فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۰۱ تا ۱٬۰۲۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
روانشناسی کمال، با موضع گیری در مقابل دو مکتب مطرح زمان خویش، یعنی رفتارگرایی و روانکاوی، کوشید جنبه های مغفول ماهیت انسان را در کانون توجه خود قرار دهد و در همین راستا بود که دو روانشناس مشهور، آبراهام مزلو و اریک فروم، در پژوهش ها و تحقیقات خود، نظریه «هنر بودن» را مطرح کردند؛ یعنی هنر به کارگیری تمامی توانایی های آدمی که تنها از طریق رهایی از «داشتن» ها یعنی، خودشیفتگی، خودخواهی و خودپسندی می توان به آن دست یافت. گفتنی است که فروم صراحتا واژه «داشتن« را به کار برده؛ اما مزلو «داشتن» را با هرمی از سلسله مراتب نیازها نشان می دهد که برای رسیدن به خودشکوفایی باید تا حد لازم آن ها را برآورده کرد. از طرف دیگر به دلیل توجه ویژه غزالی به انسان و کمال او، در کتاب عرفانی و اخلاقی ای چون کیمیای سعادت، می توان این نظریه را واکاوی کرد. این پژوهش بر آن است تا با روش تحلیل محتوای کیفی و شیوه استقرایی شکل فرهنگ «داشتن» و هنر «بودن» در اندیشه غزالی و روانشناسان کمال را مشخص کند. یافته ها حاکی از آن است که غزالی هم چون روانشناسان کمال، با شناخت جامعی که از انسان دارد به نیازها و لذایذ او توجه داشته؛ اما ماندن در آن ها را شایسته انسان نمی داند و باور دارد انسان برای هدفی والاتر خلق شده است که آن هدف را با جلوه هایی از «بودن» نشان می دهد؛ هرچند به دلیل نوع نگاه «خدامحور» و «انسان محور» این دو دیدگاه تفاوت هایی با هم دارند.
خوانش جامعه شناسانه راحة الصدور و آیة السرور راوندی با تکیه بر بعد تشریحی نظریه ساخت گرایی تکوینی لوسین گلدمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰۲
9 - 40
حوزههای تخصصی:
ساخت گرایی تکوینی شاخه ای از جامعه شناسی ادبیات است که لوسین گلدمن آن را بر اساس نظریات گئورک لوکاچ، مارکس، هگل و ژان پیاژه بنا نهاد. وی در این روش به بررسی ساختارهای معنادار متون و آثار و چگونگی پدید آمدن این ساختارها بر اساس پس زمینه های تاریخی آن ها می پردازد و به وحدت میان صورت و محتوا تأکید دارد. بر پایه دیدگاه ایشان چون انسجام هر اثر ادبی مربوط به جهان نگری طبقات است؛ از این رو، باید همواره کوشید تا رابطه ساخت درونی اثر را با ساخت فکریِ طبقه اجتماعی نویسنده دریافت. علاوه بر این، می توان گفت که ساخت گرایی تکوینی اصولاً به بررسی منش تاریخی و اجتماعی و دلالت های عینی متأثر از گروه اجتماعی در زندگی عاطفی و عقلانیِ آفریننده اثر می پردازد. پس در این شیوه به جای توصیف، تشریح محتوای اثر ادبی مورد مداقه قرار می گیرد. به هر روی، پژوهش حاضر بر این مسئله متمرکز است: آگاهی های ذهنی و طبقاتی برآمده مقتضیات تاریخی و اجتماعی حاکم در دوره راوندی در چه سطحی و با چه کیفیتی در معناداری ساختار و تکوین راحه الصدور مؤثر بوده است؟ به طورکلی، یافته های این پژوهش نشان می دهد که راوندی به طور ناآگاهانه تحت تأثیر گفتمان های عصر سلجوقی بوده است و شاخص های جامعه شناسی گلدمن در تکوین و انسجام فکری راحه الصدور و معنادار کردن ساختار آن مؤثر بوده اند و راوندی نیز توانسته است جهان بینی، ساختار سیاسی، اجتماعی و اقتصادی دوره سلجوقی را به درستی براساس شرایط تاریخی و اجتماعی آن دوره بیان کند.
تحلیل ناامنی اجتماعی و سیاسی در گلستان
منبع:
اجتماعیات در ادب فارسی سال ۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹
15 - 24
حوزههای تخصصی:
گلستان سعدی که قرن هفتم هجری قمری فراهم آمده ، در شمار اندرزنامه هایی است که حاوی محتواهای ارزشمند زیادی در زمینه های مختلف از جمله اجتماعی و سیاسی است. هدف از انجام تحقیق حاضر، شناخت اندیشه سعدی، ادیب بزرگ ایران در زمینه ناامنی اجتماعی و سیاسی در گلستان سعدی است. چارچوب نظری مقاله حاضر متکی بر نظریه نظام اجتماعی پارسونز و تحلیل ساختاری لوی اشتراوس است و با توجه به اینکه در هیچ یک از آثار قبلی، موضوع «ناامنی اجتماعی و سیاسی» مطرح نشده است. نسبت به آثار قبلی، از نوع اکتشافی است. سوم، در این مقاله تلاش شده است، با تحلیل گزاره های حکایات سعدی، نظام معرفتی سعدی در زمینه ناامنی اجتماعی و سیاسی مشخص شود. در این پژوهش، ابتدا موقعیت ها شناسایی و کدگذاری شدند و سپس کلیه عمل های اجتماعی گزارش شده در گلستان براساس عامل و طرف مقابل او کدگذاری گردید و بعد از این گام، عمل های اجتماعی یاد شده براساس «کُد» آن دسته بندی شد. بنابراین، تحقیق حاضر از نوع اسنادی و از نوع تحقیقات کیفی است. نتیجه این مطالعه نشان داد که ناامنی برای موقعیت های مختلف در جامعه مانند درباریان، لشکریان، مردم، افراد شاغل در بخش های مختلف درباری یا تجاری که با پادشاه در ارتباط هستند و یا حتی گدایان وجود دارد که ممکن است از طرف پادشاه یا متعلقان او مانند وزیر و دیگر درباریان، لشکریان و مأموران و یا شاهزاده باشد.
صوره الأنا والآخر فی کتاب الرحله إلی أمریکا لمحمد لبیب البَتَنونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
65 - 85
حوزههای تخصصی:
تُعدّ الصورلوجیا أو الصوره الأدبیّه مبحثاً من مباحث الأدب المقارن التی تشتغل بتوضیح الصوره والبحث عن قیمتها الأدبیّه إلی جانب التعرّف الثقافی علی الآخر. وبهذا یساعد الأدب المقارن أن یعرف کل أمه مکانتها عند سائر الشعوب وأن تری صورتها فی مرآه غیرها. یهدف البحث إلی وصف صوره الآخر وکیفیه استحضاره فی کتاب الرحله إلی أمریکا للبتنونی وکذلک مقارنته بما عاشتْه الأنا بأنواعها المختلفه من خلال المنهج الوصفی التحلیلی المقارن، فیبحث عن مواقف الکاتب ورؤیته النقدیه تجاه الآخر الأجنبی. ومن أهم نتائج البحث هی أنّ صوره الأنا أو النحن أو الهویه العربیه تحضر کأداه للمقارنه بین الأنا العربیه والآخر الأمریکی. والآخر المقبول فی أثر الکاتب توزّع بین الانبهار والإعجاب بمنجزاته ورفض بعض سمات الآخر المختلف عنه دینیّاً وثقافیّاً وعلمیّاً وحضاریّاً. إنّه یری الواقع الثقافی الأجنبی متفوّقاً علی الثقافه الوطنیّه، وهذا لیس بمعنی التجاهل لمشاکل الآخر وعدم تبنی رؤیه نقدیه تجاهه. ویمکن القول أنّ صوره الأنا ترتبط بمفهوم الشعب المصری وما یشکّل تراثه وحضارته وقیمه، وصوره الآخر الأمریکی فی أثره تنطوی علی صوره سلبیّه کالتبعیض العنصری، وعدم العداله وصوره إیجابیه کالحریّه، وتفوّقه فی العناصر الثقافیه والاجتماعیه والاقتصادیه والسیاسیه.
بررسی ترجمه ی نمایشنامه بیرون پشت در اثر وولفگانک بورشرت از منظر نظریه اسکوپوس و بر بستر چالش انتقال عناصر فرهنگی برای اجرا به روی صحنه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبیات تطبیقی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۹)
133 - 159
حوزههای تخصصی:
یکی از چالش های بزرگ ترجمه ی متون ادبی، عناصر فرهنگی موجود در این متون می باشد و این مهم به ویژه در ترجمه ی ادبیات نمایشی به دلیل کاربرد نمایشنامه، یعنی اجرا بر روی صحنه چشمگیر است. یکی از رویکردهایی که در ترجمه با مدنظر قرار دادن هدف ترجمه و کارکرد متن در زبان مقصد، برای فهم مخاطب از ترجمه ی متون نمایشی جایگاهی خاص قائل است، نظریه ی اسکوپوس می باشد. این جستار در صدد است که بر بستر تقسیم بندی عناصر فرهنگی به دو دسته ی "عناصر فرهنگی ملموس" و "عناصر فرهنگی غیر ملموس" توسط نیومارک و چیارو، مهمترین عناصر فرهنگی موجود در نمایشنامه ی بیرون پشت در را استخراج کرده و بر طبق آن ها، عملکرد مترجم این نمایشنامه را در صورت اجرای آن به روی صحنه از منظر نظریه ی اسکوپوس مورد ارزیابی قرار دهد. نتیجه حاصل از این پژوهش نشان می دهد که ترجمه گلشیری اگرچه در اجراهای تئاتری مورد استفاده بوده ولی انتقال عناصر فرهنگی ملموس توسط وی، در راستای هدف نمایشنامه که اجرا باشد، نیست.
بررسی و تحلیل دیدگاه کلامی- ادبی نظامی گنجوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی بهار ۱۴۰۳ شماره ۹۹
9 - 40
حوزههای تخصصی:
از دیدگاه نظامی سخن و شعر تنها ابزاری برای گفت وگو و خلق زیبایی نیست، بلکه جایگاهی فراتر از آن در دستگاه آفرینش بر عهده دارد. از این رو، وی علاوه بر خلق آثار ممتاز ادبی از منظر زیبایی شناسی، همواره در پی تبیین مسائل مهم هستی شناسی و آموزش مبانی اندیشه ورزی درباره نظام هستی و مراتب وجودی آن است. در این نظام فکری، شعر، شاعر و شاعرانگی بخشی مهم از مراتب هستی در دو ساحت آفرینشگری و تداوم هدف انبیا از منظر آگاهی بخشی به شمار می آیند و در خدمت امور قدسی و در راستای نظام عالی آفرینش جزو مهم ترین مراتب هستند. هدف اصلی جستار حاضر این است که ارتباط دیدگاه های کلامی نظامی را با دیدگاه های ادبی وی تبیین کند. از این رو، نخست دیدگاه کلامی نظامی را در دو محور آفریدگار هستی و نحوه آفرینش و سلسله مراتب هستی به اختصار بیان کرده ایم تا از این طریق و در مرحله سوم، جایگاه شعر و شاعر در نظام هستی و اهمیت و اغراض شاعر و رسالت شاعری در این نظام فکری تبیین و دیدگاه کلامی- ادبی نظامی بر این اساس روشن شود.
معرفی «ادبیات تاریخی» به عنوان یکی از انواع ادبی فارسی (با تکیه بر تاریخ بلعمی، تاریخ بیهقی، تاریخ جهانگشای جوینی، تاریخ وصاف)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن شناسی ادب فارسی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
17 - 35
حوزههای تخصصی:
یکی از م سائلی ک ه ناقدان ادبی از قدیم به آن توجه داشته اند تقسیم بندی آثار ادبی براساس انواع ادبی است. در تعاریف انواع ادبی، آثار را به گروه های مشخص طبقه بندی می کنند. از این طریق، به خوبی م ی توان ماهیّت آثار ادبی را شناخت، ارزش هر اثر ادبی را نسبت به سازگاری آن با ویژگی های نوعیِ از پیش مقرر شده تعیین کرد، ع لل و عوامل بروز و ظهور انواع را پی برد و نیرو یافتن یا ضعف و از بین رفتن آنها را در دوره ه ای ادبی و تاریخی مختلف، ب ررسی ک رد. متون ادب فارسی را نیز به انواع گوناگونی تقسیم کرده اند مانند: ادبیات حماسی، ادبیات تعلیمی، ادبیات غنایی؛ البته محققان درباره معرفی برخی از انواع ادبی دیگر هم، تحقیقات مستقلی انجام داده اند. در پژوهش های انجام شده، تاکنون تکلیف متونی همچون تاریخ بلعمی، تاریخ بیهقی، تاریخ جهانگشای جوینی، تاریخ وصاف و آثاری از این دست که تمییز صبغه تاریخی آنها از رنگ و ارزش ادبیشان دشوار و حتی غیر ممکن است، روشن نشده است و هیچ گاه این متون به عنوان یک مجموعه واحد بررسی نشده اند تا هم ویژگی های کلی و مشترکشان بررسی شود و هم دسته بندی دقیقی از شاخه ها و زیرشاخه های گوناگون آن به عنوان «نوع ادبی مستقل» ارائه گردد. به نظر می رسد به دلیل وجود برخی ویژگی های مشترک بین متن های تاریخی و همچنین به دلیل تمایزهای این متون با آثار دیگر انواع ادبی، می توان آنها را یک نوع ادبی مستقل به حساب آورد و نام آن نوع را «ادبیات تاریخی» نهاد، هم چنین ویژگی های این نوع ادبی جدید را مشخص کرد و تعریفی از آن ارائه داد.
بررسی تطبیقی زبان و جنسیت در اشعار طاهره صفارزاده و فدوی طوقان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۲
217 - 234
حوزههای تخصصی:
پیشینه مطالعات زبان و جنسیت به دهه هایی از قرن نوزدهم می رسد. هنگامی که در بستر مفاهیم نقد ادبی نو، نخستین جریان ها تحت عنوان "فمینیسم" در غرب شکل گرفت. بر مبنای نظراتی که سبک گفتار و نوشتار زنان و مردان را با یکدیگر متفاوت می داند، زبان می تواند محل بروز و ظهور عناصر جنسیتی واقع شود. بر اساس این آراء، پژوهش های متعددی در بررسی نشانگان جنسیتی زبان در آثار ادبی صورت گرفته است. از آنجایی که شعر زنان یکی از مواضع قابل تامل در بررسی تعامل زبان و جنسیت است، پژوهش حاضر که به شیوه توصیفی– تحلیلی فراهم آمده، با رویکردی تطبیقی به بررسی شاخص های جنسیتی زبان در دو سطح فکری و زبانی اشعار طاهره صفارزاده و فدوی طوقان پرداخته است تا به این پرسش ها پاسخ دهد که اولا شاخص های جنسیت چگونه و در چه سطحی در زبان شعری این شاعران بازتاب یافته و دیگر اینکه وجود عوامل مشترک فرامتنی در شعر این دو تا چه حد توانسته برآیند مشابهی در دستاوردهای پژوهش داشته باشد. یافته های تحقیق نشان می دهد که عوامل مشترکی چون زنانگی، تاثیرپذیری هر دوی این شاعران از تحولات اجتماعی و سیاسی عصر خود، زیستن در بازه زمانی واحدی از تاریخ معاصر و نیز اثرپذیری شعر آنان از آموزه های ادبی رمانتیسم و رئالیسم، موجب شکل گیری رفتارهای جنسیتی اغلب مشابهی در زبان شعری آنان شده است.
Étude de l’énonciation dans l’œuvre autobiographique La gloire de mon père de Marcel Pagnol(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
La Gloire de mon père, un ouvrage qui a été écrit en 1957 par Marcel Pagnol, est un roman autobiographique. Selon les caractéristiques des œuvres autobiographiques, l’auteur est le personnage principal du roman. Notre principal problème dans cette recherche est que cette histoire est racontée par un enfant (le petit Marcel), alors que l’auteur est un adulte. Donc, nous avons étudié l’énonciation et les jeux de l’embrayage et du débrayage pour savoir qui parle dans ce roman. Notre hypothèse est que la diversité des énonciateurs, provoque la dynamique du texte du roman autobiographique et à travers l’explication des embrayages et les débrayages des énonciateurs par rapport à la situation de l’énonciation, nous pourrons séparer les personnages. Dans ce roman, l’auteur a décrit tous les événements dans un ordre chronologique, ce qui a rendu le texte plus facile à lire et moins compliqué. La méthode employée est la sémiotique de l’école de Paris. Cette approche étudie les structures signifiantes profondes du texte et nous aide à mieux comprendre les sens du discours.
Étude des Représentations Énonciatives de l’Espace dans Passage de Milan(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Tout concept narratif exige un cadrage spatio-temporel particulier lui permettant de se développer sur le plan textuel. A la différence du roman traditionnel où le contexte spatial se trouve marginalisé, le roman moderne met en avant les aspects dynamiques de l’espace et représente son incessant reconstruction sous le regard du sujet. Fondé sur une saisie polyphonique du monde, Passage de Milan (1954), l’œuvre inaugurale de Michel Butor, se construit autour d’une image cauchemardesque de la ville, focalisant l’intérêt du lecteur sur l’écart croissant entre l’homme et la société moderne. L’univers romanesque de Butor qui s’avère être un microcosme de Paris projette, dans une certaine mesure, un monde objectal où le système spatio-temporel se propose comme une entité dérivée du réel, dont l’ensemble des éléments contribue à la construction du sens dans le récit. À cela s’ajoute la dimension subjectale de l’espace du fait qu’il est déployé sous la perception du narrateur ou dans la conscience des personnages. Effectivement, une lecture approfondie de la conceptualisation de l’espace dans Passage de Milan, nous permettra d’accéder à l’image mentale que se crée l’auteur de la modernité urbaine. Nous allons analyser, au départ, les extraits qui se focalisent sur les aspects topographiques de l’espace en vue de montrer ensuite comment la conceptualisation du cadre spatio-temporel pourrait refléter la tension intérieure de l’instance perceptive.
تحلیل جایگاه فرش در برخی عناصر معنوی فرهنگ عامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۲ خرداد و تیر ۱۴۰۳ شماره ۵۶
1 - 41
حوزههای تخصصی:
فرش از مهم ترین اسباب خانه ایرانی است و بسامد فراوان واژه هایی مانند «قالی» و «فرش» در مثل ها، چیستان ها، آیین ها، افسانه ها و ترانه ها نشان دهنده اهمیت آن در فرهنگ مردم است. در این پژوهش، با روش گردآوری اطلاعات از منابع مختلف و تحلیل محتوای آن ها، جایگاه فرش در برخی عناصر معنوی فرهنگ عامه بررسی شده است. نتایج گویای آن است که در فرهنگ عامه، فلسفه پیدایش و ماهیت باورهای قالی بافان و قالی بافی ایران، به ترتیب عبارت اند از: فرافکنانه، تدافعی، ذوقی و تسکینی؛ و تحلیل آیین هایی چون «می بچکلسن» آلاشت از کاریاری مرتبط با تهیه پشم بافندگی حکایت دارد و پیوند آیین های کهن باران خواهی ایرانی با اعتقادات مذهبی در قالی شویان مشهد اردهال دیده می شود. در ادبیات عامه، در مثل ها با اشاره به مهم ترین مناطق قالی بافی ایران، نکاتی درباره نگه داری قالی و رنج قالی بافان آمده و با اشاره به نکات اقتصادی درباره فرش، از اصطلاحات تخصصی قالی، مضامین متنوعی ساخته شده و برخی آداب و رسوم در آن ها منعکس شده است. عمده ترین درون مایه ترانه های قالی بافان ایران را عشق، دوری از معشوق، غم غربت، رنج و سختی قالی بافان، توصیف زیبایی های قالی و استمداد از امام رضا (ع) در کار و آرزوی اتمام کار قالی و زیارت امام رضا(ع) تشکیل می دهد. در افسانه های شکل گرفته در موضوع قالی و بافته ها، در افسانه قالیچه سلیمان، قهرمانی با شخصیت واقعی، بر عناصر طبیعی غلبه می کند و قالیچه نیز در این میان عنصری خیالی است که عامه به افسانه افزوده اند؛ در افسانه «نمد و پسر سلیمان» نیز عنصر تصادف، به کشف چگونگی ساخت کرباس منجر می شود. همه این موارد جایگاه انکارناپذیر فرش را در فرهنگ و ادبیات عامه نشان می دهد. عامه خود این باورها، مثل ها، ترانه ها و افسانه ها را ساخته اند و زمزمه می کنند و خود مجری آیین های قالی بافی اند.
بازشناسی آیین نمایشی سروگ حجله قاسم در بوشهر از دیدگاه کارکردگرایی مالینوفسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۲ بهمن و اسفند ۱۴۰۳ شماره ۶۰
147 - 181
حوزههای تخصصی:
سروگ1 «حجله قاسم»، یکی از آیین های نمایشیِ مذهبی بوشهر است که هرساله به شکل باشکوهی در یکی از روزهای دهه اول ماه محرم برگزار می شود. یکی از شاخصه های به چشم آمدنی در این آیین نمایشیِ مذهبی، آن است که برگزارکنندگانش زنان هستند. با توجه به اهمیتی که این آیین در میان مردمان بوشهر داشته است، شایسته می نمود که به شیوه علمی، مبتنی بر مشاهدات میدانی و منابع کتابخانه ای درباره آن بررسی شود. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی بوده و اطلاعات به دست آمده از طریق گردآوری اسناد و مشاهده مشارکتی2، با بهره گیری از نظریه کارکردگرایی برانیسلاو مالینوفسکی 3 تحلیل محتوایی کیفی شده است. هدف از نگارش این پژوهش آن بوده که به این آیین دیرساله بر بنیاد نظریه های نوین انسان شناسی و با تأکید بر اصل ضرورت کارکردی نگریسته شود و بدین ترتیب عناصر تشکیل دهنده آن مورد تجزیه و تحلیل قرار بگیرد. این مقاله در پی پاسخ گویی به این پرسش ها بوده که آیین نمایشی مذکور بنا بر نظریه ضرورتِ نیازهای عاطفی و روانی، چگونه پاسخ گوی عواطف و احساسات اجراکنندگان است. یا عناصر نمادین این آیین مذهبی نمایشی با توجه به آرا و ایده های چهارگانه مالینوفسکی چه تأثیری بر مخاطب دارد.
خوانش بوم فمینیستی مجموعه داستان های سنگ های شیطان اثر منیرو روانی پور برپایه رویکرد تعامل فرهنگی نمادین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان داستان نویسان معاصر، منیرو روانی پور در آثار خود از طبیعت و ارتباط مستقیم و غیرمستقیم عناصر آن با زندگی آدمی به ویژه جنس زن سخن به میان آورده است. ازاین رو، طبیعت یکی از بن مایه های داستان های این نویسنده به شمار می رود. جنبش های فمینیستی بسیاری در دوران معاصر، بر نقش مخرّب مردان در زیست بوم تأکید می ورزند. این جنبش های فمینیستی با اشاره به ستم تاریخی مردان علیه زنان، بر این موضوع تأکید می کنند که تبعیض های جنسیتی نه تنها به منافع زنان آسیب رسانده، بلکه طبیعت را با خطر نابودی کامل مواجه کرده است. در پژوهش حاضر، با استناد به منابع کتابخانه ای، روش تحلیل کیفی داده ها و روش استدلال استقراییِ مجموعه داستان های سنگ های شیطان اثر منیرو روانی پور با نظرداشت چارچوب های نظریه بوم فمینیسم کاویده می شود تا در نهایت، نقش زنان در سامان دادن به طبیعت و ارتباط با مظاهر آن آشکار شود و نیز، به کارکرد مخرّب مردان در این زمینه پرداخته شود. دراین پژوهش، از میان رویکردهای این نظریه، به مبانی تعامل فرهنگی/ نمادین اشاره شده است که بیان می دارد زنان و طبیعت از دید مفهومی، نمادین و فرهنگی به هم مرتبط هستند. نتایج تحقیق نشان می دهد که شخصیت های زن در رمان سنگ های شیطان، در شاخصه های باروری، زایش و تغذیه رسانی با طبیعت اشتراک دارند. همچنین، نگاه نمادین به این عناصر در لایه های زیرین اندیشه های منیروروانی پور دیده می شود. علاوه بر این، مواردی چون زنده انگاری عناصر طبیعت از دید زنان، گرایش زنان به سحر و جادو، بازنمایی و ایجاد دوگانه های انسان/ طبیعت و نیز زن/ مرد، تعابیر و خوانش ویژه زنانه از تغییرات زیست محیطی، آثار سوء فاصله گرفتن آدمی از طبیعت در مجموعه داستانی سنگ های شیطان بازتاب داشته اند که در همه موارد با مبانی نظریه بوم فمینیسم همخوانی دارد.
آموزه های دینی در رُمان «دخیل عشق»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویداد انقلاب اسلامی در فضای فرهنگی و سیاسی ایران دگرگونی هایی ایجاد کرد و دستاوردهایی به همراه داشت. از این رهگذر، جریانی دینی در ادبیات داستانی پدید آمد. تحلیل عناصر داستانی در ادبیّات انقلاب، هدف و چرایی این پدیده را بازمی تاباند. این پژوهش با هدف استمرار گستره پژوهش های ادبیات انقلاب در پی واکاوی چگونگی رویکرد مریم بصیری در درون مایه و شخصیت های رمان دخیل عشق به آموزه های دینی است. روش پژوهش، تحلیلی-توصیفی، شیوه گِردآوری داده ها کتابخانه ای است. مبنای تحلیل، طیف واژه ها، مفاهیم خاص و پُربسامد مرتبط با آموزه های دینی است. بصیری، با طرح و خلق موقعیت دینی، ادامه دهنده جریان ادبیات دینی بعد از انقلاب اسلامی و در پی تقویت دین باوری، گسترش و عمومی سازی مبانی اعتقادی است و از طریق شخصیت ها و درون مایه داستانی، رویکردی تعلیمی-ترویجی به اصول و مبانی دین اسلام و القای احساس دینی به مخاطب دارد و از مفاهیم اعتقادی، احکام و اخلاقیات دین اسلام بهره ای متغیّر می برد. مسئله امامت بیشترین نمود را در این رویکرد دارد. بصیری، از زبان شخصیت های نوعی، نگاهی ارزش مدارانه به مفاهیم دینی دارد و گزاره های تعلیمی دین را به بن مایه رمان می برد و دست یابی به آموزه های دینی را با مطالعه اثر داستانی برای مخاطب تسهیل می کند.
تاثیر فناوری بر یادگیری واژگان انگلیسی
منبع:
پژوهش های نوین ادبی سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶
277 - 292
حوزههای تخصصی:
فناوری آموزشی پدیده ای است که سالهاست راه خود را به سیستم آموزشی باز کرده است. با این وجود، با گذشت زمان و با پیشرفت علم و فناوری های جدید، فناوری آموزشی مورد استفاده در نظام آموزشی پیچیده تر و پیشرفته تر و به عبارتی فراگیرتر شده است. در چند سال گذشته شاهد پیشرفت تدریجی و در عین حال سریع در زمینه یادگیری زبان از طریق برنامه های یادگیری زبان به کمک کامپیوتر (CALL) در اشکال مختلف ساده تا دشوار بوده ایم که به کاربرانی با سطوح مختلف صلاحیت زبان ارائه شده است. . هدف هر شکلی از فناوری آینده منجر به چشم اندازهای تازه در آموزش و پرورش است، و یادگیری و آموزش زبان دو حوزه ای هستند که به دلیل پیشرفت های فناوری فوری تغییرات عمده ای را به خود دیده اند. این مقاله به بررسی تاثیر استفاده از فناوری آموزشی بر یادگیری دانش آموزان می پردازد. جامعه آماری 95 نفر از زبان آموزان شهر تهران در سال 1393 بودند که با استفاده از فرمول مورگان تعداد نمونه ها 78 نفر (78=n) تعیین و به روش نمونه گیری تصادفی ساده برای تحقیق انتخاب شدند. داده ها با نرم افزار SPSS نسخه 22 پردازش شدند. یافته ها نشان داد که درصد افرادی که امتیاز بالایی کسب کرده اند (65.4%) به طور معنی داری بیشتر از افرادی است که امتیاز ضعیف (34.6%) کسب کرده اند (p.value=0.009). بنابراین، نتایج نشان می دهد که فناوری آموزشی بر یادگیری واژگان دانش آموزان تأثیر داشته است.
بررسی تحلیلی و تطبیقی عنصر لحن در سمک عیار و کنت مونت کریستو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مقوله هایی که در بررسی آثار ادبی بسیار مورد توجّه پژوهشگران قرار می گیرد، واکاوی لحن می باشد؛ به این صورت که لحن حاکم بر متن را از نظر تناسب یا عدم تناسب آن با مضمون و محتوای آن متن ارزیابی می کنند. مقاله حاضر به بررسی تطبیقی عنصر لحن در رمانس های سمک عیار و کنت مونت کریستو پرداخته است. سمک عیار یکی از بارزترین آثار منثور ادبیات فارسی و مربوط به قرن ششم هجری و کنت مونت کریستو اثر الکساندر دوما نوشته شده در قرن نوزده میلادی است. در پژوهش حاضر که از نوع تطبیقی است و با رهیافت توصیفی تحلیلی و استناد به منابع کتابخانه ای نوشته شده، شیوه کاربست عنصر لحن در دو اثر مذکور واکاوی شده است. بر اساس یافته های پژوهش، در سمک عیار بیشتر لحن عامیانه به کار رفته، در حالی که کنت مونت کریستو بیشتر به لحن رسمی متمایل است. ناگفته نماند که در این دو اثر، لحن افراد با موقعیت های خاص عاطفی در داستان مانند شادی ها، سوگواری ها، رویدادهای عاشقانه و نیز با مؤلّفه هایی همچون سن و سواد، طبقه اجتماعی، فردیت و شخصیت های داستان ... تطابق دارد. لحن در فراز و فرودهای روایت (جنگ ها، پیروزی ها، شکست ها) فضای بسیار مناسبی را ایجاد کرده است.
مقایسه و تحلیل شیوه های شخصیت پردازی در گرشاسب نامه اسدی طوسی و حمله حیدری باذل مشهدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شخصیت وشخصیت پردازی از عناصر اصلی داستان است. انتخاب شیوه های شخصیت پردازی و چگونگی به کارگیری آن ها بر کیفیت انتقال پیام ِ مؤلف و دریافت مخاطب داستان تأثیر دارد. پژوهش حاضر به منظور مقایسه و تحلیل شیوه شخصیت پردازی حماسه های دینی با حماسه های طبیعی صورت گرفته است اما به سبب رعایت مقتضیات نشر، دو منظومه گرشاسب نامه اسدی طوسی و حمله حیدری باذل مشهدی را انتخاب کرده ایم. راوی منظومه حمله حیدری رویدادها را گزارش می کند؛ برای شخصیت پردازی از روش توصیف مستقیم شخصیت، بیشتر از زبان خود راوی استفاده کرده است. در حمله حیدری کارکرد توصیف ها جهت ادای احترام و بزرگداشت شخصیت های دینی است و اعمال شگفت انگیز قهرمانان منظومه های حماسی در آن وجودندارد. شخصیت پردازی در گرشاسب نامه بیشتر با استفاده از روش توصیف مستقیم شخصیت از زبان راوی انجام می شود، برخی از این توصیف ها، طولانی و اغراق آمیز است. روش معرفی اشخاص از زبان دیگر شخصیت ها نیز در این منظومه استفاده شده است البته، هر دو حماسه، از این لحاظ به هم شباهت دارند، اما توصیف های حمله حیدری برای شخصیت پردازی اشخاص ِ مسلمان ِ داستان، بیشتر بر توصیف ویژگی های اخلاقی، معنوی و صفات پسندیده انسانی و دلاوری های آنان متکی است. در توصیف دشمنان نیز اوصاف ِ تعیین شده بر گمراهی، فریبکاری و تیره رایی آنان تأکیددارد. در حمله حیدری از شخصیت ها، اعمال خرق عادت سرنمی زند و تعداد رویدادهای غیرعادیِ روایت بسیار کم است. تأثیرِ محیط، بافت فرهنگی و باورهای مصنّفانِ هر دو حماسه، در شخصیت پردازی اشخاص دیده می شود. داده های پژوهش به شیوه کتابخانه ای گرد آمده و با روش توصیفی- تحلیلی پردازش شده است.
بررسی سبکی و محتوایی منظومه حماسی بهمن نامه سروده ایرانشاه بن ابی الخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهمن نامه حماسه ای رزمی و پهلوانی، اثر ایرانشاه بن ابی الخیر، شاعر سده پنجم و ششم هجری، در ذکر پهلوانی های بهمنِ اسفندیار و اهتمام او به انتقام جویی از خاندان زال پس از مرگ رستم است. در این منظومه حماسی، ایرانشاه بن ابی الخیر به توصیف چهل سال از زندگی بهمن و نبرد او با خاندان رستم پرداخته است. در این پژوهش بر اساس روش توصیفی – تحلیلی، ضمن معرّفی مختصری از شاعر و معرّفی بهمن نامه به بررسی مختصّات سبک شناسانه این اثر پرداخته شده است. ابی الخیر در این منظومه حماسی درصدد آن است تا در قالب کلامی موزون و منظوم و با بهره گیری از صناعات شعری و آرایه های ادبی به معرّفی بهمن نامه بپردازد. شاعر برای غنی کردن سروده ها و اندیشه های خود از تصویرسازی بهره جسته است. نکته قابل توجّه این است که در تصویرسازی و تصویرآفرینی در منظومه حماسی بهمن نامه، ایرانشاه بن ابی الخیر، متأثر از شاهنامه فردوسی بوده است. اهمیّت بهمن نامه، بیشتر از نظر زبان فارسی و زنده نگه داشتن یکی از داستان های ایران باستان و به کار بردن واژه های فارسی در آن است که منبع آن غیر از شاهنامه فردوسی و دیگر کتب تاریخی است. بررسی سطوح ادبی، زبانی و فکری این اثر، بی شک، مسیر شناخت تفکّر و رویّه علمی و ادبی این شاعر را برای علاقه مندان و پژوهشگران هموارتر می سازد.
بررسی و تحلیل مثل در اشعار قائم مقام فراهانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مثل ها عباراتی هستند که در گذشته به صورت شفاهی و سینه به سینه در بین مردم وجود داشته اند و بعدها نویسندگان، شاعران و بزرگان هر عصری آن ها را به صورت مکتوب در آورده اند. دلیل رایج بودن امثال ویژگی هایی همچون ایجاز، وزن و آهنگ مطلوب، ریشه های داستانی و تاریخی که براساس تجربیات و ... است،. هدف از انجام پژوهش حاضر شرح و توضیح مَثَل ها در دیوان اشعار قائم مقام فراهانی، معرفی و شناساندن این شخصیت ادبی، سیاسی و اجتماعی و شناخت بیشتر شعر و اندیشه او بوده است. او از مَثَل-های فارسی در حکم اسلحه ای در کارزا سیاست استفاده می کند. وی برخلاف معاصران خود که هیچ گونه اشاره ای به حوادث زمان خود نمی کنند. در بیشتر اشعار خود از وقایع و پیشامدهای روز سخن می گوید. پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی صورت گرفته است. نتایج حاصل از بررسی و تحلیل چگونگی کاربرد مثل در اشعار قائم مقام نمایانگر این امر است که قائم مقام به ضرب المثل های رایج اشاره داشته است . از آنجایی که شاعر قصیده را برای اظهار مقاصد خود مناسب تر یافت؛ بنابراین بیشترین حضور مثل و ضرب المثل در دیوان اشعار قائم مقام در قالب قصیده مشاهده گردید.
واکاوی رویکرد تمثیلی ناصر خسرو به مقوله ی سخن در دیوان اشعار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
سخن کلید در اندیشه ها و بیان کننده احساسات و عواطف آدمی است. یکی از مفاهیم قابل تامّل در دیوان شعری حکیم ناصر خسرو مقوله ی«سخن و معیار های آن» است. به همین سبب این کلمه با توجه به ضرورتی که به جهت انتقال معنی دارد و ابزاری موثر برای دعوت و تعلیم است، بارها در اشعار وی به آن اشاره شده است. ناصر خسرو وجه امتیاز انسان را بر سایر موجودات، به داشتن «جان سخندان یا سخنگو» و به اصطلاح علمای منطق در نطق و بیان می داند، بیانی که از مواهب حکمت، خرد و فضائل اخلاقی سرچشمه می گیرد. هدف از پژوهش پیش رو، بررسی نگاه زیباشناسانه و تمثیلی شاعر به مقوله ارزشی سخن بوده است. بنابراین، شیوه پژوهش کتابخانه ای و روش کار تحلیلی و توصیفی دنبال شده است. نگارنده در این مقاله در صدد پاسخ به این پرسش اساسی بوده که ناصر خسرو اهمیّت و ارزش سخن را در دید هنرمندانه خویش چگونه به تصویر کشیده و از چه عناصری برای تمثیل سازی بهره برده است. یافته ها حکایت از آن دارد که کارکردهای برجسته تمثیل در شعر شاعر، تسریع، تسهیل و درک مفاهیم شعری و گذشته از آن، عرصه ای برای بروز خلاقیّت و توانایی او، برای به کارگیری شیوه بلاغی در جهت تبیین و تشریح اندیشه های تعلیمی و مذهبی اوست. ناصر خسرو برای خلق تمثیلات زیبا و بدیع خویش در موضوع سخن از عناصر طیبعت و مظاهر آن از قبیل پرندگان، گیاهان، احجارکریمه، کانی ها و جز آن سود جسته است.