مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
کار و فناوری
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر تبیین ضرورت طراحی برنامه تربیت دبیر کار و فناوری در دانشگاه فرهنگیان و در نهایت اجرای آن است که می توان از آن به عنوان برنامه درسی مغفول (پوچ) یاد کرد. این پژوهش، مطالعه موردی است که به انگاره تحقیقات کیفی و تفسیرگرایانه تعلق دارد. منبع داده های این پژوهش، تجربیات پژوهشگر و سایر همکاران به عنوان معلم، در دوران تحصیل در مراکز تربیت معلم و همچنین پاره ای از مطالعات کتابخانه ای می باشد. تحلیل داده هانشان می دهد که برنامه تربیت دبیر کار و فناوری در دانشگاه فرهنگیان را می توان از نوع برنامه درسی پوچِ آشکار در نظر گرفت، که حذف کنونی آن در دانشگاه فرهنگیان، نظام تعلیم و تربیت را در حوزه آموزش حرفه گرایی و مهارت آموزی در آموزش و پرورش عمومی کشور را با چالش های اساسی روبه رو می گرداند. از جمله این مشکلات و چالش ها می توان به فرایند ریزش دبیران متخصص کار و فناوری بدون جایگزینی، واگذاری آموزش و تدریس به دبیران غیرمتخصص و غیرمرتبط، جذب افراد ناکارآمد به بدنه آموزش و پرورش، تغییر رشته و دوره های تحصیلی فارغ التحصیلان اسبق مراکز تربیت معلم (دانشگاه فرهنگیان)، امکانات سخت افزاری و نرم افزاری اشاره کرد.
ارزیابی میزان توجه به «سواد فناورانه» در آموزش و پرورش عمومی (پایه های 9-1)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف تحلیل محتوای کتاب های درسی از نظر حضور عناصر سواد فناورانه و به روش تحلیل محتوا انجام شده است. جامعه آماری کلیه کتاب های دوره آموزش عمومی (پایه های 9-1) و نمونه گیری بر مبنای هدف بوده است. بر این مبنا، 24 کتاب درسی انتخاب و با استفاده از عناصر بیست گانه سواد فناوری محتوای آنها توسط دو معلم جداگانه کدگذاری و داده ها در جداول فراوانی توصیف و سپس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. براساس نتیجه این تحلیل، عناصر دانش فناوری برای درک ماهیت و اثرات فناوری در حدی بسیار ضعیف ارائه شده است. عناصر پرورش مهارت های فرایندی فناورانه در حد قابل قبول وجود داشت، اما این فرایندها در ماهیت با فعالیت هایی که ذاتاً فناورانه خوانده می شوند، مانند طراحی و رفع نقص فاصله داشت. در زمینه های فناورانه نیز فناوری اطلاعات بیش از سه چهارم عناصر محتوایی را به خود اختصاص داده و سهم زمینه های دیگر اندک بود. بنابراین در مجموع می توان پتانسیل برنامه درسی ملی جدید را برای پرورش سواد فناورانه در همه ابعاد آن ناکافی و ضعیف توصیف نمود.
ارتقاء هوش اخلاقی دانش آموزان متوسطه اول در درس کار و فنّاوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هوش اخلاقی از مهم ترین سازه های اثرگذار بر تقویت تاب آوری و بالندگی در شرایط دشوار به شمار می رود. شواهد گسترده ای از کاهش چشمگیر کیفیت اخلاق بین فردی در روابط اجتماعی دانش آموزان حکایت می کند. این پژوهش با هدف استفاده از ظرفیت شگرف روش اقدام پژوهی در ارتقای هوش اخلاقی دانش آموزان متوسطه اول، انجام شد؛ بدین منظور در قالب 3 اقدام مستقل و مرتبط، میزان تاثیر مداخلات طراحی شده و تغییرپذیری هوش اخلاقی دانش آموزان مورد بررسی قرار گرفت. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه هوش اخلاقی لنیک، کیل و جُردن (Lennick, Kiel, & Jordan, 2011)، استفاده شد. به منظور تحلیل داده های گردآوری شده در بررسی وضعیت اولیه دانش آموزان و سه اقدام بکارگرفته شده، از آزمون ویلکاکسون استفاده شد. یافته ها نشان داد که در طی سه اقدام انجام شده، مداخله های پژوهشگران، زمینه تغییر در باورهای اخلاقی دانش آموزان و در نتیجه بهبود روابط اخلاقی شان را در سطح (p<0.01) فراهم نموده است. همچنین تحلیل یادداشت های هفتگی و مشاهدات انجام شده ، نشان داد که در مولفه های مورد بررسی، هوش اخلاقی دانش آموزان ارتقاء یافته است. به طور کلی نتایج نشان داد می توان از روش اقدام پژوهی، برای تغییر و بهبود در محیط های آموزشی و به ویژه ارتقای عملکرد عاملان انسانی، استفاده کرد.
چارچوبی برای طراحی الگوی مطلوب برنامه درسی «کار و فناوری» (با تأکید بر دوره متوسطه اول)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال دهم بهار ۱۳۹۵ شماره ۴۰
33 - 60
حوزه های تخصصی:
در بیشتر کشورها، در دوره آموزش عمومی، حوزه ای از یادگیری با هدف تربیت فناورانه تعریف شده است. این حوزه در گذشته از الگوی آموزش های حرفه ای و فنی پیروی می کرد. در دهه آخر قرن بیستم این الگو تحت تأثیر تحولات اجتماعی، اقتصادی و فناورانه به سمت آموزش فناوری نوین تغییر جهت داد. با توجه به تأکید بر تربیت فناورانه در سند چشم انداز بیست ساله، سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش و برنامه درسی ملی، این پژوهش با هدف ارائه چارچوبی برای برنامه ریزی درسی در درس کار و فناوری، به تحلیل اسناد، ادبیات پژوهشی و منابع برنامه های درسی آموزش فناوری در سطح جهانی پرداخته است. نتیجه این بررسی نشان دهنده توجه به سواد فناوری برای زندگی در قرن بیست و یکم به عنوان چشم انداز است که ایجاد درک فناورانه، توانایی استفاده و ارزیابی فناوری هدف های اصلی آن محسوب می شود. برنامه درسی کار و فناوری می تواند شامل اهداف متنوعی در برنامه درسی مطابق با دیدگاه؛ دیسیپلینی، شایستگی – محور، فرایند شناختی، ارتباط شخصی بازسازگرایی باشد که در قالب «واحد» برای تدریس آماده می شود. در این چارچوب منبع محتوا از تحلیل های سیستمی به دست می آید و در بردارنده ابعاد سه گانه مفهوم جامع فناوری؛ دانش، فرایند و زمینه است. همچنین روش تدریس با طبیعت روش هایی که مهندسان و فناوران بکار می گیرند متناسب است و سنجش دانش آموزان نیز بازتابی از روش تدریس و ماهیت فناوری خواهد بود.
درک و نگرش معلمانِ سرگروه نسبت به درس «کار و فناوری» (مطالعه موردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۵
95 - 118
حوزه های تخصصی:
درک و نگرش معلمان درباره برنامه درسی و تدریس خود، بر شکل گیری باور آن ها اثر می گذارد. این باور تصور معلمان از کارآمدی خود در تدریس فناوری را شکل می دهد. این تحقیق به دنبال بررسی درک و نگرش معلمان درس کار و فناوری، با توجه به اینکه قبلاً معلمان آموزش حرفه و فن بوده اند، نسبت به ماهیت برنامه درسی جدید بود. بدین منظور در یک مطالعه کیفی، از نوع موردی، با 13 نفر از سرگروه های 11 استان کشور از طریق شبکه ارتباطی تلگرام گفتگو و مصاحبه شد و داده ها با نرم افزار MaxQDA تجزیه و تحلیل گردید. در مجموع 17 مضمون فرعی در 4 مضمون اصلی شامل؛ مأموریت درس (شناخت حرفه وفن-علایق دانش آموز-کامپیوتر-کار؛ ملال آور-شایستگی ها)، محور تجارب یادگیری (فناوری به معنی فعالیت- فناوری برای توسعه- کارهای دستی- خلاقیت و کارآفرینی- چالش و حل مسئله)، منبع محتوا (کار کارگاهی- تحلیل سیستم- هردو منبع)، عواطف و نگرش (انتظار پشتیبانی – هویت رشته تدریس-مقاومت-خودکارآمدی) به دست آمد که نشان می داد معلمان سرگروه فاقد چشم انداز روشنی نسبت به برنامه درسی جدیدند و به دلیل مواجه شدن با تغییراتی که برای آن پیش بینی لازم صورت نگرفته، در مواردی، به تغییر بدبین و نسبت به کارآمدی خود دچار تردید شده اند.
تاثیر آموزش بر مبنای الگوی یادگیری مغز محور (بارش مغزی) بر میزان یادگیری و یادداری مهارت های فن آورانه در دانش آموزان
منبع:
آموزش پژوهی دوره دوم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳ (پیاپی ۷)
9 - 24
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تأثیر آموزش درس کار و فناوری بر اساس الگوی یادگیری مغز محور بر میزان یادگیری و یادداری و مهارت های فناورانه دانش آموزان با استفاده از روش شبه آزمایشی صورت پذیرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل 294 نفر از دانش آموزان پایه هفتم شهر بیستون در سال تحصیلی 95-1394 است. حجم نمونه شامل 60 نفر می باشد که با استفاده از روش تصادفی ساده نمونه ها انتخاب شده اند. ابزار پژوهش شامل آزمون درسی مرتبط با میزان یادگیری کتاب کار و فناوری پایه هفتم در قالب 20 سؤال و همچنین پرسشنامه مهارت های فناورانه می باشد که به صورت محقق ساخته می باشد. به منظور بررسی روایی ابزار پژوهش، پژوهشگر از روش کسب اعتبار صوری استفاده نموده و به منظور سنجش پایایی نیز پیش آزمونی با 20 نمونه صورت گرفته و داده های حاصله با استفاده از روش آلفای کرونباخ تحلیل و پایایی ابزار پژوهش مناسب ارزیابی شده است. یافته های پژوهش نشان می-دهد که شیوه آموزشی مغز محور بر تمامی متغیرهای وابسته پژوهش شامل یادگیری مهارت فناوری اطلاعات و ارتباطات، مهارت های جستجو و جمع آوری داده ها، مهارت های کسب و کار و مهارت های اشتراک گذاری اطلاعات و همچنین یادداری مطالب درسی تاثیر معناداری دارد.
بررسی تأثیرآموزش درس کار و فناوری برخلاقیت دانش آموزان مقطع متوسطه اول شهرستان دورود
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال چهارم بهمن ۱۴۰۰ شماره ۴۴
194 - 185
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش درس کار و فناوری بر خلاقیت دانش آموزان مقطع متوسطه اول شهر دورود به روش توصیفی- پیمایشی به انجام رسیده است. جامعه آماری پژوهش شامل 4139 دانش آموز (دانش آموزان پسر 1939 و دانش آموزان دختر2200) می باشند که تعداد351 نفر از آنان با استفاده از فرمول کوکران، به روش کاملاً تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده های موردنیاز پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته، حاوی30 گویه بر اساس طیف لیکرت استفاده شد. پایایی پرسشنامه مورداستفاده در پژوهش با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ ، عدد (95/0 = α) به دست آمد. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزارSPSS24 تجزیه و تحلیل گردید.یافته ها نشان داد که آموزش درس کار و فناوری در سه بعد(مهارت های شناختی، خلاقانه و انگیزشی) بر خلاقیت دانش آموزان موثر است و بین آموزش این درس و هریک از مولفه های مورد مطالعه رابطه معناداری وجود دارد.با توجه به نتایح پژوهش چنین نتیجه گیری می شود که آموزش درس کار و فنآوری می تواند بر تقویت قوه خلاقه دانش اموزان تاثیر مثبت و معناداری داشته باشد.
تحلیل محتوای کتاب کار و فناوری پایه هشتم (دوره اوّل متوسطه) از منظر توجه به ویژگی های شهروند الکترونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تحلیل محتوای کتاب کار و فناوری پایه هشتم (دوره اوّل متوسطه) از منظر توجه به ویژگی های شهروند الکترونیکی انجام شد. هدف پژوهش، کاربردی و روش انجام آن توصیفی از نوع تحلیل محتوا بود. جامعه آماری، کتاب کار و فناوری پایه هشتم (دوره اوّل متوسطه) مصوب سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی (1398) بود. برای نمونه گیری از سرشماری کامل استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها، چک لیستی 10 سوالی بر اساس استاندارد مهارت و آموزشی شهروند الکترونیکی (E-Citizen) گروه برنامه ریزی درسی فناوری اطلاعات و سازمان آموزش فنی و حرفه ای کشور (1388) در سه مولفه دانش و مهارت های رایانه ای پایه، دانش و مهارت جستجوی اطلاعات، مشارکت و شهروند الکترونیکی بود. روایی چک لیست از طریق روش مثلث سازی تایید شد و پایایی آن به کمک روش کاپای کوهن برآورد شد و ضریب توافق به دست آمده که برابر با 602/0 بود، میزان توافق بین دو خبره را در حد «قابل ملاحظه» نشان داد. نتایج نشان داد که در کتاب کار و فناوری پایه هشتم (دوره اوّل متوسطه) ویژگی «دانش و مهارت های رایانه ای پایه» با رتبه میانگین 63/2 دارای بیشترین توجه و ویژگی «مشارکت و شهروند الکترونیکی» با رتبه میانگین 13/1 دارای کمترین توجه است.
کاوشی پدیدارشناسانه بر تعییین نقاط قوت و ضعف اجرای برنامه درسی کار و فناوری و راهکارهای بهبود وضعیت اجرای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۲۸ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
67 - 88
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی کیفی چالش ها و نقاط قوت برنامه درسی کار و فناوری و راهکارهای بهبود وضعیت اجرای برنامه درسی کار و فناوری بود. برای این منظور از روش پدیدارنگاری استفاده شد. روش نمونه گیری از نوع هدفمند و با فن گوله برفی برای صاحب نظران و برای معلمان هدفمند از نوع در دسترس بود که تعداد مشارکت کنندگان با توجه به اشباع داده ها 6 صاحب نظر؛ 25 معلم انتخاب شد. برای ﺟﻤﻊآوری دادهﻫﺎ از ﻣﺼﺎﺣﺒﻪﻫ ﺎی ﻧﯿﻤ ﻪساختار ﯾﺎﻓﺘﻪ استفاده شد. روش تحلیل داده ها به روش 7 مرحله ای کلایزی انجام شد. برای اعتبارسنجی داده ها از راهبردهایی همچون مثلث سازی جمع آوری داده؛ بازبینی مصاحبه شوندگان از برداشت ها و کدبندی ها و بازبینی پژوهشگران همکار و توافق بین پژوهشگر و مشارکت کنندگان در پژوهش استفاده شد. یافته ها از دیدگاه معلمان و صاحب نظران بدست آمدکه در چالش و موانع اجرای درس کار و فناوری شامل پنج مضمون "محدودیت، معلم، تناسب محتوا، نظام جامع ارزشیابی، عوامل اجتماعی" با یازده زیر مضمون "امکانات، منابع مالی، فضای فیزیکی، زمان، معلم تخصصی، مقوله مهارتی (دانش افزایی)، عدم تناسب با نیاز،عدم تعادل در محتوا، ضعف در اجرای ارزشیابی، عدم وجود زمینه فرهنگی، پایین بودن جایگاه و ارزش کار و فناوری در بین مسئولین" و در نقاط قوت دو مضمون "جنبه فنی، دانش افزایی" و پنج زیر مضمون "کار آفرینی،هدایت تحصیلی مناسب، خلاقیت، دست ورزی، مهارت عمومی" و در راهکارها دو مضمون"بهبود عناصر برنامه درسی، ایجاد انگیزه" و شش زیر مضمون"محتوا، ارزشیابی، امکانات، برنامه درسی پنهان، ایجاد راههای ارتباطی، حقوق و مزایا" بود.
ارتقاء خلاقیت دانش آموزان پایه نهم در درس کار و فنّاوری با تریز: مطالعه ای با روش اقدام پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال دهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
275 - 258
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف استفاده از ظرفیت شگرف روش اقدام پژوهی در ارتقای خلاقیت دانش آموزان پایه نهم دوره اول متوسطه، انجام شد؛ بدین منظور در قالب 3 اقدام مستقل و مرتبط، میزان تأثیر مداخلات طراحی شده و تغییرپذیری خلاقیت دانش آموزان مورد بررسی قرار گرفت. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه خلاقیت تورنس، استفاده شد. به منظور تحلیل داده های گردآوری شده در بررسی وضعیت اولیه دانش آموزان و سه اقدام بکارگرفته شده، از آزمون تی همبسته استفاده شد. در این مطالعه، چهار روش اعتباریابی در اقدام پژوهی مانند خود اعتباریابی، اعتباریابی توسط همکاران، اعتباریابی آکادمیک و اعتباریابی مردمی استفاده شد. نتایج نشان می دهد که چون سطح معناداری محاسبه شده متغیرهای خلاقیت کل و خرده مقیاس های سیالیت، انعطاف پذیری، ابتکار و بسط از آلفای 05/0 کوچک تر است در نتیجه با احتمال 95 درصد اطمینان، میزان خلاقیت کل و خرده مقیاس های سیالیت، انعطاف پذیری، ابتکار و بسط افراد آموزش دیده و آموزش ندیده تفاوت معناداری دارد. همچنین تحلیل یادداشت های هفتگی و مشاهدات انجام شده ، نشان داد که در مؤلفه های مورد بررسی، خلاقیت دانش آموزان ارتقاء یافته است. به طورکلی نتایج نشان داد می توان از روش اقدام پژوهی، برای تغییر و بهبود در محیط های آموزشی و به ویژه ارتقای عملکرد عاملان انسانی، استفاده کرد.
تاثیر آموزش برنامه درسی کار و فناوری مبتنی بر تفکر طراحی بر شایستگی هیجانی_ اجتماعی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
172 - 145
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر آموزش برنامه درسی کاروفناوری با تاکید بر رویکرد تفکر طراحی بر شایستگی های هیجانی_ اجتماعی دانش آموزان دختر انجام شد. این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول شهرستان بهارستان در سال تحصیلی 1400-1399 بودند. از میان اعضای جامعه 40 نفر به شیوه در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه مساوی آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 12 جلسه 45 دقیقه ای تحت آموزش کار و فناوری مبتنی بر تفکر طراحی قرار گرفت و گروه کنترل آموزشی ندید. داده ها با پرسشنامه شایستگی هیجانی_اجتماعی جمع آوری و با روش آزمون تحلیل واریانس چندگانه ترکیبی در نرم افزار Spss23 تحلیل شدند. یافته ها نشان دادند که میانگین نمرات شایستگی های هیجانی_اجتماعی در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل، در مرحله پس آزمون افزایش معناداری داشته است. با توجه به یافته های به دست آمده از اجرای برنامه آموزشی برنامه درسی کار و فناوری مبتنی بر تفکر طراحی و افزایش معنادار نمرات شایستگی هیجانی اجتماعی دانش آموزان در مرحله پس آزمون می توان گفت که برنامه مذکور اثربخش بوده است. به عبارت دیگر آموزش برنامه درسی کار و فناوری مبتنی بر تفکر طراحی باعث افزایش خرده مؤلفه های شایستگی هیجانی_ اجتماعی (خودآگاهی، تصمیم گیری مسئولانه، روابط بین فردی، آگاهی اجتماعی و خود مدیریتی) در دانش آموزان دختر شد (05/0p<). در نهایت با استفاده از رویکرد تفکر طراحی فرد می تواند از قابلیت های فردی و شرایط محیطی خود استفاده مؤثری کند و به خوبی می تواند این قابلیت ها و توانایی ها را توسعه دهد.