فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۹٬۵۲۱ تا ۴۹٬۵۴۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
منبع:
هنر و ادبیات تطبیقی سال ۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
42 - 21
حوزههای تخصصی:
یونگ معتقد است که فرد برای رسیدن به رشد روانی و فردیت شخصیت خود از سه مرحله ی کهن الگویی کلان (سایه، آنیما/ آنیموس و خویشتن) عبور می کند و در هر مرحله با گذر از سطوح کهن الگوی به امکانات بیشتری از یکپارچگی روانی دست می یابد. در این پژوهش، نمادهای رشد مرحله دوم فردیت با تأکید بر کهن الگوی آنیما، در اشعار فروغ فرخزاد، بررسی و تحلیل شده است. نمادهای چهار مرحله ی رشد آنیما که با چهار شخصیت اسطوره ای حوا، هلن، مریم و سوفیا نمادین شده اند، در تمام دفتر های شعری فروغ فرخزاد حضور دارند، اما بسامد آن ها همزمان با رشد روانی شاعر تغییر می کند. در سه دفتر اول، بسامد ظرفیت های روانی حوا و هلن و در دو دفتر پایانی بسامد ظرفیت های مریم و سوفیا بیشتر است. فروغ در شعر خود توانست رشد آنیما را تا متعالی ترین سطح آن نشان دهد و در عین حال هرگز سطوح پست تر آن را سرکوب نکرد. به همین دلیل در دو دفتر پایانی نه تنها شاهد حضور مریم و سوفیا هستیم، بلکه ردّپایی از حوا و هلن نیز در پس زمینه ی شعر او دیده می شود. اشعار فروغ فرخزاد بازتاب دهنده ی رشد و یکپارچگی روانی شاعر در حوزه ی آنیماست. وی توانست پرده از چهره های مختلف و متناقض کهن الگوی آنیما برگیرد و زنانگی را لااقل در شعرش از غریزی ترین تا متعالی ترین خصیصه هایش بیان کند و به عنوان یکی از هنرمندان اصیل امروز، تمامیت آنیما را به نمایش گذارد.
الموتیف الرمزی للقدس فی شعر محمود درویش؛ دراسه إحصائیه ودلالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال هشتم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳۱
75 - 89
حوزههای تخصصی:
لقد اعتُبرت المدینهموقعا جغرافیّا یخصّ الأدیب ویکشف عن علاقاته الوطیده بموضع ترعرع فیه؛ فتتصل اتصالا وثیقا بصوره الشعریّه وبوصفها مسرحا حقیقیّا یصاغ فی مصهرتها جوهر الشعر ودلالاته، بحیث کان موتیفها فی شعر محمود درویش نسقا خاصّا یعکس نفسیّه الشاعر واتّجاهاته الملحّه. من هذه المدن موتیف مدینه القدس التی اتسعت مفاهیمها فی ذاکره درویش وتحوی دلالات ورموز مغریه کایحاءها باسم الأرض الفلسطینیه تماما وحظوتها برموز للقداسه، والحضاره العربیّه، وتأریخ فلسطین العریق. تحاول هذه الدراسه تسلیط الضوء علی موتیف القدس فی شعر محمود درویش معتمده علی المنهج الوصفی- التحلیلی الرافد علی تحلیل النصوص الأدبیّه وفکّ الرموز والدلالات فیها.
واکاوی واژگان نشان دار اجتماعی در غزلیات حافظ بر پایه تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های دستوری و بلاغی سال ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۲
118 - 139
حوزههای تخصصی:
حافظ شیرازی (۷۲۷ ه.ق/ ۱۳۲۵م – ۷۹۲ ه.ق/ ۱۳۹۰م) در زمره شاعران بزرگی است که غزلیاتش پر از واژگان نشان دار اجتماعیِ گوناگون با دلالت ها و ارزش های فراوانِ بیانی، رابطه ای و تجربی است. این واژگان، معانی ای فراتر از سطح معمولی و قاموسی دارند و راهی هستند به سوی درک بهتر اندیشه ها و آرمان های حافظ و پدیده ها و واقعیاتی که در زمانه او جریان داشته اند. حافظ با استفاده از روش های مستقیم و غیرمستقیم و ابزارهای بلاغی متعدد همچون «ایهام» و استعاره های چندلایه و به ویژه «طنزآمیزی» و «تناقض نمایی» و به یاری بار عاطفی واژگانِ نشان دار، به انتقاد و اصلاح اجتماعی می پردازد. در این پژوهش، با روش توصیفی- تحلیلی، با ملاحظه اوضاع تاریخی- اجتماعیِ عصر حافظ و با تکیه بر تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف، واژگان نشان دار اجتماعیِ پربسامد در غزلیات «لسان الغیب»، در سه سطحِ «توصیف»، «تفسیر» و «تبیین»، واکاوی و کنش انتقادی حافظ در برابر مهمترین نهادهای جامعه یعنی سیاست، تصوف و شریعت بررسی می شود. برپایه برآیند این بررسی، زبان و بیان حافظ یک «کنش اجتماعی» است که در مقام «کنش پذیر»، از اندیشه ها، عواطف، رفتارها و روابط اجتماعی- سیاسی زمانه خویش اثر پذیرفته و در مقام «کنشگر»، در سطوح و ساحت ها و قالب های گوناگون، به ویژه در قالب گفتمان انتقادی، بر آن ها اثری ژرف و ماندگار نهاده و نقش خاص خود را بر زندگی و جهان نگری و ارزش های مردمان زده است..
ارتباط نظریه بینامتنیت از دیدگاه ژنت با میراث بلاغت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه بینامتنیت پدیده ای است گفتمانی که برای نخستین بار توسط میخائیل باختین با عنوان گفتگوی متون مطرح شد. سپس ژولیا کریستوا آن را گسترش داد ونظریه بینامتنیت را مطرح کرد. این رویکرد در مطالعات ادبیات تطبیقی جایگزین مباحث تأثیر وتأثر شده و در مطالعات نشانه- معنی شناسی از گفتگوی متون مکتوب به سوی مکالمه متون رسانه ای گسترش یافته است. علی رغم اینکه بینامتنیت به طور کلی نظریه جدید محسوب می شود، اما بخشهایی از آن با مفاهیمی در نقد و بلاغت اسلامی شباهت فراوانی دارد. بلاغیون و ناقدان مسلمان از دیرباز با مفاهیمی همچون تضمین، اقتباس، تلمیح وسرقتهای شعری آشنا بودند ودرباره آنها به اظهار نظر می پرداختند، ولی به دلیل فقدان رویکرد ساختاری و گفتمانی نتوانستند این مباحث را به نظریه ای منسجم و روشمند تبدیل کنند. البته باید توجه داشت بینامتنیت بسیار وسیع تر از این مفاهیم است و نباید آن را به این مباحث تقلیل داد، اگرچه این مفاهیم را نیز در بر می گیرد. در میان نظریه پردازان غربی، بخشهایی از دیدگاه ژرار ژنت با میراث ناقدان مسلمان شباتهای فراوانی دارد. در این مقاله می کوشیم رابطه بخشهایی از نظریه ژرار ژنت درباره بینامتنیت را با بلاغت قدیم تبیین نماییم.
دراسه فی بعض ألفاظ الفارسیه المعرّبه فی لسان العرب لابن منظور
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال دوم زمستان ۱۳۸۹ شماره ۸
33 - 55
حوزههای تخصصی:
إن لکل أمه ما تفاخر به، وهذا حال العرب الذین اعتزوا بلغتهم واشتهروا ببلاغتهم وفصاحتهم وحافظوا علی لغتهم أشد الاحتفاظ إذ کانوا یرسلون أبنائهم إلى البادیه لیحافظوا علی عربیه لسانهم، ومع ذلک فقد وجدنا فی ألفاظهم ما کان معرّباً ودخیلاً، ومن هنا کان اختیارنا لموضوع الألفاظ المعرّبه فی کتاب لسان العرب. فتناولنا هذا الکتاب بالبحث والاستقراء واخترنا فیها بعض ألفاظ معرّبه ودخیله فارسیه ثم بیان معناها وحکمُها. وحاولنا إرجاع کل لفظه إلى لغتها التی جاءت منها مع بیان معناها فی تلک اللغه وما کان ذلک إلا کشفنا عن أثر اللغات الأعجمیه فی اللغه العربیه ومدی تأثرها بها.
نقد و بررسی «عدم وجود خداوند یکتا» در کتاب اخلاق نیکوماخوس ارسطو و تأثیر آن بر اخلاق نویسی فلسفی در میان مسلمانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۰ (پیاپی ۱۱۰)
381-404
حوزههای تخصصی:
کتاب اخلاق نیکوماخوس ارسطو یکی از مهم ترین کتاب های وی در زمینه ی اخلاق است. با تأمل در این کتاب آشکار می شود که در آن از خدایان متعدد نام برده شده است ولی از خداوند یکتای ادیان الهی اثری نیست. با توجه به این که خداوند و رابطه ی انسان با او، روح حاکم بر تمام آموزه های ادیان الهی و به صورت خاص دین اسلام است و اخلاق نویسان مسلمان در اخلاق نویسی فلسفی و صورت بندی آن از این کتاب ارسطو پیروی کرده اند، این عدم وجود خداوند یکتا، تأثیراتی بر اخلاق نویسی فلسفی داشته است. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی- انتقادی به این موضوع پرداخته و پاره ای از تبعات و نتایج صورت بندی اخلاق فلسفی بر مبنای اخلاق ارسطو را به شرح زیر برشمرده است: تغییر موضوع و هدف علم اخلاق، در نظر گرفته نشدن جایگاهی برای اخلاق بندگی و رابطه ی انسان با خداوند، غائب بودن مفهوم آخرت و حیات ابدی در علم اخلاق، بینش متفاوت در خصوص مفاهیم خیر، سعادت و فضیلت نسبت به دین اسلام، عدم تبیین جایگاه نقل، وحی و شریعت در اخلاق نویسی اسلامی و جدا شدن اخلاق از علوم وحیانی چون فقه، فردی شدن علم اخلاق اسلامی و عدم توجه به ابعاد اجتماعی آن.
مقایسه اشعار ابونواس و رودکی از حیث عناصر غنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال نهم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳۵
31 - 43
حوزههای تخصصی:
أبونواس اهوازی از شاعران عرب زبان شعوبی قرن دوم هجری در شمار شاعران برجسته این عهد به بیان مضامینی از قبیل خمریات، وصف معشوق، مدح و هجا پرداخته است. سادگی و صداقت از ویژگی های اشعار اوست. رودکی سمرقندی از شاعران قرن سوم و چهارم شعر فارسی نیز به مضامینی چون شادخواری، توصیف زیبارویان و ستایش ممدوح پرداخته است. در جستار حاضر پس از بررسی مختصری از زندگی و اوضاع اجتماعی عصر آن دو به واکاوی اندیشه های غنایی در اشعارشان پرداخته شده است.
بازتاب جایگاه اجتماعی زن در بوم سروده های شاهرودی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زن از دیرباز در فرهنگ ها و تمدن های گوناگون موضوع بحث و نزاع فراوان فلسفی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و ادبی بوده است. این موضوع بارها از نظرگاه های مختلف، به ویژه در حوزه ادبیات بررسی شده است. ترانه های عامیانه و بوم سروده ها به مثابه پاره مهم فرهنگ شفاهی و یکی از جنبه های مهم فرهنگ عامه، در این باب دارای مضامین ضدونقیض و گاه تأمل برانگیز فراوانی است که تا به حال به طور جدی به آن پرداخته نشده است. نوشتار پیش رو بر آن است تا به شیوه توصیفی تحلیلی و از خلال معرفی و تحلیل محتوای ترانه های رایج در حوزه جغرافیایی شهرستان شاهرود، نقش مندی های زن در این سروده ها را بازیابی، تبیین و تحلیل جامعه شناختی کند. بر همین اساس دریافت شد که جایگاه زن در این گونه بوم سروده ها در نقش هایی همچون: عاشق، معشوق، مادر مثالی، نماد زایندگی و باروری و گاه زن فریب کار ظاهر می شود. از منظر جامعه شناختی، گرچه گاهی عنصر زن در ردیف «دیگری فرودست» نشسته، اما عموماً مظهر همکاری و همیاری و نیز سمبل نسل پروری است. زن از نظرگاه ادبی، بازتاب های والایی یافته و نقش مندی هایی چون: سوژه درد هجران و دوری، نماد پارسایی و وفاداری، نماد مهرورزی، و بالأخره محبوبه دست نایافتنی را پذیرا شده است.
بررسی یک ابهام در تاریخ آل مظفر با تکیه بر سروده های حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۹۳
247 - 267
حوزههای تخصصی:
یکی از وجوه پراهمیت شعر حافظ، آگاهی هایی است که در خصوص تاریخ سیاسی قرن هشتم در اختیار ما می گذارد. بازتاب پاره ای از رخدادهای تاریخی آن عصر را می توان در اشعار حافظ ملاحظه کرد. تعمّق در دیوان او که مشحون از نام های رجال عرصه سیاست است، ما را با برخی ویژگی های مثبت و منفی ایشان آشنا می کند. اعتبار این اطلاعات از آنجا مایه می گیرد که حافظ از نزدیک با شخصیت های آن تاریخ رویارو بوده و در بطن بسیاری از رویدادها حضور داشته است. از جمله شخصیت هایی که نامش در اشعار حافظ به چشم می خورد خواجه برهان الدین ابونصر فتح الله، وزیرِ امیرمبارزالدین مظفری است. میان منابع تاریخی در مورد سرنوشت او پس از خلع مبارزالدین محمد از سلطنت، اختلاف است. برخی از گزارش ها از قتل وی در جریان دستگیری امیر مبارزالدین حکایت دارند اما در برخی منابع از کشته شدن او پس از دو ماه حبس سخن رفته است. اما هیچ یک از این روایات با آگاهی هایی که شعر حافظ در اختیار ما می گذارد، هم خوانی ندارد. در این جستار با روش تحلیل محتوا و به شیوه توصیفی تحلیلی کوشیده ایم تا با کنار هم نهادن گزارش منابع تاریخی و اطلاعات حاصل از دیوان حافظ، این ابهام تاریخی را مرتفع سازیم. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد تاریخ واقعه خلع امیرمبارزالدین از سلطنت، رمضان سال 759ق بوده و روایاتی که وقوع این رخداد را سال 760 ثبت کرده اند، فاقد اعتبارند. همچنین خواجه برهان ابونصر در اثنای شورش شاه زادگان مظفری علیه پدر، مقتول یا محبوس نشده بلکه تا زمان وفاتش در ذی الحجّه 760ق عهده دار وزارت شاه شجاع مظفری بوده است.
المسرحیه نشأتها، ومراحل تطورها ودلائل تأخر العرب عنها
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال دوم تابستان ۱۳۸۹ شماره ۶
99 - 115
حوزههای تخصصی:
إن المسرحیه من الأجناس الأدبیه القدیمه التی مضت علیها أدوار مختلفه منذ نشأتها إلی یومنا الحاضر، وهذه الأدوار المختلفه التی تطور فیها هذا الفن الإنسانی الجمیل، وخطا خطوات واسعه نحو التقدم والرقی، هی الیونانیه، والرومانیه، والقروسطیه، والکلاسیکیه، والرومانتیکیه، والواقعیه. فإن المسرحیه تبتدئ بالرقص البدائی المصحوب بالموسیقی فی الاحتفالات الدینیه، وتنتهی إلی ما نراه الیوم من الدراما الحدیثه والأفلام السینمائیه التی تلعب دورا عظیما فی حیاه الإنسان الجدید، وفی توجیه مشاعرهم، ونری أنه لایخلو الیوم أدب أمه منها، إلا أن الأدب العربی لم یمارسه إلا فی عصر النهضه الأدبیه الحدیثه، إذ خلا الأدب العربی القدیم من هذا الفن الإنسانی لعوامل فنیه واجتماعیه ودینیه، لا ینکر علی أحد.
Mythology in Iliad: Historical Gods and Superheroes (Eloquent, Epic, and Eternal)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The application of Mythology and immortal characters in literature by the authors, poets, and playwrights of Western Classical Literature is quite evident; Characters which are immortalized in the minds and memories, many people worship them for their domination and gallantry, extraordinary creatures who never die, get sick, get injured or grow old; including these eternal characterizations are found in; ‘‘Pandora’’ in ‘‘Hesiod’s Pandora’s box’’, ‘‘Hercules’’ in ‘‘Ovid’s Metamorphoses’’, ‘‘Laius’’ in ‘‘Sophocles’s Oedipus Rex’’, ‘‘Niobe’’ in ‘‘Sophocles’s Antigone’’, ‘‘Sappho’s poem(Leto and Niobe)’’, and ‘‘Aeschylus’s Niobe’’, and finally ‘‘Ulysses’’ in ‘‘Homer’s Iliad and Odyssey’’. In this study, researchers have tried to give, at first, an overview of Mythology and then of the Iliad as the first and the oldest surviving work reflecting Mythology in Western Literature. In other words, an outline of Mythology in the darkest episode of the "Trojan War" has been studied to show the connection between Mythology and Western Literature. This paper has been compiled using the ‘‘content analysis’’ of ‘’Iliad’’ translated by ‘’Richmond Lattimore’’ and through the ‘‘library search’’ with the resources mentioned at the end. The results show that there is a fundamental connection between the creation of myth in the doctrinal views and works of Western Literature. Researchers have tried to examine this connection in the Iliad as a sample of epic and mythological works of Western Literature that is the product of the application of the authors, poets, and playwrights from the realm of Mythology in recreating religious and non-religious convictions mingled with ancient quotations.
ردّ پای ناتورالیسم در «سنگ صبور» و «زقاق المَدَق»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هشتم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳۱
145 - 162
حوزههای تخصصی:
ناتورالیسم به نوعی دنباله مکتب رئالیسم محسوب می شود و به دلیل نزدیکی بسیار این دو مکتب، تشخیص آثار رئالیستی از ناتورالیستی دشوار می گردد. یکی از مشکلات نقد داستان های چوبک ، به ویژه رمان «سنگ صبور» همین است. برخی آن را اثری رئالیستی و برخی ناتورالیستی می دانند. ادبیات معاصر عربی هم از قاعده تجلی چندین مکتب ادبی در بطن رمان های اش مستثنی نبوده است؛ «زقاق المدق» نجیب محفوظ نیز داستانی رئالیستی است که ردپایی از ناتورالیسم در خود دارد. ما در این مقاله تلاش کردیم ضمن معرفی دو رمان «سنگ صبور» و «زقاق المدق» به تطبیق آن دو با هم پرداخته و نشانه های مکتب ناتورالیسم را در آن دو بیابیم.
بررسی شیوۀ نقدِ سودی و انقروی در شرح نویسی بر دیوان حافظ و مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از دیرباز زبان فارسی تأثیر شگرفی بر زبان و ادبیات عثمانی گذاشته است و روزگاری زبان اصلی این منطقه بود و اندیشمندان عثمانی بسیاری در متون مهم فارسی تحقیق و تتبّع کرده اند و شرح های بسیاری نیز بر متون مهم ادب فارسی نوشته اند؛ از جملۀ آن ها می توان به شرح سودی بر گلستان سعدی، دیوان حافظ و شرح انقروی بر مثنوی مولوی اشاره کرد. چون شرح متن، نوعی نقد متن هم به شمار می آید و شرح نویسی رایج در گذشته و میان مسلمانان، بیشتر به نقد لفظ و محتوا می پردازد. هدف مقالۀ حاضر این است که شیوۀ شرح نویسی شارحان ترک و نوع نگاه آن ها را به متن های برجسته ای مانند دیوان حافظ و مثنوی بررسی کند و به روش مطالعۀ کتابخانه ای، شیوۀ فیش برداری و تحلیل داده ها، در پی پاسخ بدین پرسش است که زمینه های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در شرح نویسی این اندیشمندان چه تأثیری داشته است و چه نشانه هایی را از نقد اجتماعی، تاریخی و... در شروح آنان می توان مشاهده کرد؟ همچنین، چه زمینه هایی از دیدگاه های فهم که امروزه بر بسیاری از شرح نویسی ها حاکم است، در این شروح به چشم می آید؟ به نظر می رسد، اگرچه بیشتر این شروح، شرح لفظ است، اما با نگاه شارحان سنّتی متفاوت است و ما رگه هایی از توجه به تاریخ و اجتماعِ زمان شاعر را در این شروح می بینیم. توجه به نسخه شناسی و بررسی صحّت انتساب بیت یا شعری به شاعران مورد بحث، تأویل های عرفانی، توجه به زندگی شاعر و اشخاص در شرح متن، از ویژگی های مهم این شروح است.
پیکربندی زمان و روایت در رمان «اسفار کاتبان» نوشته ابوتراب خسروی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش زبان و ادبیات فارسی بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۴
109-135
حوزههای تخصصی:
اندیشیدن به مسئله «زمان» و تلاش برای ملموس کردن نوع گذر آن بر آدمی، همواره مورد توجه دانشمندان علوم مختلف، به ویژه حوزه علوم انسانی، بوده است. هر چند نمایش گذر این مفهوم، به ویژه در حوزه درک آن در چرخه فصول و گذار عمر از جوانی به پیری، به نوعی درکی از حضور و تأثیر زمان را بر پدیده ها به دست می دهد، اما به نظر می رسد بیشتر از هر چیزی می توان رد پای آن را در آثار هنری و ادبی، به ویژه در داستان و رمان جستجو کرد که به کمک روایت، رخدادها را به تصویر می کشند. بر همین اساس، این مقاله تلاشی برای بررسی، تحلیل و پیگیری چگونگی کارکرد زمان در رمان «اسفار کاتبان» نوشته ابوتراب خسروی است که به کمک شگردهای خاص روایی و استفاده از گفتمان تاریخ، روایت و ادبیات موفق شده است گونه خاصی از پیکربندی زمان را در نوعی از فراگفتمان تاریخی به نمایش بگذارد. این مقاله دو بخش دارد؛ بخش نظری، با تکیه بر نظریه های زمان بر اساس نظریه های دانشمندان این حوزه و بخش دوم، تحلیل نوع کارکرد زمان در این رمان، با توجه به مباحث نظری است. نتایج به دست آمده در این بررسی، نشان دهنده نوع کارکرد زمان، تاریخ و روایت داستانی، در یک گفتمان فراتاریخی در این رمان است.
تحلیل زاویه الرؤیه فی شعر رضا براهنی وفاروق جویده من منظار تودوروف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
9 - 36
حوزههای تخصصی:
إنّ زاویه الرؤیه من المصطلحات الأکثر أهمیّه فی الدراسات السردیّه الحدیثه؛ فهی محاوله حمیده لتقلیل تفوّق دور السارد علی النصّ وطریقه فنّیّه فاعله تُظهر نوع إدراک السارد ونظرته إلی موضوعات متداخله یستهدفها والعلاقات الّتی یقیمها مع الشخصیات الأخری. یعتنی تودوروف بالجانب المعرفیّ والفکریّ فی زاویه الرؤیه ویسخّرها طریقه فنّیّه من طرق التحکّم فی رؤی الشخصیّات خلال الأحداث المختلفه أو الإشعار بمدی إدراک السارد أمام الشخصیات الأخری. إنّ رضا براهنی وفاروق جویده من الشعراء المحدثین فی الشعر الفارسیّ والعربیّ المعاصر وهما یحتفیان بأحداث السرد وما یجری على شخصیاته من تغیّرات سلوکیّه عند صراعها مع قضایا مختلفه کما یولیان أهمیّه لمشارکه السارد فی السرد بحیث یمتلک السارد فی قصائدهما حرّیه العمل وقوّه التنقّل إلی أیّ مکان وزمان، غیر أنّه بدلاً من أن یتدخّل فی الأحداث مباشره، یلخّصها أو یحلّلها بعد حدوثها عاده. بما أنّ لنظریّه تودوروف النقدیّه فی دراسه زاویه الرؤیه أثراً کبیراً فی النقد الأدبیّ، جعل البحث الراهن هذا التأثیر الملحوظ فی ساحه التطبیق والمقارنه فی نماذج شعریّه للشاعرین الإیرانیّ والعربیّ الحدیثین، وصولاً إلی رؤی السارد الجوهریه إزاء القضایا المتصارعه الّتی یعیشانها فی عالمهما الحقیقیّ والتخییلیّ. لقد انتهجت هذه المقاله المنهج الوصفیّ – التحلیلیّ وترمی إلی دراسه أنماط زاویه الرؤیه فی شعر فاروق جویده ورضا براهنی من منظار تودوروف مرتکزه علی دعائم المدرسه الأمریکیّه للأدب المقارن. تفید نتائج البحث بدینامیه ثلاث تقنیات رئیسه اعتبرها تودوروف فی تصنیف أنواع زاویه الرؤیه، منها تقنیه "الرؤیه من الخلف" الّتی تمتاز فی شعر فاروق جویده بانهماک السارد فی التعبیر عن عمق الموضوع، وبالعکس یبادر السارد إلی الهرب منه فی شعر رضا براهنی. تمتاز تقنیه "الرؤیه مع" فی شعر رضا براهنی بتعایش السارد السلمیّ مع الشخصیه أو مشارکته فی شؤون حیاتها وتأتی فی شعر فاروق جویده فی موضع نقاش السارد مع الشخصیه واستجوابها تجاه تصرّفاتها وأفکارها. أمّا تقنیه "الرؤیه من الخارج" فتقترب فی شعر رضا براهنی من حاله إخفاء السارد الحقیقه بتعمّد وتدلّ فی شعر فاروق جویده علی حاله عجزه عن اکتشافها.
بررسی ساختار تاریخی داستان های رضا براهنی از منظر جامعه شناسی ادبیات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اجتماعیات در ادب فارسی سال ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶
31 - 46
حوزههای تخصصی:
از طریق تحلیل جامعه شناسی اثر ادبی، با تأکید بر یک رابطه دیالکتیکی میان صورت و محتوا، جهان بینی نویسنده را می توان با تاریخ ربط داد. از نویسندگان برجسته معاصر که داستان هایش را با تکیه بر وقایع جامعه نوشته است، رضا براهنی(1314 1401) است که می توان آثارش را با رویکرد جامعه شناسی ادبیات در ارتباط با تاریخ معاصر بررسی کرد. موضوع چهار داستان وی «آواز کشتگان»، «بعد از عروسی چه گذشت»، «رازهای سرزمین من» و «چاه به چاه» توصیف شرایط سیاسی ایرانِ قبل از انقلاب اسلامی و حوادث دوره انقلاب است که می توان با جامعه شناسی در ارتباط با تاریخ تحلیل کرد. در این مقاله با مطالعه کتابخانه ای به روش توصیفی تحلیلی، این آثار با هدف بررسی جهان نگری نویسنده و ساختار معنادار محتوا در همسویی با ساختارهای اجتماعی سیاسی جامعه بررسی شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد: داستان های براهنی را گزارشی تاریخی از حوادث دوره پهلوی می توان نامید. کلیّت تاریخی داستان ها، توصیف جامعه عصر پهلوی تا انقلاب اسلامی است. در ساخت تاریخی حوادث دهه پنجاه با روایت ملموس دیده می-شود. در محتوا، استبداد رژیم، فساد حاکمیت، ساواک، زندان و مبارزات مردمی موضوع محوری است. براهنی در قالب شخصیت های خیالی که فاعل جمعی گروه های روشنفکری عصر پهلوی هستند، با توصیف هایی که مشابه واقعی در تاریخ معاصر دارند، اعتراض ها و مبارزات گروه های روشنفکری و مردم را علیه رژیم پهلوی از زاویه دید یک فاعل جمعی روشنفکر تحصیل کرده دانشگاهی روایت کرده است که در مقابل قشر ساواک و اشراف متعلق به رژیم ایستادگی می-کنند.
بررسی تطبیقی موسیقی شعر شاعران مقاومت عرب و افغانستان؛ مطالعه موردی مجموعه شعری کزهر اللوز أو أبعد محمود درویش و از آتش از ابریشم قهّار عاصی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
43 - 69
حوزههای تخصصی:
موسیقی، نقش بارز در ساختار شعر امروزی دارد و باعث برانگیختن احساسات مخاطب و نیز زیبایی کلام می شود. ارتباط شعر با موسیقی موضوع غیرقابل انکار است؛ زیرا زیبایی و ماندگاری هر شعری بستگی به میزان بهره مندی آن از موسیقی دارد. ازاین رو محمود درویش و قهّار عاصی، ازجمله شاعرانی هستند که به عنصر زیبایی شناسی توجّه ویژه نشان داده اند. شعر درویش، برخاسته از روح حماسی او و برآمده از حس وطن پرستی او نسبت به سرزمین فلسطین است و مجموعه «از آتش از ابریشم» قهّار عاصی نیز، از روحیه وطن پرستانه او حکایت دارد؛ هردو کوشیده اند تا با یهره گیری از عنصر موسیقی، مفاهیم و مضامین را به شکل زیبا به مخاطب انتقال دهند. هدف این پژوهش بررسی تطبیقی نظام موسیقایی دو مجموعه شعری «کزهر اللوز أو أبعد» محمود درویش و «از آتش از ابریشم» قهّار عاصی بر اساس روش توصیفی – تحلیلی و با استفاده از آمارهای دقیق از اشعار برگزیده دو شاعر است. بررسی ها نشان می دهد که آنان در اغلب مضامین شعری خویش باهم اشتراک دارند ولی نگارندگان، می کوشند تا شیوه کاربرد موسیقی در شعر این دو شاعر و نحوه همخوانی موسیقی با محتوای آن را روشن سازند. نتایج به دست آمده نشان می دهد که در نحوه استفاده از موسیقی و ارتباط آن را با مضمون و محتوای شعر این دو شاعر اختلاف وجود دارد؛ ولی پیوند میان موسیقی، محتوی، احساسات و اندیشه، همواره در شعر آنان رعایت شده است.
تقابل های دوگانه و کارکردهای معنایی آن در قصاید ناصر خسرو
حوزههای تخصصی:
تقابل های دوگانه از مباحث مهم زبان شناسی و نشانه شناسی است که منتقدان ساختارگرا با توجه به آن به نقد و تحلیل متون ادبی می پردازند. این تقابل ها که نقش مهمی در زیبایی و انسجام ساختاری و محتوایی متون ادبی ایفا می کنند، کاربرد بسیار گسترده ای در شعر ناصر خسرو (شاعر و نویسنده برجسته ی قرن پنجم) دارند؛ به گونه ای که می توان آن را از ویژگی های بارز سبک شعری او قلمداد کرد. ناصر خسرو اغلب از این تقابل ها در جهت مفاخره، تبلیغ دین اسماعیلیه (باطنیه)، پند و اندرز و نیز انتقاد از روزگار و مردمان همعصر خود بهره برده است و به همین جهت، بررسی این تقابل ها به شناخت بهتر شعر و شخصیت ناصر خسرو و اوضاع جامعه ی او کمک می کند. در این مقاله که به روش کتابخانه ای و تحلیل محتوا نگاشته شده است سعی شده است مهم ترین تقابل های دوگانه مستعمل در دیوان ناصر خسرو مورد بررسی قرار گیرد و دلایل کاربرد آنها تبیین شود.
رمان تاریخی فارسی و اجتماع ملی در عصر مشروطه: پیوند دین و هویت ملی در رمان شمس و طغرا
منبع:
اجتماعیات در ادب فارسی سال ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
70 - 87
حوزههای تخصصی:
بررسی مناسبات برون متنی در تحلیل رمان فارسی از مواردی است که به شناخت بیش تر جامعه ایرانی کمک می رساند. با توجه به اهمیت مسئله هویت ملی در جهان امروز و به ویژه در ایران معاصر و همچنین با توجه به اهمیّت دین در جامعه ایرانی، در این پژوهش، رمان سه جلدی شمس و طغرا نوشته میرزا محمد باقر خسروی از نویسندگان دوره مشروطه از جهت ارتباط دین و هویت ملی در کانون بررسی قرار گرفته است. روش مورد استفاده این پژوهش تحلیل محتوای جهت دار با استفاده از رویکرد تاریخی تلفیقی به هویت ملی بوده است. تحلیل این رمان، که زمان رویدادهای آن سده ششم هجری است، در نهایت نشان می دهد که رویکرد دین محور به هویت ملی در آن غالب است. البته، در این رویکرد دین محور عمدتاً با نگاه فراملی مواجه هستیم اما هیچ تضاد و تقابلی میان اسلام و ایران دیده نمی شود و در این رمان، دین اسلام و ایران کاملاً سازگار هستند.
بررسی سبک زندگی اجتماعی رمان اینترنتی دلواپس توام مبتنی بر سبک زندگی ایرانی- اسلامی
منبع:
اجتماعیات در ادب فارسی سال ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵
41 - 56
حوزههای تخصصی:
رمان های اینترنتی می توانند در تعریف و ترویج سبک زندگی در اجتماعِ عصر حاضر، جایگاه مهمّی داشته باشند؛ از این رو بررسی وضعیت رمان دلواپس توام، یکی از پرمخاطب ترین رمان های اینترنتی از اهداف این پژوهش است. برای رسیدن به این هدف به طرح و بررسی این پرسش پرداخته ایم که وضعیت شاخص های احصاشده سبک زندگی ایرانی اسلامی در رمان دلواپس توام چگونه است؟» از این رو، جهت پاسخ به سؤال تحقیق با استفاده از روش مطالعه کتابخانه ای به احصای شاخص های قابل تعریف و تحلیل سبک زندگی اسلامی ایرانی پرداختیم که در مجموع به پنج شاخص کلّی و هشت شاخص قابل اندازه گیری رسیدیم. سپس با بهره گیری از روش تحلیل محتوای کیفی، به کدبندی و مقوله بندی رمان های اینترنتی پرداختیم. استنتاج به دست آمده نشان داد که در این رمان، در مقوله های علم آموزی، عدم تبلیغ تجمل، تلاش برای کسب روزی حلال و مقولات حوزه خانواده و ارتباط همراه با تکریم اعضای یک جامعه، همسویی وجود داشته، اما به مقوله خداباوری و توجه به معنویّات اشاره ای نشده است. همچنین در مسئله ارتباط میان نامحرم با معیار های سبک زندگی ایرانی اسلامی، همسو نبوده است.