مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
سرمایه های روان شناختی
حوزه های تخصصی:
اسکان های غیررسمی عامل برجسته و غالب در شهرنشینی و تهیة مسکن برای فقرای شهری است. در این بین کیفیت مسکن تأثیر زیادی در این سکونتگاه ها دارد. یکی از این عوامل خود فرد و سرمایة روان شناختی اوست که تک تک ساکنان سکونتگاه های غیررسمی را دربرمی گیرد. بنابر اهمیت سرمایه های روان شناختی در سکونتگاه های غیررسمی، هدف این مقاله بررسی رابطة بین کیفیت مسکن و سرمایة روان شناختی در محلة یوسف آباد تبریز است. روش تحقیق به لحاظ هدف کاربردی- توسعه ای و به لحاظ ماهیت و روش از نوع توصیفی- همبستگی است. جامعة آماری این تحقیق تمامی افراد بالای 18 سال محلة یوسف آباد است. حجم نمونه بر اساس مدل کوکران 322 نفر برآورد شده است. برای تجزیه وتحلیل داده های این تحقیق نیز از آزمون های پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که با توجه به گذراندن بخش عمده ای از عمر افراد در مسکن، همچنین کمبود بعضی امکانات مثل گذران اوقات فراغت مناسب در بین ساکنان، کیفیت مسکن در خودکارآمدی و افزایش کارایی فردی، امیدواری برای رسیدن به اهداف، تاب آوری در برابر مشکلات و خوش بینی به آینده نقش مهمی را به خود اختصاص می دهد. نتایج نیز نشان می دهد که سطح معناداری دو دامنه برای همة متغیرهای سرمایة روان شناختی کمتر از 05/0 است. بنابراین، رابطة معناداری بین متغیر کیفیت مسکن با متغیر های سرمایة روان شناختی وجود دارد. بیشترین ضریب همبستگی پیرسون مربوط به متغیر کیفیت مسکن با متغیر خوش بینی است که برابر با ضریب 511/0 و سطح معناداری 000/0 است. بنابراین، می توان گفت که بین شاخص کیفیت مسکن با مؤلفه های مربوط به سرمایة روان شناختی همبستگی مثبت و مستقیمی وجود دارد و با افزایش کیفیت مسکن، متغیرهای مربوط به شاخص سرمایة روان شناختی نیز افزایش می یابد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در انعطاف پذیری روانی و سرمایه های روان شناختی همسران افراد تحت درمان متادون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم ۱۳۹۷ شماره ۴۸ ویژه نامه ۱
257-276
حوزه های تخصصی:
هدف: همسران افراد معتاد به علت مشکلاتی که در زندگی شان تجربه می کنند در معرض آسیب های روانی بسیاری قرار دارند، لذا نیازمند آموزش هایی در جهت مقابله با این شرایط می باشند؛ بنابراین هدف از پژوهش حاضر اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد درانعطاف پذیری روانی و سرمایه های روان شناختی همسران افراد تحت درمان متادون بود. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون-پیگیری همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی همسران افراد تحت درمان متادون در کلینیک های ترک اعتیاد شهر سمنان بود که ۳۰ نفر از آن ها به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. در مرحله پیش آزمون هر دو گروه به پرسش نامه های تاب آوری، امید، خوش بینی، خودکارآمدی و انعطاف پذیری روانی پاسخ دادند، سپس گروه آزمایش تحت هشت جلسه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد قرارگرفته و درنهایت از شرکت کنندگان پس آزمون و یک پیگیری 2 ماهه گرفته شد. یافته ها: نتایج به دست آمده از تحلیل کواریانس حاکی از اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر انعطاف پذیری روانی و سرمایه های روان شناختی (امید، خوش بینی، تاب آوری و خودکارآمدی) در گروه آزمایش در هر دو مرحله پس آزمون و پیگیری بود ( p <0/05 ). نتیجه گیری: نتایج فوق نشان می دهد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند منجر به بهبود قابلیت های روان شناختی همسران افراد معتاد شده و می توان از این شیوه درمانی در کنار سایر درمان ها استفاده نمود.
تأثیر پایبندی سازمانی بر رفتارهای انحرافی در محیط کار در پرتو تعلق خاطر کاری و سرمایه های روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش در پی بررسی نقش واسط پایبندی سازمانی کارکنان در رابطه بین تعلق خاطر کاری و سرمایه های روان شناختی بر رفتارهای انحرافی در محیط کار آنان و همچنین بررسی اثر تعدیل گر سن کارکنان در رابطه بین پایبندی سازمانی و رفتارهای انحرافی در محیط کار است. پژوهش حاضر در نمونه ای شامل 522 نفر از کارکنان مناطق سیزده گانه شهرداری مشهد، به وسیله پرسشنامه ای مبتنی بر 67 سؤال انجام شد. روایی سازه های پرسشنامه با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی تأییدی و نرم افزار AMOS مورد ارزیابی قرار گرفت. انسجام درونی ابزارهای مورداستفاده با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ ارزیابی شد. نتایج نشان داد افزایش سرمایه های روان شناختی و پایبندی سازمانی کارکنان باعث کاهش بروز رفتارهای انحرافی در محیط کار می شود؛ همچنین با افزایش سرمایه های روان شناختی در این کارکنان، سطح تعلق خاطر کاری آنان نیز افزایش می یابد. کارکنانی که تعلق خاطر کاری و سرمایه های روان شناختی بالاتری دارند و همچنین کارکنانی که دارای سن بیشتر از 40 سال هستند، به سازمان خود بیشتر پایبند بوده و تمایل کمتری به بروز رفتارهای انحرافی در محیط کار دارند.
تأثیر آموزش تفکر مثبت بر نشاط ذهنی و سرمایه های روان شناختی زنان درگیر تعارضات زناشویی
حوزه های تخصصی:
تعارضات زناشویی فرایندهای روان شناختی، هیجانی و ارتباطی زنان را با آسیب رویارو می سازند. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش تفکر مثبت بر نشاط ذهنی و سرمایه های روان شناختی زنان دارای تعارضات زناشویی انجام گرفت. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل همه زنان دارای تعارضات زناشویی شهر تهران در سال 1395 بود که به مراکز مشاوره مراجعه کرده بودند. در این پژوهش از روش نمونه گیری غیر احتمالی داوطلبانه و گمارش تصادفی استفاده شد. بدین صورت که از میان زنان دارای تعارضات زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره تهران، تعداد 30 نفر به صورت داوطلبانه انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گروه گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش مداخله آموزشی را طی دو ماه و نیم در 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. این در حالی بود که گروه گواه این مداخله را در طول فرایند انجام پژوهش دریافت نکرد. پرسشنامه های مورداستفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه نشاط ذهنی (ریان و فردریک، 1997)، تعارض زناشویی توسط براتی و ثنایی (1375) و پرسش نامه سرمایه روان شناختی (لوتانز و اولیو، 2007) بود. داده های برآمده از پژوهش به شیوه تحلیل کوواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج برآمده از تحلیل داده ها نشان داد که آموزش تفکر مثبت بر نشاط ذهنی و سرمایه های روان شناختی زنان دارای تعارضات زناشویی مؤثر بوده است ( P<0.001 ). بدین صورت که این آموزش توانسته نشاط ذهنی و سرمایه های روان شناختی زنان دارای تعارضات زناشویی را افزایش دهد. برابر با یافته های پژوهش حاضر می توان آموزش تفکر مثبت را به عنوان یک روش کارا جهت بهبود نشاط ذهنی و سرمایه های روان شناختی زنان دارای تعارضات زناشویی پیشنهاد داد.
مشغولیت تحصیلی بر سرمایه روان شناختی دانش آموزان دختر متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۶
123 - 140
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مشغولیت تحصیلی بر سرمایه روان شناختی دانش آموزان انجام شد. طرح پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. بدین منظور از بین 546 دانش آموز دختر مدارس دولتی شهر قم در سال تحصیلی 98-1397، 50 دانش آموز پس از همتا شدن بر اساس سن، جنسیت، پایه، رشته تحصیلی و معدل به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. هر دو گروه پرسشنامه سرمایه های روان شناختی لوتانز را به عنوان پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. گروه آزمایش 12 جلسه 75 دقیقه ای، آموزش مشغولیت تحصیلی را دریافت کرد اما گروه کنترل در انتظار آموزش ماند. داده ها با نرم افزار SPSS و روش آماری کوواریانس و کوواریانس چند متغیره تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد، آموزش مشغولیت تحصیلی باعث افزایش سرمایه روان شناختی می گردد. بر طبق نتایج با توجه به اثربخشی آموزش مشغولیت تحصیلی به نظر می رسد می توان این روش را بر روی طیف وسیعی از ویژگی های تحصیلی دانش آموزان به کار بست که البته نیاز به تحقیقات تکمیلی دارد.
واکاوی نگرش نسبت به کشت پایدار توت فرنگی در بین کشاورزان توت فرنگی کار شهرستان سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش محیط زیست و توسعه پایدار سال هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱
87 - 104
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف واکاوی نگرش کشاورزان توت فرنگی کار شهرستان سنندج نسبت به کشت پایدار این محصول انجام شد. تحقیق از نوع توصیفی همبستگی بوده است که به روش پیمایشی انجام شد. با بهر ه گیری از فرمول کوکران و نمونه گیری تصادفی ساده، 150 نفر از توت فرنگی کاران به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش پرسش نامه بود که روایی صوری آن مورد تأیید اساتید ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه کردستان قرار گرفت. با استفاده از مطالعه راهنما، پایایی پرسش نامه برای بخش سنجش نگرش کشاورزان به کشت پایدار برابر 65/0 به دست آمد که معرف مناسب بودن آن می باشد. برای گروه بندی و مقایسه کشاورزان موردمطالعه از تحلیل خوشه ای و تحلیل واریانس استفاده شد. یافته های حاصل از تحلیل خوشه ای نشان داد کشاورزان موردمطالعه را می توان به سه دسته کشاورزان با نگرش ضعیف، متوسط و قوی نسبت به کشت پایدار توت فرنگی گروه بندی نمود. یافته های حاصل از تحلیل واریانس بیانگر اختلاف معنادار بین این سه گروه از کشاورزان با سطوح مختلف نگرش، ازنظر تعداد اعضای خانوار، میزان مشارکت در فعالیت های ترویجی و میزان اعتماد به رسانه های اطلاعاتی بود. با توجه به یافته های پژوهش پیشنهادهایی ارائه شد که می تواند در ترغیب کشاورزان به کشت پایدار توت فرنگی ارزشمند باشد.
ارائه مدل علی روابط ادراک از حمایت اجتماعی و مسئولیت پذیری محیط زیستی با توجه به نقش واسطه ای سرمایه های روان شناختی در میان دانش آموزان دوره متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل علی روابط ادراک از حمایت اجتماعی و مسئولیت پذیری محیط زیستی با توجه به نقش واسطه ای سرمایه های روان شناختی در میان دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهرستان لارستان به روش تحلیل مسیر انجام شد. روش: برای این منظور 341 نفر (181 نفر دختر و 160 نفر پسر) از دانش آموزان مقطع متوسطه دوم به روش نمونه گیری طبقه ای نسبی انتخاب و به پرسش نامه ای خود گزارشی متشکل از مقیاس های حمایت اجتماعی واکس (1999)، سرمایه های روان شناختی لوتانز (2007)، مسئولیت پذیری محیط زیستی هوی سائوس (2005) پاسخ دادند. جهت اطمینان از پایایی خرده مقیاس ها از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید. به طورکلی نتایج پژوهش نشان داد که حمایت اجتماعی (حمایت خانواده، معلمان، همسالان) از طریق واسطه گری سرمایه های روان شناختی (تاب آوری، امیدواری، خودکارآمدی، خوش بینی) بر مسئولیت پذیری محیط زیستی دارای اثر غیرمستقیم و مثبت می باشد. از میان مؤلفه های سرمایه روان شناختی، خوش بینی و امیدواری دارای بیشترین اثر مستقیم بر مسئولیت پذیری محیط زیستی می باشد. در بین ابعاد حمایت اجتماعی، حمایت خانواده بیشترین اثر غیرمستقیم را بر مسئولیت پذیری محیط زیستی دارد.
اثربخشی واقعیت درمانی گروهی مبتنی بر تئوری انتخاب بر سرمایه ی روان شناختی دختران نوجوان بی سرپرست(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۸ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۷۱
36-59
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی واقعیت درمانی مبتنی بر تئوری انتخاب بر بهبود سرمایه روان شناختی دختران نوجوان بی سرپرست صورت گرفت. روش : روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل دختران نوجوان ساکن مرکز بهزیستی شهید هاشمی نژاد شهر مشهد بود. نمونه آماری پژوهش 24 نفر از افراد در دسترسی بودندکه نمره پایینی در پرسشنامه سرمایه روان شناختی لوتانز (۲۰۰۷) کسب نموده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. سپس تئوری انتخاب به صورت گروهی در 8 گام برای آزمودنی های گروه آزمایش اجرا شد وگروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. درانتها، از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که واقعیت درمانی گروهی بر افزایش سرمایه روان شناختی و مولفه های آن (امیدواری، خوشبینی، خودکارآمدی و تاب آوری) در گروه آزمایش مؤثر بود. - نتیجه گیری : با توجه به یافته های پژوهش می توان از این رویکرد در مراکز نگهداری نوجوانان بی سرپرست و کانون های اصلاح و تربیت استفاده کرد.
اثربخشی آموزش خودشفابخشی بر سرمایه های روان شناختی، تحمل پریشانی و سردرد همسران معتادان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۵
193-212
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی خودشفابخشی بر سرمایه های روان شناختی، تحمل پریشانی، و سردرد همسران معتادان بود. روش: این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی دو گروهی (آزمایش و گواه) سه مرحله ای (پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری) می باشد. جامعه آماری عبارت بود از: زنان دارای همسر معتاد به مواد افیونی و صنعتی عضو انجمن خانواده های معتادان شهرستان اصفهان در نیمه اول سال 1398. تعداد 30 نفر داوطلب به صورت دردسترس مبتنی بر ملاک های ورود و خروج انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) قرار گرفتند. گروه نمونه به آزمون های سرمایه های روان شناختی لوتانز (2007)، تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) و سنجش علائم سردرد نجاریان (1374) پاسخ دادند. بسته آموزشی خودشفابخشی لطیفی، مروی و لوید (1397) طی 12 جلسه (به صورت هفته ای یک جلسه 90 دقیقه ای) به گروه آزمایش آموزش داده شد. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش خودشفابخشی بر سرمایه های روان شناختی، تحمل پریشانی و سردرد همسران معتادان اثربخشی داشته است (0/05> p ) و این نتایج طی گذر زمان نیز ثبات داشته اند. نتیجه گیری: می توان روش خودشفابخشی را به عنوان یکی از رویکردهای جدید جهت افزایش سلامت جسمانی و روان شناختی خانواده های معتادین در مراکز درمانی به کار برد.
ارائه مدل علی روابط حمایت تحصیلی و رفتار مدنی تحصیلی با تأکید بر واسطه گری سرمایه های روان شناختی در میان دانشجویان دوره های مجازی دانشگاه شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای سرمایه های روان شناختی در حمایت اجتماعی و رفتار مدنی تحصیلی در میان دانشجویان دوره های مجازی دانشگاه شیراز انجام شد. با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای، 310 دانشجوی دوره مجازی انتخاب و در قالب طرح همبستگی مطالعه شدند. از پرسش نامه حمایت تحصیلی ساندز و همکاران (2005)، رفتار مدنی تحصیلی گل پرور (1389) و سرمایه های روان شناختی لوتانز و همکاران (2007) استفاده شد و داده ها با روش آماری تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل گردید. نتایج تحلیل داده ها حاکی از آن بود که حمایت تحصیلی با نقش واسطه گری خودکارآمدی، امیدواری، خوش بینی و تاب آوری اثر غیرمستقیم و معناداری با رفتار مدنی تحصیلی دارد و بر این اساس نتایج پژوهش حاکی از تأیید برازش مدل حمایت تحصیلی، سرمایه های روان شناختی و رفتار مدنی تحصیلی در دانشجویان دوره مجازی دانشگاه شیراز است.
پیش بینی رضایت از زندگی نوجوانان بر اساس تحول مثبت نوجوانی وسرمایه های روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شایستگی نوجوان در ابعاد گوناگون فردی و اجتماعی و سرمایه های روان شناختی زمینه ساز رضایت از زندگی است. پرداختن به سرمایه های اجتماعی و روان شناختی در برهه ای از زندگی که با شکل گیری هویت شناخته شده است، می تواند تبیینی برای رضایت از زندگی در افراد فراهم سازد. هدف پژوهش حاضر، پیش بینی رضایت از زندگی بر اساس تحول مثبت نوجوانی و سرمایه های روان شناختی در نوجوانان بود. طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان ساکنِ منطقه پنج شهر تهران بودند که به تعداد 324 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از مقیاس تحول مثبت نوجوانی گلدوف و همکاران، رضایت از زندگی داینر و همکاران و برای ارزیابی سرمایه های روان شناختی از مقیاس امید اشنایدر، مقیاس خودکارآمدی عمومی جروسالم و شوارتز، خرده آزمون خوش بینی از ازمون جهت گیری زندگی، مقیاس تاب آوری کانور و دیویدسون استفاده شد. داده ها با نرم افزار SPSS-24 مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج رگرسیون همزمان نشان داد که شایستگی، اطمینان، مراقبت و ارتباط به ترتیب نقش معناداری در پیش بینی رضایت از زندگی دارند و در مجموع 46 درصد از واریانس رضایت از زندگی را تبیین کردند. سرمایه های روان شناختی؛ امید، خودکارآمدی و تاب آوری هم به ترتیب نقش معنی داری در پیش بینی رضایت از زندگی داشتند و در مجموع 36 درصد از تغییرات رضایت از زندگی را تبیین کردند. نتایج حاکی از اهمیت سرمایه های روان شناختی با تأکید بر مؤلفه های تحول مثبت نوجوانی شامل بر شایستگی، اطمینان، مراقبت و ارتباط در رضایت از زندگی نوجوانان بود.
نقش شوخ طبعی و نظم جویی هیجانی در پیش بینی سرمایه های روان شناختی در دانش آموزان متوسطه دوم منطقه دو شهر مشهد
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره دوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳)
103 - 119
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف نقش شوخ طبعی و نظم جویی هیجانی در پیش بینی سرمایه های روان شناختی در دانش آموزان متوسطه دوم منطقه دو شهر مشهد انجام شد. روش پژوهش از نوع توصیفی – همبستگی بود. جامعه آماری این مطالعه شامل کلیه دانش آموزان متوسطه دوم منطقه دو شهر مشهد بودند که در سال تحصیلی 99-1398 مشغول به تحصیل بودند. روش نمونه گیری، تصادفی خوشه ای بود که بر اساس جدول کرجسی و مورگان (1970) نمونه ای به حجم 300 نفر انتخاب شدند. ابزار مورداستفاده برای سنجش متغیرهای پژوهش شامل پرسشنامه سرمایه روان شناختی (PCQ)، پرسشنامه شوخ طبعی خشوعی و پرسشنامه تنظیم هیجانی (ERQ) بودند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آزمون رگرسیون چندمتغیره نشان داد متغیرهای شوخ طبعی و نظم جویی هیجان می توانند به میزان 6/37 درصد از تغییرات متغیر سرمایه های روان شناختی را پیش بینی کنند. نتیجه این مطالعه نشان داد بین شوخ طبعی و نظم جویی هیجان با سرمایه های روان شناختی رابطه وجود دارد.
اثربخشی آموزش غنی سازی کیفیت زندگی بر خودارزشمندی و سرمایه های روان شناختی زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۸)
310 - 331
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش غنی سازی کیفیت زندگی بر خودارزشمندی و سرمایه های روان شناختی زنان سرپرست خانوار بود. روش پژوهش: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود و جامعه آماری پژوهش حاضر را 130 زن سرپرست خانوار (همسران فوت شده یا مطلقه) تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی (ره) شهرستان مرودشت در سال 1399-1398 تشکیل دادند که پس از غربالگری با پرسشنامه های خودارزشمندی (کروکر و همکاران، 2003) و سرمایه روان شناختی (لوتانز و اولیو، 2007) 30 زن سرپرست خانوار با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه جایدهی شدند (هر گروه 15 زن). گروه آزمایش مداخله آموزش غنی سازی کیفیت زندگی (محقق ساخته) را طی دو ماه در 16 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با استفاده از نرم افزار آماری SPSS23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج حاکی از تأثیر مداخله غنی سازی کیفیت زندگی بر نمره خودارزشمندی (71/14=F، 002/0 =P) و سرمایه های روان شناختی (90/20=F، 001/0 =P) و پایداری این تأثیر در مرحله پیگیری بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که آموزش غنی سازی کیفیت زندگی با بهره گیری از تکنیک های مسولیت پذیری، مهارت خودآگاهی، صبر، پذیرش و ذهن آگاهیمی تواند به عنوان یک روش کارآمد جهت بهبود خودارزشمندی و سرمایه های روان شناختی زنان سرپرست خانوار مورد استفاده گیرد.
بررسی نقش واسطه ای هوش معنوی بر رابطه سرمایه های روان شناختی و نشاط اجتماعی دانشجویان دختر شهر شیراز
منبع:
پژوهش های میان رشته ای زنان دوره اول زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱
75 - 85
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای هوش معنوی بر رابطه سرمایه های روان شناختی و نشاط اجتماعی دانشجویان دختر شهر شیراز انجام پذیرفت. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر را دانشجویان شهر شیراز در سال 1398 می باشد و تعداد 200 آزمودنی به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های هوش معنوی کینگ، سرمایه روان شناختی لوتاتر و شادکامی آکسفورد استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار 23-SPSS و با کمک شاخص های آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون انجام گرفته است. نتایج نشان داد که مولفه های امیدواری، تاب آوری، هوش معنوی، تفکر انتقادی، تولید معنای شخصی و بسط هوشیاری می توانند نشاط اجتماعی را به صورت مثبت و معناداری پیش بینی کنند. بنابراین هوش معنوی نقش معنادار و واسطه ای بین امیدواری و خوش بینی با نشاط اجتماعی دارد. براساس نتایج حاضر می توان گفت که از راه های ارتقاء هوش معنوی، یادگیری مهارت های بالا بودن میزان نشاط اجتماعی و امیدواری در بین دانشجویان می باشد که از آنجایی که دانشجویان نیاز اساسی به این مهارت ها دارند و به اهم موضوع اشاره شده است، با اجرای دوره های آموزشی برای دانشجویان در موقعیت های مختلف می تواند موثر باشد.
نقش تفکر انتقادی و سرمایه های روان شناختی در پیش بینی رضایت شغلی معلمان متأهل شهر تهران
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش، بررسی نقش مؤلفه های تفکر انتقادی و سرمایه روان شناختی در رضایت شغلی معلمان متأهل شهر تهران است. برای گردآوری و تحلیل اطلاعات از روش توصیفی و همبستگی استفاده شده است. جامعه پژوهش را کلیه معلمان شاغل در مناطق آموزش و پرورش شهر تهران تشکیل می دادند که از آن میان، تعداد 142 معلم شامل 70 نفر زن (8 نفر زیر 5 سال، 16 نفر بین 10-6 سال، 11 نفر بین 15-11 سال، 32 نفر بیش از 15 سابقه خدمت) و 72 نفر مرد (4 نفر زیر 5 سال، 11 نفر بین 10-6 سال، 23 نفر بین 15-11 سال، 29 نفر بیش از 15 سابقه خدمت) به روش دردسترس و داوطلب برای شرکت در پژوهش از مناطق 1، 2، 4، 6، 10 و 15 آموزش و پرورش شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 انتخاب شدند و پرسشنامه تفکر انتقادی کالیفرنیا، سرمایه روان شناختی لوتانز و رضایت شغلی فیلد و روث را تکمیل کردند. داده های گردآوری شده با روش همبستگی و رگرسیون گام به گام تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد میانگین رضایت شغلی معلمان 27 / 63 و بیش ترین میانگین در سرمایه های روان شناختی در بعد امیدواری با نمره 94 / 23 و بیش ترین میانگین در تفکر انتقادی در بعد مهارت استدلال استقرایی با نمره 57 / 4 است. در حالی که دامنه نمره تفکر انتقادی بین 34-0 است که نشان دهنده نمرات پایین معلمان در انواع مهارت های تفکر انتقادی است.
اثربخشی درمان مبتنی بر خودشفقت ورزی بر افسردگی و سرمایه های روان شناختی افراد دارای بیماری ام اس(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۷
45 - 57
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر خودشفقت ورزی بر افسردگی و سرمایه های روان شناختی افراد دارای بیماری ام اس انجام گرفت. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل تمام افراد مبتلا به ام اس شهر تهران در سال 1396 بود که به مراکز درمانی مراجعه کرده بودند. در این پژوهش از روش نمونه گیری غیراحتمالی در دسترس و گمارش تصادفی استفاده شد. بدین صورت که از بین افراد مبتلا به ام اس مراجعه کننده به مراکز درمانی تهران، تعداد 30 نفر به صورت دردسترس انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گروه کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش مداخله آموزشی را طی دو ماه و نیم در 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. این در حالی بود که گروه گواه این مداخله را در طول فرایند انجام پژوهش دریافت نکرد. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه افسردگی(بک و همکاران، 1994) و پرسش نامه سرمایه روان شناختی (لوتانز و اولیو، 2007) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل کواریانس توسط نرم افزار آماری SPSS 23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که درمان مبتنی بر خودشفقت ورزی بر افسردگی و سرمایه های روان شناختی افراد دارای بیماری ام اس موثر بوده است (P<0.001). بدین صورت که این درمان از طرفی توانسته افسردگی را کاهش داده و از طرف دیگر سرمایه های روان شناختی افراد مبتلا به ام اس را افزایش دهد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر پیشنهاد می شود که از درمان مبتنی بر خودشفقت ورزی جهت کاهش افسردگی و افزایش سرمایه های روان شناختی بیماران مبتلا به ام اس استفاده گردد.
مقایسه پریشانی روان شناختی، سرمایه های روان شناختی و نظم جویی هیجانی در بین مادران دارای کودکان مبتلا به سرطان با مادران عادی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال دوزادهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۶
135 - 147
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه پریشانی روان شناختی، سرمایه های روان شناختی و نظم جویی هیجانی در بین مادران دارای کودکان مبتلا به سرطان با مادران عادی شهر تهران انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه مورد- شاهد بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل تمام مادران دارای کودکان مبتلا به سرطان و مادران عادی شهر تهران در سال 1396 بود. در این پژوهش از روش نمونه گیری غیراحتمالی هدفمند استفاده شد. بدین صورت که از مادران دارای فرزندان مبتلا به سرطان شهر تهران، تعداد 100 مادر و از بین مادران دارای کودکان عادی نیز 100 مادر به صورت هدفمند انتخاب و پرسشنامه های پژوهش به آن ها ارائه داده شد. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه پریشانی روان شناختی (کسلر و همکاران، 2003)، پرسشنامه تنظیم هیجان (گارنفسکی و همکاران، 2001) و پرسشنامه سرمایه های روان شناختی (لوتانز، 2007) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که پریشانی روان شناختی، سرمایه های روان شناختی و نظم جویی هیجانی بین دو گروه مادران دارای کودکان مبتلا به سرطان و مادران عادی دارای تفاوت معنادار با هم است( P<0.0001 ). بدین صورت که مادران دارای کودکان مبتلا به سرطان نسبت به مادران عادی، دارای نمرات پایین تر در مولفه های سرمایه های روان شناختی و نظم جویی هیجانی مثبت و نمرات بالاتر در مولفه های پرشانی روان شناختی و نظم جویی هیجانی منفی بودند. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر، لازم است که به فرایندهای روان شناختی مادران دارای کودکان مبتلا به سرطان توجه کافی صورت گرفته و با بکارگیری روش های مداخله ای مناسب، به سلامت روان شناختی این مادران یاری رسانده شود.
اثربخشی آموزش تحول مثبت نوجوانی برسرمایه های روان شناختی و اضطراب نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۷
157 - 165
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش اثربخشی آموزش تحول مثبت نوجوانی بر سرمایه های روان شناختی و اضطراب نوجوانان بود و به روش نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل انجام شد. جامعه پژوهش دانش آموزان مقطع اول متوسطه مدارس دخترانه منطقه یک تهران و نمونه پژوهش 30 نفر از دختران 12 تا 17 سال (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) در سال 99-00 بودند. گروه آزمایش طی 12 جلسه دو ساعته در برنامه ی آموزشی تحول مثبت نوجوانی شرکت نمودند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه اضطراب اسپیلبرگر(1970) و سرمایه های روان شناختی لوتانز (2007) بود. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 24 و تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. نتایج نشان داد بین گروه آزمایشی و گواه در نمرات سرمایه های روان شناختی؛ خوش بینی و خودکارآمدی و نمرات اضطراب؛ حالت اضطراب، رگه اضطراب تفاوت معنی داری وجود دارد(05/0 P>). میانگین نمرات پس آزمون گروه آزمایش در مؤلفه های خوش بینی و خودکارآمدی افزایش معنی داری پیدا کرده است و در مؤلفه های اضطراب کاهش معنی داری پیدا کرده است که حاکی از اثربخشی آموزش تحول مثبت نوجوانی بر اضطراب و سرمایه های روان شناختی نوجوانان می باشد. تأکید بر مؤلفه های تحول مثبت می تواند برنامه ی عملی مناسب برای درمان اضطراب و ارتقای سرمایه های روان شناختی با تأکید بر خودکارآمدی و خوش بینی در نوجوانان می باشد.
نقش سرمایه های روان شناختی در پیش بینی کیفیت زندگی کاری معلمان زن متوسطه اول
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هفتم ۱۴۰۱ شماره ۵۵
۴۳۴-۴۲۵
هدف از پژوهش حاضر، تعیین نقش سرمایه های روان شناختی در پیش بینی کیفیت زندگی کاری معلمان زن متوسطه اول بوده است. جامعه موردنظر کلیه دبیران زن متوسطه اول استان اصفهان در سال تحصیلی 1400-1401 می باشد. حجم نمونه با استفاده از فرمول فیدل و تاباکنیک (۲۰۰۷) حداقل ۱۳۰ نفر تعیین گردید که نهایتاً 167 معلم زن متوسطه اول به روش نمونه گیری در دسترس به پرسشنامه ها پاسخ دادند. در این پژوهش علاوه بر اطلاعات جمعیت شناختی، پرسشنامه سرمایه روان شناختی لوتانز (2007) و پرسشنامه استاندارد کیفیت زندگی کاری والتون (1973) استفاده شد. پس از جمع آوری پرسشنامه ها از روش همبستگی و تحلیل رگرسیون چندمتغیری با استفاده از نرم افزار spssاستفاده شد. رابطه ی مثبت و معناداری بین سرمایه روان شناختی و کیفیت زندگی کاری می باشد. زیر مؤلفه های تاب آوری و امید واری 17 درصد قادر به پیش بینی کیفیت زندگی کاری در سطح 0/0001 می باشد؛ بنابراین، بهبود سطح سرمایه روان شناختی می تواند کیفیت زندگی کاری معلمان را بهتر نموده، همچنین سلامت روان و کیفیت تدریس را بهبود بخشد.
اثربخشی آموزش سرمایه های روان شناختی بر رفتارهای ارتقا سلامت و انعطاف پذیری روان شناختی در بیماران خودایمنی (پسوریازیس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش سرمایه های روان شناختی بر رفتارهای ارتقا سلامت و انعطاف پذیری روان شناختی در بیماران خودایمنی (پسوریازیس) انجام گرفت. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل بیماران خودایمنی (پسوریازیس) شهر تهران در شش ماهه پاییز و زمستان سال 1398 بود. در این پژوهش تعداد 30 بیمار خودایمنی (پسوریازیس) با روش نمونه گیری غیرتصادفی داوطلبانه و هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند (15 بیمار در گروه آزمایش و 15 بیمار در گروه گواه). گروه آزمایش آموزش سرمایه های روان شناختی را طی دو ماه و نیم در 10 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه رفتارهای ارتقا سلامت (واکر و همکاران، 1987) و پرسشنامه انعطاف پذیری روان شناختی (دنیس و وندروال، 2010) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد آموزش سرمایه های روان شناختی بر رفتارهای ارتقا سلامت و انعطاف پذیری روان شناختی در بیماران خودایمنی (پسوریازیس) موثر بوده است. چنانکه این مداخله توانسته منجر به بهبود رفتارهای ارتقا سلامت و انعطاف پذیری روان شناختی این بیماران شود. براساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که آموزش سرمایه های روان شناختی با تکیه بر امیدواری، تاب آوری، خوش بینی و خودکارآمدی می تواند به عنوان یک درمان کارآمد جهت بهبود رفتارهای ارتقا سلامت و انعطاف پذیری روان شناختی بیماران خودایمنی (پسوریازیس) مورد استفاده گیرد.