مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
ویتامین D
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلالات طیف اوتیسم (ASD) گروهی از اختلالات عصبی-تکاملی با منشا ژنتیکی-محیطی هستند. اخیرا کمبود ویتامین D به عنوان یک عامل خطر محتمل در پیدایش ASD در نظر گرفته شده است لذا این مطالعه با هدف بررسی میزان سرمی ویتامین D در کودکان مبتلا به این اختلال و مقایسه ی آن با کودکان سالم انجام شد.
روش کار: در این مطالعه ی مورد-شاهدی در سال 1393، 13 کودک 12-3 ساله ی مراجعه کننده به درمانگاه بیمارستان ابن سینای مشهد که بر اساس مصاحبه ی بالینی طبق معیارهای چهارمین ویراست راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی و روان پزشک فوق تخصص کودک و نوجوان، دارای نمره ی آزمون سنجش اوتیسم کودکی بالاتر از 30 بوده و تشخیص اختلالات طیف اوتیسم (با رد سایر اختلالات روانی محور یک) دریافت کرده بودند، به عنوان گروه آزمون انتخاب و در گروه های خفیف-متوسط و شدید قرار گرفتند. 14 کودک سالم بدون بیماری طبی یا روان پزشکی که از نظر سن و جنس با گروه آزمون، یکسان سازی شده بودند به عنوان گروه شاهد انتخاب شدند. سپس سنجش سطوح سرمی ویتامین D به روش الایزا در هر دو گروه انجام و داده ها با نرم افزار SPSS، آمار توصیفی، آزمون کولموگروف-اسمیرنوف، آزمون من-ویتنی و پیرسون تحلیل شدند.
یافته ها: میانه ی متغیر میزان ویتامین D در گروه بیماران 0/13 (فاصله ی بین چارکی 5/19-6/9) و در گروه شاهد 0/12 بود (فاصله ی بین چارکی 2/13-9/4) ولی این تفاوت معنی دار نمی باشد (350/0=P). هم چنین میزان سرمی ویتامین D با شدت اختلال اوتیسم نیز رابطه ی معنی داری نشان نداده است (534/0=P).
نتیجه گیری: بنا بر نتایج این مطالعه، میزان سرمی ویتامین D در کودکان مبتلا به اوتیسم و سالم بدون تفاوت معنی دار می باشد و میزان این ویتامین با شدت اختلال اوتیسم نیز رابطه ی معنی داری نشان نداده است.
تأثیر تمرینات ثبات مرکزی و ویتامین D بر شاخص های آمادگی جسمانی زنان جوان مبتلا به ام .اس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تعیین تأثیر تمرینات ثبات مرکزی و ویتامین D بر شاخص های آمادگی جسمانی زنان جوان مبتلا به ام .اس بود. بدین منظور، 36 زن مبتلا به ام .اس از نوع عود کننده فروکش کننده با سطح وضعیت ناتوانی گسترش یافته( EDSS ) کمتر یا مساوی سه (با میانگین سنی 57/6±72/32 سال؛ قد 23/4±164 سانتی متر؛ وزن 4/11±1/65 کیلوگرم؛ سابقه بیماری 20/1±4 سال) به طور داوطلبانه در پژوهش شرکت کردند و به شکل تصادفی به چهار گروه (شامل: سه گروه مکمل، تمرین و ترکیب تمرین + مکمل و گروه کنترل) تقسیم شدند. قبل و بعد از دوره آزمایش، تمامی آزمودنی ها در آزمون قدرت عضلات اکستنسور بالاتنه با دینامومتر، استقامت عضلات فلکسور تنه با آزمون نگه داری تنه در زاویه 60 درجه، انعطاف پذیری با آزمون ولز، هماهنگی با آزمون پرتاب پی در پی توپ تنیس و تعادل با آزمون ایستادن تک پا شرکت کردند. تمرینات ثبات مرکزی به مدت هشت هفته و به صورت سه بار در هفته به طور فزاینده (جلسه اول، پنج ثانیه حفظ حرکت با شش تکرار تا جلسه آخر، هشت ثانیه حفظ حرکت با 10 تکرار) اجرا گشت. گروه های مکمل هر دو هفته، یک بارکپسول IU 1500 ویتامین D را مصرف می کردند. از آزمون آماری تحلیل کوواریانس برای ارزیابی اطلاعات استفاده شد. یافته ها نشان می دهد که تمرین ورزشی همراه با مصرف ویتامین D درمقایسه با گروه کنترل موجب بهبود قدرت (P=0.002) و استقامت (0.001=P) ) عضلانی، انعطاف پذیری (P=0.001) ، هماهنگی (P=0.001) و تعادل (P=0.001) شده و درمقایسه با مصرف ویتامین D، منجر به بهبود استقامت عضلانی (P=0.001)، انعطاف پذیری (0.001=P) ، هماهنگی (P=0.001) و تعادل (P=0.001) می گردد. همچنین، تمرین ورزشی بدون مصرف ویتامین D درمقایسه با گروه مصرف ویتامین D موجب بهبود استقامت عضلانی (P=0.015) شده و درمقایسه با گروه کنترل موجب بهبود استقامت (P=0.002)، هماهنگی (P=0.031) و تعادل(P=0.001) گشته است؛ اما مصرف ویتامین D به تنهایی، تأثیر مثبت و معناداری بر متغیرهای پژوهش نداشت (P>0.05). با توجه به نتایج پژوهش می توان گفت که به ترتیب اولویت، تمرین ورزشی همراه با مصرف ویتامین D و سپس تمرین ورزشی، تأثیر مطلوبی بر بهبود شاخص های آمادگی جسمانی دارد.
اثر مکمل یاری ویتامین D بر سطح کلوتو مغز در موش های صحرایی ماده نژاد لوئیز به دنبال شش هفته فعالیت ورزشی شنا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم زیستی ورزشی سال دهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۳۷)
207 - 219
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش، بررسی اثر 6هفته شنای استقامتی همراه مصرف مکمل ویتامینD بر سطح کلوتو بافت مغز بود.در این مطالعه تجربی، 25 موش صحرایی به 5گروه: 1-کنترل سالم، 2- حلال، 3-ویتامین دی 4-شنا، 5-ترکیب ویتامین Dوتمرین شنا ، تقسیم شدند. برنامه تمرینی شنا به مدت 6 هفته و 5 روز در هفته، و هرروز به مدت یک ساعت بود.گروه مکمل هم به مدت 2 هفته، مقدار 2 نانوگرم ویتامینD در2/0 میلی لیتر روغن کنجد، یک روزدرمیان به صورت درون صفاقی دریافت کردند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمونone way ANOVA و آزمون تعقیبی Tukey و در سطح پنج درصد صورت گرفت. سطح کلوتو به روش الایزا اندازه گیری شد.نتایج نشان داد که بین سطح کلوتو بافت مغز گروه کنترل با گروه مکمل تفاوت معنی داری وجود نداشت (p=0/46).تفاوت میانگین بین گروه کنترل با گروه شنا (P=0.03) و ویتامین D+ شنا معنی دار بود (P=0.008). نتایج تحقیق حاضرنشان داد که تمرین شنا به تنهایی و در ترکیب با مصرف مکمل ویتامین Dمی تواند باعث افزایش سطح کلوتو بافت مغز شود و در نتیجه می تواند احتمالا نقش محافظتی در برابر عوامل تضعیف کننده سلامت دستگاه عصبی داشته باشد و منجر به افزایش قابل توجه ذخایر آن و نهایتا حفاظت نورونی گردد.
اثر پیش درمان تمرینات اینتروال همراه با ویتامین دی بر IL-10، BDNF و TNFα در مغز رت های مدل آنسفالومیلیت خود ایمن تجربی (EAE)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فیزیولوژی ورزشی زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۶
129 - 142
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر پیش درمان تمرینات اینتروال و ویتامین دی ( D ) بر فاکتور نوروتروفیک مشتق از مغز (BDNF) و TNFα در مغز رت های مدل آنسفالومیلیت خود ایمن تجربی ( EAE ) انجام شد. بدین منظور، 30 سر رت نژاد لوئیس شش هفته ای، پنج روز در هفته و به مدت شش هفته تمرینات دوی اینتروال را به صورت ۱۰ تکرار ۱ دقیقه ای انجام دادند. نسبت کار به استراحت ۱ به ۲ و کل زمان دویدن ۳۰ دقیقه در نظر گرفته شد. بعد از اتمام دوره تمرینی، رت ها با نخاع خوکچه هندی و ادجوانت کامل ایمونیزه شدند. روند بیماری و تغییرات بالینی رت ها به مدت 2 هفته بعد از القاء مدل بیماری مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد رت های ماده نژاد لوئیس مبتلا به آنسفالومیلیت خود ایمن تجربی افزایش معنی داری در اینترلوکین-10 (IL-10) ( P=0.003 ) و کاهش معنی داری در فاکتور نکروز توموری آلفا ( TNF-α ) ( P=0.001 ) داشتند اما تغییرات BDNF ( P=0.62 ) به حد معناداری نرسید. همچنین علایم بالینی در موش ها تمرین کرده با تاخیر ظاهر شد. با توجه به نتایج تحقیق حاضر، به نظر می رسد که تمرین اینتروال به مدت شش هفته به همراه ویتامین D میتواند ضمن به تاخیر انداختن بروز علایم بالینی، ذخایر شاخص های ضدالتهابی و التهابی را در مغز مدل های مبتلا به آنسفالومیلیت خود ایمن تجربی افزایش داده و در نتیجه به حفاظت عصبی کمک نماید.
ارزیابی تطبیقی عوامل موثر بر سطح ویتامین D با میانجی گری متغیر اقلیمی بین شهروندان اردبیل و رشت
کاهش ویتامین D در شهرهای شمالی کشور نظیر رشت و اردبیل به عنوان یک مشکل عمده بهداشتی مطرح می باشد. از سوی دیگر امکان پیشگیری و اصلاح وضعیت موجود بر اساس اتخاذ تدابیر مناسب به ویژه در گروه های پر خطر وجود دارد. این مهم خود نیازمند ترسیم دقیق وضعیت موجود، شناسایی عوامل خطر و تعیین کننده ها، روند گسترش عارضه و... بر داده های مبتنی بر جمعیت خاص هر منطقه می باشد. این پژوهش به دنبال ارزیابی تطبیقی عوامل موثر بر سطح ویتامین D با میانجی گری متغیرهای آب و هوایی بین شهروندان اردبیل و رشت می باشد، به عبارت دیگر این تحقیق به دنبال پاسخ برای این مسئله است که مهمترین عوامل موثر بر سطح ویتامین D کدامند؟ تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش اجرا،توصیفی پیمایشی و از نوع همبستگی است.همچنین از نظر جمع آوری داده، میدانی می باشد چرا که از طریق بررسی نظرات و دیدگاه های شهروندان اردبیل و رشت، ارتباط بین متغیرهای تحقیق مشخص می شود. در این تحقیق از بین جامعه آماری که شامل کلیه شهروندان اردبیل و رشت می باشند با توجه به این که تعداد جامعه مورد نظر نامحدود(بیش از 100 هزار نفر) می باشد، با استفاده از جدول کوکران، حجم نمونه 384 نفر می باشد، که بین آنها پرسشنامه توزیع گردید. روش تجزیه و تحلیل داده ها به این ترتیب بود که پس از جمع آوری اطلاعات از نرم افزار SPSS23 استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان داد که بین متغیرهای تحقیق( سن، وزن و فراسنج آب و هوایی) با میزان سطح ویتامین D رابطه معناداری وجود دارد.
تأثیر 8 هفته تمرین مقاومتی و مکمل ویتامین D بر برخی از شاخص های عملکرد کلیوی در رت های نر مبتلابه نارسایی کلیوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر، بررسی تأثیر 8 هفته تمرین مقاومتی و مکمل ویتامین D بر برخی از شاخص های عملکرد کلیوی در رت های نر مبتلابه نارسایی کلیوی بود. در این مطالعه تجربی، تعداد 16 سر موش صحرایی (7-8 هفته و میانگین وزن 350 تا 370 گرم) نر در چهار گروه (4= n ): تمرین، گروه مکمل، گروه تمرین و مکمل و گروه کنترل قرار گرفتند. پس از القا آسیب کلیوی از طریق روش جراحی NX 6/5 و گذشت دو هفته، تمرین مقاومتی به مدت 8 هفته اجرا گردید. به صورت هم زمان نیز ویتامین D به میزان 1000 واحد در هفته به صورت عضلانی به رت ها تزریق گردید. در پایان، میزان تصفیه گلومرولی (با استفاده از مقادیر اوره و کراتینین) و سطوح سرمی ویتامین D ، کلسیم و فسفر اندازه گیری شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی و آزمون آنووا یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی استفاده گردید. نتایج نشان داد، تصفیه گلومرولی و ویتامین D در گروه تمرین و مکمل در مقایسه با گروه کنترل و تمرین افزایش معنی داری نشان داد (0/05> P ). این در حالی بود که مقادیر اوره و کراتینین و همچنین کلسیم و فسفر سرم کاهش معنی داری پیدا کردند (0/05> P ). به نظر می رسد استفاده هم زمان از تمرینات مقاومتی و مکمل ویتامین D می تواند بر میزان فیلتراسیون گلومرولی مؤثر باشد.
تاثیر مداخله آموزشی تغذیه بر کالری دریافتی، میزان درشت مغذی ها، سطوح استراحتی و میزان دریافتی آهن و ویتامین D در فوتبالیست های نوجوان رقابتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: در کنار کالری دریافتی روزانه، ویتامین D و آهن به عنوان مواد ریز مغذی از بیشترین اهمیت در رژیم غذایی ورزشکاران، به خصوص در سنین رشد و نوجوانی برخوردار هستند. بنابراین هدف از مطالعه حاضر، تاثیر مداخله آموزشی تغذیه بر کالری کل دریافتی، سطوح استراحتی و میزان دریافتی آهن و ویتامین D در فوتبالیست های نوجوان رقابتی می باشد. روش کار:آزمودنی های این مطالعه را 63 فوتبالیست نوجوان رقابتی در سطح لیگ برتر کشور تشکیل داده اند. به منظور دستیابی به کالری کل دریافتی و میزان دریافتی ریزمغذی ها،یادآمد سه روزه از آزمودنی ها گرفته شد،سپس خونگیری به منظور دستیابی به مقادیر استراحتی ویتامین D و آهن انجام گرفت.گروه مداخله آموزشی تغذیه(41 نفر)و گروه کنترل(22 نفر)آزمودنی های پژوهش را تشکیل می دادند.گروه تجربی به مدت 4 هفته (8 جلسه 30 دقیقه ای آموزش تغذیه کاربردی و به دنبال آن 10 هفته مشاوره حضوری)با حضور در پایگاه اینترنتی و به صورت برخط آموزش دیدند.برای بررسی تغییرات درون و بین گروهی از تحلیل واریانس مختلط و آزمون های T وابسته و مستقل استفاده شد. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل واریانس مختلط درون گروهی بر کالری کل دریافتی، سطوح استراحتی ویتامین D و میزان ویتامین D رژیم غذایی معنادار بود (001/0=P) و نتایج آزمون های T وابسته حاکی از افزایش معنادار این متغیرها در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل بود (01/0 ≥p )..نتیجه گیری:مداخله آموزشی تغذیه موجب افزایش معنادار کالری کل دریافتی، کربوهیدرات و پروتئین دریافتی، سطوح استراحتی ویتامین D و میزان دریافتی ویتامین D رژیم غذایی فوتبالیست های نوجوان رقابتی می شود، اما بر مقادیر استراحتی و میزان دریافتی آهن رژیم غذایی تاثیری ندارد.
تأثیر یک دوره مداخلات ورزشی و غذایی هدفمند بر ظرفیت توجه، سرعت واکنش و پردازش اطلاعات زنان سالمند دارای اختلال خواب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش نرخ جمعیت سالمندان و هزینه های ناشی از آن، بخش عمده ای از منابع بهداشتی و درمانی هر جامعه ای را به خود اختصاص داده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر یک دوره مداخلات ورزشی و غذایی هدفمند بر ظرفیت توجه، سرعت واکنش و پردازش اطلاعات زنان سالمند دارای اختلال خواب بود. بر این اساس 53 نفر به صورت در دسترس و هدفمند با دامنه سنی 65-75 سال انتخاب شدند. همگی آنها از کم خوابی رنج می بردند. آزمودنی ها به صورت تصادفی به چهار گروه تمرین هوازی، تمرین هوازی-مکمل ویتامین دی ، مکمل ویتامین دی و گروه کنترل تقسیم شدند. مصرف ویتامین دی در دو گروه به صورت 2000 واحد روزانه مصرف می شد. از پرسشنامه تشخیصی آمادگی فعالیت بدنی (PARQ) برای آگاهی از سطح آمادگی جسمانی آزمودنی ها و از پرسشنامه یادآمد 24 ساعته رژیم غذایی گیبسون روز قبل از پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. برای استخراج نیمرخ وضعیت خواب از مقیاس کیفیت خواب پیتزبورگ استفاده شد. از آزمون روانی-حرکتی COG نیز به منظور بررسی مؤلفه های شناختی و ذهنی و پردازش اطلاعات استفاده شد. نتایج نشان داد گروه های هوازی، مکمل و هوازی-مکمل بهبود معنا داری در توجه انتخابی و زمان واکنش داشتند. همچنین گروه هوازی-مکمل به نسبت گروه هوازی و گروه مکمل بهبود معنا داری در توجه انتخابی و زمان واکنش داشت. به نظر می رسد تمرینات هوازی به همراه مصرف مکمل ویتامین دی موجب بهبود عملکرد روانی حرکتی زنان سالمند می شود. ازاین رو مصرف مکمل ویتامین دی و تمرینات هوازی در تعامل با هم برای زنان سالمند توصیه می شود.
تأثیر تمرین ترکیبی و مکمل دهی ویتامین D بر برخی شاخص های آسیب کبدی، عملکردی و افسردگی زنان معتاد در حال ترک مت آمفتامین و هروئین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم زیستی ورزشی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۳)
147 - 157
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر تعیین اثر تمرین ترکیبی و مکمل دهی ویتامین D بر برخی شاخص های آسیب کبدی، عملکردی و افسردگی زنان معتاد در حال ترک مت آمفتامین و هروئین است. روش پژوهش: در این تحقیق نیمه تجربی، 32 زن معتاد با میانگین سن 7/6 ± 34/28 سال، وزن 24/10 ± 06/62 کیلوگرم و شاخص توده بدنی 93/2 ± 10/24 کیلوگرم بر متر مربع از اردوگاه ترک اعتیاد فرشته تبریز به صورت داوطلبانه انتخاب و در چهار گروه تمرین، تمرین+ مکمل (ویتامین D با دوز 2000 واحد بین الملل در روز)، مکمل و کنترل جایگزین شدند. برنامه گروه تمرین ترکیبی شامل شش حرکت مقاومتی دایره ای با شدت 40-70 درصد یک تکرار بیشینه به صورت ایستگاهی و فعالیت هوازی با شدت 50-70 درصد ضربان قلب ذخیره به صورت اینتروال های هوازی 5 دقیقه ای 3 جلسه در هفته در 8 هفته اجرا شد. پیش و پس از پروتکل تمرینی، نمونه خونی برای اندازه گیری آنزیم های ALT، AST،ALP از داوطلبان اخذ شد. همچنین ولع مصرف، افسردگی، عملکرد ورزشی و استقامت عضلانی اندازه گیری شد. از آزمون شاپیروویلک برای بررسی توزیع طبیعی داده ها و از آزمون کروسکال والیس، آنوا و تعقیبی بونفرونی برای مقایسه گروه ها در سطح معنا داری 05/0α< استفاده شد. یافته ها : یافته ها نشان داد آنزیم های کبدی AST، ALP کاهش معنا داری در گروه تمرین + مکمل نسبت به سایر گروه ها داشت (03/0=P). اما آنزیم ALT در همه گروه ها به طور معنا داری کاهش نیافت (05/0 نتیجه گیری: بنابراین می توان گفت تمرین ترکیبی به همراه مکمل ویتامین D می تواند آثار مطلوبی در کاهش آسیب های کبدی، افسردگی و افزایش عملکرد و استقامت عضلانی زنان معتاد داشته باشد.
ارتباط پاسخ سختی شریانی متعاقب مصرف گلوکز و فعالیت بدنی با سطوح پایه ویتامین D در زنان و مردان غیر فعال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کمبود ویتامین D با بسیاری از اختلالات عروقی ارتباط دارد؛ همچنین به دلیل وابسته بودن پاسخ های سختی شریانی به فعالیت بدنی و تغذیه، هدف بررسی ارتباط پاسخ سختی شریانی، متعاقب فعالیت استقامتی و مصرف گلوکز با سطوح پایه ویتامین D در زنان و مردان غیرفعال بود. تحقیق از نوع مداخله ای و کارآزمایی بود و نمونه آماری را 88 نفر مرد و زن غیرفعال با دامنه سنی 20 تا 45 سال تشکیل دادند. سختی شریانی به وسیله دستگاه VaSera-VS-2000 اندازه گیری شد همچنین ویتامین D خون و ترکیب بدن نیز مورد ارزیابی قرار گرفت، سپس آزمودنی ها 30 دقیقه با 65% حداکثر ضربان قلب فعالیت و پس از 30 دقیقه از اتمام فعالیت مقدار 75 گرم گلوکز مصرف کردند و 60 دقیقه پس از اتمام مصرف گلوکز نیز سختی شریانی دوباره اندازه گیری شد، همچنین قند خون در طی چهار مرحله اندازه گیری شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در سطح معناداری (0.05≥P) استفاده شد . بین سطوح پایه ویتامین D و تغییرات شاخص CAVI (Cardio-ankle vascular index) به فعالیت بدنی و مصرف گلوکز در زنان ارتباط منفی و معنی دار (0.01=P) و (559/0 R= ) و در مردان ارتباط مثبت و معنی داری (0.05=P) و (413/0R= ) وجود دارد. همچنین آزمون تحلیل واریانس مکرر با کواریانت قرار دادن مقادیر پایه ویتامین D در دو مرحله اندازه گیری شاخص CAVI در هر دو گروه زنان و مردان کاهش معنی دار نشان داد(0.05≥P) به نظر می رسد سطوح پایه ویتامین D در پاسخ عروقی به فعالیت بدنی و مصرف گلوکز می تواند موثر باشد و عامل جنسیت نیز در نوع پاسخ افراد موثر است، با توجه به تحقیقات بسیارکم، نیاز به تحقیقات بیشتری در این زمینه ضروری است. نتیجه گیری: به نظر می رسد، تمرینات هوازی با شدت های مختلف سبب بهبود سطوح SOD و TNF-α میشود، گرچه شدت تمرین در تمرینات تناوبی عامل موثری در تغییرات سطوح هر دو متغیر بوده است.
تأثیر 12 هفته تمرینات هوازی با شدت متوسط (W-WJMIEP-R) بر سطوح سرمی ویتامین D، هورمون پاراتیروئید، کلسیم و فسفر در زنان یائسه اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: پوکی استخوان بیماری متابولیکی استخوان است که کاهش عمومی و شدید چگالی استخوان را به همراه دارد. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر دوازده هفته تمرینات هوازی با شدت متوسط بر سطوح سرمی ویتامینD، هورمون پاراتیروئید، کلسیم و فسفر در زنان یائسه کم تحرک بود.
روش شناسی: این مطالعه از نوع تحقیقات نیمه تجربی با دو گروه تجربی و کنترل بود. 20 زن یائسه کم تحرک داوطلب و واجد شرایط با میانگین سنی 12/2±60سال و شاخص توده بدن 24/3±46/29کیلوگرم بر مترمربع به صورت تصادفی در دو گروه تجربی (10زن) و کنترل (10زن) در این پژوهش شرکت نمودند. گروه فعالیت ورزشی در برنامه 12 هفته ای، هر هفته سه جلسه و در هر جلسه به مدت زمان 50 تا 60 دقیقه تمرینات هوازی با شدت 65 الی 70 درصد حداکثر ضربان قلب ذخیره را اجرا کردند، درحالیکه گروه کنترل در هیچ مداخله ای شرکت نداشتند. از گروه تجربی و کنترل 24 ساعت قبل و بعد از 12 هفته برنامه تمرینی در حالت ناشتا به منظور اندازه گیری متغیرهای وابسته نمونه گیری خون به عمل آمد. اطلاعات مربوطه با روش آماری توصیفی و استنباطی تی همبسته و آنکوا در سطح معناداری (05/0≥p ) و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 23 تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: نتایج بین گروهی نشان داد که پس از 12 هفته تمرینات هوازی با شدت متوسط سطوح سرمی ویتامینD، کلسیم و فسفر تفاوت معناداری نداشت (05/0<P )، درحالیکه سطوح سرمی هورمون پاراتیروئید افزایش معناداری داشت (05/0≥p ).
بحث و نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر بیانگر آن است که 12 هفته فعالیت ورزشی هوازی پیاده روی و دوی سبک با شدت متوسط 65 الی 70 درصد حداکثر ضربان قلب ذخیره سطوح سرمی ویتامین D، کلسیم و فسفر را تحت تأثیر قرار نمی دهد، درحالی که هورمون پاراتیروئید را افزایش می دهد که احتمالاً ناشی از دوگانگی اثرات آن برای بهبود توده استخوانی در زنان یائسه 50 الی 70 سال است.
تأثیر 8 هفته تمرین اختصاصی و مکمل یاری ویتامین D بر مؤلفه های زیست حرکتی و عوامل التهاب کبدی فوتسالیست های تیم ملی ناشنوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: مکمل یاری ویتامین D باالقای پاسخ های فیزیولوژیکی عضله اسکلتی و بهبود عملکرد همراه است. پژوهش حاضر با هدف تأثیر 8 هفته مکمل یاری ویتامین D بر مؤلفه های زیست حرکتی و عوامل التهابی کبدی فوتسالیست های زن تیم ملی ناشنوا انجام گرفت. مواد و روش ها: بدین منظور 16 فوتسالیست زن تیم ملی ناشنوایان (سن 3.14±50.25 سال، قد 3.63±95.154 سانتی متر، وزن 3.46±58.57 کیلوگرم و شاخص توده بدنی 1.07±11.24 کیلوگرم بر مترمربع) به صورت داوطلبانه با آرایش تصادفی به دو گروه مکمل (8 نفر) و دارونما (8 نفر) تقسیم شدند. آزمودنی ها 120 دقیقه قبل از فعالیت ویتامین D و دارونما را به روش دوسوکور مصرف کردند. از آزمودنی ها آزمون های قدرت بیشینه عضلات پا، توان بی هوازی و هوازی، سرعت، چابکی و 5 سی سی خون ناشتا از ورید آنتی کوبیتال قبل و بعد از آزمون گرفته شد. برنامه تمرینی شامل یک دوره برنامه تمرینات تداومی، پلایومتریک، مقاومتی و اختصاصی بود. برای تحلیل داده ها از آزمون های شاپیروویلک، تحلیل کوواریانس یک طرفه استفاده شد. یافته ها: تحلیل کوواریانس یک طرفه نشان داد، بین میانگین باقیمانده نمرات ویتامین D (نانوگرم/میلی لیتر)، قدرت پا (کیلوگرم) و ارگوجامپ (توان) برحسب عضویت گروه (مکمل و کنترل) تفاوت معنی داری وجود دارد (0.05≤P ). بین میانگین باقیمانده نمرات توان هوازی، سرعت، آلانین ترانسفراز، آسپارتات آمینوترانسفراز، آلکالین فسفاتاز تفاوت معنی داری در گروه (مکمل و کنترل) وجود ندارد (0.05P≥).بحث و نتیجه گیری: یافته های تحقیق حاکی از افزایش سرمی ویتامین D (19نانوگرم/میلی لیتر) است. مطلوب ترین نتیجه پژوهش حاضر این ست که سطح ویتامین D برای عملکرد عضله اسکلتی حیاتی است. حفظ سطح مطلوب ویتامین D مانع از بروز عوامل التهابی کبدی ناشی از تخریب بافت عضلانی می گردد. بنابراین، ورزشکاران باید در طول سال ارزیابی (OH)D-25 شوند، در صورت بروز مشکل مکمل یاری صورت گیرد.
تأثیر تمرین و مکمل گیری ویتامین D بر تغییرات هورمونی و عملکردی فوتبالیست های نخبه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: کمبود ویتامین D با افزایش سطوح هورمون پاراتیروئید پلاسما همراه است که منجر به افزایش تأثیرات منفی و مخرب بر ارگانیسم و کاهش عملکرد عضلانی می گردد. پژوهش حاضر با هدف تأثیرمکمل گیری ویتامین D بر تغییرات هورمونی و عملکردی فوتبالیست های نخبه زن تیم ملی ناشنوا انجام گرفت.مواد و روش ها: بدین منظور 22 فوتبالیست زن تیم ملی ناشنوایان (سن 3.24±26.20 سال، قد 3.23±155.15 سانتی متر، وزن 2.46±56.68 کیلوگرم و شاخص توده بدن 1.07±23.61 کیلو گرم/مجذور قد) به صورت داوطلبانه با آرایش تصادفی به دو گروه مکمل (11نفر) و دارونما (11نفر) تقسیم شدند. آزمودنی ها 120 دقیقه قبل از فعالیت، ویتامین D و دارونما را به روش دوسوکور مصرف کردند. از آزمودنی ها قدرت بیشینه عضلات پا، توان بی هوازی و هوازی، سرعت، چابکی و 5 سی سی خون ناشتا قبل و بعد از آزمون گرفته شد. برنامه تمرینی شامل یک دوره برنامه تمرینات تداومی، پلیومتریک، مقاومتی و اختصاصی بود. برای تحلیل داده ها از آزمون های شاپیروویلک، تحلیل کوواریانس یک راهه استفاده شد (0.05>P < span lang="FA">). یافته ها: تحلیل کوواریانس یک راهه نشان داد، بین میانگین ویتامین D (نانوگرم/میلی لیتر)، قدرت پا (کیلوگرم) و توان بی هوازی (وات) برحسب عضویت گروه (مکمل وکنترل) تفاوت معنی داری مشاهده می شود (0.05>P < span lang="FA">). بین میانگین باقیمانده نمرات توان هوازی، سرعت، پاراتیروئید و کلسیم تفاوت معنی داری در گروه مکمل و کنترل مشاهده نشد (0.05). یافته های تحقیق حاکی از افزایش معنی دار سرمی ویتامین D (19.58 نانوگرم/میلی لیتر) در گروه مکمل نسبت به کنترل شد (0.05>P < span lang="FA">). بحث و نتیجه گیری: مطلوب ترین نتیجه پژوهش حاضر اینست که سطح مطلوب ویتامین D منجر به بازجذب کلسیم توسط کلیه ها و دستگاه گوارش و کنترل سطح هورمون های پاراتیروئیدی برای عملکرد بهینه عضله اسکلتی می شود. بنابراین، حفظ سطوح (OH)D-25 می تواند بازیابی را جهت تولید نیروی عضلانی در حین اجرای تمرینات شدید تسریع کند. ورزشکاران باید در طول سال مورد ارزیابی قرار گیرند و در صورت بروز مشکل مکمل گیری انجام پذیرد.