فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۵۳٬۰۹۹ مورد.
سبک و درونمایة شعر فارسی اقبال لاهوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اقبال شاعر متفکّر، عارف و فیلسوف پاکستان، بدون تردید یکی از نوابغ دوران اخیر به شمار می آید. او ضمن آفرینش اشعار و آثاری به زبان اردو، زبان فارسی را برای بیان افکار و احساسات خود برگزیده است. اشعار فارسی و حتی اشعار اردوی او سرشار از مفاهیم عالی عرفانی، فلسفی، انسانی و اجتماعی است. زبانی که اقبال در سرودن اشعار خود برگزیده، زبان شاعران گذشتة ایران و شبه قاره است. البتّه بیان این مطلب دلیلی بر مقلِّد صِرف بودن او نیست، بلکه او با تیز هوشی و استعداد فطری خود ، هم از نظر زبان و هم محتوا، طرحی نو درافکنده است و سبکی خاص خود پدید آورده است. اقبال سادگی و روانی و کاربرد تشبیهات و استعارات ساده را از سبک خراسانی و رنگارنگی کلام و آوردن صنایع لفظی و معنوی را از سبک عراقی و ظرافت و مضمون آفرینی و نکته سنجی را از سبک هندی وام گرفته است. با این وجود، سبک او مختصّ خود اوست. از نظر مضمون، شعرش بیان عشق به دین و قرآن، محبّت پیغمبر اسلام (ص) و امامان بزرگوار (ع) ، فلسفه ، اندیشه و طرح مسایل سیاسی و فرهنگی روز است. شعر او عصاره و چکیدة فرهنگ اسلامی- عرفانی گذشته و حال است. در یک کلام شعر اقبال، شعری است بیدارگر، پوینده و گویا از عصر و زمان شاعر متعهّد امروز که انسانیّت محور اساسی آن است.
تحلیل عناصر زبانی شعر حسین پناهی از دیدگاه سبکشناختی
حوزههای تخصصی:
سبک و سبکشناسی به عنوان یک علم از فنون جدید است که در سال 1909 با اثری از بالی ـ که از شاگردان دوسوسور بود ـ دربارة سبکشناسی شناخته شد و رفته رفته مورد توجه سایر زبان شناسان اروپایی قرار گرفت. این علم بعدها در ایران رواج یافته، مورد توجه صاحب نظران قرار گرفت. در این پژوهش با عنوان تحلیل عناصر زبانی شعر حسین پناهی (1335-1383) از دیدگاه سبکشناختی، به تحلیل ویژگیهای سبکی زبان اشعار مرحوم پناهی پرداخته شده است. از جملة این ویژگیها میتوان به تأثیر سینما و هنر بر این آثار، زبان ویژه، وفور اسم های خاص و واژگان بیگانه و... اشاره کرد. رنگ ها نیز از جمله مواردیست که با بررسی آن، به دیگر ویژگی زبان شاعر میرسیم. بسامد و درصد هر کدام از ویژگیها در پایان بیان شده است.
ویژگیهای شعر پروین اعتصامی
حوزههای تخصصی:
ادبیات تطبیقی: تعریف و زمینه های پژوهش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات تطبیقی نوعی پژوهش بین رشته ای است که به مطالعه رابطه ادبیات ملت های مختلف با هم و بررسی رابطه ادبیات با هنرها و علوم انسانی می پردازد.ادبیات تطبیقی در زادگاه خود فرانسه بخشی از تاریخ ادبیات محسوب می شد و پژوهشگران فرانسوی بیشتر به دنبال سرچشمه های الهام و شواهد تاریخی ای بودند که مؤید پیوندهای ادبی ملت ها و بیانگر تاثیرپذیری آن ها از یکدیگر باشد.از این رو ، توجه به مساله زیبایی شناسی آثار ادبی اهمیت چندانی در مکتب فرانسوی ادبیات تطبیقی نداشت. مکتب تطبیقی آمریکا که در نیمه دوم سده بیستم سر برکشیده بود، زیبایی شناسی و توجه به نقد و تحلیل را در راس کار تطبیقگری نهاد.مکتب مزبور، ادبیات را پدیده ای جهانی و در ارتباط با سایر شاخه های دانش انسانی و هنرهای زیبا می داند.برخی از تطبیقگران معاصر آمریکا، ادبیات تطبیقی را با مطالعات فرهنگی درآمیخته اند.در این مقاله، کوشش شده است تا به تعریف ادبیات تطبیقی از دیدگاه دو مکتب فرانسوی و آمریکایی ومعرفی قلمرو پژوهش در این رشته نوپا بپردازیم.
استعاره های مفهومی در زبان فارسی؛ تحلیلی شناختی و پیکره مدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی استعاره های مفهومی در پیکره ای نمونه از زبان فارسی می پردازد. در این پژوهش تلاش شده است تا با بهره گیری از پایگاه داده های زبان فارسی، پیکره ای از متون نوشتاری زبان فارسی معاصر که شباهت بیشتری به زبان روزمره سخنوران دارد، نمونه گیری و استعاره های مفهومی نهفته در آن استخراج گردد. سپس این استعاره ها براساس طبقه بندی لیکاف و جانسون Johnson, 1980) & (Lakoff ، در قالب استعاره های «ساختاری»، «هستی شناختی»، «جهتی» و نیز طبقه ای از استعاره های مفهومی که لیکاف و ترنر(Lakoff & Turner,1989)، تحت عنوان «استعاره های تصویری» معرفی کردند، دسته بندی شدند. در گام بعدی نسبت بسامد هریک از این استعاره ها در مقایسه با یکدیگر تعیین شد و تلاش شد تا پر بسامدترین حوزه های مبدأ در طبقه استعاره های هستی شناختی تعیین گردد و در مجموع با توجه به یافته های پیکره ای مشخص گردد که فارسی زبانان بیشتر از چه حوزه های مبدأیی برای بیان مفاهیم انتزاعی بهره می برند. در خلال این پژوهش، نگارندگان به دلیل بهره گیری از پیکره دریافتند که طبقه بندی لیکاف و جانسون(1980) از انواع استعاره های مفهومی، ملاک دقیقی برای محک یافته ها در یک پژوهش پیکره مدار نمی باشد و همچنین یافته های پیکره ای در زبان فارسی در مواردی اصل یکسویگی در نظریه استعاره مفهومی را نقض می کنند.
مفهوم آزادی در شعر احمد مطر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاعر عرب زبان معاصر، احمد مطر، در میان هم عصرانش از ویژگی های خاص سبکی و ساختاری برخوردار است. او شاعری عراقی است که از وطنش تبعید شد و در راه آزادی و وطن مجاهدت نمود، از این رو، شاعر تبعید و به ویژه شاعر شعرهای پلاکارد (لافتات) از بارزترین لقب های وی است.
احمد مطر شاعری سیاسی است، نه شاعری برای سیاست، شاعر مبارزی که با شعرش به جنگ زور و ستم می رود.
شعر احمد مطر گامی است به سوی آزادی مردم عرب از قید و بندهای نادانی و سلطه. غالبا او را به «شاعر بدون عشق» متهم می کنند؛ با این ادعا که در قصیده هایش، درباره عشق چیزی نمی گوید؛ اما در دیوان احمد مطر، سخن همه از عشق به وطن و آزادی انسان در برابر ظلم است.
در این پژوهش سعی بر آن است تا به شیوه توصیفی و کتابخانه ای، پیرامون زندگی و تفکرات و عشق احمد مطر در قبال آزادی و وطن بحث گردد.
زیبایی شناسی ضرب المثل های فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابعاد زیبایی شناسی امثال فارسی بسیار گسترده است و همین جنبه های بلاغی و ادبی آن باعث شده است تا محققان، امثال را یکی از گونه های ادبی به شمار آورند.در این مقاله، به سه بُعد زیبایی شناسانه پرداخته می شود:
1.وزن وآهنگ ضرب المثل های فارسی؛
2.ابعاد بلاغی در حوزه ی معانی، بیان و بدیع؛
3. زبان وبیان طنزآمیز مثل ها.
در حوزه ی وزن وآهنگ ضرب المثل ها، برای مستندکردن مقاله از میان پنج منبع مهم، هزار مثل را برگزیده ایم تا کیفیت و کمیت وزن و آهنگ را با توجه به این نمونه گیری نشان دهیم.آن گاه پس از این بررسی آماری به تحلیل هر سه بخش و ارائه ی نمونه ها و توصیف آن ها می پردازیم.
با توجه به آن که امثال فارسی از هر جهت به وزن اشعار عامیانه نزدیک است، با بررسی نظرات شش تن از عروضیان و صاحب نظران شعرعامیانه و تقطیع هجایی بیست مثل، به توصیف آن ها می پردازیم تا چگونگی وزن غیرعروضی (هجایی، عددی، عروضی کشش دار و،..) را در آن ها نشان دهیم.
در بخش سوم، عناصر صوتی و تناسب ها و تقارن های بدیعی را در آهنگین کردن امثال فارسی نشان می دهیم و در پایان به عنصر مهم طنز و شگردهای آن اشاره می-کنیم.
نقش ایدئولوژیک نسخه بدل ها
حوزههای تخصصی:
فعل معین در زبان فارسی
حوزههای تخصصی:
رئالیسم چیست؟
منبع:
هنر زمستان ۱۳۷۳ شماره ۲۷
حوزههای تخصصی:
باورهای زروانی در داستان رستم و اسفندیار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش در ابعاد دینی داستان رستم و اسفندیار ازجمله مواردی است که با وجود بررسی های بسیار همچنان مورد توجه محققان است. هدف نوشتار حاضر بررسی و تحلیل عناصر زروانی این داستان و میزان تأثیر آنها در وقوع نبرد بین دو پهلوان است که تاکنون در تحقیقات انجام یافته کمتر مورد توجه قرار گرفته است. از آنجا که این داستان ریشه در عهد باستان دارد، به مانند هر اثر دیگری تحت تأثیر اوضاع و شرایط دینی عصر خود قرار گرفته است. باورهای زروانی که براساس بررسی پژوهشگران گرایشی غالب در عصر باستان به خصوص در دوره ساسانی بوده این داستان را نیز متأثر ساخته و در بخش های مختلف آن در قالب واژه ها و اصطلاحات گوناگون به صورت پیوسته نمودار شده است. بررسی ها نشان می دهد حجم مطالب زروانی در این بخش از شاهنامه به مقداری است که به راحتی می توان گفت داستان مذکور تحت تأثیر باورهای زروانی است. نکته مهم و قابل توجه در این داستان نقش تقدیر و بخت شوم اسفندیار در وقوع نبرد است که عاقبت او را به سوی سرنوشتی که از قبل برایش تعیین شده بود سوق می دهد و بنابر پیش بینی جاماسب باعث مرگ او به دست رستم دستان شده است.
صادق چوبک ، فراسوی ناتورالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طبقه بندی نویسنده ای ایرانی در یک مکتب ادبی امری رایج نزد منتقدین است. صادق چوبک اغلب با برچسب ناتورالیست معرفی می شود، زیرا بین آثار او و آثارنویسندگان ناتورالیست شباهت هایی وجود دارد . این شباهت ها عبارتند از : به کارگیری شخصیتهایی از طبقات پست جامعه ، موضوعاتی چون فقر و فساد و زبان گفتاری. حال این سؤال مطرح می شود که آیا هر نویسنده ای با داشتن چنین ویژگیهایی ناتورالیست می باشد . در ضمن گروه کوچکتری از منتقدین چوبک را نویسنده ای نوآور می پندارند . هدف این مقاله انجام مطالعه ای است تطبیقی میان امیل زولا به عنوان نظریه پرداز و بنیانگزار ناتورالیسم و صادق چوبک در چارچوبی کاملا محدود با انتخاب رمانهای لاسوموآر، نانا و ژرمینال از رمان نویس فرانسوی و رمانهای تنگسیر و سنگ صبور و داستان کوتاه انتری که لوطیش مرده بود از نویسنده ایرانی . این تحقیق به دنبال یافتن شباهت ها و تفاوت ها ی دو نویسنده در آثار گزیده شده و در زمینه های شخصیت ها ، مضامین و سبک می باشد و به ما نشان می دهد که چوبک به ظاهر ناتورالیست به سبب دارا بودن برخی از ویژگیها نوآور باقی می ماند و استفاده از بر چسب ناتورالیست برای معرفی وی کافی نیست. او از ناتورالیسم فراتر می رود.