فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۱٬۰۶۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال طیف اوتیسم از ناتوانی های عمده ی دوران کودکی است که زمینه ساز فشارهای روانی بسیاری برای کودک و خانواده می باشد. با توجه به تاثیر نامطلوب بسیاری که این اختلال بر سیستم خانواده دارد، دراین پژوهش سعی شده است تا بر مبنای مدل تحول یکپارچه ی انسان که رویکرد نوینی در درمان این اختلال است، درمانی خانواده-محور طراحی شود، در این درمان به منظور تقویت توانمندی های کودک، کارکرد خانواده به عنوان یک واحد کلی، هدف قرار می گیرد و اثربخشی آن در ترکیب با بازی درمانی فلورتایم، بررسی می شود.
روش کار: این مطالعه در چهارچوب یک طرح تک آزمودنی در طول 5 ماه روی 12 کودک 8-3 ساله ی مبتلا به اختلال طیف اوتیسم و خانواده های آن ها اجرا و اطلاعات در سه مرحله ی پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری جمع آوری شد. برای بررسی اثربخشی درمان از ابزار محقق ساخته ی کارکرد تحولی خانواده، پرسش نامه ی سنجش هیجانی–کارکردی و پرسش نامه ی تحول هیجانی– کارکردی استفاده شد.
یافته ها: درصد بهبودی کارکرد تحولی خانواده در گروه درمان ترکیبی خانواده محور به ویژه در حوزه های صمیمیت، جذب شدن، انضباط و تحول هیجانی-کارکردی کودکان نیز در سطوح خودتنظیمی، دلبستگی و مبادله ی دوسویه از 50 درصد بیشتر و میزان بهبودی از نظر بالینی معنی دار بود. اندازه اثر درمان ترکیبی نیز بالاتراز 80/0 برآورد شد.
نتیجه گیری: بنا بر نتایج درمان ترکیبی خانواده محور می تواند اثربخشی بازی درمانی فلورتایم را افزایش دهد و به عنوان یک رویکرد درمانی اثربخش در درمان این اختلال استفاده شود.
مقایسه سازگاری تحصیلی در دانش آموزان پسر دارای مشکلات یادگیری و دانش آموزان پسر دارای پیشرفت تحصیلی پایین، متوسط و بالا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: هدف از این پژوهش، مقایسه سازگاری تحصیلی در دانش آموزان پسر دارای مشکلات یادگیری و دانش آموزان پسر دارای پیشرفت تحصیلی پایین، متوسط و بالا بود.
روش: آزمودنی های پژوهش شامل 160 دانش آموز پسر (40 نفر دارای مشکلات یادگیری، 40 نفر دارای پیشرفت تحصیلی پایین، 40 نفر دارای پیشرفت تحصیلی متوسط و 40 نفر دارای پیشرفت تحصیلی بالا) پایه تحصیلی دوم راهنمایی بود که به روش تصادفی خوشه ای چندمرحله ای از میان دانش آموزان مدارس راهنمایی پسرانه اردبیل انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه شخصیتی کالیفرنیا، آزمون هوشی ریون، آزمون های محقق ساخته خواندن، نوشتن و ریاضیات استفاده شد.
یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیری (MANCOVA) نشان داد میانگین نمره های سازگاری تحصیلی در دانش آموزان دارای پیشرفت تحصیلی بالا، بیشتر از دانش آموزان دارای مشکلات یادگیری، دارای پیشرفت تحصیلی پایین و متوسط است؛ این در حالی است که بین دانش آموزان دارای مشکلات یادگیری و دانش آموزان دارای پیشرفت تحصیلی پایین و متوسط تفاوت معنی داری به دست نیامد.
نتیجه گیری: از این یافته ها می توان درزمینه آموزش و خدمات مشاوره ای برای دانش آموزان یاد شده استفاده کرد.
بررسی روند تحول نظریه ذهن در دانش آموزان با و بدون اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه : توجه به نظریه ذهن در کودکان با اختلال یادگیری حائز اهمیت است زیرا نظریه ذهن می تواند بر روی رفتارهای اجتماعی و شناختی آن ها تاثیر بگذارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی روند تحول نظریه ذهن در دانش آموزان با و بدون اختلال یادگیری8 تا 11ساله انجام شد.
روش: در این پژوهش علی- مقایسه ای نمونه پژوهش که شامل 80 دانش آموز با اختلال یادگیری و 80 دانش آموز بدون اختلال یادگیری که در مراکز خاص ناتوانی های یادگیری و مدارس عادی مشغول به تحصیل بودند، به شیوه نمونه گیری طبقه ای با نسبت مساوی انتخاب شدند. آزمون نظریه ذهن استیرنمن و مقیاس هوشی وکسلر به عنوان ابزارهای پژوهش مورد استفاده قرار گرفت. داده های پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل واریانس دو عاملی و آزمون تعقیبی توکی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: یافته ها نشان دادند که در هر دو گروه دانش آموزان با و بدون اختلال یادگیری روند تحول نظریه ذهن با توجه به سن صعودی است، با این تفاوت که دانش آموزان با اختلال یادگیری نسبت به دانش آموزان بدون اختلال یادگیری کمی دیرتر به سطوح بالاتر تئوری ذهن دست می یابند.
نتیجه گیری: این پژوهش از یافته های اولیه مبتنی بر مشکلات شناختی و تحولی نظریه ذهن در کودکان با اختلال یادگیری حمایت می کند
شیوع اختلال هماهنگی رشدی در کودکان دختر 9 تا 11 ساله شهرستان خرمبید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه : یکی از نارسایی های بارز در کودکان دبستانی، اختلال هماهنگی رشدی است که توانایی حرکتی را در کودکان سالم و طبیعی تحتتاثیر قرار می دهد و تا دوران بزرگسالی نیز ادامه می یابد. بنابراین شناسایی و مداخله بهنگام ضروری بهنظرمیرسد. هدف پژوهش حاضر، بررسی میزان شیوع اختلال هماهنگی رشدی در دختران دبستانی 9 تا 11ساله شهرستان خرمبید واقع در استان فارس بود.
روش : پژوهش حاضر از نوع توصیفی پیمایشی و جامعه آماری تمامی کودکان دختر 9 تا 11 ساله شهرستان خرمبید بود. روش نمونهگیری خوشه ای مرحله ای و طبق جدول مورگان، نمونه های پژوهش 300دختر (با میانگین قد: 7/138 و وزن: 46/33) بودند. برای جمع آوری دادهها از پرسش نامه اختلال هماهنگی رشدی والدین برای غربالگری اولیه استفاده شد و برای تشخیص دقیق کودکان دارای اختلال هماهنگی رشدی آزمون تبحر حرکتی برونینکز اوزرتسکی (فرم کوتاه) به کار گرفته شد. از آزمون آماری خیدو برای تحلیل داده ها استفادهشد.
یافته ها: براساس پرسش نامه اختلال هماهنگی رشدی والدین 98کودک غربال شدند و سرانجام با استفاده از فرم کوتاه آزمون تبحر حرکتی برونینکز اوزرتسکی، 33نفر شناسایی شد. میزان شیوع این اختلال در نمونه تحتبررسی 2/11درصد، تخمینزدهشد، بهطوری که در سنین 9، 10 و 11سال بهترتیب 5/10، 7/13 و2/9 برآوردشد.
نتیجه گیری: از آنجایی که این اختلال افزونبر مهارتهای حرکتی بر خودپنداره، عزتنفس و مهارت های تحصیلی دانش آموزان تاثیرگذار است، تشخیص بهنگام و درمان به موقع این اختلال ضروری به نظر می رسد
اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی بر مهارت های اجتماعی و ارتباطی کودکان طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی بر مهارت های اجتماعی و ارتباطی کودکان طیف اتیسم انجام شد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، بنیادی و از نظرگردآوری داده ها، شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل هست. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه کودکان طیف اتیسم با عملکرد بالا سنین 12-6 سال می باشند. از جامعه آماری مورد نظر تعداد 10 کودک مبتلا به اختلال طیف اتیسم با عملکرد بالا با استفاده از ویرایش چهارم آزمون هوشی وکسلر و پرسشنامه غربالگری درخودماندگی با عملکرد بالا و آسپرگر از کلینیک ذهن زیبا به صورت در دسترس انتخاب و به صورت جایگزینی تصادفی در دو گروه 5 نفره آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش برنامه درمانی را در قالب پانزده جلسه دریافت کرد و گروه کنترل برنامه عادی خود را پیگیری نمود. مهارت های اجتماعی و ارتباطی با استفاده از فهرست ارزشیابی درخودماندگی ارزیابی و داده ها با روش اندازه گیری های مکرر مورد تحلیل قرار گرفت.نتایج پژوهش نشان داد که تفاوت معناداری میان مهارت های اجتماعی و ارتباطی کودکان گروه آزمایش و گروه کنترل در پس آزمون و پیگری وجود دارد. در نتیجه این روش می تواند به عنوان یک مداخله در کاهش نشانگان بالینی کودکان طیف اتیسم مورد استفاده قرار گیرد.
نقش میانجی سبک های هویت در رابطه بین تمایز یافتگی خود و اعتیاد به اینترنت دانش آموزان دبیرستان های غیر دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی نقش میانجی سبک های هویت در رابطه بین تمایز یافتگی خود و اعتیاد به اینترنت دانش آموزان دبیرستان های غیردولتی شیراز بود. از جامعه مورد نظر 336 دانش آموز (174 دختر، 162 پسر) به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و پرسشنامه های سبک های هویت برزونسکی، تمایز یافتگی خود اسکاورون و فریدلند و اعتیاد به اینترنت یانگ را تکمیل کردند. داده های به دست آمده با استفاده از روش آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین سبک های هویت اطلاعاتی و هنجاری با اعتیاد به اینترنت رابطه منفی، معنی دار و بین سبک هویت سردرگم- اجتنابی و اعتیاد به اینترنت رابطه مثبت، معنی دار وجود دارد. بین ابعاد تمایز یافتگی خود و اعتیاد به اینترنت رابطه معنی داری یافت نشد. بین سبک های هویت اطلاعاتی و هنجاری با تمایز یافتگی خود رابطه منفی معنی دار به دست آمد. سبک های هویت نقش واسطه ای بین ابعاد تمایز یافتگی خود و اعتیاد به اینترنت ایفا می کند.
تأثیر آموزش یکپارچگی حسی بر مهارت های عصب روان شناختی دانش آموزان دارای اختلال نقص توجه- بیش فعالی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکپارچگی حسی، بهبود توانایی کودکان برای پردازش و سازماندهی اطلاعات حسی است. زمانی که مغز بتواند اطلاعات حسی را سازماندهی نماید، نتیجه آن، بهبود عملکرد مهارت های زندگی، رشد عاطفی و رشد عمومی می باشد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی تأثیر آموزش یکپارچگی حسی بر مهارت های عصب روان شناختی دانش آموزان دارای اختلال نقص توجه- بیش فعالی (Attention deficit hyperactivity disorder یا ADHD) بود.
مواد و روش ها: مطالعه آزمایشی حاضر به روش پیش آزمون- پس آزمون و با گروه شاهد انجام گرفت و در آن، ٢٠ نفر از دانش آموزان ابتدایی مبتلا به ADHD شهر اصفهان مورد مطالعه قرار گرفتند. این افراد پس از انتخاب تصادفی، بر اساس معیارهای ورود به پژوهش و در طی روش نمونه گیری چندمرحله ای، به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و شاهد تقسیم شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسش نامه Conners (فرم والد و معلم) و پرسش نامه عصب روان شناختی کودک و نوجوان Conners بود. داده های به دست آمده با استفاده از روش تحلیل کوواریانس در نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: بین عملکرد دو گروه آزمایش و شاهد در مهارت های عصب روان شناختی در مرحله پس آزمون تفاوت معنی داری وجود داشت (001/0 > P).
نتیجه گیری: آموزش یکپارچگی حسی بر مهارت های عصب روان شناختی کودکان تأثیر دارد و می توان از این روش آموزشی در توان بخشی و آموزش کودکان دارای ADHD بهره برد. علاوه بر این، می توان از این روش در مراکز آمادگی و پیش دبستانی استفاده نمود تا از بروز اختلال ADHD در دوران تحصیلی جلوگیری به عمل آید.
اختلال دهلیزی در کودکان با آسیب شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگرچه مشکل اصلی کودکان دچار آسیب شنوایی کاستی های زبان و ارتباط است با وجود این، کودکان آسیب دیده شنوایی در معرض خطر بالاتری برای کاستی های حرکتی به ویژه تعادل هستند که اغلب نادیده گرفته می شود. تقریباً 20 تا 70 درصد کودکان کم شنوا دچار اختلال دهلیزی هستند که شیوع آن متناسب با درجه ی کم شنوایی تغییر می کند. بنابراین، ارزیابی اختلال دهلیزی در کودکان کم شنوای حسی عصبی برای شناسایی هرگونه تأخیر رشدی حرکتی برای مداخله ی زودهنگام ضروی است.حرکتی برای مداخله ی زودهنگام ضروی است.
اثربخشی مداخله ی بازی درمانی عروسکی بر مهارت های اجتماعی دانش آموزان پسر با اختلال اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهارت های اجتماعی نقش بسیار مهمی در زندگی و موفقیت افراد دارد، اما کودکان با اختلال اتیسم مشکل قابل توجهی در مهارت های اجتماعی دارند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مداخله ی بازی درمانی عروسکی بر مهارت های اجتماعی دانش آموزان پسر با اختلال اتیسم انجام شد. در این پژوهش 24 دانش آموز پسر 6 تا10 ساله با اختلال اتیسم به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و پس از اجرای آزمون گارز به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل(هر گروه 12 نفر) جاگماری شدند. از هر دو گروه پیش آزمون مهارت های اجتماعی به عمل آمد. سپس گروه آزمایش مداخله بازی درمانی عروسکی را در 21 جلسه ی 45 تا60 دقیقه ای دریافت کردند در حالی که گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. پس از پایان جلسات مداخله از هر دو گروه پس آزمون مهارت های اجتماعی گرفته شد. برای سنجش مهارت های اجتماعی از مقیاس مهارت اجتماعی استونی و همکاران (2010) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تک متغیره و تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد که میانگین مهارت های اجتماعی و خرده مقیاس های آن (توانایی درک هیجانات و احساسات دیگران، توانایی شروع تعامل با دیگران، توانایی حفظ تعامل با دیگران و توانایی پاسخ دهی به دیگران) گروه آزمایش در پس آزمون به طور معناداری افزایش یافته است(01/0>p). یافته ها بیانگر تأثیر مداخله بازی درمانی عروسکی بر بهبود مهارت های اجتماعی دانش آموزان پسر با اختلال اتیسم بود. بنابراین یافته های پژوهش نه تنها اثربخشی این روش را تأیید می کند بلکه چشم انداز وسیع تر و عمیق تری را نسبت به مداخله بازی درمانی می گشاید و درمان گران را ترغیب می کند تا بازی درمانی عروسکی را به عنوان روشی مؤثر در درمان دانش آموزان با اختلال اتیسم مورد ملاحظه قرار دهند.
مقاله به زبان انگلیسی: بررسی مقایسه ای میزان ویتامین D در کودکان مبتلا به اختلالات طیف اوتیسم با کودکان سالم: یک مطالعه ی مورد-شاهدی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلالات طیف اوتیسم (ASD) گروهی از اختلالات عصبی-تکاملی با منشا ژنتیکی-محیطی هستند. اخیرا کمبود ویتامین D به عنوان یک عامل خطر محتمل در پیدایش ASD در نظر گرفته شده است لذا این مطالعه با هدف بررسی میزان سرمی ویتامین D در کودکان مبتلا به این اختلال و مقایسه ی آن با کودکان سالم انجام شد.
روش کار: در این مطالعه ی مورد-شاهدی در سال 1393، 13 کودک 12-3 ساله ی مراجعه کننده به درمانگاه بیمارستان ابن سینای مشهد که بر اساس مصاحبه ی بالینی طبق معیارهای چهارمین ویراست راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی و روان پزشک فوق تخصص کودک و نوجوان، دارای نمره ی آزمون سنجش اوتیسم کودکی بالاتر از 30 بوده و تشخیص اختلالات طیف اوتیسم (با رد سایر اختلالات روانی محور یک) دریافت کرده بودند، به عنوان گروه آزمون انتخاب و در گروه های خفیف-متوسط و شدید قرار گرفتند. 14 کودک سالم بدون بیماری طبی یا روان پزشکی که از نظر سن و جنس با گروه آزمون، یکسان سازی شده بودند به عنوان گروه شاهد انتخاب شدند. سپس سنجش سطوح سرمی ویتامین D به روش الایزا در هر دو گروه انجام و داده ها با نرم افزار SPSS، آمار توصیفی، آزمون کولموگروف-اسمیرنوف، آزمون من-ویتنی و پیرسون تحلیل شدند.
یافته ها: میانه ی متغیر میزان ویتامین D در گروه بیماران 0/13 (فاصله ی بین چارکی 5/19-6/9) و در گروه شاهد 0/12 بود (فاصله ی بین چارکی 2/13-9/4) ولی این تفاوت معنی دار نمی باشد (350/0=P). هم چنین میزان سرمی ویتامین D با شدت اختلال اوتیسم نیز رابطه ی معنی داری نشان نداده است (534/0=P).
نتیجه گیری: بنا بر نتایج این مطالعه، میزان سرمی ویتامین D در کودکان مبتلا به اوتیسم و سالم بدون تفاوت معنی دار می باشد و میزان این ویتامین با شدت اختلال اوتیسم نیز رابطه ی معنی داری نشان نداده است.
تأثیر برنامه آموزشی مثبت نگری بر شادکامی و باورهای غیرمنطقی نوجوانان بزهکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر برنامه آموزشی مثبت نگری بر شادکامی و باورهای غیر منطقی نوجوانان بزهکار بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی بود که به شکل پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل اجرا شد. نمونه مورد پژوهش به صورت نمونه گیری هدفمند 30 نفر انتخاب و سپس (15 نفردر گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل) به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش هشت جلسه نود دقیقه ای مثبت نگری را دریافت کردند. همه آزمودنی ها با استفاده از پرسشنامه شادکامی آکسفورد آرگایل و پرسشنامه باورهای غیرمنطقی جونز ارزیابی شدند. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس بیانگر آن بود که ارایه مداخله آموزش مثبت نگری باعث افزایش معنادار شادکامی و کاهش نمره کل باورهای غیر منطقی شد. نتایج این پژوهش نشان داد که از روش آموزش مهارت مثبت نگری می توان به عنوان روشی کارآمد برای کاهش باورهای غیرمنطقی و افزایش شادکامی نوجوانان بزهکار استفاده نمود.
اثربخشی آموزش مهارتهای عاطفی به مادران در کاهش دلبستگی ناایمن و مشکلات رفتاری دانش آموزان مقطع دبستان شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ریشه بسیاری از مشکلات رشدی، عاطفی، رفتاری، اجتماعی و... ناشی از شکل گیری دلبستگی ناایمن و شرایط حاکم بر آن می باشد. از این رو، آموزش مهارت های عاطفی به مادران در کاهش دلبستگی ناایمن و مشکلات رفتاری راه حل مناسبی برای مشکل فوق است.
مواد و روش ها: نمونه ها با روش نمونه گیری تصادفی- خوشه ای، انتخاب و در دو گروه آزمایش و شاهد جایگزین شدند. آزمودنی ها در مراحل پیش آزمون و پس آزمون به پرسش نامه ها پاسخ دادند. آموزش مهارت های عاطفی به مادران در گروه آزمایش و در 8 جلسه به شکل گروهی انجام گرفت و گروه شاهد در طی پژوهش هیچ گونه آموزشی دریافت نکرد. داده ها با استفاده از آزمون کواریانس در نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل گردید.
یافته ها: در نتیجه آموزش مهارت های عاطفی، کیفیت دلبستگی آزمودنی ها در گروه آزمایش نسبت به گروه شاهد به طور معنی داری افزایش یافت (05/0 ≤ P). همچنین، کاهش معنی داری نیز در میزان مشکلات رفتاری کودکان مشاهده شد (05/0 ≤ P).
نتیجه گیری: به وجود آوردن تغییراتی در حساسیت مادرانه، پیش بینی کننده بسیار قوی برای تغییر دلبستگی کودک می باشد. مشکل بسیاری از مادران این است که شیوه و زمان تعاملشان با نیازهای کودک همسان نیست. حساسیت مادرانه می تواند از طریق آموزش مهارت ها به دست آید . علاوه بر این ، افزایش حساسیت مادرانه بر روی فرایندهای توجهی مادر اثر می گذارد و باعث می شود که رفتارهای فعلی کودک خود را بهتر درک کند.
تأثیر تمرینات ورزشی بر روی توانایی های حرکتی و شناختی سه کودک دارای نشانگان داون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی تأثیر یک برنامه ی ورزشی مشترک (مربی و خانواده) بر بهبود توانایی های حرکتی و شناختی به ویژه زمان واکنش و حافظه ی کاری در سه کودک دارای نشانگان داون انجام شد. به همین منظور، برنامه تمرین های ورزشی مشترک بر روی سه کودک با نشانگان داون مورد استفاده قرار گرفت که شامل دو پسر (نفرنخست، با سن تقویمی 3/10 سال و سن عقلی 7/4 سال؛ نفردوم، با سن تقویمی 6/14 سال و سن عقلی زیر 4 سال) و یک دختر (با سن تقویمی 0/14 سال و سن عقلی زیر 4 سال) بود. پس از دوره های تمرینی نمره های حرکات درشت بهبود یافت و در ارزیابی شاخص های زمان واکنش نیز بهبودی قابل ملاحظه ای مشاهده شد. تعاملات نزدیکی بین حوزه های حرکتی و شناختی در افراد فاقد پیشرفت های طبیعی وجود دارد. بنابراین، برنامه ریزی برنامه های مداخله ای بر مبنای مشارکت همزمان کودکان و والدین با هدف ترویج سبک زندگی فعال در افراد بانشانگان داون مورد نیاز است.
اثربخشی آموزش درک روابط فضایی بر عملکرد ریاضی دانش آموزان پسر با ناتوانی یادگیری ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش درک روابط فضایی بر عملکرد ریاضی دانش آموزان پسر با ناتوانی یادگیری ریاضیانجام شد. روش پژوهش، آزمایشی، از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان پایه سوم ابتدایی با ناتوانی یادگیری ریاضی شهر اصفهان در سال تحصیلی91-1390 بود. به منظور انجام این پژوهش، 30 دانش آموز به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شد. ابزارهای مورد استفاده شامل مقیاس هوش کودکان وکسلر4، آزمون تشخیص حساب نارسایی،و آزمون عملکرد تحصیلی ریاضی بود. از میان دانش آموزان پسری که بر اساس این ابزارها دارای ناتوانی یادگیری ریاضی تشخیص داده شدند، 30 نفر به طور تصادفی انتخاب و به طور تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل گمارده شدند. داده های به دست آمده با تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که که بین گروه ها تفاوت معناداری وجود دارد (0001/0>P). بدین ترتیب متغیر مستقل تفاوت معناداری در گروه آزمایش ایجاد کرده، و توانسته به بهبود عملکرد تحصیلی ریاضی کودکان پسر با ناتوانی یادگیری ریاضی در دوره دبستان در مرحله پس آزمون بینجامد. بنابراین پیشنهاد می شود که از آموزش درک روابط فضایی در آموختن ریاضی به دانش آموزان استفاده شود.
نقش دین داری و تاب آوری در پیش بینی استرس زناشویی مادران دارای فرزند پسر با اختلال نارسایی توجه بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات دوران شیر خوارگی، کودکی و نوجوانی اختلالات رفتار مخرب و کمبود توجه
- حوزههای تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی روانشناسی مثبت گرا
- حوزههای تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی تعامل روانشناسی و دین
- حوزههای تخصصی روانشناسی مشاوره مشاوره خانواده
هدف این پژوهش بررسی نقش میزان دین داری و تاب آوری در پیش بینی استرس زناشویی درمادران دارای فرزند با اختلال نارسایی توجه- بیش فعالی بود.روش پژوهش از نوع همبستگی بود.جامعه آماری شامل همه مادران دارای فرزند پسر با اختلال نارسایی توجه- بیش فعالیشهر تهران بودند. نمونه آماری شامل 100 مادر دارای فرزند پسر با اختلال نارسایی توجه- بیش فعالی بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند.از آزمون مقیاس سنجش اختلال نارسایی توجه-بیش فعالی، مقیاس استرس زناشویی استکهلمتهران، پرسشنامهتاب آوریکانرودیویدسون و مقیاس سنجش د ین داری برای جمع آوری داده ها استفاده شد. داده ها از طریق تحلیل رگرسیون چندمتغیره و ضریب همبستگی پیرسون مورد تحلیل قرار گرفتند.نتایج نشان داد که بین استرس زناشویی با دین داری و تاب آوری رابطه منفی معنی داری وجود دارد ( 01/0p<). نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره نیز نشان داد که دین داری و تاب آوری می توانند استرس زناشویی را به طور معکوس پیش بینیکنند. بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که میزان دین داری و تاب آوری نقش مهمی در پیش بینی استرس زناشویی دارند.در نتیجه آموزش مؤلفه های تاب آوری و تأکید بر افزایش دین داری می تواند به کاهش استرس زناشویی کمک کند.