مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
برونی سازی
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، نظر به مؤلفه های اصلی نظریه نوناکا: اجتماعی شدن، برونی سازی، ترکیب و درونیسازی، جایگاه مدیریت دانش در سازمان الف مورد بررسی قرار گرفته و به دنبال آن هستیم که بدانیم مدیریت دانش و مؤلفه های آن در سازمان الف از چه جایگاهی برخوردار است و رابطه آن با فرهنگ سازمانی به چه شکل است.
جامعه آماری این پژوهش را مدیران، میانی سازمان الف در سال 87-86 تشکیل میدهند که نمونه ای با حجم 30 نفر به روش تصادفی ساده از این جامعه انتخاب گردید.
این اقدام با نظر به گستره حجم جامعه آماری مدیران که مشتمل بر 55 نفر میباشند انجام شده است. جهت جمع آوری اطلاعات از دو پرسشنامه مدیریت دانش 26 سؤال و فرهنگ سازمانی 46 سؤال استفاده شده است. برای یقین روایی پرسشنامه مدیریت دانش در نتیجه محاسبه آلفای کرونباخ 9039/0 و فرهنگ سازمانی 9262/0 میباشد.
تحلیل داده ها نشان داده است که برونی سازی در قلمرو مدیریت دانش در سازمان الف از بالاترین جایگاه برخوردار است. سپس به ترتیب ترکیب، درونیسازی و اجتماعی شدن در مراتب بعدی قرار گرفته اند. همچنین بر اساس نتایج به دست آمده میان فرهنگ سازمانی و اجتماعی شدن، ترکیب و درونیسازی رابطه معناداری وجود دارد ولی میان فرهنگ سازمانی و برونیسازی رابطه معناداری وجود ندارد. پس میتوان گفت که مدیران در سازمان الف بیش از آن که تمایل به درونی کردن دانش و رقابت با یکدیگر داشته باشند تمایل به تشریک و تبادل دانش و تجارب خود با یکدیگر دارند که خرده فرهنگهای سازمانی در سازمان الف بر این مورد بیتأثیر است.
بررسی جایگاه مدیریت دانش بر اساس نظریه نوناکا و رابطه آن با فرهنگ سازمانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، نظر به مؤلفه های اصلی نظریه نوناکا: اجتماعی شدن، برونی سازی، ترکیب و درونیسازی، جایگاه مدیریت دانش در سازمان الف مورد بررسی قرار گرفته و به دنبال آن هستیم که بدانیم مدیریت دانش و مؤلفه های آن در سازمان الف از چه جایگاهی برخوردار است و رابطه آن با فرهنگ سازمانی به چه شکل است. جامعه آماری این پژوهش را مدیران، میانی سازمان الف در سال 87-86 تشکیل میدهند که نمونه ای با حجم 23 نفر به روش تصادفی ساده از این جامعه انتخاب گردید. این اقدام با نظر به گستره حجم جامعه آماری مدیران که مشتمل بر 50 نفر میباشند انجام شده است. جهت جمع آوری اطلاعات از دو پرسشنامه مدیریت دانش 26 سؤال و فرهنگ سازمانی 46 سؤال استفاده شده است. برای یقین روایی پرسشنامه مدیریت دانش در نتیجه محاسبه آلفای کرونباخ 9039/0 و فرهنگ سازمانی 9262/0 میباشد. تحلیل داده ها نشان داده است که ترکیب در قلمرو مدیریت دانش در سازمان الف از بالاترین جایگاه برخوردار است. سپس به ترتیب ترکیب، برونیسازی و درونیسازی در مراتب بعدی قرار گرفته اند.
اثربخشی آموزش برنامه ی والدگری مثبت به مادران کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه و بیش فعالی در کاهش مشکلات برونی سازی شده ی کودک(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش گروهی برنامه ی والدگری مثبت بر کاهش مشکلات برونی سازی شده ی کودکان دارای اختلال بیش فعالی همراه با نقص توجه در خانواده های ترکمن انجام شد.
روش کار: در این کارآزمایی بالینی در سال 1392، 22 نفر از مادران دارای کودک بیش فعال/نقص توجه در شهرستان کلاله از استان گلستان و به طور تصادفی به دو گروه آموزش والدگری مثبت در هشت جلسه (10 نفر) و گروه شاهد (12 نفر) تقسیم شدند. داده ها توسط پرسش نامه ی چک لیست رفتاری کودکان که توسط والدین گزارش داده می شد، جمع آوری و با نرم افزار SPSS نسخه ی 18 و آزمون های تحلیل کوواریانس، تی مستقل و مجذور خی، تحلیل شدند.
یافته ها: در گروه آزمون، کودکان کاهش معنی داری (004/0P<) را در مشکلات برونی سازی شده نسبت به گروه شاهد نشان دادند. برنامه ی والدگری مثبت، توانست اندازه اثر متوسطی را ایجاد کند.
نتیجه گیری: با توجه به این که به نظر می رسد آموزش برنامه ی والدگری مثبت به مادران در کاهش مشکلات برونی سازی شده کودکان موثر است، اجرای این برنامه ی آموزشی در کنار درمان دارویی در کاهش مشکلات رفتاری کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی همراه با نقص توجه توصیه می شود.
مقایسه مشکلات رفتاری کودکان در خانواده های تک فرزند و دو فرزند(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به مقایسه میزان مشکلات رفتاری برونی سازی و درونی سازی شده دانش آموزان مقطع ابتدایی در خانواده های تک فرزند و دو فرزند شهرستان یزد می پردازد. روش این پژوهش از نوع علّی- مقایسه ای است. نمونه مورد پژوهش، 308 نفر از دانش آموزان پایه اول تا ششم مدارس ابتدایی شهرستان یزد (163 تک فرزند و 145 دو فرزند)، به همراه والدین آنان هستند که به صورت نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار این پژوهش، سیاهة رفتاری کودکان (CBCL) به همراه فرم اطلاعات جمعیت شناختی محقق ساخته است. نتایج آزمون تحلیل واریانس یک راهه، حاکی از معناداری تفاوت میانگین مشکلات رفتاری اعم از مشکلات برونی سازی و درونی سازی، میان تک فرزندی ها و دو فرزندی ها بود. براساس یافته های به د ست آمده می توان گفت: کودکان خانواده های دو فرزند، در مشکلات رفتاری اعم از مشکلات درونی سازی و مشکلات برونی سازی، میانگین کمتر و وضعیت کاملاً بهتری نسبت به تک فرزندی ها دارند.
نقش ابعاد والدگری و رابطه والد-کودک در مشکلات رفتاری درونی سازی شده و برونی سازی شده کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴۸
683-705
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور پیش بینی و بررسی ارتباط میان ابعاد والدگری و رابطه والد کودک با مشکلات رفتاری برونی سازی و درونی سازی شده انجام گرفت؛ و روش آن به صورت توصیفی همبستگی طراحی شد. نمونه مورد پژوهش را تعداد 413 نفر از دانش آموزان تک فرزند و چند فرزند پایه اول تا ششم مدارس ابتدایی شهرستان یزد (141 تک فرزند، 121 دو فرزند، 101 سه فرزند و 50 چهار فرزند و بیشتر) به همراه والدین شان تشکیل دادند که به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. از سیاهه رفتاری کودکان (CBCL)، پرسش نامه ابعاد والدگری آلاباما (APQ)، مقیاس رابطه والد کودک (PCRS) به همراه فرم اطلاعات جمعیت شناختی محقق ساخته، برای جمع آوری داده ها استفاده شد. نتایج رگرسیون خطی گام به گام نشان داد از میان مهارت های والدگری، ابعاد فقر نظارت و تنبیه جسمانی در تبیین مشکلات درونی سازی و ابعاد مشارکت و تنبیه جسمانی، در تبیین مشکلات برونی سازی کودکان، نقش پیش بینی کننده تری دارند. از زیرمقیاس های رابطه والد کودک، مؤلفه وابستگی در پسران و مؤلفه تعارض در دختران توانایی پیش بینی مشکلات درونی سازی و مؤلفه تعارض هم در پسران و هم در دختران توانایی پیش بینی مشکلات برونی سازی شده را دارد.
روش شناسی بنیادین نظریه فرهنگی پیتر.ال.برگر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از جامعه شناسان برجسته و دارای نظام فکری منسجم، پیتر برگر است؛ او با رویکرد پدیدارشناختی، فرهنگ را معرفت زندگی روزمره تعریف می کند. این مقاله، درصدد مطالعه مبانی معرفتی و غیرمعرفتی نظریه فرهنگی برگر، بر اساس روش شناسی بنیادین است. نتایج این بررسی نشان می دهد که نظریه برگر، در مبانی غیرمعرفتی، علاوه بر ویژگی های فردی و انگیزه های شخصی، تحت تأثیر فضای سیاسی و ایدئولوژیکی سکولار حاکم بر آمریکا بوده است و در مبانی غیرمعرفتی نظریه خود: 1. در برونی سازی، از جهت معناداری جهان، نقش دین در نظم اجتماعی، عرفی شدن دین در دوران مدرن، تحت تأثیر اندیشه های ماکس وبر و شلایرماخر است. از حیث تأکید بر واقعیت زندگی روزمره، حیث التفاتی آگاهی، چندوجهی بودن واقعیت، بین الاذهانی بودن شناخت، متأثر از نظریات آلفرد شوتس است. 2. در عینی سازی، در «تأکید بر واقعیت اجتماعی و عینیت اجتماعی» تحت تأثیر دورکیم می باشد. 3. در درونی سازی، با استفاده از پیش فرض های روان شناختی، تحت تأثیر اندیشه های هربرت مید بوده است. این تأثیرات، موجب شده تا برگر تحت تأثیر آنها در مبانی معرفتی نظریه فرهنگی خود، در هستی شناسی و معرفت شناسی دیدگاهی سکولار داشته باشد. این امر سبب شده تا نظریه فرهنگی او، بریده از ماوراء طبیعت، ساخته و پرداخته بشر باشد و نتواند چتر معنا و نظم را در طبیعت و جامعه بشری بگستراند.
طراحی مدل رفتار درونی سازی و برونی سازی نوجوانان بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه با نقش میانجی پاسخ های مقابله ای
زمینه و هدف: بررسی های متعدد نشان می دهد که هر دو دسته از مشکلات درون سازی و برون سازی شده، در دوران نوجوانی نرخ رشد فزآینده ای دارند؛ لذ پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل رفتار درونی سازی و برونی سازی نوجوانان بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه با نقش میانجی پاسخ های مقابله ای انجام شد. روش پژوهش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه دوم منطقه 3 شهر تهران در سال 1400 بودند. تعداد افراد نمونه 400 دانش آموز بودند که با روش خوشه ای (4 مدرسه) انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل سیاهه اختلالات رفتاری کودک (آخنباخ، 1991)، پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه (یانگ، 2003) و پرسشنامه راهبردهای مقابله ای (لازاروس و فولکمن، 1988) بودند. داده های گردآوری شده با روش مدل سازی معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد که مدل از برازش مطلوبی برخوردار است. همچنین طرحواره های ناسازگار اولیه اثر مستقیم بر رفتار درونی سازی داشته است، رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه با رفتار درونی سازی به صورت مستقیم برابر (98/4 = t و 43/0= β ) است. طرحواره های ناسازگار اولیه اثر مستقیم بر رفتار برونی سازی داشته است، رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه با رفتار برونی سازی به صورت مستقیم برابر (99/1 = t و 13/0= β ) است. در ارتباط با وجود اثر غیرمستقیم طرحواره های ناسازگار اولیه بر رفتار درونی سازی نوجوانان به واسطه راهبردهای مقابله ای با 95 درصد اطمینان مورد تأیید بوده است ( p<0.05 ). نتیجه گیری: نتایج نشان داد که فرضیه مطرح شده در ارتباط با وجود اثر غیرمستقیم طرحواره های ناسازگار اولیه بر رفتار برونی سازی نوجوانان به واسطه راهبردهای مقابله ای با 95 درصد اطمینان مورد تأیید بوده است ( p<0.05 ).
بررسی رابطه بین ابعاد مدیریت دانش با یادگیری سازمانی در بین کارکنان استانداری خراسان رضوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال ۱۱ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳۷
79 - 98
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف پژوهش: پژوهش حاضر با هدف شناسایی رابطه بین ابعاد مدیریت دانش و یادگیری سازمانی در بین کارکنان استانداری خراسان رضوی انجام شده است. در همین راستا شناسایی ابعاد مدیریت دانش و ارتباط آن با سطوح یادگیری سازمانی از اهمیت برخوردار است که در این پژوهش به بررسی این مورد در سازمان بزرگی چون استانداری خراسان رضوی به عنوان یک سازمان دانش محور به جای سازمان تولید محور پرداخته می شود.این پژوهش بر آن است به این سوال اساسی پاسخ گوید که آیا بین مدیریت دانش و یادگیری سازمانی در استانداری خراسان رضوی رابطه وجود دارد یا خیر؟
روش پژوهش: این پژوهش توصیفی – تحلیلی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری این تحقیق کارکنان رسمی و پیمانی استانداری خراسان رضوی به تعداد 303 نفر می باشد. تعداد حجم نمونه کل با استفاده از فرمول کوکران، با 5/0 % برابر با 169 نفر می باشد. برای گردآوری داده ها در بخش مدیریت دانش از پرسشنامه نوناکو و تاکوچی استفاده شده است. هم چنین برای تعیین میزان پایایی و روائی تحقیق این که از پرسشنامه استاندارد استفاده شده است هم به میزان 96/0 آلفای کرانباخ برای کلیه سوالات دست یافتیم. به منظور تحلیل داده های گردآوری شده از ضریب همبستگی پیرسون، گرسیون چندگانه گام به گام، تحلیل واریانس چند متغیره، آزمون شفه و مدل سازی معادله ساختاری استفاده گردید.
یافته ها: یافته های بدست آمده نشان داد که بین ابعاد مدیریت دانش با یادگیری سازمانی رابطه مثبت معنادار وجود دارد. تمامی فرضیات مبنی بر ابعاد مدیریت دانش (اجتماعی سازی – برونی سازی – ترکیب و درونی سازی) و رابطه آن با یادگیری سازمانی تایید می شود.
نتیجه گیری: نتیجه گیری در مورد مدیریت دانش و یادگیری سازمانی این است که این دو رویکرد دخیل در افزایش سرمایه های عقلانی، ظرفیت ها و قابلیت های انسانی برای اقدامات موثر و مکمل هم هستند و هر دو توان بالقوه و لازم برای نیل به سطوح بالای اثربخشی را ارائه می کنند.