری شبکه متخصصان انتخاب و با آنها مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام گرفت و بر اساس نتایج تحلیل مصاحبه پیش مدل اصلاح شده شامل معیار های فرعی نگرش، شخصیت و ادراک به همراه 26 زیر معیار تدوین شد. بر پایه پیش مدل اصلاح شده و با هدف غربالگری ثانویه، پرسشنامه ای با طیف لیکرت تهیه و پایائی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ(96/0) تایید گردید. نمونه ای با حجم 150 نفر از بین مدیران مدارس در آموزش وپرورش استان اصفهان بر اساس روش هدفمند انتخاب شده و پرسشنامه در اختیار آنها قرار گرفت. نتایج پرسشنامه با تکنیک دلفی و رویکرد فازی تحلیل و مدل نهائی شامل 10 زیر معیار تدوین گردید. در پایان با نظرخواهی از 8 نفر از خبرگان دانشگاه از طریق پرسشنامه دیمتل فازی روابط علّی بین زیر معیار های شایستگی روان شناختی تعیین گردید. نتایج نشان داد متغیر های مسئولیت پذیری، انتقاد پذیری، خودکنترلی، مهارت تصمیم گیری، اعتماد به نفس و انعطاف پذیری، علّی و زیر معیار های، رضایت شغلی، تفکر خلاق، مثبت اندیشی و تفکر سیستمی متغیر معلول محسوب می گردند.
مفهوم سازی مدیریتِ حکمت بنیانِ مدرسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
1 - 22
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله تبیین مفهوم "مدیریتِ حکمت بنیانِ مدرسه " بود. چارچوب روش شناختی مورد استفاده، رویکرد کیفی از نوع نظریه مبنایی با نگاه سیستمی بود. برای جمع آوری داده از اطلاع رسان ها، مصاحبه های عمیق غیررسمی و تحلیل اسناد استفاده شد. همچنین برمبنای اشباع نظری، 15 تن از حکمای معاصر و فیلسوفان تعلیم و تربیت و علوم اجتماعی در سطح جهانی برای مشارکت در این پژوهش دعوت شدند. 5 سند نیز به عنوان اطلاع رسان مورد استناد قرار گرفت. تحلیل داده ها در ۳ مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی انجام شد. نظریه نهایی نیز حول مقوله محوری "مدیریت حکمت بنیان مدرسه " صورت بندی شد. باور پذیری نظریه تولید شده از طریق راهبردهای بازبینی اعضاء، تحلیل موارد منفی و چند سویه سازی منابع مورد تعدیل قرار گرفت. فرایند تحلیل داده ها تا حد شکل گیری نظریه نیز جهت تامین معیار اعتمادپذیری پژوهش، تا حد ممکن توصیف شد. نتایج نشان داد، "مدیریت حکمت بنیان مدرسه " با اتکا به عوامل نگرشی، نظری و سازمانی قابل بازشناسی است. همچنین این سازه تحت تأثیر شرایط مداخله گر محیطی و سیاست های کلان و شرایط زمینه ای (قابلیت های عملی، قابلیت های فرهنگی، قابلیت های معنوی، قابلیت های نظری) قابل توسعه است. در واقع به کارگیری راهبرد رهبری حکیمانه، موجب توسعه حکمت در مدارس، بالندگی فرهنگی و تحقق اهداف نافع مدرسه خواهد شد.
تاثیر سبک رهبری بر رفاه کارکنان (مورد مطالعه: کارکنان اداره آموزش و پرورش تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش تبیین تاثیر موثرتر سبک رهبری تحول گرا بر رفاه کارکنان (کیفیت زندگی کاری، رضایت از زندگی، تعهد سازمانی و کاهش فرسودگی شغلی ) نسبت به سبک رهبری تبادلی می باشد. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش مورد استفاده توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل 140 نفر از کارکنان اداره کل آموزش و پرورش تهران بود که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعداد 103 نفر به عنوان نمونه با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های سبک رهبری چند عاملی (MLQ ) (باس و آولیو ، 2005) و کیفیت زندگی کاری (سرجی ، 2001)، فرسودگی شغلی (مزلج و جکسون ، 1981)، تعهد سازمانی (ماودی ، 1979) و رضایت از زندگی (سرجی ،2001) استفاده شده است. آزمون فرضیات با استفاده از مدل معادلات ساختاری به کمک نرم افزار PLS انجام شده است. نتایج الگویابی معادلات ساختاری نشان داد که مدل پیشنهادی از برازش خوبی برخوردار بوده و همه ضرایب همبستگی در سطح 01/0 معنادار بوده و هر دو سبک رهبری بر رفاه کارکنان موثر بوده اند اما تاثیر سبک رهبری تحول گرا بیشتر بوده است و این سبک منجر به ارتقای کیفیت زندگی کاری و در نتیجه رضایت از زندگی کارکنان اداره می شود اما تاثیر فرسودگی شغلی و تعهد سازمانی بر رضایت از زندگی کارکنان معنادار نبوده است. نتایج و پیشنهادها در حوزه سبک رهبری و رفاه کارکنان در اداره آموزش و پرورش نشان داده است که مدیران باید از سبک رهبری تحول گرا به منظور ارتقای رفاه کارکنان استفاده کنند.
ارزیابی فرایند یادگیری گروهی در دانشجویان براساس مدل نَپ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه قصد دارد تا با ارزیابی مدل مفهومی یادگیری گروهی «نَپ» فرایندهای اجتماعی شناختی اثرگذار بر اثربخشی گروه و یادگیری گروهی دانشجویان را مورد بررسی و روش ارتباط این عوامل را آزمون نماید. در این مطالعه از روش پژوهش توصیفی- همبستگی استفاده شد. کلیه ی دانشجویان دانشگاه آزاد واحد ساوه به عنوان جامعه ی آماری و نمونه ای به حجم 191 نفر با روش نمونه گیری هدفمند- قضاوتی انتخاب شدند. ابزار گرد آوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه ی محقق ساخته شامل 5 متغیر اصلی ساختار و زمینه گروه، باورهای گروه، رفتارهای یادگیری گروهی، فراشناخت و اثربخشی گروه به همراه زیر مولفه های آن ها بود که آلفای کرونباخ هریک از این متغیرها به ترتیب عبارتند از: 72/0، 78/0، 70/0، 71/0، 72/0. نتایج تحلیل رگرسیون وجود رابطه ی مثبت و معنی دار بین متغیرها را به صورت دو به دو تأیید و تجزیه و تحلیل رگرسیون چند متغیره وجود رابطه تعاملی بین متغیرها را به صورت جزئی مورد تأیید قرار داد. سپس برازش مدل با نرم افزار لیزرل ارزیابی شد که نتایج برازش کل مدل را تأیید نکرد. هم چنین، نتایج تحلیل مسیر یک مدل نوین را پیشنهاد کرد که نشان می دهد برای موفقیت یادگیری گروهی و اثربخشی گروه باید باورها و فراشناخت گروه مورد ملاحظه و توجه قرار گیرد.
مقایسه سبک های یادگیری کلب و خلاقیت دانش آموزان مدارس هوشمند
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه سبکهای یادگیری کلب و خلاقیت دانش آموزان مدارس هوشمند با عادی انجام گرفته است. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر جمع آوری داده ها پیمایشی- مقایسه ای می باشد. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه شهر تهران و حجم نمونه بر اساس جدول مورگان 384 نفرمی باشد. ابزار پژوهش دو پرسشنامه سبکهای یادگیری کلب (1985) و پرسشنامه خلاقیت تورنس (1973) جمع آوری اطلاعات شده است. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آزمون تی مستقل و تحلیل واریانس چند متغیره (مانووا) استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد بین سبک یادگیری همگرا و سبک یادگیری واگرا در بین دو گروه دانش آموزان مدارس عادی و هوشمند تفاوت معناداری وجود دارد، همچنین بین مؤلفه ابتکار و متغیر خلاقیت در بین دو گروه دانش آموزان مدارس عادی و هوشمند تفاوت معناداری وجود دارد. بنابراین پیشنهاد می شود معلمان در تدریس، به تفاوتهای موجود در سبکهای یادگیری فراگیران توجه نمایند.
الگوی مناسب کاهش نابرابری آموزشی در مدارس ابتدایی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
243 - 219
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف طراحی الگوی مناسب کاهش نابرابری آموزشی در مدارس ابتدایی شهر تهران انجام شده است و از نوع پژوهش های ترکیبی از نوع اکتشافی است. جامعه آماری مورد بررسی کلیه مدارس ابتدایی دولتی شهر تهران می باشد. نمونه آماری در بخش کیفی شامل 14 نفر از خبرگان و صاحب نظران حوزه آموزش عمومی که به شیوه نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند و در بخش کمی مدیران، معاونین و کارشناسان مدارس ابتدایی شهر تهران که به صورت خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای جمع-آوری اطلاعات شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته، پرسشنامه و چک لیست محقق ساخته است. نتایج نشان داد که نابرابری آموزشی در سطح مدارس ابتدایی شهر تهران شامل 7 مولفه ، 28 شاخص؛ شامل: مولفه درونداد شامل 4 شاخص، مولفه فرایند مدرسه شامل 6 شاخص، مولفه زمینه خانوادگی شامل 6 شاخص، مولفه برونداد شامل 8 شاخص، زمینه فردی نابرابری شامل 4 شاخص، تاثیرات اجتماعی و سیاسی نابرابری ها در آموزش و پرورش شامل 4 شاخص، شاخص های جفرافیایی. و نیز الگوی مطلوب شامل مضامین 27 گانه تلاش مدیریت کلان آموزش و پرورش در راستا کاهش احساس نابرابری، افزایش میزان دسترسی دانش آموزان به امکانات کمی و کیفی، توجه و سرمایه گذاری دولت در مناطق محروم تر از لحاظ اقتصادی، دادن اولویت ها و امتیازات خاص به مدارس مناطق محروم، نظارت کامل بر روند اجرای کامل مسائل آموزشی، تاکید بر توسعه مهارت های اجتماعی، تربیت و آموزش در جهت ایجاد تفکر، تاکید بر تغییر ساختارهای اجتماعی، نحوه پاسخگویی کادر آموزشی و نظام آموزشی به نیازهای دانش آموزان، توجه به برنامه ریزی-های درست دولتی، می باشد
تدوین مدل ساختاری برای پیش بینی پیشرفت تحصیلی از طریق سبکهای فرزندپروری و باورهای معرفت شناختی در دانش آموزان متوسطه دوره دوم شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تدوین مدل ساختاری برای پیش بینی پیشرفت تحصیلی از طریق سبک های فرزندپروری و باورهای معرفت شناختی در دانش آموزان متوسطه دوره دوم بود. (تعداد 400 نفر از دانش آموزان مناطق آموزش و پرورش شهر تهران برای شرکت در این تحقیق انتخاب شدند). نمونه پژوهش به صورت تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب گردید که از این تعداد، 220 نفر دانش آموز دختر و 180 نفر دانش آموز پسر به پرسشنامه های سبک های فرزند پروری بامریند (BPSQ) و پرسشنامه باورهای معرفت شناختی شومر (EQ) پاسخ دادند. نتایج این پژوهش نشان داد، سبک های فرزندپروری اقتداری تاثیر مستقیم مثبت و معناداری بر پیشرفت تحصیلی دارند. سبک های فرزندپروری استبدادی تاثیر مستقیم منفی و معناداری بر پیشرفت تحصیلی دارند. در حالیکه سبک های فرزندپروری سهل انگاری تانیر مستقیم منفی و غیر معناداری بر پیشرفت تحصیلی دارند. همچنین ضرایب همبستگی پیرسون بین ابعاد پرسشنامه باورهای معرفت شناختی با پیشرفت تحصیلی نشان داده شده اند، که ساده بودن، قطعیت و منبع دانش همبستگی مثبت و رابطه معناداری با پیشرفت تحصیلی دارند، ولی یادگیری ذاتی و یادگیری سریع، همبستگی منفی با پیشرفت تحصیلی دارند.
طراحی یک مدل مفهومی مبتنی بر فعالیت های اقتصادی برای بهبود نظام آموزش مدیریت تخصصی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این موضوع که مدیران بنگاه های کشور، دانش و مهارت های اکتسابی مدیریت را باید از کدام منبع فرا بگیرند، پرسشی جدی است. هدف از این مقاله طراحی مدل مفهومی مبتنی بر فعالیت های اقتصادی برای بهبود نظام آموزش مدیریت تخصصی می باشد.. این تحقیق توصیفی و از نوع اکتشافی و ﺑﺮ ﻣﺒﻨﺎی دﺳﺘﺎورد ﺗﺤﻘیﻖ، کﺎرﺑﺮدی اﺳﺖ. ﺟﺎﻣﻌه آﻣﺎری ﺗﺤﻘیﻖ، شامل مدیران بنگاه های اقتصادی بخش های مختلف استان کرمانشاه که تعداد آن ها 189 نفر و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 80 نفر محاسبه و از روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای استفاده گردید. اﺑﺰار گردآوری اطلاعات در این تحقیق ﭘﺮﺳﺶ ﻧﺎﻣﻪ محقق ساخته با طیف لیکرت می باشد. ضمنا با بررسی متون تخصصی از روش تحلیل محتوی مدل مفهومی استخراج گردید. نتایج نشان می دهد که امروزه بنگاه های اقتصادی کشور فاقد مدیریتی متخصص می باشند و با وجود رویکردهای فعلی نظام آموزش در تربیت مدیران، کسب تجربه راه شناخته شده ای است که اکثر مدیران از این طریق مهارت ها، تکنیک ها و روش های تخصصی مدیریتی را فرا می گیرند. در این تحقیق با هدف بهبود نظام آموزش مدیریت تخصصی، به منظور تربیت مدیران کارآمد برای راه اندازی و اداره فعالیت های اقتصادی، یک مدل مفهومی پیشنهاد شد. ساختار این مدل مفهومی شامل دو بخش اصلی است. بخش اول مجموعه اقدامات پیش نیازی است که باید قبل از طراحی دوره ها، مدیران بنگاه های اقتصادی بخش های مختلف آن را طی نمایند و بخش دوم مجموعه اقدامات مشترکی است که در طراحی هر دوره می بایستی انجام پذیرد. این مدل با مطالعه متون تخصصی در رابطه با فعالیت های اقتصادی و با بهره گیری از نظر متخصصین، تدوین گردیده تا چارچوبی برای طراحی دوره های مدیریت تخصصی حاصل گردد.
مقایسه دموکراسی آموزشی، فرسودگی تحصیلی و مهارت های شهروندی مدارس دولتی و غیر دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه دموکراسی آموزشی، فرسودگی تحصیلی و مهارت های شهروندی در بین مدارس دولتی و غیر دولتی ناحیه 1 شهر شیراز بوده است. روش تحقیق علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی مدارس دولتی و مدارس غیر دولتی مقطع متوسطه شهر شیراز که تعداد آنها برابر با 70 مدرسه(60 مدرسه دولتی و 10 مدرسه غیر دولتی) می باشد. به منظور تعیین نمونه که از بین جامعه آماری که شامل دانش آموزان مدارس دولتی و غیر دولتی به روش نمونه گیری خوشه ای 6 مدرسه انتخاب شدند و در مرحله بعد به صورت تصادفی ساده از هر مدرسه 2 کلاس از پایه سوم متوسطه انتخاب شد که جمعا 12 کلاس نمونه آماری را تشکیل دادند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش شامل سه پرسشنامه دموکراسی آموزشی قلتاس و همکاران، فرسودگی تحصیلی برسو و همکاران، مهارت های شهروندی محمد جانی بوده است. جهت تجزیه و تحلیل از از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده که در سطح آمار توصیفی ( محاسبه فراوانی، درصد، میانگین، انحراف استاندارد) و در سطح آمار استنباطی از روش مستقل استفاده گردید که نتایج نشان داد بین دموکراسی آموزشی در مدارس دولتی و مدارس غیر دولتی تفاوت وجود دارد، بین فرسودگی تحصیلی در مدارس دولتی و مدارس غیر دولتی تفاوت وجود ندارد. بین مهارت شهروندی در مدارس دولتی و مدارس غیر دولتی تفاوت وجود دارد.
شناسایی و اعتباریابی مولفه های مدل مدیریت استعداد آموزگاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اعتباریابی مولفه های مدل مدیریت استعداد آموزگاران در سالِ تحصیلی 97-1396 انجام شد. این پژوهش از لحاظ هدف ،کاربردی و از نظر ماهیت ،توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری در مرحله کیفی شامل تعدادی از خبرگان مرتبط با موضوع بود که به روش نمونه گیری هدفمند جهت انجام مصاحبه نیمه ساختارمند انتخاب گردیدند . ابزار پژوهش دراین مرحله پرسشنامه ی 104گویه ای طراحی شده بر مبنای طیف هفت درجه ای لیکرت(بر اساس شاخصهای مستخرج از ادبیات و پیشینه و متن مصاحبه ها ی انجام شده) بود. در پایان هر راند داده های به دست امده با استفاده از شاخص میانگین رتبه ای و ضریب توافق کندال تحلیل شدند. در راند سوم مقدار به دست آمده برای آماره کندال(507/0) حاکی از اتفاق نظر قابل قبول بین پاسخگویان بود . نتایج تحلیل داد ه ها در پایان مرحله کیفی نشان داد ،مولفه های مدل مدیریت استعداد آموزگاران شامل رشد و توسعه(بهسازی)، شناسایی،به گزینی، جذب، برنامه ریزی استراتژیک و نگهداری می باشد .در بخش کمی جهت برازش مدل از بین 7644 آموزگار مشغول به خدمت در استان لرستان(جامعه اماری)،367 نفر با استفاده از فرمول کوکران به عنوان نمونه آماری تعیین و به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند.ابزار تحقیق در این مرحله شامل پرسشنامه تدوین شده بر اساس 6 مولفه شناسایی شده و شاخصهای مربوط به هر مولفه بود.داده های بخش کمی (برازش مدل) با استفاده از مدل معادلات ساختاری و حداقل مربعات جزیی مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که براساس متوسط شاخص پایایی ترکیبی(93/0=CR) و متوسط ضرایب آلفای کرونباخ (91/0) که از 70/0 بیشتر می باشند و با توجه به اندازه متوسط واریانس استخراج شده (67/0=AVE) که از 5/0 بزرگتر است، مدل از پایایی همگرا برخوردار بوده و با توجه به این که (AVE< CR)، روایی همگرا نیز برقرار است. با توجه به این که میانگین شاخص ضریب تعیین (1=R 2 )، از 67/0 بیشتر است و هم چنین بر اساس شاخص Q 2 که مقدار متوسط آن (67/0) از 35/0 بیشتر است، چنین استنباط می شود که مدل ساختاری از برازش مناسب برخوردار بوده و قدرت پیش بینی مدل مناسب است و 3. ارزیابی برازش کلی مدل؛ براساس معیار نیکویی برازش (GOF) مقدار محاسبه شده برای این شاخص برابر با 82/0 به دست آمد که از 35/0 بیشتر است، لذا چنین استنباط می شود که مدل کلی از برازش بالایی برخوردار است .
بازنمایی مشکلات فرایند اجرای پایاننامه ها و رساله ها: یک مطالعه کیفی
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف واکاوی مشکلات فرایند اجرای پایان نامه و رسالههای دانشجویان دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران و ارائه راهکارهایی برای رفع مشکلات موجود انجام شد. پژوهش حاضر در چارچوب رویکرد کیفی و با روش پدیدارشناسی انجام شد. میدان پژوهش، دانشگاه تهران بود و مشارکتکنندگان 8 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد و دکتری دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران بودند که از طریق نمونهگیری هدفمند از نوع ملاکی تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. دادهها با استفاده از مصاحبههای عمیق نیمهساختاریافته جمعآوری شدند. تحلیل دادهها با استفاده از روش جیورجی و در پنج گام انجام شده است. یافتههای پژوهش نشان داد که ادراک دانشجویان تحصیلات تکمیلی از مشکلات دانشجویان در فرایند اجرای پایان نامهها و رسالههایشان به 7 مضمون کلی شامل مشکلات دانشجو یا عوامل فردی (9 زیرمضمون)، مشکلات اساتید (10 زیر مضمون)، مشکلات کلان جامعه (8 زیرمضمون)، مشکلات بروکراتیک (8 زیر مضمون)، مشکل در انتخاب موضوع (2 زیرمضمون)، مشکلات مادی (3 زیرمضمون) و مشکلات اجرا (2 زیرمضمون) را شامل میشود.
تحلیل ساختار عاملی مقیاس توان پاسخگویی به محیط در مدارس دولتی شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
214 - 198
حوزههای تخصصی:
هدف کلی از انجام این پژوهش، تحلیل ساختار عاملی مقیاس توان پاسخگویی به محیط در مدارس دولتی شیرازبود. ابزار پژوهش مقیاس توان پاسخگویی به محیط ترک زاده و نکومند (2015) و مشتمل بر 19 گویه با طیف لیکرت است و شامل سه زیرمقیاس مفهومی، ساختاری و عملکردی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان مدارس ابتدایی و متوسطه دولتی شیراز بود که با روش نمونه گیری تصادفی- طبقه ای (برحسب دوره تحصیلی) و براساس فرمول کوکران تعداد 369 نفر انتخاب گردیدند. به منظور سنجش روایی پرسشنامه از دو روش تحلیل گویه و تحلیل عامل تاییدی مرتبه اول و دوم و جهت سنجش پایایی آن نیز از روش آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج تحلیل گویه حاکی از همبستگی معنادار هر یک از گویه ها با زیر مقیاس بعد مربوطه بود. نتیجه تحلیل عامل تاییدی مرتبه اول و دوم نیز نشان داد که هر یک از گویه ها از روایی بالایی برای تبیین بعد مربوطه و برای تبیین توان پاسخگویی به محیط برخوردار می باشند. همچنین براساس مقادیر آلفای کرونباخ، پایایی مقیاس و زیرمقیاس های مربوطه، مطلوب ارزیابی شده است. براین اساس از این مقیاس می توان برای سنجش توان پاسخگویی مدارس به محیط بهره گرفت. واژگان کلیدی: تحلیل ساختار عاملی، مقیاس، توان پاسخگویی به محیط، مدارس دولتی
مدارس کارآمد از دیدگاه روسای سازمانهای آموزش و پرورش
حوزههای تخصصی:
تأثیر آموزش مدیریت زمان بر مؤلفه استعداد درخودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر آموزش مدیریت زمان برخودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان بود. روش پژوهش آزمایشی، از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه هفتم در ناحیه 4 استان قم بالغ بر 2457 نفرکه در سال تحصیلی 98-1397 مشغول به تحصیل بودند. پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی جینکنز- مورگان (1999) به عنوان پیش آزمون در هر دو گروه (آزمایش و کنترل) اجرا شد سپس گروه آزمایش در طی 10 جلسه 45 دقیقه ای تحت آموزش مهارت های مدیریت زمان قرار گرفتند. پس از اتمام جلسات، دوباره پرسشنامه مذکور در دو گروه موردسنجش قرار گرفت. مورگان و جینکنز ضریب پایایی پرسشنامه را 82/0 و ضریب پایایی هر یک از خرده مقیاس های استعداد، کوشش و بافت را به ترتیب 78/0، 66/0 و 70/0 گزارش کرده اند. تجزیه وتحلیل داده ها مبتنی بر آزمون کولموگروف-اسمرینوف و تحلیل کوواریانس آمیخته بین-درون آزمودنی ها نشان داد که آموزش مدیریت زمان به طور معناداری بر هر سه مؤلفه خودکارآمدی تحصیلی استعداد، کوشش و بافت خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان تأثیر دارد. استعداد خودکارآمدی در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل به طور معنادار افزایش یافته زیرا p معادل 0.059 محاسبه شد. در صورتی که مهارت مدیریت زمان در مدارس با تأکید بیشتری آموزش داده شود باعث نهادینه شدن و به کارگیری هر چه بیشتر مدیریت زمان توسط دانش آموزان می شود.
رابطه سرمایه روانشناختی با کیفیت زندگی کاری ونقش میانجی گری رضایت شغلی در کارکنان آموزش و پرورش جیرفت
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه سرمایه روانشناختی با کیفیت زندگی کاری و نقش میانجیگری رضایت شغلی در کارکنان آموزش وپرورش جیرفت بود.روش پژوهش کار بردی وبه روش توصیفی و ازنوع همبستگی است . جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه کارکنان آموزش و پرورش جیرفت به تعداد 2290 نفر بود که 330 نفر به عنوان نمونه با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه سرمایه روانشناختی لوتانز (2007)، پرسشنامه کیفیت زندگی کاری والتون(1973) و پرسشنامه توصیف کننده شغل (JDI) استفاده شد. در این پژوهش برای بررسی روایی پرسشنامه از روایی صوری استفاده شده است. که مورد تایید اساتید گروه واقع شد.پایایی برای پرسشنامه سرمایه روانشناختی 79/0، پرسشنامه کیفیت زندگی کاری82/0 و برای پرسشنامه رضایت شغلی 80/0 تأیید شد.و برای تجزیه تحلیل داده ها ازمعادلات ساختاری با نرم افزارهای SPSS ویراست 23 و AMOS ویراست 22 استفاده شده است. نتایج نشان دهنده ی حاصل از تحلیل مدلسازی ساختاری بیان داشت بین سرمایه روانشناختی با کیفیت زندگی کاری بادر نظر گرفتن نقش میانجی گری رضایت شغلی کارکنان اموزش وپرورش شهر جیرفت رابطه معناداروجود دارد.
ارائه مدلی برای تبیین رفتار شهروندی سازمانی براساس رضایت شغلی و عدالت سازمانی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارسنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه مدلی برای تبیین رفتار شهروندی سازمانی براساس رضایت شغلی و عدالت سازمانی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارسنجان، بود. بدین منظور، از بین کلیه پرسنل دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارسنجان اعم از کارکنان رسمی و اعضای هیات علمی، با استفاده از فرمول کوکران 125 نفر (96 نفر مرد و 29 نفر زن)، به شیوه ی نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده به روش سیستماتیک، انتخاب شدند و با استفاده از پرسشنامه های عدالت سازمانی نیهوف و مورمن، سنجش رفتار سازمانی پودساکف و شاخص توصیف شغل (JDI)، مورد آزمون و داده های به دست آمده با استفاده از روش تحلیل مسیر، مورد ارزیابی آماری قرار گرفتند. یافته ها نشان داد ابعاد عدالت توزیعی، تعاملی و رویه ای قادر به پیش بینی رفتار شهروندی سازمانی می باشند. رضایت شغلی نیز قادر به پیش بینی رفتار شهروندی سازمانی می باشد. همچنین ترکیبی خطی از ابعاد عدالت سازمانی و رضایت شغلی، رفتار شهروندی سازمانی را پیش بینی می نمایند. یافته ها همچنین نقش واسطه گری رضایت شغلی را در رابطه بین ابعاد عدالت سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی مورد تأیید قرار داد. با توجه به یافته های به دست آمده نتیجه گرفته می شود که مدیران سازمان مورد مطالعه و همچنین سازمان های دیگر نسبت به اعمال رفتارهای عادلانه در مورد کارکنان اهتمام بیشتری ورزند که این هم موجب رضایت شغلی کارکنان و هم موجب افزایش عملکرد سازمان خواهد شد و در نتیجه رضایت افرادی که گیرنده خدمت از سازمان هستند را در پی خواهد داشت.