فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۰۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف :یادگیری ریاضی برای دانش آموزان عادی دشوار است که این دشواری در دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری ریاضی دو چندان می شود. هدف از انجام پژوهش حاضر، مطالعه اثربخشی آموزش ریاضی بر اساس هوش های چندگانه Gardner بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر پایه سوم ابتدایی دارای ناتوانی یادگیری بود. مواد و روش ها:این پژوهش به روش آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون و گروه شاهد انجام شد. جامعه تحقیق را تمام دانش آموزان دختر پایه سوم ابتدایی دارای ناتوانی یادگیری ریاضی شهر اصفهان تشکیل داد. از این میان، 42 نفر به شیوه تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و شاهد قرار گرفتند. سپس، گروه آزمایش به 8 گروه تقسیم شد. گروه های آزمایش 6 جلسه 60 دقیقه ای آموزش ریاضی بر اساس هوش های چندگانه را دریافت کردند و گروه شاهد در لیست انتظار بود. ابزار جمع آوری اطلاعات، آزمون معلم ساخته ریاضیات (عملیات ضرب) بود. داده ها با استفاده از آزمون کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها:بین میانگین نمرات ریاضی گروه آزمایش و شاهد در مرحله پس آزمون و پیگیری تفاوت معنی داری وجود داشت (001/0 > P)؛ به این صورت که میانگین نمرات گروه آزمایش به طور معنی داری از میانگین نمرات گروه شاهد بیشتر بود. نتیجه گیری:با توجه به نتایج به دست آمده، می توان گفت که آموزش ریاضی بر اساس هوش های چندگانه Gardner، می تواند بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان اثربخش باشد.
تأثیر آموزش حافظه ی فعال بر عملکرد خواندن و ظرفیت حافظه در دانش آموزان دارای ناتوانی خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه:از جمله مواردی که نظریات کنونی در مورد ناتوانی یادگیری بر آن تأکید دارند، حافظه است. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر آموزش حافظه ی فعال بر عملکرد خواندن و ظرفیت حافظه در دانش آموزان با ناتوانی خواندن اجرا شد. روش:پژوهش از نوع آزمایشی و جامعه ی آماری شامل دانش آموزان پایه ی سوم ابتدایی دارای ناتوانی خواندنِ ناحیه 2 آموزش و پرورش شهر یزد بود که از میان آن ها 40 دانش آموز (20 دختر و 20 پسر) به شیوه ی نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و به روش تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل (هر گروه 10 دختر و 10 پسر) جایگزین شدند. ابزارهای سنجش شامل چک لیست نشانگان نارساخوانی، فرم مصاحبه ی بالینی محقق ساخته، مقیاس هوش تجدیدنظر شده ی وکسلر کودکان، آزمون خواندن و نارساخوانی نما و آزمون حافظه ی ارقام وکسلر بود. آزمودنی های گروه آزمایش در طی 18 جلسه (هر هفته 2 جلسه و هر جلسه 45 دقیقه) تحت آموزش حافظه ی فعال قرار گرفتند. داده ها از طریق تحلیل کوواریانس چندمتغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها:یافته های پژوهش نشان داد که آموزش حافظه ی فعال، عملکرد خواندن و ظرفیت حافظه ی دانش آموزان با ناتوانی خواندن را بهبود بخشیده است (001/0>p). نتیجه گیری:با توجه به یافته های پژوهش، آموزش حافظه ی فعال می تواند به عنوان یک روش مداخله ای در بهبود عملکرد خواندن و ظرفیت حافظه ی دانش آموزان با ناتوانی خواندن مورد استفاده قرار گیرد.
مقایسه خلاقیت حرکتی در کودکان تیزهوش، با کودکان با اختلال یادگیری و کودکان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف شناسایی تفاوت خلاقیت حرکتی در کودکان تیزهوش، با اختلال یادگیری و عادی انجام شده است. روش:روش پژوهش از نوع توصیفی علّی- مقایسه ای است. جامعه آماری تحقیق، کلیه دانش آموزان دختر پایه اول تا سوم دبستان شهر تهران است. با روش نمونه گیری هدفمند 24 دانش آموز عادی و 23 دانش آموز تیزهوش با اجرای آزمون وکسلر از مدارس و 27 دانش آموز با اختلال یادگیری با مراجعه به مراکز اختلال یادگیری انتخاب شدند. سپس آزمون خلاقیت در حرکت و عمل تورنس اجرا شد. یافته ها:نتایج آماری نشان داد که بین سه گروه کودکان تیزهوش، با اختلال یادگیری و عادی در شاخص خلاقیت حرکتی تفاوت وجود دارد و میانگین خلاقیت حرکتی کودکان با اختلال یادگیری به طور معناداری از کودکان عادی و تیزهوش پایین تر است و نتایج با سطح اطمینان 95 % نشان داد که مقیاس های سیالی و تخیل در کودکان با اختلال یادگیری به طور معناداری از کودکان تیزهوش و عادی پایین تر است، ولی در مقیاس ابتکار در بین سه گروه تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتیجه گیری:با توجه به نتایج تحقیق و عملکرد بهتر گروه تیزهوش و عادی در آزمون خلاقیت حرکتی، به منظور تسریع در شناخت به موقع کودکان با اختلال یادگیری می توان از این آزمون استفاده کرد.
تأثیر بازتوانی شناختی بر عملکرد توجه متمرکز پراکنده و حافظه کاری در دانش آموزان با ناتوانی یادگیری ریاضی و خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشکلات خواندن و ناتوانی در محاسبات ریاضی یکی از اساسی ترین مشکلاتی است که کودکان دچار ناتوانی یادگیری با آن مواجه هستند. پژوهش حاضر نیز با هدف بررسی تاثیر درمان توانبخشی نوروسایکولوژیکی بر عملکرد توجه و حافظه در دانش آموزان با ناتوانی یادگیری ریاضی و خواندن انجام شد. طرح پژوهش حاضر به صورت نیمه آزمایشی با سه گروه آزمودنی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شهر تبریز بود، و نمونه مورد نظر از مناطق پنچگانه اختلالات یادگیری انتخاب شدند. روش نمونه گیری به صورت تصادفی بود. بدین صورت که یک گروه 10 نفره شامل افراد مبتلا به ناتوانی یادگیری خواندن، یک گروه 10 نفره شامل افراد مبتلا به ناتوانی یادگیری ریاضی و 10 نفر نیز شامل گروه گواه بود. تعداد جلسات درمانی 20 جلسه بود و هر جلسه 45 دقیقه به طول می انجامید. ابزار پژوهش شامل برنامه کامپیوتری توانبخشی نوروسایکولوژیکی Sound Smart و آزمون کامپیوتری توجه متمرکز- توجه پراکنده و حافظه بود. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره انجام شد.تحلیل داده ها نشان داد که بین میانگین نمره های پیش آزمون و پس آزمون گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنی داری وجود داشت (001/0>(p، به نحوی که توانبخشی نوروسایکولوژیکی باعث بهبود توجه و حافظه در دانش آموزان مبتلا به ناتوانی یادگیری ریاضی و خواندن شده است.این مطالعه نشان داد که توانبخشی نوروسایکولوژیکی می تواند به عنوان یک روش اثربخش برای بهبود توجه و حافظه در افرادی که ناتوانی یادگیری ریاضی و خواندن دارند مورد استفاده قرار بگیرد.
تحلیل و مقایسهروایت های نوشتاری دانش آموزان دارای اختلالات یادگیری و عادی پایه چهارم و پنجم شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور تحلیل و مقایسه ساختار روایت های نوشتاری دانش آموزان دارای اختلالات یادگیری و دانش آموزان عادی پایه چهارم و پنجم شهر تهران انجام شده است. روش:روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر 10 تا 12 ساله دارای اختلالات یادگیری و عادی شهر تهران است که در پایه چهارم و پنجم مشغول به تحصیل بودند. نمونه آماری شامل 20 دانش آموز دارای اختلالات یادگیری (در هر پایه 10 دانش آموز) و 20 دانش آموز عادی (در هر پایه 10 دانش آموز) است که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده آزمون خوانداری محقق ساخته بود که در اختیار تک تک دانش آموزان قرار داده شد. دانش آموزان بعد از خواندن داستان آن را به زبان خود بازنویسی کردند. سپس، نوشته های دانش آموزان از منظر تعداد واژه، میانگین طول پاره گفتار و پیچیدگی ساختار روایت در دو سطح کلان (شخصیت، زمینه، پاسخ درونی، طرح، کنش و پیامد در مجموع 13 نمره) و ساختار خرد (حرف ربط هم پایه و ناهم پایه، فرایند ذهنی و بیانی، عبارت اسمی گسترده در مجموع 12 نمره) تحلیل و بررسی شدند. سنجش عملکرد دانش آموزان مبتنی بر روشی برگرفته از شاخص تی اِن اِل- پی آر سنجش پیشرفت زبان روایی (2011) است که در دانشگاه یوتا تهیه شده است. در روش تحلیل از الگوی پیترسون، گیلام و گیلام (2008) و گرینهاف و استرانگ (2001) استفاده شده است. برای نمره دهی از آزمون زبان روایی (تی اِن اِل) آزمون زبان روایی (گیلام و پیترسون، ۲۰۰۴) الگوگیری شده است. یافته ها: مجموع نمرات دانش آموزان عادی در ساختار کلان 195 و در ساختار خرد 143 و دانش آموزان دارای اختلال یادگیری در ساختار کلان 170 و در ساختار خرد 116 مورد گزارش شده است. به طور کلی، هر دو گروه دانش آموزان در ساختار کلان عملکرد بهتری نسبت به ساختار خرد داشتند. در ساختار کلان هر دو گروه در «شخصیت» بیشترین نمره و در «طرح» کمترین نمره را کسب کرده اند. همچنین، در ساختار خرد بیشترین نمره را در کاربرد فرایندهای ذهنی و بیانی و کمترین نمره را در استفاده از گروه اسمی گسترده به دست آورده اند. مقایسه عملکرد دانش آموزان دو گروه نشان می دهد که گروه دارای اختلالات یادگیری در همه مقولات زبانی مورد بررسی به غیر از شخصیت عملکرد ضعیف تری داشتند. این تفاوت به ویژه در کاربرد حروف ربط هم پایه و ناهم پایه، کنش، طرح و گروه اسمی گسترده مشهود است. به منظور تحلیل داده ها از آزمون آماری تی دو نمونه مستقل استفاده شده است. نتیجه گیری:نتایج نشان می دهد که تفاوت تعداد واژه و میانگین طول پاره گفتار در دو گروه در سطح p≤0.05 معنادار است. همچنین، در سطح ساختار کلان، تفاوت بین دو گروه در «کنش» و در سطح ساختار خرد در کاربرد «حروف ربط ناهم پایه» در سطح p≤0.05 معنادار است.
تاثیر آموزش حافظه کاری بر عملکرد خواندن دانش آموزان پسر با ناتوانی یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر آموزش حافظه کاری بر عملکرد خواندن دانش آموزان با ناتوانی یادگیری خواندن اجرا شد. پژوهش از نوع شبه آزمایشی و جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر پایه سوم ابتدایی دارای ناتوانی خواندن در شهر یزد بودند که از میان آن ها 32 دانش آموز به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به روش تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزارهای سنجش شامل مقیاس هوش تجدیدنظر شده وکسلر کودکان (WISC-R)، آزمون خواندن و نارساخوانی نما و فرم مصاحبه بالینی بود. داده ها از طریق تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش حافظه کاری می تواند عملکرد خواندن دانش آموزان با ناتوانی خواندن را بهبود بخشد (001/0>p). با توجه به نتایج پژوهش، آموزش حافظه کاری می تواند به عنوان یک روش مداخله ای در بهبود عملکرد خواندن در این دانش آموزان مورد استفاده قرار گیرد. واژه های کلیدی: ناتوانی یادگیری، ناتوانی خواندن، حافظه کاری، عملکرد خواندن
اثربخشی برنامه تلفیقی آموزش مستقیم و آگاهی واج شناسی بر مهارت های روان خوانی، درک مطلب و حافظه کاری در دانش آموزان دختر با مشکلات خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر برنامه آموزش تلفیقیِ (آموزش مستقیم و آگاهی واجی) در مقایسه با روش واج شناسی و آموزش مستقیم بر افزایش مهارت خواندن و حافظه کاری در دانش آموزان دختر با مشکلات خواندن پایه اول دبستان صورت گرفت. پژوهش با روش نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری با گروه گواه اجرا شد. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر پایه اول دبستان شهر تهران بود. نمونه شامل 60 دانش آموز با ضعف خواندن (15 نفر در هر گروه) بودند که به روش هدفمند انتخاب شدند و در مداخله ای 13 جلسه ای (هر جلسه 80 دقیقه ) بر اساس برنامه تدوین شده آموزش دیدند. ابزارهای اندازه گیری شامل آزمون ریون رنگی، آزمون تشخیصی خواندن، حافظه ی کاری وکسلر و ماتریس های ریون بود. داده های حاصل از پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از روش تحلیل واریانس چندمتغیره آمیخته تحلیل شدند. بر مبنای آنچه به دست آمده می توان گفت اگرچه گروه آموزش مستقیم نسبت به گروه آگاهی واجی در درک مطلب و حافظه ی کاری و گروه آگاهی واجی در مهارت آگاهی واجی پیشرفت بیشتری داشتند؛ اما گروه آموزش تلفیقی در واج شناسی و حافظه مستقیم پیشرفت بیشتری نسبت به دو گروه دیگر داشتند که به دلیل ترکیب یک روش آگاهی واجی همزمان با روش رفتاری آموزش مستقیم بود. بنابراین روش آموزش تلفیقی با توجه به اثرگذاری و اجرای آسان می تواند جایگزین مناسبی برای روش های مرسوم آموزش باشد.
اثر آموزش حل مسئله ریاضی با روش بازی بر توجه، حل مسئله و خودکارآمدی دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشکلات یادگیری ریاضی از این نظر مهم اند که همه کودکان نیاز دارند تا در سال های نخست مدرسه محاسبات ریاضی را انجام دهند. هدف پژوهش حاضر بررسی اثر آموزش حل مسئله ریاضی با روش بازی بر توجه، حل مسئله و خودکارآمدی دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری ریاضی بود. روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه این مطالعه شامل تمام دانش آموزان دختر و پسر مبتلا به اختلال یادگیری ریاضی شهر تربت حیدریه در سال تحصیلی 95-1394 بود. نمونه شامل 36 دانش آموز دختر و پسر مبتلا به اختلال یادگیری ریاضی بود که به روش نمونه گیری خوشه ای تک مرحله ای انتخاب شدند و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه کانرز، پرسش نامه خودکارآمدی عمومی شرر، آزمون حل مسئله ریاضی معلم ساخته، آزمون هوش وکسلر برای کودکان، آزمون تشخیصی کی مت بود. پیش آزمون و پس آزمون روی هر دو گروه اجرا شد...
مقایسه عملکرد کودکان با و بدون اختلال های یادگیری در مقیاس تجدید نظر شده هوشی وکسلر کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه عملکرد دانش آموزان با و بدون اختلال های یادگیری در مقیاس تجدید نظر شده هوشی وکسلر کودکان بود. روش پژوهش علی-مقایسه ای بود. از این رو با نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، 45 دانش آموز دارای اختلال های یادگیری با 45 نفر دانش آموز بدون اختلال یادگیری پرسش نامه داده های جمعیت شناختی و مقیاس تجدید نظر شده هوشی وکسلر کودکان را تکمیل کردند. داده ها با آزمون تی مستقل، تحلیل واریانس یک راهه و تحلیل واریانس چند متغیره تحلیل شد. کودکان با و بدون اختلال های یادگیری در نمرات کل تراز شده وکسلر، خرده مقیاس کلامی و خرده مقیاس عملی از لحاظ آماری تفاوت معنا داری با هم داشتند. توان خالص خرده مقیاس های کلامی و عملی مقیاس تجدید نظر شده هوشی وکسلر کودکان در تشخیص دو گروه به ترتیب برابر با 84/0 و 56/0 بود. افزون بر این، عملکرد دو گروه به تفکیک در خرده مقیاس های اطلاعات، ریاضیات، حافظه عددی، تنظیم تصاویر و رمزنویسی به طور معناداری متفاوت بود و این خرده مقیاس ها توان مطلوبی در تشخیص دو گروه از هم داشتند. بنابراین می توان بیان کرد که مقیاس تجدید نظر شده هوشی وکسلر کودکان قابلیت استفاده در تشخیص افتراقی کودکان با و بدون اختلال های یادگیری را دارد و با تهیه ی فهرست تشخیصی اختلال های یادگیری مبتنی بر مقیاس وکسلر به خصوص با تمرکز بر پنج خرده مقیاس اطلاعات، ریاضیات، حافظه عددی، تنظیم تصاویر و رمزنویسی می توان برای تشخیص اختلال های یادگیری اقدام کرد.
تنظیم هیجان در کودکان با اختلال یادگیری و کودکان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعة حاضر به مقایسة تنظیم هیجان در کودکان با اختلال یادگیری و عادی نه تا یازده سال پرداخت. مطالعة حاضر دارای طرح توصیفی- پس رویدادی است. نمونة پژوهش شامل سی کودک با اختلال یادگیری و سی کودک عادی است که به طور دسترس از شهر تهران انتخاب شدند. دو ابزار از جمله پرسش نامة تنظیم هیجان و سیاهة تنظیم هیجان اجرا شد. پرسش نامة تنظیم هیجان به وسیلة کودکان و سیاهة تنظیم هیجان از سوی والدین آنان تکمیل شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس چندمتغیری حاصل از هر دو ابزار پژوهش حاضر نشان داد که در مقایسه با کودکان عادی، کودکان اختلال یادگیری بی ثباتی هیجانی/منفی گرایی بیشتر و نمره های پایین تری را در استفاده از راهبرد تنظیم هیجان ارزیابی مجدد به طور معناداری نشان دادند. همچنین، یافته های به دست آمده از اثرهای تعاملی و اثرهای اصلی متغیرهای جمعیت شناختی مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس یافته های به دست آمده، با توجه به نمره های بالای کودکان با اختلال یادگیری در بی ثباتی/منفی گرایی هیجانی، پیشنهاد می شود که مشکلات هیجانی در این گروه از کودکان از سوی متخصصان و معلمان مورد ملاحظة بیشتری قرار گیرد و برنامه هایی به منظور بهبود مسائل این کودکان طراحی شود.
اثربخشی بازی های واجی بر نادرست نویسی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی بازی های واجی بر میزان نادرست نویسی دانش آموزان پسر با ناتوانی های یادگیری پایه سوم ابتدایی صورت گرفت. روش پژوهش، آزمایشی و از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان پسر با ناتوانی یادگیری املا در مقطع سوم ابتدایی شهر اصفهان بود. به منظور انجام این پژوهش، 30 نفر دانش آموز با ناتوانی یادگیری املا از میان جامعه دانش آموزان پسر سوم ابتدایی شهر اصفهان که ملاک های ورود به پژوهش را دارا بودند به شیوة نمونه گیری چندمرحله ای، انتخاب و با روش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزارهای مورد استفاده عبارت از آزمون املا و ماتریس های هوشی پیش رونده ریون کودکان بود. داده های به دست آمده با روش آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که بین نادرست نویسی گروه آزمایش و کنترل در سطح 001/0>p تفاوت معناداری وجود دارد؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که بازی های واجی بر بهبود نادرست نویسی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری مؤثر است و به عنوان یک روش آموزشی و درمانی می توان از آن استفاده کرد.
تدوین برنامه آموزش مستقیم و ارزیابی اثربخشی آن بر مهارت های حل مسئله ریاضی در دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تدوین برنامه آموزش مستقیم و تعیین اثر بخشی آن بر یادگیری مهارت های حل مسئله ریاضی در دانش آموزان بااختلال یادگیری بود. بدین منظور 5 دانش آموز پسر با اختلال یادگیری ریاضی در پایه پنجم ابتدایی از یک مدرسه ابتدایی در ناحیه یک آموزش وپرورش شهر کرج به عنوان شرکت کنندگان در پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه تشخیص اختلال یادگیری، آزمون محقق ساخته حل مسئله ریاضی، آزمون هوش وکسلر ، مصاحبه با والدین و معلمان و پرونده تحصیلی دانش آموزان بود. بر این اساس، داده های مورد نیاز با استفاده از طرح پژوهش تک آزمودنی از نوع تغییر ملاک در شرایط خط پایه، مداخله آموزشی و پیگیری جمع آوری شد. پس از جمع آوری داده ها در خط پایه، برنامه آموزش مستقیم که بر اساس محتوای کتاب ریاضی پایه چهارم ابتدایی طراحی شده بود، در شرایط مداخله آموزشی بر روی 5 نفر از دانش آموزان شرکت کننده اجرا گردید و هر یک از شرکت کنندگان بین 7 تا 13 جلسه آموزش مستقیم حل مسئله ریاضی در سه سطح (ساده، متوسط و سخت) و به مدت 45 تا60 دقیقه دریافت نمودند. مقایسه عملکرد شرکت کنندگان در شرایط خط پایه، مداخله آموزشی و پیگیری نشان داد که آموزش مستقیم در افزایش مهارت حل مسئله تمامی شرکت کنندگان تأثیر مثبت داشته است و شرکت کنندگان پس از اجرای برنامه آموزشی توانستند به ملاک موفقیت و رفتار هدف دست یابند. بر این اساس می توان نتیجه گیری کرد که دراین مطالعه برنامه آموزش مستقیم طراحی شده در افزایش و یادگیری مها رت های حل مسئله ریاضی اثربخش بوده است.
تأثیر تکنیک خودآموزش دهی در بهبود عملکرد خواندن و خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نارساخوانی رایج ترین مقوله ناتوانی یادگیری است که به تأخیر و نارسایی در توانایی خواندن مربوط می شود و با نارسایی قابل ملاحظه در پیدایش مهارت های شناخت واژگان و فهم مطالب خوانده شده مشخص می شود. براین اساس هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر تکنیک خودآموزی بر مهارت های خواندن و خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان با نشانگان نارساخوانی بود. پژوهش با روش نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه انجام شد. جامعه آماری در این پژوهش، شامل تمامی دانش آموزان دختر نارساخوان پایه های سوم و چهارم ابتدایی شهرستان کرج بوده است که در سال تحصیلی 93-1392 مشغول به تحصیل بودند. تعداد 30 نفر از این افراد با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه، به شیوه تصادفی، جایدهی شدند. برای جمع آوری داده ها از آزمون هوش وکسلر، چک لیست نارساخوانی، پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی و آزمون عملکرد خواندن استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس و کوواریانس نشان داد که آموزش تکنیک خودآموزی به دانش آموزان نارساخوان گروه آزمایش در بهبود عملکرد خواندن، سرعت خواندن، درک مطلب، خودکارآمدی تحصیلی آنان موثر است. همچنین آموزش با این روش موجب کاهش خطاهای خواندن در دختران نارساخوان شد. براین اساس پیشنهاد می شود تا از این تکنیک برای بهبود عملکرد خواندن و کاهش خطاها در این گروه از دانش آموزان در مدارس استفاده شود. همچنین از این تکنیک برای بهبود عملکرد تحصیلی و باور به توانمندی در برابر تکالیف و مشکلات تحصیلی در مدارس در این گروه از کودکان استفاده شود.
اثربخشی برنامه بازی های زبان شناختی بر عملکرد خواندن دانش آموزان پسر با نارساخوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه بازی های زبان شناختی بر عملکرد خواندن (سرعت، درک مطلب و دقت خواندن) دانش آموزان پسر با نارساخوانی سنین 8 تا 12 ساله، به روش آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. نمونه پژوهش شامل 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) و به روش نمونه گیری هدفمند از بین دانش آموزان سنین 8 تا 12 ساله، از مرکز اختلال یادگیری رودکی شیراز انتخاب شده و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل جایگزین شدند. به منظور جمع آوری داده ها از آزمون تشخیص خواندن شیرازی- نیلی پور، پیش و پس از اجرای مداخله آموزش برنامه بازی های زبان شناختی استفاده شد. در فاصله بین پیش آزمون و پس آزمون، افراد گروه آزمایش به مدت 16جلسه 45 دقیقه ای، در 8 هفته متوالی تحت آموزش برنامه بازی های زبان شناختی قرار گرفتند. برای تحلیل داده های پژوهش از روش آماری تحلیل کو واریانس چندمتغیره(MANCOVA) استفاده شد. نتایج حاکی از این بود که آموزش برنامه بازی های زبان شناختی به طور معناداری بر عملکرد خواندن (سرعت، درک مطلب و دقت خواندن) دانش آموزان پسر با نارساخوانی تأثیر دارد (0001/0>p). بنابراین می توان از برنامه بازی های زبان شناختی برای بهبود عملکرد خواندن (سرعت، درک مطلب و دقت خواندن) دانش آموزان با نارساخوانی استفاده کرد.
اثربخشی آموزش مهارت های خودنظارتی توجه بر افزایش توجه در دانش آموزان با مشکلات خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: با وجود این که خواندن به عنوان یکی از عمده ترین روش های کسب معلومات و دانش و اساسی ترین ابزار یادگیری دانش آموزان است، واقعیت های موجود در جامعه نشان دهنده توانایی پایین دانش آموزان ایرانی در این مهارت است. هدف از این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش مهارت های خودنظارتی توجه بر افزایش توجه در دانش آموزان با مشکلات خواندن بود.
اثربخشی یکپارچگی حسی- حرکتی بر عملکرد تعادلی و خواندن کودکان نارساخوان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف :نارساخوانی جزء اختلالات عصبی- رشدی با نقایصی در مهارت های شناختی و حرکتی است. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی یکپارچگی حسی- حرکتی بر عملکرد تعادل و خواندن کودکان نارساخوان انجام شد. مواد و روش ها:این مطالعه در قالب یک طرح شبه آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون با گروه شاهد انجام گرفت. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی، 32 دانش آموز مبتلا به اختلال خواندن مدارس شهر اراک انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و شاهد قرار گرفتند. گروه آزمایش 12 جلسه برنامه مداخله یکپارچگی حسی- حرکتی را دریافت نمودند. نمرات دانش آموزان با استفاده از آزمون عملکرد تعادلی Bruininks-Oseretsky (Bruininks-Oseretsky test of motor proficiency یا BOTMP) و آزمون خواندن کرمی نوری و مرادی، قبل و بعد از مداخله در هر دو گروه جمع آوری شد. داده ها با استفاده از آزمون ANOVA مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها:یکپارچگی حسی- حرکتی به طور معنی داری موجب بهبود عملکرد افراد گروه آزمایش در متغیرهای عملکرد تعادلی و خواندن در مرحله پس آزمون شد (001/0 > P). نتیجه گیری:به نظر می رسد آموزش یکپارچگی حسی- حرکتی در بهبود عملکرد تعادل و خواندن کودکان نارساخوان مؤثر است. بنابراین، توجه به این یافته ها و ساز و کار اثربخشی این روش درمانی می تواند اثرات درمانی مفیدی در جهت کاهش مشکلات افراد مبتلا به نارساخوانی داشته باشد.
اثربخشی برنامه چندبعدی رسد بر مهارت های سه گانه رمزگشایی، سیالی و درک مطلب کودکان نارسا خوان ابتدایی شهرستان بهبهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر برنامه چندبعدی رسد بر مهارت های سه گانه خواندن (رمزگشایی، سیالی،درک مطلب) دانش آموزان نارساخوان پایه ی اول و دوم ابتدایی انجام گرفت. روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش بالینی پژوهش شامل دانش آموزان نارساخوان دختر و پسری بودند که به مرکز اختلالات شهرستان بهبهان معرفی شده بودند. از بین این دانش آموزان ابتدا دانش آموزان پایه ی اول و دوم جدا شدند. سپس از بین آن ها 30 نفر به طور تصادفی انتخاب شدند که به دو گروه آزمون و شاهد تقسیم شدند. برای گروه آزمون برنامه ترمیمی چندبعدی رسد طی 21 جلسه یک ساعته انجام گرفت و گروه شاهد هیچ مداخله ای دریافت نکرد. برای گردآوری داده ها از آزمون هوش وکسلر و آزمون تشخیصی خواندن (جدول سمن) و برنامه چندبعدی رسد استفاده و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS و آزمون آماری کوواریانس تک متغیری و چند متغیری انجام شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که میانگین نمره های خواندن، رمزگشایی، سیالی و درک مطلب پس آزمون گروه آزمون با پیش آزمون، تفاوت معناداری دارد (001/0=P). نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش می توان گفت که برنامه چندبعدی رسد موجب بهبود عملکرد خواندن دانش آموزان نارساخوان گردید.
نظریه دلبستگی و مشکلات هیجانی- اجتماعی در دانش آموزان با مشکلات ویژه یادگیری: تبیین نظری و کاربردهای بالینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: نظریه دلبستگی در تبیین مشکلات هیجانی-اجتماعی دانش آموزان با مشکلات یادگیری چارچوب نظری مفیدی را فراهم می کند. در این راستا کیفیت دلبستگی به عنوان یک عامل خطر یا عامل حفاظتی در تبیین ناسازگاری های رفتاری و هیجانی-اجتماعی این گروه مطرح است. همسو با نظریه بالبی، الگوی کاری دلبستگی در اصل بر پایه روابط اولیه با مراقبان اصلی رشد می کند و به تدریج به سوی ایجاد روابط دلبستگی ویژه و جدید با دیگران از جمله معلم، گسترش می یابد. ایجاد و حفظ چنین روابطی بر سازگاری و عملکرد هیجانی-اجتماعی در حال رشد دانش آموزان با مشکلات یادگیری تاثیر ویژه ای دارد.
نتیجه گیری: براین اساس، با توجه به نقش الگوهای دلبستگی در تبیین مشکلات هیجانی-اجتماعی کودکان با مشکلات یادگیری، می توان از نظریه دلبستگی به عنوان چارچوبی برای طراحی مداخله های موثر برای کاهش ناسازگاری های هیجانی-اجتماعی این کودکان استفاده کرد. کاربردهای بالینی و الزام های عملی پژوهش های دلبستگی که بر بهبود کیفیت روابط دلبستگی والدین-کودک، توانمندسازی مادران، بهبود منابع مقابله ای کودکان و بهبود روابط معلم-دانش آموز تاکید دارد، در متن مقاله تشریح شده اند.
تدوین برنامه مبتنی بر الگوی پاسخ به مداخله و تعیین اثربخشی آن بر بهبود املانویسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تدوین برنامه تقویت املاء بر اساس الگوی پاسخ-به-مداخله و مطالعه ی اثربخشی آن در تقویت عملکرد دانش آموزان با مشکلات املا نویسی پایه سوم ابتدایی بود. این پژوهش در دو مرحله ی تدوین و اعتباریابی برنامه و سنجش اثر بخشی آن اجرا شده است و از نوع طرح های تک آزمودنی AB بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموزان دختر و پسر پایه ی سوم ابتدایی سال تحصیلی 1394-95 شهر کرج بود. 20 دانش آموز به روش هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. در مداخله ای سه ردیفی براساس الگوی پاسخ-به-مداخله (ردیف اول شامل گروه 5 نفری در 9 جلسه 30 دقیقه ای ، ردیف دوم گروه های 3 نفری در 9 جلسه 45 دقیقه ای، ردیف سوم 12 جلسه یک ساعته انفرادی) شرکت داده شدند، و براساس برنامه تدوین شده براساس برنامه های متناسب با الگوی پاسخ-به-مداخله به روش آموزش مستقیم، آموزش دیدند. ابزارهای اندازه گیری شامل آزمون املای کریمی و رضایی (1392) است. براساس نتایج بدست آمده از ICC اعتبار برنامه گرداوری شده برابر با 36/0 است، با توجه به (00/0> P)، از اعتبار مناسبی برای اجرا برخوردار می باشد. داده های حاصل از پیش آزمون و پس آزمون در هر ردیف با استفاده از روش محاسبه اندازه اثرتحلیل شدند. بر اساس ارزیابی و نظارت اجرا شده به ترتیب در هر ردیف مداخله 20، 10 و 20 درصد شرکت کنندگان پاسخ به مداخله داشتند و سایر شرکت کنندگان پیشرفتی در مداخلات اجرا شده نداشتند. باتوجه به ویژگی های شرکت کنندگان در پژوهش می توان نتیجه گرفت برنامه تدوین شده برای دانش آموزانی با ضعف درسی مناسب است.
اثربخشی روش تمرین کلمه با استفاده از نرم افزار «ناتک» بر بهبود دقت و سرعت خواندن کودکان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: در پژوهش حاضر هدف، بررسی تأثیر نرم افزار تمرین کلمه بر بهبود دقت و سرعت خواندن کودکان ناساخوان است. روش: به منظور انجام این پژوهش 30 نفر از دانش آموزان نارساخوان مقطع ابتدایی شهر بجنورد که پایه های اول، دوم، سوم و چهارم را به پایان رسانده بودند، به شیوه نمونه در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه 15 نفره آزمایش و گواه گمارده شدند. افراد در هر دو گروه از نظر سن، جنس و پایه تحصیلی همسان سازی شدند. از دو فرم موازی آزمون خواندن نما به عنوان پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. بعد از اجرای پیش آزمون گروه آزمایش به مدت 11 جلسه یک ساعته با نرم افزار تمرین کلمه «ناتک» بازی کردند. اما در مورد گروه گواه، هیچ گونه مداخله ای صورت نگرفت. بلافاصله پس از اتمام جلسات بازی، پس آزمون در هر دو گروه آزمایش و گواه به اجرا درآمد. سپس داده های به دست آمده با روش آماری t مستقل، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از آن بود که نرم افزار تمرین کلمه باعث بهبود دقت خواندن کودکان نارساخوان می شود. اما تأثیری در سرعت خواندن دانش آموزان ندارد. نتیجه گیری: بازی های زبان شناختی مبتنی بر تأکید بر کلمه، باعث بهبود در صحت خواندن کودکان نارساخوان می شوند.