فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۴۱ تا ۳٬۰۶۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
ریخت شناسی داستان های عاشقانه شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش مهمی از ادب کلاسیک فارسی را داستان هایی تشکیل می دهند که به سبب موضوع عاشقانه آن ها داستان های غنایی خوانده می شوند. اگرچه این نوع ادبی با نوع ادبی حماسه کاملاً متفاوت است اما در مهم ترین متن حماسی فارسی یعنی شاهنامه فردوسی نیز می توان داستان هایی یافت که موضوع آن ها عاشقانه است و در حیطه داستان های غنایی طرح می شود. در این مقاله به بررسی ساختارها و به عبارتی، ریخت شناسی داستان های غنایی شاهنامه پرداخته می شود. هدف این بررسی تنها نشان دادن یکسان بودن یا نبودن شکل این داستان ها با استفاده از روش پراپ نیست بلکه بررسی تأثیر ژانر حماسه بر این نوع داستان ها و نیز مقایسه اجمالی آن ها با داستان های صرفاً غنایی است. در این مقاله کوشش شده است اهمیت ژانر ادبی، از طریق بررسی میزان اثرگذاری انواع ادبی بر عناصر داستانی و روایت داستان های عاشقانه شاهنامه نشان داده شود. داستان های انتخاب شده عبارتند از زال و رودابه، سیاوش و سودابه، رستم و تهمینه و بیژن و منیژه. در این داستان ها عناصر داستانی مطرح در ریخت شناسی پراپ چون صحنه های آغازین، انگیزه ها، موانع و شخصیت ها بررسی می شود؛ هدف بررسی این عناصر، مشخص شدن ریخت شناسی این داستان هاست تا از این طریق بتوان به تأثیر ژانر حماسه بر عناصر داستانی به کار رفته پی برد.
نگاهی به هزار بیت دقیقی و سنجشی با سخن فردوسی (1) (با یاد پژوهنده ی فقید استاد ذبیح الله صفا)
حوزههای تخصصی:
عنصر روایت در ترانه های کودکانه ی مصطفی رحماندوست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آثار ادبی کودکان با اهداف متفاوتی خلق می شوند. زمینه سازی برای رشد جنبه های فردی و اجتماعی کودکان و پرورش استعدادهای ذهنی و شکوفایی ذوق هنری آنان از جمله اهداف ادبیات کودکان است که تولیدکنندگان این دسته از آثار برای رسیدن به اهداف فوق و اثر گذاری بیش تر بر مخاطبان از شگردهای گوناگونی بهره می گیرند. استفاده از قالب ترانه و گزینش ساختار روایی در ترانه سرایی برای کودکان یکی از شیوه های تولید آثار ادبی است. این مقاله برآن است تا عنصر روایت را در ترانه های کودکانه ی مصطفی رحماندوست مورد مطالعه قرار دهد و خصوصیات روایی آن ها را توصیف و تبیین نماید و با در نظر داشتن خصوصیات داستان های مینی مالیستی، عناصر داستانی شکل دهنده ی روایت های رحماندوست را در ترانه ها تحلیل کند؛ عناصری همچون پیرنگ، کانون روایت، شخصیت پردازی، صحنه پردازی، درون مایه، لحن، سبک و زبان. این تحقیق می تواند جنبه های زیبایی شناسانه ی ترانه های روایی کودکان را باز نمایاند و ویژگی های خاص روایت کودکانه را توضیح دهد. روش تحقیق توصیفی _ تحلیلی و شیوه ی گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای است و در این پژوهش ده ترانه از سروده های رحماندوست مورد بررسی قرار می گیرد. این پژوهش نشان می دهد که رحماندوست با بهره گیری از پیرنگ کلاسیک، قهرمان منفرد و فعّال، کانون روایتی منِ دانای کل محدود، زبان عامیانه و گفتاری، لحن برون گرا و همچنین با استفاده از شیوه ی مینی مالیستی در شخصیت پردازی و صحنه پردازی به ساختار روایی منسجمی دست یافته است.
زبان هنری داستان ـ شعر در آثار بیژن نجدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این جستار، ضمن بیان عوامل پدیدآورندة سبک، به تحلیل روش و سبک هنری، ساختار، و ویژگی های زبانی آثار نویسنده معاصر، بیژن نجدی (1320- 1376)، می پردازیم. نجدی با فرم و محتوای ارزشمند و آمیختن شعر و داستان مبدع سبک خاصی شده است و با مهارت از عهده ظرافت های آن بر آمده است. استعداد کم نظیری در ادبیات داستانی داشته است اما با مرگ زود هنگام فرصتی برای خلق آثاری بیش تر نیافت. تحقیق و بررسی در آثار نجدی و مطالعة ویژگی های زبانی، بلاغی، و شاعرانگی آثار او، که نوعی تشخص سبکی به آثار وی بخشیده است، شاید بتواند راهی برای خوانش بهتر و دقیق تر آثار دیگر نویسندگان امروز ایران باشد؛ زیرا ناشناخته ماندن نویسندگانی که از شیوه و سبکی نو در روایت داستان هایشان بهره برده اند مطالعات ادبی را محدود می کند و علاقه مندان را از توجه به ادبیات معاصر باز می دارد.
در این مجال، سه اثر داستانی نجدی را با نام های یوزپلنگانی که با من دویده اند، دوباره از همان خیابان ها، و داستان های ناتمام بررسی می کنیم. بیژن نجدی با به کارگیری زبان شاعرانه و با دایره ای گسترده و بسیار سنجیده و هم چنین با رعایت توازن عناصر داستان به زبان شعر نزدیک شده است. ازاین رو، داستان هایش را می توان داستان شاعرانه نامید. پیش از نجدی کسان دیگر در زمینة درآمیختن شعر و داستان تلاش کرده اند، اما هیچ یک نتوانستند موفقیت نجدی را به دست آورند.
نخست، به عوامل پدیدآورندة سبک ادبی، چگونگی بیان در روایت داستان، و عوامل شاعرانگی و آشنایی زدایی پرداخته می شود و سپس می کوشیم آن عوامل را در داستان های نجدی بیابیم و با ذکر نمونه هایی بازشناسیم. فرض در این نوشتار بهره گیری نویسنده از اصول زبانی، بلاغی، و شاعرانگی است. سعی شده است با مطالعه دقیق آثار، تحلیل جزئیات آن، و تطبیق داستان های نویسنده با اصول زبانی، بلاغی، و ساختاری این موضوع اثبات شود.
رویکردی اساطیری و روان شناختی به تولد نمادین شبدیز در خسرو و شیرین نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش و اهمیت شبدیز، به عنوان محمل عشق و سفیر تقدیر، در رابطه عاشقانه میان خسرو و شیرین، سبب شده تا او هیئتی فراواقعی و سمبلیک بیابد و تولید عجیب و رازآلود داشته باشد؛ تولدی افسانه ای، در مکان و زمانی کاملاً نمادین. براساس سخن نظامی، شبدیز، نسب از سنگ دارد؛ سنگی سیاه و قدسی که در دل غاری در دامن دیری روحانی قرار گرفته است. زمان شکل گیری نطفه ی او درست در هنگام قران مشتری و زحل است؛ زمانی مسعود برای تولد مولودی که باید صاحب قران باشد. سنگ، کوه، دیر، قران و مادیان بکری که مادر شبدیز است، همه نقشی نمادین و حضوری ضروری و رازآلود در تولد شبدیز دارند و در پس تمامی آن ها اندیشه ای به قدمت عمر بشری نهفته است؛ اندیشه ای که باید لایه لایه باز کاویده شود تا عناصر و نمادهای موجود در این بخش از خسرو و شیرین نظامی آشکار شود.
بررسی قصّه های «دیوان» در شاهنامه فردوسی (بر اساس نظریه ریخت شناسانه ولادیمیر پراپ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه نقدهای زیادی وجود دارند که بر کارکردهای ساختاری استوارند. ساختارگرایان همواره در پی آن بودند که به الگوهای روایتی مشخص دست یابند تا به کمک آنها، قصهها و داستانها را مورد بررسی قرار دهند. از بین آثار به وجود آمده، کار ولادیمیر پراپ از همه مهمتر بود؛ وی با تجزیه و تحلیل قصههای روسی پریان، نموداری شامل سی و یک خویشکاری ارائه کرد و معتقد بود، این الگو را میتوان در مورد سایر قصههای عامیانه و حتی رمانها به کار برد. روش پراپ بعدها توسط محققّان دیگر مورد استفاده قرار گرفت و گاهی نقدهایی بر آن وارد شد.
شاهنامه فردوسی از جمله آثاری است که در آن داستانها و داستانوارههای فراوانی دیده میشود. از جمله آنها، داستانهایی است که در آنها دیوان از نقشورزان اصلی هستند. در این مقاله سعی شد تا نمودار خویشکاریهای پراپ و روش ریختشناسانه وی در داستانهای دیوان پیاده شود تا مشخص گردد، نظریه پراپ تا چه اندازه بر این داستانها انطباق دارد. بررسیها و تجزیه و تحلیل این داستان ما را به این نتایج رسانده است که قصههای دیوان در شاهنامه قابل بررسی با کارکردهای ریختشناسانه پراپ است و توالی کارکردهای مورد نظر پراپ نیز در این داستانها دیده می شود. حرکتهای موجود در این داستانها از نظر موضوع و محتوا، بیشتر از نوع اول حرکتهای پراپ یعنی «بسط از طریق خویشکاری H-I (جنگ و کشمکش) هستند و خویشکاری «طلسم» یا «افسون» در اکثر داستانها حضور دارد. در برخی داستانهای دیوان، بعضی کارکردها تکرار شدهاند که این امر علاوه بر تاکید بر اهمیت حادثهای که رخ میدهد و توانایی های خاص قهرمان، نوعی حالت تعلیق در قصه به وجود میآورد.
بررسی تطبیقی عناصر نمایشنامة بجمالیون توفیق الحکیم با پیگمالیون اثر غلامحسین ساعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از وظایف ادبیات تطبیقی، بررسی و تجزیه و تحلیل ارتباط ها و شباهت های بین ادبیات زبان ها و ملیّت های مختلف است. «اقتباس» نیز از مهم ترین موضوعات پژوهش های ادبیات تطبیقی است که در آن، نویسنده به تفسیر یا بازآفرینی اثر هنری دیگر می پردازد. توفیق الحکیم و غلامحسین ساعدی، دو نمایشنامه نویس مطرح در ادبیات عربی و فارسی هستند که به ترتیب در نگارش نمایشنامة بجمالیون و پیگمالیون به اقتباس از اسطورة یونانی پیگمالیون پرداخته اند؛ اما در کمیّت و کیفیت استفاده از عناصر نمایشنامه ای متفاوت عمل کرده اند. هدف مقالة حاضر، توصیف و تحلیل تطبیقی این دو اثر از لحاظ عناصر نمایشنامه است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که توفیق الحکیم در این زمینه، عملکرد بهتری داشته است. تلفیق چند اسطوره، ورود شخصیت های فرعی، ایجاد درون مایة جدید و دیالوگ های جامع و تأمل برانگیز از جمله نقاط قوّت اثر بجمالیون به شمار می رود؛ ولی ساعدی در پیگمالیون، نه تنها به اصل اسطوره چیزی اضافه نکرده، بلکه در رعایت عناصر نمایشنامه ای نیز موفق نبوده است؛ عدم استفاده از موضوع های فرعی و شخصیت های جدید که به پیشبرد حوادث اصلی نمایش کمک کند، عدم ارائة اطلاعات و مقدمه از شخصیت ها و وقایع اثر، دیالوگ های فاقد محتوا و حاشیه ای- که تأثیری در سیر نمایش ندارند- از جمله معایب این اثر است.
الگوی پوشش در داستان خسرو و شیرین نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توصیف مختصات ظاهری شخصیت داستانی یکی از عناصر اصلی شخصیت پردازی است که شامل وصف چهره، اندام، پوشش و حرکت می شود. از این بین عنصر پوشش در داستان های نظامی گنجوی، از عناصر برجسته ای است که علاوه بر پرداخت زیبایی شخصیت، از لحاظ جمال شناسی نیز قابل بررسی و تامل است.
اصل پوشیدگی در زمان تاریخی وقوع داستان (دوران ساسانی) معادل پرهیزکاری است و در زمان بازآفرینی داستان نیز به دلایل مذهبی و فرهنگی، پوشیدگی نشانه فضیلت اخلاقی است. از سوی دیگر در سنت ادبی فارسی به ندرت با توصیف برهنگی مواجهیم. حکیم گنجه با توجه به فرهنگ، تاریخ داستان و سنت ادبی به ترسیم شکل ظاهری شخصیت ها و طبعا پوشش آن ها می پردازد.
در این مقاله برآنیم با بررسی انواع پوشش در داستان خسرو و شیرین و مطابقت آن با الگوهای پوشش در زمان ساسانی و سلجوقی، به تصویر کلی پوشش در سخن نظامی دست یابیم
سیر و تداوم اندیشه های ایرانشهری در کلیله و دمنه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله اندیشه های ایرانشهری نظیر شاهی آرمانی، فره ایزدی، توامان بودن دین و مُلک، عدالت، راستی و مانند آن در کلیله و دمنه بررسی شده است. در کلیله و دمنه، پادشاهی عطیه الهی است که شاه در مرکز ثقل امور مملکتی قرار دارد، پس باید مُهر ن ژادگی بر جبین وی نقش بندد، چه اگر جز این باشد، موجودی اهریمنی است که سبب دگرگونی نظم حاکم بر کائنات می گردد. وی باید در جولانگاه حکومت از پشتیبانی فرازمینی بهره مند باشد و این امر با فره ایزدی میسر می شود. چنین پادشاهی باید به حلیه عدل آراسته باشد تا هر کس به خویشکاری خود در طبقه خاص خود پرداخته و به رستگاری روان رسد. پادشاه باید به کمالات رزمیاری و فضایل دین یاری آراسته باشد. وی باید با عنصر «راستی» پیوند اجتماعی را مستحکم تر نماید که در نهایت با سیطره نیروهای اهورایی بر اهریمنی، آرمانشهر که مفری برای گریز از بی نظمی و بی عدالتی است، تحقق می یابد.
زمینه های اجتماعی فروپاشی حکومت ساسانی بر اساس شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به ریشه یابی زمینه های جامعه شناختی شکست و فروپاشی دولت دیرینه سال و نیرومند ساسانی در برابر سپاه کم شمار و بی جنگ افزار مسلمانان از دریچه شاهنامه پرداخته شده است. پاره ای از عوامل مانند: جنگ قدرت در دربار ساسانیان مورد اشاره تاریخ نگاران نیز قرار گرفته است. اما باز نگاه فردوسی در این موارد هم از تازگی هایی تهی نیست و برخی دیگر از عوامل، دیدگاه شخصی شاعر است، از جمله فرمانروایی زنان. علت های دیگری نیز یافتنی است که تنها از فحوای سخن فردوسی بر می آید، مانند نبود هویت فراگیر ملی. با آن که گزینش سرآغازی برای این پژوهش دشوار می نماید، اما به دلایلی که در متن خواهد آمد، پادشاهی خسرو پرویز نقطه عزیمت پژوهش قرار گرفته است.
بررسی نمود اگزیستانسیالیسم در شعر خلیل حاوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله قصد دارد تا نمود اگزیستانسیالیسم را در اشعار خلیل حاوی مورد بررسی قرار دهد. سروده های خلیل حاوی به روشنی، بازگو کننده حال پریشان او و ترسیم گر ژرفای نومیدی در نگاهش نسبت به سرانجام انسانِ آواره در هستی است؛ سروده هایی که به زیباترین شکل ممکن، تصویرگرِ رنج جانکاه اگزیستیالیستی است که خویش را در حلّ معمّای هستی ناتوان یافته و در این تیره خاکدانی که زمینش می نامند، جز آوای بلند مرگ، چیز دیگری نمی شنود و زمزمه های حوّای ذهنش نیز برآن است تا او را به خوابی ابدی فرو برد. مهم ترین مؤلفه هایی که در این جستار به عنوان مدار اصلی بازکاوی اندیشه های اگزیستانسیالیستی در شعر خلیل حاوی مورد توجه قرار گرفته اند، عبارت اند از: مرگ اندیشی و هراس از مرگ در ذهن خلیل حاوی، رابطه میان مرگ و گناه، رابطه میان پریشانی و نگرانی با احساس گناهکاری، توجّه به زمان به عنوان محور اصلی بودن هستنده در جهان و سرانجام، نمود احساس بی قراری و نا امنی در جهان کنونی.
مطالعه نقد روانشناسی آثار جلال آل احمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله سعی بر آن است تا با تحلیل روانشناسانه شارل مورون به نقد و بررسی آثار جلال آل احمد بپردازیم. امروزه، مطالعات زیاذی در باب افکار و آراء این نویسنده شده ولی کسی انطور که باید به بررسی لایه های زیرین آثار وی به منظور دستیابی به ناخودآگاه آثارش نپرداخته است. برای نیل به این مقصود، از نقد روانشاناسانه مورون بهره گرفته ایم و با بررسی تمامی آثار آل احمد و با کنار هم قرار دادن استعاره ها و تصاویر ثابت در آثارش به زیرسطح نوشته های وی و ناخودآگاهی انگیزه هایش برای نوشتن دست می یابیم.
در ابتدا به گردآوری آثار آل احمد برای مطالعه و سپس استخراج روابطی که مرجع آن را باید به طور منطقی در شخصیت ناخودآگاه وی جستجو کرد می پردازیم. با روی هم قرار دادن داستان های وی، تصاویری مشابه نمود می یابد. شبکه تداعی ها در آثار وی قهرمانانی ضعیف با دوگانگی شخصیت را به تصویر می کشد. در آخر با مطالعه زندگی نامه نویسنده به تحلیل این نصاویر ناخودآگاه پی می بریم.
ادبیات سیاه در اروپا و امریکا
حوزههای تخصصی:
شطحیات و حال در عرفان
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، معنی و مفهوم و تعریف شَطْح و شطحیات را به دست آورده و رابطه آن را با «حال» بیان نمود. به عبارت دیگر علت شطحیات را توضیح داده، و نمونه هایی از اقسام شطحیات را ارائه داده و بعضی از افرادی که آنها را به کار برده اند نام برده ایم و همه شطحیات را به یک جمله برگردانده و به صورت یک سؤال درآورده ایم و بالاخره در صورت امکان به آن سؤال پاسخ خواهیم داد.
نوعی مجاز با دلالت دوگانه (حقیقی و غیرحقیقی) شگردی برای گسترش دامنه معنی در ابیات حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حافظ با جانشین کردن دو مفهوم در دو مصرع یک بیت، براساس روابط مجازی میان آن ها، مجازهای تازه با معانی بدیع می آفریند؛ به صورتی که مجاز در مصراع دوم با یک رابطه مجازی جانشین حقیقت در مصراع نخست می شود. جانشینی مجاز و حقیقت، تسویه و برابری این دو امر را در پی دارد. مجاز علاوه بر معنی مجازی، دلالت اصلی و مستقل نیز دارد؛ که موجب دوبعدی شدن کلام و گسترده شدن دامنه معنی بیت می شود. معنای حاصل از این روش، برخاسته از نوع رابطه مجازی، دلالت دوگانه مجاز و تسویه مجاز و حقیقت در رابطه جانشینی است. مجموع این روابط و حضور توأمان حقیقت و مجاز، قابلیت هایی در زبان خواجه ایجادکرده؛ که وی را در آفرینش معانی و تصاویر بدیع یاری بخشیده است. حداقل 365 مجاز با دلالت دوگانه (مجاز و حقیقت) با روش جانشینی در غزلیات حافظ به کاررفته است، این رقم که فاقد تعداد مجازهای به علاقه شباهت (استعاره) است، حدود نه درصد از ابیات وی را تشکیل می دهد. از کارکردهای هنری این روش می توان به موارد زیر اشاره کرد: ایجاز در لفظ، اطناب در معنی، تناقض، اغراق، ترسیم و توصیف جزییات یک تصویر با حفظ ایجاز، ایهام، سمبل سازی، ایجاد تلمیح و طنز.
بررسی و تحلیل شکواییة اجتماعی در شعر معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات غنایی گسترده ترین بخش آثار ادبی را دربر می گیرد و گونه های متعددی را در خود جای داده است، یکی از این گونه ها «شکواییه» است. تمایل به شکواییه در هر انسانی به صورت غریزی وجود دارد و شاعران، که حساس تر از دیگر مردم اند و با دید ظریف تری مسائل را می نگرند، با زبانی متفاوت به بیان این نوع ادبی می پردازند. در همة ادوار شعر فارسی شکواییه وجود دارد، اما در شعر معاصر نوع نگرش و نحوة پرداختن به آن تغییر می کند و با توجه به شعر امروز زبان آن ساده تر می شود. این موضوع تحت پنج عنوان شکواییه های شخصی، سیاسی، فلسفی، عرفانی، و اجتماعی در آثار شاعران دیده می شود که در این مقاله به علت اهمیت دوران معاصر و زبان اجتماعی پرداز شاعران این دوران، به بررسی و تحلیل شکواییه های اجتماعی در شعر پانزده تن از برجستگان شعر معاصر بر اساس ترتیب تاریخی پرداخته می شود که بعضی به صورت کلاسیک و برخی از آنان به سبک نیمایی شعر سروده اند.
موانع معرفت در مثنوی مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فاعل شناسایی که در نظر بسیاری از فیلسوفان نادیده انگاشته شده در نظر مولانا اهمیّت بسیاری دارد. در نگرش او برای دستیابی به گزاره های مطابق با واقعیت، باید در کنار بهره گیری از علم منطق و روشِ درستِ تحقیق، به تهذیب نفس و خودسازی هم توجه کرد. او عقیده دارد گناه، گذشته از همة خطرات و آسیب هایی که برای حیات معنوی و مادی انسان دارد، واقع بینی او را هم با تهدیدی جدی روبه رو می سازد و مانع دستیابی او به حقیقت می شود. در این مقاله برآنیم با بررسی نظر مولانا درباره گناهانی از قبیل حرص، طمع، غرض ورزی، پندار کمال و نظایر آنها نشان دهیم که این گناهان، چگونه در سامانة معرفتیِ انسان خلل ایجاد می کنند. حاصل اینکه به نظر مولانا: از بین بردنِ حالت تعادل روحی، از بین بردنِ ابزارهای شناخت، از بین بردنِ بی طرفی و انصاف، از بین بردنِ خاصیت آینگیِ دلِ انسان و وارونه کردنِ حقایق، برخی از آفاتی است که گناهان بر سر راهِ معرفت پدید می آورند.