فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۴۱ تا ۳٬۱۶۰ مورد از کل ۴٬۴۴۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
چکیده
نخستین نقد مهم به معرفتشناسى پلانتینگا، به دست فیلیپکوین - فیلسوف وابسته به کلیساى کاتولیک - صورت گرفت . پلانتینگا به نقد کوین پاسخ داد که در آن به چهار مسئله پرداخته بود . مقاله حاضر، پاسخى استبه آن پاسخ . در این نوشته، کوین مسائل چهارگانه پلانتینگا را یکایک مطرح مىکند و نظر خود را در باب آنها بازمىگوید . به نظر کوین، این چهار مسئله موارد اختلاف وى با پلانتینگا است . با این حال، وى معتقد است که در باب دو مسئله نخست مىتوان به توافقى دستیافت، لیکن در دو مسئله بعدى چنان با پلانتینگا اختلاف نظر دارد که امیدى به توافق بر سر آنها ندارد . این چهار مسئله که در عین حال چهار قسمتساختار مقاله را تشکیل مىدهند عبارتند از:
1 . شیوه جزئىنگرانه توجیه معیارهاى معرفتى; 2 . بنیانانگارى کلاسیک بازبینى شده; 3 . توجیه اعتقادات خداباورانه; 4 . مسئله ابطال اعتقادات خداباورانه
عرفی و عقلانی بودن زبان دین در حوزه تشریع و تقنین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۱ شماره ۲۵
حوزههای تخصصی:
فهم احکام الاهی از قرآن و سنت بهصورت شریعت اسلامی، یکی از حساسترین موضوعات تاریخ اسلام از آغاز تاکنون بوده، و هیچ امری نتوانسته است از اهمیت آن بکاهد. با فاصله افتادن بین زمان شارع و زمان مخاطبان، حجیت ظواهر یا اعتبار فهم فقهی کتاب و احادیث نیز به موضوع مهم و اساسی دیگری تبدیل شد. شناخت ظواهر و حجیت ظهور، بر پیشفرضهایی مبتنی است که اگر در هر یک از آنها خدشه وارد شود، حجیت ظهور تزلزل مییابد و بهدنبال آن، مقبولیت فهم فقهی و روش استنباط فقیهان و اصولیان از کتاب و سنت نیز دستخوش تردید خواهد شد. هرمنوتیک مدرن، در برخی از این پیشفرضهای مسلم دانشمندان فقه، اصول و کلام خدشه کرده است.
یکی از این پیشفرضهای اساسی، به کیفیت زبان دین در حوزة تشریع و تقنین مربوط است. اگر فقیهان پس از قبول حجیت ظواهر، بهدنبال کشف ظهورات کلمات شارع برآمده و مباحث بسیار گسترده و دقیق معناشناسی و گاهی هرمنوتیک را در دانش اصول فقه برای روشمند کردن فهم ظواهر، مطرح، و تاکنون مورد اجتهاد و نظریهپردازی قرار دادهاند، بر این مبتنی بوده که زبان دین برای بیان احکام شرعی و قوانین مورد نیاز زندگی بشر همان زبان عرفی و عقلایی عموم مردم است که از یک سلسله قواعد و قوانین مشترک بین تمام زبانها پیروی میکند. در این مقاله، به تبیین و اثبات این پیشفرض پرداخته شده است.
نظریه دینی اوانس پریچارد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیچیدگی پدیده های دینی و بازتاب آن در جنبه های گوناگون زندگی، دانشمندان دیگر علوم را به خود مجذوب ساخته است. مورخان، فلاسفه، جامعه شناسان و مردم شناسان، هر یک با روشهای خاص خود به تحلیل آن پرداخته اند. تأمل در باورهای دینی، تاریخی طولانی دارد اما بررسی مردم شناسانه آن از قرن نوزدهم میلادی آغاز شد و در مورد پیدایش دین، اشکال اولیه آن و مراحل تاریخی شکل گیری اندیشه های دینی، نظریه های گوناگونی مطرح گردید. از جمله کسانی که به پژوهشهای مهمی در این خصوص پرداخت اوانس پریچارد بود. وی مطالعة ادیان ابتدایای را جهت شناخت ماهیت دین و تعیین ویژگی های اصلی پدیده های دینی ضروری می دانست. او ضمن نقل و تبیین نظریه های ارائه شده دربارة دین ابتدایی، به نقد منصفانه آنها می پردازد و پیشنهادهایی برای رسیدن به نظریه کاملی از دین ارائه می دهد.
نظریه کنش گفتاری جان آستین و فهم زبان قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۱ شماره ۲۵
حوزههای تخصصی:
الوین پلانتینگا و معرفتشناسى اصلاح شده
حوزههای تخصصی:
چکیده
این مقاله پس از معرفى اجمالى الوین پلانتینگا به توضیح معرفتشناسى اصلاح شده مىپردازد و موضوع توجیه باور دینى را در چارچوب نظریه باور دینى واقعا پایه بررسى مىکند .
دیدگاه پلانتینگا در مورد بىنیازى توجیه باور دینى از دلیل و برهان، در چارچوب برداشت هنجارى و وظیفهگرایانه وى از توجیه، (warrant) که در آثار متاخر وى مطرح است، نمىپردازد . توضیح داده شده است .
نقد: عقل و اعتقاد دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۱ شماره ۲۳
حوزههای تخصصی:
این مقال بر آن است تا ترجمه یکی از کتابهای مهم در حوزه دینپژوهی یعنی عقل و اعتقاد دینی را مورد نقد و بررسی قرار دهد. این کتاب توسط چهار تن از دین پژوهان مغرب زمین (مایکل پترسون و دیگران) به انگلیسی نگارش یافته است. دو تن از محققان، یعنی آقایان احمد (آرش) نراقی و ابراهیم سلطانی آن را از انگلیسی به فارسی ترجمه کردهاند. ناقد این ترجمه، پنج، صفحه از متن انگلیسی را اجمالاً مورد بررسی قرار داده و پانزده خطا و اشتباه در آن مشاهده کرده است. امید است که این نقد، تذ کاری برای دقت هر چه بیشتر مترجمان و اصلاح چاپهای بعدی این کتاب باشد.
ماهیت صفات خدا از دیدگاه ابن میمون و مقایسه آن با آرای علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۱ شماره ۲۵
حوزههای تخصصی:
مقالة حاضر بر آن است تا در حوزة معناشناختی صفات خداوند که از مهمترین موضوعات معاصر در عرصة زبان دین به شمار میرود، به دو مسألة مهم، یکی مقیاس شناخت صفات خدا و دیگری تحلیل ماهیت صفات خدا از دیدگاه دو فیلسوف برجسته (یکی از قرون وسطا یعنی موسی ابنمیمون و دیگری از قرن معاصر یعنی علامة طباطبایی) بپردازد. در این نوشتار کوشش شده است با تحلیل آرای این دو اندیشهور و در ضمن مقایسه بین آنها مشخص میشود که مبانی حکمت متعالیه که حاصل تلاش فیلسوفان مسلمان و برگرفته از آموزههای دینی اسلام است، معقولتر و موجهتر به این مهم پاسخ داده است.
عدالت به عنوان فضیلتِ نفس
حوزههای تخصصی:
چکیده
مقاله حاضر درصدد تبیین عدالت فردى به عنوان فضیلت نفس و به مثابه برترین فضیلت در اخلاق در مقابل عدالت به عنوان عملى اجتماعى است. بحث عدالت فردى مقدم بر بحث عدالت اجتماعى است، زیرا با تربیت انسان، جامعه نیز بالطبع از افرادِ تربیت یافته برخوردار شده و در نتیجه، جامعه، ساختارِ سیاسى سالمى مىیابد.
جایگاه بحث حاضر، در اخلاقِ فضیلت مدار است که قائل به ارزش ذاتى فضایل بوده و درباره خصایل و عادات اخلاقى با تأکید بر ویژگىهاى درونى فاعلِ فعل بحث مىکند. در بحث عدالت فردى، عدالت به مثابه یک فضیلتِ هدایتگر در طىّ طریق صحیح زندگى است. در این مقاله به بررسى و تبیین نظریات افلاطون، ارسطو و نیز حکیمان مسلمان، از جمله خواجه نصیرالدین طوسى، ابنمسکویه و مرحوم نراقى و مقایسه آنها با یکدیگر پرداخته مىشود.
هالیوود به مثابه صنعت
حوزههای تخصصی:
تجربه زیباشناختی و خوداندیشی به مثابه فرایندهای رهایی بخش
منبع:
سروش اندیشه ۱۳۸۱ شماره ۲
حوزههای تخصصی:
نسبت علم اخلاق و فلسفه اخلاق
منبع:
رواق اندیشه ۱۳۸۱شماره ۱۲
حوزههای تخصصی:
واژه دیر آشناى اخلاق آنگاه که با کلماتى چون فلسفه ترکیب مىشود، گاه با کج فهمىهایى همراه مىگردد; چنان که بسیارى را گمان بر این است که «فلسفه اخلاق» چیزى جز فایده و ضرورت رعایت آداب اخلاقى نیست . نویسنده در این مقاله وجوه تمایز علم اخلاق و فلسفه اخلاق را بر مىشمارد و بر آن است تا به صورتى گذرا، تفاوت آنها را تبیین نماید .
پیش از بیان تفاوت علم اخلاق با فلسفه اخلاق شایسته است ابتدا نگاهى گذرا به مفردات این دو اصطلاح یعنى واژههاى «علم» ، «اخلاق» و «فلسفه» بیافکنیم تا با دقت و بصیرت بیشترى به بحث اصلى بپردازیم .
زبان دین از منظر ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۱ شماره ۲۵
حوزههای تخصصی:
این مقال بر آن است که زبان دینی را از دیدگاه ملاصدرا مورد بحث و بررسی قرار دهد. ملاصدرا اعتقاد دارد که زبان قرآن، زبان رمز و اشاره است. اما رمز و اشارهای که با ظاهر قرآن، منافات ندارد. آنچه از ظاهر عبارات قرآن کریم فهمیده میشود، تمام معانی حقایق قرآن نیست بلکه این ظاهر، نماد برای حقایقی است که آنها را جز به زبان نمادین نمیتوان بیان کرد.
علت نمادین بودن حکمات قرآن ببه سبب این ویژگی است که آنها از عالم جبروت و ملکوت به عالم ناسوت نازل شدهاند. این نزول وجودی قرآن، توأم با حفظ همه حقایق والا و عظیم آن، جز به طریق نمادین بودن زبان قرآن امکانپذیر نیست.
مولف در ادامه نمادین بودن زبان قرآن را از لحاظ وجود شناختی، معرفتشناختی و در آخر نظریه اشتراک معنوی در عین تشکیکی بودن زبان دینی را مورد بحث قرار میدهد.
مسئله خدا در شورای نیقیه
درآمدى بر اندیشه سیاسى قطبالدین شیرازى
حوزههای تخصصی:
محمود بن مسعود بن مصلح فارسى کازرونى اشعرى شافعى، مشهور به قطبالدین شیرازى، که در قرن هفتم و در اوج تسلط قوم مغول بر ایران زندگى مىکرد، از شاگردان خواجه نصیرالدین طوسى و صدرالدین قونوى است.
اندیشههاى سیاسى وى در مورد انسان مدنى و سیاسى و چیستى سیاست و منشأ و مراتب آن و نیز در مورد انواع جوامع سیاسى و طراحى و ترسیم یک نظام سیاسى مطلوب و دولت و عوامل ثبات و پایدارى آن حائز اهمیت است.
قطبالدین با ابداع و تصویر یک دستگاه فلسفى منظم و منسجم تمام دیدگاههاى سیاسى خود را بر آنها مبتنى کرده است. وى عالَم هستى را عالمى مىداند که داراى اعتدال و انتظام است و در همه اجزا و عناصر سلسله مراتب رعایت شده است. از نظر وى اگرچه در عالم سماوى و عالم عقول چنین اعتدال و انتظامى تکوینا برقرار است، اما در عالم ارضى و عالم کون و فساد باید با تشکیل نظم سیاسى مطلوب حاصل از عقل و شرع و استقرار دولت فاضله و نیز در راستاى تأمین مصالح افراد جامعه به رواج فضائل، خصوصا فضیلت عدالت پرداخت تا در نهایت، عالم ارضى نیز اعتدال و نظم و انتظام عالم بالا را کسب کند.
وى در مباحث دولت، با اعتقاد به حاکمیت حکمت و تعقّل سیاسى و رعایت شریعت و دیانت، اصول سیاست یک دولت را در امور زیر دانسته است: حصول معرفت کافى از افراد، گروهها و طوائف جامعه و استعدادها و شایستگىها و تخصصهاى آنها، رعایت عدالت در حق آنان در جهت شایسته سالارى، تنبیه مجرمان به منظور حفظ امنیت مردم و دولت و تألیف و تلطیف قلوب مردم براى همدلى و همکارى لازم بین دولت و ملت. وى همچنین شرایط حفظ سیاست و امارت را در بناگذارى آن بر تعقل، حکمت، مشورت و تطبیق امور با شریعت مىداند.
مباحث وجود خدا طى سالهاى 1965- 1980 در غرب
حوزههای تخصصی:
چکیده
آلن پى، اف . سل در کتاب مهم خویش، فلسفه دین (2) (1870- 1983) یک دوره تاریخ صد ساله اخیر فلسفه دین را با توجه به کلیه منابع منتشره در این مدت زمانى عرضه داشته است .
سل در بخشى از این کتاب، مسئله مباحث وجود خدا را، که طى سالهاى 1965 تا 1980 دوباره از نو اهمیتخویش را در غرب پیدا کرد، و دیدگاههاى عمدهاى را که طى این مدت مطرح شدند، بررسى کرده است .
زبان دین از دیدگاه حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۱ شماره ۲۵
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر، تبیین و گزارشی دربارة مسائلی است که در زبان دین بر اساس حکمت متعالیه در عصر جدید مطرح شده و مدعایش این است که این مسائل، در میان متفکران اسلامی به شکلی مطرح بوده و پاسخهایی به آن داده شده که از میان آنها راهحل ملا صدرا که بر اساس مبانی حکمت متعالیه داده شده، مقبولتر به نظر میرسد و این نوشتار نیز بر همین اساس بر دیدگاه ملا صدرا ناظر است و در حقیقت، گزارشی از راه حل مشکلات زبان دین از دیدگاه او و حکمت متعالیه است.
امکان سخن گفتن از خدا از دیدگاه ویلیام آلستون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۱ شماره ۲۵
حوزههای تخصصی:
ویلیام آلستون اعتقاد دارد: پرسش اصلی بحث «سخن گفتن از خدا» این است که «آیا ما میتوانیم از طریق زبان طبیعی به طور حقیقی، معنادار و صادق دربارة خداوند و اوصاف و افعال او سخن بگوییم».
آنچه سبب دشواری این شیوة خاص سخن گفتن شده است، از یکسو به محدودیتهای زبان طبیعی و قالبها و مدلهای آن و از سوی دیگر، به نحوة وجود منحصر به فرد خداوند و تعالی و به کلی دیگر بودن او مربوط میشود.
زبان عادی و رایج ما متناسب با همین عالم امکانی و جسمانی و محدود است. مفاهیم رایج در این زبان در خور این عالم و متناسب با آن هستند. چگونه میتوان از طریق همین مفاهیم و مدلها دربارة امری متعالی سخن گفت که با این عالم و حوادث رایج در آن هیچ شباهتی ندارد؟
مفاهیم امکانی، جسمانی و محدود چگونه میتوانند از موجود و واجبالوجود به بسیط، مجرد، نامتناهی حکایت کنند؟ آلستون در پاسخ به این پرسش معتقد است: ما میتوانیم با استفادة از همین زبان عادی و مفاهیم رایج در آن، زبان دیگری بسازیم که هم قابل اطلاق بر خداوند و هم قابل اطلاق بر انسان باشد.
او معتقد است که برای رسیدن به این مطلوب باید ویژگیهای امکانی، جسمانی و زمانی و مکانی این مفاهیم را کنار نهاده، هستة اصلی معنا را که امری مشترک بین خدا و انسان است، به خدا نسبت دهیم از دیدگاه آلستون، ما ممکن است بتوانیم مفاهیمی از قبیل عشق، علم و قدرت را پالایش کنیم؛ یعنی آنها را از تمام ویژگیهای مخلوقانهای که متناسب با زمانمندی، جسمانیت و غیره است، بپراییم و هستهای از معنا را باقی نگه داریم که قابل اطلاق بر خداوند باشد. چنین واژههای پیراستهای را میتوان به نحو حقیقی بر خداوند اطلاق کرد و با استفادة از آنها میتوان گزارههای صادقی دربارة خدا سامان داد.
آلستون در راه رسیدن به این مطلوب، به نظریة «کارکردگرایی» متوسل میشود. در نظر وی، کلید اصلی داشتن زبان حقیقی مشترک میان خالق و مخلوقات در این نکته نهفته است که ما بتوانیم مفهوم واحد و مشترکی را از اوصاف خدا و انسان بهدست آوریم. او مدعی است که به رغم تفاوت آشکاری که میان خدا و انسان وجود دارد میتوان به این مفاهیم مشترک دست یافت و خاستگاه انتزاع این مفاهیم مشترک کارکرد و عمل مشترک این اوصاف، در خدا و انسان است. واقعیت علم خدا و علم انسان فی حد ذاته مفهوم مشترکی با هم ندارند و ما میتوانیم با توجه به کارکرد مشترک و واحد علم در خدا و انسان، به مفهوم کارکردی واحد و مشترکی دست یابیم که هم قابل اطلاق بر خداوند و هم قابل اطلاق بر انسان باشد.