فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۱۷٬۹۴۹ مورد.
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
17 - 29
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی اثرات روانی-اجتماعی و رفتاری کووید-19 بر سبک زندگی دانش آموزان نوجوان به شیوه کیفی بود. داده های پژوهش از اسناد بالادستی که شامل کلیه مقالات معتبر منتشر شده در 3 سال اخیر (سال های 2020 الی 2022) در داخل و خارج کشور بوده است، با 5 کلیدواژه (اثرات روانی-اجتماعی، اثرات رفتاری، کووید-19، سبک زندگی و دانش آموزان نوجوان) در پایگاه های SID، Civilica، Noormags، Magiran، google scholar، science direct و academia جمع آوری و در چارچوب نرم افزار MAXQDA مورد بررسی قرار گرفته است. معیار ورود مقالات به پژوهش، محتوی قابل اجرا برای سوال پژوهش و مطالعات مربوط به متغیر هدف و معیارهای خروج خلاصه مقالات و عدم دسترسی به متن کامل مقاله بوده است. سنجش روایی با استفاده از روایی محتوی و برآورد پایایی داده ها با استفاده از روش هولستی انجام شد. یافته ها نشان داد از مجموع 69 مضمون شناسایی شده از کدگذاری اسناد و متون بالادستی، 3 مضمون سازمان دهنده شناسایی شد. مضمون سازمان دهنده اول اثرات روانی بوده که 30 مضمون فرعی، مضمون سازمان دهنده دوم اثرات اجتماعی بوده که 17 مضمون فرعی و مضمون سازمان دهنده سوم اثرات رفتاری بوده که 22 مضمون فرعی را پوشش دادند. براساس یافته ها، در بین کلیه مضمون های فرعی شناسایی شده، مضمون استرس، اضطراب، افسردگی، قرنطینه، انزوای اجتماعی، اختلال خواب و آسیب به خود مضامینی بودند که بیشترین توجه را در پژوهش ها به خود جلب نمودند. بنابرین نیاز مبرمی به برنامه ریزی مطالعات طولی و رشدی و اجرای طرح مبسوط مبتنی بر شواهد، برای رفع نیازهای روانی-اجتماعی و رفتاری نوجوانان در طول همه گیری و همچنین پس از همه گیری وجود دارد.
ارائه مدل جذب دانشجو در دانشگاه فرهنگیان بر اساس انگیزه های دانشجومعلمان مطابق با اساسنامه دانشگاه فرهنگیان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آموزش و پرورش متعالی دوره ۴ بهار ۱۴۰۲۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
99 - 116
حوزههای تخصصی:
پژوهش حال حاضر با هدف ارائه مدل جذب دانشجو در دانشگاه فرهنگیان با توجه به تجارب زیسته و انگیزه های یکی از دانشجویان همگام با نگاهی بر اساسنامه این دانشگاه نگاشته شده است. روش انجام این پژوهش کیفی از نوع روایت پژوهی یا به عبارتی زیست نگاری بوده که در آن سوژه از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب گردید. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش مصاحبه ی بدون ساختار بوده که منجر به تولید مقولات و مضامین شده است. کدگذاری ها بر اساس روش استراوس و کوربین انجام شد. تحلیل روایت ها بر اساس روش تحلیل مضمون انجام شد. به منظور اطمینان از روایی روش های خودبازبینی محقق، چندسو سازی داده ها، تحلیل مورد منفی یا متباین و همچنین ناظران بیرونی مانند کمک از همکاران و استاد راهنما صورت گرفت. یافته ها حاکی از 9 مضمون و 18 مقوله محوری است که در فرآیند انتخاب سوژه مورد مطالعه در گرایشش به دانشگاه فرهنگیان نقش داشته است و انگیزه ها را نمایان می سازد. این 9 مضمون و 18 مقوله از طریق تفسیر و کدگذاری مصاحبه ی بدون ساختار از سوژه استخراج شد. با توجه به انگیزه های مستخرج از تحلیل روایتی تجارب زیسته سوژه و آمیختن آنها با آنچه در اساسنامه دانشگاه فرهنگیان مدنظر است یک مدل جذب دانشجو ارائه گردید.
اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر انزوای اجتماعی، درماندگی روان شناختی و دلزدگی تحصیلی کودکان با اختلال یادگیری ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۳)
۱۴۱-۱۲۵
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر انزوای اجتماعی، درماندگی روان شناختی و دلزدگی تحصیلی کودکان با اختلال یادگیری انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش کودکان با اختلال یادگیری شهر دزفول در سال 1402 بودند. حجم نمونه پژوهش شامل 30 نفر از این کودکان بود که با روش نمونه گیری در دسترس و با توجه به ملاک های ورود و خروج مطالعه انتخاب شدند. گروه آزمایش مداخله آموزشی را هشت جلسه 90 دقیقه ای هفتگی دریافت نمودند. پرسش نامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل انزوای اجتماعی، درماندگی روان شناختی و دلزدگی تحصیلی بود. داده ها با تحلیل کوواریانس تک متغیره، با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد بین گروه های آزمایش و گواه از نظر انزوای اجتماعی، درماندگی روان شناختی و دلزدگی تحصیلی تفاوت معنی داری وجود داشت (001/0>p). به عبارت دیگر درمان مبتنی بر شفقت باعث بهبود انزوای اجتماعی، درماندگی روان شناختی و دلزدگی تحصیلی شد. نتیجه گیری: منطبق با یافته های این پژوهش می توان مداخله مبتنی بر شفقت را به عنوان یک روش کارا جهت کاهش انزوای اجتماعی، درماندگی روان شناختی و دلزدگی تحصیلی کودکان با اختلال یادگیری پیشنهاد داد.
بررسی تأثیر باورهای مذهبی بر تاب آوری دانش آموزان دختر متوسطه اول ناحیه (1) شیراز
منبع:
پژوهش در آموزش معارف و تربیت اسلامی دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
85 - 102
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر باورهای مذهبی بر تاب آوری دانش آموزان دختر متوسطه اول ناحیه (1) شیراز بود. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش، شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول ناحیه (1) شیراز در سال تحصیلی 1403-1402 به تعداد 9200 نفر بود که از بین آن ها و به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، تعداد 360 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش، پرسشنامه های باورهای مذهبی گلاک و استارک (2003) و تاب آوری ساموئلز (2004) بود که روایی و پایایی آن ها به ترتیب با استفاده از روش های تحلیل گویه و آلفای کرونباخ محاسبه و تأیید شد. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون) استفاده شد. نتایج حاکی از آن بود که بین باورهای مذهبی و تاب آوری، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین باورهای مذهبی پیش بینی کننده معنی دار تاب آوری دانش آموزان بود. باورهای مذهبی 36 درصد از واریانس تاب آوری دانش آموزان را پیش بینی کرد. همچنین ابعاد اعتقادی، عاطفی، پیامدی و مناسکی مجموعاً 5/36 درصد واریانس تاب آوری دانش آموزان را تبیین می کنند. مقدار بتای ابعاد اعتقادی، عاطفی، پیامدی و مناسکی معنادار است و به صورت مثبت می توانند تاب آوری دانش آموزان را پیش بینی کنند. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که دین و آموزه های دینی در افزایش تاب آوری و ایجاد آرامش و امنیت نقش چشم گیری دارد. در این راستا، تقویت جاذبه های دینی با برگزاری برنامه های آموزشی، مذهبی و فرهنگی جهت ارتقاء نگرش دینی دانش آموزان پیشنهاد می گردد.
تاثیرآموزش شفقت به خود بر تنظیم شناختی هیجان و ترس از صمیمیت در نوجوانان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر آموزش شفقت به خود بر تنظیم شناختی هیجان و ترس از صمیمیت در نوجوانان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پسر دارای اختلال نافرمانی مقابله ای مشغول به تحصیل مقطع متوسطه دوم شهرستان بویین زهرا در سال تحصیلی 1402- 1401 بود. روش نمونه گیری از نوع هدفمند بود. حجم نمونه پژوهش بر اساس پژوهش های آزمایشی انجام شده، شامل 30 نفر از جامعه مذکور بود که به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) جای دهی شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای یک بار در هفته آموزش دیدند و گروه کنترل هیچ گونه آموزشی دریافت نکردند. ابزار استفاده شده در این پژوهش، مصاحبه بالینی بر اساس معیارهای DSM-5، پرسش نامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و کرایچ (2006)، پرسش نامه ترس از صمیمیت دسکاتنر و ثلن (1991) و مقیاس درجه بندی اختلال نافرمانی مقابله ای هومرسون و همکاران (2006) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته ها نشان داد که آموزش شفقت به خود منجر به افزایش استفاده از راهبردهای سازگارانه تنظیم شناختی هیجان و کاهش استفاده از راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان و همچنین، کاهش ترس از صمیمیت در نوجوانان دارای اختلال نافرمانی مقابله ای می شود (05/0p<). لذا، می توان از آموزش شفقت به خود در جهت بهبود تنظیم شناختی هیجان و کاهش ترس از صمیمیت در نوجوانان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای، استفاده نمود.
تأثیر آموزش ادراک فضایی دیداری بر ارتقاء تئوری ذهن در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر مهارت های ادراک دیداری فضایی بر تئوری ذهن دانش آموزان 8 تا 10 ساله دچار اختلال یادگیری شهر مشهد انجام شد. این پژوهش به لحاظ رویکرد، از نوع کمی و از نظر طرح تحقیق، از نوع نیمه آزمایشی (پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل) است. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر 8 تا 10 ساله که با علائم اختلال یادگیری به مراکز اختلال یادگیری شهر مشهد مراجعه کردند، است. نمونه آماری نیز شامل 30 نفر است که به روش نمونه گیری غیر احتمالی از نوع هدفمند از بین جامعه آماری تحقیق انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش طی 10 جلسه 60 دقیقه ای آموزش مهارت های ادراک دیداری فضایی را دریافت کردند در حالی که گروه کنترل تحت هیچ مداخله ای قرار نگرفت. کلیه شرکت کنندگان قبل و بعد از اجرای متغیر مستقل، با آزمون تئوری ذهن استیرنمن سنجیده شدند. داده های این پژوهش با آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره و نرم افزار spss.24 تجزیه و تحلیل شد.نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیره نشان داد که آموزش مهارت های ادارک دیداری فضایی منجر به بهبود نمره کل تئوری ذهن دانش آموزان دارای اختلال یادگیری شد. نتایج این تحقیق نشان داد که آموزش 10 جلسه 60 دقیقه ای ادراک دیداری فضایی، به میزان چشمگیری باعث ارتقاء تئوری ذهن در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری در مقایسه با گروهی که این آموزش را دریافت نکرده اند، می شود؛ همچنین با اجرای مداخلات آموزشی به منظور بهبود مهارت های ادراک دیداری فضایی در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری به ارتقاء تئوری ذهن نیز در آنها کمک می کند که در نهایت منجر به بهبود اختلال یادگیری می شود.
واکاوی نقادانه فهم نو معلمان دوره ابتدایی از مفهوم «تربیت»: یک مطالعه پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر یک پژوهش کیفی باهدف واکاوی نقادانه ی فهم نومعلمان دوره ابتدایی از مفهوم تربیت است که با استفاده از روش پدیدارشناسی تفسیری انجام گرفته است. روش نمونه گیری در این پژوهش، روش نمونه گیری هدفمند با معیار اشباع نظری است. بدین منظور، داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 15نفر از نومعلمان که در سال تحصیلی 1402-1401 در مدارس ابتدایی شهرستان فِلارد از توابع استان چهارمحال وبختیاری در حال تدریس بودند، به دست آمد. پرسش های مصاحبه برپایه ی چارچوب نظری پژوهش در دو مرحله طراحی و ویرایش شدند. هم چنین داده ها با استفاده از روش هفت مرحله ای کلایزی تجزیه وتحلیل شد. یافته ها بیانگر آن است که شش انگاره یِ تربیت مؤمن پرور، تربیتِ آداب دان، تربیت شهروندمدار، تربیت آگاهانه، تربیت نوگرا و تربیت سرسِپرده به عنوان مقوله های فرعی و سرانجام مقوله ی اصلیِ آشفتگی در نظر پریشانی در عمل، نماینده ی فهم نومعلمان از مفهوم تربیت است. برپایه ی رهیافت های پژوهش، فقدان ادراک معنای تربیت واقعی ممکن است سبب شود که در فعالیت های تربیتی آن چه در واقع وسیله ای بیش نیست هدف انگاشته شود و جریان رشد در نیمه ی راه متوقف گردد. سخن دیگر این پژوهش و البته جانِ کلام آن، پرهیز از ساده اندیشی و سهل نگری پیرامون مفهوم و عملِ تربیت است. برای روگردانی از این آفت، موضوع تربیتِ معلم، قبل از شروع معلمی و بعد از آن، نیازمند دقت نظری ژرف اندیشانه و همه جانبه است.
رابطه مهارت های ارتباطی، سلامت روان و امید به زندگی با تاب آوری در دانشجو معلمان دوره ابتدایی دانشگاه فرهنگیان
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: کارآیی نظام های آموزشی متاثر از عملکرد معلمان است و معلمان برخوردار از ویژگی های روان شناختی مثبت، نقش تسهیل کننده در توسعه نظام آموزشی بازی می کنند. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه مهارت های ارتباطی، سلامت روان و امید به زندگی با تاب آوری در دانشجو-معلمان دختر دوره ابتدایی دانشگاه فرهنگیان بود.روش ها : پژوهش از نوع همبستگی و جامعه پژوهش شامل تمام دانشجو-معلمان مقطع کارشناسی پردیس نسیبه تهران در سال تحصیلی 1402-1403 بودند که از بین آن ها با استفاده از جدول مورگان و بر اساس روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی 327 نفر انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های تاب آوری تحصیلی (ساموئلز و وو، 2009)، سلامت روان (گلدبرگ، 1978)، مهارت های ارتباطی (جرابک، 2004) و امید به تحصیل (خرمایی و کمری، 1396) استفاده شد. داده ها از طریق نسخه 25 نرم افزار SPSS و ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه تجزیه وتحلیل شدند.یافته ها: نتایج نشان داد متغیرهای مهارت ارتباطی، سلامت روان و امید به زندگی می توانند تاب آوری دانشجو-معلمان را پیش بینی کنند (05/0>p). نتیجه گیری: به طور کلی، نتایج نشانگر نقش مهارت ارتباطی، سلامت روان و امید به زندگی در پیش بینی تاب آوری دانشجو-معلمان بود و می توان از مطالب مطرح شده برای بهبود تاب آوری دانشجو-معلمان بهره گرفت.
شناسایی ابعاد و مؤلفه های شایستگی دیجیتال معلمان: یک مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۲
121 - 146
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف شناسایی ابعاد و مؤلفه های شایستگی دیجیتال معلمان شکل گرفت. داده ها بر اساس روش کیفی از نوع مرور سیستماتیک جمع آوری شد. انتخاب مقالات بر اساس واژگان کلیدی بر پایه نظر خبرگان و ساختار پریسما انجام و تعداد ۳۸ سند در قالب مقالات خارجی وارد تحلیل شد. منابع با استفاده از تحلیل مضمون و نرم افزار 2020 MAXQDA تحلیل شد. روایی یافته ها بر اساس نظرات گروه پژوهشی حاصل شد، پایایی ابزار از طریق شاخص پایایی ارزیاب ها بررسی گردید که ضریب کاپا مقدار ۸۴/. را به دست داد. یافته ها نشان داد که شایستگی دیجیتال معلمان شامل ۷ بعد و ۲۷ مؤلفه بود. ابعاد شامل آموزش و یادگیری، توسعه حرفه ای و شغلی، راهبری و تعامل، تفکر دیجیتالی، ارتقای مهارت دیجیتالی یادگیرنده، ارزیابی و ویژگی های فردی بود. با توجه به نتایج، پیشنهاد می شود آموزش های حرفه ای مبتنی بر فناوری، تدریس تعاملی در محیط های مجازی و ترکیب شایستگی های دیجیتالی معلمان با مؤلفه های مستخرج مورد توجه جدی قرار گیرد.
فناوری های کمکی برای آموزش و توان بخشی کودکان و نوجوانان با آسیب بینایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: نگرش جامعه به کودکان و نوجوانان با آسیب بینایی در سطح جهان در راستای گسترش فناوری در حال تغییر است. از نظام های آموزشی انتظار می رود که این گروه از افراد را هرچه بیشتر و بهتر و با استفاده از فناوری کمکی برای ورود به زندگی بزرگسالی آماده کنند. علاوه بر این، فناوری کمکی نقش مؤثری در آموزش و توان بخشی کودکان و نوجوانان با آسیب بینایی دارد. این مطالعه با هدف بررسی کاربرد فناوری های کمکی برای خواندن، نوشتن، ریاضیات، علوم، جهت یابی و حرکت، فعالیت های زندگی روزمره، بازی و اوقات فراغت کودکان و نوجوانان با آسیب بینایی انجام شد. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع مروری نظام مند بود. برای جمع آوری اطلاعات از فلوچارت غربالگری و سیاهه ارزیابی کاسپ استفاده شد که در ابتدا 36 منبع شناسایی و در نهایت از 25 منبع استفاده شد. برای جستجوی منابع از پایگاه های علمی از جمله Google Scholar،Science Direct, Elsevier, Springer, Web of Science, PubMed استفاده شد. برای این کار، کلیدواژه های فناوری های کمکی، مهارت های تحصیلی، جهت یابی و حرکت، فعالیت های زندگی روزمره، بازی و اوقات فراغت در سال های 2001 تا 2023 مورد جستجو قرار گرفت و اطلاعات ضروری جمع آوری شد. نتیجه گیری: فناوری های کمکی با توجه به نوع و میزان ناتوانی افراد، تولید و انطباق یابی می شوند. فناوری عرصه بسیار گسترده ای دارد و از قلم های نوری تا تبلت های مختلف را شامل می شود و کمک قابل توجهی به کودکان و نوجوانان با آسیب بینایی می کند. تلفن های همراه و تبلت ها در اندازه ها و الگو های مختلف نمونه ای از ابزارهای فناوری اطلاعات هستند که کودکان و نوجوانان با آسیب بینایی می توانند از طریق ارسال پیام های نوشتاری یا تصویری با والدین خود یا سایر افراد ارتباط برقرار کنند. فناوری این قابلیت را دارد که برای کودکان و نوجوانان به عنوان گفتار عمل کند. بنابراین، استفاده از فناوری کمکی برای کودکان و نوجوانان با آسیب بینایی ضروری است.
تبیین مفهوم برنامه درسی خانواده محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۴
161 - 186
حوزههای تخصصی:
یکی از راهبردهای مطلوب برای تحقق اهداف نظام های تعلیم و تربیت، مشارکت بین خانه و مدرسه است. زمینه ساز این مشارکت، می تواند برنامه درسی خانواده محور و تکوین و تعالی پیوسته هویت دانش آموزان در ابعاد فردی، خانوادگی و اجتماعی باشد. پژوهش حاضر با هدف تبیین مفهوم برنامه درسی خانواده محور انجام گرفته است. داده ها با استفاده از فن مصاحبه نیمه ساختارمند با صاحب نظران برنامه درسی که به صورت هدفمند با 15 نفر از آنها که آشنا با خانواده و مدرسه بودند گردآوری شده و با روش نظریه داده بنیاد با رویکرد نظام مند اشتراوس و کوربین (2007)، تحلیل و مقوله بندی شده است. بر اساس نتایج پژوهش،3 مقوله اصلی(خانواده مدار بودن، پنهان و حمایت گری تحصیلی) و 9 زیر مقوله (نقش اثرگذار خانواده در تعلیم و تربیت؛ کانونی بودن عنصر خانواده در فرایند برنامه ریزی درسی، اختصاصی و منعطف بودن سرویس ارائه شده به فرزندان، همکاری و ارتباط دو جانبه، پذیرش انتخاب های خانواده ها، پنهان، غیررسمی، ارتقا و پیشبرد حمایت های محیطی و ارتقا و پیشبرد حمایت های آموزشی از خانواده ها) برای مفهوم برنامه درسی خانواده محور ارائه شد. بر اساس یافته ها می توان استنباط کرد، برنامه درسی خانواده محور، مجموعه ای از عملکردهای پنهان و غیررسمی والدین در رابطه با فعالیت های آموزشی و تربیتی فرزندان در محیط خانه است که نقش سازنده ای در توانمندسازی والدین و مشارکت بیشتر خانه و مدرسه داشته و در نهایت منجر به پیشرفت تحصیلی فرزندان می شود.
بررسی فعالیت های بین المللی دانشگاه های دولتی شهر تهران در حوزه علوم انسانی و اجتماعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی فعالیت های بین المللی شدن دانشگاه های دولتی شهر تهران در حوزه علوم انسانی و اجتماعی بود. روش: پژوهش حاضر با رویکرد آمیخته اکتشافی و بهره گیری از روش کیفی تحلیل محتوا و نیز روش کمی انجام شد. شرکت کنندگان پژوهش حاضر در بخش کیفی، صاحب نظران و اعضای هیئت علمی دانشگاه ها با آثار نوشتاری مرتبط، تجربه تدریس در دانشگاه های بین المللی و یا تجربه تدریس دوره های آموزشی مرتبط با بین المللی شدن، مدیران دفاتر بین المللی و رؤسای دانشکده های بین المللی در دانشگاه های دولتی شهر تهران بودند که تعداد 12 نفر از میان آن ها به صورت هدفمند جهت انجام مصاحبه عمیق انتخاب شدند و مصاحبه ها تا آنجا ادامه یافت که داده ها به اشباع نظری رسیدند. بر مبنای یافته های حاصل از تجزیه وتحلیل های مرحله کیفی، پرسشنامه پژوهش طراحی شد و در نمونه آماری 250 نفر از اعضای هیئت علمی و دانشجویان مقطع دکتری رشته های علوم انسانی و اجتماعی در دانشگاه های علامه طباطبائی، تهران، الزهرا و تربیت مدرس که به روش نمونه گیری نسبتی طبقه ای انتخاب شده بودند، اجرا و داده های کمی پژوهش گردآوری شد. یافته ها: درنهایت یافته های پژوهش در بخش کیفی نشان داد که فعالیت های بین المللی شدن دانشگاه شامل تبادل استاد و دانشجو و پژوهشگر، تعامل و همکاری های علمی و پژوهشی، آموزش و پژوهش و خدمات بین المللی، تبادل دانش و نظریه، ایجاد فرهنگ بین المللی، جذب نخبگان، درآمدزایی و رقابت می باشد. نتایج بخش کمی پژوهش نشان داد که هر 8 مؤلفه فعالیت های بین المللی دانشگاه ازنظر اعضای هیئت علمی دانشگاه و دانشجویان به طور معناداری پایین تر از متوسط و در وضعیت نامطلوب قرار دارد. نتیجه گیری: با توجه به اینکه فعالیت های بین المللی در دانشگاه های دولتی شهر تهران در حوزه علوم انسانی و اجتماعی از سطح پایینی برخوردار هستند، لذا به مدیران و متولیان دانشگاه پیشنهاد می شود با نظارت بیشتر بر فعالیت های دفتر همکاری های بین الملل دانشگاه بین المللی شدن را با جدیت و رسمیت بیشتری دنبال کنند و دانشجویان و اساتید بیشتر با این پدیده روبه رو شوند.
مجموعه داده های ضروری در طراحی لاگ بوک الکترونیکی در کارآموزی دانشجویان رشته فناوری اطلاعات سلامت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: لاگ بوک وسیله ثبت فراگیر-محور است که چهارچوبی برای سازماندهی و ثبت فعالیت های آموزشی مختلف فراگیران فراهم می آورد تا بوسیله آن تجربیات یادگیری خود را مستند کنند. این مطالعه با هدف تعیین مجموعه داده های ضروری در طراحی لاگ بوک الکترونیکی برای کارآموزی دانشجویان رشته فناوری اطلاعات سلامت انجام شد. روش ها: مطالعه حاضر از نوع توصیفی، کاربردی است که به روش مقطعی در سال ۱۴۰۱ انجام گرفته است. جامعه پژوهش اعضای هیات علمی گروه فناوری اطلاعات سلامت و انفورماتیک پزشکی در سراسر کشور هستند. گام اول بررسی متون، مقایسه لاگ بوک های طراحی شده و مشاهده سیستم های رصد عملکرد دوره کارآموزی در رشته های مختلف، به منظور تهیه پیش نویس اولیه مجموعه داده های ضروری لاگ بوک الکترونیکی بود. در گام دوم با هدف تائید و اولویت بندی عناصر داده ای از تکنیک تصمیم گیری دلفی استفاده شد. یافته ها: چهار چوب پیشنهادی این پژوهش، برای تعیین عناصر داده ای ضروری در لاگ بوک الکترونیکی دانشجویان فناوری اطلاعات سلامت در دوره کارآموزی، به 4 بخش شامل عناصر داده ای مدیریتی با 2 محور (مکان، سطوح دسترسی)، عناصر داده ای کاربران با 3 محور (دانشجو، مربی کارآموزی، مدیر گروه)، عناصر داده ای عملکردی با 6 محور (دروس ارائه شده، برگزارکنندگان، مکان برگزاری، ثبت تجربیات، ثبت گزارشات، ارزیابی) و عناصر داده ای خروجی ها با 2 محور (نمودارهای مقایسه ای، گزارشات آماری) تقسیم بندی شد. نتیجه گیری: در پژوهش حاضر عناصر داده ای ضروری در طراحی لاگ بوک الکترونیکی دانشجویان فناوری اطلاعات سلامت با استفاده از تکنیک تصمیم گیری دلفی و نظرسنجی از متخصصان و دست اندکاران دوره کارآموزی تعیین شد بنابراین در صورت استفاده مناسب می تواند در ارتقای یادگیری دانشجویان و هدفمند کردن دوره کارآموزی موثر باشد.
شناسایی مؤلفه های رهبری اصیل دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۹
6 - 39
حوزههای تخصصی:
با توجه به نوپا بودن موضوع رهبری اصیل در ادبیات رهبری و وجود ابهام در مورد ساختار و مولفه های آن در بین تحقیقاتی که انجام گرفته است و همچنین احساس خلاء روزافزونی که در دو دهه اخیر در گرایش به سمت رفتارهای اصیل رهبری در سازمان ها دیده می شود، نیاز به شناخت بیشتر و بهتر مفاهیم و ساختار رهبری اصیل را در بین محققان حوزه مدیریت و رهبری، شدت بخشیده است؛ هدف تحقیق حاضر، بر آن است با شناخت و شناسایی جامع تر مفاهیم و مولفه های تشکیل دهنده رهبری اصیل، از ابهامات ساختاری آن کاسته و با مطالعه ای نظام مند و متمرکز بر زمینه رهبران دانشگاهی با ارائه الگویی یکپارچه به این سئوال کلی پاسخ دهد که رهبری اصیل دانشگاهی چیست و از چه ابعادی تشکیل شده است. این پژوهش با استفاده از روش کیفی فراترکیب انجام گرفته است. جامعه پژوهش شامل 61 مورد (مقاله، کتاب/ فصل کتاب و رساله) می باشد که از بین 2186 سند بررسی شده انتخاب گردید. یافته های فراترکیب به شناسایی 305 مفهوم اولیه، 59 زیرمقوله و نهایتاً 4 بعد رهبری اصیل دانشگاهی شامل: خود شدن، مثبت گرایی، اصالت رابطه ای و اخلاق مداری منجر شد. با توصیف روند و دلایل احصاء مولفه های بدست آمده و مقایسه رهبری اصیل با سایر سبک های رهبری، به کاستن از ابهامات ساختاری و شفافیت بیشتر آن پرداخته شده است.
بازنمائی معنائی ادراکات و توصیفات معلمان و مدیران از طرح جابر در مقطع ابتدائی و چالشهای فراروی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز برنامه درسی و آموزش سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
88 - 102
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف: تربیت دانش آموزانی پژوهنده نیاز جامعه پیچیده امروز است، دانش اموزی که تجزیه و تحلیل کنند و به موضوعات پاسخ دهند. بنابراین هدف این پژوهش، بازنمائی معنائی ادراکات و توصیفات معلمان و مدیران از طرح جابر در مقطع ابتدائی و چالشهای فراروی آن است.روش ها: پژوهش حاضر از نوع مطالعات کیفی است که با رویکرد پدیدار شناسی انجام گرفت. جامعه مطالعه شده در این پژوهش مدیران و معلمان ابتدایی شهر تبریز بود. نمونه پژوهش شامل 18 نفر از مدیران و معلمان با سابقه تبریز بودند که به صورت نمونه گیری هدفمند از نوع فردماهر این نمونه انتخاب شد. ملاک تعداد نمونه هم اشباع نظری بود. برای جمع آوری داده ها ازمصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته استفاده ش د. تجزیه تحلیل واطلاعات به روش استرابرت وکارپنتر(2003) انجام شد. یافته ها: از مصاحبه با مدیران و معلمان شهر تبریز در باب طرح جابر و چالشهای آن 432 کد استخراج شد که در قالب4 مضمون اصلی(بسترهای لازم برای موفقیت طرح جابر، پیامدها مثبت ومحاسن طرح جابر ، معایب و محدودیتهای طرح جابر و روش های اصلاح و بهینه کردن طرح جابر) و 16 مضمون فرعی این مضامین سازماندهی شدند.نتیجه گیری: با توجه به اینکه طرح جابر یکی از طرح های پروژه محور در دوره ابتدائی است، می توان با رعایت الزامات فوق و رفع موانع مذکور انتظار داشت که طرح جابر بن حیان پیامدهای مطلوب توانمندی در یادگیری پژوهش، برخورداری از روحیه پژوهشگری و برخورداری از مهارت پژوهشگری را در دانش آموزان مقطع ابتدائی به دنبال داشته باشد.
اثربخشی آموزش فلسفه به کودکان بر کیفیت تعامل بین معلمان و دانش آموزان دختر متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آموزش فلسفه به کودکان بر کیفیت تعامل معلمان و دانش آموزان دختر متوسطه اول بود. روش پژوهش نیمه تجربی از نوع طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری را کلیه دانش آموزان دختر متوسطه اول شهر تبریز در سال تحصیلی 99-1398 تشکیل دادند که از بین آن ها 60 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب و در بین گروه ها جای دهی شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه تعامل معلم و دانش آموز (QTI) استفاده شد که روایی آن از طریق نظر متخصصان بررسی گردید و اعتبار آن به وسیله آلفای کرونباخ 87/0 به دست آمد. برنامه آموزش فلسفه به کودکان به مدت 11 جلسه، به صورت اجتماع پژوهی برای گروه آزمایش انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار Spss 18 انجام گرفت. نتایج نشان داد که آموزش فلسفه به کودکان به میزان 68 درصد بر تفاوت های فردی دانش آموزان در تعامل بین معلمان و دانش آموزان مؤثر است. بر اساس نتایج، آموزش فلسفه به کودکان می تواند بر کیفیت تعامل معلمان و دانش آموزان دختر متوسطه اول تأثیر مثبت بگذارد.
طراحی فضای یادگیری مهارت محور مبتنی بر حل مسئله با رویکرد بین رشته ای و تمرکز بر حوزه های تربیت و یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف طراحی محیط های یادگیری مبتنی بر مهارت حل مساله با رویکرد تلفیقی میان رشته ای، و تاکید بر حوزه های تربیت و یادگیری، با استفاده از چارچوب نظری الگوی برنامه درسی اکر، در درس علوم پایه سوم ابتدایی صورت گرفته است که براساس هدف، کاربردی و از منظر روش پژوهش از نوع آمیخته (کیفی- کمی) است. روش تحقیق تحلیلی- توصیفی با پیمایش نظرات متخصصان می باشد. این پژوهش در دو مرحله طراحی و اعتباریابی انجام شده است. در بخش کیفی برای طراحی فعالیت ها بر اساس چارچوب برنامه درسی اکر، با توجه به مهارت حل مساله، از روش سندکاوی اسناد معتبر علمی و مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شد. جامعه آماری شامل صاحبنظران، اساتید و متخصصین رشته برنامه ریزی درسی و معلمان دوره ابتدایی در سال 1402-1403 بوده که به روش نمونه گیری هدفمند، تعداد 21 نفر انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. تحلیل داده ها، همزمان با جمع آوری اطلاعات، بر اساس روش کیفی استراوس و کوربین انجام شده است. در بخش کمی برای اعتباریابی برنامه درسی طراحی شده از روش خودبازبینی و چک کردن به وسیله متخصصان مشارکت کننده (تکنیک کنترل اعضا) با استفاده از پرسشنامه 10 سوالی محقق ساخته استفاده شد. تحلیل داده های این بخش به روش آمار توصیفی و با استفاده از نرم افزارspss5 انجام شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که با ایجاد فرصت های عملی برای یکپارچه س ازی مفاهیم میان رشته ای، معلمان می توانند زمینه یادگیری پایدار و مرتبط با زندگی واقع ی را با تقویت مهارت حل مسئله و استدلال در تمامی حوزه های تربیت و یادگیری فراهم س ازند و دانش آموزان را برای مواجهه موثر با مسائل زندگی اجتماعی آماده کرده و فرایند کسب تجربه را برای دانش آموزان شاداب کنند.
طراحی الگوی برنامه درسی تربیت اخلاقِ دینی بر اساس دیدگاههای محمد غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی آراء ابوحامدغزالی در تربیت اخلاقِ دینی، و ارائه ی الگوی برنامه ی درسی تبیینی او در این زمینه، مشتمل بر مبانی، اصول و عناصر، به روش «تحلیلی-تفسیری» انجام شده است. نتایج حاصله حاکی از آن است که در بخش مبانی تربیت اخلاقی، تأکید بر «کرامت ذاتی و الهی» و نیز «جنبه ی نفسانی و روحانیِ» وجودِ انسان، «محور و فَعّالِ مایشاء بودن خداوند در جهان»، برخورداری عالَمِ هستی از «دو بُعدِ ماده و ملکوت»، «توجه بر احوالاتِ ایجادکننده ی رفتار به جای خودِ رفتار»، «مخالفت با ریشه کنی غرایز از وجودِ آدمی» و نیز تبیینِ «امکان و نحوه ی کسبِ معرفت»، «غایت اخلاق ورزی»، «چگونگی قضاوت و انگیزش اخلاقی»، «روش های کسب فضائل اخلاقی»، «نقش عقل و اراده در شکل دهیِ رفتارِ اخلاقیِ آدمی» و «ملاک و هدفِ اعتدال قوا» بر اساس امرِ دینی، مهم ترین معتقدات غزالی در این زمینه را تشکیل می دهند. در زمینه ی اصول تربیت اخلاقی، اصول تشریحیِ غزالی، از یک ساختار «پنج وجهی» برخوردار هستند که شامل «امکانِ تربیت اخلاقی»، «پایه های تربیت اخلاقی »، «الزامات و بایسته های تربیت اخلاقی»، «تمهیدات حین تربیت اخلاقی» و «محتوا و فحوای تربیت اخلاقی» می باشند که به واسطه ی «هجده اصل تربیتی»، معتقدات وی در این زمینه را تشریح می نمایند. در زمینه ی عناصر برنامه ی درسی، برای نظام تربیت اخلاق دینیِ غزالی، چهار عنصرِ «هدف»، «محتوا»، «روش های تدریس» و «منطق و چرایی» احصا گردید که در قالب یک برنامه ی درسیِ «موضوع محور»، و الگویی «مفهومی»، اقدام به تزکیه و تهذیب «بیست وشش فضیلت اخلاقی» و «نوزده رذیلت اخلاقی» در متربیان می نمایند.
تجارب معلمان ابتدایی از ارتباط با والدین با هدف اجرای برنامه درسی مقطع ابتدایی: مطالعه پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
146 - 127
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر به بررسی تجارب معلمان ابتدایی از ارتباط با والدین با هدف اجرای برنامه درسی به شیوه کیفی و از نوع پدیدارشناسی پرداخته شده است. قلمرو پژوهش را والدین و معلمان دانش آموزان ابتدایی شهر بیرجند تشکیل دادند. با توجه به ماهیت پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد که با مصاحبه عمیق 12 نفر از والدین و 13 معلم، داده ها اخذ گردید. برای تجزیه وتحلیل داده های جمع آوری شده از روش کلایزی استفاده شد. یافته های حاصل از تجارب زیسته والدین و معلمان در خصوص علل ارتباطات میان فردی معلم-والدین در 7 مضمون اصلی"خبری و آگاه سازی"، "مشارکت جویی و حمایتی"، "آموزشی و تربیتی"، "راهنمایی و مشاوره"، " نظارتی و مراقبتی"، " بحران زدایی" و "انتقادی و انتقام جویی" خلاصه شد. به طورکلی یافته های پژوهش نشان داد علل ارتباطات میان فردی والدین و معلمان به در یک طیف ارتباطی از سطح پایین خبری و آگاه سازی تا مرحله انتقاد و انتقام جویی قرار دارد. در جریان این ارتباط در مراحل نخست باهدف اطلاع رسانی اخبار و آگاه سازی از جریانات آموزشی و تربیتی صورت می گیرد و سپس ارتباطات در سطوح بالاتری همچون مسائل آموزشی و تربیتی و راهنمایی و نظارتی ادامه پیداکرده و درنهایت در صورت مشکلات، نقش ارتباطات به سمت بحرانی زدایی سوق پیدا می کند. در صورت تشدید بحران ها، انتقاد و انتقام جویی محور ارتباط قرار می گیرد. از یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که والدین و معلمان به دلایل مختلفی با همدیگر ارتباط برقرار کرده اند و هر کدام از این علل ارتباطی بر مدیریت فرآیندیاددهی-یادگیری تاثیرگذار بوده اند و مسیر اجرای برنامه درسی را دچار تغییر و تحول کرده است.
ارزیابی کیفیت خدمات سامانه های آموزش الکترونیکی و تأثیر آن بر رضایتمندی کاربران (مورد مطالعه: شرکت ملی صنایع مس ایران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پیشرفت سریع فناوری های اطلاعاتی منجر به ایجاد تغییرات اساسی در راهبردهای آموزشی و استفاده از روش های جدیدتر مانند سامانه های آموزش الکترونیکی شده و آن را به ابزار تعلیمی مهمی تبدیل کرده است، به طوریکه سازمان ها استفاده از این سامانه ها را جزو برنامه-های آموزشی خود قرار داده اند. پژوهش حاضر درصدد است تا با ارزیابی خدمات سامانه آموزش الکترونیکی شرکت مس ایران به تحلیل نتایج به دست آمده در رضایتمندی کاربران بپردازد. بدین منظور از روش تحقیق توصیفی-همبستگی و از پرسشنامه محقق ساخته برای گردآوری اطلاعات استفاده شد. روایی پرسشنامه با استفاده از دو روش روایی محتوا و روایی سازه و پایایی پرسشنامه توسط آلفای کرانباخ ارزیابی شد که نتایج بیانگر تأیید پرسشنامه می باشد.جامعه آماری شامل مدیران و کارکنان شرکت بود که در سال های 1401-1400 حداقل یک بار از خدمات سامانه آموزش الکترونیکی استفاده نموده اند. برای بررسی ابعاد متغیرهای پژوهش از آزمون تی استودنت و برای ارزیابی روایی سازه از روش تحلیل عاملی تأییدی و برای آزمون فرضیه های مطرح شده در پژوهش از روش مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج بیانگر آن است که دو متغیر کیفیت فنی سامانه و کیفیت خدمات دهی سامانه آموزش الکترونیکی به همراه ابعاد آن اثرات مثبت و معناداری بر رضایتمندی کاربران داشته است.