مطالب مرتبط با کلیدواژه

گرشاسپنامه


۱.

پیکرکی همسانِ نوزاد(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: رستم پیکرک نوزاد سام گرشاسپنامه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۰ تعداد دانلود : ۶۶۹
پس از زاده شدن رستم با آن کیفیت خاص که در شاهنامه آمده است، پیکرکی (عروسکی) از نوزاد از پرنیان درست می کنند و بر چهره او نقش ناهید و مهر می نگارند، بر بازوانش اژدهایی تصویر می کنند و به دست او چیزی همانند چنگال شیر می دهند. عروسک را بر سمندی می نشانند و برای زال به زابلستان می فرستند. درست نظیر این پیکرک، بنا بر روایت گرشاسپ نامه هنگام زاده شدن سام از پرند درست می کنند و او را بر اسبی می نشانند و به حضور گرشاسب می فرستند. پرسش این است که آیا رساندن خبر زاده شدن نواده بزرگان و به خصوص پهلوانان الزاماً با فرستادن پیکرک نوزاد صورت می گرفته است؟ چرا در این مورد از نگارگری بهره نمی جستند؟ در این مقاله کوتاه این دو پرسش مهم مطرح شده تا پژوهشگران برای آن پاسخی درخور بیابند.
۲.

کارکرد بلاغی تقدیم و تأخیر عناصر اصلی جمله در گرشاسپنامه و داستان بیژن و منیژه شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بلاغت نحو نظریه نظم جرجانی دستور نقشگرای هلیدی تقدیم و تأخیر بیژن و منیژه گرشاسپنامه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۶ تعداد دانلود : ۱۶۴
جایگاه واژگان در جمله و تأثیر آن بر بلاغت کلام، از مهمترین مباحثی است که عبدالقاهر جرجانی در «نظریه نظم» مطرح نموده است. وی جایگاه عناصر را تحت عنوان «تقدیم و تأخیر» و البته در ارتباط با تعریف و تنکیر بررسی می کند که همسو با ساخت اطلاعی و ساخت مبتدا - خبری در نظریه دستور نقشگرای هلیدی است و تمرکز آن بر مطالعه آرایش واژگان در جمله می باشد. شیوه آرایش واژگانی را می توان یکی از بارزترین ویژگی ها و اساس ساختار نحوی در منظومه گرشاسپنامه و داستان بیژن و منیژه دانست؛ از این رو، در این پژوهش به بررسی پیش آیی و پس آیی های عناصر اصلی جمله و تحلیل کارکرد بلاغی هر یک در حدود 3000 جمله از دو اثر پرداخته ایم. در همین راستا، ابتدا به بررسی بسامد تقدیم و تأخیر عناصر اصلی در جملات دارای نهاد و نیز جملات با نهاد محذوف در محدوده مذکور از دو اثر پرداخته و آمار حاصل را در جداول نمایان گر پراکندگی به صورت تعداد و درصد درج کرده ایم تا به واسطه این آمار، بتوان قیاسی دقیق را میان آثار ایجاد نمود. سپس با استناد به جدول مربوط به هر بخش، به تحلیل کارکرد بلاغی عناصر با توجه به جایگاه آن ها در جمله پرداخته ایم. نتایج پژوهش نشان می دهند که علاوه بر اجبار در رعایت وزن عروضی، اغراض بلاغی چون: تأکید، تعظیم، تحقیر، حصر و قصر و... در تقدیم و تأخیر عناصر اصلی جمله و جایگاه و نحوه چینش واژگان در کلام فردوسی و اسدی توسی تأثیر فراوانی داشته اند. بلاغی ترین شیوه دو شاعر در این مسیر، مبتداسازی عناصر اصلی به ویژه فعل می باشد که در آغاز جمله به منظور تأکید صورت گرفته است.