فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۱٬۰۶۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال فزون کنشی/ نارسایی توجه رایج ترین اختلال عصب تحولی در کودکی است که سبب ایجاد مشکلات در توانایی های اجتماعی، تحصیلی، و زندگی خانوادگی فرد می شود. هدف پژوهش حاضر مقایسه تأثیر هنردرمانی گروهی و بازی درمانی عروسکی در ارتقای مهارت های اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال فزون کنشی/نارسایی توجه بود.
روش: پژوهش حاضر نیمه آ زمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با دو گروه آزمایش بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پایه دوم تا ششم مدارس کرمانشاه بود که از این میان 24 نفر به روش تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایشی جای دهی شدند. پرسش نامه مهارت های اجتماعی گرشام و الیوت (1990) جهت بررسی مهارت های اجتماعی کودکان مورد استفاده قرار گرفت. پس از اجرای پیش آزمون، یک گروه آزمایش 9 جلسه 45 تا 60 دقیقه ای هنردرمانی گروهی و گروه آزمایشی دوم 10 جلسه 45 دقیقه ای بازی درمانی عروسکی را دریافت کردند. پس از مداخله مهارت های اجتماعی مورد ارزیابی قرار گرفته و داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد هر دو گروه آزمایش افزایش معنی داری در میزان مهارت های اجتماعی و خرده مقیاس های آن داشته و این افزایش در گروه هنردرمانی بیشتر از گروه بازی درمانی بود (0/001).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش می توان گفت که هنردرمانی و بازی درمانی می توانند به عنوان یک شیوه درمانی در آموزش مهارت های اجتماعی این کودکان به کار برده شوند.
تأثیر تمرینات ورزشی بر روی توانایی های حرکتی و شناختی سه کودک دارای نشانگان داون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی تأثیر یک برنامه ی ورزشی مشترک (مربی و خانواده) بر بهبود توانایی های حرکتی و شناختی به ویژه زمان واکنش و حافظه ی کاری در سه کودک دارای نشانگان داون انجام شد. به همین منظور، برنامه تمرین های ورزشی مشترک بر روی سه کودک با نشانگان داون مورد استفاده قرار گرفت که شامل دو پسر (نفرنخست، با سن تقویمی 3/10 سال و سن عقلی 7/4 سال؛ نفردوم، با سن تقویمی 6/14 سال و سن عقلی زیر 4 سال) و یک دختر (با سن تقویمی 0/14 سال و سن عقلی زیر 4 سال) بود. پس از دوره های تمرینی نمره های حرکات درشت بهبود یافت و در ارزیابی شاخص های زمان واکنش نیز بهبودی قابل ملاحظه ای مشاهده شد. تعاملات نزدیکی بین حوزه های حرکتی و شناختی در افراد فاقد پیشرفت های طبیعی وجود دارد. بنابراین، برنامه ریزی برنامه های مداخله ای بر مبنای مشارکت همزمان کودکان و والدین با هدف ترویج سبک زندگی فعال در افراد بانشانگان داون مورد نیاز است.
اثربخشی آموزش برنامه ی والدگری مثبت به مادران کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه و بیش فعالی در کاهش مشکلات برونی سازی شده ی کودک(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش گروهی برنامه ی والدگری مثبت بر کاهش مشکلات برونی سازی شده ی کودکان دارای اختلال بیش فعالی همراه با نقص توجه در خانواده های ترکمن انجام شد.
روش کار: در این کارآزمایی بالینی در سال 1392، 22 نفر از مادران دارای کودک بیش فعال/نقص توجه در شهرستان کلاله از استان گلستان و به طور تصادفی به دو گروه آموزش والدگری مثبت در هشت جلسه (10 نفر) و گروه شاهد (12 نفر) تقسیم شدند. داده ها توسط پرسش نامه ی چک لیست رفتاری کودکان که توسط والدین گزارش داده می شد، جمع آوری و با نرم افزار SPSS نسخه ی 18 و آزمون های تحلیل کوواریانس، تی مستقل و مجذور خی، تحلیل شدند.
یافته ها: در گروه آزمون، کودکان کاهش معنی داری (004/0P<) را در مشکلات برونی سازی شده نسبت به گروه شاهد نشان دادند. برنامه ی والدگری مثبت، توانست اندازه اثر متوسطی را ایجاد کند.
نتیجه گیری: با توجه به این که به نظر می رسد آموزش برنامه ی والدگری مثبت به مادران در کاهش مشکلات برونی سازی شده کودکان موثر است، اجرای این برنامه ی آموزشی در کنار درمان دارویی در کاهش مشکلات رفتاری کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی همراه با نقص توجه توصیه می شود.
اثربخشی آموزش درک روابط فضایی بر عملکرد ریاضی دانش آموزان پسر با ناتوانی یادگیری ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش درک روابط فضایی بر عملکرد ریاضی دانش آموزان پسر با ناتوانی یادگیری ریاضیانجام شد. روش پژوهش، آزمایشی، از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان پایه سوم ابتدایی با ناتوانی یادگیری ریاضی شهر اصفهان در سال تحصیلی91-1390 بود. به منظور انجام این پژوهش، 30 دانش آموز به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شد. ابزارهای مورد استفاده شامل مقیاس هوش کودکان وکسلر4، آزمون تشخیص حساب نارسایی،و آزمون عملکرد تحصیلی ریاضی بود. از میان دانش آموزان پسری که بر اساس این ابزارها دارای ناتوانی یادگیری ریاضی تشخیص داده شدند، 30 نفر به طور تصادفی انتخاب و به طور تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل گمارده شدند. داده های به دست آمده با تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که که بین گروه ها تفاوت معناداری وجود دارد (0001/0>P). بدین ترتیب متغیر مستقل تفاوت معناداری در گروه آزمایش ایجاد کرده، و توانسته به بهبود عملکرد تحصیلی ریاضی کودکان پسر با ناتوانی یادگیری ریاضی در دوره دبستان در مرحله پس آزمون بینجامد. بنابراین پیشنهاد می شود که از آموزش درک روابط فضایی در آموختن ریاضی به دانش آموزان استفاده شود.
تأثیر آموزش یکپارچگی حسی بر مهارت های عصب روان شناختی دانش آموزان دارای اختلال نقص توجه- بیش فعالی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکپارچگی حسی، بهبود توانایی کودکان برای پردازش و سازماندهی اطلاعات حسی است. زمانی که مغز بتواند اطلاعات حسی را سازماندهی نماید، نتیجه آن، بهبود عملکرد مهارت های زندگی، رشد عاطفی و رشد عمومی می باشد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی تأثیر آموزش یکپارچگی حسی بر مهارت های عصب روان شناختی دانش آموزان دارای اختلال نقص توجه- بیش فعالی (Attention deficit hyperactivity disorder یا ADHD) بود.
مواد و روش ها: مطالعه آزمایشی حاضر به روش پیش آزمون- پس آزمون و با گروه شاهد انجام گرفت و در آن، ٢٠ نفر از دانش آموزان ابتدایی مبتلا به ADHD شهر اصفهان مورد مطالعه قرار گرفتند. این افراد پس از انتخاب تصادفی، بر اساس معیارهای ورود به پژوهش و در طی روش نمونه گیری چندمرحله ای، به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و شاهد تقسیم شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسش نامه Conners (فرم والد و معلم) و پرسش نامه عصب روان شناختی کودک و نوجوان Conners بود. داده های به دست آمده با استفاده از روش تحلیل کوواریانس در نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: بین عملکرد دو گروه آزمایش و شاهد در مهارت های عصب روان شناختی در مرحله پس آزمون تفاوت معنی داری وجود داشت (001/0 > P).
نتیجه گیری: آموزش یکپارچگی حسی بر مهارت های عصب روان شناختی کودکان تأثیر دارد و می توان از این روش آموزشی در توان بخشی و آموزش کودکان دارای ADHD بهره برد. علاوه بر این، می توان از این روش در مراکز آمادگی و پیش دبستانی استفاده نمود تا از بروز اختلال ADHD در دوران تحصیلی جلوگیری به عمل آید.
مقاله به زبان انگلیسی: بررسی مقایسه ای میزان ویتامین D در کودکان مبتلا به اختلالات طیف اوتیسم با کودکان سالم: یک مطالعه ی مورد-شاهدی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلالات طیف اوتیسم (ASD) گروهی از اختلالات عصبی-تکاملی با منشا ژنتیکی-محیطی هستند. اخیرا کمبود ویتامین D به عنوان یک عامل خطر محتمل در پیدایش ASD در نظر گرفته شده است لذا این مطالعه با هدف بررسی میزان سرمی ویتامین D در کودکان مبتلا به این اختلال و مقایسه ی آن با کودکان سالم انجام شد.
روش کار: در این مطالعه ی مورد-شاهدی در سال 1393، 13 کودک 12-3 ساله ی مراجعه کننده به درمانگاه بیمارستان ابن سینای مشهد که بر اساس مصاحبه ی بالینی طبق معیارهای چهارمین ویراست راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی و روان پزشک فوق تخصص کودک و نوجوان، دارای نمره ی آزمون سنجش اوتیسم کودکی بالاتر از 30 بوده و تشخیص اختلالات طیف اوتیسم (با رد سایر اختلالات روانی محور یک) دریافت کرده بودند، به عنوان گروه آزمون انتخاب و در گروه های خفیف-متوسط و شدید قرار گرفتند. 14 کودک سالم بدون بیماری طبی یا روان پزشکی که از نظر سن و جنس با گروه آزمون، یکسان سازی شده بودند به عنوان گروه شاهد انتخاب شدند. سپس سنجش سطوح سرمی ویتامین D به روش الایزا در هر دو گروه انجام و داده ها با نرم افزار SPSS، آمار توصیفی، آزمون کولموگروف-اسمیرنوف، آزمون من-ویتنی و پیرسون تحلیل شدند.
یافته ها: میانه ی متغیر میزان ویتامین D در گروه بیماران 0/13 (فاصله ی بین چارکی 5/19-6/9) و در گروه شاهد 0/12 بود (فاصله ی بین چارکی 2/13-9/4) ولی این تفاوت معنی دار نمی باشد (350/0=P). هم چنین میزان سرمی ویتامین D با شدت اختلال اوتیسم نیز رابطه ی معنی داری نشان نداده است (534/0=P).
نتیجه گیری: بنا بر نتایج این مطالعه، میزان سرمی ویتامین D در کودکان مبتلا به اوتیسم و سالم بدون تفاوت معنی دار می باشد و میزان این ویتامین با شدت اختلال اوتیسم نیز رابطه ی معنی داری نشان نداده است.
استیگما (داغ اجتماعی) در مادران کودکان با اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: استیگما پدیده ای روانی- اجتماعی است که از برچسب زدن شروع شده و به طرد و انزوای اجتماعی می انجامد. برچسب اختلال اتیسم آغازی برای فعال سازی این پدیده در افراد با اختلال طیف اتیسم و وابستگان آن ها است. از آنجا که استیگما پیامدهای روانی و اجتماعی ناگواری برای این افراد دارد و این موضوع بسیار کم مورد توجه قرار گرفته است، در این مقاله به بررسی استیگما در مادران با کودکان دارای اختلال طیف اتیسم پرداخته شد.
نتیجه گیری: این مبحث شامل تعاریف، انواع و ابعاد استیگما است و سپس به فرآیند استیگما در کودکان با اختلال طیف اتیسم و مادران آن ها به طور دقیق پرداخته شده است.
مشکلات حرکتی کودکان با اختلال نارسایی توجه - بیش فعالی و راهبردهای درمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختلال نارسایی توجه-بیش فعالی نوعی اختلال رشدی عصبی است که بر جنبه های مختلف زندگی تأثیر می گذارد. برخی از ویژگی های این اختلال با برخی اختلال های دیگر از جمله مشکلات حرکتی هم بودی دارد، که معمولاً در پژوهش هاکمتر به آن پرداخته شده است. هدف پژوهش حاضر، مروری بر پژوهش های انجام گرفته در زمینه مشکلات حرکتی در افراد با اختلال نارسایی توجه-بیش فعالی بوده است. بین منظور مقاله های منتشر شده در فاصله سال های 2002 تا 2013 درباره مشکلات حرکتی کودکان با اختلال نارسایی توجه-بیش فعالی در پایگاه های اطلاعاتی سیج، اسکوپوس، سایکو اینف ، اریک، اسپریتگر، پامبد و موتور جستجوی گوگل با استفاده از واژه های کلیدی اختلال نارسایی توجه-بیش فعالی ، مشکلات حرکتی و واژه های مرتبط مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که مشکلات حرکتی در کودکان با اختلال نارسایی توجه-بیش فعالی رایج است که از جمله این مشکلات می توان به ضعف در تعادل و وضعیت بدنی و مشکل در مهارت های حرکتی درشت و ظریف اشاره کرد.
اثربخشی درمان نوروفیدبک بر علائم کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه /فزون کنش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مطالعه اثر بخشی نوروفیدبک بر کاهش علائم بیش فعالی انجام شد.
روش: پژوهش حاضر آزمایشی از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. بدین منظور تعداد 30 نفر از دانش آموزان مبتلا به بیش فعالی نوع مختلط به شیوه نمونه گیری ملاک محور در دو گروه آزمایشی (15 نفر) و دارونما (15 نفر) به تصادف گمارده شدند. کلیه آزمودنی ها قبل و بعد از درمان با آزمون کامپیوتری TOVA در دو مرحله (پیش آزمون و پس آزمون)ارزیابی شدند؛ داده ها با روش آماری کواریانس تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد که 50 جلسه آموزش نوروفیدبک منجر به بهبود توجه در گروه آزمایش شد. اما در درمان تکانشگری تفاوت معناداری مشاهده نشد.
نتیجه گیری: اثربخشی درمان با نوروفیدبک در نارسایی توجه در مقایسه با تکانشگری در کودکان مبتلا به ADHD احتمالاً به دلیل درگیری فزونتر فرایندهای عصبی عضوی در توجه نسبت به تکانشگری می باشد.
مقایسه حافظه کاری و توانایی سازمان دهی و برنامه ریزی در کودکان با و بدون ناتوانی های یادگیری
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه اغلب پژوهشگران نقش کنش های اجرایی در بروز ناتوانی های یادگیری را تأیید می کنند. هدف این پژوهش مقایسه حافظه کاری و سازمان دهی و برنامه ریزی کودکان با و بدون ناتوانی های یادگیری بود.
روش: طرح پژوهش از نوع علّی- مقایسه ای بود. 120 دانش آموز مبتلا به ناتوانی های یادگیری (30 نفر نارساخوان، 30 نفر با ناتوانی ریاضی، 30 نفر با ناتوانی بیان نوشتاری، و 30 نفر عادی) به روش در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان آزمون های هوش ریون (1938)، خواندن و نارساخوانی نما (کرمی نوری و مرادی، 1384)، ریاضیات کی مت (کرنولی و همکاران، 1976)، آزمون تشخیص نارسانویسی پژوهشگر ساخته، برج هانوی (شالیس، 1982)، و فراخنای عددی (وکسلر، 1939) را پاسخ دادند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد که حافظه کاری و سازمان دهی و برنامه ریزی کودکان مبتلا به ناتوانی های یادگیری (نارساخوانی، ناتوانی ریاضی، نارسانویسی) به طور معناداری ضعیف تر از کودکان عادی است (05/0 > P).
نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت مربیان کودکان مبتلا به ناتوانی های یادگیری، تمرین هایی را برای تقویت حافظه کاری و سازمان دهی و برنامه ریزی این افراد در نظر بگیرند تا در عملکرد تحصیلی آنها بهبودی حاصل گردد.
نقش دین داری و تاب آوری در پیش بینی استرس زناشویی مادران دارای فرزند پسر با اختلال نارسایی توجه بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات دوران شیر خوارگی، کودکی و نوجوانی اختلالات رفتار مخرب و کمبود توجه
- حوزههای تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی روانشناسی مثبت گرا
- حوزههای تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی تعامل روانشناسی و دین
- حوزههای تخصصی روانشناسی مشاوره مشاوره خانواده
هدف این پژوهش بررسی نقش میزان دین داری و تاب آوری در پیش بینی استرس زناشویی درمادران دارای فرزند با اختلال نارسایی توجه- بیش فعالی بود.روش پژوهش از نوع همبستگی بود.جامعه آماری شامل همه مادران دارای فرزند پسر با اختلال نارسایی توجه- بیش فعالیشهر تهران بودند. نمونه آماری شامل 100 مادر دارای فرزند پسر با اختلال نارسایی توجه- بیش فعالی بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند.از آزمون مقیاس سنجش اختلال نارسایی توجه-بیش فعالی، مقیاس استرس زناشویی استکهلمتهران، پرسشنامهتاب آوریکانرودیویدسون و مقیاس سنجش د ین داری برای جمع آوری داده ها استفاده شد. داده ها از طریق تحلیل رگرسیون چندمتغیره و ضریب همبستگی پیرسون مورد تحلیل قرار گرفتند.نتایج نشان داد که بین استرس زناشویی با دین داری و تاب آوری رابطه منفی معنی داری وجود دارد ( 01/0p<). نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره نیز نشان داد که دین داری و تاب آوری می توانند استرس زناشویی را به طور معکوس پیش بینیکنند. بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که میزان دین داری و تاب آوری نقش مهمی در پیش بینی استرس زناشویی دارند.در نتیجه آموزش مؤلفه های تاب آوری و تأکید بر افزایش دین داری می تواند به کاهش استرس زناشویی کمک کند.
مقایسه اثربخشی مداخله متمرکز بر تروما و آموزش مهارت های اجتماعی بر توانایی و مشکلات رفتاری دختران شاهد و ایثارگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، مقایسه اثربخشی مداخله متمرکز بر تروما و آموزش مهارت های اجتماعی بر توانایی و مشکلات نوجوانان فرزندان نوجوان دختر (16-13 سال) شاهد و ایثارگر بود. 39 نفر از فرزندان جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و در سه گروه 13 نفری (دو گروه آزمایش و یک گروه گواه) به صورت تصادفی قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه توانایی ها و مشکلات (SDQ گودمن، 2000) و پرسشنامه جمعیت شناختی بود. پس از اعمال مداخله پس آزمون و چهار ماه بعد پیگیری اجرا شد. نتایج حاکی از آن بود که تفاوت معنی داری در نمره کل (نمره کل توانایی و نمره کل مشکلات رفتاری هیجانی) بین گروه های آزمایش متمرکز بر تروما و آموزش مهارت های اجتماعی در مقایسه با گروه گواه وجود داشت (F=4.29,P≤0.001). در زیر مقیاس های مشکلات بیش فعالی (M=3.15) و مشکلات سلوک (M=3.23)، اثربخشی مداخله متمرکز بر تروما از آموزش مهارت های اجتماعی مؤثرتر بود. در مرحله پیگیری، و در زمینه توانایی نوع دوستی، آموزش مهارت اجتماعی (M=9.53) بر مداخله متمرکز بر تروما (M=9.38) برتری داشت (01/0 >P ،F=6.98).در مجموع، این تحقیق استفاده از مداخله متمرکز بر تروما و مداخله آموزشی مهارت های اجتماعی را در جهت افزایش توانایی ها و کاهش مشکلات رفتاری در فرزندان شاهد و ایثارگر پیشنهاد می کند.
اثر توانبخشی شناختی حافظه کاری بر بهبود نشانگان رفتاری کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه / بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال نقص توجه/ بیش فعالی با ناکارآمدی عملکردهای اجرایی ازجمله حافظه کاری همراه است. حافظه کاری می تواند با استفاده از تمرینات توان بخشی شناختی موردترمیم قرار گیرد. مطالعه حاضر باهدف نشان دادن تأثیر توان بخشی شناختی حافظه کاری بر بهبود نشانگان رفتاری کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه / بیش فعالی صورت گرفته است. روش : این پژوهش از نوع شبه آزمایشی است که در آن از طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. نمونه مورد بررسی در این مطالعه 30 کودک مبتلا به اختلال نقص توجه / بیش فعالی بوده است که به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. دو گروه (آزمایش و کنترل) ازنظر سن و هوش کلامی و عملی همسان سازی شده بودند. گروه آزمایش طی ده جلسه 1 ساعته دو روز در هفته تحت توان بخشی شناختی قرار گرفتند. افراد هر دو گروه کنترل و آزمایش در جلسه اول و آخر درمان مورد ارزیابی قرار گرفتند. علائم رفتاری کودکان مبتلا توسط پرسشنامه پروفایل اختلال کمبود توجه/بیش فعالی سوانسون و نولان پلهام SNAP-IV ارزیابی شده است. داده های این پژوهش با آزمون آماری تی مستقل، تحلیل کوواریانس و به کمک نرم افزار SPSS.20 تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که نشانگان رفتاری کم توجهی و تکانشگری گروه درمان در مقایسه با گروه کنترل بعد از گذراندن جلسات توان بخشی بهبود پیدا کرده است و این تفاوت در سطح 001/0 معنادار است. نتیجه گیری: نتایج حاصل از تحلیل آماری داده ها نشان می دهد که درمان توان بخشی شناختی حافظه کاری موجب بهبود علائم رفتاری کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه / بیش فعالی شده است.