فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۰۲۱ تا ۶٬۰۴۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
قهرمان از قدیمیترین کهن الگوها است و سایر کهن الگوها در ارتباط با معنا مییابند. بنابراین شناخت این کهن الگو راهنمای مناسبی برای دریافت و تحلیل نظریه تک اسطوره کمپبل است. در این پژوهش نگارنده در صدد است تا به بررسی و تحلیل رمان امیرارسلان نامدار بر اساس نظریه جوزف کمپبل بپردازد. کمپبل زندگی را به مثابه سفری می داند که قهرمان باید در این سفر، ضمن آگاهی به نقاط قوّت و ضعف خود و با شناسایی خواسته ها و رازهای درونی خویش، به سلوک فردی بپردازد. سه بخش اصلی نظریه سفر قهرمان عبارتند از: عزیمت (جدایی)، رهیافت (تشرف) و بازگشت. عنصر سفر و طی مراحل آن توسط قهرمان از عناصر مرکزی پیرنگ داستانی در رمان امیرارسلان است. امیرارسلان با ندای درونی خود برای وصال به معشوق، نبرد با شیر گویا، الهاک دیو، ریحانه جادو، فولادزره دیو و مادرش و ... را به جان می خرد و در این راه تنها به وصال معشوق اکتفا نمی کند بلکه هدفی والاتر که نابودی شر است پیشرو می گیرد و پیروز و سرفراز بر تخت پادشاهی تکیه می زند.
تحلیل امر والا در غزلیات شمس و مثنوی مولانا با الهام از نظریه کانت در باب امر والا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی تالستان ۱۳۹۹شماره ۸۴
89 - 120
حوزههای تخصصی:
در تلقی کانتی، امر والا در شی ء بی صورت یافت می شود که در بی کرانگی قابل تصور است. وقتی انسان در برابر عظمت و شکوهمندی یک کوه رفیع و با صلابت یا بزرگی و پهناوری یک دریا قرار می گیرد، حکم به والایی می کند و احساسی تحسین آمیز توأم با ناتوانی و هراس (خوف و رجا) به او دست می دهد. از نظر کانت، برای چنین حکم و احساسی، انسان به قابلیت ذهن و پرورش یافتن آن نیاز دارد. در مثنوی و غزلیات شمس، عناصر بیکران و پر عظمت هستی، مانند آفتاب، دریا، کوه و... بسامد زیادی دارند و مولانا با این امور با نوعی احساس احترام و تحسین و در عین حال عجز و هراس مواجه می شود. همچنین او نقش مخاطب آشنا را در فهم امور والا بسیار تاثیرگذار می داند. این مقاله به تحلیل امر والا در غزلیات شمس و مثنوی در پرتو آرای کانت می پردازد.
بررسی گونه ای خاص از آرایه ی تجاهل عارف در شعر حافظ
منبع:
سالنامه حافظ پژوهی پاییز و زمستان ۱۳۹۹ دفتر ۲۴
55-72
حوزههای تخصصی:
آرایه ی تجاهل عارف در شعر شاعران پارسی گو در شبکه ای وسیع از آرایه های ادبی آشنا همچون کنایه، ذم شبیه به مدح و مدح شبیه به ذم، تهکم و برخی صورت های مجازی از دیرباز شناخته شده بوده است. ادراک معنا در آرایه ی تجاهل عارف که به طور سنتی در گروه صنایع معنوی جای دارد، با فرایند کشف همراه است به گونه ای که معمولاً خواننده با کشف لایه های معنایی در درون کلام، در مسیر ادراک شعر و احساسات شاعر قرار می گیرد و آن را دریافت می کند. از این نظر با مفهوم آیرونی، به ویژه آیرونی نمایشی در ادب مغرب زمین هم راستا قرارمی گیرد. در این نوشتار، با بهره مندی از مفهوم تجاهل عارف در ادب سنتی و نیز آیرونی نمایشی ، گونه ای خاص از آرایه ا ی ادبی با تکیه بر اشعار حافظ بررسی می شود که می تواند به عنوان زیرشاخه ای مستقل از آرایه ی تجاهل عارف قلمداد شود و از آن جا که تا کنون نامی برآن نهاده نشده، می توان آن را «دانانمایی کنایی» نامید. در این آرایه، ساختار کلام به گونه ای تعبیه شده است که در ظاهر امر، گوینده برعکس تجاهل عارف، خود را واقف به معنایی قطعی و مسلم می داند و سپس کلام را به سمتی هدایت می کند تا خواننده یا مخاطب در گفتمان با متن، بی خبری و ناآگاهی گوینده را درمی یابد و درنتیجه برخلاف ادعای او، به معنایی متفاوت و گاه متضاد با آنچه در ظاهرسخن بیان شده دست، می یابد و به نوعی خاص معنایی جدید از متن بیرون می آورد.
نمادینگی نیلوفر آبی، مضمون مشترک در پهنه جغرافیای فرهنگی عصر هخامنشی و ساسانی
منبع:
شفای دل سال سوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵
169 - 187
حوزههای تخصصی:
فرهنگ را می توان از مفاهیم نسبتاً جدید در عرصه علوم انسانی در نظر گرفت. ویژگی بارز این مفهوم ارتباط میان هسته های متفاوت فرهنگی است که در نتیجه تعاملات متقابل بشری شکل می گیرد. مهم ترین عنصری که در ایجاد این گونه تعاملات نقش دارد، جغرافیاست؛ چرا که وجود شرایط گوناگون جغرافیایی در پدید آمدن حوزه های متفاوت فرهنگی نقش برجسته دارد. البته این حوزه نوین علوم انسانی و اجتماعی که به مطالعه تأثیر و تأثّرات فرهنگی و تعامل و ارتباط میان ساختارهای گوناگون فرهنگ و جغرافیا می پردازد، تحت عنوان جغرافیای فرهنگی قرار می گیرد. شایان ذکر است فرهنگ به عنوان مهم ترین ریشه و آبشخور ادبیّات در تعاملی متقابل سبب بالندگی، استقرار و استحکام هویّت فرهنگی یک ملّت می شود. یکی از ارکان سازنده در ساختار فرهنگی- ادبی تمدّن های کهن، وجود نماد به عنوان شاخصه ای مهم در نشانه شناسی یا کنش خاصّ میان فرهنگی است که می تواند به بازخوانی ذهنی اقوام گوناگون از یک مفهوم واحد منجر شود. در این معنا، نماد فرهنگی گل نیلوفر آبی به عنوان موجودیّتی نمادین، مفهومی شاخص دارد. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و تاریخی به تجزیه و تحلیل این نماد کهن فرهنگی ایران در دو عصر هخامنشی و ساسانی پرداخته است. نتایج نشان می دهد نماد نیلوفر آبی از عصر هخامنشیان تا عصر ساسانی بروز و ظهور گوناگون داشته و به عنوان هسته ای نمادین، انبوهی از معانی انتزاعی و مفاهیم خاصّ ذهنی از جمله صلح جهانی، عبادت، زیبایی، عشق و ... را گرد خود فراهم نموده است.
بررسی تطبیقی دو داستان کوتاه «الجبّار» از نجیب محفوظ و «برخورد» از احمد محمود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
105-123
حوزههای تخصصی:
زندگی روستایی همواره ویژگی های متمایزی داشته، این ویژگی ها در گذشته پررنگ تر از امروز بوده است؛ ازجمله این ویژگی ها وجود دو ضلع مهم و تعیین کننده ارباب (مالک و زمین دار) و رعیّت بوده است. در گذشته ارباب نقش سرنوشت سازی در زندگی رعیّت داشته است، امّا امروزه این مناسبات تا حدّ زیادی کم رنگ شده است. رابطه بین این دو همواره مورد توجّه نویسندگان در ادبیّات داستانی بوده است و ادبیّات داستانی عربی و فارسی نیز از این توجّه برکنار نبوده اند. دو نویسنده مصری و ایرانی؛ یعنی «نجیب محفوظ» و «احمد محمود»، در داستان های «الجبّار» از مجموعه داستان دنیا الله و «برخورد» در مجموعه داستان زائری زیر باران، ظلم ارباب بر رعیّت را سوژه داستان خود قرار داده اند. این مضمون مشترک، ویژگی های ساختاری و محتوایی مشترکی را بین دو داستان به وجود آورده است و به طبع، به خاطر تفاوت سبک داستان نویسی و جغرافیای متفاوت فرهنگی دو نویسنده، تفاوت هایی بین دو اثر وجود دارد. در جستار پیش رو، شباهت ها و تفاوت های بین دو داستان بررسی و تحلیل شد. نتیجه کلّی پژوهش حاضر این است که در این دو داستان، جنبه های ساختاری همچون شخصیّت و روایت گری تحت تأثیر محتوای مناسبات ارباب رعیّتی است. به طبع، استقلال سبکی دو نویسنده نیز، باعث ایجاد برخی تفاوت ها بین دو داستان شده است.
تحلیل شخصیت فرهاد در منظومه «خسرو و شیرین» نظامی بر اساس نظریه عشق «اریک فروم»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خسرو و شیرین یکی از آثار مهم نظامی گنجوی در حوزه ادبیات غنایی است. نظامی در این منظومه، یکی از مهم ترین داستان های عاشقانه قبل از اسلام را به تصویر کشیده است. در این پژوهش با بهره گیری از ابزار کتابخانه ای و به صورت توصیفی- تحلیلی و استفاده از نظریه عشق اریک فروم که نظریه ای روانشناختی است، شخصیت فرهاد بررسی و تحلیل شده است. این پژوهش بر آن است تا به این پرسش پاسخ دهد که فرهاد از دیدگاه روانشناسی اریک فروم، شرایط عاشقی راستین را داراست یا نه. حاصل مطالعه نشان می دهد که فرهاد در خسرو و شیرین، عاشقی راستین است که در راه عشق، سختی های بسیاری را به جان می خرد و از خصایصی چون: استغنا، مهربانی، احساس مسئولیت، احترام و معرفت که از مهم ترین خصایص عشق در نظریه عشق اریک فروم هستند، به طور کامل برخوردار است. هم چنین، فرهاد، صفات مورد نظر برای رسیدن به عشق را در وجود خود دارد و او در راه رسیدن به مقصود، فردی واقع گرا، مؤمن و فعال است. بر این اساس، فرهاد از نظرگاه روانشناختی فروم، تمام خصایص و صفات یک عاشق واقعی را در وجود خود دارد و کیفیت حضور او در داستان و وقایعی که روی می دهد، گواهی بر این ادعاست.
مفاهیم نمادین گل بنفشه در دوبیتی های مازندرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال هشتم بهمن و اسفند ۱۳۹۹ شماره ۳۶
249-280
حوزههای تخصصی:
عناصر نباتی موجدِ نمادهایی هستند که تجسمی متعالی تر از دال و حتی برجسته تر از مدلول های خود را عرضه می دارند و درحقیقت روح انسان را با ماوراء هستی پیوند می دهند. نماد به نوعی با احساس نیاز در انسان مرتبط است. ادبیات عامه، علمی برای شناخت آداب و رسوم و عقاید مردم است که افسانه ها، باورداشت ها، داستان ها، ترانه ها و... را شامل می شود. ترانه های عامه به دلیل پاسداری از هویت فرهنگی ملی و انتقال احساسات و عقاید گذشتگان ما، بخش مهمی از ادبیات شفاهی محسوب می شود. در اشعار مازندرانی نمادهایی دیده می شوند که در اساطیر ریشه دارند و کهن الگوهایی که نسل به نسل در میان مردم گشته و جایگاه و اعتبار خاصی یافته است. در این پژوهش، بیش از هزار بیت از اشعار مازندرانی بررسی شده است. بر اساس یافته های کتابخانه ای و میدانی تحقیق می توان گفت که گل بنفشه در میان گل های دیگر در اشعار مردم مازندران بسامد زیادی دارد، زیرا نمایانگر فصل بهار، سال نو و آغاز کار و تلاش دوباره است که گاه با بن مایه های اجتماعی، تعلیمی و عاشقانه (غم عشق و درد انتظار) همراه است. تا جایی که عاشق به گفت وگو با گل بنفشه می پردازد؛ با عطر خوشش یاد یار می افتد و شکل قلبی و رنگ کبود را نمادی از دل دردمند خود می داند و درهم روییدن و پیچ در پیچ بودنش را نمادی از زلف معشوق می بیند.
ابوحیان توحیدی برفراز تقابل های دوگانه نظم و نثر در سنت ادبی- بلاغی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۴ (پیاپی ۸۹)
۷-۲۷
حوزههای تخصصی:
نظم و نثر در سنت ادبی ما در طول تاریخ طرفداران و مخالفانی داشته و هرکدام دلایلی را له یا علیه دیگری اقامه کرده اند. دراین میان، ابوحیان توحیدی، با فراروی از تقابل های دوگانه، بی آنکه جانب نظم یا نثر را بگیرد، با رویکردی فلسفی و زیبایی شناختی، سویه های دیگری از نسبت میان نظم و نثر را آشکار کرده است. این نوشتار، با روش توصیفی تحلیلی، ضمن نقل عینی آرای طرفداران نظم و نثر، به تحلیل رویکرد فراثنویت انگار توحیدی در الامتاع و المؤانسه می پردازد. نتایج بررسی ها حاکی از این است که توحیدی، با بازخوانی اقوال طرفداران نظم و نثر، معتقد است که درباب شعر و نثر نمی توان حرف آخر را زد. آن گاه، پس از تبیین ماهیت سخن و انواع آن، به نقل امتیازات نظم و نثر از زبان طرفداران آنها می پردازد؛ ازجمله اینکه نظم صناعت است و دست عامه مردم به آن نمی رسد، درحالی که نثر زودیاب تر است و عامه سخنوران را به جهت سهولت به خود متوجه می کند. نثر برای آراستگی به شعر نیازمند است، اما شعر به نثر نیازی ندارد. شاعر افق بی کرانه در پیش دارد و نویسنده میدانی کران مند، و در مقابل، نثر بنیاد سخن است و نظم فرع آن. نثر عاری از تکلف است و شعر مشحون از الزامات شعری؛ نثر از خرد وام می گیرد و نظم از احساس. با وجود زیبایی صوری نظم، نثر اصیل تر و شریف تر است. سرانجام، نتیجه می گیرد که هم نظم و هم نثر فضیلت های انکارناپذیر دارند و بهترین نوع سخن آن است که صورت آن بین نظم و نثر باشد، ولی نه نظم باشد و نه نثر.
بررسی خشونت علیه زنان در ادبیات داستانی دهه چهل با تکیه بر چهار رمان (شوهر آهوخانم، سنگ صبور، شازده احتجاب، سووشون)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۴ (پیاپی ۸۹)
۲۲۵-۲۵۳
حوزههای تخصصی:
ادبیات داستانی جدید ایران محل ظهور اندیشه های نو و مترقی است؛ ازجمله، عرصه نقش آفرینی زنان، هم در جایگاه نویسنده و هم در مقام قهرمانان تأثیرگذار در خلق رخ دادهاست. در این ادبیات جدید، زنان دستمایه طرح معضلات در بسیاری از داستان ها می شوند. ازجمله این معضلات خشونت علیه زنان است. در این مقاله سعی شده است تا خشونت، انواع، ابزار و عوامل مختلف بروز آن در رمان های برگزیده دهه چهل با نام های سنگ صبور، شوهر آهوخانم، شازده احتجاب، و سووشون بررسی شود تا ازطریق آن، نگرش نویسندگان این آثار به حقوق زنان و مسائل موجود در جامعه نشان داده شود. با تحلیل محتوای آثار پیش گفته، بیشترین خشونت از نوع پنهان و آشکار در رمان شوهر آهوخانم دیده می شود و رمان های سنگ صبور و شازده احتجاب و سووشون به ترتیب در جایگاه های بعدی قرار دارند. عوامل متعددی در بروز این خشونت ها نقش دارند: فرهنگ، عرف و سنت ها، عقاید مذهبی، خانواده و نگرش مردسالارانه و نا آگاهی زنان از حقوق خود و... ازجمله این علل به شمار می روند. طرح موضوع خشونت علیه زنان در رمان ها نشان می دهد که نویسندگان این دوره در جایگاه روشنفکران و مصلحان جامعه نگرش فمینیستی دارند و با اعتراض به سنت های جنسیت زده حاکم و نقد سلطه پدرسالارانه و نمایش وضعیت نامطلوب اجتماعی و موقعیت فرودست زنان، سعی می کنند به دفاع از حقوق آنها بپردازند.
تحلیل نقش های زبانی در اسطوره زال بر اساس نظریه ارتباطی یاکوبسن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فردوسی در بهین نامه باستان، در پیکره داستان های مدون از اسطوره ها سخن رانده است. در بسیاری موارد، رمز و تمثیل نیز چشم نوازانه در مفهوم اساطیری گنجانده شده است. داستان زال از پررمز و رازترین آنهاست که بیانی متفاوت برای ابلاغ پند و پیام های فرهنگی دارد. این پژوهش، ضمن تحلیل نقش های زبانی و عناصر ارتباطی، یعنی زبان، پیام، مخاطب و فرستنده، بر اساس الگوی ارتباط کلامی یاکوبسن، به بازکاوی رمزها و نمادها می پردازد. بر این اساس، تمرکز بر نقش فرازبانی است. میزان تأثیر نقش های زبانی بر خوانندگان و بسامد هر کدام از آنها، شناسایی رمزها و تمثیل های گنجانده شده در داستان زال، درک و دریافت مفاهیم انتزاعی که به صورت غیرمستقیم بیان شده است، از اهداف پژوهش است. نتایج بررسی نشان می دهد نقش های زبانی، ابزاری کارآمد برای درک معانی ثانویه و تأویل زبان نمادین اسطوره است و نیز، معیاری برای طبقه بندی آثار تمثیلی و نمادین در بستر حماسه به شمار می رود. همچنین، شیوه مناسب برای پی بردن به میزان تأثیرگذاری پیام های رمزی، ترغیبی و ... بر خوانندگان. در پایان باید اذعان داشت زیبایی شناسی داستان های حماسی و اسطوره ای در سایه نظریه مذکور بیش از پیش هویدا می شود.
بررسی نشانه های دینی در شعر فروغ فرخزاد با استفاده از نظریه نشانه شناسی پیرس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی زمستان ۱۳۹۹شماره ۸۶
163 - 190
حوزههای تخصصی:
شعر قدیم فارسی با مفاهیم و نشانه های دینی پیوندی عمیق و ناگسستنی دارد تا آنجا که می توان دین را از آبشخورهای اصلی آن دانست، اما به نظر می رسد در شعر معاصر فارسی این ارتباط تا حدودی کمرنگ شده باشد. این مقاله به بررسی نشانه های دینی در شعر فروغ فرخزاد، یکی از شاعران نوپرداز معاصر، اختصاص دارد. پس از شرح مختصرِ نظریه نشانه شناسی پیرس، سروده های فروغ فرخزاد -بر مبنای این نظریه- تحلیل شده است. این جنبه از شعر فروغ، تاکنون چندان بررسی نشده است. کاربرد نشانه های دینی در شعر او اصلاً کم نیست. در سروده های فروغ فرخزاد از عناصر مربوط به دو دین اسلام و مسیحیت استفاده شده، اما انتخاب نشانه ها و چگونگی استفاده از آن ها، بسته به اینکه مربوط به کدام دین و کدام دوره شاعری فروغ باشد به دو گونه متفاوت است. در آغاز شاعری فروغ، نشانه های دینی -که بیشتر اسلامی اند- به واسطه متون کهن ادبی وارد شعر او می شوند در نتیجه اغلب انتزاعی اند، اما با پخته تر شدن شعرش، شیوه او در کاربرد عناصر دینی دگرگون می شود. در این دوران بسامد نشانه های مسیحی،که برگرفته از متن کتاب مقدس است در شعر او بیشتر می شود. همچنین در همین دوران، نشانه های اسلامی شعر فروغ به جای متون ادبی، برگرفته از محیطی است که در آن زندگی می کند. در نتیجه این نشانه ها عینی و ملموس و مربوط به حوزه دین عامیانه اند.
بررسی مؤلفه های شفقت به خودِ نِف در شخصیت فتنه در منظومه هفت پیکر نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۸
87 - 115
حوزههای تخصصی:
وسعت اندیشه و درک صحیح آفرینندگان آثار ادبی نظیر نظامی از ویژگی های روحی و روانی انسان ها، سبب شده تا ابعاد مختلف روحی انسان ها، در شخصیت های داستانی آثار آن ها انعکاس یابد. در این پژوهش، شخصیت فتنه در هفت پیکر، بر اساس تکنیک «شفقت ورزی به خود» در حوزه روان شناسی مثبت گرا، به صورت توصیفی و تحلیلی بررسی شده است. سؤال اصلی تحقیق این است که هدف نظامی از تغییر سرنوشت فتنه، به قصد تعلیم و نشان دادن آثار خودشفقت ورزی بر زندگی و سرنوشت انسان ها چه بوده است؟ نظامی چگونه فتنه، شخصیت محوری را با استفاده از مؤلفه های شفقت ورزی به خود، از مرگ حتمی به دست سرهنگ خاص بهرام شاه نجات داده است؟ یافته ها نشان می دهد همه مؤلفه های خودشفقت ورزی، از سوی نظامی در رفتار و کنش های فتنه، کنیز بهرام گور در هفت پیکر، نمایان شده است.
اندیشه های عرفانی و ظرافت های بلاغی «فرغانی» با تکیه بر «مشارق الدراری»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نثرپژوهی ادب فارسی دوره ۲۳ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۸
149 - 173
حوزههای تخصصی:
سعیدالدین فرغانی یکی از بزرگ ترین شارحان عرفان اسلا می است که با فهم عمیق خود، بر قصیده «تائیه» ابن فارض مصری شرحی مبسوط نوشت. وی در عرفان نظری، شاگرد قونوی بود و در سلوک عرفانی، نسبت خرقه خود را به سهروردی رسانده است. فرغانی، با آگاهی کامل از اندیشه های عرفان نظری و ابن عر بی و آشنایی با میراث عرفانی کهن، به ویژه تصوف خراسان، توانست شرحی به نام « مشارق الدراری» بنویسد و در این اثر خویش، بدون آنکه همچون بسیاری از شارحان دیگر در دام تخیل های بیمارگونه و بازیهای زبانی حاصل از جادوی مجاورت گرفتار شود، با بیانی روش مند و تبویبی منطقی، با بی تازه در عرفان نظری بگشاید. نویسنده در این مقاله کوشیده است در دو بخش جداگانه، «اندیشه های عرفانی» و «ظرافت های بلاغی» فرغانی را بررسی کند؛ اندیشه هایی همچون: عشق و عاشقی، دیدگاه تأویلی و پرهیز از تأویلات بی حد و مرز، نسبت انسان کامل با دوایر سه گانه اسلام و ایمان و احسان که بحثی است کاملاً بدیع در تصوّف اسلامی، مفهوم زمان و قبض و بسط آن، واسطگی اسباب و مؤثّر دانستن حق و طرح سخن عمیق «سُبحانَ الذّی لا یُوصَلُ إلیهِ إلّا بِهِ» و در بخش ظرافت های بلاغی: تشبیه، سجع، استشهاد به اشعار، ترکیبات و ترجمه های بدیع و اطناب و بسط هنری که نشان دهنده خلاقیت های فرغانی در ساحت زبان و بیان این نکته است که در متن مشارق الدراری، تجارب روحانی و عاطفی نویسنده با جانب جمال شناسانه این تجارب، پیوند بسیار نزدیکی دارد.
Le Réalisme Fantastique Comme l’Expression de l’Anomie Sociale dans Le Passe-Muraille de Marcel Aymé(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Résumé— Marcel Aymé (1928-1955) est un moraliste ironique à la manière de la Jean De la Fontaine, de sorte qu’il mobilise les moyens du récit symbolique et du réalisme fantastique au service d’une observation narquoise des conséquences de la 1ère guerre mondiale. Etant donné que l’anomie est une notion qui met en lumière l’absence de normes et de règles dans une société, à cet égard, Le Passe-muraille comprend dix nouvelles marquées par l’irruption du merveilleux dans l’univers quotidien. En appliquant l’approche sociocritique proposée par Zima, nous essayerons de donner un panorama sur le phénomène de l’anomie. Notre objectif sera de savoir comment le réalisme fantastique à travers les choses et les hommes peut être considéré comme un phénomène anomique dans un monde anarchique? On essayera de montrer l’anomie du temps qui est marquée non seulement par les crises économique et sociale mais aussi par le spectacle des valeurs dégradées. Pourquoi l’homme du XXème siècle est-il représenté comme un être exposé à l’aliénation ?
سیاست های ادبی استالین: تحلیل محتوای بخشنامه ها و مصوبات پرولتکولت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۵ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
231 - 252
حوزههای تخصصی:
سانسور هنر و ادبیات یکی از سیاست های استالین در راستای اهداف انقلاب فرهنگی بود. پس از انقلاب اکتبر، هنر و فرهنگ روسیه دستخوش تغییراتی اساسی شد. حاکمان سیاسی با اعمال سانسور سعی داشتند فرهنگ پرولتاریایی را جایگزین فرهنگ قدیم نموده و انقلاب و دستاوردهای آن را زیبا جلوه دهند. یکی از مهمترین سازمان هایی که در جهت تحقق این هدف ایجاد شد، سازمان ادبی-هنری و فرهنگی- ارشادی پرولتاریا (مشهور به پرولتکولت) بود. باگدانوف از نظریه پردازان اصلی این سازمان به شمار می رفت که بر فعالیت نویسندگان نظارت داشت و پس از بررسی های سختگیرانه و اعمال سانسور اجازه ی چاپ آثار ادبی را صادر می کرد. ادبیات و هنر در راستای تحقق اهداف حکومت شوروی تبدیل به ابزار شده بود و هنر و کار از نظر اهمیت، در یک رده قرار می گرفتند. در این مقاله با تحلیل محتوای بخشنامه های پرولتکولت به بررسی نقش و تاثیر این سازمان بر جامعه ی ادبی روسیه در قرن بیستم خواهیم پرداخت.
خوانشی نوین از فلسفه تاریخ انبیا: بررسی رمان کتاب دانیال بر اساس آرای میرچا الیاده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۵ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
273 - 291
حوزههای تخصصی:
ای. ال. داکتارو خالق رمان هایی است که با نوسان میانِ تاریخ و داستان، پرسش های بنیادینی در بابِ تاریخ و معنای آن مطرح می کنند. چون او در سنتِ تاریخ محورِ یهودی بالیده، تفسیرِ دیدگاهِ تاریخی اش اهمیت فراوانی در درک آثارش دارد و در میان رمان هایش، کتاب دانیال که صریحاً به مسئله تاریخ می پردازد، بیش از همه می تواند در شناختِ فلسفه تاریخِ او یاری مان کند. در این مقاله با تکیه بر آرای میرچا الیاده و تفحص در میراثِ فکریِ پیامبرانِ بنی اسرائیل می کوشیم تا بینش تاریخیِ دانیال، قهرمان داستان، را تحلیل کنیم. با اقتباس از نظریه الیاده نشان می دهیم که خوانش نوینِ دانیال از سنتِ فکریِ انبیا، از رابطه دیالکتیکِ میانِ اندیشه تاریخ مندِ نبوی و گسستگیِ تاریخیِ دیزنی لند، که موضوعِ بخشِ پایانیِ رمان است، زاده می شود و راهِ حلِ دانیال برای نجات از بی معنایی، گفتمانِ تاریخیی است که نه بر چرخه تکرار الگوها و نه بر توالیِ رویدادهای بی معنایِ تاریخِ ناقدسی، بلکه بر گسیختگی و عدمِ انسجامِ پاستیش استوار شده است.
تأثیر عاطفه اندوه بر زبان شعر حزین لاهیجی (با تأکید بر ردیف در غزلیات)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۸۷
213 - 238
حوزههای تخصصی:
عاطفه اندوه از جمله مهم ترین مضامین در غزل های سبک هندی است. این مضمون در غزلیات حزین لاهیجی نیز بسیار برجسته و پرکاربرد است که به شکل های مختلف در زبان شعر او نمود یافته و شاعر مبتنی بر آن ها کوشیده است این حس خود را با انواع ترفندها و ابزارهای زبانی مانند به کارگیری دقیق واژگان، تلفیقِ متناسب در محور هم نشینی، ساخت ترکیبات جدید، تقابل ها و تضادها و تصویرسازی های متنوع به ویژه متناسب با کاربرد انواع «ردیف» در غزلیات خود به خواننده منتقل کند و او را در درک این تجربه شخصی شریک خود سازد. هدف مقاله پیش رو بررسی و تحلیل چگونگی استفاده حزین لاهیجی از این ترفندهای زبانی برای انتقال مفهوم موردنظر به مخاطب است. نظریه «هم نشینی» و «جانشینی»، چارچوب تحلیلی نویسندگان مقاله برای نیل به این هدف بوده است. نتایج این پژوهش که به شیوه مطالعه کتابخانه و روش تحلیل متن انجام شده، نشان می دهد حزین با انتخاب ردیف های مناسب و همخوان با سایر واژگان، ترکیبات و گروه های جمله در قالب تقابل، پرسش های تأکیدی، ایجاد تناسب بین نوشتار و مفهوم، کاربرد افعال متناسب و مانند آن توانسته ضمن تبیین دقیق مفهوم «اندوه»، عاطفه اندوه را در مخاطب برانگیزد و او را در این تجربه با خود همراه سازد.
تک، تک - تگ، گشتا، پرنون یا بزیون؟، شمل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گونه شناسی نوشتارهای مطبوعاتی زنان در دوره مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه گونه شناسانه مطبوعات زنان از حیث دست یابی به سنت نوشتاری زنانه در تاریخ ادبیات فارسی، حایز اهمیت است. مطبوعات ویژه زنان که برای اولین بار در سال 1289 ه.ش توسط ایشان منتشر می شود، از یک سو در بر دارنده مسایل و دغدغه های زنان در اوان انقلاب مشروطه و از سوی دیگر منعکس کننده تغییرات ادبی در همین دوران است. زنان برای اولین بار نوشته های خود را در گونه هایی مانند داستان کوتاه، مقاله اجتماعی و ترجمه، در مطبوعات منتشر کرده اند. گونه هایی مانند شعر و نامه نیز که پیش از این رواج داشته است در این دوره از حیث محتوا و کارکرد تغییر کرده است. این تحقیق با استفاده از نظریه گونه شناسی(ژانر) و با روش استقراء کامل به شش گونه اصلی در نوشتارهای مطبوعاتی زنان دست یافته است. مطالبه حقوق اجتماعی زنان مانند لزوم تحصیل، حق انتخاب همسر، اجازه کار، حق رای و حق حضانت فرزند؛ محتوای مشترک در تمامی این گونه هاست. مخاطب اصلی تمام گونه ها زنان هستند، چنانکه کارکرد این گونه ها تحت عنوان کلی تعلیم و انتقاد اجتماعی جای می گیرد.
تحلیل گناهکاری جمشید در آیین زرتشت با رویکرد نشانه شناسی فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۹
1-34
حوزههای تخصصی:
رویکرد نشانه شناسی فرهنگی با آشکارسازی فرایند شکل گیری معنا و مشخص کردن ارزش ها و هنجارها در متن توسط لوتمان (1922 1993م) پایه گذاری شد. این رویکرد با تمرکز بر نحوه تعامل سپهرهای نشانه ای مختلف، امکان جدیدی را در بررسی رخدادهای فرهنگی فراهم کرد تا نحوِه تولید متن در یک سپهر نشانه ای روشن شود. متون اسطوره ای دینی به عنوان یکی از منابع برجسته فرهنگی، بستری مناسب برای به کارگیری نظریه نشانه شناسی فرهنگی است. در پژوهش حاضر، از این الگو در متن اسطوره ای دینی اوستا استفاده شده تا با انتخاب شخصیت جمشید، به نحوه مشروعیت زدایی از آیین مهرپرستی و مشروعیت زایی و چگونگی تولید معنا در آیین زرتشتی پرداخته شود. در این دیدگاه، جمشید در دوگانه تقابلی (خود و دیگری)، تکوین یافته ایزدشاه آیین مهری است که با کم رنگ شدن اندیشه های ودایی و توسعه سپهر نشانه ای زرتشتی، شخصیت گناهکاری گرفته است. در این مقاله، گناهکاری جمشید از طریقِ بررسی ورود وی به سپهر نشانه ای جدید، با سازوکار جذب و طرد فرهنگ دیگری و تولید متن و تثبیت فرهنگ خودی (زرتشتی) تحلیل شده است.