مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
شرح نویسی
حوزه های تخصصی:
امروزه شرح ها نزد خوانندگان و علاقه مندان به متون ادبی از نقش و جایگاه ویژه ای برخوردارند. اهمّیّت روزافزون شرح ها در فرایند فهم مخاطبان از آثار ادبی و رونق بازار شرح نویسی، به ویژه در دهه های اخیر، باعث شده است تا شارحان مختلفی با سطح دانش و توانایی متفاوت، به کار شرح نویسی بر متون بپردازند که نتیجة آن آشفتگی بازار شرح نویسی در این دوره است. این نوشتار با هدف سامان دهی به بخشی از مباحث شرح نویسی، درصدد است تا با بررسی شروح منتشر شده در دهه های گذشته، مهم ترین نقاط ضعف آنها را بررسی و تحلیل نماید. به همین منظور، بیش از 250 مورد از شرح هایی که در فاصلة سال های 1300 تا 1387 به رشتة تحریر درآمده اند، مورد مطالعه و بررسی قرارگرفته اند و تلاش شده است تا مهم ترین آسیب ها و مشکلات موجود در آنها، طبقه بندی، توصیف و تحلیل شوند و در پایان، ویژگیهای شرح مطلوب و شارح خوب، بیان گردد. این مقاله، مهم¬ترین نقاط ضعف شروح را با ذکر شواهد از شروح گوناگون، در هفت محور کلّی مورد بررسی قرار میدهد: 1- کاستیهای محتوایی؛ 2- رویکرد نامناسب در شرح؛ 3- ناهماهنگی ساختار ظاهری شرح با نوع اثر و اهداف شارح؛ 4- کم توجّهی به دانسته های مخاطبان؛ 5. دقیق نبودن یا نادرستی توضیحات 6- بیان پیچیده و زبان نارسا؛ 7- نارسایی مقدّمه ها.
نقدی بر کتاب نقد و شرح قصاید خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شعر خاقانی ازجمله اشعاری است که افزون بر پیشینة شرح نویسی چند سده ای، به گواه کتب، مقالات، پایان نامه ها و تحقیقات دانشگاهی سه دهه اخیر، به شکل خاص مورد توجه قرار گرفته است. تحقیق در سوانح زندگی، اندیشه و افکار، سبک و زیباشناسی شعر، تدوین فرهنگ لغات و اصطلاحات، شرح مشکلات شعر، و شرح قصاید منتخب او اخیراً منجر به راه یافتن شرح کامل قصاید او به بازار کتاب و به تبع آن به منزلة منبع درسی دانشگاه ها شده و میان استادان و دانشجویان از اقبالی نسبی نیز برخوردار گشته است.
مقالة حاضر، با نگاهی انتقادی به نقد و تحلیل شکلی ـ محتوایی نقد و شرح قصاید خاقانی از دکتر محمد استعلامی پرداخته و پیشنهادهایی برای تکمیل و بهبود کار ارائه شده است.
طرحی برای سامان دهی روش شرح نویسی بر مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مثنوی معنوی مولوی مهم ترین منظومه عرفانی زبان و ادب فارسی است. اقبال مخاطبان بسیار موجب شد شرح نویسی بر این منظومه پس از درگذشت مولوی آغاز شود و تاکنون نیز ادامه داشته باشد. در شرح نویسی بر آثار فارسی روش و شیوه مشخصی برای تبیین نکات رعایت نمی شود؛ در شروح مثنوی نیز رویه ای مشخص و یکسان و الگویی منظم برای چگونگی توضیح مفاهیم و نحوه شرح پیچیدگی های ابیات وجود ندارد؛ ازاین رو روش شناسی و ارزیابی کارآمدبودن شیوه شارحان نیز میسّر نیست. بدین ترتیب، ضرورت دارد الگویی مبتنی بر مهم ترین مؤلفه های شکل دهنده ابیات مثنوی طراحی شود تا بتوان شرحی متناسب با نیاز مخاطبان فراهم آورد؛ همچنین شروح مثنوی را ازنظر روش و شیوه شرح ارزیابی کرد. در این مقاله برای طراحی الگوی روش شرح مثنوی کوشش می شود ابیات مثنوی با شیوه آماری «نمونه گیری طبقه بندی»، بررسی و مهم ترین مؤلفه های شکل دهنده آن شناسایی شود. به کمک این الگو می توان متناسب با نیاز مخاطبان شرحی روشمند نوشت و نیز شیوه تبیین توضیحات در شروح مثنوی را ارزیابی کرد
روش فقه الحدیثی ملامراد تفرشی در تعلیقه سجادیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش دینی دوره ۱۸ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۸
49-76
حوزه های تخصصی:
« التعلیقه السجادیه فی شرح من لایحضره الفقیه » شرحی موجز است که ملامراد علی خان تفرشی بر کتاب من لایحضره الفقیه نوشته است. نوشتار حاضر با شیوه توصیفی تحلیلی در صدد پاسخ به چگونگی روش مؤلف در تبیین و شرح احادیث و نیز تعیین رویکرد عمده وی در تبیین روایات الفقیه بوده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد تعلیق نویسی مؤلف در فضای متن احادیث با رویکرد فقه الحدیثی و اغلب با استفاده از معانی لغوی، نکات نحوی و ادبی، بهره گیری از آیات قرآن و روایات هم مضمون، نظرات مفسران قرآن، لغویون و مشایخ مؤلف، به هدف سهولت در فهم عبارات مشکل، روایات و فتواهای شیخ صدوق صورت گرفته است. حضور مؤلف در آغاز دوران تحول مکتب فکری حوزه از اجتهاد و عقل به مکتب اخباری و با نظر به نگرش او درباره پذیرش صحت و حجیت احادیث مرسل الفقیه و از سویی دیگر شیوه فقه الحدیثی او در این کتاب، می توان دریافت، وی صاحب تفکری اعتدال گرا در مکتب نقل گرایی است.
محدّث دهلوی و شیوه شرح نویسی او در مفتاح الفتوح(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادب فارسی و عرفان اسلامی از سالیان دور در شبه قاره مشتاقان زیادی داشته و آثار گران سنگ بسیاری به زبان فارسی از ایشان به جا مانده است. از جمله این آثار، کتاب مفتاح الفتوح، نوشته شیخ عبدالحق محدّث دهلوی (958 -1052)، محدّث، محقّق، مورّخ و صوفی شاعر هندی است. وی در تصوّف، پیرو شیخ محیی الدّین عبدالقادر گیلانی (471 -561)، عارف، محدّث و شاعر ایرانی قرن پنجم و ششم هجری و مؤسّس سلسله تصوّف قادریّه، بوده است. مسأله اصلی این پژوهش معرفی شرح و شارح، طبقه بندی معیارهای شرح نویسی و تحلیل دیدگاه های وی در شرح است. نگارنده برای تبیین این مسأله با استفاده از روش تحلیل محتوا و استناد به دستاوردهای رویکرد ژانری به متن در پی یافتن پاسخ برای پرسش های زیر است: - محدّث دهلوی کیست؟ - شرح عرفانی وی دارای چه ویژگی هایی است و مؤلف آن چه دیدگاه هایی دارد؟ - این شرح چه نقشی در احیای تصوف در شبه قاره ایفا کرده است؟ نتایج تحقیق نشان می دهد که مفتاح الفتوح ترجمه و شرح بینامتنی منثور و مبسوط به فارسی است که در سده یازدهم قمری به فرمان شاه ابوالمعالی، حکمران آن خطه و از هواداران طریقه قادریّه تألیف شده است. عبدالحق در نوشتن این اثر، علاوه بر ترجمه الفاظ و معانی کتاب فتوح الغیب، به بسط و تفصیل سخنان عبدالقادر گیلانی و نقل مذاهب و اقوال عارفان و رمزگشایی مسائل عرفانی و کلامی و تبیین راه و روش قادریّه نیز توجّه داشته است. این شرح علاوه بر موارد ذکر شده، اطلاعات ذی قیمتی از طریقه های عرفانی شبه قاره را نیز ثبت کرده که در روند نگارش تاریخ تصوف در شبه قاره حائز اهمیت است.
بررسی شیوۀ نقدِ سودی و انقروی در شرح نویسی بر دیوان حافظ و مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از دیرباز زبان فارسی تأثیر شگرفی بر زبان و ادبیات عثمانی گذاشته است و روزگاری زبان اصلی این منطقه بود و اندیشمندان عثمانی بسیاری در متون مهم فارسی تحقیق و تتبّع کرده اند و شرح های بسیاری نیز بر متون مهم ادب فارسی نوشته اند؛ از جملۀ آن ها می توان به شرح سودی بر گلستان سعدی، دیوان حافظ و شرح انقروی بر مثنوی مولوی اشاره کرد. چون شرح متن، نوعی نقد متن هم به شمار می آید و شرح نویسی رایج در گذشته و میان مسلمانان، بیشتر به نقد لفظ و محتوا می پردازد. هدف مقالۀ حاضر این است که شیوۀ شرح نویسی شارحان ترک و نوع نگاه آن ها را به متن های برجسته ای مانند دیوان حافظ و مثنوی بررسی کند و به روش مطالعۀ کتابخانه ای، شیوۀ فیش برداری و تحلیل داده ها، در پی پاسخ بدین پرسش است که زمینه های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در شرح نویسی این اندیشمندان چه تأثیری داشته است و چه نشانه هایی را از نقد اجتماعی، تاریخی و... در شروح آنان می توان مشاهده کرد؟ همچنین، چه زمینه هایی از دیدگاه های فهم که امروزه بر بسیاری از شرح نویسی ها حاکم است، در این شروح به چشم می آید؟ به نظر می رسد، اگرچه بیشتر این شروح، شرح لفظ است، اما با نگاه شارحان سنّتی متفاوت است و ما رگه هایی از توجه به تاریخ و اجتماعِ زمان شاعر را در این شروح می بینیم. توجه به نسخه شناسی و بررسی صحّت انتساب بیت یا شعری به شاعران مورد بحث، تأویل های عرفانی، توجه به زندگی شاعر و اشخاص در شرح متن، از ویژگی های مهم این شروح است.
شخصیت قهرمانان در حکایت های روضۀ خلد از مجد الدین خوافی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه متون ادبی دوره عراقی دوره ۲ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
85 - 100
حوزه های تخصصی:
از دیرباز زبان فارسی تأثیر شگرفی بر زبان و ادبیات عثمانی گذاشته است و روزگاری زبان اصلی این منطقه بود و اندیشمندان عثمانی بسیاری در متون مهم فارسی تحقیق و تتبّع کرده اند و شرح های بسیاری نیز بر متون مهم ادب فارسی نوشته اند؛ از جملۀ آن ها می توان به شرح سودی بر گلستان سعدی، دیوان حافظ و شرح انقروی بر مثنوی مولوی اشاره کرد. چون شرح متن، نوعی نقد متن هم به شمار می آید و شرح نویسی رایج در گذشته و میان مسلمانان، بیشتر به نقد لفظ و محتوا می پردازد. هدف مقالۀ حاضر این است که شیوۀ شرح نویسی شارحان ترک و نوع نگاه آن ها را به متن های برجسته ای مانند دیوان حافظ و مثنوی بررسی کند و به روش مطالعۀ کتابخانه ای، شیوۀ فیش برداری و تحلیل داده ها، در پی پاسخ بدین پرسش است که زمینه های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در شرح نویسی این اندیشمندان چه تأثیری داشته است و چه نشانه هایی را از نقد اجتماعی، تاریخی و... در شروح آنان می توان مشاهده کرد؟ همچنین، چه زمینه هایی از دیدگاه های فهم که امروزه بر بسیاری از شرح نویسی ها حاکم است، در این شروح به چشم می آید؟ به نظر می رسد، اگرچه بیشتر این شروح، شرح لفظ است، اما با نگاه شارحان سنّتی متفاوت است و ما رگه هایی از توجه به تاریخ و اجتماعِ زمان شاعر را در این شروح می بینیم. توجه به نسخه شناسی و بررسی صحّت انتساب بیت یا شعری به شاعران مورد بحث، تأویل های عرفانی، توجه به زندگی شاعر و اشخاص در شرح متن، از ویژگی های مهم این شروح است.