مطالب مرتبط با کلیدواژه

تأویل و تفسیر


۱.

زبان دین از دیدگاه حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اشتراک معنوی معناداری گزاره‏های دینی صور ذهنی تشکیک در وجود اسما و صفات‌ الاهی تشکیک‌ اوصاف‌ خداوند تأویل و تفسیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۴۸
‌مقاله‌ حاضر، تبیین‌ و گزارشی‌ دربارة‌ مسائلی‌ است‌ که‌ در زبان‌ دین‌ بر اساس‌ حکمت‌ متعالیه‌ در عصر جدید مطرح‌ شده‌ و مد‌عایش‌ این‌ است‌ که‌ این‌ مسائل، در میان‌ متفکران‌ اسلامی‌ به‌ شکلی‌ مطرح‌ بوده‌ و پاسخ‌هایی‌ به‌ آن‌ داده‌ شده‌ که‌ از میان‌ آن‌ها راه‌حل‌ ملا‌ صدرا که‌ بر اساس‌ مبانی‌ حکمت‌ متعالیه‌ داده‌ شده، مقبول‌تر به‌ نظر می‌رسد و این‌ نوشتار نیز بر همین‌ اساس‌ بر دیدگاه‌ ملا‌ صدرا ناظر است‌ و در حقیقت، گزارشی‌ از راه‌ حل‌ مشکلات‌ زبان‌ دین‌ از دیدگاه‌ او و حکمت‌ متعالیه‌ است.
۲.

تأویل در قرآن

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: محکم و متشابه تأویل و تفسیر ظاهر و باطن و راسخون در علم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۵۹ تعداد دانلود : ۸۵۱
لفظ تأویل در قرآن 17 مرتبه در 15 آیه به معانی علت و غرض و بیان صُوَر اصلی، نتیجه و عاقبت امر، تعبیر خواب، حمل لفظ به معنای خلاف ظاهر و کشف غوامض و متشابهات قرآن به کار رفته است. با توجه به این آیات و با دقت نظر در موارد استعمال تأویل در هر یک، معلوم می‏شود که لفظ تأویل معانی مختلفی دارد، گرچه مآل و بازگشت همه آنها به یک حقیقت باشد. از میان این وجوه آنچه مورد اختلاف است تأویل متشابهات است که در آیه 7 سوره آل عمران مطرح شده است و گروهی از مفسرین «واو» در «و الراسخون فی العلم» را استیناف و گروهی عطف فرض کرده‏اند که در نتیجه دسته اول علم به تأویل متشابهات قرآن را مختص خدای تعالی دانسته و دسته دوم راسخون در علم را نیز در دانستن آن شریک دانسته‏اند.
۳.

گره گشایی معنایی- ساختی از یک غزل پیچیده حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: غزل حافظ شعر قلندرانه روایت فشرده تأویل و تفسیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹۵ تعداد دانلود : ۳۰۷
بخش زیادی از شعر حافظ، محصول تجربه های عرفانی است و شاعر در مقام صورت بندی زبانی آنها از انواع شگردهای بلاغی بهره برده است. تجربه های عرفانی، بیشتر در غزل های روایی او نمایان شده و به دلیل فشردگی روایت و سیالیّت ذاتیِ تجربه های عرفانی، علی رغم داشتن زبان ساده، گره های دشواری در معنا و شکل غزل ها ایجاد می شود. غزل شماره 423 با مطلعِ « دوش رفتم به در میکده خواب آلوده// خرقه تردامن و سجاده شراب آلوده » یکی از این نمونه هاست. این غزل، اگرچه به صورت پوشیده، مرحله تبدیل «عرفان زاهدانه» به «عرفان عاشقانه» را گزارش می کند، در صورت روایت به ویژه در پرداخت شخصیت «مغبچه باده فروش» و گفتگویی که بین او و راوی درمی گیرد، هنجارهای ادبی و عرفانیِ سنت شعر قلندرانه نقض می شود؛ مغبچه باده فروش که در شعر قلندرانه مشوّق سالکِ مقیم عالم زهد برای ورود به میخانه است، در نقش تازه ای ظاهر می شود و ملامت گرانه راوی را از اینکه به دیرمغان پای نهاده است و شرابی نوشیده و با شیرین پسران نرد عشق باخته، به نقد می کشد. مسئله اصلی نوشتار حاضر این است که چگونه می توان غزل حاضر را در متن سنت شعر قلندریِ پیش از حافظ و ابیات پراکنده خود وی قرار داد و غزل را از این تناقض معنایی و شکلی نجات داد؟ ما با ارائه خوانشی معنایی ساختی و به شیوه «تأویلی و تفسیری» سعی می کنیم گره این مشکل را باز و اثبات کنیم همین غزل نیز در ادامه سنت غزل قلندرانه و دستگاه فکری حافظ است و شاعر با دستکاری رندانه در سنت ادبی، به روایت و ساختی هنری از بیان همان اندیشه ها دست یافته و با ایجاد ابهامی معنایی و شکلی، اثری گشوده بر خوانش های مختلف آفریده است.