فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۱۷٬۹۴۹ مورد.
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۱)
7 - 22
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، اثربخشی درمان با اسب بر نشانگ ان کودکان طیف اوتیسم بود. روش: جامعه آماری در این پژوهش شامل کودکان درخودمانده ای می باشد که در مراکز توانبخشی شهر تبریز در سال تحصیلی -٩٨ ٩٧ بعنوان اوتیسم تشخیص داده شده بودند. بدین منظور با به کارگیری روش نیمه آزمایشی و طرح پژوهشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه، تعداد ٢٠ کودک در ٢ گروه (یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل) قرار داده شدند؛ این ٢ گروه شامل کودکانی بودند که باتوجه به پرسشنامه ی گیلیام، دارای مشکلات رفتاری تشخیص داده شده بودند؛ گروه آزمایش اول به کمک اسب آموزش داده شدند و گروه کنترل تحت هیچ آموزشی، قرار نگرفتند. در نهایت داده های پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره (MANCOVA )تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد استفاده از اسب در بهبود مهارت های ارتباطی کودکان با اختلال درخودماندگی موثر نیست. کاربرد اسب با اندازه اثر ٠/٣٧ میزان مهارت های اجتماعی کودکان با اختلال درخودماندگی را افزایش میدهد. روش استفاده از اسب با اندازه اثر ٠/٣٨ بر میزان رفتارهای کلیشه ای کودکان با اختلال درخودماندگی مؤثر است. نتیجه گیری: با توجه به این که کودکان اتیستیک اغلب تعاملات با اشیاء را بر تعاملات با افراد ترجیح داده و به حضور مخلوقات زنده غیر انسانی پاسخ مثبت نشان می دهند بنابراین تاثیرات مثبت این روش درمانی بر کودکان طیف اوتیسم قابل تبیین است.
واکاوی ابعاد سواد ارزشیابی معلمان تربیت بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
208 - 189
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش واکاوی ابعاد سواد ارزشیابی معلمان تربیت بدنی بود. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر داده ها کیفی بود. مشارکت کننده ها شامل 18 نفر از کارشناسان، اساتید دانشگاه، سرگروه های آموزشی و معلمان خبره تربیت بدنی بودند که به صورت غیرتصادفی هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. برای اعتبارسنجی به پژوهش از برخی از معیارها مانند اعتماد، اعتبار، و تاییدپذیری استفاده شد. تحلیل داده ها به روش تحلیل تم و با استفاده از نرم افزار مکس کیودا 20 انجام شد. نتایج این پژوهش نشان داد برای اینکه معلمان تربیت بدنی بتوانند زمینه تربیت بدنی کیفی را فراهم کنند، باید دارای برخی از شایستگی ها در مقوله ارزشیابی باشند که از آن به عنوان سواد ارزشیابی یاد می شود. این شایستگی ها شامل آگاهی های زمینه ای (محتوای درس تربیت بدنی، اصول حاکم بر ارزشیابی، آگاهی از اهداف و رویکردهای ارزشیابی و علوم مرتبط با ارزشیابی)، فرایندهای مهارتی (ساخت ابزار و مهارت های سنجش و آمار) و توانایی های تفسیر، تحلیل و بازخورد مؤثر است. ضروری است که معلمان در مقوله ارزشیابی به خوبی آموزش ببینند و سواد ارزشیابی را به عنوان یک فرایند مداوم که پیش شرط های برنامه درسی تربیت بدنی کیفی است را در خود ارتقا دهند. فرایندهای توانمندسازی و ارتقای سواد ارزشیابی در معلمان تربیت بدنی می تواند از مسیر آموزش های بدو و ضمن خدمت صورت پذیرد.
تحلیل و طبقه بندى تغییرات معنایى واژگان دخیل عربى در زبان فارسى
حوزههای تخصصی:
واژه های دخیل بازتاب دهنده تأثیرات متقابل بین کشورهای مختلف و فرهنگ هایی است که روابط تاریخی، فرهنگی، دینی، اقتصادی و سیاسی مشترک دارند. برای مثال، زبان های عربی و فارسی از جمله زبان هایی هستند که به دلیل تعامل فرهنگی میان آنها، واژه هایی مشترک دارند. تأثیر زبان عربی در زبان فارسی به وضوح از طریق ورود واژگان عربی به دایره لغوی فارسی مشاهده می شود، به گونه ای که زبان فارسی معنای برخی از این واژگان را تغییر داده است. این تغییرات معنایی موجب بروز تداخل معنایی برای دانشجویان عربی زبان که زبان فارسی یاد می گیرند و نیز مترجمان می شود. به همین دلیل، این مقاله به بررسی این واژگان پرداخته و تلاش کرده است فهرستی از این واژگان تهیه کرده و آنها را طبقه بندی کند، همچنین معیارهایی که زبان فارسی در برخورد با این واژگان به کار برده است، استخراج نماید. این مطالعه واژگان عربی که از منابع مختلف جمع آوری شده اند و در لغت نامه ها به عنوان واژگان عربی الاصل و دخیل در زبان فارسی شناخته شده اند، پرداخته است. نتایج مطالعه نشان می دهند که زبان فارسی برخی از معانی واژگان عربی را به همان شکل وارد دایره واژگانی خود نکرده است، بلکه آنها را با توجه به مقتضیات زبانی خود به معانی جدیدی تبدیل کرده است. به ویژه، افعال، اسم های مرکب و صفات فارسی بیشترین تغییرات معنایی و دلالتی دارند.
نقش کیفیت آموزش کارکنان در بلوغ همراستایی راهبردی فناوری اطلاعات در فدراسیون های ورزشی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی نقش کیفیت آموزش کارکنان در بلوغ همراستایی راهبردی فناوری اطلاعات در فدراسیون های ورزشی جمهوری اسلامی ایران انجام شد. بدین منظور داده ها در دو بخشی کیفی و کمی گردآوری گردید. نمونه گیری در بخش کیفی از میان صاحبنظران، مدیران ارشد فدراسیون ها و اساتید دانشگاه در رشته های مربوط به روش گلوله برفی انجام شد (12=n) و داده ها با استفاده از مصاحبه ساختاریافته گردآوری شد. برای تحلیل کیفی از روش تحلیل مضمون نرم افزار MaxQDA استفاده شد و تایید مفاهیم و مقوله های بدست آمده با استفاده از روش دلفی فازی انجام گردید. در بخش کمی، نمونه گیری از میان کارکنان فدراسیون های ورزشی و به روش تصادفی طبقه ای انجام شد (300=n) و داده ها با استفاده از پرسشنامه گردآوری شد. این پرسشنامه بر اساس شاخص های بدست آمده از مرحله کیفی تنظیم گردید و پایایی و روایی آن تایید شد. تجزیه و تحلیل داده های کمی توسط آزمون آماری همبستگی پیرسون و نرم افزار SPSS نسخه 21 انجام شد.یافته ها نشان داد 52 شاخص در 6 دسته بندی کلی شامل 1-ارتباطات، 2-شایستگی/ارزش، 3-مدیریت/ اختیار، 4-مشارکت، 5-حیطه عمل/معماری و 6-منابع انسانی/مهارت ها، بلوغ همراستایی راهبردی فناوری اطلاعات در فدراسیون های ورزشی ایران را تعیین می کند. همچنین یافته ها نشان داد که از میان 52 شاخص شناسایی شده، تعداد 15 شاخص همراستایی راهبردی با کیفیت آموزش کارکنان فدراسیون های ورزشی رابطه معناداری دارد. نتایج تحقیق حاضر تایید کرد که کیفیت آموزش می تواند بر شاخص های بلوغ همراستایی راهبردی فناوری اطلاعات در فدراسیون های ورزشی ایران اثرگذار باشد و کیفیت آموزش نیز با توسعه این شاخص ها مربوط است.
استلزامات معلمی در عصر دیجیتال: واکاوی شایستگی های ضروری تلفیق فناوری اطلاعات و ارتباطات با برنامه آموزشی در بستر آموزش مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه ریزی آموزشی دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
237 - 255
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف واکاوی شایستگی های ضروری تلفیق فناوری اطلاعات و ارتباطات با برنامه آموزشی در بستر آموزش مجازی انجام شد.روش شناسی: این مطالعه با رویکرد کیفی و مشارکت 15 نفر از خبرگان حوزه فناوری های آموزشی از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته و به روش نمونه گیری گلوله برفی انجام شد. تجزیه وتحلیل داده ها با کدگذاری دستی به شیوه تحلیل مضمون با رویکرد استقرایی و مدل آتراید-استرلینگ انجام پذیرفت. تأیید روایی با به کارگیری راهبردهایی همچون اجرای فرایند نظام مند ثبت داده ها، افزایش تعداد و تنوع در مصاحبه شوندگان، بازنگری مکرر داده ها، کنترل توسط اعضا و محققان بیرونی انجام شد؛ و سنجش پایایی از طریق پایایی بازآزمون و پایایی بین دو کدگذار به صورت دستی انجام گرفت و بعد از اتمام کدگذاری، نتایج این دو کدگذاری با یکدیگر مقایسه و از روش هولستی استفاده شد.یافته ها: نتایج تحلیل مضمون نشانگر آن بود که در مجموع از 15 مصاحبه انجام یافته، 79 کد باز یا مضمون پایه استخراج شد که بعد از حذف موارد تکراری به 37 مضمون تقلیل یافت که این 37 مضمون در قالب 11 مضمون سازمان دهنده اصلی شایستگی فردی معلم، شایستگی اجتماعی معلم، اخلاق حرفه ای معلم، تسلط بر محتوا، آشنایی با فناوری و مهارت های فنی، دانش و اصول استفاده از فناوری، انتقال اطلاعات در آموزش مجازی، استفاده از فناوری در آموزش، مدیریت کلاس در فضای دیجیتال، توجه به ویژگی های روان شناختی دانش آموزان در ارزشیابی و تلفیق فناوری با برنامه آموزشی در ارزشیابی و 4 مضمون فراگیر شایستگی های شخصی و حرفه ای معلم، شایستگی های علمی و فنی معلم، توانمندی در آموزش و تدریس و ارزشیابی و ارزیابی آموزشی می باشند.نتیجه گیری و پیشنهادها: در این راستا، می توان چنین نتیجه گرفت که برای تلفیق فناوری اطلاعات و ارتباطات با برنامه آموزشی در بستر آموزش مجازی، شایستگی های وجود دارد که معلمان با دارا بودن این شایستگی ها، می توانند به بهترین نحو در تلفیقی این فناوری های با برنامه های درسی و آموزشی موفق باشند.نوآوری و اصالت: واکاوی شایستگی های ضروری تلفیق فناوری اطلاعات و ارتباطات با برنامه آموزشی در بستر آموزش مجازی به صورت جامع مدنظر قرار گرفته است.
مطالعه ای بر تاثیر شبکه های اجتماعی و روابط عاطفی اینترنتی بر سلامت روان و کیفیت زندگی در دانش آموزان (مدل سازی معادلات ساختاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ بهار ۱۴۰۳شماره ۱
61 - 73
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تحلیل شبکه های اجتماعی به عنوان یک تکنیک کلیدی و مهم در علوم ارتباطات اجتماعی، همانند یک موضوع محبوب در زمینه تفکر و مطالعه پدیدار شده است. پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش پیش بینی کننده شبکه های اجتماعی و روابط عاطفی اینترنتی بر سلامت روان و کیفیت زندگی دانشجویان انجام شد.روش پژوهش: مطالعه مقطعی حاضر در سال 1401 بر روی 350 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی البرز که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، انجام شد. داده ها با استفاده از پنج پرسشنامه وضعیت اجتماعی-اقتصادی، شبکه های اجتماعی، روابط عاطفی اینترنتی، استرس، اضطراب، مقیاس افسردگی (DASS-21)، کیفیت زندگی و چک لیست مشخصات دموگرافیک جمع آوری شد. داده ها در نرم افزارهای SPSS-25، PLS-3 و Lisrel-8.8 تجزیه و تحلیل شدند.یافته ها: با توجه به تحلیل مسیر، امتیاز DASS-21 دارای بیشترین ارتباط علی مثبت و معنادار با روابط عاطفی اینترنتی در مسیر مستقیم (B = 0.22) و بیشترین ارتباط منفی با وضعیت اجتماعی-اقتصادی (B = - 0.09) بود. کیفیت زندگی بالاترین ارتباط علی منفی با نمره DASS-21 در مسیر مستقیم (B = - 0.26) و بالاترین ارتباط مثبت با وضعیت اجتماعی-اقتصادی در مسیر غیرمستقیم (B = 0.02) داشت. میانگین مدت زمان استفاده از شبکه های اجتماعی (B ≈ − 0.07) و روابط عاطفی اینترنتی (B≈ - 0.09) بیشترین ارتباط منفی را با کیفیت زندگی داشتند.نتیجه گیری: استفاده از اینترنت و شبکه های مجازی، روابط عاطفی اینترنتی و وضعیت نامطلوب اجتماعی-اقتصادی با نمرات بالاتر DASS-21 و کاهش کیفیت زندگی در دانش آموزان همراه بود.
سنجش دستاوردهای یادگیری دانش آموختگان رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان بر اساس هدف های برنامه درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اندازه گیری و ارزشیابی آموزشی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۵
128 - 148
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف سنجش دستاوردهای یادگیری دانش آموختگان رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان، انجام شد.
روش پژوهش: نوع پژوهش کاربردی و روش آن توصیفی-تحلیلی و پیمایشی(ترکیبی) بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموختگان سال های 1395 تا 1398 دانشگاه بوده که طبق تقسیم بندی قطب های آموزشی سازمان سنجش، به روش خوشه ای تصادفی، پنج استان سمنان، کرمان، همدان، چهارمحال و بختیاری و فارس انتخاب و از بین 5153 نفر دانش آموخته آنها، به روش تصادفی، 365 نفر انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها یک پرسشنامه بسته پاسخ محقق ساخته بود. روایی پرسشنامه توسط ده نفر صاحب نظر تأیید و پایایی آن به روش آلفای کرانباخ، 97/0محاسبه شد.
یافته ها: دستاوردهای یادگیری، در سه بعد دانشی، توانشی و نگرشی شامل مورد بررسی قرار گرفته شد. طبق نتایج پژوهش در اکثر شاخص های مورد بررسی، دستاوردهای یادگیری در حد نسبتاً مطلوب بود(5/3≥ ≥5/4 و 01/0p˂). بررسی برازش مدل های اندازه گیری، ساختاری و مدل کلی، به روش PLS، حاکی از تأیید مدل ارائه شده بود(7/0<α) 7/0<CR، 5/0<AVE، 5/0<F.L، 96/1<t-values).
نتیجه گیری: دستاوردهای یادگیری، در سه بعد دانشی، توانشی و نگرشی شامل مورد بررسی قرار گرفته شد. طبق نتایج پژوهش در اکثر شاخص های مورد بررسی، دستاوردهای یادگیری در حد نسبتاً مطلوب بود(5/3≥ ≥5/4 و 01/0p˂). بررسی برازش مدل های اندازه گیری، ساختاری و مدل کلی، به روش PLS، حاکی از تأیید مدل ارائه شده بود(7/0<α) 7/0<CR، 5/0<AVE، 5/0<F.L، 96/1<t-values).
طراحی برنامه درسی آموزش فارسی مبتنی بر رویکرد قصه گویی در دوره ابتدایی
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: هدف اصلی این پژوهش، واکاوی عناصر برنامه درسی آموزش فارسی مبتنی بر رویکرد قصه گویی در دوره ابتدایی بود. روش ها این پژوهش از نوع پژوهش های کیفی و مبتنی بر نظریه داده بنیاد بود. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه اعضای هیئت علمی و معلمان متخصص در زمینه قصه گویی و ادبیات کهن فارسی است که در دانشگاه فرهنگیان استان گلستان تدریس می کنند. شیوه انتخاب آن ها هدفمند، از نوع گلوله برفی بوده است. درمجموع با 21 نفر مصاحبه شد. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختارمند در طی سه مرحله به شیوه کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شد. یافته ها: نتایج تحقیق در قالب مدل پارادایمی و مدل مفهومی بدین صورت شکل گرفت: اهداف ، محتوای درس فارسی ، روش های یاددهی-یادگیری ، نقش معلم ، ارزشیابی ، منابع تخصصی آموزش فارسی با رویکرد قصه گویی ، فضا ، مهارت های ارتباطی ، یادگیری مفهومی فارسی و نتایج تربیتی (شکل گیری هویت دانش آموزان در فرایند قصه گویی، رشد مهارت های زبانی، فراهم آوردن تجربه یادگیری فعال و خلاق همراه با پیشرفت تحصیلی، تقویت حافظه شنیداری و دیداری، تقویت سخنوری، افزایش سطح عمومی یادگیری درس فارسی و پیشرفت تحصیلی). نتیجه گیری: در پایان یافته ها و نتایج به دست آمده مورد بررسی قرار گرفت و بر مبنای آن ها، رهنمودهایی برای عملی شدن برنامه درسی آموزش فارسی مبتنی بر رویکرد قصه گویی در دوره ابتدایی ارائه شد.
شیوع بی مدنی تحصیلی در دانشجویان: نقش سبک های مدیریت کلاس، خودمحق بینی و بلندپروازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
28 - 48
حوزههای تخصصی:
بی مدنی تحصیلی یکی از رفتارهایی منفی در کلاس های درس دانشگاه است بر روند یاددهی-یادگیری تأثیر منفی می گذارد. هدف پژوهش حاضر بررسی میزان شیوع بی مدنی تحصیلی و نقش سبک های مدیریت کلاس، خودمحق بینی و بلندپروازی در پیش بینی آن در دانشجویان بود. روش پژوهش توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری دانشجویان شامل کل دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه گیلان بود. نمونه آماری شامل 433 دانشجو بود که به روش خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس های بی مدنی تحصیلی آریاپوران و کمالی(2019)، سبک مدیریت کلاس مارتین و همکاران (1998)، خودمحق بینی تحصیلی آکاکاسو(2002) و بلندپروازی مثبت و منفی ورسترایتین (2017) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد که بیشترین رفتارهای مبتنی بر بی مدنی تحصیلی عبارت بودند از: بدون آمادگی وارد کلاس شدن (%66.51)، بی حوصلگی در کلاس (%58.66)، دیر آمدن به کلاس (%57.74)، صحبت کردن در هنگام تدریس (%53.35)، عدم توجه در کلاس (%52.19)، شکایت همراه با مخالفت در کلاس (%31.41) و قطع کلاس یا تمام کردن کلاس (%30.71). نتایج نشان داد که به ترتیب مدیریت کلاس تعاملی، خودمحق بینی تحصیلی، مدیریت کلاس مداخله گر و بلندپروازی منفی در پیش بینی بی مدنی تحصیلی دانشجویان نقش معنادار داشتند. براساس یافته ها، استفاده اساتید دانشگاه از سبک های مثبت تدریس از جمله سبک تدریس تعاملی و غیرمداخله گر می تواند در کاهش بی مدنی در دانشجویان نقش داشته باشد. همچنین برگزاری کارگاه های آموزشی در جهت بهبود خودمحق بینی تحصیلی و بلندپروازی منفی در دانشجویان به کاهش بی مدنی تحصیلی کمک خواهد کرد.
طراحی و تبیین مدل تأثیر فلات زدگی شغلی و شهرت سازمانی بر محصورشدگی شغلی مدیران مدارس ابتدایی شهرستان خوی
منبع:
انگاره های نو در تحقیقات آموزشی سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
125 - 143
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر، در راستای طراحی و تبیین مدل تأثیر فلات زدگی شغلی و شهرت سازمانی بر محصورشدگی شغلی مدیران مدارس ابتدایی انجام گردید. از نظر هدف، جزء تحقیقات کاربردی و از نظر ماهیت پژوهش از نوع توصیفی و به روش همبستگی است. حجم جامعه آماری را کلیه مدیران مدارس دوره ابتدایی شهرستان خوی در سال 1402 به تعداد 238 نفر تشکیل دادند، حجم نمونه آماری در تحقیق حاضر مساوی جامعه آماری در نظر گرفته شد. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های شهرت سازمانی فامبران و وان ریل (2003)، محصورشدگی شغلی رابینسون و همکاران(2014) و فلات زدگی باردویک(2012) استفاده گردیده شد، روایی پرسشنامه های مذکور توسط اساتید متخصص تایید و پایایی آن ها از طریق ضریب آلفای کرونباخ بالای7/0 بدست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی (معادلات ساختاری) استفاده شد. با توجه به غیرنرمال بودن توزیع داده ها از تحلیل از معادلات ساختاری و تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار pls استفاده گردید. نتایج نشانگر این بود که مدل تأثیر فلات زدگی شغلی و شهرت سازمانی بر محصورشدگی شغلی مدیران مدارس ابتدایی از برازش مطلوبی برخوردار است(044/6=t ، 509/8=t ؛01/0> p)، به علاوه، نتایج نشانگر این بود که شهرت سازمانی بر محصورشدگی شغلی مدیران مدارس ابتدایی شهرستان خوی تاثیر مثبت و معنی داری دارد(559/0=z ؛01/0> p)، به علاوه، تاثیر فلات زدگی شغلی بر محصور شدگی شغلی معکوس و معنی دار می باشد(392/0- =z ؛01/0> p).
رابطه سلامت معنوی با شفقت ورزی به خود و نشانگان پرخاشگری در دانشجویان دانشگاه پیام نور واحد عسلویه
منبع:
انگاره های نو در تحقیقات آموزشی سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
193 - 209
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: در چند دهه گذشته روانشناسان و متخصصان بهداشت روانی به اهمیت معنویت در بهداشت روانی-اجتماعی انسان توجه فزاینده ای داشته اند. لذا این پژوهش با هدف تعیین رابطه سلامت معنوی با شفقت ورزی به خود و نشانگان پرخاشگری در دانشجویان انجام شد.روش شناسی پژوهش: پژوهش توصیفی-مقطعی و از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانشجویان دانشگاه پیام نور واحد عسلویه در سال تحصیلی 1401-1400 بود، که با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 309 دانشجو انتخاب شد. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه سلامت معنوی پولوتزین و الیسون (1982)، شفقت ورزی به خود نف (2003) و پرسشنامه پرخاشگری باس و پری (1993) استفاده شد. تحلیل داده ها علاوه بر آمار توصیفی، با ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با SPSS-26 انجام شد.یافته ها: یافته ها نشان داد بین نمره کل شفقت به خود (05/0P< و 33/0=β) و ابعاد آن شامل مهربانی با خود (05/0P< و 134/0=β)، ذهن آگاهی (05/0P< و 157/0=β)، اشتراکات انسانی (05/0P< و 111/0=β)، با سلامت معنوی همبستگی مثبت و معنادار اما این رابطه بین ابعاد خودانتقادی (05/0P< و 132/0-=β)، انزوا (05/0P< و 098/0-=β) و همانندسازی افراطی (05/0P< و 124/0-=β) با سلامت معنوی در بین دانشجویان منفی و معنادار بوده است. همچنین بین نمره کل پرخاشگری (612/0-=r و 014/0>P) و ابعاد آن با سلامت معنوی نیز همبستگی معکوس و معنادار بود. تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که 28 درصد واریانس سلامت معنوی با توجه به متغیرهای پیش بین تبیین شده است.نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان بیان کرد با برنامه ریزی در راستای ارتقای سلامت معنوی دانشجویان، آسیب پذیری روان شناختی را در آنان کاهش داد.
واکاوی نقادانه فهم نو معلمان دوره ابتدایی از مفهوم «تربیت»: یک مطالعه پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر یک پژوهش کیفی باهدف واکاوی نقادانه ی فهم نومعلمان دوره ابتدایی از مفهوم تربیت است که با استفاده از روش پدیدارشناسی تفسیری انجام گرفته است. روش نمونه گیری در این پژوهش، روش نمونه گیری هدفمند با معیار اشباع نظری است. بدین منظور، داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 15نفر از نومعلمان که در سال تحصیلی 1402-1401 در مدارس ابتدایی شهرستان فِلارد از توابع استان چهارمحال وبختیاری در حال تدریس بودند، به دست آمد. پرسش های مصاحبه برپایه ی چارچوب نظری پژوهش در دو مرحله طراحی و ویرایش شدند. هم چنین داده ها با استفاده از روش هفت مرحله ای کلایزی تجزیه وتحلیل شد. یافته ها بیانگر آن است که شش انگاره یِ تربیت مؤمن پرور، تربیتِ آداب دان، تربیت شهروندمدار، تربیت آگاهانه، تربیت نوگرا و تربیت سرسِپرده به عنوان مقوله های فرعی و سرانجام مقوله ی اصلیِ آشفتگی در نظر پریشانی در عمل، نماینده ی فهم نومعلمان از مفهوم تربیت است. برپایه ی رهیافت های پژوهش، فقدان ادراک معنای تربیت واقعی ممکن است سبب شود که در فعالیت های تربیتی آن چه در واقع وسیله ای بیش نیست هدف انگاشته شود و جریان رشد در نیمه ی راه متوقف گردد. سخن دیگر این پژوهش و البته جانِ کلام آن، پرهیز از ساده اندیشی و سهل نگری پیرامون مفهوم و عملِ تربیت است. برای روگردانی از این آفت، موضوع تربیتِ معلم، قبل از شروع معلمی و بعد از آن، نیازمند دقت نظری ژرف اندیشانه و همه جانبه است.
مقایسه اثربخشی آموزش مهارت های زندگی تحصیلی و خودتنظیمی انگیزشی بر اضطراب امتحان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق مقایسه اثربخشی آموزش مهارت های زندگی تحصیلی و خودتنظیمی انگیزشی بر اضطراب امتحان بود. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه مورد مطالعه عبارت از کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه نواحی پنج گانه آموزش و پرورش شهر تبریز در سال تحصیلی ۱۴۰۰ – ۱۴۰۱ بود. از بین جامعه آماری با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی، تعداد ۷۷ دانش آموز که نمره بیشتری از نمره برش مقیاس اضطراب امتحان داشتند، به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه های آزمایشی و کنترل جایگزین شدند. ابزارهای اندازه گیری داده ها پرسشنامه اضطراب امتحان ساراسون بود. بسته آموزش مهارت های زندگی تحصیلی در گروه آزمایشی اول و بسته آموزش راهبردهای خودتنظیمی انگیزش بر روی گروه آزمایشی دوم انجام شد. بر روی گروه کنترل مداخله ای صورت نگرفت. جهت تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی شامل میانگین و انحراف معیار و آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد میزان اثربخشی آموزش مبتنی بر مهارت های زندگی تحصیلی و راهبرد های خودتنظیمی انگیزش بر اضطراب امتحان (01/0P< ، 67/8 = (48 و 1)F) متفاوت بوده است. می توان نتیجه گرفت که تأثیر راهبردهای خودتنظیمی انگیزش بر اضطراب امتحان بیشتر از آموزش مهارت زندگی تحصیلی بوده است.
اثربخشی مداخله آموزشی سیستم های یادگیری چندگانه برحافظه ی کاری و توجه دانش آموزان با اختلال خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال خواندن یکی از انواع اختلالات یادگیری ویژه است که به مشکلات تحصیلی و یادگیری در دانش آموزان منجر می شود و در مدارس میزان شیوع بالایی دارد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی مداخله آموزشی مبتنی بر سیستم های یادگیری چندگانه بر بهبود حافظه ی کاری و توجه در دانش آموزان با اختلال خواندن انجام شد. روش: این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود، جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان با اختلال خواندن در دوره دوم ابتدایی شهرستان مراغه بود که 30 نفر از آنان با استفاده از شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در 2 گروه آزمایشی ) 15 نفر( و گواه ) 15 نفر( جای دهی شدند. برای هر گروه از مشارکت کنندگان، نخست آزمون وکسلر ) WISC-R ۱ ، نسخه 5( و سپس آزمون تشخیص خواندن نما ) کرمی و نوری، 1388 ( و سپس آزمون حافظه ی کاری و آزمون توجه استروپ ) Stroop ( اجرا شد. سپس برنامه آموزشی مبتنی بر سیستم های یادگیری به مدت 14 جلسه 45 دقیقه ای روی گروه آزمایشی اجرا شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: براساس یافته های پژوهش بین 2 گروه آزمودنی از نظر حافظه ی کاری و تعداد خطا و زمان وا کنش در توجه تفاوت آماری معنا داری وجود داشت و تعدادی خطای گروه آزمایشی کمتر از گروه گواه و زمان وا کنش گروه آزمایشی کمتر از گروه گواه بود. نتیجه گیری: با توجه به تفاوت آماری عملکرد 2 گروه آزمودنی می توان نتیجه گرفت که مداخله آموزشی مبتنی بر سیستم های یادگیری بر حافظه ی کاری و توجه اثربخش بوده و باعث بهبود عملکرد حافظه ی کاری و توجه دانش آموزان با اختلال خواندن می شود. بنابراین، پیشنهاد می شود مربیان مشکلات یادگیری ویژه از این نوع برنامه ها برای بهبود اختلال خواندن دانش آموزان خود استفاده نمایند.
اثربخشی آموزش شناختی رفتاری مبتنی بر عدم تحمل بلاتکلیفی و تنظیم هیجان بر استرس تحصیلی و کیفیت خواب دانشجویان با اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: استرس تحصیلی و کیفیت خواب از پیامدهای اضطراب اجتماعی است، بنابراین هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی میزان تاثیر آموزش شناختی رفتاری مبتنی بر عدم تحمل بلاتکلیفی و تنظیم هیجان بر استرس دوره تحصیلی و کیفیت خواب دانشجویان دارای اختلال اضطراب اجتماعی است. روش ها: . روش این پژوهش نیمه آزمایشی، پیش آزمون- پس آزمون و یک گروه کنترل بود. جامعه آماری را کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بیرجند در تابستان و پاییز سال 1399- 1398 بود که با استفاده از نمونه گیری هدفمند، ابتدا 60 دانشجوی دارای نمره بالا در اختلال اضطراب اجتماعی و عدم تحمل بلاتکلفی شناسایی شدند و سپس بعد از انجام مصاحبه تشخیصی، و بر اساس ملاک های ورود، به روش هدفمند انتخاب شدند و سپس به طور تصادفی در سه گروه (هر گروه 20 نفر) آموزش شناختی رفتاری متمرکز بر عدم تحمل بلاتکلفی، آموزش تنظیم هیجان (هر کدام 10 جلسه گروهی) و کنترل قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های اضطراب فراگیر، اجتماعی، کیفیت خواب و استرس دانشجویی بود. تجزیه و تحلیل داده ها با اس تفاده از ن رم اف زار SPSS نسخه 25 و ب ه روش تحلیل کواریانس انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد در هر دو گروه مداخله، نمرات استرس تحصیلی و کیفیت پایین خواب در دوره پس آزمون نسبت به پیش آزمون کاهش یافته است (001/0P<). نتیجه گیری: نتایج حاکی از اثربخشی هر دو آموزش شناختی رفتاری مبتنی بر عدم تحمل بلاتکلیفی و تنظیم هیجان بر کاهش استرس تحصیلی و کیفیت خواب بود، بنابراین به مشاوران و متخصصان تعلیم و تربیت توصیه می شود که برای کاهش استرس و بهبود کیفیت خواب دانشجویان مضطرب از آموزش های شناختی رفتاری و تنظیم هیجان استفاده کنند.
آموزش مبتنی بر طرحواره رویکردی موثر در حل مسائل کلامیِ ریاضی در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ویژه: مطالعه ی موردی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: حل مسائل کلامی، یک مولفه کلیدی در یادگیری ریاضیات است که از کلاس های ابتدایی شروع می شود. روش های آموزش مرسوم در مدارس، موفقیت کمی در بهبود حل مسائل کلامی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ویژه داشته است. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر طرحواره در بهبود حل مسائل کلامیِ ریاضی در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ویژ با آسیب ریاضی بود. روش کار: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی در قالب طرح ABA و بصورت تک موردی اجرا شده است. مورد مطالعه در این پژوهش یک دانش آموز پسر 8 ساله پایه سوم ابتدایی بود که به مرکز اختلالات اداره آموزش و پرورش ناحیه4 شهر تبریز مراجعه کرده بود. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل؛ آزمون هوش وکسلر نسخه چهارم، آزمون ریاضیات ایران کی مت و مقیاس تسلط بر حل مسائل کلامی می باشد. یافته ها: یافته های حاصل از پژوهش نشان دهنده ی اثربخشی آموزش مبتنی بر طرحواره در بهبود حل مسائل کلامیِ ریاضی بود، که این مداخلات توانست به اندازه 53 درصد وضعیت آزمودنی را از خط پایه بهبود بخشد. نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ویژه با آسیب ریاضی می توانند با استفاده از آموزش مبتنی بر طرحواره مهارتهای حل مسائل کلامی را بخوبی یاد بگیرند.
مقایسه تاثیر بازی های دیجیتالی و غیر دیجیتالی در اضطراب دانش آموزان پایه اول ابتدایی درس فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ بهار ۱۴۰۳شماره ۱
123 - 136
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: استفاده مداوم از بازی های دیجیتالی می تواند در دانش آموزان اضطراب ایجاد نماید. هدف از پژوهش حاضر مقایسه تأثیر بازی های دیجیتال با غیر دیجیتال بر اضطراب درس فارسی دانش آموزان کلاس اول ابتدایی بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر شبه آزمایشی بر اساس هدف کاربردی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان کلاس اول ابتدایی شهر تهران بود. با توجه به حجم بالای جامعه برای انتخاب نمونه آماری از روش در دسترس استفاده شد، بدین صورت که تعداد 30 نفر انتخاب و بعد از انجام پیش آزمون به صورت تصادفی در دو گروه مساوی بازی های دیجیتال و غیردیجیتال طبقه بندی شدند. یافته ها: نتایج حاصل از آزمون زوجی نشان داد اثر مداخله بازی های دیجیتال و غیردیجیتال بر اضطراب (001/0=p) و یادگیری درس فارسی (001/0=p) شرکت کنندگان معنی دار بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش به نظر می رسد استفاده از بازی های دیجیتال روش سودمند برای کاهش اضطراب دانش اموزان مدارس ابتدایی می باشد.
تأثیر مهارت های کوانتومی مدیران بر چابکی سازمانی با میانجیگری آمادگی کارکنان برای تغییر سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: پیچیدگی شرایط محیطی، پویایی و نامطمئن بودن از جمله نشانه های عصر جدید کوانتومی است. اجرای مدل کوانتومی باعث می شود که سازمان ها مدام در حال تغییر، چابک و در آنها ابتکار و معلومات آزادانه در جریان باشد.
روش شناسی پژوهش: تحقیق حاضر از نظر ماهیت کمی، از نظر هدف کاربردی و روش اجرای پژوهش توصیفی از نوع همبستگی به روش معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه کارکنان ادارات آموزش و پرورش شهرستان همدان به تعداد 512 نفر تشکیل دادند. جهت گردآوری داده ها از سه پرسشنامه استاندارد مهارت های کوانتومی مدیران میرصفیان (1395)، آمادگی کارکنان برای تغییر سازمانی گراهام (2006) و چابکی سازمانی شریفی و ژانک (1999) استفاده گردید. داده ها پس از جمع آوری با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدلسازی معادلات ساختاری توسط دو نرم افزار Spss و Lisrelتحلیل شدند.
یافته ها: یافته های فرضیات پژوهش نشان داد اثر مستقیم مهارت های مدیریت کوانتومی بر آمادگی کارکنان برای تغییر سازمانی 76/0 و بر چابکی سازمانی 33/0 مثبت و معنادار است. همچنین اثر مستقیم آمادگی کارکنان برای تغییر سازمانی بر چابکی سازمانی 52/0 مثبت و معنادار است. اثر غیر مستقیم مهارت های مدیریت کوانتومی از طریق آمادگی کارکنان برای تغییر سازمانی بر چابکی سازمانی 39/0 مثبت و معنادار است.
بحث و نتیجه گیری: آمادگی کارکنان برای تغییر سازمانی می تواند به عنوان نقش میانجی، میزان همبستگی مهارت های کوانتومی مدیران و چابکی سازمانی را افزایش دهد. قرن بیست و یکم نیازمند یک جهان بینی کوانتومی است. پیشنهاد می شود مبانی مهارت های کوانتومی مدیریت به مدیران ادارات آموزش و پرورش شهرستان همدان و حتی مدیران مدارس آموزش داده شود تا بدین طریق زمینه افزایش آمادگی کارکنان برای تغییر سازمانی و به تبع آن چابکی سازمانی فراهم گردد.
تجربه زیسته دانشجویان از برنامه درسی مجازی (مطالعه موردی: دانشگاه فرهنگیان هرمزگان)
منبع:
پژوهش های کیفی در علوم تربیتی سال اول زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱
114 - 136
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر بررسی تجارب زیسته دانشجویان از برنامه درسی مجازی ارائه شده در دانشگاه فرهنگیان بوده است. این پژوهش در قالب پارادایم کیفی انجام شده است. طرح پژوهش، طرحی پیدایشی است؛ زیرا مؤلفه ها حین انجام پژوهش پدیدار می شوند. نمونه آماری 18 نفر از دانشجویان دانشگاه فرهنگیان هرمزگان بوده اند، که به روش نمونه گیری هدفمند با رعایت اصل اشباع نظری انتخاب شدند. رویکرد تجزیه و تحلیل داده ها رویکرد توصیفی تفسیری است. این رویکرد مستلزم حدودی از تفسیر و نیز پیش از آن انتخاب اطلاعات است. با تحلیل مصاحبه شرکت کنندگان در شناسایی آسیب های برنامه درسی مجازی، 62 کد اولیه، 19 مقوله فرعی و 5 مقوله اصلی شامل: ضعف در زیرساخت های سامانه آموزش مجازی، ضعف در فرایند یاددهی یادگیری در سامانه مجازی، کمبود دانش از سامانه مجازی، ضعف در زمان آموزشی، عدم جذابیت سایت آموزش مجازی؛ استخراج شد. در ارائه راهکارهای تقویت برنامه درسی مجازی با تحلیل مصاحبه دانشجویان، 46 کد اولیه، 23 مقوله فرعی و 5 مقوله اصلی شامل: تقویت فرایند یاددهی یادگیری در سامانه مجازی، تقویت زیرساخت های مربوط به سامانه آموزش مجازی، پشتیبانی از آموزش های صورت گرفته در سامانه مجازی، آموزش نحوه صحیح استفاده از سامانه مجازی، برنامه ریزی زمان مناسب آموزش در سامانه مجازی؛ شناسایی شد.
آسیب شناسی سامانه های آموزش ضمن خدمت مجازی فرهنگیان در جهت بهبود و ارتقای مهارت های حرفه ای تدریس دبیران مطالعات اجتماعی (نمونه موردی: شهرستان های حوزه جنوب استان ایلام)
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: آموزش و بهسازی مداوم معلمان به عنوان قلب تپنده نظام آموزش و پرورش در قالب ارائه دوره های آموزشی ضمن خدمت مجازی را می توان در راستای به روز شدن، بهبود و ارتقای حرفه ای و شغلی معلمان در دنیای مجازی و الکترونیکی دانست. هدف این پژوهش، بررسی آسیب شناسی سامانه های آموزش ضمن خدمت مجازی ارائه شده سامانه جامع مدیریت یادگیری و آموزش فرهنگیان (LTMS)، سامانه مدیریت یادگیری رایادرس (rayadars) و سامانه مدارس یادگیرنده مرآت (meraat) در جهت بهبود و ارتقای مهارتهای حرفه ای تدریس از دیدگاه دبیران درس مطالعات اجتماعی متوسطه اول و دوم در شهرستان های حوزه جنوب (آبدانان، دره شهر، بدره و دهلران) در استان ایلام در سال تحصیلی ۱۴۰۳/۱۴۰۲ بود. روش: این پژوهش جزء تحقیقات کاربردی و به شیوه توصیفی - پیمایشی بود و برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته، استفاده شد و حجم جامعه ۲۵ نفر بوده حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعداد ۲۴ نفر(۱۲ مرد و ۱۲ زن) با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. یافته ها: مشخص شد، طولانی بودن برگزاری و ثبت نمره در برخی از سامانه ها، نبود تناسب استاندارد برخی از سؤالات آزمون ها، نبود نظارت و امنیت لازم و کافی برای شرکت هر کاربر به صورت خود واقعی، نداشتن تعامل دوسویه و فعال کاربر با مدرسان دوره ها، تاکید بیش از حد بر ارزیابی کمی و نمره نهایی، قطع و وصل شدن و سرعت پایین اینترنت و مشکلات پرداخت آنلاین هزینه ثبت نام در برخی از سامانه ها از مهمترین آسیب ها بودند. نتایج: در کنار آسیب شناسی، سامانه های مذکور در زمینه های هدف گذاری، محتوا و راهبردهای یاددهی - یادگیری، عملکرد نسبتاً مطلوبی داشتند و باعث شناخت بیشتر دبیران از مهارتهای حرفه ای تدریس نظیر: طرح درس، تعیین هدف های آموزشی، سنجش و ارزشیابی، آشنایی با روشهای و الگوهای خلاقانه و متنوع تدریس مجازی، ارتباط و مدیریت کلاس درس و ارائه انواع تکالیف مهارت محور شدند.