مطالب مرتبط با کلیدواژه

پیرچنگی


۲.

بررسی و تحلیل مفهوم یقظه در متون عرفانی (با تأکید بر دو داستان پیرچنگی و شیخ صنعان)

کلیدواژه‌ها: یقین کمال توبه سلوک شیخ صنعان جذبه پیرچنگی یقظه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۶۱ تعداد دانلود : ۱۳۳۴
یقظه و بیداری از جمله مفاهیم خاص دینی و عرفانی است که در مقابل غفلت و بی توجهی قرار دارد و لازمه رسیدن به مقام توبه و گام نهادن در وادی سلوک است. یقظه حالی است که با جذبه و عنایت الهی آغاز می شود و انقلابی درون انسان به پا می کند که او را با سلوکی عارفانه به کمال مطلوب می رساند. نوشتار حاضر برآن است تا با تأکید بر اهمیت یقظه در مراتب سلوک، داستان پیر چنگی از مثنوی مولوی و شیخ صنعان از منطق الطیر عطار را با هدف شناخت دقیق این مفهوم عرفانی بررسی کند و از منظر این دو داستان به عوامل یقظه، حالات انسان پس از یقظه، نقش پیر و هدایتگر، تأثیر الهام ها و رویدادهای غیبی، تقدم مشیت الهی برخواست بنده، آزمایش الهی تأثیر سوز دل و گریه در استجابت دعا، سفر از من به فرامن، نفی حجاب خودبینی، گناه دانستن عجب، ترک هوشیاری و...دست یابد.
۳.

بررسی ساختار روایی الگوی لباو و والتسکی در داستان پیرچنگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساختار روایی لباو و والتسکی پیرچنگی بند آزاد بند ثابت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴۰ تعداد دانلود : ۶۷۴
روایت نقل معنایی، طرحی است که رویداهای آن با نظم زمانی خاصی بیان می شوند. در روایت، جهت گیری حوادث داستان به وسیله روابط علت و معلولی به سمت خاصی پیش می رود و با بررسی ساختار روایت یک اثر می توان به مفاهیم و ژرف ساخت آن دست یافت. لباو و والتسکی از نظریه پردازان ساختار روایی، معتقدند که روایت های شفاهی دارای اصول و ضوابط خاصی هستند، و برای آن ها ساختار داستانی متناسبی را مطرح می کنند. طبق الگوی لباو، روایت از مراحلی چون چکیده، جهت گیری، رخداد، گره، ارزیابی، نتیجه و پایانه تشکیل می شود که تمام مراحل به غیر از ارزیابی در بندهای ثابت روایی قرار دارند. از آنجا که مثنوی متنی گسترده با داستان های متنوع است، در پژوهش حاضر نویسندگان برآن هستند تا بر اساس الگوی روایت شناسی لباو و والتسکی، داستان پیر چنگی را مورد بررسی قرار دهند. نتایج پژوهش نشان می دهد که مثنوی با وجود کلاسیک بودن با نظریه های نوین از جمله الگوی لباو و والتسکی قابل تطبیق است و ارزیابی که مهم ترین بخش این الگو است در بندهای روایی آزاد، وجود دارد.
۴.

خوانش حکایت «پیرچنگی» از منظر نظریه لکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیرچنگی مثنوی ژاک لکان نقد روان کاوانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۸ تعداد دانلود : ۲۱۰
نقد روان کاوانه و خوانش متون از منظر آرای روان کاوانه، یکی از رویکردهای نقد ادبی است که با بهره گیری از دیدگاه های روان شناسانه، متون ادبی را مورد بررسی قرار می دهد و لایه های جدیدی از معنا را آشکار می نماید، ژاک لکان، روان کاو فرانسویاز نظریه پردازان مهم نقد روان کاوانه به شمار می آید، وی با بهره گیری از نظریات فروید در روان شناسی و نظریات سوسور در حوزه زبان شناسی ساختاری، نظریه جدیدی را مطرح کرد که در ادبیات نیز کاربرد فراوانی دارد، نظریه لکان از سه ساحت خیالی، رمز و اشارت و واقع تشکیل شده است که بی شباهت با مراحل سیر و سلوک عرفانی نیست و می توان بر اساس آن خوانشی تازه از متون عرفانی ارائه کرد،، در این پژوهش برای بررسی میزان انطباق این نظریه با متون عرفانی، قصّه «پیرچنگی» از مثنوی معنوی مولانا مورد خوانش قرار گرفته است و مشخص گردید که مراحل سیر و سلوک پیر را می توان با سه مرحله نظریه لکان منطبق نمود، آنچه در این حکایت مهم است نقش خلیفه در پیش برد حکایت است، وی همچون روان کاوی ظاهر می شود که فرد را در طول مراحل گوناگون همراهی می کند و به او کمک می نماید تا با عبور از ساحت رمز و اشارت، با خود واقعی اش مواجه شود
۵.

ریخت شناسی داستان پیر چنگی براساس الگوی ولادیمیر پراپ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ریخت شناسی پیرچنگی مولانا پراپ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۸
این مقاله به بررسی ساختار روایی داستان پیر چنگی از مثنوی معنوی مولانا، با استفاده از الگوی ریخت شناسی ولادیمیر پراپ می پردازد. هدف این پژوهش آن است که نشان دهد چگونه حکایات عرفانی، به رغم پیچیدگی معنوی و محتوای عمیق، می توانند از ساختارهای روایی شناخته شده در ادبیات عامه پیروی کنند. به این منظور، کارکردها و عناصر اصلی روایت در داستان پیر چنگی شناسایی و با نقش های ساختاری پراپ تطبیق داده شده اند. شخصیت های محوری همچون پیر چنگی و عمر در این حکایت، در چارچوب نقش های پراپ، به عنوان نمادهای عرفانی ظاهر می شوند و هرکدام به گونه ای در شکل گیری و تقویت پیام های معنوی حکایت سهم دارند. یافته ها نشان می دهند که این داستان نه تنها با ساختارهای پیشنهادی پراپ هم خوانی دارد، بلکه از این ساختارها برای روشن تر کردن تمثیل ها و معانی عرفانی بهره می گیرد . این پژوهش نشان می دهد که نظریه های ساختاری، به ویژه الگوی پراپ، می توانند ابزارهای مؤثری برای تحلیل متون کلاسیک و درک لایه های عمیق تر پیام های معنوی آن ها باشند. همچنین، توصیه هایی برای ادامه تحقیقات درزمینه تحلیل روایی داستان های عرفانی براساس نظریات مدرن ارائه شده است تا به فهم بهتر این متون کمک کند .