تحلیل میانجی، مدل سازی ریاضی، شاخص های برازش تأییدی، اصلاح مدل ذهنی: یک بازنگری انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر بررسی ویژگی های محوری معادلات است که در هر تبدیلی از معادلات حفظ می شود. یکی از این ویژگی ها تقارن متغیرها در پژوهش های همبستگی کیفی معادلات هم ارز است. در این مقاله، نخست پژوهش های با دو متغیر شرح داده می شود و به تمایز بین مفهوم علیت در پژوهش های رابطه ای و نیز تمایز علیت در فرضیه های رابطه ای می پردازد. سپس، به متغیر سوم ارجاع داده می شود که معمولاً به نادرست تحت عنوان میانجی معرفی می شود. در این مقاله موضوع مدل های هم ارز در کاربرد تحلیل ساختارهای کواریانسی مورد بحث قرار گرفته است. پس از تشریح نقش معادلات در پژوهش های روان شناسی، رویکرد اکتشافی در آن معادلات مورد تأکید قرار داده شده است. نخست رویکرد معادله برآوردکننده کلی با ماتریس همبستگی مستقل که دارای دو نوع اندازه گیری برای هر آزمودنی می باشد، تشریح می شود که همبستگی ها به صورتی مورد ملاحظه قرار گرفته است که قبلاً پپ و ویتاکر و سوسیدل در معادلات دوران ساز خود برای مدل های رگرسیون محدود و کامل ارائه کرده اند. معادله دوم به پژوهش کیوان آرا و همکاران (2016) مربوط می شود. این مقاله نشان داده است که پژوهشگران نمی توانند قبل از کاربرد داده ها در یکی از دو نوع طرح پژوهشی آن را مورد تأیید قرار دهند. این دو نوع طرح به ترتیب طرح طولی و آزمایشی می باشند. این مقاله همچنین نقش طرح های طولی را که به نام طرح های متقاطع تأخیری است مورد بحث قرار داده و توجه پژوهشگران را به ساخت فرضیه های تحلیل میانجی در پژوهش های ایرانی جلب کرده است که ویژگی های مجادله علمی را نداشته و از نوعی رویکرد خطابه ای سود می جوید. در این مقاله اشاره شده است که این روش نادرست ادامه سنت کاربرد آماره های اجتماعی از قبیل تحلیل رگرسیون گام به گام به جای آماره های تأییدی از قبیل رگرسیون سلسله مراتبی است. برخی از جنبه های فلسفه علم و بخصوص ابطال پذیری در مورد این فرضیه ها مورد بحث قرار گرفته است. در بخش پایانی مقاله قواعدی برای تولید مدل های هم ارز در تحلیل مسیر معرفی شده است و پیشنهاد می کند که در پژوهش های تحلیل میانجی در ایران این شکاف پر شود.