فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۶۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
تاکنون شیوه هایی متفاوت برای آموزش صلح به کار برده شده اند، اما در این زمینه از هنر کم تر استفاده شده است. در راستای انجام این پژوهش، تعدادی اثر هنری به دست پژوهشگر خلق شدند و در چند نمایشگاه به نمایش درآمدند. بر این اساس، در سفرِ این پژوهش از مسیر تجربه ای هنری گذر کردیم تا با شناخت آن به وسیله ی تجربه های بازدیدکنندگان نمایشگاه به نقش هنر در زمینه ی آموزش صلح دست پیدا کنیم. روش پژوهش، پدیدارشناختی بود. داده های پژوهش از راه گردآوری تجربه های 75 بازدیدکننده از مشاهده ی 82 اثر در نمایشگاه-کارگاه به وسیله ی مصاحبه ی ژرف به دست آمدند. داده ها به روش تحلیل مضمون بررسی شدند. ابتدا از تحلیل داده ها 73 مضمون پایه استخراج شدند. این مضمون ها در قالب 6 مضمون سازمان یافته (شگفتی، درک چندگانگی و چالش، پویایی، هارمونی، آفرینش و بی نهایت) قرارگرفتند و در پایان، مضمون فراگیر بی کرانگی را تشکیل دادند. بر اساس این روش بازدیدکنندگان از مشاهده ی آثار برداشت هایی از قبیل حیرت و ابهام در میان تضادها و تقابل ها، آفریدن، رهایی و آرامش داشتند که آن ها را می توان در درون بشر، هم نوعان، درون جامعه، طبیعت و هستی برای دستیابی به هدفی والا مشاهده کرد. توصیف مشارکت کنندگان از این پدیده ی هنری، جلوه ای از زندگی را می نمایاند. مسیر زندگی هم مانند رویدادهای هنری، مجموعه ای از لحظه هایی منحصربه فرد است، لحظه هایی که گاه شامل مفهوم، حس و تجربه ای متضاد با لحظه ی دیگرِ همان زندگی هستند. پی آمد تحلیل این بود که هنر می تواند در یافتن مفهوم زندگی به بشر کمک کند. مشارکت کنندگان توانستند بین دنیای درون نقاش (که در تابلوها جلوه گر می دیدند) و درون خودشان، پیوندی را درک کنند و با این پیوند، مفهوم زندگی را کشف کنند. آنان به تعریفی از زندگی رسیدند که به آرامش یافتن کمک می کند. بنابراین، برای آموزش مفهوم صلح می توان از هنر بهره برد، زیرا همان طور که هنر احساس خوشایندی از راه نمایان کردن زیبایی ها به انسان می دهد، برای در صلح بودن نیز انسان نیازمند هنرمندانه زندگی کردن که همان درک کردن بی کرانگی ذات وجود انسان است، می باشد. بنابراین، زندگی نیز می تواند هنری باشد که تمامی مضمون های بیان شده را برای رسیدن به صلح بی کران در خود داشته باشد. در این آموزش صلح محور کودکان این مفهوم ها را تجربه و درک می کنند و به بیانی، آن ها را زندگی خواهند کرد.
طرحواره درمانی: شکل گیری چارچوب مدل مفهومی در گذرگاه تحول تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوشته حاضر به بحث پیرامون مسائل و چالش هایی که در برابر استفاده نامناسب و نا به جای طرحواره درمانی به وجود می آیند، پرداخته و در ادامه انتقادهایی که خود نظریه طرحواره با آنها رو به روست را مطرح کرده است و نهایتا به توضیح این امر می پردازد که با توجه به دشواری و پیچیدگی طرحواره درمانی، چه عواملی سبب رواج این درمان شده است.
لوکاچ متأخر و مکتب بوداپست
حوزه های تخصصی:
تقریبا از انتهای دهه 1970 به بعد، مارکسیسم به عنوان کانون ارجاع آشکار در مباحثات اصلی روشنفکرانه و اجتماعی باقی مانده. این دوران از هنگامی که کمونیسم روشنفکرانه بدعت های عظیمی در مارکسیسم ایجاد کرد آغاز شده بود. این اندیشه ها از دهه 1930 به بعد شکل گرفته بودند و فراز و فرود استالینیسم و پسااستالینیسم را تجربه کرده، سهم نهایی شان را ادا کرده و بیشترین شنوندگان را از آن خود ساخته بودند. این مسئله زمانی روی داد که مهم ترین آثار گئورگ لوکاچ و ارنست بلوخ، به ترتیب در 1971 و 1977 به طبع رسید: کتاب «درباره هستی شناسی هستی اجتماعی» (1971) و «تجربه جهان» (1977). در همین مسیر، اثر اصلی آنتونیو گرامشی نیز موثر بود. «یادداشت های زندان» که در سال 1975 در نسخه اصلی توسط والنتینو گراتانا به چاپ رسید (جانشین ویرایش محتوایی قدیمی که توسط پالمیرو تولیاتی به انجام رسیده بود، نسخه ای که به کل نسل مارکسیست های ایتالیایی بعد از 1950 شکل داده بود) و درخششی قطعی در فلسفه پراکسیس (عملی) ایجاد کرد. سوژه تمامی این آثار کوششی برای نقد مفروضات منسوخ راست کیشی مارکسیسم-لنینیسم-استالینیسم و چالش برای بیان یک و تنها حقیقت منعکس در اندیشه مارکسیستی بود. آن چه از سرکوب جنبش مجارستان در سال 1956 توسط شوروی بازماند، برای لوکاچ روشن کرد هستی شناسی هستی اجتماعی تازه اش را بر اساس تجدید دمکراسی در سوسیالیسم واقعی از نو نظریه پردازی کند.
تحلیلی بر جادو و جادوگری در درمان بیماران روانی در گذشته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رضایت از زندگی بیانگر نگرش مثبت فرد نسبت به جهانی است که در آن زندگی می کند و در واقع همان احساس خشنودی است. رضایت از زندگی به متغیرهای متفاوتی بستگی دارد که یک سوی این نیازها به حکومت، سوی دیگر آن به جامعه و در نهایت به خود شخص بر می گردد. مسئله اصلی این
بررسی و تحلیل پژوهشی حوزه طرحواره درمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی و تحلیل پژوهش ی حوزه طرحواره درمانی به روش تحلیلی و مروری پرداخته است. بدین منظور از میان پایان نامه ی انجام شده در دانشگاه علامه طباطبایی که طرحواره درمانی را به عنوان متغیر مستقل در مداخلات درمانی خود به کار برده اند، 5 پایان نامه (4 پایان نامه دکتری و 1 پایان نامه کارشناسی ارشد) انتخاب گردیده و مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفت. در این راستا علاوه بر تحلیل و آسیب شناسی این پژوهش ، مسائل اساسی که اغلب در پژوهشی حوزه طرحواره درمانی مغفول واقع شده و سؤالات مهمی که بی پاسخ مانده و نیاز به بررسی ای دقیق دارند نیز مطرح شده است.
نقد روان تحلیل گری در ادبیات : از جنون نبوغ تا تولد مخاطب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با نگاهی گذرا به بررسی سه دوره نقد روان تحلیلی قبل از ژاک لاکان می پردازد. دوره اول با پرچم داری زیگموند فروید، بنیانگذار روان کاوی، آغاز می شود و اثر هنری را نوعی مکانیسم والایش در نظر می گیرد که در آن تکانه ها و آرزوهای ممنوع و سرکوب شده ضمیر ناخودآگاه به گونه ای مبدل و بدیع در اثر ادبی نمایان می شود و اثر هنری هنرمند راهی است که هم او را از قطع ارتباط با واقعیت نجات می دهد و در همان حال، از دریافت درمان واقعی باز می دارد. دوره دوم یا نقد متن محورکه بین سال های 1940 تا 1950 تحت تاثیر نقد نو شکل گرفت معنا را نه در ذهن مولف بلکه در خود متن جست و جو می کند و وجود یک معنای معین را در متن رد می نماید. دوره سوم یا نقد مخاطب محور از دهه 1970 به بعد مطرح گردید. این رویکرد در محور نویسنده- متن – خواننده تاکید ویژه ای بر جایگاه خواننده دارد و معنا را در ارتباط دوجانبه مخاطب و متن جست و جو می کند و معانی متعدد را نتیجه گوناگونی نحوه تعامل خوانندگان با متنی یکسان در نظر می گیرد.
رواندرمانی های موج سوم: خاستگاه، حال و چشم انداز، با تاکید ویژه بر طرحواره درمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر که از نوع پژوهش های مروری است به بررسی روند تحول رواندرمانی های موج سوم با تاکید بر طرحواره درمانی می پردازد. رواندرمانی های موج سوم اصولا نشات گرفته از رواندرمانی های شناختی- رفتاری هستند که موج اول آن با نظریه رفتارگرایی کلاسیک و درمان های مبتنی بر مطالعات آزمایشگاهی رفتار و یادگیری ایجاد شد، موج دوم نیز بر فرایندهای شناختی و نقش فرایندهای شناختی در پدیدآیی و درمان اختلالات روانشناختی تاکید دارند و از ترکیب این دو موج مجموعه ای از درمان ها تحت عنوان درمان های شناختی – رفتاری ایجاد شده اند. موج سوم نیز، با تلفیق سنت های معنوی شرقی، از جمله فنون مراقبه، تفکر نظاره ای با رفتاردرمانی- شناختی سنتی است که از این تلفیق به عنوان موج سوم رواندرمانی یاد می شود. طرحواره درمانی هم به عنوان یکی از درمان های موج سوم توسط جفری یانگ به عنوان یک مدل درمانی مطرح شد که بیشتر برای درمان اختلالات شخصیت و سایر اختلالات مزمنی که نسبت به درمان رفتاری- شناختی کلاسیک مقاومت نشان می دهند، به کار می رود.
مفهوم خود از دیدگاه روان شناسی انسان گرا و عرفان اسلامی با تاکید بر روش تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خودشناسی از جمله محوری ترین ارکان تعلیم و تربیت به شمار می رود. مفهوم""خود"" به عنوان یکی از مباحث انسان شناسی، مفهومی بنیادی در روان شناسی به خصوص روان شناسی انسان گرا است. مکتب عرفان اسلامی نیز که ریشه در آموزه های اصیل اسلامی دارد، از جمله مکاتبی است که در سطح وسیع به موضوع ""خود"" و ""خودشناسی"" پرداخته است. هدف کلی این پژوهش، بررسی تطبیقی مفهوم خود از دیدگاه روان شناسی انسان گرا و عرفان اسلامی می باشد. با توجه با این هدف، ابتدا دیدگاه مازلو و راجرز به عنوان اصلی ترین نمایندگان روان شناسی انسان گرا و نجم الدین رازی و عزیزالدین نسفی به عنوان نمایندگان عرفان اسلامی بررسی و سپس به شباهت ها و تفاوت های این دیدگاه ها در خصوص مفهوم خود پرداخته شده است. پژوهش حاضر از نوع کیفی و با روش تطبیقی انجام شده است.نتایج پژوهش حاضر نشان داد که با وجود تفاوت ها، شباهت های زیادی نیز میان این دو دیدگاه در خصوص خود و خودشناسی وجود دارد. لذا تعامل و گفتگوی سازنده میان این دو دیدگاه امکان پذیر است.
پیش درآمدی بر نظریه«روان شناسی و تعلیم و تربیت فطرت گرا»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سردمداران نهضت انسان گرایی یا نیروی سوم به ویژه آبراهام مزلو، دیدگاه های نیروهای اول و دوم یعنی مکاتب رفتارگرایی و روان تحلیل گری را مردود دانسته و نسبتا با دید خوشبینانه ای به انسان نگریستند و به رشد و کمال شخصیت و پرورش و گسترش استعدادهای نهان آدمی توجه نمودند. مزلو پدر معنوی این نهضت، امیدوار بود با توجه به باب تازه ای که در مطالعات روانشناسی باز شده است، در آینده ای نه چندان دور بتوان از روانشناسی متعالی یا فراشخصی سخن به میان راند. مقاله حاضر که بر اساس روش تحقیق بنیادی و بر مبنای مطالعات کتابخانه ای، تحلیلی و مروری انجام شده است؛ به اولین سوال اساسی این پژوهش که آیا روانشناسی انسان گرای قرن بیستم با رهبری مزلو توانسته است پاسخگوی مسائل و مشکلات روانشناسی و تعلیم و تربیت نسل امروز و فردا باشد، پاسخ منفی داده است. زیرا براین باور است که مبنای تفکرات سردمداران این مکتب، صرفا اندیشه های اومانیسمی بوده که فرد را فاقد هویت پیشین و صرفا ساخته و پرداخته عوامل خارجی دانسته و توانایی های بالقوه فطری و آرمانی انسان، نادیده انگاشته شده است. در پاسخ به سوال دوم پژوهش که آیا می توان نظام روانشناسی و تعلیم و تربیتی بنیان نهاد که فرافرهنگی بوده و پاسخگوی مشکلات و مسائل روانشناختی و تعلیم و تربیتی عموم انسان ها باشد؛ ضمن مثبت بودن پاسخ، نظریه روانشناسی و تعلیم و تربیت فطرت گرا مطرح شده است که با ترسیم نموداری از مراتب رشد درجات انسانی، به سوال سوم هم که آیا می توان نموداری ترسیم کرد که در صورت تبعیت از فطرت، مراتب رشد انسانی را توصیف نماید؛ پاسخ مثبت داده شده است. نگارنده بر این باور است که با تصحیح و تکمیل نظریات انسانگرایان/ وجودگرایان و البته با زاویه افق دیگری، می توان به انسان از زاویه دیگر و با نگاه تازه ای نظرکرد. لذا با الهام از آموزهای اسلامی و به ویژه نظریات حکما و بزرگان مسلمانی چون مولوی، طرح کلی روانشناسی و تعلیم و تربیت فطرت گرا، به عنوان پیش درآمدی بر نظریه ای جدید مطرح شده که فرازمانی و فرامکانی بوده و پاسخ گوی نیازهای بشری است و آرزوی مزلو را که امیدوار بود نوعی روانشناسی از روی دلسوزی و محبت نسبت به فطرت انسان تدوین شود که اعماق و منتهای درجات فطرت آدمی در برگیرد را برآورده می کند و براین باور است که با به کار بستن این نظریه، نه تنها می توان به سلامت روانی و شخصیت سالم دست یافت؛ بلکه امکان رشد و کمال نهایی انسان تا صعود به قله ی انسان کامل میسر و مقدور خواهد بود.
کاربرد تحلیل مکالمه در فرایند مشاوره و روان درمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله مرور اجمالی بر روش و کاربرد تحلیل مکالمه در مشاوره و روان درمانی است. ارزش خبری و اطلاع دهندگی استفاده از روشهای کمی در بررسی فرایند و نتایج کاربرد روشهای مشاوره و روان درمانی مختلف به منظور ایجاد تغییر در مراجع با هر نوع اختلالی محدود است.محدود شدن محقق به ارائه میانگین و انحراف استاندارد از گروه، محقق را از دستیابی به رویدادهای ناب در فرایند تغییر دور می کند. تقلیل دادن بررسی اثربخشی فنون مشاوره ای به بررسی معنی داری تفاوت بین گروه آزمایش و گروه گواه،درک زیرساختهای موثر در رابطه درمانی را تضعیف می کند. به منظور برون رفت از این چرخه معیوب ،استفاده از تحلیل مکالمه به عنوان یک روش کیفی در جریان مطالعه ارتباط دو تایی بین مشاور و مراجع توصیه می شود. تحلیل مکالمه به عنوان یک زیر مجموعه از تحلیل گفتمان به مشاور و درمانگر کمک می کند تا تله های زبانی را تشخیص دهد و بر آن غلبه کند.روش تحلیل گفتمان شیوه روان شناختی مشاهده را در مشاوره مورد انتقاد قرار می دهد تا از این رهگذر روابط بین مشاور-مراجع و پیش فرض های مکالمات آنها به دقت بررسی شود. در این مقاله ضمن معرفی تحلیل مکالمه ،به نظام نمادگذاری و کاربردهای آن نیز توجه شده است.
اثربخشی شن بازی درمانی بر کاهش پرخاشگری/ بیش فعالی کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی شن بازی درمانی، بر کاهش پرخاشگری/بیش فعالی کودکان پیش دبستانی شهرستان کرمانشاه انجام شد. روش تحقیق: روش مطالعه، تجربی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود و روش آماری آن تحلیل کوواریانس چند متغیره است. جامعه آماری مطالعه کلیه کودکان 7-5 ساله دارای پرخاشگری/بیش فعالی شهر کرمانشاه و روش نمونه گیری تصادفی ساده بود. ابتدا از میان مناطق سه گانه شهر کرمانشاه، شش مهد کودک( از هر منطقه دو مهد کودک) به تصادف انتخاب شد. 54 کودک دارای اختلال پرخاشگری/بیش فعالی شناسایی شدند. سپس بر اساس شرایط ورود و خروج از مطالعه، 30 کودک( 10 دختر و 20 پسر) به عنوان گروه نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش 15 نفر و کنترل 15 نفر قرار گرفتند. پرسشنامه اختلال رفتاری راتر فرم معلم( 1967) در مرحله پیش آزمون- پس آزمون و یک ماه بعد از پایان مداخله توسط مربیان تکمیل شد. کودکانی که در گروه آزمایشی قرار داشتند به مدت ده جلسه هفتگی (45 دقیقه در هفته) در فعالیت شن بازی درمانی به صورت انفرادی شرکت داده شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که شن بازی درمانی اثر معنی داری بر کاهش پرخاشگری/بیش فعالی کودکان گروه آزمایشی در مقایسه با کودکان گروه کنترل دارد. چنین دستاوردی در پیگیری یک ماه حفظ شد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت شن بازی درمانی می تواند در کاهش اختلال رفتاری کودکان مؤثر واقع شود و بر ضرورت کاربرد شن بازی درمانی به منظور کاهش پرخاشگری/بیش فعالی و افزایش سلامت روانی در کودکان دارای این اختلال تأکید شد.
پارادایم های حاکم بر تربیت ویژه از منظر جامعه شناسی علم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی پارادایم های حاکم بر تربیت ویژه از منظر جامعه شناسی علم می باشد. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش تحلیل تطبیقی بهره گرفته شد. با این توضیح که به دلیل اثرگذاری پارادایم علمی حاکم بر هر رشته علمی بر صاحب نظران، نظریه ها و تحول های علمی موجود در آن رشته، جریان شناسی کلان پارادایمی در هر رشته از اهمیت برخوردار است. لذا، این مطالعه با هدف جریان شناسی کلان تغییرات و شکل گیری پارادایم ها در حوزه تربیت ویژه/ آموزش و پرورش ویژه به توصیف، دسته بندی، تحلیل و ارزیابی پارادایم های شناسایی شده موجود در این رشته توسط صاحب نظران، پرداخته است. سپس، با انتخاب یکی از این دسته بندی ها، تغییر و تحول های پارادایمی شکل گرفته در چهار مرحله پیش پارادایم، نرمال، بحران و انقلاب از منظر جامعه شناسی علمی کوهنی مورد بررسی قرار گرفت.
ارزیابی دانش و نگرش دانشجویان و دانش آموختگان حرف پزشکی در مورد طب رفتاری: مطالعه مقدماتی طراحی برنامه آموزشی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: طب رفتاری حیطه ای بین رشته ای است که شامل پژوهش و فعالیت های بالینی در خصوص تعامل بین محیط اجتماعی و فیزیکی، شناخت، رفتار و بیولوژی بیماری ها و سلامت می شود. هدف از این مطالعه، تعیین میزان دانش و نگرش دانشجویان و دانش آموختگان علوم پزشکی در خصوص طب رفتاری بود.
مواد و روش ها: در یک مطالعه توصیفی- مقطعی، دانش و نگرش 232 نفر از پزشکان عمومی، دستیار ها، دانشجویان پزشکی و متخصصان بررسی شد. ابزار پژوهش، پرسش نامه محقق ساخته با 25 سؤال بود که میزان دانش و نگرش افراد را در مورد طب رفتاری می سنجید.
یافته ها: به طور کلی شرکت کنندگان در پژوهش دانش کمی درباره طب رفتاری داشتند و تفاوت معنی داری بین دانش و علاقمندی به آموختن طب رفتاری وجود داشت.
نتیجه گیری: تعداد بسیار زیادی از گروه های هدف هیچ گونه آموزشی در خصوص طب رفتاری ندیده اند و تمایل به فراگیری این دوره آموزشی را اظهار داشته اند. ارایه دوره طب رفتاری در آموزش پزشکی عمومی پیشنهاد می شود.
خدا در اندیشه یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان پس از گذشت هزاران سال از تاریخ حیات خود هنوز نتوانسته برای پاره ای از پرسش هایش پاسخ قانع کننده ای بیابد. با وجود همه پیشرفت های علمی، هنوز نمی دانیم از کجا آمده ایم و به کجا می رویم و در اقیانوسی پر از رمز و راز، عاجز از یافتن پاسخی مناسب، به سراغ آفریننده این اقیانوس می رویم. اما این مفهوم و وجود چنین آفریننده ای خود مسأله ای پیچیده و دشواری است.
مفهوم «خدا» از جمله مفاهیمی است که در عصر حاضر از دیدگاه های متفاوتی بدان پرداخته شده و سنت های مختلف تعبیرهای گوناگونی از آن ارایه کرده اند. در حوزه روان شناسی، زیگموند فروید به طور مفصل به این موضوع پرداخته و مسأله خدا را با توجه به نظریه عقده ادیپ تبیین کرده است.
کارل گوستاو یونگ نیز که آثار چشمگیری در زمینه روان شناسی دین دارد، از این مفهوم در بیان آرای خود با احتیاط و گاه متناقض استفاده کرده است. از نظر او خدا در جان آدمی است و تصویر خدا مجموعه پیچیده ای از اندیشه هایی است که سرشت کهن الگویی دارند و میزان معینی از انرژی به کار رفته در فرافکنی را باز می نمایانند.
این مقاله می کوشد تا اندیشه یونگ درباره خدا را با بهره گیری از آثار و سخنان وی مورد بررسی قرار دهد و رویکرد روان شناختی او را در این زمینه روشن سازد.
موج سوم رفتاردرمانی با تأکید بر رفتاردرمانی مبتنی بر پذیرش(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
رفتاردرمانی های مبتنی بر پذیرش شاخه ای از درمان های جدید روان شناختی می باشد که از اصول و تکنیک های درمان های مبتنی بر ذهن آگاهی استفاده می کند. درمان های مبتنی بر پذیرش، بر مبنای این فرضیه روی کارآمدند که آسیب شناسی روانی با تلاش برای کنترل یا اجتناب از افکار و هیجانات منفی همراه است. این درمان ها معتقدند افراد مبتلا به آسیب روانی در مورد هیجان های خود دیدگاهی انتقادی داشته و خود را بر اساس هیجان هایشان مورد قضاوت قرار می دهند. بنابراین درصدد اجتناب از این هیجان ها بر می آیند و به رفتارهایی مبادرت می ورزند تا از این هیجان ها فرار کرده یا آن ها را کاهش دهند. اجتناب در سه سطح هیجانی، شناختی و رفتاری می تواند نقش مهمی در تداوم آسیب روانی ایفا کند. هدف رفتاردرمانی مبتنی بر پذیرش، عبارت است از تغییر روابط افراد با تجارب درونی شان، کاهش اجتناب از تجارب و افزایش رفتارهای فرد در مسیرهای ارزشمند زندگی اش.