فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴٬۹۸۱ تا ۴۵٬۰۰۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
تداخل زبانی فضای مجازی و زبان معیار و تاثیر آن بر آموزش زبان
حوزههای تخصصی:
آمیختگی و تداخل زبانی در دو زبان از خصایص فرهنگی و طبیعی ارتباط میان زبانهاست. ورود فرهنگ ها و تبادل آن بر اثر عواملی چون جنگ، دین، تجارت، مهاجرت و پژوهش، نوع عمیقی از ارتباط بین زبانها را رقم می زند. این گفتگوی زبانی مبنای تاثیرگذاری های مهمی بویژه از جنبه واژگانی و دستور زبان شده است؛ یعنی واژگان و نظام دستوری و به نوعی کلام هر دو زبان در بافت یکدیگر نفوذ می کنند. این اثرگذاری در دوره کنونی با ورود فضای مجازی و اینترنت جهانی به یک ساختار و فرم جدیدی تغییر شکل داده و نوع جدیدی از گفتمان زبانی را در حوزه زبان مقصد ایجاد کرده است. این تداخل زبانی میان زبان مجازی و زبان معیار جامعه، در حوزه آموزش زبان و یادگیری غیرفارسی زبانان مشکلاتی را برای آموزندگان بهوجود می آورد. لذا این پژوهش، با روش تحلیلی- توصیفی در صدد پاسخگویی به این مساله است که نقش و جایگاه این فضای نوظهور در اختلالات زبانی و شکل گیری بحران در سطح آموزش به چه صورت و شاکله ای قابل تعریف، دسته بندی و ارائه است. در نتیجه تلاش می کند به سرفصل های مهم این تداخل و تهدیدهای ناشی از آن اشاره کند و با یک تحلیل در سه حوزه واژگانی، آوایی و نحوی به یک بخش بندی مشخص در جهت بازشناسی تفکیکی خطرات پیش روی آموزش زبان فارسی بپردازد. در زبان مجازی واژگان و ساختار نوشتاری متعدّدی به سرعت برساخته یا تحریف شده است که علی رغم تغییر فرم واجی و نوشتاری و همچنین تغییر در نظام دستوری و نحوی زبان، بسیاری از واژگان بدیع و نوساخته ای را نیز وارد چرخه زبانی کرده است که بشدت زبان مقصد را درگیر تحوّل معنایی و کاربردی می کند، به گونه ای که تنها صورت نوشتاری در یک فرم مشترک نمایان می شود و معنا و حوزه کاربردی کاملا با یکدیگر متمایز خواهد بود.
قربانی شدن انسان در مناسبات تیره اجتماعی در نمایشنامه های « گوریل پشمالو » اثر یوجین اونیل و « پلّکان « اثر اکبر رادی
حوزههای تخصصی:
سرمقاله
حوزههای تخصصی:
Discours de l’Histoire dans L’Éducation Sentimentale de Gustave Flaubert(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
L’un des aspects modernes de L'Éducation sentimentale de Flaubert concerne l’insertion de l’Histoire dans son roman. La plupart des critiques modernes estiment qu’il a créé un « système » original pour éviter la présentation systématique de l’Histoire dans la trame romanesque. La critique moderne s’intéresse donc à la poétique de l’Histoire ou plutôt à un type de discours particulier grâce auquel Flaubert construit, déconstruit et reconstruit la réalité politique de son époque dans la fiction. Il s’agit en effet de tout un travail d’agencement et d’organisation que nous allons étudier dans cet article pour démontrer comment la révolution de 1848 est présentée tout au long du roman d’une manière fragmentaire à travers les scènes, les dialogues et les épisodes. Pour mieux cerner le problème, nous allons nous pencher notamment sur les procédés modernes que Flaubert invente pour abandonner le discours explicite de l’Histoire. Ces procédés lui permettent de laisser l’Histoire se raconter par bribes grâce à la focalisation interne et à la fonction narrative de la description. En fait, c’est à travers les passages descriptifs éparpillés que Flaubert parvient à marginaliser l’Histoire et la rendre de cette manière plus présente par son absence et peut-être même plus attirante pour le lecteur.
آثار خطی سعدالدین احمدکابلی بره کی انصاری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مطالعه،تصحیح و بررسی دقیق نسخ خطی، جنبه های مختلف ادبی و فکری هر دوره را آشکارتر خواهد کرد. با توجه به مشترکات فرهنگی و همسایگی ایران و افغانستان، بررسی نسخ خطی شاعران و عارفان فارسی زبان این خطه، دارای اهمیت بسیار است. به علت تشابهات فرهنگی و تاریخی گذشته،کشوری چون افغانستان به عنوان بخشی از مناطق فرهنگی زبان و ادب فارسی، سرشار از نسخه های خطی ارزشمندی است. یکی از شاعرانی که آثار شعر و نثر عارفانه اش ،نقش مؤثری در ترویج زبان و ادبیات فارسی و مفاهیم عرفانی داشته ،سعدالدین احمد انصاری است که در قرن دوازدهم هجری در توابع کابل می زیسته است. کتاب شعر «شور عشق» اثر سعدالدین احمد انصاری، از نسخه های خطّی و ارزشمند قرن دوازدهم هجری محسوب می شود که تا کنون مورد پژوهش مستقل قرار نگرفته است، بی شک این پژوهش در روشن شدن وجوه مبهم و ارزش و بهای این کتاب عرفانی موثر واقع خواهد بود.
نگاهی به مقاتل حسین بن علی )ع( و ترکیب بند محتشم کاشانی
حوزههای تخصصی:
از «سویه کاربردی» در هرمنوتیک گادامری تا «به خود اختصاص دادن» در هرمنوتیک ریکور با تکیه بر متون عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گادامر و ریکور از چهره های برجسته هرمنوتیک فلسفی به شمار می آیند؛ اما با وجود همانندی های دیده شده در نظام هرمنوتیکی شان، تفاوت های چشمگیری با هم دارند. از آن جمله می توان به «سویه کاربردی» در تلقی گادامری و «به خود اختصاص دادن» در اندیشه ریکوری اشاره کرد. گادامر در جریان فرایند فهم، به دو عنصر «فهم» و «تفسیر»، رکن سومی به نام «سویه کاربردی» نیز می افزاید. درواقع «سویه کاربردی» تابعی از اصل مرکزی هرمنوتیک فلسفی است که براساس آن، فهم همواره بر یک وضعیت زمانی، تاریخی و انضمامی استوار است؛ اما «به خود اختصاص دادن» در نظریه قوس هرمنوتیکی ریکور، پس از مرحله اول و دوم یعنی «تبیین» و «فهم» قرار می گیرد. مرحله «تبیین» به بررسی ساختار لفظی متن و مرحله «فهم» به عمق معناشناختی متن مربوط می شود و با هدف وصول به نیّت مؤلف (مؤلف ضمنی) انجام می پذیرد؛ اما هدف نهایی تفسیر به «خود اختصاص دادن» است؛ یعنی مفسّر با نگاهی سوبژکتیو و با زمینه زدایی کردن متن از وضعیت زمانی و تاریخی، و با دخیل کردن انتظارها، پسندها و پیش داوری های خود، متن را از تملک مؤلف و زمینه آفرینش آن، به تصاحب خویش درمی آورد و به فهمی تازه از خویشتن نائل می آید. در میان متون عرفانی، اعم از نظم و نثر، شاهد تحقق عینی این دو رویکرد تفسیری در مقام عمل هستیم. چنانکه نمونه های آن را در این پژوهش و در مثنوی معنوی، کشف الاسرار،نامه های عین القضات و... نشان دادیم. در این پژوهش، با روش توصیفی مقایسه ای به تبیین نظری و کاربستی اصل «سویه کاربردی» و «به خود اختصاص دادن» در برخی از متون عرفانی پرداخته می شود.
بررسی تطبیقی هستی شناسی عرفانی ابوحامد غزالی و بهاءولد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۸
9 - 37
حوزههای تخصصی:
هستی شناسی یکی از مهم ترین مباحث عرفان اسلامی است که کمابیش از ابتدای مکتوب شدن مطالب عرفانی مورد توجه عرفا و متصوفه بوده است. هر یک از عرفای بزرگ صاحب اثر، براساس مشاهده، مکاشفه و تجربه ای که خود داشته، به تبیین چینش نظام هستی و مطالب مربوط به هستی شناسی پرداخته است. از جمله این عرفا امام محمد غزالی و بهاءالدین ولد، از بزرگ ترین عرفای اسلامی در قرن پنجم و ششم، هستند. این پژوهش به روش تحلیلی- توصیفی و تطبیقی به بررسی مهم ترین عناوین هستی شناختی مطرح شده در آثار این دو عارف پرداخته است. خدا، جهان و انسان و مسائل مربوط به آنها سه محور عمده هستی شناسی هستند که در این پژوهش موضوعات مهم مرتبط با آنها از آثار دو عارف -احتمالا برای نخستین بار به این شیوه در تحقیقات مرتبط با هستی شناسی- به صورت روشن استخراج و بررسی شده است. براساس نتایج، اصطلاحات هستی شناسی با وجود اشتراک لفظی با برخی علوم مانند کلام اختلاف معنایی دارد. دیدگاه توحیدی هر دو عارف به مفهوم وحدت وجود نزدیک است و در مراتب وجود در آثار هر دو عارف تفاوت هایی در چینش و تعداد وجود دارد.
سبک شناسی ساختاری سفرنامه های عتبات دوره قاجار
منبع:
پژوهش های نثر و نظم فارسی سال اول تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱
49 - 71
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی عنصر شخصیت در داستان های عهد الشیطان توفیق الحکیم و فاوست گوته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۴ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
149 - 166
حوزههای تخصصی:
«ادبیات تطبیقی» بررسی پیوند و تعامل ادبیات در زبان های مختلف و «اقتباس» از جمله مهم ترین مباحث پژوهش های تطبیقی است. توفیق الحکیم، نویسنده معاصر مصری و گوته ادیب نامدار آلمانی، درونمایه اصلی داستان «عهد الشیطان» و «فاوست» را پرداختن به شخصیت انسان از دریچه فلسفه تعادلی قرار داده اند. هدف این پژوهش بررسی و تطبیق چگونگی تأثیرپذیری شخصیت های داستان «عهد الشیطان» توفیق الحکیم از «فاوست» گوته با روش توصیفی – تحلیلی و رویکرد تطبیقی است. توفیق الحکیم در «عهد الشیطان» با تأثیرپذیری از «فاوست» جدال انسان با حقیقت را مطرح می کند. سپس با طرح فرضیه، پیامد این جدال و کشمکش را به تصویر می کشد. نکته قابل ملاحظه اینکه هرچند شخصیت های داستان «عهد الشیطان» از «فاوست» تأثیر پذیرفته اند و شاید بتوان گفت اقتباسی ماهرانه از «فاوست» گوته هستند، اما توفیق الحکیم تلاش نموده تا در این شخصیت ها بر اساس طبیعت و سرشت خویش و اوضاع حاکم بر جامعه مصر، تغییراتی پدید آورد و شخصیت های جدیدی را در عرصه ادبیات عربی عرضه دارد.
روایت هوشمندانه خشونت
حوزههای تخصصی:
بررسی چینش متنی گفتارهای درخواست محور در شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساختار متن و چگونگی چینش اجزای سازنده آن نقش مهمی در فهم مخاطب از معنا دارد. گوینده توانا برای نفوذ در ذهن مخاطب از شگردهای مختلفی در زبان استفاده می کند؛ یکی از این شگردها نوع چینشی است که برای ساختار کلام خود برمی گزیند. این نکته افزون بر سخندانی و شناخت قابلیّت های زبان، نیازمند آشنایی با روحیه و منش مخاطب و نیز مسائل اجتماعی و فرهنگی حاکم بر بافت کلامی و غیرکلامی است. شاهنامه از گفتارهای مختلفی تشکیل شده است که فردوسی آنها را از زبان شخصیت ها نقل می کند؛ این گفتارها نقش مهمی در پیشبرد داستان ها دارد. در این مقاله، چینش متنِ چند گفتار در شاهنامه با موضوع «درخواست» بررسی، و به این پرسش ها پاسخ داده می شود: گفتار درخواست محور در شاهنامه چه نوع چینشی دارد؟ چه عواملی موجب شده است فردوسی چینش و ساختاری ویژه برای کلام خود برگزیند و این ساختار متنی چگونه موجب بلاغت کلام شده است؟ برای انجام این پژوهش، با تلفیقی از دیدگا ه هلیدی و حسن درباره بافت و متن (1985) و روش ساسانی و یزدانی در بررسی چینش متن (1392)، نخست بافت کلامی و غیرکلامی و نوع چینش چند گفتارِ درخواست محور شاهنامه (نامه) تعیین می شود؛ سپس رابطه بافت و نوع ساختار این گفتارها بررسی خواهد شد. نتیجه بررسی نشان می دهد نوع چینش این گفتارها شامل توالی گام های «ستایش» (خدا و مخاطب)، «زمینه چینی» (متغیر)، «درخواست» (شرح ماجرا و درخواست) و «پایان بندی» (متغیر) است که به گفتار درخواست، ساختاری ویژه می بخشد. این ساختار ثابت که نشان دهنده توجه فردوسی به بافت فرهنگی و گفتاری روزگار اوست، موجب نوعی هماهنگی و انسجام در متن شاهنامه می شود که با امکان پیش بینی پذیری، به فهم سریع تر مخاطب از متن می انجامد؛ نیز گام «زمینه چینی» که گامک های متفاوتی دارد و چگونگی و میزان آنها با توجه به موضوع و بافت متغیر است نقش مهمی در ترغیب مخاطب و بلاغت گفتار درخواست دارد.
Du côté de chez Swann l’œuvre d’art classique, réaliste et impressionniste(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Ruskin, philosophe de l’art, a attiré l’attention de Proust sur les œuvres d’art. En visitant les musées de la Haye, Proust a aimé les peintres hollandais. Vermeer est le peintre favori de Proust dans son œuvre. Toute œuvre de Proust est un musée où nous pouvons visiter la peinture réaliste, classique et impressionniste. Les peintres réalistes ont beaucoup influencé Proust par leur sentiment sur la réalité. Proust cherche le réel dans les œuvres d’art et en profite pour présenter la description de ces personnages. Les ressemblances des portraits de ces peintures avec ceux de Proust sont incroyables. Proust a été aussi influencé par les impressionnistes. Il a présenté, dans son œuvre, les couleurs de la nature, et surtout la description des paysages, comme s’il était un peintre impressionniste de son temps. Désespéré de sa maladie, il nous a donné l’espoir du bonheur en dessinant comme un peintre. Proust trouve ce bonheur dans la peinture. Les amis, les paysages, les villes et les hommes qui l’entourent, ont été montrés avec un génie étrange dans son œuvre. Mais à quel point l’influence de Ruskin a orientée Proust vers les peintres classiques, réalistes et impressionnistes?
کارکرد بلاغی تقدیم و تأخیر عناصر اصلی جمله در گرشاسپنامه و داستان بیژن و منیژه شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جایگاه واژگان در جمله و تأثیر آن بر بلاغت کلام، از مهمترین مباحثی است که عبدالقاهر جرجانی در «نظریه نظم» مطرح نموده است. وی جایگاه عناصر را تحت عنوان «تقدیم و تأخیر» و البته در ارتباط با تعریف و تنکیر بررسی می کند که همسو با ساخت اطلاعی و ساخت مبتدا - خبری در نظریه دستور نقشگرای هلیدی است و تمرکز آن بر مطالعه آرایش واژگان در جمله می باشد. شیوه آرایش واژگانی را می توان یکی از بارزترین ویژگی ها و اساس ساختار نحوی در منظومه گرشاسپنامه و داستان بیژن و منیژه دانست؛ از این رو، در این پژوهش به بررسی پیش آیی و پس آیی های عناصر اصلی جمله و تحلیل کارکرد بلاغی هر یک در حدود 3000 جمله از دو اثر پرداخته ایم. در همین راستا، ابتدا به بررسی بسامد تقدیم و تأخیر عناصر اصلی در جملات دارای نهاد و نیز جملات با نهاد محذوف در محدوده مذکور از دو اثر پرداخته و آمار حاصل را در جداول نمایان گر پراکندگی به صورت تعداد و درصد درج کرده ایم تا به واسطه این آمار، بتوان قیاسی دقیق را میان آثار ایجاد نمود. سپس با استناد به جدول مربوط به هر بخش، به تحلیل کارکرد بلاغی عناصر با توجه به جایگاه آن ها در جمله پرداخته ایم. نتایج پژوهش نشان می دهند که علاوه بر اجبار در رعایت وزن عروضی، اغراض بلاغی چون: تأکید، تعظیم، تحقیر، حصر و قصر و... در تقدیم و تأخیر عناصر اصلی جمله و جایگاه و نحوه چینش واژگان در کلام فردوسی و اسدی توسی تأثیر فراوانی داشته اند. بلاغی ترین شیوه دو شاعر در این مسیر، مبتداسازی عناصر اصلی به ویژه فعل می باشد که در آغاز جمله به منظور تأکید صورت گرفته است.
اخراج هندی ترکی پارسی
حوزههای تخصصی:
بازشناسی تحلیلی- توصیفی رنگ و نور در آرای علاءالدوله سمنانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی پاییز ۱۳۹۹شماره ۸۵
139 - 166
حوزههای تخصصی:
نور صفت ذاتی حق است که با تجلی در قالب پدیدار و یا مطلق از هیأت، بخش زیادی از مشاهدات باطنی را از آن خود کرده است. پدیدارها در دو نوع بزرگ و خرد با مصداق های خاص خود قابل پیگیری هستند. رنگ، بارزترین خصیصه اشراق های نورانی است؛ ما با نگاهی گذرا به مفهوم رنگ در روان شناسی تلاش کرده ایم ارتباط رنگ و نور را در مشاهدات غیبی و بالأخص در روند گذر از لطایف سبعه تحلیل و تبیین کنیم، از این رو، این مقاله -بدون قرار گرفتن در محدوده علم روان شناسی- در پی دریافت و بازشناسی مطالع رنگین نور و بررسی تحلیلی جایگاه رنگ در آرای علاءالدوله سمنانی است. نگارنده در تفسیر رنگ های منحصربه فرد اطوار سبعه با روش تحلیل مفهوم کاربردی رنگ، دریافت های خاص خود را تبیین کرده است. مطابق با یافته های این جستار، رنگ های زرد روح، آبی نفس و سرخ دل، سه رنگ اصلی در رنگ شناسی عرفان سمنانی هستند. این سه رنگ هم چنان که در طبیعت رنگ های اولیه محسوب می شوند در نوع متافیزیکی نیز با توجه به پیام و تأثیر خاص خود حاصل عروج سالک در نشأت مختلف دگردیسی درون و پدیده هایی ثابت و تاحد بسیار زیادی قانونمندند. نگارنده با تحلیل و بررسی در مقوله بازشناسی رنگ در پی استنباط این مسأله است که رنگ ها و طیف های رنگین انوار هفتگانه در عین داشتن تأثیر و حقیقت مندی از نوعی توازن و تعادل یا به عبارتی دقیق تر نوعی نظم و قانون در افق طیف برخوردارند؛ بنابراین آن چه در تحلیل نور و رنگ هر لطیفه عنوان می شود، پیرو منطقی است که نگارنده در رنگ شناسی سمنانی دریافت و بازتولید کرده است.
مقایسه مراحل سیر و سلوک و سفر عرفانی در آثار عطار و امام خمینی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال سوم بهار ۱۳۹۸ شماره ۷
61 - 78
حوزههای تخصصی:
عارفان دردوره های زمانی مختلف در باب چگونگی سلوک، سخن گفته اند. معروف ترین وادی های عرفانی به هفت وادی عطارشهرت دارد که تاامروز هم برعرفان وعارفان تأثیرفراوانی داشته است. نگارنده این مقاله به بررسی تطبیقی دیدگاه های عطار نیشابوری و امام خمینی، در باب سفر و مراحل سیر و سلوک پرداخته است. در این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی، مراحل سیر و سلوک و سفر عرفانی در آثار و سروده های عطار و امام خمینی مقایسه و بررسی شده و مفاهیم، الفاظ مشترک و متباین در این دو، مشخص گردیده است. هر دو عارف برای مراحل سیر و سلوک مراتبی قائل هستند؛ گرچه در باب شرح و تبیین آن اختلاف نظرهایی بین آن ها دیده می شود. نکته ی مهم این است که هر دو عارف در جهت هدف مشترکی کوشیده اند و آن بیان عرفان به زبانی درخور فهم مردم عادی است؛ زیرا به زعم هر دو عارف، عرفان ضرورت حیات انسان در تمام اعصار است و قدم گذاردن در این وادی تمامی جوانب حیات انسان را در برمی گیرد، لذا باید آن را از دشواری ها و پیچیدگی های خاص علمی مبرا ساخت تا بتواند کل جامعه بشری را فراگیرد.
معرفی و بررسی مقاصدالأولیاء فی محاسن الأنبیاء اثر محمود فاریابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی: