فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲٬۹۶۱ تا ۱۲٬۹۸۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
نخستین مطبوعات فارسی در عراق
افلاک و اختران در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به منظور بررسی نگاه و برداشتهای خاص عرفانی مولانا از افلاک و اختران و چگونگی پیوند آنها با اندیشه های عرفانی و آموزه های اخلاقی وی نوشته شده است. به این منظور از شیوه سندکاوی برای جمع آوری اطلاعات و از شیوه تحلیلی و توصیفی برای ارایه مطالب استفاده شده است. یکی از نتایج مهم گفتار حاضر آن است که مولانا علی رغم بی اعتنایی به نجوم احکامی، با ایجاد شبکه های متعدد معنایی و ابهام های بی شمار، گوشه هایی از نمادپردازی پیچیده و فرارونده خود را با استفاده از عناصر آسمان پر رمز و راز شکل داده و به دانش نجوم خویش ویژه و مفهومی بی سابقه بخشیده است که این امر به گونه ای مبتنی بر آموزه های قرآن کریم و نگاه خاص مولاناست که آسمان پرستاره را یکی از نشانه ها و آیات مهم خداوند، و درخور تامل و تدبر یافته است.
خماسی
مطالعه تطبیقی واژه افزایی در فارسی و عربی (با تکیه بر سه عنصر اشتقاق، ترکیب و تغییر معنایی کلمات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگارندگان در این مقاله، فرایند واژه افزایی این دو زبان را مورد بررسی و مطالعه قرار داده و توانایی ها و محدودیت های هریک از این دو زبان را در مسیر پویایی و زایایی نشان داده اند. این پژوهش، اشتقاق، ترکیب و تغییر معنایی کلمات را به عنوان سه ساز وکار اصلی و مشترک میان این دو زبان در حوزه واژه افزایی مورد مطالعه و دقت نظر قرار داده است. مطالعه حاضر نشان می دهد ساختار گسترده اشتقاقی و ترکیبی که زبان فارسی از آن برخوردار است، در قرن گذشته، بیشتر در خدمت زایایی قرار گرفته و طیف وسیعی از واژه های جدید به ذخیره انبوه واژگانی این زبان راه یافته است. در زبان عربی، از آنجا که واژگان در قالب هایی وزنی پایه ریزی شده اند قالب ها، انعطاف لازم را برای صورت بندی واژه هایی که از طریق ترکیب ساختاری ساخته می شوند، ندارند و محدودیت های ساختاری خود را بر برخی واژگان تحمیل می کنند. در زبان فارسی نیز، تکیه افراطی بر ساخت واژگان از طریق ترکیب، در مواردی باعث استفاده کمتر از عناصر اشتقاق ساز و نادیده گرفتن عنصر اشتقاق شده و مانعی در برابر زایایی واژگان اشتقاقی ایجاد کرده است.
تحلیل روان شناسی اسطوره قهرمان و رویین تنی در داستان رستم و اسفندیار بر اساس نظریه های آدلر و رادن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علم روان شناسی و شاخه هایش ابزاری است که می توان با کمک آن بسیاری از رفتارهای انسان امروزی یا انسان در بستر تاریخ را بررسی کرد. با استمداد از این علم می توان به زوایای پیچیدة ذهن شخصیت های داستانی پی برد و دربارة روان شناسی فردی آنها به طرح نظریه پرداخت. مقالة حاضر سعی دارد با کمک تحلیل روان شناسی، ظاهر و ژرفای روان دو پهلوان نامی شاهنامه(رستم و اسفندیار) را به صورت توصیفی و تحلیلی گزارش کند. هر دو پهلوان، اسطوره قهرمانی هستند که برای ستیز با طبیعت و عوامل مختلف آن به کارکردهای خارق العاده مجهز می شوند. آدلر بر آن است ساخت و پرداخت این اسطوره قهرمان ها را می توان جبران نوعی حقارت بشر در مقابل جبر طبیعت و محیط دانست و عبور هر دو پهلوان از موانع دشوار محیطی و طبیعی را نیز به این مسئله مربوط کرد. رادن در تحول اسطورة قهرمان، 4 دوره را از هم متمایز می کند. طبق تحقیق او اسطورة رستم و اسفندیار را می توان تحول «دورة دوقلوها» نامید. بحث دیگر مربوط به اسطوره قهرمان اسفندیار و پایان غم بار اوست که به عقدة کمبود محبت اسفندیار مربوط می شود. با استناد به شاهنامهاین مطلب اثبات شده است که بی بهرگی از محبت پدر و خویشاوندان اسفندیار او را به ورطة نیستی می کشاند.
خْرَفْسْتَران در اندیشه ایرانیان براساس اوستا، متون پهلوی، و شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خْرَفْسْتَران موجودات زیان باری مانند اژدها، مار، مور، کژدم، موش، شیر و... هستند که اهریمن آنها را بر ضد جهان نیک آفریده است. در اوستا و متون پهلوی دستورهایی درباره مبارزه با این موجودات اهریمنی و از میان بردن آنها داده شده است. تأثیر فردوسی و شاهنامه بر فرهنگ و زبان ایرانی روشن است، امّا آنچه ضروری می نماید، آشکار کردن این نکته است که اندیشه های او و نگرشش درباره جانوران تا چه اندازه از این متون تأثیر پذیرفته است. نگارندگان در این مقاله با روش توصیفی تحلیلی به بررسی و مقایسه آن دسته از موجوداتی می پردازند که در متون دینی زرتشتیان خْرَفْسْتَر به شمار آمده اند و در شاهنامه هم از آنها نام برده شده است. این پژوهش نشان می دهد که در شاهنامه نه واژه خرفستر به کار رفته و نه به اهریمنی بودن جانوری اشاره شده است، امّا گاهی نگرش فردوسی در مورد زیانمند بودن برخی موجودات با آنچه در اوستا و متون پهلوی در این زمینه آمده، مشابه است و گاهی هم با آنها مغایرت هایی دارد. در پایان هر مبحث، به مفاهیم نمادین این جانوران در اسطوره های ملل دیگر نیز اشاره شده و اختلاف دیدگاه یا تشابهات آنها با اوستا، متون پهلوی، و شاهنامه نموده شده است.
تحلیل شناختی استعاره مفهومی «جمال» در مثنوی و دیوان شمس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۵ (پیاپی ۸۰)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با استفاده از نظریه شناختی استعاره معاصر، کارکردهای استعاره مفهومی «جمال» و خوشه های تصویری مرتبط با آن یعنی جهان، انسان، صورت (رخ)، آفتاب، آیینه و جز آن در غزل های مولوی تحلیل و تبیین می شود. پژوهش حاضر به این می پردازد که پیوندِ میان استعاره و بنیانِ فکری شاعر به چه شکل است و مولوی چگونه توانسته است ازطریق استعاره جمال، ایدئولوژی خود را مطرح کند. بن مایه استعاره مفهومی جمال در گفتمانِ کلامی، براساس نظریه «رؤیت» است. رؤیت با ورود به گفتمان عرفان در بافتِ استعاری جمال قرار می گیرد و انتقال از ایده به استعاره و زبان هنری صورت می گیرد. از رهگذر بررسی استعاره جمال و خوشه های تصویری آن در مثنوی و دیوان شمس درمی یابیم که «خداوند دیدنی است». این انگاره استعاری در ژرف ساختِ کلّ اثر نمایان است. مولوی با توجه به این انگاره، جمال حق را در خرده استعاره های حسن یوسف، جهان، انسانِ کامل، آفتاب و خوراک به تصویر می کشد و با کمک همین خرده استعاره ها دیدنی بودن خداوند را اثبات می کند. براساسِ مدلِ ارائه شده در این مقاله، می توان از رهگذر مطالعه روابطِ میان استعاره و ایدئولوژی، بازخوانی تازه ای از ادبیات فارسی به ویژه گفتمان های عرفانی به دست داد.
گزارنده نامه باستان
حوزههای تخصصی:
آب و افراسیاب
حوزههای تخصصی:
تاکنون پیرامون شخیصت افراسیاب ـ سردار نام دار تورانی ـ که در آثار حماسی این سرزمین در جرگة پراهمیت ترین شخصیت های اهریمنی بشمار می رود، سخن بسیار رفته است.
این پژوهش تلاش دارد تا ضمن بررسی آثار مذهبی کهن، متون میانه و متون دوره اسلامی براساس ترتیب تاریخی به ریشه یابی اسطوره ای این شخصیت دست یابد و حدس دانش مند فرانسوی benevenist را که گفته بود افراسیاب احتمالاً تالی دیو خشک سالی (اپه ئوشا) است، با بدست دادن شواهدی متنوع از متون فوق اثبات کند. در این مسیر تلاش شده است تا ژرف ساخت اسطورة آرش نیز که با آب و باران مرتبط است مورد بررسی و ریشه شناسی قرار گیرد و نقش او را در عقب نشینی افراسیاب روشن سازد.
حدیث قاهرى و دلبرى در شعر فارسى اقبال (دیدگاه علامه محمداقبال درباره صفات جلال وجمال خداوند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصطلاح قاهرى و دلبرى درکلیات فارسى اقبال به معناى صفات جلال و جمال خداوند و تجلى این صفات بر مؤمن به کار رفته است. از دیدگاه اقبال، عارف واقعى داراى هر دو صفت جلال و جمال الهى است و فقدان هر یک از این صفات الهى براى عارف نقص محسوب مى شود. اما از آنجایى که جمال خداوند بر جلال او مى چربد، عارف نیز به تبع معشوق خود پیش از آنکه داراى صفات قهرآمیز باشد، داراى صفات مهرآمیز است.
کان ملاحت
ریخت شناسی حکایت های اخلاقی بر پایه حکایت های مخزن الاسرار و نظیره های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۸
157 - 190
حوزههای تخصصی:
«حکایت اخلاقی» یکی از انواع قصه های سنتی است که پدیدآورندگان آن، آن را صرفاً به منظور تعلیم و تأیید آموزه های اخلاقی مد نظر خود به کار می برده اند. هدف این مقاله، شناسایی ساختار این نوع ادبی بر پایه حکایت های اخلاقی منظومه های تعلیمی و به طور ویژه مخزن الاسرار نظامی و سه نظیره مشهور آن ( مطلع الانوار امیرخسرو، روضه الانوار خواجوی کرمانی و تحفه الاحرار جامی) است. نگارندگان با به کارگیری روش ریخت شناسی پراپ، که یکی از روش های مناسب برای گونه شناسی انواع ادبی روایی است، حکایت های اخلاقی این چهار منظومه را بررسی کرده و به این نتیجه رسیده اند که حکایت اخلاقی از لحاظ ساختاری، روایت کوتاهی است که از یک صحنه آغازین (وقوع صحنه سؤال برانگیز/ بروز مشکل) و سیزده خویشکاری (طرح سؤال، سرزنش، پاسخ دهی، نصیحت، شرارت، نابودی شریر، یاری طلبی، یاری دهی، رفع مشکل، تنبّه، پشیمانی، جبران اشتباه و پاداش یابی) تشکیل شده است که پنج شخصیت (قهرمان، نصیحت شنو، ناصح، شریر و یاریگر) این خویشکاری ها را بر عهده دارند. حکایت های اخلاقی دارای دو الگوی روایی اصلی و دو الگوی روایی فرعی هستند که گاهی نیز با هم ترکیب می شوند.
مولیر
ایهام و دگرسازی مقوله های دستوری
حوزههای تخصصی:
ایهام از آرایه های پندارخیز است که سخن را دوگانه یا چندگانه می کند. سخنی که ایهام دارد، توصیف دستوری یگانه و یکسانی ندارد. چرا که با هر معنی از معانی ایهامی، نوعی و نقشی ویژه می پذیرد. در این مقاله، دربارة چگونگی و چندگانگی تأثیر ایهام در مقوله های دستوری بحث و دری تازه در این زمینه به روی محققان گشوده شده است تا به این نکتة نو، به دیدة تحقیق بنگرند.