مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
آدلر
حوزه های تخصصی:
صعالیک گروهی بودند که از دل جامعه ی جاهلی سربرآوردند و رو در روی آن قرار گرفتند. در این راستا، آنان دست به تمرد زدند و بر سنت ها و هنجا رهای اجتماعی، فرهنگی و ادبی شوریدند. بی شک هدف قرار دادن هنجارهای اجتماعی و پیوستن شمار قابل توجهی از اعضای جامعه ی جاهلی عرب به جریان صعالیک، حکایت از وجود یک اشکال اساسی در نظام اجتماعی موجود داشته است.
بررسی اوضاع و شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در این دوره، تصویری از یک ساختار معیوب و ناسالم در نظام قدرت را نشان می دهد. در این فضا، قدرت در انحصار طبقه ای خاص است و نهادهای فرهنگی دارای کارکردی ایدئولوژیک اند تا این وضعیت در جهت منافع عنصر مسلط استمرار یابد. از نقطه نظر مکتب روانشناسی آدلر، در این شرایط، ساختار بیمار قدرت، تحقیر را تکثیر کرده و منجر به ایجاد عقده ی حقارت می گردد. در پی ایجاد این احساس کهتری، میل به قدرت و مهتری شدیدا احساس می شود و سپس انواع مختلفی از واکنش ها و مکانیسم های جبرانی، متاثر از این گره روانی، بروز پیدا می کند.
از آنجا که به گواهی تاریخ، صعالیک نیز دارای چنین وضعیتی بودند، کوشش می شود تا بازتاب واکنش ها و شیوه های جبرانی، در اشعار شان نشان داده شود و بر اساس الگوی روانشناسی آدلر مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد.
تحلیل شخصیت دمنه با تکیه بر نظریة روانشناسی فردی آلفرد آدلر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شخصیت از عناصر اساسی داستان است. هر داستان با توصیف رفتار و گفتار شخصیت ها شکل می گیرد. کتاب «کلیله و دمنه» از جمله آثاری است که شخصیت های فراوانی در آن حضور دارند. اگر چه اغلب شخصیت ها در داستان های این اثر، انواع حیوانات هستند؛ اما در واقع هر کدام از شخصیّت ها نماد یکی از تیپ های شخصیتی موجود در جامعه است و می توان هر کدام از این شخصیت ها را براساس انواع نظریات علمی شخصیت مورد بررسی قرار داد. شخصیّت دمنه یکی از شخصیت های اصلی در دو باب «شیر و گاو» و «بازجست کار دمنه» است که در نوشتار حاضر تلاش گردیده تا بر اساس اصول نظریة روانشناسی فردی آلفرد آدلر در قالب اصل حقارت، اصل برتری جوئی، اصل اسلوب زندگی، اصل خودآگاهی، اصل علاقة اجتماعی، اصل غایت نگری و اصل خود خلّاق مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گیرد. تطابق اصول نظریة روانشناسی فردی آدلر با واکنش های گفتاری و رفتاری شخصیّت دمنه نشان دهندة وجود عقدة حقارت و نشانه های بارز آن در این شخصیت است.
تحلیل روان شناسی اسطوره قهرمان و رویین تنی در داستان رستم و اسفندیار بر اساس نظریه های آدلر و رادن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علم روان شناسی و شاخه هایش ابزاری است که می توان با کمک آن بسیاری از رفتارهای انسان امروزی یا انسان در بستر تاریخ را بررسی کرد. با استمداد از این علم می توان به زوایای پیچیدة ذهن شخصیت های داستانی پی برد و دربارة روان شناسی فردی آنها به طرح نظریه پرداخت. مقالة حاضر سعی دارد با کمک تحلیل روان شناسی، ظاهر و ژرفای روان دو پهلوان نامی شاهنامه(رستم و اسفندیار) را به صورت توصیفی و تحلیلی گزارش کند. هر دو پهلوان، اسطوره قهرمانی هستند که برای ستیز با طبیعت و عوامل مختلف آن به کارکردهای خارق العاده مجهز می شوند. آدلر بر آن است ساخت و پرداخت این اسطوره قهرمان ها را می توان جبران نوعی حقارت بشر در مقابل جبر طبیعت و محیط دانست و عبور هر دو پهلوان از موانع دشوار محیطی و طبیعی را نیز به این مسئله مربوط کرد. رادن در تحول اسطورة قهرمان، 4 دوره را از هم متمایز می کند. طبق تحقیق او اسطورة رستم و اسفندیار را می توان تحول «دورة دوقلوها» نامید. بحث دیگر مربوط به اسطوره قهرمان اسفندیار و پایان غم بار اوست که به عقدة کمبود محبت اسفندیار مربوط می شود. با استناد به شاهنامهاین مطلب اثبات شده است که بی بهرگی از محبت پدر و خویشاوندان اسفندیار او را به ورطة نیستی می کشاند.
بررسی همسنج جایگاه زن در ضرب المثل های امثال و حکم و فرهنگ ضرب المثل های آکسفورد بر بنیاد دیدگاه های روان شناختی آلفرد آدلر و اریک برن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در میان گونه هایی که ما به عنوان ادبیات عامیانه می شناسیم، ضرب المثل ها یکی از بهترین زمینه های پژوهش بر روی اندیشه های گویشوران یک زبان به شمار می آیند؛ در حقیقت این گونه، بخشی از ادبیات هر سرزمین است که مردم آن را به عنوان بهترین راه برای بیان اندیشه های رایج میان خویش برگزیده اند و از آن به عنوان زبان گویای حالات روانی خود بهره می برند؛ از این رو بررسی تطبیقی ضرب المثل های پارسی و انگلیسی با تمرکز بر موضوع زن، با اتکا بر امثال و حکم و فرهنگ ضرب المثل های آکسفورد، می تواند نمایانگر بخشی از ذهنیت گویشوران زبان پارسی و انگلیسی باشد؛ به ویژه زمانی که این بررسی همسنج با بهره گیری از دیدگاه های روان شناسی اریک برن و آلفرد آدلر صورت گیرد. آموزه هایی که تحت عنوان اصطلاح آلودگی در روا ن شناسی برن و اصطلاح اشتباه های بنیادی در روان شناسی آدلر مطرح شده است، می تواند زمینه را برای تحلیل دقیق ضرب المثل های این دو مجموعه فراهم سازد؛ بررسی دقیق و آماری ضرب المثل ها بر پایه دیدگاه های یادشده، رهگشای درک دقیق و واکاوی تطبیقی جایگاه زنان در ضرب المثل های دو زبان خواهد بود. بررسی تطبیقی دو مجموعه ضرب المثل یاد شده، این نکته را بر ما آشکار می سازد که درصد آلودگی و اشتباهات بنیادی در ضرب المثل هایی که در پیوند با موضوع زن هستند، در هر دو زبان بسیار بالاست؛ البته بسامد ضرب المثل های سالم در فرهنگ ضرب المثل های آکسفورد به میزان 14.035درصد از ضرب المثل های فارسی امثال و حکم افزون تر است.
مطالعه تئوریک نسبت عرفان با پدیده سبک زندگی با تأکید بر اندیشه عرفانی مولوی
حوزه های تخصصی:
سبک زندگی، یکی از موضوعات مهمی است که امروزه ذهن متفکران، به ویژه در دو عرصه روان شناسی و جامعه شناسی را به خود مصروف داشته است. این پدیده، در مجامع علمی جهان و ایران از اهمیت بسیاری برخوردار است. از سوی دیگر، سبک زندگی عرفانی در طول تاریخ در عین جاذبه دار بودن برای مردم جهان، متهم به جامعه گریزی، بلکه زندگی ستیزی شده است.در این پژوهش، پس از تبیین مفهومی «عرفان» و «سبک زندگی» بر پایه نگرش های عرفانی مولوی (م672 ق) و آرای روان شناسی معاصر، به تحلیل رویکردهای مختلف عارفان به زندگی پرداختیم و به این نتیجه رسیدیم که سبک زندگی در اندیشه روان شناسان متاخر، به ویژه آلفرد آدلر (م1870م)، صرف رفتارهای بیرونی آدمی نیست، بلکه سبک زندگی نظام واره ای از نگرش و کنش است، طوری که هیچ چیز خارج و یا جدای از سبک زندگی نیست. این نگرش جامع به سبک زندگی، قرابت بیشتری با نگرش های عرفانی دارد. مولانا نیز در مواجه با مسئله های سبک زندگی، کنش را متأثر از نگرش معنوی دانسته، و در مواجهه با پدیده های زندگی، از الگوی «پذیرش و توسعه» تبعیت می کند: او نیازهای زیست این جهانی را می پذیرند، ولی معتقد است: از آنجا که انسان بزرگتر از این زندگی است، پس به زندگی برازنده او باید تن داد و آن «زندگی معنوی» است. این رویکرد به زندگی، می تواند برای انسان معاصر جذاب، دل پذیر و خردپذیر باشد.
نگاهی به شخصیتهای رمان کلیدر دولت آبادی براساس مفاهیم احساس کهتری، جبران و برتری جویی در نظریه آدلر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منتقدین ادبی با بهره گیری از علم روان شناسی و تحلیل شخصیت و رویدادهای داستان، زوایای پنهان متن را آشکار می نمایند. یکی از اهداف نقد روان کاوانه بررسی و تحلیل شخصیت ها و وقایع پیوسته در متن است. هدف این مطالعه بررسی عقده حقارت، نمودهای برتری جویی و شیوه های جبران عقده حقارت در شخصیتهای اصلی داستان است. رمان های بلند و هنری، با توجه به پرداختن به وجه های مختلف شخصیت و رویدادهای متنوع پیرامون آن، جایگاه خوبی برای بروز و ظهور نقد روان شناختی هستند؛ از این رو رمان بلند و درخشان کلیدر، به قلم محمود دولت آبادی به دلیل پرداختن به وجوه مختلف شخصیتهای متعدد داستان ، متن خوبی برای این بررسی است. یافته های این مقاله که به روش توصیفی – تحلیلی انجام شده؛ حاکی از این است که نیروی برانگیزن ده و محرک رفت اره ای گل محمد حس برتری جویی او و تلاش برای غلب ه بر احس اس کهتری بود که عمال حکومتی بر وی روا داشتند. رفتار وی در پایان داستان بیانگر رسیدن به یکپارچگی و انسجام نقش وی و وسیله ای برای بروز جنبه های برتر و متعالی شخصیت وی می باشد. سایر شخصیتهای داستان نیز مانند ستار، بیگ محمد و خان عمو نیز با غلبه بر احساس حقارت به مراتبی از حس برتری جویی رسیده بودند اما برخی دیگر مانند قدیر، نادعلی، از احساس کهتری به ورطه عقده حقارت غلطیدند.
شخصیّت ویس با نگاه به نظریه عقده حقارت آلفرد آدلر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ویس و رامین اثر فخرالدّین اسعد گرگانی از منظومه های غنایی است که با پرداخت درست و دقّت در توصیف شخصیّت ها و جزرومدّهای روحی آن ها، از آثار قابل بررسی با نقد روان کاوانه است.این نوع نقد در میان انواع نقد و بررسی های آثار ادبی که از ابتدای قرن بیستم شکل گرفت؛ متأثر از روشی است که توسط فروید بنا نهاده شد. در این شیوه به متن به مثابه یک رؤیا می نگرند و منتقد به تاویل آن می پردازد تا به لایه های نهفته آن پی ببرد. سوال اصلی تحقیق این است که چه عواملی در شکل گیری عقده حقارت در شخصیت ویس نقش داشته اند؟ تحقیق حاضر با روش توصیفی-تحلیلی شخصیّت ویس در منظومه فخرالدین اسعد گرگانی را از دیدگاه نظریّه عقده حقارت آلفردآدلر، پزشک اتریشی، مورد نقد و بررسی قرار می دهد. نتایج تحقیق نشان می دهدکه ویس به سبب نادیده گرفته شدن ، شکست در عشق ویرو و از دست دادن پدر، دچار عقده کهتر انگاری شده است. وی این عقده را با جانشین سازی(انتقال به موبد)، به عقده برتری جویی تبدیل کرده وآن را به شکل تناقض در رفتار، حس برتری جویی، رشک وحسد و... نمایان ساخته است.
واکاوی سروده های پروین اعتصامی با رویکردی بر نظریه واکنش (جبران مضاعف) آلفرد آدلر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مطالعات پیرامون بازتاب سیمای زنان در جامعه، یکی از مباحث مورد توجه در حوزه های مختلف علوم است که می توان از زوایای گوناگون به آن پرداخت. پروین اعتصامی، از شاعران برجسته عصر مشروطه و دوره حکمرانی رضاشاه است که اشعارش، در حوزه ادبیات از مضامین اخلاقی، اجتماعی و سیاسی برخوردار است. در این پژوهش، تلاش بر آن است تا بازتاب عقده های حقارت و شیوه های جبران در برابر جامعه حاکم، با توجه به نظریه روان شناختی شخصیت «آدلر»، در اشعار پروین اعتصامی مورد بررسی قرار گیرد. اعتصامی در سروده های خود، با توصیف عواطف و احساسات سرخورده زنان، سعی می کند به انتقاد از جامعه مردمحور بپردازد. نگارندگان برآنند تا روند تبدیل احساس حقارت به عقده و واکنش جبران در برابر فشارهای ناشی از بی عدالتی نسبت به زنان را در سروده های وی نشان دهند. نتایج حاکی از آن است که نادیده گرفته شدن او و هم جنسانش در فضای مردسالارانه، موجب ایجاد احساس حقارت و عقده های ناشی از آن شده است. شاعر برای جبران حقارت، به عنوان نماینده زنان محروم و سرخورده، سیمای زنان جامعه را برجسته و مهم جلوه می دهد.
تحلیل روان شناختی شخصیت های قصه اولدوز و کلاغ ها با تکیه بر نظریه "فروید، یونگ وآدلر"(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
آثار ادبیات کودک در شعر و نثر هم چون آثار ادبی بزرگسالان می تواند از جنبه های گوناگون، مطالعه و بررسی شود. قصه های کودکان در روایت معمولاً ساده است و دریافت آن به آسانی صورت می گیرد، اما در زیر ساخت می تواند سرشار از نکات روان شناختی و تأویل پذیر در حوزه ی علم روان شناسی باشد. ادبیات کودک بستری مناسب برای طرح غیرمستقیم مسائل روان شناسی است؛ چرا که ناخودآگاه کودک را مخاطب قرار می دهد و با جایگزین کردن مسائل روانی مثبت با منفی، او را برای رویارویی با جهان بیرون آماده می کند. نقد روان شناختی یکی از شاخه هایی است که می تواند در کنار دیگر شیوه های نقد، سرنخ های بسیاری را برای فهمیدن و حل مسائل و معماهای یک اثر در اختیارمان قرار دهد. به این منظور، در این مقاله ابتدا مقدمه ای درباره ی اهمیت و جایگاه نقد روان شناختی و ارائه ی نظریات صاحب نظران در این باره مطرح گردید، سپس به پیشینه علمی پژوهش و تحقیقات صورت گرفته پرداخته شده است. در ادامه خلاصه ای از قصه ی اولدوز و کلاغ ها آورده ایم؛ و پس از تبیین نظر فروید، یونگ و آدلر به طور جداگانه به نقد و تحلیل روان شناختی شخصیت های قصه پرداخته ایم. نتایج این پژوهش نشان می دهد که آرای فروید همچون مکانیسم های دفاعی، کهن الگوهای یونگ و مفاهیم عقده ی حقارت طبق نظریه ی آدلر در شخصیت های قصه تبلور یافته است. این نقد و تحلیل حاکی از آن است که در ژرفای قصه های کودکان و به ویژه قصه ی مورد بحث ظرفیت نقد روان شناختی نهفته است و می توان برای پی بردن به ژرفای عمیق شخصیت آن ها از این نوع نقد بهره برد.
بررسی ظرفیت گونه ی ادبی فانتزی در کاهش تنش های نوجوان (بر مبنای تحلیل روان شناختی رمان شاهزاده ی شنل تشتکی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، واکاوی قابلیت های فانتزی در بازنمایی رشد شخصیت نوجوان است. فانتزی مهم ترین و پُرکشش ترین گونه ی ادبی کودک و نوجوان، ظرفیت های فراوانی برای بازنمایی و بازسازی روان نوجوان دارد. فانتزی قادر است ناخودآگاه شخص را در ساحتی خیالی بازنمایی کند. به این طریق اضطراب ها و هراس های واپس زده شده، در شکلی نمادین جلوه می کنند. در این پژوهش به روش تحلیل محتوای قیاسی، فرایند رشد شخصیت نوجوان و دستیابی او به اعتماد به نفس بررسی شده است. بدین منظور ضمن تحلیل ماهیت ناخودآگاه فروید، از نظریه ی «عقده ی حقارت» آلفرد آدلر استفاده شده است. رمان شاهزاده ی شنل تشتکی اثر مهدی رجبی دغدغه های یک نوجوان را بازگو می کند. او که از لکنت زبان رنج می برد و از طرف همسالان تحقیر شده است، به مرور منزوی می شود. جبران عقده ی حقارت، او را به مسیرِ بازیابی اعتمادبه نفس رهنمون می سازد. نوجوان در سفری خیالی با موانعی مواجه می شود و با هیولاهای ترسناک مبارزه می کند. هریک از عناصر وحشت آور دنیای فانتزی نماد یکی از ترس های اوست. در راه چیرگی بر ترس ها، کودک می آموزد که باید بدون گریز از ماهیت خویش، از نیروهای نهفته در درون خود یاری جوید. شنل تشتکی که در این رمان، نماد لکنت زبان اوست یکی از مهم ترین ابزارهای جادویی یاری گر او در این راه است. شمشیر جادویی ابزار دیگری است که سلاح او در این رویارویی است. شمشیری که در اصل وسیله ی بازی دوران کودکی او بوده و نماد نیروی سالم و چابک درونی اوست. سرانجام با پیروزی بر هیولاها، ترس ها را به سویی می نهد و خویشتنِ نیرومند و پُرنشاط خود را بازیابی می کند.
تقارب محتوایی آموزه های عرفان اسلامی و روانشناسی فردی آدلر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۷۱
57 - 76
حوزه های تخصصی:
چالش بین درمانگر و مراجعان مذهبی در روان شناسی مسأله ای کاملاً جدی است که به جهت اختلاف در بینش و نحوه نگاه به خداوند، انسان و جهان بین درمانگر و مراجع به وجودمی آید. دیدگاه ناباورانه درمانگر به مسائل معنوی و حقایق مذهبی، حجاب ضخیمی از بی اعتمادی را در بین او و مراجعان مذهبی می گستراند که روند درمان را تحت تأثیر قرارمی دهد. روان شناسی فردی آدلر از جمله مکاتب مهم در روان شناسی است که به دیدگاه معنوی و مذهبی مراجعان اهمیت می دهد. در روان شناسی آدلری، همت و اراده، همنوع انسانی، عشق و محبت و برخی شاخصه های دیگر وجوددارد. همین مفاهیم در عرفان اسلامی از ترقی و ساحت وجودی خاصی برخوردار است. این زمینه مشترک بین روان شناسی فردی آدلر و عرفان اسلامی مسئله قابل توجهی است که ضرورت پژوهش در تقارب محتوایی آموزه های روان شناسی و عرفان اسلامی را ایجاب می کند. پژوهش حاضر که به روش تحلیلی- توصیفی سرانجام یافته است؛ دستاوردش استخراج پاره ای افکار مرکزی در دو ساحت روان شناسی آدلری و عرفان اسلامی بوده است. وجود چنین مباحثی ظرفیت عرفان اسلامی را در ساحت درمانگری به خوبی نشان می دهد.
بررسی روان شناختی علل خودستایی در شعر خاقانی با تکیه بر نظریات آلفرد آدلر
حوزه های تخصصی:
خاقانی، یکی از شاعرانی است که در عرصه خودستایی، گوی سبقت را از دیگر شاعران ربوده است؛ قریب به اتفاق خاقانی شناسان معاصر، به این نکته معترفند که خودستایی خاقانی، از خودشیفتگیِ او برمی خیزد؛ البته هر کدام از این پژوهشگران، چرایی خودشیفته خواندن او را به گونه ای مختص خود تفسیر کرده اند و برخی از آنان نیز به توجیه گری این مسئله پرداخته اند. نگارندگان این جستار، در یک واکاوی توصیفی تحلیلی که بر اساس آموزه های علم روان شناسی و تطبیق آن با ادب فارسی انجام می شود، می کوشند خودشیفتگی (نارسیسیسم) را به عنوان یک اختلال شخصیتی، در شخصیت خاقانی بررسی و اثبات کنند و سپس در کاوشی روان شناختی در شعر و زندگی او که اساس آن بر نظریات آلفرد آدلر(1937 1870م.) استوار است علت اصلی خودستایی در شعر خاقانی را، عقده های حقارتی معرفی می کنند که پس از دوران کودکی، به شکل عقده برتری بروز یافته و از او شخصیتی خودشیفته و در نتیجه خودستا ساخته است.