مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
سوادآموزی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نیازهای مطالعاتی نوسوادان شهری و روستایی استان اصفهان بود. بدین منظور نیازهای نوسوادان در زمینه های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، بهداشتی، شخصی، هنری، دینی و شغلی بررسی شده است. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی بود و از تکنیک دلفی جهت جمع آوری اطلاعات استفاده شد. جامعه آماری شامل کلیه نوسوادان شهری و روستایی استان اصفهان در سال تحصیلی 83-1382 بود که با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای تعداد 456 نفر از آنان به عنوان نمونه آماری تحقیق انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بررسی نیازهای مطالعاتی نوسوادان بود که با استفاده از تکنیک دلفی تدوین شد و شامل 120 سوال بسته پاسخ بر اساس طیف پنج درجه ای لیکرت بود و ضریب پایایی آن در یک مطالعه مقدماتی 0.85 برآورد گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (t تک متغیره، t با دو گروه مستقل؛ تحلیل واریانس تک متغیری، توکی و آزمون t2 هتلینگ) استفاده شد. یافته ها نشان داد که t مشاهده شده از مقدار بحرانی جدول در سطح خطای 0.01 (1.64) در خصوص نیازهای مطالعاتی نوسوادان در زمینه های اجتماعی، بهداشتی و دینی به ترتیب با مقدار آزمون 3.43، 16.9، 7.21، 16.68 با احتمال 0.99 بیش از سطح متوسط بوده است. اما t مشاهده شده از مقدار بحرانی جدول در سطح خطای 0.05 در خصوص نیازهای فرهنگی، اقتصادی، هنری و شغلی کوچک تر است. بررسی نظرات نوسوادان بر اساس عوامل دموگرافیک در چند مورد تفاوت معناداری را نشان داد. بین نظرات نوسوادان مرد و زن در خصوص انواع نیازها تفاوت معناداری وجود دارد. نوسوادان مرد مطالب دینی را با میانگین 3.66 و مطالب اجتماعی و بهداشتی را به ترتیب با میانگین 3.27 و 3.11 و نوسوادان زن نیازهای بهداشتی و دینی را با میانگین های 3.53 و 3.49 مورد تاکید قرار داده اند. مقایسه میانگین نمره نیازها بر اساس گروه های سنی در خصوص نیازهای بهداشتی و هنری در سطح p?0.05 و در خصوص نیازهای شخصی و دینی در سطح p?0.01 معنادار بوده است. بررسی نیازهای نوسوادان مجرد و متاهل در خصوص نیاز دینی در سطح p?0.05 معنادار است. همچنین نمره نیاز نوسوادان بر اساس دوره های تحصیلی در خصوص نیاز شخصی در سطح p?0.05 و در خصوص نیاز هنری و بهداشتی در سطح p?0.01 معنادار بوده است. مقایسه میانگین نمره انواع نیازها نشان داد که بیش ترین نیاز مطالعاتی در زمینه های دینی و بهداشتی به ترتیب با میانگین های 3.53 و 3.45 است و کم ترین نیاز مربوط به موضوعات فرهنگی و هنری با میانگین های 2.53 و 2.47 است.
ارزشیابی توسعه سوادآموزی در کشورهای مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق توصیفی حاضر، ارزشیابی توسعه سوادآموزی در 57 کشور مسلمان بوده که داد ه های لازم از طریق بررسی اسناد و مدارک مرتبط گردآوری و با استفاده از روش ثانویه داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج حاکی از آن است که 78 درصد از مردان، 64 درصد از زنان و درمجموع 71 درصد از شهروندان کشورهای مسلمان باسواد و 267 میلیون نفر از شهروندان کشورهای مسلمان بی سواد می باشند که این امر حاکی از آن است که توسعه سوادآموزی مردان کشورهای مسلمان در وضعیت متوسط، توسعه سوادآموزی زنان کشورهای مسلمان نسبتاً پایین و درمجموع، توسعه سوادآموزی در کشورهای مسلمان در وضعیت متوسط قرار دارد.
سوادآموزی و افراد دارای ناتوانی های رشدی: علل و شیوه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از نشانه های توسعه یافتگی در یک کشور، میزان سوادآموزی شهروندانی است که دارای ناتوانی هستند. فرایندهای شناختی خواندن و نوشتن بدون توجه به توانایی ها یا ناتوانی های افراد، همسو با یکدیگر هستند. انگیزه، توقعات و آگاهی ها، از ملاحظات ویژه ای هستند که در سوادآموزی و برای افراد دارای ناتوانی مطرح می باشند. سوادآموزی همه انواع ارتباطات را در بر می گیرد؛ خواه ارتباطاتی که از طریق خواندن، نوشتن، رسانه های دیداری، صحبت کردن و گوش دادن صورت می گیرد، خواه ارتباطات دیگری که از طریق زبان اشاره برقرار می شود. کودکان برای یادگیری مهارت خواندن باید کلمات را به طور مستقل و بدون استفاده نظام مند از راهبرد های آواشناسی و رمزگشایی تشخیص دهند. بدین منظور از روش های زیر استفاده می شود: کاربرد تصویر در آموزش تشخیص کلمه، جفت کردن کلمات با زبان اشاره، رایانه و چند رسانه ای ها، خواندن کلمات با مداخلات کل خوانی و دسته بندی کلمات. برای آموزش مهارت نوشتن از روش «ترکیب کردن جملات» و یک برنامه پردازشگر گویا استفاده می شود
تحلیل محتوای نشریه پیک سعادت نسوان؛بایسته هایی برای زنان در آستانه دوره پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نادیده گیری زنان در کشاکش تحولات سیاسی و اجتماعی در مطالعات تاریخی موجب شده تا غالباً نگارش زیست جهان آنان به قلم مردان امری بدیهی به نظر برسد. بنابراین، مطالعه وضعیت زنان در خلال روایت های تاریخی زن نگار از اهمیت بالایی برخوردار است. پژوهش حاضر ضمن مطالعه پیک سعادت نسوان (1307-1306) به این سؤال ها می پردازد که گزارش این نشریه از زنان زمانه خود چیست و به وضعیت کدام دسته از زنان می پردازد؟ محتوای غالب مطالب انتشاریافته شامل چه موضوعاتی بوده و برای کدام مخاطب نوشته شده است؟ نتایج کاربرد روش تحلیل محتوا در این بررسی نشان می دهد نشریه به بیان وضعیت گروه های مختلف زنان توجه داشته، ضمن مذمت بی سوادی و جهل، تحصیل در مدارس و کسب سواد و آموزش جدید را جهت تربیت فرزندان و مدیریت بهتر امور خانه برای زنان ضروری می دانسته است. نشریه، با مخاطب قرار دادن عموم جامعه، اهمیت جایگاه زنان را برشمرده و ضمن ترویج مؤلفه های مدرنیته از جمله برابرگرایی، علم گرایی و پیشرفت باوری، زنان را کارگزار تغییر اجتماعی در مسیر نیل به تجدد می داند. به زعم این نشریه، زنان باسواد و تحصیل کرده می توانند با تربیت فرزندانی وطن دوست، دخترانی هنرور و پسرانی بالیاقت، سعادت آتی ایران را رقم زنند.
مطالعه ای در ارتباط با نگرش مردم درباره ی مشارکت های مردمی در پیاده سازی و گسترش سوادآموزی بزرگ سالان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بی سوادی و کم سوادی یکی از مشکلات جوامع رو به رشد ازجمله ایران است. اگرچه در شهرهای بزرگ و مراکز استان ها دسترسی به تحصیلات دانشگاهی کم وبیش فراگیر شده است ولی در لایه های دیگر مردمی، هنوز بی سوادی و کم سوادی مشکل آفرین است. انگیزه ی پژوهش حاضر بررسی و مقایسه ی دیدگاه های مردمی در ارتباط با مشارکت در سوادآموزی است. طرح پژوهش به روش توصیفی است که در آن دو گروه آزمودنی از میان شهروندان عادی و نخبه شهر شیراز گزینش شدند و به پرسش نامه محقق ساخته ای که شامل 21 ماده بود پاسخ دادند. نتایج نشان داد که آزمودنی های هر دو گروه در ضرورت مشارکت در امر سوادآموزی بیش تر بی نظر بودند یعنی به طور سامانمند حتی روی این موضوع اندیشه نکرده بودند. همچنین یافته ها نشان داد، زنان نسبت به مردان و گروه نخبه نسبت به گروه عادی به طور معناداری مشارکت در سوادآموزی را ضروری تر می بینند. این پژوهش به طور کلی نشان داد افراد با به کارگیری افکار ناکارآمدی مانند این که "جامعه برای انجام کارهای سخت نیاز به افراد بی سواد دارد." عدم مشارکت خود را توجیه می کردند. به نظر می رسد این افکار ناکارآمد متأثر از وجود دانش آموختگان دانشگاهی بیکار در سطح جامعه باشد.
چالش ها و راهکارهای جذب بزرگسالان نوسواد به کتابخانه های عمومی: مطالعه موردی شهرستان آذر شهر
منبع:
مطالعات دانش شناسی سال پنجم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۲۰
95 - 121
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی چالشها و راهکارهای جذب بزرگسالان نوسواد به کتابخانه های عمومی از دیدگاه کتابداران است. این پژوهش کیفی از نوع مطالعه موردی اکتشافی است . جامعه مورد بررسی ،کتابداران عمومی و نمونه مورد مطالعه شامل 14کتابدار شاغل در کتابخانه های عمومی شهرستان آذرشهر می باشد. داده ها به شیوه نمونه گیری هدفمند با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته گردآوری شده است. َجهت تجزیه و تحلیل داده ها از شیوه کدگذاری گلاسر و استراوس استفاده شده است. براساس یافته ها، مهمترین چالشها بر سر راه جذب نوسوادان به کتابخانه های عمومی، مواردی از قبیل: چالشهای اجتماعی، چالشهای فردی، چالشهای مادی و فیزیکی، چالشهای انتشاراتی و چالشهای سازمانی می باشند. راهکارهای ارائه شده توسط شرکت کنندگان این پژوهش، جهت رفع چالشهای فوق نیز درچهار مقوله اصلی تبلیغات فرهنگی، ایجاد تسهیلات و امکانات در کتابخانه ها برای نوسوادان، حمایت های بیشترکتابخانه از بخش نوسوادان و همکاری و هماهنگی سازمانها جهت حمایت از بخش نوسوادان کتابخانه های عمومی طبقه بندی شده اند. بکار گیری راهکارهای پیشنهاد شده در این پژهش توسط کتابخانه های عمومی می تواند باعث جذب بیشتر بزرگسالان نوسواد به کتابخانه های عمومی شود.
شاخص های جمعیت شناختی و ضرورت های برنامه سازی
منبع:
رادیو تلویزیون سال ششم بهار ۱۳۸۹ شماره ۱۱
124 - 146
حوزه های تخصصی:
مدیریت استراتژیک یکی از مهمترین شاخه های مدیریت است که در طی دو دهه اخیر توسعه روز افزون یافته است. از آنجا که تفکر استراتژیک را «اقدام در زمان حال در پرتو بصیرت روشن نسبت به آینده» تعریف کرده اند؛ بصیرت روشن نسبت به آینده، به معنای آگاهی از محیط آینده، و آگاهی از عملکرد سازمان در آینده است. از این رو برنامه ریزی محتوایی برنامه های رسانه باید برگرفته از شاخصهای مختلف محیطی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و... باشد تا علاوه بر رضایت مندی مخاطبان، هر یک از گروههای سنی نیز از برنامه های رسانه بطور مطلوب بهره مند شوند.
در این مقاله با تأکید بر شاخصهای جمعیتی به عنوان یکی از مهمترین ساز و کارهای برنامه سازی، توجه دست اندرکاران رسانه را به این مهم جلب می نماید تا از طریق آن نقشه راه و افق محتوایی برنامه ها در صدا و سیما روشن تر ترسیم گردد.
تأثیر سوادآموزی بر افزایش سرمایه اجتماعی و روان شناختی سوادآموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال هجدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۷۱
149 - 166
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر که با روش نیمه آزمایشی گروه کنترل همراه با پیش و پس آزمون انجام شد، بررسی میزان تأثیر شرکت در دوره های سوادآموزی و دریافت محتوای آموزشی مرتبط با آن بر افزایش سرمایه اجتماعی و روان شناختی سوادآموزان بود. به این منظور از جامعه آماری، یعنی تمامی زنانی که در نیمه دوم سال 1396 در سطح کشور در یکی از دوره های سوادآموزی (دوره سوادآموزی و انتقال) ثبت نام کرده و با حضور در کلاس درس، مشغول سوادآموزی بودند، به روش غیر تصادفی از نوع در دسترس، 480 نفر از سه استان سیستان و بلوچستان، آذربایجان غربی و البرز انتخاب شدند؛ به طوری که نیمی از آنان به گروه آزمایش (120 نفر دوره سوادآموزی و 120 نفر دوره انتقال) و نیمی دیگر به گروه کنترل تعلق داشتند. سپس با استفاده از دو مقیاس محقق ساخته، متغیرهای پژوهش موردسنجش قرار گرفتند. تحلیل داده های جمع آوری شده با استفاده از تحلیل کوواریانس نشان داد، شرکت در دوره های سوادآموزی به طور معنی داری بر افزایش سرمایه اجتماعی و روان شناختی سوادآموزان تأثیر دارد. به طوری که با تداوم سوادآموزی میزان تأثیر آن بر سرمایه اجتماعی 6/12 درصد (میزان اثر در دوره سوادآموزی 502/0 و دوره انتقال 628/0) و سرمایه روان شناختی 4/32 درصد (میزان اثر در دوره سوادآموزی 327/0 و در دوره انتقال 651/0) به طور معنی دار افزایش می یابد. لذا، نتیجه می گیریم: سوادآموزی بر افزایش سرمایه اجتماعی و روان شناختی سوادآموزان زن شرکت کننده در دوره های سوادآموزی به طور معنی دار تأثیر دارد و با تداوم سوادآموزی بر میزان آن افزوده می شود.
طراحی الگوی داده بنیاد به کارگیری شبکه های مجازی در تحقق آموزش کم سوادان و بی سوادان استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال نوزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۷۴
165 - 189
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه، شناسایی عملکرد شبکه های اجتماعی مجازی در آموزش بی سوادان و کم سوادان استان لرستان بوده است. این پژوهش به روش کیفی با رویکرد نظریه داده بنیاد انجام شد. جمعیت مورد مطالعه متخصصان حوزه آموزش مجازی، متخصصان و صاحب نظران حوزه نهاد رسانه، آموزش وپرورش، و سوادآموزی بودند. روش نمونه گیری نیز به صورت «نمونه گیری هدفمند و نظری» بود. ابزار گردآوری داده ها «مصاحبه عمیق» بود که بر این اساس بعد از مصاحبه با 15 نفر از متخصصان این حوزه، اشباع نظری حاصل شد. به منظور تحلیل داده ها از رویکرد «اشتروس و کوربین» استفاده شد و بر اساس آن، از سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها نشان می دهند که پدیده محوری این مطالعه «فقر دانش رسانه ای» است. شرایط علی حاکم بر این پدیده شامل سه مقوله «فرودستی مجازی، باورها و تفکرات سنتی، و جامعه ناپذیری مجازی» است. بسترهای حاکم نیز «موانع قانونی در آموزش توسعه مجازی، فقر دانش تخصصی، و فهم واپس گرا از آموزش مجازی» هستند. شرایط مداخله گر بر پدیده محوری نیز سه مقوله بدین شرح اند: «انطباق ناپذیری مجازی، نگاه هزینه-فایده محور، و ضعف انگیزه های یادگیری». راهبردهایِ رفع فقر دانش رسانه ای عبارت اند از: توجه به «آموزش نیازمحور، انسجام بخشی به آموزش مجازی و ارزیابی عملکرد دائمی» که بر اثر آن، شاهد پیامدهایی نظیر «حس اثربخشی سواد مجازی، خلق محتوای کاربردی، توانمندسازی آموزشی و نوین سازی سازمانی» خواهیم بود. نتایج نشان می دهند، فقر سیاست گذاری در حوزه آموزش مجازی، و خلأ قانونی در سوادآموزی، بسترها و سازوکارها، دشواری غلبه بر فقر دانش رسانه ای را مضاعف کرده است. این امر در کنار حس فرودستی مجازی، باورها و تفکرات سنتی، جامعه (نا)پذیری سوادآموزان مجازی، به انطباق ناپذیری و رغبت کم مخاطبان (بی سوادان و کم سوادان) نسبت به فضا و به تبع آن آموزش مجازی منجر شده است.
بررسی تاثیر سوادآموزی برکاهش آسیب های اجتماعی و توسعه اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رعایت هنجارهای اجتماعی یکی از مهم ترین اصول زندگی است و نخستین شرط لازم برای پیشرفت و رسیدن به توسعه پایدار برای جامعه متمدن محسوب می شود. هدف از مقاله حاضر بررسی تاثیر سوادآموزی برکاهش آسیب های اجتماعی و توسعه اقتصادی است. روش پژوهش از نوع کیفی و با رویکرد توصیفی- تفسیری است که مشارکت کنندگان به صورت هدفمند انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه عمیق با 12 نفر از آموزش دهندگان شهر شیراز جمع آوری شده است. مصاحبه ها ثبت و ضبط و یادداشت برداری شد و با روش پنج مرحله ای توصیف، تفسیر و تجزیه و تحلیل گردید. برای اعتبار سنجی از روش کنترل اعضا استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که سواد آموزی باعث تقویت مهارت های ده گانه زندگی و تقویت راهکارهای مقابله ای در افراد می گردد. این مهارت ها توانایی اجتماعی و روحی افراد را افزایش می دهند و موجب می شوند تا فرد بتواند به نحوی بهتر و موثرتر با مشکلات و دشواری های زندگی مواجه شود. هم چنین قدرت سازگاری افراد را بالا می برد و باعث می شود شخص بتواند مسوولیت های اجتماعی و شخصی زندگی را بهتر بپذیرد، توانمندی هایش را بروز دهد و از آسیب های ناشی از ناتوانی در حل مشکلات در امان بماند. بنابراین سوادآموزی بر کاهش آسیب های اجتماعی موثر بوده و باعث بهبود وضعیت اقتصادی فرد و کاهش هزینه ها و توسعه اقتصادی جامعه می گردد.
بررسی میزان انطباق محتوای آموزشی دوره انتقال با نیاز سوادآموزان استان فارس
منبع:
آموزش پژوهی دوره چهارم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۱۵)
11 - 30
حوزه های تخصصی:
آموزش مداوم برای همه کشورها نه یک ضرورت سیاسی بلکه یک نیاز واقعی است به طوری که بی سوادی را یک مانع عمده در جهت کاهش و از بین بردن فقر می دانند.این پژوهش با هدف بررسی میزان انطباق محتوای آموزشی دوره انتقال، با نیاز سوادآموزان استان فارس انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل سه گروه، کارشناسان سوادآموزی، آموزش یاران و مخاطبان دوره ی انتقال در استان فارس بود. روش نمونه گیری روش طبقه ای نسبی بود و در مجموع تعداد 261 پرسشنامه گردآوری شد. به منظور جمع آوری داده ها از سه پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. روایی پرسشنامه ها با استفاده از روش تحلیل گویه و پایایی آنها از طریق آلفای کرونباخ سنجیده شد که هر سه پرسشنامه از روایی و پایایی مطلوبی برخوردار بودند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t تک نمونه ای در دو سطح قابل قبول و مطلوب استفاده گردید و نتایج نشان داد از نظر سه گروه مورد پژوهش، میانگین تمامی دروس از سطح قابل قبول بالاتر است. در مقایسه با سطح مطلوب، دروس قرآن و فرهنگ اسلامی از بالاترین میانگین برخوردارند و دروس ریاضی، ادبیات فارسی، علوم تجربی و علوم اجتماعی میانگین کمتری دارند و محتوای آموزشی این دروس در سطح مطلوب نمی باشد.
تأسیس سازمان زنان بوشهر؛ مطالعه پژوهی: فعالیت های اجتماعی فرهنگی مراکز رفاه خانواده (1345تا1357ش/1966تا1978م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سازمان زنان ایران در سال 1345ش/1966م تشکیل شد. هدف نهایی و رسالت این سازمان، افزایش دادن آگاهی های فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی زنان ایران بود. این سازمان حدود چهارصد شعبه در سراسر ایران داشت. شعبه بوشهر سازمان زنان نیز در ماه های آخر سال 1345ش/1966م تشکیل شد.بیشترین تأکید سازمان زنان بر افزایش آموزش و تحصیلات زنان و دختران و فراهم کردن تسهیلاتی برای ورود آنها به بازار کار بود. سازمان زنان بوشهر نیز بیشترین تمرکز خود را بر تشکیل انواع کلاس های هنری، برگزاری کلاس های سوادآموزی و آشناکردن زنان با فنون مختلف کاریابی و اشتغال گذاشت.مسئله پژوهش حاضر بررسی و تبیین روند تأسیس سازمان زنان بوشهر و خدمات و فعالیت های اجتماعی و فرهنگی این سازمان است. پرسش پژوهش آن است که سازمان زنان بوشهر در مراکزرفاه خانواده و در راستای خودآگاهی و ارتقای جایگاه زنان این منطقه چه خدماتی ارائه کرده است. این پژوهش به روش تحلیل محتوا و با تکیه بر منابع اصلی، اسناد آرشیوی، مطالعات میدانی و تاریخ شفاهی انجام شده است.یافته های پژوهش نشان می دهد سازمان زنان بوشهر در حوزه رفاه اجتماعی با تمرکز بر گسترش سوادآموزی و برپایی کلاسهای آموزش حرفه ای، به ویژه در زمینه کسب وکار، و نیز ارائه مشاوره های خانوادگی و حقوقی، برای رشد آگاهی و گسترش اشتغال و ارتقای نقش و جایگاه زنان در امور مختلف اجتماعی و فرهنگی، بستر مناسبی فراهم آورد.
بررسی گذراییِ کتاب «خواندن و نوشتن دوره مقدماتی نهضت سوادآموزی» از منظر فرانقش اندیشگانی
حوزه های تخصصی:
توجه به ویژگی «گذراییِ» افعال، نقش مهمی در حوزه محتوا و به طور خاص درک مطالب کتب آموزشی، بویژه آموزش زبان دارد؛ یعنی در سطح پایه درک مطلب خواندن کتب آموزشی و سوادآموزی، بندهای با گذراییِ بسیار بالا و به تدریج در سطوح بعدی، گذراییِ با مقیاس های بعدی باید لحاظ شود. هدف این پژوهش، توصیف و تحلیل موردیِ کتاب «خواندن و نوشتن فارسی دوره مقدماتی نهضت سوادآموزی» با استفاده از نظریه یادگیری زبان بنیادِ هالیدی (1993) در زمینه کاربرد ساخت های با میزان گذراییِ بالا و بنیادی در گفتار کودکان و همچنین دیدگاه هالیدی و متیسن (2004) درباره «گذرایی» از طریق بررسی فرآیندهای فعلی، از دیدگاه فرانقش اندیشگانی است. بر این اساس می توان با بررسی گذراییِ افعال موجود و تعیین بسامد وقوع آنها در کتاب مورد بحث، به میزان گذراییِ کتاب پایه سوادآموزی دست یافت. نتایج نشان می دهد که میزان گذراییِ بندها در این کتاب حدود 47% پایین است و اغلب بندها دارای فعل های ذهنی و رابطه ای هستند و در مرحله بعد، فعل های مادی قرار می گیرند؛ در حالی که در سطح پایه سوادآموزی، متن باید گذراییِ بالایی داشته باشد.
بهبود مهارت های سوادآموزی اولیه در کودکان پیش دبستانی در معرض خطر: اثربخشی داستان خوانی مشارکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هجدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۹
225 - 262
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با هدف بررسی اثربخشی رویکرد داستان خوانی مشارکتی بر بهبود مهارت های سوادآموزی در کودکان پیش دبستانی در معرض خطر انجام شد. طرح پژوهش، شبه آزمایشی با طرح دو گروهی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. از بین کودکان دو مرکز پیش دبستانی، طی غربالگری چند مرحله ای به ترتیب شناسایی معلم، اجرای خرده آزمون تقلید جمله و آزمون رشد زبان، 30 نفر از کودکانی که نمره رشد زبان آنها یک تا دو انحراف معیار زیر میانگین (70-85) بود، انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه جایگزین شدند. مداخله برای گروه آزمایشی در 4 گروه کوچک، در برگیرنده 30 جلسه 45 دقیقه ای و سه جلسه در هفته بود. ابزار جمع آوری داده ها آزمون آمادگی خواندن با قابلیت اعتماد بازآزمایی 87/0 و آلفای کرونباخ 85/0 و آزمون آگاهی واج شناختی با قابلیت اعتماد بازآزمایی 90/0 و آلفای کرونباخ 98/0 بود. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیره با اندازه گیری های مکرر نشان داد در گروه آزمایشی مهارت های آمادگی خواندن و آگاهی واج شناختی نسبت به گروه گواه در پس آزمون و پیگیری افزایش معنادار داشته است. همچنین در خرده آزمون سرعت نامیدن تغییر معناداری مشاهده نشد.
طراحی و اعتباربخشی الگوی برنامه درسی سوادآموزی
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش طراحی و اعتباربخشی الگوی برنامه درسی سوادآموزی است. پژوهش بر اساس هدف کاربردی و به رویکرد کیفی است که برای طراحی برنامه درسی از سنتز پژوهی و برای اعتباربخشی از تکنیک دلفی استفاده شد. جامعه پژوهش در بخش سنتز پژوهی شامل اسناد و در بخش تکنیک دلفی از افراد تشکیل شده است. اسناد شامل گزارش های یونسکو، رساله ها، پایان نامه ها، مقالات، کتاب ها، طرح های پژوهشی معتبر و جدید راجع به سوادآموزی در ایران و جهان و افراد شامل متخصصان برنامه درسی دوره سوادآموزی هستند. برای انتخاب نمونه در بخش سنتز پژوهی تأکید بر نمونه های جدید و معتبر هست در بخش اعتباربخشی 5 نفر از متخصصان برنامه درسی سوادآموزی به روش هدفمند مبتنی بر معیار انتخاب شده اند. قسمت سنتز پژوهی از برگه یادداشت ،فیش برداری و در بخش اعتباربخشی از مصاحبه نیمه ساختاریافته به عنوان ابزار پژوهش استفاده شده است.در پایان برنامه درسی سوادآموزی مبتنی بر الگوی تایلر شامل اهداف،محتوا،روش های یاددهی –یادگیری،ارزشیابی و مربی طراحی و به وسیله متخصصان برنامه درسی سوادآموزی اصلاح و تأیید گردید.
مهارت آموزی و میزان اثرگذاری آن در زندگی فردی و اجتماعی سوادآموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهارت آموزی دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۵)
۲۲۸-۲۰۵
هدف پژوهش مهارت آموزی و میزان اثرگذاری آن در زندگی فردی و اجتماعی سوادآموزان بود. این پژوهش با رویکرد آمیخته اکتشافی انجام شد. جامعه آماری بخش کیفی، مدیران و آموزش دهندگان نهضت سوادآموزی استان سمنان در سال 1401 بودند که 10 نفر طبق اصل اشباع نظری با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جامعه آماری بخش کمی، آموزش دهندگان نهضت سوادآموزی استان سمنان در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که 80 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسش نامه محقق ساخته مبتنی بر داده های بخش کیفی بود. میزان پایایی در بخش کیفی با روش هولستی 86/0 محاسبه شد که حاکی از پایایی مطلوب بود و روایی با استفاده از معیار کیفیت (مؤثق بودن) سنجیده و مورد تأیید قرار گرفت. نتیجه تحلیل داده ها منجر به شناسایی 220 مضمون پایه (مؤلفه)، 41 مضمون سازمان دهنده فرعی در زمینه مهارت آموزی سوادآموزان گردید که در قالب 3 مضمون فراگیر (مهارت های زندگی، مهارت های حقوق شهروندی، مهارت های عملی) و 8 مضمون سازمان دهنده اصلی سازمان دهی شامل مهارت های فردی، مهارت اقتصادی، مهارت اجتماعی فرهنگی، مهارت زیست محیطی، مهارت حقوق اجتماعی، مهارت حقوق سیاسی، مهارت حقوق مدنی، مهارت حقوق و مهارت های عملی سازمان دهی شدند. نتایج بخش کمی نشان داد که آموزش مهارت های معنوی، مهارت اقتصادی در خانواده، همدلی، کاهش آلودگی، مهارت آموزشی و بهداشتی، مهارت شرکت در تجمعات، مهارت حقوق مربوط به مساوات، مهارت حداقل حقوق فرهنگی پایه و مهارت کاربردی در منزل بیشترین تأثیر را بر زندگی فردی و اجتماعی سوادآموزان دارد.
مطالعه علل و زمینه های عدم استقبال بی سوادان از شرکت در کلاس های نهضت سواد آموزی در استان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
71 - 86
حوزه های تخصصی:
سواد آموزی خصوصاً سواد آموزی بزرگسالان یکی از مسائل عمده اجتماعی است که نیازمند توجه جدی نهادها و سازمانهای مختلف اعم از دولتی و غیر دولتی است.عدم مراجعه و استقبال افراد کم سواد و بی سواد از کلاسهایی که به همت نهضت سواد آموزی برگزار می شود،در زمره مسائل عمده و اساسی ای است که مقاله حاضر در صدد تبیین چرایی عدم مراجعه و استقبال بی سوادان از آن می باشد. روش تحقیق به کار رفته در این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر شیوه جمع آوری و دریافت اطلاعات در حوزه مطالعات میدانی و همچنین از نظر ماهیت، کمی می باشد.این مطالعه که در بازه زمانی حدود دوسال و با همکاری تعداد زیادی از همکاران اصلی تحقیق و نیز مسولان، پرسشگران و مصاحبه شوندگان،درگستره استان کردستان انجام شده است، درصدد تبیین عوامل فرهنگی – اجتماعی، خانوادگی، اقتصادی،زمینه ای و روان شناختی مؤثر بر عدم استقبال بی سوادان از کلاسهای نهضت سواد آموزی بوده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که آموزش های امروزی ما تداعی کننده و طوطی وار است و جایی برای تفکر و چالش یادگیرنده باقی نگذاشته است.در حالی که مدل امروزی آموزش نظریه پردازان گشتالتی هستند که تفکر خلاق و بارآور را مورد توجه قرار داده اند و بر اساس اصولی مانند تقارن، ترمیم و گشتالت ناقص به دنبال درگیری شناختی یادگیرنده در کلاس هستند. در میان عوامل مورد بررسی سه عامل؛انگیزشی،خانوادگی و اقتصادی بیشترین ناثیر را در عدم استقبال بی سوادن از کلاس های نهضت سواد آموزی داشته است.
راهکارهای نگهداشت سوادآموزان در فرایند سوادآموزی: یک مطالعه اکتشافی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۹
55 - 74
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی راهکارهای نگهداشت سوادآموزان در فرایند سوادآموزی انجام شد. در این پژوهش از رویکرد ترکیبی استفاده شد، به این صورت که ابتدا با استفاده از رویکرد کیفی و مصاحبه های جمعی و فردی داده های کیفی جمع آوری شدند. سپس گام های کمّی پژوهش با استفاده از روش توصیفی و تحلیل عامل اکتشافی انجام شد. مشارکت کنندگان در مصاحبه جمعی، کارشناسان سوادآموزی اداره کل استان همدان بودند و در مصاحبه های فردی 18 نفر از افراد موفق سوادآموزی و 5 نفر از افراد ترک تحصیل کننده مشارکت داشتند. در بخش کمی، ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه محقق ساخته مربوط به راهکارهای جذب و نگهداشت سوادآموزان بود و جامعه آماری پرسش نامه حاضر 230 نفر از کارشناسان و آموزش دهندگان سوادآموزی بودند که به صورت کل شماری انتخاب شدند. داده های کیفی با استفاده از روش تحلیل مضمون و داده های کمی نیز با استفاده از روش آمار توصیفی، آزمون T تک نمونه ای و تحلیل عامل اکتشافی تجزیه و تحلیل شدند. مطابق یافته های به دست آمده، با تلفیق نتایج مراحل کمی و کیفی می توان در زمینه های انگیزشی، خانوادگی، فرهنگی، تغییر شیوه های شناسایی و جذب سوادآموزان، اصلاح ساختار رسمی سوادآموزی، تقویت نقش سوادآموزان، تنوع دهی به شیوه های ارائه آموزش، تقویت مواد و منابع یادگیری، و بازنگری در شیوه های جذب آموزش دهندگان، راه هایی عملیاتی برای جذب و نگهداشت سوادآموزان ارائه کرد.
عوامل پیش بینی کننده رجعت به بی سوادی درسواد آموختگان دوره سوادآموزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش بررسی عوامل پیش بینی کننده رجعت به بی سوادی در سواد آموختگان دوره ی سوادآموزی بود. روش شناسی: جامعه آماری پژوهش شامل تمامی سواد آموختگان در سطح کشور بود. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای ، نمونه ای با تعداد 486 نفر (سواد آموخته) انتخاب شده و موردمطالعه قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس پیشرفت تحصیلی محقق ساخته، پرسشنامه محقق ساخته ویژه ی نوسوادان، مقیاس انگیزش پیشرفت هرمنس (1970) و مقیاس اعتمادبه نفس روزنبرگ(1986) بودند. به منظور تحلیل داده ها از تحلیل رگرسیون با استفاده از نرم افزار spss21 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد متغیرهای موافقت خانواده با سوادآموزی، کیفیت برنامه های آموزشی، وجود افراد باسواد در خانواده، درآمد ماهیانه خانواده و انگیزش پیشرفت به صورت منفی؛ و تعداد فرزندان، مسئولیت خانه داری و باروری زنان به صورت مثبت عوامل اصلی پیش بینی کننده ی رجعت به بی سوادی در سواد آموختگان دوره سوادآموزی و معادل آن بوده اند (مجذور آر تنظیم شده = 267/0 ، 0/001P < ، 567/15 = F). نتیجه گیری: عوامل اجتماعی اقتصادی فرهنگی، بیشترین نقش را در میزان رجعت به بی سوادی نوسوادان داشته و عوامل مرتبط باکیفیت برنامه های آموزشی و انگیزش پیشرفت، پیش بینی کننده های بعدی رجعت به بی سوادی بوده اند.