فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۸۱ تا ۲٬۰۰۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
Different techniques can be used to enhance EFL students’ vocabulary learning. One such technique can be learning-oriented assessment (LOA) which may have a positive impact on vocabulary learning. To investigate the effect of LOA on EFL learners’ vocabulary learning and retention, 60 intermediate EFL learners were selected. After checking the homogeneity of the participants by using an Oxford Placement Test (OPT), 60 participants were selected and they took a pretest of vocabulary. Afterward, they were divided into 2 groups, the experimental group received the LOA treatment and the control group received the placebo. Based on Carless framework (2007), LOA was applied in the experimental group for 40 hours. Then, both groups took the post-test and the delayed post-test after 2 weeks. The reliability of the pretest, post-test, and delayed post-test was considered acceptable. Two repeated-measures ANOVAs were used to determine whether there were statistical differences between the pretest, post-test, and delayed post-test of each group. Also, two independent-samples t-tests were used to determine the differences between the post-test of the two groups and their delayed post-tests. The results showed that LOA significantly affected the experimental group’s vocabulary learning. On the other hand, LOA did not have any significant impact on the learners’ retention of vocabulary in the delayed post-test. The most important implication of the study is that for better retention of words, more hours of LOA instruction are needed.
تحلیل تطبیقی آشوب و نظم در رمان های چاه بابل و واحه غروب بر پایه الگوی نشانه شناسی فرهنگی لوتمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بین رشته ای ادبی سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲شماره ۹
77 - 102
حوزههای تخصصی:
آشوب و نظم از تقابل های دوگانه تولید معنا در نشانه شناسی فرهنگی یوری لوتمان هستند. نظم امری ایجابی و سازنده است که با قرار گرفتن در تعامل آشوب که امری سلبی و ویرانگر است، باعث تولید معنا و خلق مفاهیمی پیچیده می گردد. این پژوهش با رویکردی توصیفی – تحلیلی و با خوانشی تطبیقی رمان چاه بابل رضا قاسمی و واحه غروب بهاء طاهر بر پایه الگوی آشوب و نظم یوری لوتمان انجام شده است. دستاورد پژوهش حاکی است که آشوب ازلی و حرکت بال پروانه ای باعث شده تا رخدادها در این رمان ها به صورت غیر خطی و پیشامدها مبتنی بر عدم قطعیت باشند؛ در واقع هر پدیده پیچیده مانند ترس و نابه سامانی از رخدادهایی دیگر تأثیر می پذیرد. این رخدادها مواردی مانند: آشوب ازلی، آشوب پیش از نظم و آشوب پس از نظم است که باعث تغییرات و آشفتگی های در دل متن و شخصیت های داستانی می شود. آنچه در دو رمان بسیار شبیه است، آشوب ازلی است که بنیان اصلی آن، ترس و سرگردانی است و حرکت بال پروانه ای تفاوت عمده این دو رمان است که در رمان چاه بابل به دلیل دوره های زمانی مختلف بسامد بیشتری یافته است.
ساختار و مضامین لیلو(لالایی) های بلوچی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۱ مهر و آبان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
۱۳۰-۹۷
حوزههای تخصصی:
لالایی ها نوعی از ترانه های مهم در ادبیات عامه هر قومی به شمار می آیند که سینه به سینه از نسل های گذشته به امروز رسیده اند. در بلوچی به این نوع ترانه ها «لیلو» یا «لولی» می گویند. در جستار پیش رو به بررسی لیلوها در زبان بلوچی پرداخته ایم و هدف از این تحقیق، معرفی این اشعار عامه و تحلیل آن ها از دو منظر ساختار و درون مایه است. نگارنده با گردآوری مهم ترین لالایی های رایج در بلوچستان، ضمن معرفی این گونه سروده ها، نخست به بررسی وزن، قالب، قافیه و ردیف و سپس به تحلیل مهم ترین مضامین و کارکردها و پیوند آن ها با زندگی اجتماعی، مفاهیم دینی، وضعیت زندگی و باورهای گویشوران بلوچی پرداخته است. قالب همه لیلوها، «بلوچیِ سنتی» است و از نظر وزن غالباً عروضی و در بحر قریب هستند. برخی از مضامین به کاررفته در آن ها عبارت اند از: بیان آرزوهای مادر برای فرزند، دعا برای بچه، آرام بخشی، کم کردن بی قراری های کودک، تشویق به شادی و نوازشگری کودک، جنگ در برابر دشمن، تشبیه کودک به قهرمانان قومی، بیان نوع خوراک کودک، داماد گرفتن با مهریه سنگین، مهمان نوازی و دعا برای مادران بی اولاد که بچه دار شوند. شیوه بررسی در این مقاله، مطالعات میدانی و روش توصیفی تحلیلی براساس شصت لالایی است. تاکنون درباره تحلیل ساختاری و محتوایی لالایی های بلوچی پژوهشی انجام نشده است. بنابراین انجام پژوهش برای شناخت این بخشِ ناشناخته از ادبیات عامه مردم بلوچستان ضروری به نظر می رسد.
«دوراهی اجتماعی» و کاربرد آن در آموزه های فردی گلستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نثرپژوهی ادب فارسی دوره ۲۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
169 - 201
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی مقوله ای خاص از گرایش های فردگرایانه – با نام دوراهی اجتماعی- در خلال آموزه های فردی گلستان سعدی پرداخته است. دوراهی اجتماعی مقوله ای از گرایش های فردگرایانه است که به نوعی خاص از تعارض سودمندی فردی و جمعی اشاره می کند؛ به نوعی که در آن نفع فردی بسیار چشمگیر است، اما اگر بیشتر افراد نفع جمعی را نادیده بگیرند و خودمدارانه رفتار کنند، فاجعه ای اجتماعی رقم خواهد خورد. به ویژه، اگر انتخاب آن افراد با توجه به موقعیت و نقش آن ها در جامعه تأثیر بسزایی در سرنوشت کل جامعه داشته باشد. سعدی برای تبیین برخی آموزه های فردی در حکایات گلستان از مقوله دوراهی اجتماعی استفاده کرده است؛ به طوری که به طور واضح، مخاطبان آموزه خود را از قرار گرفتن بر سر دوراهی اجتماعی آگاه و آن ها را به برگزیدن نفع جمعی -به دلیل تأثیر زیاد تصمیمشان بر سرنوشت جامعه- توصیه کرده است. در این مقاله پس از طبقه بندی مخاطب سعدی در آموزه هایش، استخراج آموزه و بررسی حکایت هایی که دوراهی اجتماعی در آن ها دیده می شود، خطاب سعدی در هر حکایت با ذکر دوراهی اجتماعی مقابل آن ها تحلیل شده است.
شاهنامه منسوب به محرمی، برگی دیگر از شاهنامه سرایی در سرزمین عثمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای نوین ادبی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۲۳
45 - 73
حوزههای تخصصی:
بعد از فتوحات سلجوقیان در آسیای صغیر، زبان و فرهنگ پارسیان با آنان وارد این خطه شد و در دوره های سپس تر به دلیل انس و علاقه شاهان سلجوقی و عثمانی به فرهنگ پارسی، بخصوص اثر گران قدر فرزانه توس، از دو جهت این اثر ارزشمند را مد نظر قرار دادند: سرودن آثاری به سبک و سیاق شاهنامه و ترتیب دادن ترجمه هایی از این نامه خسروان. یکی از آثار پدیدآمده در دوران یادشده، شاهنامه منسوب به محرمی است که کشورگشایی و لشکرکشی های بایزید دوم را به رشته تحریر درآورده و بسیار از نکته های ارزشمند تاریخی را در این گیتی ستانی یادآور شده است. نگارندگان در این پژوهش ابتدا به معرفی مفصّلی از شاهنامه منسوب به محرمی پرداخته، تأثیرپذیری شاعر از شاهنامه فردوسی نشان داده اند. حاصل این پژوهش این است که شاعر سبک حماسی را با الگوی سرودن قصاید مدحی در هم آمیخته و سعی کرده در صورت های بیانی بخصوص تشبیه نوآوری هایی داشته باشد. این اثر در چندین مورد تحت تأثیر شاهنامه بوده است: تأثیر مستقیم از ابیات بخصوص توصیف دقایق جنگ، استفاده از تعبیرات و اصطلاحات، ذکر مضامین حماسی، یادکرد قهرمانان شاهنامه.
تحلیل جامعه شناختی تن در گرشاسپ نامه اسدی طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۸
111 - 148
حوزههای تخصصی:
جامعه شناسی بدن یکی از حوزه های نوین و مطرح جامعه شناسی است. بررسی بدنمندی در هر جامعه ای ما را به نوع نگاه و جهان بینیِ حاکم بر جوامع، نسبت به تن آدمی می رساند. در این پژوهش، بر مبنای گرشاسپ نامه اسدی طوسی موضوع بدنمندی، مورد بررسی قرار گرفت تا مشخص شود که نگاه جامعه ایرانیِ عصر اسدی به بدن چه نوع نگاهی است و هم این که این منظومه حماسی از نظر ژانر و نوع ادبی خاص، چه نگرشی به تن آدمی داشته است.
در این پژوهش به موضوع هایی چون بدن دینی، بدن طبقاتی، زبان بدن و... پرداخته خواهد شد. از نظر ایدئولوژیک، بدن در گرشاسپ نامه در مقابل روح قرار گرفته و تحقیر می شود و گرچه بدن از حیث جمال شناسی و نیروی درونی ستوده شده است، اما فی ذاته، چیزی جز کالبدی که زندان روح است و اعتباری مجزا ندارد، نیست. بدن طبقاتی نیز بدن شاه، پهلوان و زنان پهلوانان را شامل می شود، اما توصیفات بدن شاه و زنان پهلوانان در جنب بدنِ پهلوان معنا یافته و بر محور او می گردد. در کل، نگاه اسدی به بدن، یک نگاه نژادی-طبقاتی است. این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی با روش کتابخانه ای و با تکیه بر گرشاسپ نامه و آثار مرجع ادب فارسی تدوین گردیده است.
چارانک سرایی- انواع بدعت ها و بدایع در ژانر رباعی
منبع:
پژوهش های نوین ادبی سال ۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
43 - 64
حوزههای تخصصی:
پس از نوآوری هایی که در غزل معاصر موسوم به غزل دهه هفتاد رخ داد؛ رباعی نیز تن به بدعت و تازگی حاصل از فضای ادبی معاصر داد و نوع تازه ای از آن پدید آمد. چارانک یا مینی رباعی مجموعه رباعی است که از تعداد مشخص مصرع ها در رباعی فراروی کرده و با حفظ و همراهی اصل فشردگی درونی و فرم ذهنی درصدد نوآوری در ژانر رباعی برآمده است. این نوشتار که به روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتاب خانه ای تدوین شده، بر آن است ضمن بررسی نوآوری ها در ژانر رباعی، انواع چارانک را در آثار منتشره مورد مورد توجه قرار دهد و با تحلیل و بررسی انواع اشکال نوشتاری چارانک دو مؤلفه فشردگی درونی و فرم ذهنی را بررسی و مشخص نماید. نتیجه اینکه این تحولات در ساحت رباعی تا زمان ارائه چارانک در رباعی بی سابقه و نوعی بدعت گرایی به شمار می آید.
بازتاب پدیده اعتیاد در شعر معاصر
منبع:
پژوهش های نوین ادبی سال ۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
233 - 256
حوزههای تخصصی:
چکیدهیکی از مضامینی که در شعر معاصر، فراوان به چشم می خورد، مسأله پناه بردن به افیون است. بسیاری از شاعران در دام این انحراف آشکار گرفتار شده و سرانجام «در غبار گم شدند». در این مقاله که با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای تدوین شده است؛ ابتدا به چگونگی ظهور این پدیده در شعر معاصر پرداخته شده و سپس انعکاس آن در شعر معاصر بررسی و تحلیل می شود. این موضوع گذشته از نتیجه آشنایی با شاعران اروپایی، نتیجه کودتای 28 مرداد و شکست خیزش ملی است. بعد از کودتای 28 مرداد روشنفکران از نظر روحی چنان در هم شکسته و سرخورده شدند که دیگر همه چیز را تمام شده پنداشته و جز تیرگی و تباهی چیز دیگری نمی دیدند؛ از این رو به دنبال دارویی میگشتند تا کمی از دردشان بکاهد و برای لحظاتی هرچند اندک، غم شکست را از ذهنشان بزداید. ناگفته نماند که این مسأله در بین شاعران دوره صفویه نیز دیده می شود و در واقع شیوع این پدیده مربوط به همین دوره است.
مطالعه تطبیقی آزمون های قهرمانان اساطیری در حماسه های ملل مختلف «مطالعه موردی: اساطیر ایرانی، یونانی و هندی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قهرمانان اساطیری در متون حماسی ملل مختلف در قالب ها و اشکال گوناگون بروز می کنند؛ اما اغلب سرگذشت یکسانی دارند و مراحل مشابهی را پشت سر می گذارند. آزمون و روایت های وابسته به کلید واژه آزمون، یکی از موضوعات مشترک بسیاری از اساطیر جهان است و معمولاً این موضوع از نقاط عطف روایات و از مهم ترین بسترهای انگیزشی قهرمان برای کنش آغازین روایت ها است. آزمون های اساطیری با اهداف گوناگونی به اجرا درمی آمده اند و نه تنها خاص پهلوانان و قهرمانان؛ بلکه در جاهایی از اساطیر اختصاص به خدایان داشته اند. مسیر قهرمانی شخصیت های درخشان اسطوره ای از گذرگاه آزمون و در بوته امتحان قوای جسمانی و روحانی می گذرد . آزمون یکی از آیین هایی است که در میان تمامی اسطوره های ملل وجود داشته است و تاریخی به دیرینگی خود اسطوره دارد. آزمون شوندگان که اکثراً از طبقه پهلوانان در اساطیر می باشند گاه به صورت کاملاً دلخواه و اختیاری همچون رستم و اسفندیار، اقدام به پذیرش آزمون می کنند، گاه همچون هرکول و اولیس از سر اجبار تن به آزمون می دهند و سیلی از دخالت نیروهای مافوق طبیعی آن ها را از آزمونی به آزمونی دیگر می کشاند. آزمون ها گاه پذیرفته نمی شود و آزمون دهنده مجبور است به جای آزمون پذیرفته نشده آزمونی دیگر را از سر بگذراند. پهلوانان که آزمون شوندگان بی چون وچرای اساطیرند، هرکدام بدون استثنا به آزمون پاکی و بی گناهی مبتلا می شوند، از جمله رستم، اسفندیار و اولیس در مصاف زن جادو، گیلگمش در مصاف ایشتر و هرکول در مصاف هیپولیت و زنان آمازونی. پهلوانان آنجا که پای آزمون سنجش توانایی در میان است و باید زور بازوی خود را نشان دهند، متناسب با دشواری ها و سختی های آزمون تلاش می کنند و با موفقیت از آن ها گذر می کنند. این پژوهش به روش توصیفی – تحلیلی به این پرسش پاسخ می دهد که مطالعه تطبیقی آزمون های اساطیر در حماسه های ملل مختلف، از چه شباهت ها و تفاوت هایی بین آن ها حکایت می کند؟
نظریه ادبیِ عرفانی: گرانیگاه اندیشه ها و ایده های ادبیِ عرفا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۹
225 - 258
حوزههای تخصصی:
با به وجود آمدن تلقّی علمی و نوینی از نقد ادبی که با نظریه پیوند تنگاتنگی دارد، واکاوی سنّت ادبی و ایده ها و آرای گذشتگان مان درباره ادبیات و شعر با هدف تألیف الگوهای بومی نقد و نظریه ادبی، امری ضروری می نماید. در جستار پیش رو که به شیوه توصیفی- تحلیلی و بر بنیاد منابع کتابخانه ای فراهم آمده است، نخست دلایلی در اثبات فرضیه وجود نقد و نظریه ادبی در گذشته ادبی ایران ارایه شده است. سپس با توجّه به مختصّات نقد نظریه مدار به مثابه دستاوردی مدرن، با شاخص قرار گرفته شدن الگوی ارتباط زبانی یاکوبسن گونه های نظریه ادبی از یکدیگر بازشناسانده شده و درباره گونه «نظریه ادبی موضوع مدار» بحث شده است. این مطالب که مبانی نظری جستار پیش رو را تشکیل داده است، از جمله به این نتایج انجامیده که می توان در کنار نظریه های موضوع مدار وارداتی ای از قبیل ، ماتریالیسم فرهنگی، تاریخ گرایی نوین، نظریه و نقد مارکسیستی، نقد فمینیستی، نقد پسااستعماری، بوم-نقد و...، از متن گفتمان تصوّف نظریه موضوع مدار بومی ای را با نام «نظریه ادبی عرفانی» تألیف کرد. در نظریه ادبی عرفانی بنا بر جهان نگری ای معنوی، آنچه اصالت دارد محتوا است و نه صورت و این اندیشه بنیادی با نمودهای گوناگونی در آثار متصوّفه(در آرای انسان شناسی، سیاسی، ادبی و ... آن ها) بازتاب یافته. نیز شاعران، نه بر مبنای «چگونه گفتن»، بلکه بر مبنای «چه گفتن» رتبه بندی می گردند و بر همین نهج «شعر حکمت» بر «شعر هزل» برتری داده می شود. این قبیل نظرات در کاربست عملی شان برای نقد آثار ادبی و اشعار، بدنه «نقد ادبی عرفانی» را می سازند.
Hassan Honarmandi et la poésie francophile en Iran: du baroque au romantisme(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Le présent article a pour objectif de mettre en évidence l’importance de la francophonie littéraire à travers les poèmes: l’Iran, l’Angoisse, la Femme, la Fille de l’océan, les Couleurs et le Dégouté d’Hassan Honarmandi (1928-2002) considéré comme le partisan ardent du mouvement baroque-romantique en Iran. De plus, le «rêve» et le «sentiment» sont deux termes essentiels pour trouver les origines de la poésie francophile dans le romantisme noir de Gérard de Nerval (Aurélia) et de Charles Baudelaire (À une passante) étant le pivot de toute création de la poésie de Honarmandi. En outre, la motivation du poète iranien pour la réception de la poésie française se justifie par sa fuite dans l’espace européen où la similarité des thèmes poétiques est apparente. Ainsi, nous tenterons de répondre à ces questions fondamentales auxquelles s’attachent l’apparition de la poésie francophile de Honarmandi en Iran: l’approchement socioculturel de Honarmandi de la France se justifie-t-il dans ses compositions poétiques? Comment l’inspiration intrinsèque de Honarmandi se réalise-t-elle dans sa vision du monde? En fait, la francophonie poétique dans sa dimension socioculturelle sera examinée par les différents critères dont le pessimisme et la déception constituent la trame de l’apport littéraire de Honarmandi en Iran.
بررسی سپهرنشانه ای عرفان و تصوف اسلامی در کشف المحجوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۴
9 - 37
حوزههای تخصصی:
از منظر نشانه شناسی فرهنگی، متون در حکم حافظه فرهنگی، محصول شرایط و ارتباطات بینافرهنگی و نمایانگر فرهنگ و نحوه سازمان بندی آن هستند. در طی قرون متمادی، عرفان و تصوف اسلامی در هیئت مجموعه ای از باورها، کردوکارها و رسوم در لایه های اجتماع رسوخ کرد و به تدریج به صورت فرهنگی منسجم بر بستر فرهنگ جامع اسلامی تشخّص یافت. این فرهنگ جدید توانست نظام مندی خود را با استفاده از نظام الگوساز زبان، در قالب ادبیات عرفانی سازماندهی کند. به منظور دست یابی به نظام سازمان ده فرهنگ عرفان و تصوف اسلامی، اولین متن مستقل فارسی این فرهنگ به روش توصیفی - تحلیلی، کاویده شد تا در پرتو آن، سپهر نشانه ای عرفان و مناسبات بینافرهنگی در کشف المحجوب هجویری، شناسایی شود. فرهنگ بازنمایی شده در این کتاب دارای الگویی دوگانه، مشتمل بر «مرکز» با نشانه های منسجمی چون: فقر، باطن گرایی، علمی بودن تصوف، مرقعه پوشی و غیره برای جداسازی دو حوزه خودی از دیگری و «پیرامون» است که پیوسته با دیگران تعامل می کند. بیان جهان نگری خاص صوفیانه و اثبات آن ها در قالب فقهی و کلامی و منابع استنادی آن ها، تدوین اصول، مشایخ و فِرَق متصوفه، رجال و مکاتب مختلف سپهر های کلامی و فقهی و بیان مباحثی چون: صفات خداوند و تقسیم بندی آن ها، موقوفی بودن این اوصاف، توحید خداوند، حدوث و قدم الهی، غنی و بی نیاز بودن او و غیره در کشف المحجوب از فضاهای مرزی است که عرصه تبادلات بینافرهنگی به شمار می آید. این فضای مرکزی و فضای حاشیه ای، شکل دهنده به هویت فرهنگی صوفیه با انسجام درونی و مناسبات پویای بیرونی است.
بررسی تطبیقی توصیف در رمان "شوهر آهوخانم" و رمان "زینب" با تاکید بر گفتگو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سده بیستم در مصر و ایران دو رمان تاثیر گذار به نگارش درآمد که جایگاه ویژه ای یافتند. رمان زینب از دکتر هیکل در مصر و رمان شوهر آهو خانم از علی محمد افغانی جریان تازه ای در نثر داستانی دو کشور پایه گذاری کردند. بدیهی ست به سبب ذات رمان و تفصیل در آن، عنصر توصیف جایگاهی برجسته دارد. گفتگو یکی از ابزارهای موثر در توصیف است و جریان داستان میان شخصیت های داستان را زنده تر می کند. اگر چه رمان زینب هنوز به فارسی برگردانده نشده و تنها ترجمه ای به انگلیسی از آن در دست است، پایان نامه ای در تطبیق این دو رمان تاثیرگذار تدوین شده است که مقاله ای در باب توصیف در این دو اثر فراهم شده است. این پژوهش با استفاده از شیوه توصیفی- تحلیلی و به روش کتابخانه ای به بررسی تطبیقی نقش و تاثیر و چگونگی کاربرد عنصر گفتگو در توصیف های رمان شوهر آهوخانم از محمد علی افغانی و رمان زینب از محمد حسین هیکل به عنوان دو رمان پیشگام در ادبیات فارسی و ادبیات عرب پرداخته است. حاصل ، این که عنصر گفتگو در رمان شوهر آهوخانم، پررنگ، فنی و موثرتر از گفتگو در رمان زینب، به خصوص در پیرنگ داستان است.
بررسی خودسانسوری در آثار شاخص نظم و نثر دوره مغول(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
خودسانسوری اقدامی است که طی آن نویسنده با توجه به شرایط سیاسی و اجتماعی جامعه و به منظور خویشتن داری و مصلحت اندیشی، در اثر خویش دست به سانسور می زند. خودسانسوری در واقع، انگیزه کنشی است که علت اصلی آن، درجه های گوناگونی از ترس است. ترس و هراس شدیدی که در عصر مغول در میان مردم وجود داشت، سبب شد نویسندگان و شاعران، در خلق آثار خود، این شیوه را در پیش گیرند و به روش های گوناگون خودسانسوری کنند. در این پژوهش که به روش توصیفی - تحلیلی و بر مبنای مطالعات کتابخانه ای انجام شده، سعی بر این است که پدیده خودسانسوری در آثار شاخص منظوم و منثوم دوره مغول با تأکید بر نفثه المصدور، تاریخ جهانگشای جوینی، کلیات سعدی و دیوان حافظ بررسی شود تا علل خودسانسوری در این دوره و شیوه های مورد استفاده خالقان این آثار در خودسانسوری، مشخّص گردد. حاصل پژوهش بیانگر این است که خودسانسوری یکی از شیوه ها ی غیرمستقیم در انتقاد از اوضاع جامعه عصر مغول است. نویسندگان و شاعران در بیشتر موارد در پوشش های پنهان کارانه به بیان مسائل سیاسی و اجتماعی عصر خود پرداختند و این کار را با در پیش گرفتن تصنع و پیچیده گویی، ابهام گویی و ادبیات سمبلیک (به کار بردن استعاره، تمثیل، نماد و کنایه) انجام دادند. همچنین شیوه رندی و تغییر ابیات از دیگر شیوه های خودسانسوری است که تنها در دیوان حافظ شیرازی دیده شده است.
بازتاب خشونت خانوادگی در قصه های عامه رایج در فرهنگ بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۱ بهمن و اسفند ۱۴۰۲ شماره ۵۴
۲۸۵-۲۴۷
حوزههای تخصصی:
در قصه ها، از طریق الگوسازی نمادین، نگرش های مختص به خشونت خانوادگی، به مخاطب انتقال داده می شود؛ بنابراین با بررسی آن ها، می توان به نگرش های مختلف درباره خشونت دست یافت. هدف از انجام این پژوهش نیز بررسی خشونت خانوادگی، انواع، علل و عوامل کنترل آن، در قصه های عامه بختیاری براساس نظریه های روان شناسان اجتماعی (با تأکید بر نظریه معتقدان به منشأ اجتماعی پرخاشگری و یادگیری اجتماعی) است. روش گردآوری مطالب، اسنادی و جامعه آماری پژوهش، 139 قصه عامه مکتوب در فرهنگ بختیاری است. بعد از استخراج صحنه های خشونت آمیز، براساس چهارچوب نظری و اهداف پژوهش، آن ها را در چند مقوله کلی و اصلی طبقه بندی کرده و در ادامه پس از شمارش و درصدگیری هر مقوله و زیرمقوله، به بررسی کیفی آن ها پرداخته ایم. نتایج پژوهش نشان دهنده این است که در این قصه ها، بیشتر خشونت های کلامی روانی بازتاب یافته است و اعضای خانواده به دنبال وارد کردن آسیب های روانی و به مخاطره افکندن وجهه دیگری بوده اند. عامل خشونت های خانوادگی، بیشتر همسر/مادر و قربانی آن ها، بیشتر شوهر/پدر و دختر/خواهر بوده است. در این قصه ها، عوامل اجتماعی و فرهنگی (مردسالاری، طمع، فریب، دروغ و خیانت) و روانشناختی (احساس حقارت، ناکامی و عصبانیت)، بیشترین نقش را در ایجاد خشونت های خانوادگی داشته اند. در این قصه ها، دو نوع نگرش منفی و مثبت به خشونت خانوادگی وجود داشته است. در برخی از قصه ها، افراد خطاکار، با رفتار به شدت پرخاشگرانه مجازات شده اند که نگرش به این نوع خشونت ها، مثبت بوده است . این امر سبب می شود مخاطب به این نتیجه برسد که در برابر خطای دیگران، خود نیز رفتارهای پرخاشگرانه انجام دهد؛ بنابراین چنین نگرشی، می توان باعث افزایش پرخاشگری شود.
تأثیر بافت موقعیتی در معناشناسی وصف های هنری اشعار حافظ موسوی و سعاده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از ابزارهای کارآمد زبان شناسی نقش گرا که به بررسی عوامل مؤثر در استنباط معانی می پردازد؛ بافت موقعیتی1 است که رابطه واژگان و جملات را با مصادیق خارج از نظام زبان بررسی می کند. بررسی این بافت منجر به درک معانی شگردهای ادبی از جمله وصف های هنری می گردد. وصف های هنری2 همان کاربست هنریِ صفت در کلام است که به سبب قرار گرفتن در بافت کلام ادبی، دلالت های متفاوت پیدا می کند. در این پژوهش با روش توصیفی_تحلیلی و با استناد به مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی بر آن شدیم تا با توجه به نظریه زبان شناسی نقش گرای هلیدی، به معناشناسی وصف های هنری اشعار حافظ موسوی (1333ش) شاعر معاصر ایرانی و ودیع سعاده (1948م) شاعر معاصر لبنانی بپردازیم. نتایج پژوهش بیانگر آن است که مدلول های وصف های هنری اشعار دو شاعر به دو دسته تاریک و روشن قابل تقسیم است که بسامد مدلول های تاریک در اشعار به سبب ترسیم موضوعات اجتماعی بیش از مدلول های روشن است؛ اگرچه غالباً روزنه ای از امید در سراسر اشعار دو شاعر نمایان است. روایی بودن و افعالِ متناسب با آن از بارزترین ویژگی های سبکی وصف های هنری اشعار دو شاعر است. انتخاب شاعر به عنوان مشارک اصلی بندها باعث حضور مستقیم آن ها در فضای اشعار شده است. وجه اخباری در بندها پربسامد بوده و القاگر مفهوم احتمال و تداول در قالب عنصر وجهی وابسته سازی است؛ زیرا دو شاعر وصف های هنری را چون عرصه ای برای بیان شرح حال خود و جامعه برگزیده اند. .
ارزیابی محتوایی درسنامه آموزشی «فراز فارسی» بر اساس شاخص های تاملینسون از دیدگاه مدرسان
منبع:
مطالعات آموزش زبان فارسی سال ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۴
225 - 249
حوزههای تخصصی:
کتاب درسی عضوی جدانشدنی از کلاس درس است. اهمیت کتاب در تدریس و یادگیری زبان فارسی انکارناشدنی است؛ در واقع بیشتر فارسی آموزان غیرایرانی، زبان فارسی را با کتاب آموزشی یاد می گیرند. این امر نشان می دهد که ارزیابی و تحلیل محتوای آن در بررسی کیفیت کتاب درسی لازم است؛ به این منظور شاخص های شانزده گانه تاملینسون (2011) به عنوان یکی از معیارهای کتاب خوب، مفید و جامع در نظر گرفته شد. در این پژوهش تلاش شد معیارهای تاملینسون در درسنامه «فراز فارسی» که یکی از مجموعه های آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان است، از دیدگاه مدرسان این مجموعه آموزشی ارزیابی شود که آنها به طور مستقیم با منابع آموزشی یادشده سروکار دارند. ابتدا پرسشنامه ای مبنی بر سنجش و میزان اثربخشی هر کدام از معیارهای تاملینسون تهیه شد و در اختیار سی نفر از مدرسان این مجموعه قرار گرفت تا به این پرسش پاسخ دهند که این معیارها تا چه اندازه در مجموعه آموزشی «فراز فارسی» رعایت شده است؟ سپس داده ها محاسبه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که معیارهای تاملینسون در مجموعه آموزش «فراز فارسی» بازنمایی خوبی داشته است و بین نظرات مدرسان تفاوت معناداری وجود ندارد؛ همچنین یافته ها نشان داد که مدرسان دید مثبتی نسبت به شاخص های یادشده داشته اند.
The Effectiveness of Using Technology in Teaching English by exploring its impact on language learning, student motivation, and enrichment opportunities(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Journal Of English Language and Literature Teaching, Volume ۲, Issue ۲, September ۲۰۲۳
250 - 264
حوزههای تخصصی:
In this research, we delve into the effect of using technology in English language teaching. Our qualitative approach utilizes the narrative research method to collect and analyze the narrative of an experienced English language teacher who has incorporated technology in language teaching. By this research, we aim to examine the effectiveness of using technology in teaching English by exploring its impact on language learning, student motivation, and enrichment opportunities for students. The study adopts a qualitative approach, specifically a narrative research method. The participants in this study includes an experienced English language teacher in a secondary school at Sanandaj. Data were collected through in-depth interview and reflective narrative. Semi-structured interview was conducted with the participant, allowing for open-ended questions and follow-up probes to explore their experiences, attitudes, and perceptions regarding the use of technology in English language teaching. Thematic analysis was employed to analyze the interview transcript and reflective narrative. Language learning has been shown to benefit from the use of technology in English teaching, specifically boosting Language learning, student motivation and enrichment opportunities for students. The findings will contribute to the existing knowledge base and provide valuable insights for educators and policymakers seeking effective strategies for incorporating technology in English language teaching.
ارزیابی تطبیقی و شخصیت محور داستان های کتب فارسی متوسطه اول بر اساس نظریل انتخاب ویلیام گلاسر
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی و تحلیل شخصیت های داستانی داستان های کتب فارسی متوسطه اول بر اساس نظریه انتخاب ویلیام گلاسر در پنج حیطه نیازی دانش آموزان ذیل نظریه مذکور انجام شد. روش تحلیل و تجزیه اطلاعات به صورت کیفی-استنباطی و همچنین جمع آوری اطلاعات به روش کتابخانه ای و جامعه آماری پژوهش، کتاب های فارسی پایه هفتم، هشتم و نهم متوسطه خواهد بود. بر طبق نظریه انتخاب، انسان به وسیله پنج نیاز اساسی؛ بقا، عشق و تعلق، قدرت، آزادی و تفریح(لذت)، برانگیخته می شود و تمام رفتارهای وی، نشان دهنده تلاش او برای برآوردن نیازها و حل تعارض بین این نیازهاست. به نظر گلاسر، آنچه در روان پزشکی سنتی بیماری روانی نامیده می شود، انتخاب نامناسب، انتخاب رفتار غیر مؤثر و ناکافی است که انسان به وسیله آن می خواهد نیازهای خود را ارضاء کند و در نتیجه به راحتی قابل کنترل و درمان است. از همین جهت گزینش، سازماندهی و تدوین محتوا جهت ارضای این نیازها، در هر برنامه درسی و برای تمامی رده های سنی به ویژه کودکان و نوجوانان، می بایست هوشمندانه، هدفمند و با توجه به حال، مقام و نیازهای مخاطب باشد. نتایج پژوهش نشان داد در داستان های کتب متوسطه اول، نیاز به عشق و تعلق خاطر در اولویت بالاتری نسبت به چهار نیاز دیگر قرار داشته است و سپس نیاز به بقاء و نیاز به آزادی نیز هر کدام مجموعاً با 9 شخصیت در اولویت دوم قرار داشتند. پس از آن نیاز به تفریح با 8 شخصیت و در انتها نیز نیاز به قدرت با 5شخصیت در الویت قرار گرفته اند که در نتیجه تحلیل و تفسیر داده ها و نتایج آماری پژوهش، مبرهن شد که داستان های کتاب های فارسی متوسطه اول، حسب نظریه انتخاب ویلیام گلاسر به خوبی انتخاب و تدوین شده اند و برای مخاطب با این گروه سنی مناسب و به متقضای حال و مقام بودند.
واکاوی بن مایه های همگون ادبیات اعتراض در شعر عبدالکریم الکرمی و عارف قزوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۸
488 - 513
حوزههای تخصصی:
دو کشور ایران و فلسطین به دلیل برخورداری از دین مشترک، باورها و اعتقادات نزدیک به هم و تجربه های مشترک سیاسی - اجتماعی، مورد توجه شاعران و نویسندگان قرار گرفته اند، در این میان شاعران، به عنوان رهبران ادبی با تکیه بر رسالت اجتماعی خویش، نقش برجسته ای در بارور کردن روح انقلابی مردم و برچیده شدن بساط ظلم و بی عدالتی داشته اند. دو تن از چهر ه های برجسته این رسالت در این دو کشور، عبدالکریم الکرمی و عارف قزوینی هستند که با اشعار خطابی و کوبنده خود به خوبی توانستند در برابر توطئه های دشمنان بایستند و روح بیداری و تحرک و اعتراض را در مردم بدمانند. در پژوهش حاضر، با به کارگیری روش توصیفی- تحلیلی و تکیه بر مکتب ادبیات تطبیقی آمریکا، به بررسی برخی عناوین مطرح در ادبیات اعتراض در اشعار دو شاعر پرداخته شده و در پایان برخی نتایج حاصل شد: وطن دوستی و اعتراض علیه توطئه های دشمنان و استعمارگران، اعتراض علیه عملکرد حاکمان نالایق، محکوم نمودن عدم اتحاد و عدم یکپارچگی مردم، اعتراض علیه مزدوران و وطن فروشان از مهمترین مضامین ادبیات اعتراض در اشعار دو شاعر هستند. هر دو شاعر با زبانی تند و انتقادی؛ گاه صریح و گاه نمادین به تقبیح کژی ها و نابسامانی های موجود در جامعه پرداخته و احیای هویت ملی را در دستور کار خود قرار داده اند. هر دو یکی از عوامل نابسامانی را بهانه های مختلف دودستگی و اختلاف دانسته که در نظرگاه عارف وجود اختلافات دینی و مذهبی یکی از ریشه های اساسی آن را تشکیل می دهد.