فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۸۱ تا ۷۰۰ مورد از کل ۶٬۴۰۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف شناسایی خداانگاره های نادرست انجام شده است. پژوهش حاضر مطالعه ای کیفی از نوع تحلیل محتواست که اطلاعات آن، از طریق نمونه گیری مبتنی بر هدف و مصاحبه نیمه ساختاریافته، با 22 نفر از دانشجویان دختر مقطع لیسانس دانشگاه میبد، با حداکثر تنوع جمع آوری شده است. داده ها پس از 18 مصاحبه، به نقطه اشباع رسید، ولی برای حصول اطمینان تا 22 نفر ادامه یافت. پس از پیاده کردن مصاحبه های ضبط شده، به تحلیل داده ها، به روش تفسیری پرداخته شد و کدهای اولیه استخراج گردید. این کدها، براساس شباهت ها دسته بندی و طبقه بندی شده و در قالب مقولات شکل گرفتند. براساس یافته های پژوهش، 108 مفهوم در کدگذاری اولیه و 68 مقوله در کدگذاری باز به دست آمد که با حذف موارد تکراری، به 62 مفهوم و 18 مقوله تقلیل یافت. برخی از این کدها، عبارتند از: فهم استعاره ای از خداوند و صفات او، داشتن حس طلبکارانه نسبت به خداوند، خشمگین شدن خدا در برابر اعتراض به ناملایمات زندگی و... .
ارزیابی رویکردهای چرایی انجام مطالعات روان شناسی اسلامی در مطالعات منتسب به آن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارزیابی رویکردهای مختلف درباره ضرورت انجام مطالعات روان شناسی اسلامی در مطالعات منتسب به آن است. روش پژوهش، تحلیلی - توصیفی بوده که در آن جامعه مورد بررسی تمامی کتاب ها، مقالات، مصاحبه ها در موضوع روان شناسی اسلامی بوده است. نمونه مورد بررسی، مطالعاتی است که به پاسخ این سؤال پرداخته اند. همچنین این مقاله، از مصاحبه با متخصصان این موضوع در جمع آوری نظرات استفاده کرده و نتایج با ارزیابی چند نفر از متخصصان، تأیید شده است. یافته های پژوهش در پاسخ به سؤال «چرایی»، ذیل سه رویکرد دسته بندی شده است. 1. روان شناسی فرهنگی: جامعه هدف روان شناسی در ایران، مسلمان است و روان شناسی مورد استفاده باید با فرهنگ و مبانی فکری مراجع و مشاور همسان باشد؛ 2. روان شناسی اسلامی دایرهالمعارفی: کامل بودن دین اسلام و بیان مباحث روان شناسی در منابع دینی به طور کامل یا بخش مهمی از مطالب، بری از خطا بودن و منطبق بر واقع و حقیقت عالم بودن در همه ارکان، که به دلیل وحی از جانب خالق اثبات می شود؛ 3. روان شناسی اسلامی تأسیسی: علم براساس مبانی جهت گیرانه شکل گرفته است، ازاین رو می توان براساس اسلام، علمی مبتنی بر مبانی متفاوت آن شکل داد.
تبیین کارایی پرتوهای نماز در ساختار سلامت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
172-186
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: امروزه سلامت انسان ها بیش از پیش یکی از مهم ترین نگرانی های قرن 21 شناخته می شود. این در حالی است که توجه محققان به ابعاد مختلف سلامت انسان ها جلب شده است و تنها سلامت جسمانی مد نظر نیست. در این زمینه، نماز یکی از فرائضی به شمار می رود که می تواند نقش مهمی در سلامت روانی، جسمانی، اجتماعی و معنوی انسان ها داشته باشد. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف تبیین کارایی پرتوهای نماز در ساختار سلامت انجام گرفته است. روش کار: پژوهش حاضر از نوع مطالعات مروری است. بر اساس منابع کتابخانه ای آثار و پرتوهای نماز بر ابعاد سلامت بر مبنای اسناد موجود تفسیر و نتایج با یافته های مربوط به پژوهش های صورت گرفته، توصیف شد. داده های لازم از طریق اسناد بایگانی شده افزون بر قرآن و نهج البلاغه؛ کتاب های تخصصی دیگر، مقالات و منابع دست اول اسلامی، روایی و فقهی به دست آمد. مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: بر مبنای نتایج این تحقیق مشخص شد که نماز رابطه مستحکم و مثبتی با ابعاد چهارگانه سلامت جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی دارد که تحقیقات میدانی نیز این تأثیر را تأیید می کند و در موارد اندکی رابطه بین نماز و سلامت ضعیف گزارش شده است. نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده، نماز در افزایش رضایتمندی و سلامت نقش مهمی ایفا می کند و می توان توجه به این مسئله مهم را با توسعه برنامه های تربیتی مناسب در نظام ساختاری و محتوایی کتب درسی و رشته های مختلف در سطح آموزش عالی بیش از پیش گسترش داد. همچنین با پدیدآوردن توان و ظرفیت مقابله با مشکلات و سختی ها، تقویت نظام ارزشی مطلوب، برنامه های فرهنگی و کارگاه های مناسب تا حد امکان از ابتلا به بیماری های مختلف جلوگیری کرد.
تحلیل روان شناختی رشد قرآنی و نشانه های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد از مسائل اساسی و واژگان پرکاربردِ دانش هایی چون روان شناسی و علوم تربیتی است. در دانش روان شناسی، رشد به ابعاد جسمی، جنسی، عقلی، اقتصادی، اخلاقی، عاطفی، اعتقادی و... تقسیم می شود؛ در آموزه های قرآنی نیز رشد در معانی یادشده به کار رفته است. هدف این پژوهش، تحلیل روان شناختی رشد عاطفی در قرآن با تأکید بر آیه 7 سوره حجرات و بررسی نسبت آن با رشد عاطفی در دانشِ روان شناسی است. رشد عاطفی−قرآنی، تحول و تعالی عواطف انسانی در پرتوی تربیت قرآنی است که با دوست داشتنِ خوبی ها و میل به انجام آنها و نفرت از بدی ها بروز می کند. باریابی به مقام رشد عاطفی، هدف نزول قرآن (جن، 2) و تربیت قرآنی، فرایند دستیابی به رشد عاطفی است. از رشد عاطفی می توان به رشد قرآنی، متعالی، معنوی، اخلاقی نیز تعبیر کرد. شیوه گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و گستره آن، قرآن و داده های روان شناختی درباره دو مفهوم رشد و عاطفه است؛ روشِ پژوهش، تحلیلِ مفهومی به سه گونه تحلیلِ سیاقی، تحلیلِ مفاهیم متضاد و تحلیلِ شبکه معنایی است.
اثر بخشی درمان فراتشخیصی گروهی بر اضطراب نوجوانان مبتلا به دیابت نوع یک و تنیدگی والدگری ایشان در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان فراتشخیصی گروهی بر اضطراب نوجوانان مبتلا به دیابت نوع یک و تنیدگی والدگری ایشان بوده است. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری، کلیه نوجوانان 1512سال مبتلا به دیابت نوع یک مراجعه کننده به انجمن دیابت ایران و والدین آنها در سال1399 بودند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و هدفمند، تعداد چهل و چهار نفر انتخاب و بطور تصادفی به دو گروه بیست و دو نفری تقسیم شدند. جهت بررسی تنیدگی والدگری، از شاخص تنیدگی والدینی (آبیدین،1990)و جهت بررسی اضطراب نوجوانان، از سیاهه رفتاری کودک/ نوجوان (آخنباخ، 1991)، قبل و بعد از ارائه برنامه استفاده گردید. برنامه طی هفده جلسه، دو بار در هفته و هر جلسه به مدت 120دقیقه برای نوجوانان و والدین گروه آزمایش به صورت مجزا و مجازی، اجرا شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس صورت گرفت. نتایج نشان داد، بین گروه ها در پس آزمون از نظر تنیدگی والدینی (005/0> P) و از نظر اضطراب در نوجوانان(001/0> P) تفاوت معناداری وجود داشت. تحلیل نتایج بیانگر تاثیر درمان فراتشخیصی گروهی بر اضطراب نوجوانان مبتلا به دیابت نوع یک و تنیدگی والدگری ایشان در شهر تهران، بود. می توان از این برنامه در درمان و آموزش به نوجوانان مبتلا به دیابت و خانواده های آنها و ارائه مداخلات پیشگیرانه استفاده نمود.
مقایسه اثربخشی آموزش اتوژنیک و آموزش نظم دهی عاطفه بر تنظیم شناختی هیجان زنان مبتلا به کمردرد مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
91 - 110
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کمردرد مزمن وضعیت پیچیده ای است که عوامل روانشناختی در آن دخیل هستند و فرد را مستعد مزمن شدن ناتوانی ناشی از آن و عدم پاسخ دهی به درمان های معمول می کنند. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش اتوژنیک و آموزش نظم دهی عاطفه بر تنظیم شناختی هیجان زنان مبتلا به کمردرد مزمن بود. روش: پژوهش از نوع طرح های نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. از بین 60 نفر از بیماران مراجعه کننده به کلینیک درد که مایل به شرکت در پژوهش بودند؛ تعداد 33 نفر به روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب و به طور تصادفی در 3 گروه 11 نفره جایگزین شدند. ابزارهای به کاررفته در این پژوهش شامل بسته کامل آموزش نظم دهی عاطفه (ART) و بسته آموزش اتوژنیک (AT) و همچنین پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ) بود. یافته ها: نتایج پژوهش حاکی از کاهش نمرات تنظیم شناختی هیجان منفی و زیرمقیاس های آن (سرزنش خود و دیگران، نشخ وار فک ری، فاج عه آمیز کردن و پذیرش) در بیماران مبتلا به کمردرد مزمن بود. نتیجه گیری: به نظر می رسد هر دو مداخله ART و AT از طریق مکانیزم های یکسانی با ایجاد تغییرات فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی بدن توانسته اند باعث نظم دهی هیجان های منفی در افراد مبتلا به کمردرد شوند.
بررسی نگرش دانشجویان دختر نسبت به نوع پوشش و ارتباط آن با اعتقادات دینی در دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
103-113
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: دین بخش مهمی از فرهنگ و مهم ترین عامل مؤثر در رفتار و کنش افراد است. امروزه با پدیده جهانی شدن، رشد فناوری و عقلانیت، شیوه تفکر بشر نسبت به دنیا، دین و ارزش های مربوط به آنها متحول شده و عقلانیت زمینه را برای تفاوت دیدگاه های مختلف فراهم کرده است. حجاب از احکام ضروری دین است که در ادیان الهی دیگر ازجمله آیین زرتشت، یهود و مسیحیت نیز با تفاوت هایی وجود دارد. در دنیای غرب و شرق حجاب چالش های زیادی ایجاد کرده است که موافقان و مخالفان متعددی دارد. ازاین رو، این پژوهش با هدف بررسی نگرش دانشجویان دختر نسبت به نوع پوشش و ارتباط آن با اعتقادات دینی در دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد در سال 1398 اجرا شده است. روش کار: پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی از نوع مقطعی و جامعه آماری آن دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد است. در این مطالعه 360 نفر از دانشجویان دانشکده های مختلف دانشگاه به روش تصادفی ساده انتخاب و با استفاده از پرسش نامه های نگرش به نوع پوشش دانشجویان، سنجش اعتقادات دینی و ویژگی های جمعیت شناختی بررسی شدند. به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد که از 360 دانشجوی شرکت کننده در پژوهش، 313 نفر مجرد و 47 نفر متأهل بودند. علاوه براین، میانگین و انحراف معیار مشارکت دینی دانشجویان 72/0±49/3، پایبندی به اعتقادات 74/0±8۹/3، رعایت مسائل شرعی 86/0±16/4 و اعتقادات دینی کل 58/0±85/3 بوده است. همچنین بین رعایت مسائل شرعی و وضعیت پوشش دانشجویان با افزایش نیم سال های تحصیلی (05/0P<) و بین نگرش به نوع پوشش و سطح اعتقادات دینی دانشجویان دختر با نوع رشته تحصیلی آنان همبستگی معنی دار وجود داشت (05/0P<). نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان گفت که دانشگاه علاوه بر ارتقای سطح علمی دانشجویان نقش خود را نیز به عنوان نهادی علمی، فرهنگی و اجتماعی با تکیه بر اعتقادات و رفتار دینی مسئولان و استادان به خوبی ایفا کرده است.
پیش بینی گرایش به افکار خودکشی بر اساس سرسختی روانشناختی و تصویر بدنی ادراک شده در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (MS)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
157 - 170
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بیماری ام اس ماهیت مزمن و پیشرونده ای دارد و بر جنبه های مختلف زندگی فرد اثر می گذارد و از افکار وی تأثیر می پذیرد. هدف پژوهش حاضر پیش بینی گرایش به افکار خودکشی بر اساس سرسختی روانشناختی و تصویر بدنی ادراک شده در بیماران مبتلا به ام اس بود. روش: در این پژوهش توصیفی همبستگی بر اساس جدول مورگان و با روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 306 نفر به عنوان گروه نمونه از جامعه آماری 1500 نفری بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس شهر قم در سال ۱۳۹۹ انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده پرسشنامه افکار خودکشی (بک،1961)، سرسختی روان شناختی (لانگ و گولت،1981) و روابط خود - بدن (کش و همکاران، 1987) بودند. داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه از طریق نرم افزار 22SPSS انجام شد. یافته ها: داده ها نشان داد گرایش به افکار خودکشی با سرسختی روانشناختی (762/-0=r، 01/0>p) و تصویر بدنی ادراک شده (424/-0=r، 01/0>p) همبستگی معنا دار دارد و سرسختی روانشناختی با بتای 734/0- و تصویر بدنی ادراک شده با بتای 156/0 -در سطح خطای 05/0 قابلیت پیش بینی گرایش به افکار خودکشی را دارند. نتیجه گیری: از نتایج مطالعه می توان چنین احتمال داد که ارتقاء سرسختی روانشناختی در بیماران مبتلا به ام اس، امکان دسترسی به فهرستی از راهبردهای مقابله با فشار رویدادها را می دهد و بهبود ادراک تصویر بدنی، موجب برخورد مسئله مدارانه با مشکلات و حفظ سلامت روان آن ها می شود.
بررسی تأثیر آموزش های دوره مقدماتی رسته اداری بر انگیزه پیشرفت کارکنان (مطالعه موردی: یک مرکز نظامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
57 - 87
حوزههای تخصصی:
مقدمه: باتوجه به اهمیت نیروی های انسانی در سازمان های نظامی و جایگاه آموزش در بهسازی نیروهای نظامی کشور و نقش مهم آن بر کارآمدی افسران و اهمیت انگیزه پیشرفت کارکنان در موفقیت این سازمان ها، این پژوهش با هدف بررسی تأثیر آموزش های دوره مقدماتی رسته اداری بر انگیزه پیشرفت افسران در یک سازمان نظامی انجام شده است. روش: نوع پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش گردآوری داده ها، شبه تجربی یا نیمه آزمایشی از نوع آزمایش با استفاده از یک گروه آزمودنی است. جامعه آماری پژوهش را کلیه افسران دوره مقدماتی رسته ای این مرکز در زمستان ۱۳۹۷ و بهار 1398 تشکیل می دهند که برابر با ۷۰ نفر است. در این پژوهش از پرسشنامه استاندارد هرمنس(1970) استفاده شده است. به منظور تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره به همراه پیش نیازهای آن و آزمون های اثر پیلای، اثر هتلینگ، لامبدای ویکلز و بزرگترین ریشه روی استفاده شده است. نتایج: نتایج تحلیل ها نشان داد که آموزش های دوره مقدماتی رسته ای، تأثیر مثبت و معنی داری بر انگیزه پیشرفت افسران دارد؛ بنابراین فرضیه اصلی و فرضیه های فرعی پژوهش شامل اثرگذاری بر سطح آرزوها، مقاومت، تنش انجام وظایف، ملاک انتخاب همکار، انگیزه تحرک به بالا، کارایی، آینده نگری و دریافت بازخورد تأیید شد، اما اثر آن بر ادراک زمان و رفتار ریسک پذیری معنی دار نبود. بحث: نتایج، حاکی از پایین بودن میانگین اثرگذاری این دوره آموزشی بر انگیزه پیشرفت کارکنان بوده و از مهم ترین دلایل آن می توان توجه کم به انگیزه کارکنان در نیازسنجی این دوره ها و همچنین کوتاه و غیرمستمر بودن دوره های آموزشی را نام برد.
تأثیر آموزش بخشایش گری در مادران کودکان با اختلال نارسایی توجه - بیش فعالی بر اصلاح روابط والد – کودک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر آموزش بخشایش گری در مادران کودکان با اختلال نارسایی توجه - بیش فعالی بر اصلاح روابط والد - کودک انجام گرفت. 30 نفر از مادران دارای کودک نارسایی توجه – بیش فعالی از ناحیه 4 و 1 تبریز انتخاب شدند. کودکان این مادران درحال تحصیل در پایه دوم و سوم ابتدایی در سال تحصیلی 98-99 بودند. 15 نفر از آنها به صورت تصادفی در گروه آزمایش و 15 نفر نیز در گروه کنترل جایگزین شدند. روش این تحقیق از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل همراه با پیگیری بود و آموزش برنامه بخشایش گری در 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت یک جلسه در هفته انجام شد. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه تعامل والد - کودک جرارد استفاده شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس چندمتغیری با اندازه گیری مکرر بهره گرفته شد. نتایج، تفاوت معنی داری در خرده مقیاس های کیفیت تعامل والد - کودک یعنی حمایت والدینی، رضایت از فرزندپروری، مشارکت در فرزندپروری و ارتباط با فرزند گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در مرحله پس آزمون و نیز در دوره پیگیری نشان داد. نتایج حاکی از آن بود که آموزش بخشایش گری سبب بهبود اصلاح روابط والد - کودک در مادران کودکانی با اختلال نارسایی توجه - بیش فعالی می شود و این برنامه مداخله آموزشی می تواند در مراکز مشاوره به منظور اصلاح روابط والد - کودک استفاده شود.
ارزیابی تأثیر نمادهای معنوی در فضاهای عبادی بر سلامت معنوی کاربران از طریق نقش واسط هوش معنوی؛ مطالعه موردی مساجد تاریخی بازار تبریز(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
89-104
حوزههای تخصصی:
سلامت معنوی، جدیدترین بعد سلامت است که به عنوان جزئی پایه ای در کنار سایر ابعاد سلامتی همچون سلامت جسمی، روانی و اجتماعی قرار دارد. هوش معنوی، که بیانگر مجموعه ای از توانایی ها، ظرفیت ها و منابع معنوی است، می تواند موجب ارتقای سلامت معنوی افراد شود. براین اساس، هدف این پژوهش، ارزیابی تأثیر نمادهای معنوی در فضای عبادی بر سلامت معنوی افراد، از طریق نقش واسط هوش معنوی می باشد که با روش توصیفی از نوع همبستگی شکل گرفته است. در این پژوهش، از سه پرسش نامه نمادپردازی معنوی، هوش معنوی و سلامت معنوی استفاده شده است. داده های حاصل، با آزمون آماری ضریب همبستگی و رگرسیون چندگانه در نرم افزار SPSS 20 تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان داد که بین نمادپردازی معنوی با هوش معنوی و سلامت معنوی، رابطه مثبت وجود دارد و متغیرهای نمادپردازی معنوی و هوش معنوی، توان پیش بینی سلامت معنوی را دارند. همچنین، در بین نمادهای معنوی مساجد، نمادهای «محراب» و «نور»، سهم بیشتری در تبیین هوش معنوی دارند. با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش، نمادپردازی معنوی در فضاهای عبادی، ضمن فعال سازی بخش خودآگاه ذهن، در کارکرد هوش معنوی مؤثر واقع شده و بستر لازم را برای ایجاد سلامت معنوی فراهم می کند.
شناسایی ابعاد نیازهای حیات معنوی منابع انسانی در صحیفه سجادیه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
نیازهای حیات معنوی ناظر به بعد روحی وجود انسان هستند و تأمین درست این نیازها می تواند بستر اساسی رشد انسان سالم، توانا و سعادتمند را شکل دهد. در بعد سازمانی، وجود منابع انسانی شایسته اصلی ترین سرمایه هر سازمان به شمار می رود و ازاین رو یکی از مهم ترین عوامل ارتقای بهره وری سازمان، توانایی ایجاد انگیزش مؤثر در کارکنان براساس شناخت نیازهای معنوی و روحی انسان است؛ همچنین تفاوت های فرهنگی، آسیب های ناشی از استفاده از مدل های انگیزشی غربی، ضرورت افزایش بهره وری و ضعف ابزارهای انگیزشی در سازمان های ایرانی ایجاب می کند تا مدل های بومی برای شناخت نیاز و انگیزش انسان و با لحاظ ظرافت های روحی و معنوی وی بر پایه فرهنگ اسلامی ارائه شود. در راستای این هدف، در این پژوهش از صحیفه سجادیه به عنوان منبع داده ها به منظور تدوین مدل استفاده شد. در این تحقیق از روش تحلیل مضمون و نرم افزار مکس کیودا، برای تحلیل داده ها استفاده و پس از کنکاش در مجموعه داده ها، الگویی جدید از نیازها براساس فرهنگ اسلامی با عنوان «نیاز به حیات معنوی» عرضه شد که مضامین سازمان دهنده چهارده گانه آن تعریفی متمایز از نیازهای منابع انسانی ارائه می دهند.
طراحی و اعتبارسنجی پرسش نامه هوش معنوی مبتنی بر آموزه های قرآنی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
51-67
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: هوش معنوی ظرفیتی است که می تواند موجب افزایش انطباق پذیری فرد در زندگی شود. هدف پژوهش حاضر طراحی پرسش نامه هوش معنوی مبتنی بر آموزه های قرآنی و تعیین ویژگی های روان سنجی آن بود. روش کار: این پژوهش از نوع مطالعات آزمون سازی و همبستگی است. جامعه آماری پژوهش دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی بابل بود که با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس 276 نفر از آنان انتخاب شدند و هم زمان پرسش نامه های هوش معنوی مبتنی بر آموزه های قرآنی، سلامت عمومی، سلامت معنوی و هوش معنوی را تکمیل کردند. بررسی روایی این پرسش نامه ها از طریق ارزیابی روایی محتوایی، روایی صوری، روایی سازه با استفاده از تحلیل عاملی و روایی و روایی همگرا و روایی هم زمان با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون صورت گرفت. برای تعیین پایایی پرسش نامه نیز از آلفای کرونباخ و پایایی بازآزمایی استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد که روایی محتوایی و صوری پرسش نامه هوش معنوی مبتنی بر آموزه های قرآنی پذیرفتنی است. با استفاده از تحلیل عامل اکتشافی دو عامل پنهان در پرسش نامه یافت شد و تحلیل عاملی تأییدی مؤید روایی سازه آن بود. همبستگی معنادار بین نمرات این پرسش نامه و پرسش نامه هوش معنوی گویای روایی هم زمان و همبستگی معنادار بین دو خرده مقیاس و نمره کل پرسش نامه گویای روایی همگرای آن بود. آلفای کرونباخ و پایایی بازآزمایی پرسش نامه نیز مطلوب بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل از روایی و پایایی پرسش نامه هوش معنوی مبتنی بر آموزه های قرآنی می توان گفت این پرسش نامه ابزاری پایا و روا برای بررسی هوش معنوی بر اساس آموزه های قرآنی است و قابلیت استفاده در جامعه ایرانی دارد.
تبیین و نقد سبک تربیتیِ مبتنیِ بر رویکرد فازی بر اساس دیدگاه ائمه اطهار(ع)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تبیین و نقد میزان همخوانی و ناهمخوانی سبک تربیتیِ مبتنیِ بر رویکرد فازی براساس دیدگاه ائمه اطهارb است. روش تحقیق در بخش کیفی، روش تحلیل از نوع تفسیری و در بخش کمّی، روش پیمایشی و برای فازی سازی داده ها، از روش تحلیل فازیِ ذوزنقه ای استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل دو جامعه آماری؛ یکی، خبرگانِ حوزه فازی دارای سابقه تدریس، تألیف کتب و مقالات علمی و دیگری، طلاب سطح سه به بالا در حوزه علمیه بودند. ابزار گردآوری نیز اطلاعات پرسشنامه و مصاحبه بوده است. نتایج پژوهش نشان داد که میزان همخوانی و ناهمخوانیِ سبک تربیتی مبتنی بر رویکرد فازی با دیدگاه ائمه اطهارb در مؤلفه محبت، تا حدودی سازگار، موافق و نسبتاً بی طرف، در مؤلفه آزادی تا حدود کمی بی طرف و نسبتاً مخالف، در مؤلفه کنترل تا حدودی سازگار و نسبتاً موافق، در مؤلفه توانایی و وسع تا حدودی بی طرف، در مؤلفه تشویق تا حدود کمی مخالف، بی طرف و کمی موافق و در نهایت در مؤلفه تنبیه تا حدودی بی طرف است.
اثربخشی آموزش مثبت نگری با رویکرد اسلامی بر خودمهارگری و دیدگاه فهمی همسر در زنان متأهل دانشجو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مثبت نگری با رویکرد اسلامی بر خودمهارگری و دیدگاه فهمی همسر بر زنان متأهل دانشجو انجام شد. این پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری تعداد 3996 نفر (زنان متأهل دانشجوی دانشگاه آزاد اراک) در سال 1399 در نظر گرفته شد. نمونه آماری پژوهش شامل 30 نفر از دانشجویان متأهل روان شناسی دانشگاه آزاد اراک بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم شدند. برنامه آموزش مثبت نگری با رویکرد اسلامی در هشت جلسه 60 دقیقه ای، به صورت مجازی در واتساپ بر روی اعضای گروه آزمایش انجام شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه تانجنی و همکاران (2004) برای خودمهارگری و پرسشنامه لانگ (1990) برای دیدگاه فهمی همسر سنجیده شد؛ همچنین داده ها با به کار بردن آزمون تحلیل کوواریانس مختلط با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. نتایج بیانگر آموزش مثبت نگری با رویکرد اسلامی بر خودمهارگری (038/>p و 659/12 = f) و دیدگاه فهمی همسر (038/>p و 58/14=f) و پایداری این تأثیر در مرحله پیگیری بود. یافته ها نشان داد که آموزش مثبت نگری با رویکرد اسلامی بر خودمهارگری و دیدگاه فهمی همسر در زنان متأهل تأثیر داشته است.
نسخه کوتاه فهرست مقابله با موقعیت های تنیدگی زا: بررسی روان سنجی در بین پرستاران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
105 - 120
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پرستاری یک حرفه پرتنش است که می تواند مسائلی را در قلمرو سلامت روان شناختی و جسمانی و همچنین مشکلات رفتاری موجب شود. در بخش انکولوژی، اضافه بار کاری پرستاران و روند صعودی افزایش مبتلایان به سرطان، ضرورت مطالعه کیفیت فشار کاری پرستاران این بخش را سبب می شود. مطالعه حاضر با هدف آزمون ساختار عاملی نسخه کوتاه فهرست مقابله با موقعیت های تنیدگی زا در بین گروهی از پرستاران ایرانی انجام شد. روش: در پژوهش همبستگی حاضر، 151 نفر از پرستاران شاغل در بخش های اونکولوژی دانشگاه علوم پزشکی تهران، به نسخه کوتاه فهرست مقابله با موقعیت های تنیدگی زا پاسخ دادند. به منظور آزمون ساختار عاملی نسخه کوتاه فهرست مقابله با موقعیت های تنیدگی زا در بین پرستاران از روش های آماری تحلیل مؤلفه های اصلی و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. یافته ها: نتایج روش آماری تحلیل مؤلفه های اصلی با استفاده از چرخش وریمکس نشان داد که ساختار عاملی نسخه کوتاه فهرست مقابله با موقعیت های تنیدگی زا در بین پرستاران از چهار عامل هیجان مداری، مسئله مداری، تمرکززدایی و حواس پرتی تشکیل شده است. نتایج در این بخش نشان داد که چهار عامل استخراج شده حدود 18/55 درصد از واریانس نمرات عامل مکنون زیربنایی مقاله را تبیین کردند. علاوه بر این، شاخص های برازش تحلیل عاملی تأییدی بر پایه نرم افزار AMOS نیز وجود عوامل چهار گانه را تأیید کرد. ضرایب آلفای کرانباخ برای چهار عامل هیجان مداری، مسئله مداری، تمرکززدایی و حواس پرتی در بین پرستاران به ترتیب برابر با 83/0، 78/0، 77/0 و 77/0 به دست آمد. نتیجه گیری: درمجموع، نتایج پژوهش حاضر، بر ثبات ساختار عاملی نسخه کوتاه فهرست مقابله با موقعیت های تنیدگی زا و همچنین اعتبار این فهرست برای سنجش سبک ترجیحی پرستاران ایرانی در مواجهه با تجارب تنیدگی زا، تأکید کرد.
ساخت و اعتباریابی مقیاس هوش معنوی دانشجوی مسلمان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هوش معنوی، به کارگیری منابع معنوی برای سازگاری و افزایش عملکرد، موجب افزایش بهزیستی روانی می شود. این پژوهش با روش توصیفی و با هدف ساخت مقیاس هوش معنوی برای دانشجویان مسلمان و اعتباریابی آن بود. ابتدا براساس مصاحبه کیفی، با 17 دانشجوی مسلمان با هوش معنوی بالا، مؤلفه ها و گویه های پرسش نامه هوش معنوی، طراحی و توسط 14 کارشناس تأیید شد. برای هنجاریابی آن به روش خوشه ای، 226 دانشجو از دانشگاه های تهران، قم و مازندران انتخاب شدند و پرسش نامه های اولیه هوش معنوی، سلامت معنوی پولوتزین و الیسون، دلبستگی به خدا روات و کرکپاتریک، بهزیستی روانی ریف، تاب آوری کونور و دیویدسون، خودکارآمدی شرر، هدفمندی ماهولیک و کرامباف را تکمیل کردند. در تحلیل داده ها، از روش آلفای کرونباخ، تحلیل عاملی اکتشافی، تأییدی، همبستگی و نرم افزارهای spss24 و lisrel8.8 استفاده شد. نتایج نشان داد که مقیاس هوش معنوی، دارای 15 گویه و 3 مؤلفه (احساس نزدیکی به خدا، تاب آوری معنوی و هدفمندی معنوی) است. تحلیل عاملی تأییدی، روایی سازه مطلوبی (IFI=0/97 و IFC=0/97) را نشان داد. پرسش نامه هوش معنوی، با سلامت معنوی (7/0) و دلبستگی ایمن به خدا (6/0)، بهزیستی روانی (5/0)، تاب آوری (5/0) و خودکارآمدی(5/0) و هدف در زندگی(7/0) رابطه معنادار دارد. پایایی پرسش نامه، از طریق ضریب آلفای کرونباخ، 87/0 به دست آمد. مقیاس هوش معنوی دانشجوی مسلمان، برای ارزیابی هوش معنوی دانشجویان مسلمان، مناسب است و می تواند در آسیب شناسی ابعاد معنوی دانشجویان مسلمان استفاده شود.
Comparison of the Effectiveness of Emotion-Focused Therapy and Cognitive-Behavioral Therapy on Coping Strategies and Pain Catastrophizing in Patients with Pain Disorder(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The aim of this study was to compare the effectiveness of emotion-focused therapy and cognitive-behavioral therapy on pain coping strategies and pain catastrophizing in patients with pain disorder. The research method was a quasi-experimental with pretest-posttest design and a control group and a two-month follow-up. The statistical population of the study included all women with psychosomatic problems and pain who referred to Manoushan and Behsa counseling centers in Tehran. The sample size included 60 (three groups of 20). The research instruments included the Rosenstile and Keefe (1983) Pain Coping Strategies Questionnaire and the Bishop and Pivik (1995) Pain Catastrophe Scale. the emotion-focused experimental group received 12 training sessions and the cognitive-behavioral experimental group received 10 sessions training, but the control group did not receive any intervention during the study.. The results of mixed variance analysis and Benferroni pairwise comparison test showed that both emotion-focused therapy and cognitive-behavioral therapy have significant impact on the components of pain reinterpretation, pain catastrophizing, behavioral activity and coping efficiency (P <0.05), but they do not have significant effect on the components of return attention, ignoring pain, prayer and hope, and self-talking (P <0.05). The results also showed that both treatments have significant effect on pain catastrophizing (P <0.05). Also, no significant difference was observed between the two experimental groups (P <0.05). Therefore, the results of the present study show that emotion-focused therapy, like cognitive-behavioral therapy, can be used for patients with pain disorders and improve their cognitive factors.
شیوع شناسی اضطراب کرونا ویروس: عوامل خطر و محافظ در دانشجویان و کارکنان دانشگاه شهید باهنر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
85 - 104
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اضطراب یکی از شایع ترین اختلالات روانپزشکی در جمعیت عمومی است. هدف این پژوهش بررسی شیوع شناسی اضطراب کرونا ویروس و عوامل خطر و محافظ بود. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان و کارکنان دانشگاه شهید باهنر کرمان در نیمه اول سال 1399 بود که از بین آنان 234 نفر کارمند و 981 نفر دانشجو به شیوه در دسترس در گروه نمونه قرار گرفتند. داده های این تحقیق از طریق مقیاس اضطراب کرونا ویروس به صورت آنلاین جمع آوری شد. مقیاس اضطراب کرونا جهت سنجش اضطراب ناشی از شیوع ویروس کرونا در کشور ایران و توسط علی پور و همکاران (1398) تهیه و اعتبار یابی شده است. برای تحلیل داده ها از رگرسیون همزمان و آزمون فرضیه ها و نیز آزمون تفاوت و کای اسکوئر استفاده شد. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد سطح اضطراب کرونا در دانشجویان نسبت به کارمندان در وضعیت مطلوب تری قرار دارد. همچنین تحلیل رگرسیون حاکی از نقش پیش بینی کنندگی عوامل محافظ و خطر در اضطراب کرونای دانشجویان بود، اما در جمعیت کارمندان فقط عوامل خطر توانست اضطراب کرونا را پیش بینی کند. نتیجه گیری: هرچند نتایج پژوهش درمجموع نشان از سطح اضطراب بالا در جمعیت مورد مطالعه نبود اما در شیوع شناسی و تبیین عوامل مرتبط با هر سطح از اضطراب نباید از نقش عمده عوامل خطرساز و محافظ در شرایط کلی و در بحران ناشی از بیماری ویروسی کرونا غفلت نمود.
The Effectiveness of "Body-Centered Meditation” on Insomnia and Agitation in Alzheimer's Patients(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۴, Issue ۳ - Serial Number ۹, September ۲۰۲۱
47 - 54
حوزههای تخصصی:
Objective: Alzheimer's is a progressive and debilitating disease of the brain that causes serious damage to human thoughts and memory and is associated with psychological disorders such as insomnia and agitation. This study aimed to determine the effectiveness of body-centered meditation on insomnia and agitation in Alzheimer’s patients. Method: The research method was semi-experimental with a pretest-posttest design and a control group. From the statistical population of patients with Alzheimer's disease in mild to moderate levels referred to clinics and Alzheimer's Association of Tehran province, 20 people were selected randomly based on inclusion criteria and assigned into experimental (n = 10) and control groups (n = 10). The research questionnaires were Morin's insomnia (1993) and Cohen-Mansfield's Agitation (1986). Meditation was administered to the experimental group in eight sessions of 90 minutes. The research data were analyzed using multivariate covariance. Results: The results of covariance analysis showed that post-test scores of insomnia and agitation of patients with Alzheimer's in the experimental group were significantly lower than the control group (P≤0 / 005). Conclusion: Body-centered meditation can be used to improve insomnia and agitation in Alzheimer's patients. Keywords: Alzheimer's Disease, agitation, insomnia, meditation, psychiatry