مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
مهارت های عصب روان شناختی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکپارچگی حسی، بهبود توانایی کودکان برای پردازش و سازماندهی اطلاعات حسی است. زمانی که مغز بتواند اطلاعات حسی را سازماندهی نماید، نتیجه آن، بهبود عملکرد مهارت های زندگی، رشد عاطفی و رشد عمومی می باشد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی تأثیر آموزش یکپارچگی حسی بر مهارت های عصب روان شناختی دانش آموزان دارای اختلال نقص توجه- بیش فعالی (Attention deficit hyperactivity disorder یا ADHD) بود.
مواد و روش ها: مطالعه آزمایشی حاضر به روش پیش آزمون- پس آزمون و با گروه شاهد انجام گرفت و در آن، ٢٠ نفر از دانش آموزان ابتدایی مبتلا به ADHD شهر اصفهان مورد مطالعه قرار گرفتند. این افراد پس از انتخاب تصادفی، بر اساس معیارهای ورود به پژوهش و در طی روش نمونه گیری چندمرحله ای، به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و شاهد تقسیم شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسش نامه Conners (فرم والد و معلم) و پرسش نامه عصب روان شناختی کودک و نوجوان Conners بود. داده های به دست آمده با استفاده از روش تحلیل کوواریانس در نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: بین عملکرد دو گروه آزمایش و شاهد در مهارت های عصب روان شناختی در مرحله پس آزمون تفاوت معنی داری وجود داشت (001/0 > P).
نتیجه گیری: آموزش یکپارچگی حسی بر مهارت های عصب روان شناختی کودکان تأثیر دارد و می توان از این روش آموزشی در توان بخشی و آموزش کودکان دارای ADHD بهره برد. علاوه بر این، می توان از این روش در مراکز آمادگی و پیش دبستانی استفاده نمود تا از بروز اختلال ADHD در دوران تحصیلی جلوگیری به عمل آید.
بررسی و مقایسه نیمرخ مهارت های عصب روان شناختی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص، دانش آموزان با نقص توجه – بیش فعالی و دانش آموزان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه نیمرخ مهارت های عصب روان شناختی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص، بیش فعال همراه با نقص توجه و عادی شهر اصفهان انجام شد. روش: جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص، بیش فعال همراه با نقص توجه و عادی مقطع دبستان شهر اصفهان در سال تحصیلی 95-1394 بود. بدین منظور با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 30 نفر دانش آموز پسر دارای اختلال یادگیری خاص که توسط مشاوران مراکز اختلال یادگیری تشخیص داده شده بودند و 30 نفر دانش آموز پسر بیش فعال همراه با نقص توجه که توسط روان پزشکان کودک تشخیص داده شده بودند و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای 30 نفر دانش آموز پسر عادی انتخاب شدند و ازنظر مهارت های عصب روان شناختی موردبررسی قرار گرفتند. روش این پژوهش علی – مقایسه ای بود. ابزار مورداستفاده در پژوهش پرسشنامه مهارت های عصب روان شناختی کانرز (2007) بود. داده ها با روش تحلیل واریانس یک راهه تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاکی از تفاوت معنادار مهارت های عصب روان شناختی بین گروه ها در متغیرهای توجه، حافظه، کارکردهای اجرایی، پردازش شناختی و عدم تفاوت معنادار در متغیرهای عملکرد حسی – حرکتی و زبان بود (P ≤0/05). نتیجه گیری: با توجه به نتایج تحقیق می توان نتیجه گرفت دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص و دانش آموزان بیش فعالی همراه با نقص توجه نسبت به دانش آموزان عادی، نارسایی های عصب روان شناختی بیشتری را تجربه می کنند.
اثربخشی برنامه درمان ترمیم شناختی بر نیمرخ مهارت های عصب روان شناختی کودکان کم شنوای پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از این پژوهش، بررسی اثربخشی برنامه درمان ترمیم شناختی بر نیمرخ مهارت های عصب روان شناختی کودکان کم شنوای پیش دبستانی شهر اصفهان بود. روش : پژوهش حاضر، یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه شاهد بود. در این پژوهش 28 کودک کم شنوای پیش دبستانی 5 تا 6 ساله شرکت داشتند. آزمودنی ها با روش نمونه گیری در دسترس از مرکز توانبخشی مادر کودک آوا انتخاب و به دو گروه 14 نفری آزمایش و شاهد تقسیم شدند. گروه آزمایش، برنامه درمان ترمیم شناختی را در 10 جلسه (هر جلسه 40 دقیقه) دریافت کردند. در حالی که گروه شاهد در این برنامه شرکت نکرد. ابزارهای پژوهش، آزمون ماتریس های پیشرونده ریون و پرسشنامه مهارت های عصب روانشناختی کانر بود. اطلاعات به دست آمده در قبل و بعد از مداخله با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند. یافته ها : نتایج بیانگر اثر معنادار درمان ترمیم شناختی بر مهارت های عصب روان شناختی و همه خرده مقیاس های آن (مشکلات توجه، عملکرد حسی حرکتی، عملکرد زبان، حافظه و یادگیری، کارکردهای اجرایی و پردازش شناختی) در گروه آزمایش بود (001/0P<). نتیجه گیری : برنامه درمان ترمیم شناختی باعث بهبود نیمرخ مهارت های عصب روان شناختی کودکان کم شنوای پیش دبستانی شد. در واقع، این برنامه از طریق فعالیت های شناختی موجب بهبود مهارت های عصب روان شناختی می شود.
ساخت و رواسازی پرسشنامه مهارت های عصب روان شناختی (فرم معلم) کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ساخت و رواسازی پرسشنامه مهارت های عصب روان شناختی فرم معلم کودکان پیش دبستانی شهراصفهان انجام شد. روش: روش این پژوهش توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه ی کودکان مقطع پیش دبستانی شهر اصفهان می باشد. حجم نمونه موردنظر با توجه به فرمول کوکران 374 کودک پیش دبستانی تعیین شد، که بدلیل آنلاین بودن پرسشنامه متعاقب محدودیت های کرونایی 410 کودک بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای انتخاب شدند و توسط معلمین پیش دبستانی تکمیل گردید. داده ها با استفاده از روش تحلیل عامل اکتشافی از طریق تحلیل مولفه های اصلی بر روی داده ها و چرخش عامل ها به روش متعامد از نوع واریماکس و تحلیل عامل تاییدی جهت تایید عامل ها تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها: نتایج، تایید کننده روایی صوری و محتوایی، تشخیصی و روایی سازه بود. پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 921/0 و ضریب تنصیف برابر با 843/0 حاصل گردید ، نقطه برش بالینی آزمون 2/86 بدست آمد. نتایج تحلیل عامل اکتشافی به دست آمده در مرتبه اول، هجده عامل و در مرتبه دوم پنج عامل با ارزش ویژه بزرگتر از یک استخراج شد که به ترتیب 58/83 و 59/85 درصد از واریانس کل مقیاس را تبیین می کنند، همچنین بارهای عاملی در همه سؤالات در تحلیل عاملی تأییدی بالاتر از 4/0و معنی دار به دست آمده است)001/0>p). نتیجه گیری: این ابزار از پایایی و روایی مطلوب برخوردار است و می تواند به عنوان ابزاری معتبر برای سنجش مهارت های عصب_روان شناختی در کودکان پیش دبستانی مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی آموزش والدین با رویکرد آدلر-درایکورس بر مهارت های عصب روان شناختی و رفتار اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه و بیش فعالی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش والدین با رویکرد آدلر-درایکورس بر مهارت های عصب روان شناختی و رفتار اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه و بیش فعالی انجام شد. روش : روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل کودکان دبستانی مبتلا به اختلال نقص توجه و بیش فعالی و والدین آنها در شهر اصفهان در سال تحصیلی 98-1397 بود. در این پژوهش تعداد 30 کودک دبستانی مبتلا به اختلال نقص توجه و بیش فعالی با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل گمارده شدند (در هر گروه 15 کودک). والدین گروه آزمایش به مدت 10 جلسه تحت آموزش رویکرد آدلر-درایکورس (امیری، علیزاده و فرخی، 1393) قرار گرفتند. در این پژوهش از پرسشنامه های اختلال نقص توجه و بیش فعالی کانرز فرم والدین (بروک و کلینتون، 2007)، مهارت های عصب روان شناختی (کانرز، 2004) و رفتار اجتماعی (ماتسون و همکاران، 1983) استفاده شد. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با استفاده از نرم افزار آماری 23SPSS تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش والدین با رویکرد آدلر-درایکورس بر مهارت های عصب روان شناختی (001/0p < )و رفتار اجتماعی (001/0p < ) کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه و بیش فعالی تاثیر معنادار داشته است. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که آموزش والدین با رویکرد آدلر-درایکورس با تمرکز بر اصول بهنجار تعامل والد-فرزندی می تواند به عنوان یک روش کارآمد جهت بهبود مهارت های عصب روان شناختی و رفتار اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه و بیش فعالی مورد استفاده گیرد.
بهبود مهارت های عصب روان شناختی دانش آموزان دارای اختلال در بیان نوشتاری با استفاده از برنامه راهنمای جمله فلپس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بهبود مهارت های عصب روان شناختی دانش آموزان با اختلال در بیان نوشتاری به روش راهنمای جمله فلپس انجام گرفت. روش پژوهش شبه آزمایشی و از طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. بدین منظور باتوجه به ملاک های ورود به پژوهش و با استفاده از روش نمونه گیری چندمرحله ای از بین دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص در بیان نوشتاری در پایه پنجم ابتدایی شهر یزد تعداد ۳۰ نفر انتخاب و به تصادف در دو گروه گواه و آزمایش گمارده شدند. مداخلات آموزشی برنامه فلپس در ۱۳ جلسه ۶۰ دقیقه ای بر روی گروه آزمایش انجام گرفت. ابزارهای مورداستفاده عبارت از مقیاس هوش وکسلر کودکان ویرایش پنجم و پرسش نامه کانرز فرم والد و برنامه راهنمای جمله فلپس بود. داده های به دست آمده با روش آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. تجزیه وتحلیل داده های حاصل از پژوهش نشان داد که بین عملکرد گروه آزمایش و کنترل در مهارت های عصب روان شناختی به جز مهارت زبان تفاوت معناداری وجود ندارد (۰۰۱/۰ P>). درحالی که در مهارت زبان تفاوت معنادار بود (۰۰۱/۰ P<). نتایج پژوهش نشان داد که برنامه راهنمای جمله فلپس بر مهارت های عصب روان شناختی دانش آموزان با اختلال یادگیری در بیان نوشتاری در حیطه های توجه، حافظه، عملکردهای حسی - حرکتی و کارکردهای اجرایی به غیراز زبان مؤثر نمی باشد. از این شیوه می توان به عنوان شیوه مداخله ای و آموزشی جهت بهبود مهارت زبان که پیش نیاز نوشتن است استفاده نمود.