فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۵۱٬۲۰۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
مساله اساسی در این مقاله، رهایی از خویشتن در شعر فروغ فرخ زاد است. این مفهوم همچون سایر عواطف و احساسات بشری، جزء درون مایه های اصلی شعر معاصر فارسی به شمار می رود. نگارنده در دو بخش سعی کرده تا مفهوم رهایی از نفس خویشتن را در شعر فروغ نشان دهد. در بخش اول جلوه هایی از شعر وی را که تجلی گاه همین مفهوم است با بحث از پنج مشخصه: احساس همدلی، دانش و بینش، تردیدها، بی تعصبی و خود داری از بیان احساسات فردی تبیین می نماید. در بخش دوم هشت عامل مهم را به عنوان عوامل ایجاد رهایی از خویشتن در شعـر شاعر برمی شمارد که عبارت اند از: عشق، آرمان خواهی، تعهد نسبت به زندگی، خداباوری، تنهایی و خلوت گزینی، درد و رنج، مرگ طلبی، شاعری. هدف مقاله آن است که خواننده با تامل در نمونه های شعری فروغ و نیز مباحث مربوط دیگر که در بخش های مختلف مقاله حاضر آمده است میزان رویکرد و توجه فروغ را نسبت به مفهوم رهایی از خویشتن دریابد و بتواند به تجزیه و تحلیل این رویکرد از نگاه دیگر شاعران معاصر بپردازد.
بررسی «عبارت فعلی » در دستور زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی ۱۳۸۸ شماره۱
حوزه های تخصصی:
در زبان فارسی، فعل از جهات گوناگون تقسیم می شود. تقسیم بندی بر مبنای ساخت و تعداد اجزای تشکیل دهنده، یکی از مهمترین اقسام فعل است. دستور نویسان در این باره دست کم به دو گونه فعل ساده و فعل مرکب قائلند. برخی نیز اقسام بیشتری برای فعل برشمرده اند. عبارت فعلی گونه ای از فعل بر مبنای ساخت آن است که دست کم از سه جزء تشکیل می شود و معنی واحدی دارد. در چند دهه اخیر این مجموعه فعلی، در برخی از دستورها عبارت فعلی نامیده شده، اما برخی آن را انکار یا در نامگذاری آن سکوت کرده اند. در این مقاله، پس از بررسی آرای صاحب نظران در باره تقسیم فعل، به تاریخچه نامگذاری عبارت فعلی، سابقه آن در متون قدیم، ساخت و انـواع عبارت فعلی، کاربردهای گوناگون آن و نیز تشابه و تفاوت عبارت فعلی با متمم پرداخته می شود و سرانجام فهرستی نسبتا مفصل هم از عبارت های فعلی ارایه می گردد.
خورشید و خفاش در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مولانا در مثنوی از واژگانی بهره برگرفته که از ارزش های معنایی چندگانه ای برخوردارند. از جملهی آنها، دو واژگان خورشید و خفاش هستند. در این پژوهش با ذکر نمونه هایی نشان داده میشود که خورشید و خفاش در مثنوی با توجه به ویژگیها یا فضایی که واژگان هم نشین آنها در زنجیرهی کلام فرآهم آورده اند میتوانند نماد شخصیّت هایی قرار بگیرند که با آنها سنخیّت دارند. باید توجه داشت مولانا این دو واژه را چنان طبیعی در بافت کلام جای داده که ارزش نمادین آن ها در نگاه نخست بر خواننده نمایان نمیشود، سپس تأمّل و درنگ در نشانه ها میتواند مفهوم نمادین آنها را توجیه نماید.
منظورشناسی و تحلیل کارگفتار در گفتگوهای داستان بیژن و منیژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گفتگو یکی از عناصر مهم در روایت است. به طورکلی آفرینش روایت پس از آفرینش گفتگو (dialogue)، پدیدار و بهترین تفسیرها با این عنصر روایی ایجاد می شود. این عنصر در تحلیل ادبیات بسیار اهمیت دارد؛ به همین سبب در دیدگاه ها و نظریه های جدید زبان شناسی به ویژه معنی شناسی، به آن توجه شده است. نظریه منظورشناسی یکی از شاخه های مهم در حوزه معنی شناسی است که با کارگفتارهای متنی به گفتمان روایت سامان می بخشد. با استفاده از کارگفتارها می توان به معانی ثانویة متن دست یافت. شاهنامه فردوسییکی از برجسته ترین آثار روایی ادب فارسی است که به سبب جنبه نمایشی یا دراماتیک داستان هایش، به عنصر گفتگو توجه ویژه ای دارد. در این مقاله باتوجه به این رویکرد نقد ادبی، ابتدا مبانی نظری وابسته به گفتگو و ارتباط آن با نظریه منظورشناسی بررسی می شود و سپس با واکاوی و ارائه دسته بندی ساختارهای کارگفتار، گفتگوهای متن داستان بیژن و منیژه تحلیل می شود.
اصول تعلیم و تربیت از دیدگاه مولانا
حوزه های تخصصی:
کاربرد تحلیلِ ساختاری روایت: تحلیل روایی نمایش نامه ملاقات بانوی سالخورده اثر «فریدریش دورنمات»، با تکیه بر دیدگاه رولان بارت (عنوان عربی: النقد البنیوی للروایة فی ظل التحلیل الروائی لمسرحیة زیارة السیدة العجوز لفردریش دورنمارت بالنظر إلی آراء رولان بارت)
حوزه های تخصصی:
نمایشنامه ملاقات بانوی سالخورده که فریدریش دورنمات (1990- 1921) در سال 1955 آن را به رشته تحریر درآورد، ازسوی بسیاری از منتقدان ادبی به عنوان بهترین اثر وی شناخته و سبب شد تا این نویسنده شهیر سوئیسی شهرتی جهانی کسب کند. در این مقاله، با کاربرد تحلیل ساختاری روایت و به طور خاص رویکرد رولان بارت فرانسوی در این باب، به تحلیل روایی این نمایشنامه پرداخته و ضمن کاوش در کارکردها و کنش های- این نمایشنامه به منزله یک روایت- لایه های زیرین این روایت، کنکاش و دلالت ها و معانی پنهان آن کشف و آشکارسازی می شود؛ آنچه رولان بارت در تحلیل روایت در پی آن است. در واقع آنچه پس از خوانش این روایت رویت پذیر میشود، منفعت جویی و سست بودن باورهای افراد جامعه است؛ افرادی که برای سود اقتصادی، به راحتی اصول اخلاقی را زیر پا می گذارند و بدین منظور، برخلاف آنچه در ظاهر می گویند، در پی کسب منفعت و نفع شخصی، حتی حاضر می شوند دست به جنایت بزنند.چکیده عربی:اعتبر کثیر من نقاد الأدب مسرحیة زیارة السیدة العجوز من أکثر نتاجات فردریش دورنمارت (1912ـ1990) جودة.کتب دورنمارت هذه المسرحیة عام 1950 وأحرز هذا الکاتب السویسری، شهرة عالمیة بعد کتابتها. یقوم هذا المقال بالتحلیل الروائی لهذه المسرحیة باستخدام أسالیب النقد البنیوی للروایة، ووفقا لمدرسة رولان بارت النقدیة.وبعد أن یدرس ما تؤدیه هذه المسرحیة کروایة، یدرس المقال الطبقات السفلیة لها، لتوضیح معانیها الخفیة الکامنة. وفی الحقیقة ما یمکن رؤیته بعد قراءة هذه الروایة هو اهتمام أفراد المجتمع بالمنافع الشخصیة، وضعف العقائد عندهم؛ هؤلاء هم الذین لایقیمون وزنا للأصول الأخلاقیة لأجل المقاصد الاقتصادیة بل یرتکبون أبشع الجرائم فی سبیل تلک الأغراض المادیة خلاف ما یقولون فی الظاهر.
مقاله به زبان عربی: علم و انواع آن از دیدگاه مولانا جلال الدین بلخی (العلم وأنواعه من وجهة نظر مولانا جلال الدین بلخی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علم در معنای معرفت و گاه به معنای حکمت از تعابیر مهم اندیشه مولانا شاعر قرن هفتم هجری است. در منابع عرفانی علم به دو گونه ظاهری و باطنی یافت می شود. مولانا علمی را برتر می داند که هادی و راهنمای انسان ها به سوی حقیقت باشد و ظاهر را به باطن پیوند دهد. وی متأثر از حدیث است وحکمت و دانش باطن را گمشده مؤمن می داند. مولانا علم باطن را مرادف معرفت و علم ظاهر را مرادف عقل می داند و تحت تأثیر آیه قرآن علمی را حقیقی می داند که به یقین منجر شود. وی گاه از علوم ظاهری به نام علم آخور و علم گفتاری یاد می کند و گاه علوم باطنی را وحی می شمارد. علم قال، حجاب راه سالک است از آن جهت که موجب بسط خودی و خودبینی و مانع نیل به کمال می گردد. این مقاله کوشش دارد تا انواع علومی را که مولانا در مثنوی معنوی از آن نام می برد، بررسی نماید.
مقایسه جایگاه زن در شاهنامه فردوسی با ایلیاد و اودیسه هومر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاهکار حماسی شاهنامه، اثری است برآمده از مواریث اساطیری، تاریخی و فرهنگی ایران باستان که در آمیزش با جهان بینی توحیدی حکیم ابوالقاسم فردوسی همچون آیینه ای تمام نما، گویای بینش و منش ایرانیان بوده و از این رهگذر همواره از مراجع ایران و ایرانی شناسی قرار گرفته است که به ناگزیر همچون هر منبع و مأخذ دیگر از گزند سهو و خبط مخاطبان و محققان مصون نمانده است؛ گاه متهم به پان ایرانیسم و ترک ستیزی و گاه مظنون به جبرگرایی محض و زرتشتی گری؛ اما تازه تر از همه، اتهام زن ستیزی است (خلاف اتهامات و ابهامات پیشین که لااقل از پاره ای توجیهات و دستاویزهای هرچند ظاهربینانه برخوردار است) که نه تنها پشتوانه ای جز غرض ورزی ندارد، بلکه عکس آن، یعنی زن ستایی (چنانکه پس از این خواهیم دید) صادق است و خود از نقاط قوت حماسه ملی ایرانیان است.در این راستا، جستار حاضر می کوشد جایگاه و نقش زن را در شاهنامه فردوسی با استناد به پیشینه اساطیری، تاریخی و فرهنگی ایران زمین واکاوی نماید.
مقلدان گلستان
منابع و قواعد تعبیر رؤیا در متون حکمی و عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"هدف این مقاله، بررسی و بیان منابع و قواعدی است که اهل عرفان و حکمت و معبران، در تأویل و تعبیر رؤیا از آنها استفاده میکردند.اگر رؤیا را به یک متن تأویلپذیر تشبیه کنیم، دریافت میشود که خوابگزاران قدیم، در تأویل این متن، هم به عبارات متن یا نمادها، هم به احوال نویسنده متن و هم به اوضاع تاریخی و شرایط اجتماعی وی نظر داشتند.به سخنی دیگر، خوابگزاری قدما بر سه پایه قرار داشت:زمان و مکان دیدن رؤیا، در تعبیر و تأویل نقش مهمی ایفا میکرد.
در این مقاله، ضمن بررسی و تحلیل منابع و قواعد رؤیا از دیدگاه قدما، نظریههای روانکاوان معاصر نیز در پارهای موارد، نقل شده است."
تحلیل و نقد شبه جمله در مغنی علامه ابن هشام انصاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«شبه جمله» در نحو عربی بر ظرف و جارومجرور اطلاق می شود. ظرف و جارومجرور از مصداق های ترکیب اند و از دو اسم مانند «عندک» یا یک اسم و یک حرف مانند «فی الدّار» پدید آمده اند؛ جزء حرفی و ظرفی آن ها شایستگی مسند یا مسندالیه شدن را ندارند؛ و نیز هیچ گونه اسناد و نسبتی ندارند؛ تنها یک مشابهت صوری و ظاهری در شکل و پیکر آن دو با جمله و کلام در میان است؛ و وجه شباهت آن دو با جمله در پیوند و پیوست دو کلمه (ترکیب) با یک دیگر است. همین جاست که ویِِژگی های اصطلاح شبه جمله روشن می شود؛ از آن جا که شبه جمله خالی از اسناد است قابلیت های بسیاری ازجمله پیوند با ترکیب های اسنادی تام و ناقص را پذیراست و می تواند در این راستا دارای اسناد شود. بر این اساس گاه در جایگاه مبتدا (رُبَّ رجُلٍ قائمٌ) و گاه در موضع خبر (زیدٌ فی الدّار) و مانند آن قرار می گیرد. از آن جا که شبه جمله استقلال معنایی و مفهومی ندارد، نیازمند کلمه ای است که بدان معنا بخشد؛ از این رو لزوم تعلُّق، متعلِّق، و متعلَّق احساس می شود و هرچه متعلَّق قوی تر باشد معنا از استواری و ثبات و قدرت بیش تری برخوردار می شود. بنابراین، نخستین درجه تعلّق و بهترین و والاترین وجه آن را تعلّق به فعل و شبه فعل دانسته اند. نحویان معتقدند اگر متعلَّق فعل عام مذکور یا خاص مذکور یا محذوف باشد ظرف لغو و اگر از افعال عموم محذوف باشد ظرف مستقر است. هنگامی که ظرف مستقر باشد درواقع معنا و مفهوم از استقرار و استقلال مناسبی برخوردار است و از ذات ترکیب می توان بدان دست یافت ولیکن در ظرف لغو استقلال معنایی وجود ندارد و باید با توجه به متعلَّق و متعلِّق ظرف را دارای معنا و مفهوم کند.
دماوندیه، شهرآشوبی نوین(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در ادبیات معاصر ایران نام ملک الشعرای بهار همواره یادآور مبارزه های سیاسی و انتقادهای اجتماعی است. او با شعر استوار خود در دوران استبداد به نبرد با پلیدی ها رفت و در این راه به همراه مبارزان دیگر، آزار فراوان دید. از همین روی شناساندن این شاعر بزرگ به نسل های بعد از او نوعی وظیفه اجتماعی به شمار می رود. یکی از زمینه های مناسب نکوداشت بهار انتخاب اشعار و آثار او در کتاب های درسی و معرفی زمانه او در این کتاب ها به دانش آموزان است.در کتاب فارسی دوم راهنمایی و دوره پیش دانشگاهی بخش هایی از قصیده دماوندیه بهار انتخاب شده و به عنوان نمونه ای از شعر سیاسی و اجتماعی دوران حیات شاعر به دانش آموزان تدریس می شود. در انتخاب این قصیده اشکالات و سهوهایی وجود دارد که نمی توان آنها را سرسری گرفت و از کنارشان گذشت. خصوصا این که تبدیل یک اسم به ضمیر بدون استناد به دیوان های پیراسته باعث سردرگمی دبیران و دانش آموزان شده و معلوم نیست که بر اساس این تصرف، معنا و مفهوم بیت بهار چیست. در این تحقیق ضمن مروری بر شعر بهار و توجه به شهرآشوب سرایی او و نیز دقت در بیزاری خاصی که او از پایتخت و برخی اهالی آن داشته، بر تصحیح سهوهای مندرج در کتاب درسی دوره پیش دانشگاهی اشاره شده و موضوع، مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.
اصول جامع مقاله نویسی
حوزه های تخصصی:
یکى از معیارهاى کلیدى ارزیابى فعالیت علمى محققان، دانشگاه ها و یا در سطح کلان کشورها، بررسى میزان انتشارات علمى آن شخص، دانشگاه و یا کشور است. درواقع مقالات علمى معتبر، سندى دال بر صحت تحقیقات و پروژه هاى ارائه شده، به وسیله محققان است. با پیدایش بسته هاى مناسب به منظور تبادل یافته هاى علمى در کمترین و کوتاه ترین زمان ممکن، مقالات به عنوان ابزارى قدرتمند در جهت اشاعه علوم، شناخته شده است. از جهتى اهمیت مقاله در راه یابی به مقطع دکترى تخصصى یا اخذ بورس تحلیلى غیرقابل انکار است.
نوشتار حاضر سعى در ارائه نکات کاربردى در خصوص نگارش، نحوه تنظیم مقاله به روشى علمى است. امید است، نوشته حاضر راهگشاى مسیر تحقیق و پژوهش براى پژوهشگران فرهیخته حوزه هاى علمیه و دانشگاه های کشور باشد.
بررسی و نقد ترجمة بین زبانی و ترجمة بین نشانه ای «مرگ دستفروش» از دیدگاه نشانه شناسی انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقالة حاضر به بررسی و نقد نمایشنامة «مرگ فروشنده»، ترجمة بین زبانی آن به فارسی و ترجمه بین فرهنگی- بین نشانه ای آن به یک تله تئاتر ایرانی می پردازد. نمایشنامه از زبان انگلیسی به فارسی ترجمه شده و ترجمة فارسی مبنای ترجمة بین نشانه ای آن بوده است. بر این اساس نگارنده هر دو ترجمه را با متن های پیشین مربوطه مقایسه کرده و در هر دو ترجمه، نشانه هایی که مشخصاً کارکرد ایدئولوژیک دارند تعیین و بررسی شدند. سپس با بسط نظریه نشانه شناسی انتقادی برای نقد ترجمه، انواع این نشانه ها و چگونگی تغییرات و حفظ این نشانه ها در تله تئاتر تحلیل و نقد شده اند. یافته های به دست آمده نشان داد که در ترجمة بین زبانی هیچ سانسوری وجود نداشته ولی در تله تئاتر تقریباً همة نشانه های دارای کارکرد ایدئولوژیک خاص حذف شده اند و در واقع متن آنقدر سانسور شده که گاهی حتی انسجام خود را از دست داده است. مترجم/ کارگردان سعی کرده تا جایی که می تواند متن را مطابق فرهنگ مقصد تغییر دهد و از طریق حذف و اضافه کردن نشانه های منطبق با دیدگاه ها و سنت های غالب متن مقصد و حذف کامل نشانه هایی که با این دیدگاه ها منطبق نیستند و در حقیقت از طریق حذف و اضافه های کاملاً مشهود با کارکردهای ایدئولوژیک مشخص دیدگاه های فرهنگ و سنت غالب جامعة مقصد را از طریق ترجمه به دریافت کنندگان اعمال کند؛ به همین دلیل متنی آفریده که در برخی موارد کاملاً انسجام خود را از دست داده و یا نسبت به متن پیشین معناهای متفاوتی پیدا کرده که گاه حتی در تضاد کامل با معناهای موردنظر متن اصلی بوده اند.
زنان و سیر و سلوک عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عرفان شیوه ای از زندگی عارفانه است که در آن، ارتباط بین عابد و معبود یا خالق و مخلوق از طریق طی مقامات معنوی و گذراندن مراحل سلوک عرفانی میسر می گردد. در فرهنگ اسلامی، عرفان حالت دریافت شهودی، قلبی و اشراقی و راهی برای وصول به حقیقت، با تاکید بر کشف و شهود و ریاضت و تزکیه نفس است. در نگرش عارفانه که اساس آن دین محوری است، به گواهی شواهد تاریخی متعدد، مفهوم فراجنسیتی مشاهده می شود و نادیده انگاری تاریخی زنان در چنین نگرشی نامفهوم می نماید. در جامعه مردمدار که زنان کمتر از مردان، امکان حضور در عرصه های اجتماعی، اقتصادی، دینی و سیاسی را داشته اند و معمولا از متن به حاشیه رانده شده اند، طبیعی است که ورود زنان به سلک عارفان و طی مراحل کمال عرفانی با دشواری های متعدد صورت گرفته است؛ اما سرانجام زنان به طی مراحل سلوک عرفانی راه یافته و در بسیاری موارد گوی سبقت را از مردان ربوده اند. این مقاله با بررسی تاریخی سرگذشت زنان عارف و چگونگی ورود آنان به سلک عارفان، به این نتیجه می رسد که عواملی چند در راه یابی زنان به سلوک عرفانی از اهمیت برخوردار بوده است که مهمترین آنها رابطه خویشاوندی است. در قرون اولیه تصوف، زنان بـه صورت مریدان غیررسمی در خانقاه ها در جمع عارفان حضور داشته اند و از طریق خدمت به صوفیان و تامین هزینه های خانقاه ها تحت عنوان «خیرات و مبرات» و... نقش حمایت کنندگی داشته اند و در بعضی فرقه ها نیز تنها به شرکت در مجالـس وعظ و گاهی روایت حدیث بسنـده می کرده اند؛ اما اندک اندک مراحل سلوک عرفانی را طی نموده، به تربیت مریدان، برگـزاری مجالس وعظ، رهبـری خانقاه ها، اجـرای مراسـم سماع، همکاری و همیاری از طریق تشکیلات فتیان و... پرداخته انـد و بعضی حتی به مقـام ولیه اللهی نیز دست یافته اند. همچنین به نظر می رسد تفاوت مشرب ها و طریقت های عرفانی، باعث ایجاد تفاوت نگرش ها و اختلاف در شیوه های عارفانه زنان بوده است.
تصوف در مکتب خراسان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
خراسان به عنوان مهد تصوف از قدیم در پرورش و رشد تصوف تاثیر قابل ملاحظه ای داشته است، در نگاهی به تاریخ تصوف و عرفان، کمتر شهر و روستایی در خراسان است که در آن صوفی بنام نباشد و از وجود چهره های شاخص و آثار برجسته و طریقت های مشهور و اندیشه های بلند، می توان آن را دریافت. تصوف خراسان دارای ویژگی هایی چون: مشایخ صاحب نام، آمیختگی تصوف با فتوت و عیاری، سماع، تعالیم فرقه ملامتیه، برنامه های مدون خانقاه، رواج شعر و شاعری در برنامه های خانقاه، تلاش برای صلح جهانی، ارتباط با ائمه شیعه، و پای بندی شدید به شریعت، موضع گیری در قبال زور و ستمگری، تلاش علمی، باطن گرایی، و گرایش نخبگان بوده است. و همین خصوصیات باعث آفرینش آثار و نتایج مهمی چون تصوف و فتوت و شعر عرفانی و نزدیکی تصوف به تشیع و نهضت های دینی و اجتماعی گردید.
نقد: هیاهو برای هیچ - نقد داستان «خشم و هیاهو» اثر ویلیام فاکنر (قسمت دوم)
حوزه های تخصصی:
بخارای من، ایل من
تلقی قدما از وطن
منبع:
الفبا سال ۱۳۵۲ جلد دوم
حوزه های تخصصی: